نام پژوهشگر: ژاله رفاهی
مرضیه رخشنده رو حسن حق شناس
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با سبکهای مقابله ایی دردانشجویان صورت گرفت .بدین منظور جامعه پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت در نظر گرفته شد، روش نمونه گیری، خوشه ای تک مرحله ای و حجم نمونه 276 نفر از دانشجویان بودند. جهت جمع آوری اطلاعات وسنجیدن فرضیه های پژوهش از فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ (ysq) و همچنین پرسشنامه سبکهای مقابله ای کارور و همکاران، (1989) استفاده شد که پس از تکمیل پرسشنامه ها توسط آزمودنیها، داده های جمع آوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهشها نشان داد که دختران و پسران سبک مقابله ای مسئله مدار را بیشتر از دیگر سبکها به کار می برند و بیشترین فراوانی در سبک مقابله ای اجتنابی مشاهده گردید، همچنین دختران سبک مقابله ای هیجان مدار را بیشتر از دیگر سبکها به کار می برند. در بکارگیری از حوزه های طرحواره ها، پسران در حوزه گوش به زنگی بیش از حد(37%f=) ودختران در حوزه محدودیت های مختل(41% f=) بیشترین فراوانی را داشتند و کمترین فراوانی به حوزه خودگردانی و عملکرد مختل مربوط می شد. نتایج همچنین نشان داد که بین طرحواره های بریدگی و طرد (499/0r=)، خودگردانی و عملکـرد مختل (409/0 r=) و محدودیتهای مختل(306/0r=) با سبک مقابله ای اجتنابی رابطه همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد و بین طرحواره های دیگر جهت مندی و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری با سبکهای مقابله ای اجتنابی و هیجان مدار رابطه همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. این نتایج بیانگر این مطلب است که افراد به منظور انطباق با طرحواره ها، پاسخها و سبکهای مقابله ای ناسازگاری را به وجود می آورند تا مجبور نشوند هیجانهای شدید و استیصال کننده را تجربه کنند. واژگان کلیدی : طرحواره های ناسازگار اولیه ، سبک مقابله اجتنابی، مقابله مسئله مدار، گوش بزنگی
حمیدرضا شعبانی ژاله رفاهی
چکیده فارسی: این تحقیق به منظور بررسی میزان تأثیر آموزش خانواده برکیفیت رابطه بین مادران با فرزندان دردانش آموزان دوره راهنمایی شهر مرودشت در سال تحصیلی 89-1388به روش پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد.جامعه آماری پژوهش 7555 نفر می باشندکه از بین آنها88 نفر که کمترین نمره را در مقیاس رابطه ولی –فرزندی کسب کرده بودند به طور تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش وگواه به طور تصادفی جایگزین شدند.ابزار اندازه گیری پرسشنامه مقیاس رابطه ولی – فرزندی (م ر و ف ) است که با هدف سنجیدن کیفیت رابطه ولی - فرزندی توسط فاین , مورلند و شوبل تهیه شده است. ضریب پایایی در این پژوهش به روش آلفای کرونباخ وبه میزان 84/0 بدست آمد. اطلاعات استخراج شده از آزمون توسط نرم افزار کامپیوتریspss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به منظور چگونگی تأیید یا رد فرضیه ها ابتدا آمار توصیفی برای متغیرهای گسسته شامل فراوانی، درصد و درصد تراکمی و برای متغیرهای پیوسته ی شامل میانگین و انحراف استاندارد استفاده و درادامه از آزمون تحلیل کوواریانس دو طرفه برای بررسی تأثیر آموزش خانواده بر کیفیت رابطه ی مادر و فرزند استفاده گردید. سپس نتایج تحلیل های مربوط به رابطه ی متغیرهای زمینه ای(پایه ی تحصیلی، سن مادر، تحصیلات مادر و وضعیت شغلی مادر) با کیفیت رابطه ی مادر و فرزند ارائه گردید. پس از تجزیه وتحلیل داده های آماری حاصل از پژوهش مشخص شد که طرح آموزش خانواده بر کیفیت رابطه بین مادران وفرزندان پسر اثر خوبی داشته ولی بر روی رابطه مادران ودختران اثر مطلوبی نداشته است وهمچنین عواملی مانند سن ، سطح تحصیلات , اشتغال مادرو پایه تحصیلی برکیفیت رابطه تاثیر نداشته است. واژه کلیدی: 1- آموزش خانواده 2- رابطه مادر-فرزند
سهیلا رجایی چالشتری سهیلا جاهدی
این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سوال بوده است که آیا انسجام و انعطاف پذیری خانواده قدرت پیش بینی عزت نفس و شادکامی فرزندان را دارد . بدین منظور ، در قالب طرح پژوهشی از نوع همبستگی ، 303 نفر از دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه شهر شیراز ، با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های انسجام خانوادگی ، انعطاف پذیری مثبت ، عزت نفس کوپر اسمیت و مقیاس شادکامی آکسفورد پاسخ دادند . یافته ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان بررسی شد . نتایج پژوهش نشان داد که انسجام خانوادگی از قدرت پیش بینی کنندگی مثبت و معناداری برای هر دو متغیر ملاک ، عزت نفس ( 05/0< p) و شادکامی ( 05/0< p) برخوردار بود . همچنین ، بین عزت نفس و شادکامی رابطه مثبت و معنا داری ( 01/0< p) وجود داشت . نتایج این پژوهش لزوم تدوین برنامه های آموزشی را برای خانواده ها روشن تر ساخت . کلید واژه ها : انسجام خانوادگی ، انعطاف پذیری خانواده ، عزت نفس ، شادکامی ، فرزند
