نام پژوهشگر: فردوس آقاگلزاده
سپیده عبدالکریمی کورش صفوی
چنین مینماید که با در نظر گرفتن مفاهیم کلیدی مطرح در زبان شناسی شناختی، همچون تصویرگونگی، مقوله های شعاعی، مقوله بندی، چشم انداز و طرحواره های تصوری، میتوان از یک سو، محدودیتهای ساختواژی – معنایی حاکم بر ترکیب واژه مشتق از ریشه افعال بسیط مرکبساز با فعل سبک مناسب را بر اساس مفاهیم شناختی توضیح داد و از سوی دیگر، نگارنده در صدد است تا با به کارگیری مفاهیم موجود در همین چارچوب، دلایل وجود متناظرهای مرکب را برای افعال بسیط مرکب ساز و نیز متناظرهای بسیط را برای برخی افعال مرکب فارسی تبیین کند. با توجه به جدایی ناپذیری تحلیلهای همزمانی و درزمانی در چارچوب زبان شناسی شناختی، در بخشهایی از این پژوهش، شواهد تاریخی نیز برای تبیینهای موجود، در صورت لزوم، ارائه شده اند. با تبیین وجود متناظرهای مرکب برای افعال بسیط، ساخته شدن متناظرهای بسیط برای برخی از افعال مرکب زبان فارسی و نیز تبیین محدودیتهای حاکم بر ترکیب افعال سبک فارسی با واژه مشتق از ریشه افعال بسیط مرکبساز در این زبان، در چارچوب زبانشناسی شناختی، وابستگی تواناییهای شناختی غیرزبانی به تواناییهای زبانی، بیش از پیش آشکار شده و مهر تأییدی بر تفکر جسمانی شده به منزله مقوم زبان خواهد بود.
مریم سادات فیاضی عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا
یکی از مسائلی که همواره کانون مطالعاتی معناشناسی بوده چگونگی پدیدآیی معانی تازه در زبان و نحوه ی درک آن معانی توسط سخنگویان است. نگارنده پس از آزمودن فرضیه های مطرح شده در رساله، رده شناسی جدیدی را برای تغییرات معنایی ارائه می کند و به نقش استعاره به عنوان یکی از اصلی ترین فرایندهای ساختی شناختی تاکید می کند و از این رهگذر در می یابد که عملکردی چنین منظم در پیدایش معانی تازه باید تابع نظامی ساختمند در حوزه ی واژگان باشد. از این رو، نگارنده فرض شناور بودن معانی در واژگان را مردود دانسته، تلاش می کند قالب های معنایی فیلمور را به روشنی توضیح دهد و مشخص می سازد که هر قالب معنایی علاوه بر شماری مقوله ی مفهومی عام دارای معنابن هایی است که تغییرات معنایی را سبب می شوند. معنابن ها خود شامل مولفه های سازنده ی معنا و روابط معنایی حاکم بر آنها از جمله روابط طرح واره ای و هم آیندی است. افزون بر این، نگارنده به بررسی بعد فرهنگی و بعد زبانی قالب های مورد نظر فیلمور می پردازد و مشخص می کند که برای هر واژه ای باید قالبی در نظر گرفت که در آن معانی دستوری، سبکی، کاربردی، هم آیندی، مفهومی، تلویحی و متداعی لحاظ شده است. این قالب های معنایی دارای شماری جای خالی هستند که امکان پُر شدن با معنابن های بالقوه را می یابند. همین ویژگی است که چندمعنا شدن واژه ها را امکان پذیر می کند. از آن جا که قالب ها دارای خاصیت تکریری هستند، یعنی هر معنابن خود می تواند برای قالب دیگر نقش مقوله ی مفهومی را ایفا کند، چندمعنایی در زبان در سطح گسترده ای توزیع می شود. نگارنده شرط لازم برای «جذب» یک معنابن از یک قالب معنایی را وجود رابطه ی «شباهت» یا «مجاورت» میان آنها می داند. زیرا، این مسئله سبب سست شدن مرزهای درون قالبی یا برون قالبی و در نتیجه چندمعنا شدن واژه می گردد. همسو با سوسور، نگارنده معتقد است که قالب ها بر روی دو محور جانشینی و هم نشینی عمل می کنند و مجدداً پیش شرط لازم برای چنین عملکردی «انگیختی» قالب معنایی است که به دنبال «انگیختگی» یک معنابن در درون قالب معنایی مورد نظر روی می دهد.
