نام پژوهشگر: مریم نخعی
مریم نخعی حمید رضا خانکه
زمینه و هدف: از آنجائی که بازگشت به جامعه و انسجام یابی مجدد آن بعد از حوادث و بلایا یک موضوع ذهنی و چند بعدی است که متاثر از عوامل مختلف می باشد و دغدغه ی اصلی مصدومین و تجربه آنها مبهم می باشد، محققان تلاش دارند تا با انجام مطالعه ای کیفی فرایند آن را مشخص نمایند . روش: این مطالعه بر مبنای روش شناسی تئوری زمینه ای در سال های 1391-1388 انجام شده است. مشارکت کنندگان از طریق نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و سپس نمونه گیری نظری با توجه به داده های به دست آمده و نظریه ی در حال ظهور ادامه پیدا کرد. داده ها از طریق مصاحبه، مشاهده، بحث گروهی متمرکز و مستندات مکتوب جمع آوری و بر اساس رویکرد اشتراوس و کوربین(2008) تحلیل گردید. نتایج: حاصل داده های ترا نویسی شده از مصاحبه با 26 مشارکت کننده (شامل مدیران، ارائه کنندگان خدمات سلامتی، مصدومین و دریافت کنندگان این خدمات)، یادداشت های عرصه و سایر مستندات تعداد 1652 کد اولیه بود. در طی فرایند تحلیل داده ها، 5 طبقه اصلی از داده ها استخراج گردید، که شامل «مواجهه واکنشی با حادثه»، «فروکش کردن هیجانات»، «نیاز به بازیابی سلامت همه جانبه»، «پیشرفت عادی سازی زندگی(دستیابی به نرمالیتی جدید)»، و «عوامل ساختاری زمینه ای» بودند. همچنین فرایند بازگشت افراد به جامعه نشان داده شد. «نیازبه بازیابی سلامت همه جانبه» انتزاعی ترین مفهومی بود که در داده ها آشکار گردید و طبقات را به یکدیگر متصل می نمود. بحث: آنچه چگونگی و روند بازگشت افراد بعد از وقوع حوادث و بلایا را نشان می دهد تلاش افراد برای ارتقاء بازیابی سلامت همه جانبه است که با « نیاز به بازیابی سلامت همه جانبه» به عنوان نگرانی اصلی شروع شده و عامل و بستر برانگیخته شدن استراتژی غالب در افراد است. این تلاش با استراتژی های مشارکت صورت می پذیرد. در نهایت پیامد نهایی این فرایند «پیشرفت عادی سازی زندگی (دستیابی به نرمالیتی جدید)» است که با تغییرات و دستیابی به الگو های جدیدی از توانمندی همراه می باشد.