زهرا جعفرزاده سروستانی ژاله رفاهی
برای اغلب مردم نوجوانی یک دور? مشکل ساز است که با تضادها توصیف می شود. آنها برای صمیمیت تلاش می کنند، در حالی که نیازمند راهنمایی و سازمان دادن هستند؛ به آنها استقلال کامل داده نمی شود، در حالیکه همیشه از آنها انتظار دارند به نوعی رفتار کنند که به نظر یک فرد بزرگسال کامل آیند. از آنها خواسته می شود به آینده فکر کنند در حالی که اشتیاقی قوی برای زندگی در حال و لذت بردن از آن دارند. با وجود تمام این قطب های متضاد، فهم این امر آسان است که نوجوانی اساساً یک دوره ی پر تلاطم و زودگذر است (کوری و کوری، ترجم? بهاری وهمکاران، 1382 ،ص140). نوجوان در این دوره شرایط و توقعات تازه ای دارد که نمی توان آنرا با دور? قبلی وی یکی دانست. به همین جهت است که عده ای این دوره را تولدی دوباره برای فرد نامیده اند (اکبری، 1387 ص15). در کنار پیچیدگیهای دور? نوجوانی، خود تمایزیافتگی را نیز می توان به عنوان یکی از مسائل مهم این دوره برشمرد.خود تمایز یافتگی (تفکیک خویشتن) بیانگر میزان توانایی فرد برای تمیز فرایند عقلی از فرایند احساسی است. یا توانایی فرد برای اینکه به صورت خودکار از احساسات خود پیروی نکند. این مفهوم سنگ بنای نظری? بوئن می باشد و راجع به نیروهایی است که در درون خانواده جای دارند و در پی وحدت و با هم بودن و یا برعکس فردیت هستند (گلدنبرگ ، ترجم? حسین شاهی و همکاران، 1387 ،ص212). به نظر می رسد در دور? نوجوانی با اینکه فرد تلاش می کند که مسیر حرکت خود را ترسیم کند و به عنوان یک خود مستقل عمل نماید، اما معمولاً در این فرایند ناتوان است. با بررسی حالات و رفتار نوجوان می توان این مطلب را به وضوح دریافت که نوجوان دائماً در کشمکش بین عقل و احساس سرگردان است و در بیشتر مواقع بین صمیمیت پیوستن به سایرین و یا جدا شدن از دیگران در تعارض به سر می برد. این تعارض ها می تواند مسائل حادی را برای نوجوانان ایجاد کند. البته تحقیقات نشان می دهد که رسیدن به جایگاه من و شکل گیری هویت در بین دختران به علت موانع خارجی و تحمیلی ، بسیار مشکل تر وسخت تر از پسران می باشد(هنرپروران ،1386). عاطفی تر بودن دختران و مسائل خاص فرهنگی ایجاد تمایز یافتگی را در بین آنها بسیار دشوار می سازد. بنابراین آماده سازی نسل جوان به ویژه دختران جهت مقابله با این موقعیت های دشوار و ایجاد خود تمایز یافتگی ضروری به نظر می رسد. مفهوم تمایز یافتگی یک فرایند است که اگر به صورت یک پیوستار در نظر گرفته شود در یک سر آن خود مختاری است که نشان دهنده توانایی تفکر واضح و روشن در خلال یک موقعیت می باشد و در سر دیگر آن امتزاج است. بدین معنا که این افراد به لحاظ عاطفی به خانواده هایشان وابسته هستند حتی اگر دور از آنها زندگی کنند (گلادینگ ، ترجم? بهاری ، 1386ص150). داشتن خود به خوبی متمایز شده ایده آلی است که هیچ کس به طور کامل آن را کسب نمی کند.افرادی با تمایز یافتگی بالا تصدیق می کنند که به دیگران نیاز دارند اما در عین حال وابستگی کمی به تأیید و پذیرش دیگران دارند. آنها صرفاً از عقاید اطرافیانشان تقلید نمی کنند ولی از روی ملاحظه اصول آنها را می آموزند. این به آنها کمک می کند تا مسائل مهم اجتماعی و خانوادگی را تعیین کنند و در مقابل احساسات، مقاومت کنند. بنابراین به رغم تعارض، انتقاد و طرد می توانند آرام بمانند. به لحاظ میان فردی خود تمایزیافتگی بالا توسعه یا استقلال خود را به لحاظ عاطفی ممکن می سازد (بوئن 1978 ،ص32). افراد با سطح تفکیک پایین احتمالا تحت سلط? واکنش های عاطفی غیر ارادی و یا خودکار هستند و معمولاً حتی در برابر سطوح پایین اضطراب هم دچار بد کاری می شوند. از آنجائیکه آنها قادر به تفکیک افکار از احساسات نیستند در تفکیک خویش از سایرین نیز مشکل دارند و لذا به سادگی در عواطف حاکم بر خانواده گم می شوند (گلدنبرگ، ترجم? حسین شاهی و همکاران، 1387 ،ص213) . اسکورون ودندی (2002) بیان می کنند که تحقیقات نشان می دهد که میان تمایزیافتگی پایین در بزرگسالان با مشکلات روان شناختی مانند مشکلات تصمیم گیری شغلی، حل مسأله، ناسازگاری زنا شوئی و خشونت فیزیکی کودکان ارتباط وجود دارد. در پژوهشهای انجام شده ، سطوح بالاتر تمایز یافتگی پیش بینی کنند? کیفیت زناشویی بهتر( برهمند ،2010)، رضایت زناشویی (علیکی ، 1386)و (ان جی ،1992 ,کر ،1999 , لاوری ،1998 ) و سازگاری زناشویی (اسکورون ،2000) ، سلامت روحی و ذهنی (استوان و همکاران، 2010)، عملکرد مستقل (لویس،1984) بوده ، همچنین سطوح بالاتر تمایز یافتگی والدین تعیین کنند? موفقیت تحصیلی فرزندان ( لانگلی 2004)، مهارت کلامی و شناختی فرزندان (الیزابت و اسکورن ،2005) ، سازگاری بیشتر کودکان (پلیج ،2006 ) می باشد. ارتباط معناداری نیز بین سطوح پایین تر تمایز یافتگی و وجود اضطراب مزمن، خشونت و نشانگان بیماری (اسکورون ،2000 وتوماس ماری ، 2006 و گریگوری، 