فاطمه علوی علی محّمد حق شناس
در این رساله تلاش بر آن است تا با مروری بر مطالعات انجام شده دربارﮤ تکیه در زبان و شعر فارسی و بررسی مجدّد تکیه از ابعاد گوناگون واج¬شناختی و آواشناختی، چارچوبی نو برای توصیف و تبیین جایگاه تکیه در شعر فارسی ارائه شود. نظرهای پیشین غالباً مبتنی بر آن است که تکیه نقشی در شعر فارسی ندارد و تنها ویژگی ممیّز این شعر، کمّی بودن یعنی تقابل بین هجاهای کوتاه و بلند است. از این رو بررسی تکیه با بررسی وزن شعر به کلّی بی¬ارتباط است. در این تحقیق با تکیه بر این موضـوع که شعر یک زبان ریشه در ویــژگی های واج شنـاختی و آواشنــاختی آن زبــان دارد، ابتدا کوشیده ایم ویژگی های تکیه را در زبان فارسی از ابعاد مختلف بررسی کنیم و آن-گاه میزان تعامل این ویژگی ها را با خصوصیّات منحصر به فرد شعر فارسی بیازمائیم. بررسی تکیه در زبان فارسی گرایش قوی این زبان را به قرار¬دادن تکیه در مرز پایانی سازه ها نشان می¬دهد. به عبارت دیگر تکیه در زبان فارسی نقش مرزنمـایی دارد. همچنـین تکیه در این زبان جای ثابتی دارد و به کمیّت هجا وابسته نیست. یافته های این تحقیق نشان می¬دهد که برخلاف نظرهای پیشین تکیه در شعر فارسی نقش دارد. این نقش هرچند تمایزدهنده و اصلی نیست و نقشی دوّمین به حساب می-آید، قائل بودن به آن و شناخت جایگاه آن تنها راه برای توجیه و تبیین شمّ خاصّی است که فارسی¬زبانان نسبت به آهنگ شعر فارسی دارند. تکیه در شعر از جایگاه ثابتی برخوردار است و در مرز پایانی ارکان قرار می¬گیرد. به عبارت دیگر تکیه در شعر فارسی مرز¬نمای ارکان است و نقش آن هنگامی برجسته می¬شود که اشعار ذوبحرین، اشعار فاقد هجاهای کوتاه و همچنین شواهد آوایی همچون درنگ در مرز ارکان را در نظر بگیریم. ﺗﻜﻴﮥ رکن که در سطح شعر وجود دارد در تعامل با دیگر تکیه¬های سطح زبان از جمله ﺗﻜﻴﮥ کلمه، ﺗﻜﻴﮥ گروه، ﺗﻜﻴﮥ جمله، ﺗﻜﻴﮥ تأکیـدی و ﺗﻜﻴﮥ تقابلی قرار می¬گیرد و آهنگ خاصّ شعر فارسی را به وجود می¬آورد. چـارچـوب رساﻟﮥ حاضـر بیش از آن که بر مطالعات آواشنـاسی آزمایشگاهی استـوار باشد بر واج¬شناسی و ماهیت انتزاعی شعر به عنوان نظامی متفاوت از زبان امّا در تعامل با آن استوار است. از این رو از شواهد آوایی تنها هنگامی استفاده شده است که توجیهی واج¬شناختی برای داده¬ها وجود ندارد.
ناهید دشت دار فردوس آقاگلزاده
این تحقیق با موضوع "بررسی نقش کاربردشناختی زبان در موفقیت مذاکرات تجاری از دیدگاه تحلیل گفتمان" ابتدا به بررسی آن دسته از مفاهیم و موضوعات وابسته به دانش تحلیل گفتمان - که از زیرشاخه های زبان شناسی کاربردی است – می پردازد که در تجارت و بازرگانی نیز قابل استناد و تعمیم هستند. فرضیه های این تحقیق عبارتند از اینکه به جز عوامل غیرزبانی، عوامل زبانی نیز در موفقیت مذاکرات تجاری موثرند؛ صادرکنندگان پس از آشنا شدن با این نوع دانش، مذاکرات تجاری موفق تری پیش خواهند برد؛ و اینکه زبان مذاکرات تجاری ویژگیهای خاصی دارد. بخش عمده داده های این تحقیق را پرسشنامه هایی تشکیل میدهند که بین 100 صادرکننده ایرانی که اغلب از صادرکنندگان نمونه و برتر کشور بوده اند توزیع شده است. در تهیه این پرسشنامه سعی بر آن بوده است تا سوالاتی در ارتباط با سوالات و فرضیه های تحقیق مطرح شود. دلیل انتخاب صادرکنندگان موفق ایرانی این بود که جمع بندی نظرات ایشان با آنچه به صورت نظری در زبان شناسی و تحلیل گفتمان بیان شده است سنجیده و در نهایت صحت یا سقم فرضیه ها آزموده شود. پس از تحلیل داده های به دست آمده مشاهده میشود که فرضیه های تحقیق قابل پذیرش هستند. چنانچه میدانیم، در تجارت امروزی زبان نوشتار مهمترین وسیله انتقال پیام است، بنابراین علاوه بر این پرسشنامه ها، تعدادی از مکاتبات و قراردادهای بین شرکتهای ایرانی و شرکای خارجی ایشان که به دلیل بروز اختلاف به مراجع ذیصلاح ارجاع شده بودند مطالعه و بررسی شد. در بین این متون برخی از آنها به دلیل رعایت نکردن و یا عدم تسلط به دانش زبانی و راهبردهای تحلیل گفتمانی و کاربردشناسی زبان مورد مناقشه قرار گرفته اند. کاستیهای این قراردادها و مکاتبات نیز مرتبط به موضوعات مطرح شده در تحلیل گفتمان هستند و در صورتی که این افراد به این دانش خاص زبانی مسلط بودند، از بروز بسیاری از اینگونه اختلافات جلوگیری میشد. در نهایت عدم وجود دانش تحلیل گفتمان در بین تولیدکنندگان ایرانی که توانایی بالقوه صادرات دارند، مدیران دستگاههای دولتی و نمایندگان آنها در خارج از کشور نیز مشهود است که همه این عوامل میتوانند در عدم موفقیت صادرات کشورمان در سطح کلان موثر باشند. در این تحقیق پس از بررسی داده ها و نظرات صادرکنندگان موفق کشورمان، فرضیه های تحقیق مورد تأیید قرار گرفتند و به این نتیجه رسیدیم که صادرکنندگان با برخورداری از دانش تحلیل گفتمان و کاربردشناسی زبان قادر خواهند بود مذاکرات موفق تری را با شرکای خارجی خود داشته باشند.