2009)، تعارض زناشویی (نجفلویی،1383 و صحت ،1386) و(گلاد ، 1999) ، نقصان مهارت ارتباطی (مورداک و گور ، 2004) مشاهده شده است. گریگوری و بارتلی (2009)، در پژوهشی نشانه های خود تمایز یافتگی ، سطح اضطراب و استرس را در خانواده ها زمانی که نتایج آزمایشات سرطانی را دریافت می کنند را بررسی کردند . یافته ها نشان داد که تمایز یافتگی با شرایط استرس زا رابط? زیادی دارند. پژوهش این فرضیه را که سطح تمایز یافتگی افراد در شرایط استرس زا کمتر می شود را تایید کردند. فریدلاندر و همکاران (2008)، در تحقیقی خود تمایز یافتگی ، استرسهای فرهنگی و فرهنگ پذیری پناهندگان یهودی را بررسی کردند. نتایج نشان داد کسانی که از جایگاه من بیشتری برخوردار بودند ، تمایل بیشتری برای جذب شدن در اجتماع داشتند و در فرهنگ پذیری ، بیشتر به فرهنگ آمریکایی گرایش داشتند. از آنجائیکه تمایزیافتگی نقش مهم و اساسی در کاهش اضطراب مزمن فرد و برخورداری از یک زندگی سالم را دارد و همچنین از جمله مهارت هایی است که اگر در موقعیت مناسب به کار گرفته شود پیامدهای موفقیت آمیزی به دنبال دارد، بررسی این مقوله و پیدا کردن یک راهکار عملی برای ایجاد تفکیک خویشتن انگیزه ای برای پژوهش حاضر شد. با توجه به اینکه سطوح پایین تمایز یافتگی در راستای ارتباطات فرد با سایرین به ویژه اعضای خانواد? اصلی شکل می گیرد، لذا برای درمان افرادی که با این مشکل مواجهند بهتر است از شیوه ای استفاده کرد که تمرکز اصلی آن برحوز? روابط پویای بین انسانها باشد و همچنین امکان پرداختن به مسائل عمیق گذشته و یا حال افراد را داشته باشد. از میان تئوری های روانشناسی تحلیل ارتباط متقابل با توجه به ویژگی های منحصر به فرد آن از جمله شناسایی حالات نفسانی شخصیت، تجزیه و تحلیل رفتار فرد، شناخت انواع ارتباطها از همه مهمتر زبان ساده و بی پیرای? آن، می تواند تغییرات چشمگیری را در مراجع برای ایجاد روابط سالم با اعضای خانواده و اطرافیانش ایجاد کند.روش تحلیل متقابل گروهی در هر زمینه ای که نیازمند درک افراد، و روابط بین آنها می باشد به کار می رود (کوری، ترجم? عسگری و همکاران، 1387 ص199). این شیوه وسیله ای برای خودشناسی و چگونگی آموزش ارتباط با دیگران و نیز روشی برای تشخیص مشکلات زندگی به شمار می رود (هریس ، ترجم? فصیح، 1386 ،ص5). مهمترین مسأله ای که در این الگو به افراد آموزش داده می شود چگونگی ارتباط با یکدیگر می باشد.امروزه اهمیت وتأثیر مهارت های ارتباطی به ویژه ارتباط های میان فردی بر همگان روشن شده است. موفقیت افراد در زندگی شخصی، حرفه ای و اجتماعی شان به میزان زیادی به نحوتسلط آنان بر این مهارت ها بستگی دارد. تحقیقات نشان داده است کسانی که روابط اجتماعی خوبی ندارند، عزت نفس پایین تری دارند، در عرصه های مختلف زندگی موفق نیستند، احتمال بیشتری برای بیماری های جسمی دارند (ناعمی، 1385). یکی از ویژگیهای تحلیل رفتار متقابل اجرای آن به صورت گروهی می باشد. با توجه به اینکه انسان موجودی متمایل به گروه است و اکثر نیازهای اساسی و شخصی او در گروه تأمین می گردد، لذا گروه را می توان طبیعی ترین و ضروری ترین مسیر یادگیری به شمار آورد. در گروه، نوجوانان می توانند احساسهای تعارض برانگیزشان را تشخیص و تجربه کنند و دریابند که در کشمکش ها تنها نیستند، آزادانه آن دسته از ارزشهایی را که تصمیم به اصلاح آن گرفته اند، زیر سئوال ببرند، برقراری ارتباط با همسالان و بزرگسالان را یاد بگیرند، از الگوهای ارائه شده به وسیله رهبران مسایلی را بیاموزند و یاد بگیرند که چگونه آنچه را که دیگران پیشنهاد می کنند بپذیرند و در مقابل نظر و پیشنهاد خودشان را ارائه دهند بنابراین مشاور? گروهی مناسبت خاصی برای آنها دارد (کوری و کوری، ترجم? بهاری و همکاران ،1382 ،201-200). تحقیقات زیادی در داخل و خارج از کشور در رابطه با تحلیل ارتباط متقابل انجام شده است که حاکی از موثر بودن این شیو? درمانی می باشد. بوت (2006)در مقاله ای تحت عنوان« بررسی و تامل در ارتباطات؛آیا تحلیل ارتباط متقابل می تواند، به عنوان یک روش موثر در ارتباطات استفاده شود.» ، عنوان می کند که این نظریه در ارتباطات سالم بسیار موثر بوده است. همچنین می توان از این روش در حرفه های متعدد به عنوان یک ابزار مهم که می تواند ارتباطات افراد را بهبود بخشد استفاده کرد. کسیسی و تاسوکا (2009) ، در پژوهشی به بررسی حالات نفسانی اعضای هیئت علمی در دانشکد? پرستاری پرداختند. نتایج نشان داد که اعضای هیئت علمی خودشان را به صورت من بالغ و من والد حمایت کننده توصیف کرده اند . دانشجویان نیز عنوان کردند که اساتید بیشتر مواقع از حالت بالغ خود استفاده می کنند و از حالت کودک طبیعی کمترین استفاده را می کنند.