مریم اعلایی فردوس آقاگلزاده
دانشگاه مأمن کشف و پرورش استعدادهای درخشان فرزندان این مرز و بوم است. پر واضح است که در این مسیر کتابهای دانشگاهی نقش بسیار پررنگی دارند، چه با مطالعه آنها دریچه ای جدید از دنیای علم به روی خوانندگان باز می شود. به همین دلیل نگارنده این رساله پژوهش در زمینه کتابهای دانشگاهی را امری مهم می داند، و با این پیش فرض کتابهای علوم انسانی سازمان سمت را هدف کار خود قرار داد اما از آنجائیکه حجم کتابهای منتشر شده در این سازمان بسیار زیاد است و عملا بررسی همه آنها مقدور نیست لذا با اعمال این ملاکها : تالیفی باشند، از سه حوزه مختلف باشند، بیش از سه بار چاپ شده باشند، در زمره ی کتابهای پایه در حوزه ی مربوطه باشند و آخرین چاپ آنها از سال 81 به بعد باشد، سه کتاب انتخاب گردید که عبارتند از: کلیات تربیت بدنی در مدارس (حوزه ی تربیت بدنی) چاپ چهارم 1381 ، مبانی و اصول راهنمایی و مشاوره (حوزه ی علوم تربیتی) چاپ پنجم 1386 ، روانشناسی تفاوت های فردی (حوزه ی روانشناسی) چاپ سوم 1386. برای نیل به این هدف لازم بود روشی کاربردی با تکیه بر نقش مداری زبان بکار گرفته شود. در حال حاضر شاید یکی از بهترین روشهایی که همسو با آن باشد رویکرد نقش گرای هلیدی و متیسون (2004) است. لذا نگارنده با بهره گرفتن از آموزه های نظری این دستور ، و به طور خاص دو فرانقش بینافردی و متنی تجقیق را پی گرفت. سپس جملات چهل صفحه اول این کتابها انتخاب ، و مورد بررسی وتحلیل قرار گرفت. روشی که در این رساله به کار گرفته شد توصیفی- تحلیلی با تاکید بر تحلیل محتوا است . آنچه در این پژوهش مد نظر قرار دارد نحوه تعامل نویسنده با مخاطب ، کار آمدی این متون در انتقال مفاهیم بر مبنای دستور نظام مند نقش گرای هلیدی و متیسون است . نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان می دهد: 1- فراوانی آغازگرساده ومرکب به ترتیب درکتاب روانشناسی تفاوتهای فردی 5/47% ، 5/52%؛درکتاب کلیات تربیت بدنی در مدارس 5/42% ، 5/57%؛ درکتاب مبانی و اصول راهنمایی و مشاوره 5/58% ، 5/41% است. 2- آغازگر به لحاظ نشانداری در زبان فارسی دارای پیوستار است.فراوانی آغازگر نشان دار در کتاب روانشناسی تفاوتهای فردی 5/22%؛ درکتاب کلیات تربیت بدنی در مدارس 5/33%؛ درکتاب مبانی و اصول راهنمایی و مشاوره 5/38% است. 3- آغازگرمتنی و بینافردی به ترتیب در کتاب روانشناسی تفاوتهای فردی 5/46% ، 9/7%؛ درکتاب کلیات تربیت بدنی در مدارس 5/50% ، 5/15%؛ درکتاب مبانی و اصول راهنمایی و مشاوره 5/38% ، 5/7% است. 4- نتایج فوق موید آن است که آغازگر در زبان فارسی معنامند است،نحوه شروع جمله در جلب توجه مخاطب و درک او نقش مهمی دارد. 5- فرانقش متنی ابزاری بدست می دهد که بواسطه آن می توان گونه های زبانی و سبک های نگارش را بررسی کرد. 6-فراوانی گوینده ،شنونده ، وفاعل غایب به ترتیب در کتاب روانشناسی تفاوتهای فردی 5/1%، 0%، %5/98% ؛ در کتاب کلیات تربیت بدنی در مدارس 35/0%، 35/0%، 3/99% ؛ درکتاب مبانی و اصول راهنمایی و مشاوره 1%،2%،97% است. 7- فراوانی فاعل محذوف درکتاب روانشناسی تفاوتهای فردی 5/20%؛ در کتاب کلیات تربیت بدنی در مدارس 5/28%؛ درکتاب مبانی و اصول راهنمایی و مشاوره 5/38% است. این آمار معنامند است و می تواند بیانگر آن باشد که ژانر علمی زبان فارسی یا بر خلاف ژانر گفتاری ضمیر انداز نیست یا اینکه متأثر از زبان انگلیسی و ترجمه است که این خود جای تحقیق دارد. 8- قطبیت در زبان فارسی دارای پیوستار مثبت،منفی، وجه نمایی است که فراوانی آنها در کتاب روانشناسی تفاوتهای فردی 5/82%،12%،5/5% ؛ در کتاب کلیات تربیت بدنی در مدارس 80%،15%،5%؛ درکتاب مبانی و اصول راهنمایی و مشاوره 92%،7%،1% است. همانطور که انتظار می رفت قطب مثبت ، قطب غالب است. 9- درصد فراوانی زمان گذشته ،حال ،آینده به ترتیب عبات است از: در کتاب روانشناسی تفاوتهای فردی 24%،72%، 4% ؛ در کتاب کلیات تربیت بدنی در مدارس 17%، 89%، 6/9% ؛ درکتاب مبانی و اصول راهنمایی و مشاوره 23%، 5/74%، 5/2% است. 10- جملات خبری ،پرسشی،امری،پیشنهادی نیز مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج بدست آمده به ترتیب عبارتند از: در کتاب روانشناسی تفاوتهای فردی 5/98%، 3/0% ، 9/0%، 3/0% ؛ در کتاب کلیات تربیت بدنی در مدارس 86%، 5/1%، 5/12%، 0% ؛ درکتاب مبانی و اصول راهنمایی و مشاوره 5/95%، 75/0%، 5/3%، 25/0% است. 11- با توجه به آمار فوق ساخت غالب دراین کتابها عبارت است از: جمله خبری مثبت با فاعل غایب و زمان حال. 12- وجه (آنگونه که در دستور نقش گرا مطرح است) درزبان فارسی معنامند است و ابزار مناسبی جهت تألیف و ترجمه بدست می دهد.
فیروزه اسلامی عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا
" واج آرایی زبان فارسی باستان" در زبان های جهان غالبا" ترتیب قرار گرفتن آواها یا واج آرایی در ساخت هجا به صورتی است که در آن صدایی که از همه رسا تر است، در هسته هجا قرار می گیرد. رسا ترین صدا ها واکه ها هستند که معمولا" نقش هسته هجا را ایفا می کنند وهمخوان ها حول هسته به گونه ای به کار می روند که صداهای رساتر نزدیکتر به هسته و صداهایی که رسایی کمتری دارند دورتر از هسته قرار می گیرند. این روش در واج شناسی به اصل توالی رسایی مشهور است.در این تحقیق ضمن بررسی" اصل توالی رسایی" در زبان فارسی باستان بر اساس خوانش کتیبه ها از کنت (1953)، با توجه به عدم وجود خوشه همخوانی پایانی به دلیل وجود پایانه های صرفی، به بررسی این اصل درخوشه های همخوانی آغازه و پایانه هجا پرداخته می شود. به این منظور ابتدا تمامی توالی های همخوانی موجود در آثار مربوط به فارسی باستان بدون در نظر گرفتن تقطیع هجایی شناسایی و استخراج شده اند و سپس بر اساس اصول مربوط به هجا بندی، خوشه های موجود در هجا ها شناسایی شده و با اصل توالی رسایی مطابقت داده شده اند. بررسی خوشه های آغازی و میانی نشان می دهد که اصل سلسله مراتب رسایی در کلیه داده ها رعایت شده به جز زمانی که یکی از دو همخوان s و ? وجود داشته باشد.
زهرا عارف نیا ارسلان گلفام
چکیده در این پژوهش سعی شده است گویش بروجردی از دیدگاه واجی و ساختواژی بررسی شود. طرح کلی این پژوهش بر اساس تلفیقی از کتاب گویش کلاردشت کلباسی و کتاب راهنمای گردآوری و توصیف گویش ها از زمردیان می باشد. برای جمع آوری پیکره ی زبانی این پژوهش از روش های مصاحبه و مشاهده استفاده شده است. داده های زبانی این پژوهش از گویشوران شهرستان بروجرد گردآوری شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی می باشد و به بررسی روند تاریخی زبان و تغییرات آن در طول زمان توجهی نشده است؛ یعنی تحقیق از نوع همزمانی است. در این پژوهش فرایندهای واجی و ساخت های صرفی و اشتقاقی گویش بروجردی مورد بررسی قرار گرفت . با توجه به این بررسی ها مشخص شد که در این گویش فرایندهایی مثل همگونی، تضعیف، حذف، و درج وجود دارد.هم چنین این گویش از نظر صرفی و اشتقاقی شباهت های بسیاری به زبان معیار دارد؛ مانند ضمیر، اسم، حرف اضافه، ساخت فعل در زمان های مختلف و تفاوت آنها بیشتر در شکل آوایی آنها می باشد. این پژوهش دارای شش فصل می باشد؛ فصل اول این پژوهش به کلیات تحقیق پرداخته است. فصل دوم نیز مبانی نظری و روش تحقیق را مورد بررسی قرار داده است. در فصل سوم پیشینه این تحقیق بررسی شده است. در فصل چهارم نیز این گویش از دیدگاه آوایی، واجی و ساختواژی مورد بررسی قرار گرفته شده است. در فصل پنجم نیز نتایج و پیشنهاد های پژوهش گنجانده شده است و سرانجام در ضمیمه نیز فهرست گزیده واژگان این گویش، اصطلاحات، شعر های محلی، چکیده پایان نامه به زبان انگلیسی و منابع آمده است.
لیلا اسمعیل پور فردوس آقاگلزاده
چکیده یکی از مباحث مهم زبانشناسی گفتمان است و جنگ از جمله وقایع مهم هر کشوری است که معمولاً توسط افرادی که در آن حضور فیزیکی داشته اند روایت می شود. چیزی که در این پایان نامه مورد بررسی و بحث قرار می گیرد توصیف و تحلیل گفتمان جنگ در روایت دا می باشد که توسط خانم زهرا حسینی(1388) به نگارش درآمده است. یکی از عواملی که باعث می شود یک اثر نسبت به آثار مشابه خود برجسته تر شود طبیعتاً شیوه نگارش آن می باشد. در اینجا، با رویدادهایی رودررو هستیم که توسط فردی به نام راوی بیان می شود (روایت می شود). با تحقیقاتی که نگارنده این پایان نامه انجام داده است از بین تمام چارچوبهایی که ارائه شده بود نظریه جامعه شناسانه زبان ساختار روایت لباو است که از دیدی زبانشناسانه برخوردار بوده و انتخاب و پیکره تحقیق در درون این چارچوب قرار گرفت. این پایان نامه دارای سه فرضیه است که به ترتیب و به طور خلاصه عبارتند از :1- زبان روایت بین نوشتاری وگفتاری نوسان دارد که البته گونه گفتاری پررنگتر است، مستند بودن روایت، باورپذیری، واقعگرایی و جزئی-نگری سبب شد که متن به تصویرگونه شده است. 2- نویسنده با توجه به استفاده از عوامل انسجام و پیوستگی معنایی گفتمانهایی به وجود آورد که در چارچوب نظری فرآیند پردازش نزولی و صعودی قابل فهم است. 3- با توجه به رمزهایی که در لایه زیرین متن وجود دارد با کنشهای گره افکن و عامل انتظار روبرو می شویم. به غیر از فرضیه اول دو فرضیه دیگر با توجه به ارزیابی درونی و بیرونی (نظریه لباو) بررسی شده است و نویسنده پایان نامه کنش احساسی را به زیر شاخه ارزیابی کنشی و زیر مجموعه ارزیابی بیرونی می افزاید. کلید واژه:گفتمان، روایت، پردازش صعودی و پردازش نزولی، کنش گره افکن، عامل انتظار و پیوستگی معنایی.