نتایج آماری نشان داد که تفاوت معناداری بین عقاید اساتید و دانشجویان دربار? حالات نفسانی هیئت علمی وجود ندارد. موراکامی و همکاران (2006) طی پژوهشی بر روی افرادی که دچار بیماریهای روان تنی شده بودند از آموزش تحلیل ارتباط متقابل بهره مند شدند و گزارش دادند که نه تنها وضعیت فیزیکی بیماران بهبود یافت بلکه کیفیت زندگی آنها نیز پیشرفت کرد. این در حالی بود که افرادی که از مراقبت های دارویی برای حل نشانه های بیماری خود استفاده کرده بودند چنین گزارشی را ندادند. در تحقیقی که توسط پاریسوبولوس و کوتزاباساکی (2004) برای بررسی کارآمدی آموزش تحلیل ارتباط متقابل بر سلامت روانی پرستاران انجام شد، آنها نیز این آموزشها را موثر یافتند . استینر (1979)، در تحقیقات خود در حوز? تحلیل ارتباط متقابل از این رویکرد برای درمان اعتیاد استفاده کرد. فعالیت فرد معتاد به آسانی با استفاده از بازیها، بررسی شد. وی به این نتیجه رسید که این رویکرد نقش و تأثیر فراوانی در درمان اعتیاد دارد. در ایران هم پژوهشهایی در ارتباط با اثربخشی تحلیل ارتباط متقابل انجام شده است که در بیشتر این تحقیقات اثربخشی این رویکرد گزارش شده است .پژوهشهای انجام شده در داخل کشور حاکی از آن است که تحلیل ارتباط متقابل بر مهارت های ارتباطی دانشجویان ( محمدی و همکاران 2010) ،بهبود عملکرد والدین (فتحی1388و جوادی 1386)، کیفیت زندگی کاری (محمدپور 1386) ، کاهش تعارضات زناشویی (عزیزی 1386) ، بهبود رابطه ولی – فرزندی (مومنی 1386) و کاهش اضطراب دانشجویان (محمدی1385 و خدائی خیاوی 1376) موثر بوده است. با توجه به بررسی های انجام شده ، تحقیقات کنترل شده چه در داخل و چه در خارج از کشور به منظور آموزش شیوه های کسب خود تمایز یافتگی انگشت شمار بوده است و اکثر تحقیقات صورت گرفته در این زمینه توصیفی بوده و رابط? بین خود تمایز یافتگی وعوامل دیگری مثل رضایت زناشویی، موفقیت تحصیلی، هوش هیجانی و سلامت را مورد بررسی قرار داده اند. از طرفی دیگر مطابق با نظر بوئن و همچنین با توجه به تجرب? کاری محقق در آموزش و پرورش می توان به این نتیجه رسید که خودتمایزیافتگی یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر مشکلات رفتاری نوجوانان می باشد. لذا با توجه به پژوهش های فوق و خرده فرهنگ های موجود در بین مردم (تاکید بر ارتباط احساسی نه ارتباط عقلانی) موضوع زیر به عنوان یک ضرورت پژوهشی مورد مطالعه قرار گرفت: « اثر بخشی آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر میزان خود تمایزیافتگی دانش آموزان مقطع متوسط? شهر مرودشت.» با توجه به مطالب گفته شده پژوهش در پی آن است که پاسخی برای این سئوال بیابد که آیا آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر میزان خود تمایز یافتگی نوجوانان تأثیر دارد؟ سئوال های پژوهش سئوال کلی: - آیا آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر میزان خود تمایز یافتگی دانش آموزان تأثیر معنادار دارد؟ سئوالهای فرعی: آیا آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر مولفه های خودتمایز یافتگی ( واکنش پذیری عاطفی ، جایگاه من ، قطع عاطفی ، آمیختگی با دیگران ) دانش آموزان تأثیر معنادار دارد؟ روش پژوهش: جامع? آماری این پژوهش کلی? دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شبانه روزی فاطمی? شهر مرودشت می باشد که در سال 90-89 به تحصیل اشتغال دارند که در مجموع تعداد آنها 245 نفر می باشد. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند به دلایل زیر استفاده شد: اولاً: پژوهش به شیو? آموزش گروهی است. چون در مدارس عادی امکان استفاده از ساعات درسی بچه ها نبوده است، مدرس? شبانه روزی به دلیل اینکه بچه ها در خوابگاه ساکن هستند و می توان در ساعات غیر درسی برای آنها جلسات آموزشی گذاشت، انتخاب شد. ثانیاً: چون برای آموزش اعضا، نمی توان آنها را از مدارس مختلف به طور همزمان در یک مکان و زمان مشخص گردآوری کرد، تنها یک مدرس? شبانه روزی به عنوان جامع? آماری انتخاب شد. ثالثاً: دانش آموزان شبانه روزی به دور از خانواده ها زندگی می کنند. بنابراین برای سنجش تمایز افراد از خانواد? اصلی در سطح عاطفی و عقلانی، به نظر مناسب تر از سایر دانش آموزان می باشند. از بین دانش آموزان مدرسه جهت توزیع پرسشنامه و انتخاب گروه گواه و آزمایش تنها پای? دوم و سوم که مشغول به تحصیل بودند انتخاب شدند. دانش آموزان پای? اول به دلیل عدم آشنایی کافی با محیط خوابگاه،و دانش آموزان پای? چهارم به دلیل عدم حضور تمام وقت در خوابگاه انتخاب نشدند. در مرحل? بعد پرسشنام? خود تمایز یافتگی در بین 110 نفر از دانش آموزان که شامل سه کلاس دوم و دو کلاس سوم بودند اجرا شد. تعداد45 نفر از آنها که نمره ای کمتر از حد میانگین گرفته بودند شناسایی شدند. در مرحل? آخر از بین 45 دانش آموز پس از اجرای مصاحب? شخصی و همتا سازی از نظر معدل، وضعیت تحصیلی، سواد والدین و اینکه فرزند چندم خانواده هستند 30 نفربه عنوان نمونه انتخاب شدند. نمونه ها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش: ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه تمایز یافتگی (dsi) می باشد. این پرسشنامه یک پرسشنامه 46 سوالی است که به منظور سنجش تمایز یافتگی افراد به کار برده می شود. این ابزار برای ارزیابی روابط مهم اشخاص وارتباطات جاری افراد با خانواده اصلی طراحی شده است. پرسشنامه مذکور دارای 4خرده مقیاس می باشد.