عبدالرزاق صفری عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا
موضوع این پژوهش "بررسی ساختمان گروه فعلی در گویش لاری بر پایه ی نظریه ی ایکس تیره" می باشد که سه هدف عمده را دنبال می کند:1- بررسی ساختمان گروه فعلی در گویش لاری و جایگاه هسته، متمم و افزوده در این گویش 2- ارزیابی نظریه ی ایکس تیره با داده های گویش 3- کاربرد یافته ها برای تهیه ی اطلس زبانی منطقه. چارچوب نظری این پژوهش، نظریه ی ایکس تیره می باشد که یکی از زیرنظریه های نظریه ی حاکمیت و مرجع گزینی است. در این پژوهش، نگارنده با استفاده از شم زبانی خود به عنوان گویشور وکمک گرفتن از دوستان و خویشاوندان، داده های وسیعی را جمع آوری نموده، سپس آن ها را در قالب نظریه ی ایکس تیره مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. فرضیه های مطرح شده در این پژوهش عبارتند از: 1- ساختمان گروه فعلی در گویش لاری دارای سه سطح بیشینه (گروه)، درونه (میانی) و نشینه (هسته) می باشد و بنابراین این نظریه کارآمدی لازم را در توجیه و انطباق با ساختمان گروه فعلی این گویش دارد. 2- در چارچوب نظریه ی حاکمیت و مرجع گزینی و بر اساس جایگاه هسته، ساختمان گروه فعلی در این گویش هسته پایانی است. 3- در درون گروه فعلی، جایگاه متمم قبل از هسته ی فعلی می باشد. با توجه به نتایج حاصل و تطبیق آن ها با سه فرضیه ی پژوهش، می توان این گونه نتیجه گیری نمود که: 1- در مورد فرضیه ی اول، افعال بر حسب متمم هایی که می گیرند تحت چارچوب زیرمقوله ای مختلف به پنج گروه مختلف تقسیم بندی شده و سپس افزوده ها نیز در سه گروه معرفی شدند. علاوه بر آن، با ترسیم نمودار درختی انواع گروه فعلی در این گویش بر اساس نظریه ایکس تیره، دانستیم که گروه فعلی درگویش لاری نیز دارای سه سطح بیشینه (گروه)، درونه (میانی) و نشینه (هسته) می باشد. 2- در مورد فرضیه ی دوم و سوم که ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند، به این نتیجه رسیدیم که ساختمان گروه فعلی در این گویش مانند زبان فارسی، با توجه به آزاد بودن آرایش سازه ها و قابلیت جابه جایی آن ها در جمله، به صورت مطلق هسته پایانی نیست، اما در حالت کلی و بی نشان هسته پایانی تلقی می شود و جایگاه متمم قبل از هسته ی فعلی می باشد؛ به جز در دو مورد: 1- هنگامی که مفعول جمله به شکل پسوند، پس از فعل قرار می گیرد. 2- هنگامی که فعل، پس از خود یک جمله ی وابسته را به عنوان متمم خود برمی گزیند یا این که مفعول صریح به عنوان جمله ی وابسته ظاهر می شود. بنابراین فرضیه ی اول به اثبات می رسد و فرضیه های دوم و سوم رد می شود. علاوه بر این، دو نتیجه ی عمده ی دیگر نیز در مورد گویش لاری به دست آمد: 1- گویش لاری دارای نظام ارگتیو می باشد. 2- طریقه ی صرف افعال لازم و متعدی در زمان گذشته در این گویش متفاوت می باشد.
آرش سهرابی فردوس آقاگلزاده
مکالمه به مثابه ی قلب زندگی اجتماعی انسان مهمترین جنبه ی تعاملات زبانی می باشد. فراپیام روح جاری هر مکالمه می باشد که می تواند در درک و تبیین کارکرد نظام مند رخدادهای زبانی مانند هم پوشی، وقفه و جز آن نقش بسزایی داشته باشد. هدف این پژوهش اثبات ارتباط معنادار بین مشخصه های فراپیام یک مکالمه- درخواست، صمیمیت، شوخی و...- و نحوه ی برداشت طرفین مکالمه از این رخدادهای زبانی است. درگیری تنگاتنگی بین پایداری یک ارتباط دو طرفه در یک تعامل و نگرش ما به این رخدادها وجود دارد. یکی دیگر از یافته های این پژوهش مطرح نمودن حالتی از خطاب قراردادن در فارسی محاوره ای می باشد که مختص زبان فارسی است. در بسیاری از زبان ها برای خطاب قراردادن در حالتی غیررسمی از ضمیر دوم شخص مفرد و فعل مفرد استفاده می شود و برای حالت رسمی از ضمیر دوم شخص جمع و فعل جمع استفاده می شود در زبان فارسی محاوره ای حالتی وجود دارد که یکی از طرفین مکالمه از ضمیر دوم شخص جمع و فعل مفرد استفاده می کند این پژوهش تعامل هایی را مطرح می کند که فراپیام های آنها باعث وقوع چنین حالتی می شود. بخش گسترده ای از پیکره این پژوهش از داده های ارائه شده در رساله ی دکتری محرابی (1388) مستخرج شده است. این داده ها با در نظر گرفتن مقوله های هم پوشی، وقفه و نحوه ی خطاب قراردادن و ارتباط آن با مشخصه های فراپیام به روش آمار استنباطی مورد بررسی قرار گرفت. و فرضیه های تحقیق مبنی بر وجود رابطه ی معنی دار بین مشخصه های فراپیام و موارد فوق اثبات گردید.
سارا خاک نژاد فرزانه فرحزاد
مفهوم تبدیل ، یکی از مفاهیم مهم در مطالعات ترجمه محسوب می شود.بطور کلی از سال 1950 به بعد ، چهار دیدگاه در این زمینه ارائه شده است : دیدگاه کتفورد- دیدگاه وون لوون زوارت- دیدگاه وینی و داربلنت- دیدگاه پوپویچ. مبنای مطالعه و تحقیق حاضر ، بررسی اینگونه تبدیلات ترجمه ای در چهارچوب نظریه کتفورد (1965) است.بدین منظور ابتدا سه متن ادبیات معاصر کودکانه بنامهای : آلیس در سرزمین عجایب-جادوگر شهر از و هایدی و یک ترجمه از هر یک به زبان فارسی انتخاب کرده ایم. علل اصلی انتخاب این رمانها : 1- این رمانها دارای متن های ادیب معاصر هستند ، بنابراین دسترسی به ترجمه هایشان براحتی امکان پذیر است. 2- متن شیرین و ساده ای دارند که انتخاب باهم آیندها و بررسی تبدیلات بین آنها را به آسانی امکان پذیر می کند. بعد از شناسایی باهم آیندها در متن مبدا و مقصد ، آنها را در جداول مختلف طبقه بندی کرده و در پایین هر جدول ، تبدیلات مشاهده شده را توضیح داده ایم. در آخر بعد از مقایسه تبدیلات با یکدیگر و شناسایی تبدیلات پر بسامد ، نتایج حاصل از این پژوهش را ارائه کرده ایم.
ویدا گیلیانه عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا
هدف از انجام این پژوهش توصیف زبانشناختی(از لحاظ آواشناختی، صرفی و نحوی) زبان آشوری متداول در ایران یا به اصطلاح علمی تر زبان آشوری مدرن (آرامی نو) و مقایسه آن با فارسی معیار و عربی استاندارد است. برای انجام این پژوهش داده ها از طریق گویشوران بومی آشوری اهل ارومیه و تهران بدست آمده اند. معلمان زبان آشوری نیز به نگارنده در تکمیل داده ها و تایید صحت آنها کمک کرده اند. با انجام این پژوهش نتایج متعددی به دست آمد، از جمله نتایج بدست آمده در بخش آواشناسی این بود که زبان آشوری تمامی واج های زبان فارسی به غیر از "ف" و "ژ" را دارد. دیگر اینکه در ساختمان هجا در زبان آشوری دو ساختار هجای(ccv ccvc) که در زبان فارسی وجود ندارند به کار می روند ولی ساختار هجای (cvcc) که در فارسی به کار می رود در زبان آشوری جز در برخی کلمات قرضی دیده نمی شود. از تفاوت های عمده مشاهده شده در بخش صرف این است که زبان آشوری برخلاف فارسی دارای جنس است و صفات و افعال از آن تاثیر می پذیرند و نیز اینکه در این زبان ضمایر اشاره با شمار اسم تطابق دارند. از نظر نحوی تفاوت اصلی این زبان با زبان فارسی این است که ساختار جمله در این زبان در حالت غیر نشاندار svo است.
نسرین صیادی فردوس آقاگلزاده
پژوهش حاضر به بررسی گفتمان پیام کوتاه زنان و مردان فارسی زبان می پردازد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تفاوت های موجود میان پیام کوتاه زنان و مردان از منظر زبانشناسی است. به این منظور، نگارنده با جمع آوری پیام های کوتاه افراد مختلف، به مقایس? پیام های کوتاه زنان به زنان، مردان به مردان، زنان به مردان و مردان به زنان پرداخته است تا به کمک نتایج آماری حاصل از آن، تأثیر عامل فرازبانی جنسیت را بر این پیکره بررسی کند. بر این اساس، سه فرضیه مطرح شده است: 1- عوامل کاربرد شناسی زبان همچون صمیمیت و فاصله اجتماعی میان فرستنده و گیرنده پیام بر نوع گفتمان آن ها تأثیر گذار است. 2- پیامک زنان و مردان از لحاظ سازمان متن در نوع عنوان، باب سخن گشایی و خاتمه و بیان مستقیم یا غیر مستقیم با یکدیگر متفاوت است. 3- پیامک زنان و مردان از لحاظ تعداد واژگان بکار رفته، نوع واژگان همچون استفاده از صفات، تشدید کننده ها، تردیدنماها، تعدیل کننده ها، کلمات تابو با هم متفاوت است. در خصوص فرضی? اول، بررسی داده ها نشان داد که عامل صمیمیت تأثیر زیادی بر نوع گفتمان کاربران پیام کوتاه دارد، به گونه ای که اکثر پیام های کوتاهی که میان مشارکین صمیمی رد و بدل شده است دارای سبکی غیررسمی است. اما این رابطه میان فاصل? اجتماعی و نوع گفتمان چندان برقرار نیست. در رابطه با فرضیه دوم، نتایج حاکی از آن است که پیام کوتاه زنان و مردان در هم? ویژگی های سازمان متن با هم متفاوت نیستند، بلکه در برخی موارد مانند نوع بیان به هم شبیه اند. همچنین داده های موجود، فرضی? سوم را تأیید نمی کند، چرا که پیام های کوتاه زنان و مردان از لحاظ برخی ویژگی های واژگانی موجود در فرضیه سوم با هم تفاوت معناداری ندارند.
الهام ثباتی عالیه کردزعفرانلوکامبوزیا
پژوهش حاضر به بررسی فرایندهای تضعیف و تقویت موجود در «پنج» گونه ی زبانی استان ایلام از جمله ارکوازی، خزلی ، شیروانی و ملکشاهی با مرکزیت استان ایلام (کردی فیلی) براساس چارچوب نظریه ی واج شناسی زایشی می پردازد. داده های مورد نیاز این پژوهش از چند طریق جمع آوری شده اند: 1- مصاحبه با گویش وران این گونه های زبانی2- نگارنده به عنوان گویش ور بومی گونه ی کردی ایلامی و آشنا با سایر گونه های کردی ایلامی3 - اسناد مکتوب از قبیل کتاب، مقاله، پایان نامه و رساله هایی که تاکنون درباره ی این گونه های زبانی به نگارش درآمده اند. هدف اصلی پژوهش حاضر، کشف فرایندهای واجیِ تضعیف و تقویت در گونه های کردی ایلامی است. برخی از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: الف- واکه های /?/, /e?/ و /y/ در گونه های کردی ایلامی وجود دارد. ب- همخوان های انسدادی چاکنایی و سایش چاکنایی /?/ و /h/ وام واژه های زبان عربی در گونه های کردی ایلامی هستند، یعنی در زیرساخت گونه های اصیل کردی ایلامی وجود ندارند. پ- توزیع همخوان هایِ /h/ , /?/, /b/ در گونه های کردی ایلامی ناقص است. ت- واکه ی پسین و گرد / o / در واژه های اصیل کردی وجود ندارد و یک واکه ی وارداتی است که تنها در محیط پسین و رسا می آید. ث- در گونه های کردی ایلامی معمولا خوشه های همخوانی، با حذف یک همخوان ساده می شوند.