واکنش پذیری عاطفی، جایگاه من، قطع عاطفی،آمیختگی با دیگران. در مجموع نمرات بالا در هر مقیاس نشان دهند? سطح بالای خود تمایز یافتگی می باشد. اعتبار: ضریب آلفای کرونباخ گزارش شده است توسط اسکورن وفرید لاندر ( 1998 ، به نقل از اسکیان 1384)، برای مقیاس کلی تمایز یافتگی88 درصد وبرای خرده مقیاس های واکنش پذیری عاطفی 83 درصد، جایگاه من 80 درصد وهم آمیختگی با دیگران 82درصد می باشد. در پژوهشی که توسط پلچ- پوپکو در سال 2004 صورت گرفت ضریب آلفا 86 درصد گزارش شده است. علیکی(1386)، نیز پایایی پرسشنامه را از طریق اجرای اولیه بر روی 20نمونه (کارمندان متأهل دانشگاه تربیت معلم تهران) از طریق آلفای کرنباخ، 84 درصد محاسبه کرد. در ایران نیز اسکیان (1384)، جهت بررسی پایایی پرسشنام? تمایز یافتگی، این پرسشنامه را بر روی 26 نفر دانش آموزان اول دبیرستان مطهره اجرا نمود وپس از تجزیه وتحلیل نتایج، سوال هایی که همبستگی پایین-تری با کل دانش آزمون داشتند از نمره گذاری حذف شدند. در نهایت پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرنباخ 81 درصد محاسبه گردید. در پژوهش حاضر نیز ضریب آلفای کرنباخ پرسشنامه 84 برآورد شده است. روایی: در پژوهش نات واسکورون (2004)، ارتباط معنادارد ومعکوس مشاهده شده بین نمرات پرسشنامه تمایز یافتگی با اضطراب مزمن وتوسعه نشانگان بیماری سنجیده شده بود اعتبار محتوای پرسشنامه را تأیید کرد (اسکیان، 1384). اسکورون و اسمیت (2003 به نقل از علیکی و همکاران، 1386)، در پژوهشی که ارزیابی واعتبار روایی خرده مقیاس جدید (هم آمیختگی با دیگران) با یکی از خرده مقیاس های پرسشنامه تمایز یافتگی پرداختند. پرسشنامه بر روی 255 بزرگسال اجرا شد. نتایج حاکی از افزایش اعتبار درونی وروایی محتوایی خرده مقیاس تجدید نظر شده هم آمیختگی با دیگران بود. این پرسشنامه را نیز اسکیان با استفاده از نظر 10نفر از صاحب نظران در این زمینه استفاده کرد و روایی آن مورد تأیید قرار گرفت. در پژوهش علیکی(1386)، نیز روایی پرسشنامه توسط اساتید راهنما ومشاور مورد تأیید قرار گرفته است. شیو? اجرا: پس از نمونه گیری و مشخص شدن دو گروه (آزمایش و گواه) یک جلس? توجیهی برای اعضای گروه آزمایش برگزار شد تا اعضا در جریان اهداف و مسائل کلی برنام? آموزشی قرار بگیرند. جدول زمان بندی جلسات طبق نظر اعضای گروه تنظیم شد و در اختیار آنان قرار گرفت. سپس برنام? آموزشی طبق روال تنظیم شده برای اعضای گروه اجرا شد. به این ترتیب که گروه آزمایش به مدت 12 جلسه دو ساعته آموزش تحلیل ارتباط متقابل را به شیو? گروهی دریافت کردند.این در حالی بود که در مورد گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. بعد از آخرین جلس? آموزشی پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. سپس داده ها جمع آوری شد و مورد تجزیه تحلیل آماری قرار گرفت. طرح جلسات آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل به شرح زیر می باشد: جلس? اول:ایجاد ارتباط اولیه و آشنایی اعضا با یکدیگر،توضیح دربار? تحلیل ارتباط محاوره ای و بررسی اهداف جلس? دوم:آشنایی با من کودک شخصیت و حالات مختلف آن :کودک طبیعی با بخشهای مثبت و منفی وکودک مطیع و سازگار با بخشهای مثبت و منفی. جلس? سوم: آشنایی با قسمت والد شخصیت و حالات مختلف آن: والد کنترل کننده و مستبد با بخشهای مثبت و منفی،والد مهربان وتغذیه کننده با بخشهای مثبت و منفی. جلس? چهارم:آشنایی با قسمت بالغ شخصیت و ارائه ی مثالهایی از کاربرد من بالغ در زندگی. جلس? پنجم:آشنا نمودن افراد با بیماریهای شخصیت یعنی طرد و آلودگی همراه با ارائ? مثال. جلس? ششم و هفتم :آموزش انواع روابط محاوره ای یعنی موازی،متقاطع،و پنهان با ذکر مثال. جلس? هشتم : آموزش مفهوم نوازش و انواع آن : نوازش مشروط مثبت و منفی و نوازش غیر مشروط مثبت و منفی. جلس? نهم :آموزش نوازش دادن ،نوازش گرفتن، نوازش خواستن،وخویشتن نوازشی با مثال جلس? دهم: معرف ماهیت و تعریف پیش نویس زندگی و ارائ? انواع آن (پیش نویس زندگی برنده ، بازنده و معمولی) جلس? یازدهم :بررسی پیامهای پیش نویس زندگی ( بازدارنده ها و سوق دهنده ها ). جلس? دوازدهم: آموزش چهار نوع وضعیت زندگی: (من خوب نیستم تو خوب هستی،من من خوب نیستم تو خوب نیستی ، من خوب هستم تو خوب نیستی ، من خوب هستم تو خوب هستی) . یافته ها به منظور آزمون فرضیات تحقیق از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. در این روش ابتدا آزمون لوین جهت بررسی مفروض? یکسانی واریانسها محاسبه شد. مقدار p مشاهده شده برای آزمون لوین در خود تمایز یافتگی 54/0 بوده است، بنابراین فرض همسانی واریانسها پذیرفته می شود و در جهت تحلیل داده ها می توان از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده کرد. همچنین مقدار p مشاهده شده در مولفه های واکنش پذیری عاطفی ، جایگاه من ، گسلش عاطفی و امتزاج با دیگران به ترتیب (44/0) ،( 20/0) ، ( 27/0 ) و (27/0) بوده است که در سطح 05/0 درصد تفاوت معناداری را نشان نمی دهد بنابراین نتایج آزمون لوین فرض همگنی واریانسهای را در خرده آزمونها را نیز تایید می کند . جدول 1): مقایس? شاخص های آماری میزان خود تمایز یافتگی دانش آموزان و مولفه های آن در دو گروه آزمایش و کنترل مولفه گروه پیش آزمون میانگین انحراف معیار پس آزمون میانگین انحراف معیار خود تمایز یافتگی آزمایش کنترل کل 06/147 06/145 06/146 80/13 66/15 54/14 66/161 93/149 80/155 76/23 19/18 63/21 واکنش پذیری عاطفی آزمایش کنترل کل 34 37 35 76/6 92/7 39/7 40/34 60/33 34 32/8 83/7 95/7 جایگاه من آزمایش کنترل کل 80/37 26/35 53/36 04/8 01/6 09/7 46/41 46/41 46/41 54/6 53/4 53/5 قطع عاطفی آزمایش کنترل کل 53/41 93/39 73/40 62/5 14/6 84/5 33/43 40/41 36/42 12/7 05/9 06/8 امتزاج با دیگران آزمایش کنترل کل 73/33 86/32 30/33 27/5 76/5 44/5 46/42 46/33 96/37 05/6 17/6 55/7 میانگین و انحراف معیار خودتمایز یافتگی دانش آموزان و مولفه های آن را در مرحل? پیش آزمون و پس آزمون در جدول ( 1 ) آورده شده است. همانطور که ملاحظه می شود بجز در مولف? امتزاج با دیگران ، در بقی? موارد تفاوت زیادی در میانگین نمر? گروه آزمایش در مرحل? پیش آزمون و پس آزمون وجود ندارد. جدول 2) :آزمون تحلیل کوواریانس خود تمایز یافتگی دانش آموزان منبع پراکندگی مجموع مربعات درجه آزادی میانگین مربعات آماره آزمون مفدارp ضریب اتا پیش آزمون 1868/788 1 1868/788 4/726 0/039 0/146 گروه 842/807 1 842/807 2/132 0/156 0/073 خطا 10675/479 27 395/388 کل 13576/800 29 همانطور که در جدول 2 مشاهده می شود ضریب اتا برابر با 073/0 و این به این معنی است که فقط 7 درصد از تفاوت های مشاهده شده در میزان خود تمایزیافتگی دانش آموزان مربوط به آموزش گروهی تحلیل ارتباط بوده است. از طرفی چون مقدارp آزمون (156/0) بیشتر از 5 درصد است(p>0/05) است، بنابراین با توجه به یافته ها می توان چنین نتیجه گیری کرد که آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل در سطح 5 درصد بر میزان خود تمایزیافتگی دانش آموزان تاثیر معنی دار نداشته است. جدول3 ) : نتایج تحلیل کوواریانس نمرات ابعاد خود تمایز یافتگی مولفه ها منبع پراکندگی مجموع مربعات درج? آزادی میانگین مربعات آمار? آزمون مقدارp ضریب اتا واکنش پذیری عاطفی پیش آزمون گروه 315/953 33/745 1 1 315/953 33/745 5/637 0/602 0/025 0/445 0/173 0/022 جایگاه من پیش آزمون گروه 100/848 3/321 1 1 100/848 3/321 3/462 0/114 0/074 0/738 0/114 0/004 گسلش عاطفی پیش آزمون گروه 379/719 6/411 1 1 379/719 6/411 6/931 0/117 o/014 0/735 0204 0/004 امتزاج با دیگران پیش آزمون گروه 153/158 555/320 1 1 153/158 555/320 4/624 16/766 0/041 0/001 0/146 0/383 اطلاعات جدول شمار? 3 نشان می دهد که مقدار f در ابعاد واکنش پذیری عاطفی ، گسلش عاطفی و جایگاه من در سطح 0/05 معنا دار است و سوالهای پژوهشی 2،3 و 4 تایید می شود با توجه به ضریب اتا می توان نتیجه گرفت که کاربرد آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر مولفه های فوق اثر بخش نبوده است اما مقدار fدر مولف? امتزاج با دیگران در سطح 0/05 معنا دار است و می توان نتیجه گرفت که کاربرد آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر مولفه امتزاج با دیگران اثر بخش بوده است و فرضی? 5 تحقیق تایید می گردد. بحث و نتیجه گیری نتایج آزمون کوواریانس (جدول 2 ) نشان می دهد که آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر میزان خود تمایزیافتگی دانش آموزان تأثیر معنادار نداشته است . این یافته با پژوهش اسکیان (1384) مبنی بر « تأثیر سایکودرام بر افزایش خودتمایزیافتگی » با پژوهش موراکامی (2006) تحت عنوان «اثربخشی تحلیل ارتباط متقابل بر افراد دارای بیماری روان تنی» ، پاریسوبولوس ( 2004 ) با عنوان «کارآمدی تحلیل ارتباط متقابل بر سلامت روانی پرستاران» ، محمدی (2010) تحت عنوان « اثربخشی آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر مهارتهای ارتباطی دانشجویان » با پژوهش فرهنگی (1382) «بررسی تأثیر رویکرد تحلیل ارتباط متقابل بر شیوه های رویارویی با استرس نوجوانان» فتحی (1388) و جوادی (1386) «تحت عنوان اثربخشی تحلیل ارتباط متقابل بر بهبود عملکرد والدین» عزیزی (1386)، مبنی بر « اثربخشی درمان گروهی تحلیل ارتباط محاوره ای بر کاهش تعارضات» زناشویی و ... ناهمسو می باشد . در تبیین این فرضیه می توان چند دلیل را بر شمرد: اولین دلیل را می توان از مفاهیم اساسی نظریه بوئن استنباط کرد که یکی از این مفاهیم فرایند فرافکنی خانواده می باشد.