روزبه هرمزی فردوس آقاگلزاده
یکی از جنبه های بررسی کاربردشناختی زبان، بررسی معانی ضمنی پاره گفتارها و معانی بافتی است. در واقع افراد همیشه منظور خود را واضح و صریح مطرح نمی کنند و این مسئله می تواند موفقیت در امر ارتباط متقابل را با مشکلاتی مواجه کند و پیامدهایی برای سخنگویان داشته باشد. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و روش انجام آن میدانی است. داده های این پژوهش عبارتند از: 60 مکالمه 5 الی 10 دقیقه ای ضبط و پیاده شده از گروه های مختلط، 30 پیامک و گفتگوی اینترنتی افراد و مکالمات 30 فیلم که به طور تصادفی انتخاب شده است و طنزها و لطیفه هایی که از مجلات مختلف طنز گرداوری شده است. این داده ها بر اساس چارچوب نظری تحقیق که شامل اصل همکاری گرایس و راهکارهای آن، نقض و تخطی از آن راهکارها می باشد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. علاوه بر این ویژگی های برخی از پاره گفتارها از نظر صرفی، نحوی و نقش های زبانی توصیف شدند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که پیامدهای نقض اصول گرایس سبب دروغ گفتن، کنایه زدن، تمسخر، استعاره، اغراق، پنهان کاری، تأکید بر موضوع بحث، توهین، عدم تمایل به ادامه بحث، ابهام، تناقض، غافلگیر کردن مخاطب، تغییر موضوع بحث و شوخی در ارتباط فارسی زبانان می-شود. همچنین مشخص شد که پاره گفتارهای شوخی، اغراق و کنایه عموماً بیانگر نقش تعاملی هستند و پاره-گفتارهای دروغ عموماً بیانگر نقش انتقالی هستند. از لحاظ نحوی مشخص شد که پاره گفتاهای حاوی موارد مذکور دارای ساختارهای مختلف هستند و از نظر صرفی گاهی فرایند گسترش استعاری صورت می گیرد. در پاره گفتارهای حاوی استعاره، کنایه، شوخی و اغراق عموماً فرایند گسترش استعاری صورت می گیرد. همچنین مشخص شد که در طنزهای فارسی از ویژگی هایی نظیر هم آوایی، هم نوسیه گی، چندمعنایی و قیاس استفاده می گردد.
مرضیه سمیعی محمدمهدی واحدی لنگرودی
چکیده ندارد.
غلامرضا غفاریان جمعه پور محمدمهدی واحدی لنگرودی
چکیده ندارد.
شبنم گل نشین فردوس آقاگلزاده
چکیده ندارد.
فاطمه یوسفی راد فردوس آقاگلزاده
چکیده ندارد.
بهرام هادیان فردوس آقاگلزاده
چکیده ندارد.
غلامرضا غفاریان جمعه پور محمد مهدی واحدی لنگرودی
صفت مفعولی و اسم مفعول که هر دو از پایه فعلی ساخته شده اند، با وجود تفاوت در کاربرد نحوی، به لحاظ ظاهری یا صورت ساختواژی شباهت دارند. در زبان فارسی این دو ساخت دارای ساختواژه یکسانند. در این پایان نامه بر اساس ملاحظات واژگانی _ نقشی، صرفی، نحوی و آوایی نشان داده می شود که صفت مفعولی از اسم مفعول کاملا متمایز است.همه افعال می توانند اسم مفعول داشته باشند اما تنها افعالی صفت مفعولی خواهند داشت که بنا بر اصل متمم منفرد بتوان موضوع درونی بنیادین آنها را به تنهایی برون فکنی کرد. بنا بر این افعال گروه سوم دارای صفت مفعولی نیستند چون موضوع درونی ندارند و ثابت کردیم افعال گروه دوم علی رغم داشتن مفعول مستقیم ( یعنی محتمل ترین موضوع درونی برای برون فکنی ) باز هم صفت مفعولی ندارند، چون مطابق.....
گوهر شریفی عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا
پایان نامۀ حاضر به «بررسی نظام آوایی گونۀ اقلید در چارچوب واج شناسی زایشی» اختصاص دارد و مشتمل بر پیشگفتار، پنج فصل و ضمائم می باشد. در این اثر، نظام آوایی و فرآیندهای واجی موجود در گونۀ اقلیدی کشف، و بر اساس روشهای موجود در واج شناسی زایشی به شیوۀ خطی مطالعه گردید. داده های مورد نیاز برای انجام این تحقیق از چند منبع گردآوری شده است: 1) گفتار خود پژوهشگر به عنوان گویشور بومی 2) گفتار بیست نفر از گویشوران این گونۀ زبانی. بدین منظور، گفتار این گویشوران، که تمام گروههای سنی را در بر می گرفت، ثبت و ضبط، و سپس آوانگاری شد. به علاوه، پرسش نامه ای که حاوی 216 واژۀ پربسامد و 100 جمله است و برای مطالعۀ گویشها انتخاب می شود، در اختیار گویشوران قرار گرفت. 3) منابع مکتوب در بارۀ این گویش. این منابع، عموماً کتابهایی را دربر می گرفت که دربارۀ گونۀ اقلیدی و دیگر گونه های زبانی استان فارس نوشته شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که در گونۀ اقلیدی فرآیندهای «همگونی»، «تضعیف»، «حذف» و «افراشتگی واکه» رایج ترین فرآیندهای واجی محسوب می شوند.
مهتاب نورمحمدی فردوس آقاگلزاده
علوم شناختی دانشی است که به پژوهش درباره ی ذهن می پردازد. محققان علوم شناختی تبیین کارکردهای شناختی و فرایندهای پنهان ذهن را تنها از روش های غیر مستقیمی مانند مطالعه ی زبان ممکن می دانند. از این رو زبان شناسی شناختی از جایگاه ویژه ای در علوم شناختی برخوردار است. در این رویکرد معنابنیاد، یکی از کانونی ترین محورهای مطالعه، استعاره است. جرج لیکاف و مارک جانسون (1980) نظام عظیمی از استعاره های روزمره و متعارف را کشف کردند که تمایز سنتی بین زبان مجاز واره ای و زبان حقیقی را از بین برد. این مطالعات منجر به ارائه ی نظریه ی معاصر استعاره از سوی آنها شد. بر اساس ای نظریه، جایگاه استعاره نظام مفهومی ما است که بر اساس آن می اندیشیم و عمل می کنیم. زبان نیز از آنجا که برگرفته از فرایند های ذهنی است، کاملاً استعاری است و درک توانایی های زبانی بدون تبیین بسنده ای از استعاره ممکن نیست. در این نظریه، استعاره به نگاشت های کلی بین حوزه های مفهومی و به عبارت دیگر، هر نوع مفهوم سازی و بیان یک حوزه ی مفهومی در قالب حوزه ی مفهومی دیگر اطلاق می شود. اصول نظریه ی معاصر استعاره را می توان در قالب هشت فرض اصلی همه جا حاضر بودن، استعاره، حوزه ها، مدل، یک جهتی بودن، تغییر ناپذیری، ضرورت، خلاقیت و تمرکز خلاصه کرد. از آنجا که استعاره امکان درک موضوعی انتزاعی یا فاقد ساختار را بر حسب موضوعی عینی تر و یا ساختمندتر فراهم می کند، در حوزه های انتزاعی، مثل مذهب، اهمیت بیشتری می یابد. نهج البلاغه یکی از متون مذهبی ما مسلمانان است، که استعاره های آن همواره از جنبه ی بلاغی و زیبایی شناختی مورد توجه قرار گرفته است. همین مسئله نگارنده را بر آن داشت تا در چارچوب نظریه ی معاصر استعاره، به تحلیل مفهومی استعاره ها و بازسازی مدل های شناختی آن بپردازد. یافته های این پژوهش اصول نظریه ی معاصر استعاره را تأیید می کند و نشان می دهد که انتزاعی بودن حوزه ی مذهب و ضرورت درک استعاری آن، مهمترین دلیل بسامد بالای عبارات استعاری در نهج البلاغه است.
سارا مشهدی مقدسی ارسلان گلفام
پژوهش حاضر نگاهی دیگرگونه به مقولات دستوری زمان دستوری و نمود براساس آموزه های رویکردی نوین در زبان شناسی است. زبان شناسی شناختی و جلوه شاخص آن دستور شناختی ساخت های دستوری را معنا دار می داند و مقولات دستوری را جفت های صورت ومعنا در نظر می گیرد. یکی از توانایی های بالقوه در تمام زبان ها این است که برای گویندگان خود این امکان را فراهم می آورند که موقعیت ها در زمان های مختلف را ترسیم کرده و از ترتیب زمانی و ساختار زمانی درونی آنها سخن بگویند و زبان ها به ابزارهای مختلفی جهت ارائه چنین اطلاعاتی مجهز هستند. با بررسی داده ها در زبان فارسی ملاحظه می کنید که بین صورت ها ومعانی زمان های دستوری حال و گذشته همواره رابطه یک به یک برقرار نیست؛ صورت های زمان گذشته به موقعیت های غیر گذشته وصورت های زمان حال به موقعیت های غیر از حال اشاره می کنند. این عدم هماهنگی در صورت ومعنا در چارچوب زبان شناسی شناختی به دو صورت با قوای شناختی ما توجیه می گردد؛ اولاً با در نظر گرفتن زمان های دستوری به عنوان اسناد زمینه ساز تمایززمان حال وزمان گذشته تنها یکی از تعابیر فاصله از زمینه گفتمان درنظر گرفته می شود، به این معنی که زمان گذشته مفهوم طرح واره ای فاصله از زمینه را انتقال می دهد؛ خواه این فاصله در زمان باشد یا فاصله در واقعیت. و ثانیاً الگوی فضاهای ذهنی در انگاره معنا شناسی شناختی ساخت معنا را فرایندی پویا می داند و نشان می دهد که شرکت کنندگان در گفتمان با ساخت فضاهای جدید و حرکت از یک فضای ذهنی به فضای دیگر در طی گفتمان و تغییر زاویه دید وزاویه تمرکز، صورت های مختلف زمان دستوری را تولید ودرک می کنند. نمود به عنوان مقوله دیگری که به نوعی زمان مندی را بیان می کند در مطالعات سنتی به دو نوع واژگانی و دستوری تقسیم گردیده است. در این تحقیق با استفاده از داده های زبان فارسی نشان دادیم که فعل به تنهایی نمی تواند کامل یا ناقص باشد و علاوه بر فعل، عناصر دیگری مانند قیدها، ساخت جمله وموضوعات فعل در بازنمایی نمودی آن دخالت دارند ودیدیم که ویژگی هایی چون جانداری موضوعات فعل و تعامل آن ها نیز در بازنمایی تعبیرنمودی موقعیت ها دخیل هستند. همچنین نشان دادیم که کامل یا ناقص بودن موقعیت، حاصل نحوه انطباق موقعیت از سوی گویندگان است و با انتخاب های نمودی مختلف در گفتمان می توانیم چشم انداز های مختلفی نسبت به موقعیت هایی که توصیف می کنیم ارائه دهیم؛ مثلا در توصیف دو عملی که همزمان جریان دارند با ارائه کامل یکی از آن ها دیگری را پس زمینه آن قرار دهیم .