بوئن معتقد است که والدینی که تمایز ضعیفی دارند و خودشان ناپخته اند، فرزندی را به عنوان موضوع توجه خویش برمی گزینند . در این فرایند والدین سطوح پایین تفکیک خویش را به مستعدترین فرزند منتقل می کنند. در چنین شرایطی کودک از همان ابتدای تولد تحت تأثیر والدین و در اثر فرایند فرافکنی، دارای سطحی از تفکیک خویشتن خواهد بود که حتی از والدینش کمتر است ( گلدنبرگ ، ترجم? حسین شاهی ، 1387) . یکی دیگر از مفاهیم بوئن مثلث سازی است به نظر بوئن والدین در مواقع اضطراب برانگیز، دست خود را دراز کرده و فردی را به درون مثلث می کشند. اگر چه این مثلث از شدت اضطراب می کاهد ولی در پایان وضعیت به نظام دو نفر? آرام به علاوه یک بیگان? تنها مبدل می شود. در واقع خانواده هم برای کاهش اضطراب و هم برای حفظ سطح بهین? صمیمیت میان اعضا از روش مثلث سازی استفاده می کند( گلدنبرگ، ترجم? حسین شاهی 1387). بنابراین فرزند آسیب پذیر، بدون آنکه بخواهد درگیر ارتباطات معیوبی می شود که سطح تمایز یافتگی وی را پایین می آورد. بنابراین می توان نتیجه گرفت فرزندان به خصوص در دوره های پر تنش از طریق مثلث سازی وارد چرخه های معیوب ارتباطی می شوند و سطح تمایزیافتگی از همان ابتدا در وجود فرد نهادینه می شود. همانطور که فریدمن ( 1991، به نقل از گلادینگ ، ترجم? بهاری ، 1386) نیز خاطر نشان می سازد که تفکیک در معنای بوئنی هدفی نیست که در یک دوره از زمان اتفاق بیفتد بلکه فرایندی است که در مسیر زندگی ایجاد می شود . به نظر می رسد برای رفع مسأله ای مانند تمایزیافتگی که در وجود افراد نهادینه شده است، آموزش در مدت دو ماه کافی نیست بلکه افراد باید یک روند درمانی را طی چندین ماه به صورت مستمر دنبال کنند. فرهنگ جامع? مورد پژوهش را نیز در بررسی نتایج تحقیق باید مورد توجه قرار داد. خرده فرهنگ های موجود در نظام اجتماعی جوامع روستایی عاطفی و احساسی بودن، وابسته بودن به نظام هیجانی خانواده و تبعیت از نظرات والدین را تأیید و تقویت می کند. تمامی اعضای گروه آزمایش معتقد بودند که «سعی دارند مطابق انتظارات والدین رفتار کنند»، در « تصمیم گیری ها به تأیید اشخاص مهم زندگی نیازمندند » ، «در برابر هدف اعضای خانواده نمی توانند نه بگویند» ، «از اینکه اعضای خانواده صدمه ببینند و یا دچار مشکلی شوند خیلی آشفته می شوند». با وجود اینکه تمامی این موارد نشانه ای از تمایزیافتگی پایین است اما اعضای گروه این موارد را چندان مسائل مهمی نمی دانستند و حتی تأکید داشتند که در برخورد با اعضای خانواده باید چنین برخورد کرد. این مسأله با نظر بوئن که معتقد است افراد تمایز یافته کاملاً در نظر دیگران بهنجار جلوه می کنند همسو است.وی عنوان می کند که « افرادی که از سطح پایین تمایزیافتگی برخوردار باشند می توانند تعادل زندگی خویش را حفظ کرده و عاری از نشانه های بیماری باشند» (بوئن ، 1978). بنابراین در چنین شرایطی که افراد خود را طبیعی و بهنجار می دانند، عوض کردن آنها و دست گذاشتن روی مسأله ای که آنها آنرا کاملاً طبیعی می دانند مشکل است. این یافته با پژوهش حسینی خواه ( 1387 ) ، تحت عنوان «مقایس? خود تمایز یافتگی وشیوه های مقابله ای زوجین سازگار و ناسازگار» نیز همسو می باشد . وی در پژوهش خود به این نتیجه رسید که بین زوجهای سازگار و ناسازگار در میزان خود تمایز یافتگی تفاوت معناداری وجود ندارد . او در تبیین داده ها عنوان کرد که تمایز یافتگی پایین به معنای ناهنجاری نیست گاهی افراد از تمایز یافتگی پایین برخوردارند اما تعادل زندگیشان را حفظ کرده و عاری از نشان? بیماری می باشند . طول مدت آموزش نیز می تواند نتایج این پژوهش را تحت تاثیر قرار دهد . در پژوهش حاضر، مداخله ای که روی گروه آزمایش انجام شد، آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بود. به نظر می رسد آموزش مفاهیم تحلیل ارتباط متقابل در مدت 12 جلسه کافی نباشد. آموختن مسائلی مانند تجدیدنظر در پیش نویس زندگی، شناخت بازدارنده ها و سوق دهنده ها به راحتی ظرف مدت کوتاه امکان پذیر نیست و برای تعیین اثربخشی آن افراد باید مدت طولانی تری دور? درمان را طی کنند. به طوریکه در متون آمده است برای اینکه دانشی که فرد فرا می گیرد به رفتار تبدیل گردد ، ابتدا می بایست آن دانش به صورت نظری آموخته شود و بعد در اثر تکرار و تمرین به عنوان نگرش فرد در وجود وی نهادینه گردد تا سرانجام در موقعیت های مناسب به عنوان رفتار بروز کند .بنابراین با توجه به فرصت زمانی محدود که صرف آموزش شده است نمی توان انتظار تغییر رفتار داشت . همانگونه که شفیع آبادی (1384) نیز معتقد است ، «در موارد زیادی کار گروه درمانی تحلیل ارتباط متقابل برای حصول نتیجه اقلاً به مدت یکسال ادامه می یابد.» درمانگران زیادی معتقدند فنون تحلیل ارتباط متقابل مانند تمرینات مربوط به انواع ارتباط ها (مکمل، متقاطع، پنهان) شناخت حالات نفسانی (من والد، بالغ ،کودک)، آموزش نحو? نوازش دادن ، نوازش گرفتن، خویشتن نوازی و ... بیشتر برای نحو? ارتباط با دیگران مربوط می شود و به نوعی مهارت ارتباطی فرد ، کنترل خشم و اضطراب و ابراز وجود و ... را در افراد تقویت می کند. ( استوارت و جونز ، ترجم? دادگستر ،1387) ، ( نوابی نژاد ، 1386)، (هریس ، ترجم? فصیح ،1386)، (کوری ،ترجم? عسگری ،1387)، (ثنائی ،1380). همچنین تحقیقات متعددی در حوز? دیدگاه تحلیل ارتباط متقابل از اثر بخشی این شیوه ، بر افزایش مهارت ارتباطی افراد حمایت کرده اند .در بیشترتحقیقات پیشین تحلیل ارتباط متقابل بر مهارت ارتباطی ( محمدی و همکاران 2010)، بهبود رابط? ولی – فرزندی( مومنی، 1386)، بهبود عملکرد والدین ( فتحی ، 1388 و جوادی ، 1386)کاهش اضطراب (محمدی ، 1385 ) ، کاهش تعارضات زناشویی (عزیزی ،1386 ) و ... بررسی شده است که در اکثر آنها این آموزش اثربخش بوده است. علاوه بر این پژوهشگر نیز هنگام اجرای طرح ، با بررسی رفتار افراد و توجه به گفته ها و اظهارات آزمودنی ها چنین نتیجه گرفت که آموزش تحلیل ارتباط متقابل بر ایجاد ارتباط بهتر، بین فرد و اعضای خانواده و همچنین ابراز به موقع احساسات و ابراز وجود بسیار موثر بوده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که این آموزش اگرچه بر میزان تمایز یافتگی افراد اثر بخش نبوده است ، اما شاید بر سایر مهارتهای ارتباطی موثر بوده است. همانطور که ساعتچی(1386)، نیز عنوان می کند به نظر می رسد برای تسهیل تغییرات مورد نظر در افراد در زمین? تمایزیافتگی در چارچوب نظری تحلیل ارتباط متقابل بهتر است از فنون سایر نظریه ها مثل گشتالت درمانی و سایکودرام به صورت التقاطی نیز استفاده کرده و به طور موفقیت آمیزی برای مقاصد مهم مانند تجرب? تصیمات اولی? قص? زندگی، اتخاذ تصمیمات جدید و مناسب تر ، بازسازی مجدد صحنه های گذشته و حل تعارضاتی که مواجهه با آنها در موقعیت اصلی برای فرد دشوار است و ... می توان بهره برد . همانطور که حسینی ( 1387) نیز با « بررسی اثربخشی گشتالت درمانی بر خودتمایز یافتگی» و اسکیان (1384) با « بررسی اثر بخشی سایکودرام بر خودتمایز یافتگی» از فنون گشتالت درمانی و سایکودرام برای افزایش سطح تمایز یافتگی افراد استفاده کرده اند و این فنون را برمیزان تمایز یافتگی افراد موثر یافته اند . دلیل دیگر می تواند به خصوصیت دور? نوجوانی مربوط باشد . شرایط خاص دور? نوجوانی به گونه ای است که کار و آموزش با این گروه سنی را کمی دشوار می سازد . نوجوانان در این دوره به دلیل بلوغ جسمی و شناختی، هیجانها و احساساتی همچون خشم، اضطراب ، دوست داشتن و عشق و... را تجربه می کنند که کنترل کردن این هیجانات اغلب اوقات برای آنها بسیار مشکل می باشد. مسلم است در چنین وضعیتی آموزش تمایز یافتگی ( برای تفکیک عقل و احساس ) به افرادی که درگیر هیجانات بالا هستند دشوار می باشد . سوال پژوهشی دوم مبنی بر اثربخشی تحلیل ارتباط متقابل بر میزان واکنش پذیری عاطفی نیز رد شد . واکنش پذیری عاطفی حالتی است که در آن، احساسات فرد بر عقل و منطق او غلبه دارد و فرد در موقعیت های مختلف تنها با تکیه بر جو احساسی محیط و بدون توجه به راه حل های منطقی ممکن، تصمیم گیری می کند. برای تبیین این مسأله می توان از نظریه بوئن استفاده کرد . بوئن مفهوم « تود? نامتمایز من خانواده » را برای توضیح مفهوم به هم چسبیدگی عاطفی خانواده ابداع کرد، وضعیتی که در آن نوعی وحدت مشترک عاطفی در تمامی سطوح وجود دارد. این مفهوم بیانگر آن است که هر یک از اعضای خانواده، به جای آنکه به صورت یک جوهره روانی خود پیرو عمل کنند، از لحاظ تفکر، احساس و رفتار با نظام روابط خانوادگی از پیوندی پیچیده و غیر قابل تفکیک برخوردارند ( بوئن 1966 به نقل ازگلدنبرگ ، ترجم? حسین شاهی 1387) .در چنین حالتی به نظر می آید برای کاهش میزان واکنش پذیری عاطفی شاید لازم باشد که کل خانواده آموزش ببینند. تا بدانند در مواقع برخورد با استرس باید چگونه عمل کنند.هر چه که فرد ، آموزش دیده باشد ولی باز در برخورد با عاطف? کلی خانواده تحت تأثیر قرار می گیرد و نمی تواند منطقی عمل کند. بنابراین شرکت کلیه افراد خانواده در جلسات روان درمانی می تواند تأثیر زیادی بر کاهش میزان واکنش پذیری عاطفی افراد داشته باشد. که متأسفانه در پژوهش حاضر، حضور تمامی اعضای خانواده در جلسات روان درمانی امکان پذیر نبوده است. از طرفی دیگر، در فرهنگ ایرانی به خصوص در جوامع روستایی عاطفی و احساسی بودن به خصوص در دختران به عنوان ویژگی مثبت تقویت می شود. عنوان کردن عبارتی مثل اینکه «دختر مونس و غمخوار پدر و مادر است»، می تواند دلیلی بر این مدعا باشد. مسلم است که احساسی و عاطفی بودن برای دختران در این چارچوب فرهنگی طبیعی به نظر آید . سئوال پژوهشی سوم مبنی بر اثربخشی آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر میزان جایگاه من دانش آموزان رد شد. جایگاه من به معنای داشتن عقاید و باورهای مشخص در زندگی است. در تبیین این فرضیه می توان عوامل فرهنگی را به عنوان عامل موثر و متغیر مزاحم در نظر گرفت. در شهر مرودشت به خصوص در جوامع روستایی خرده نظام والدینی به عنوان بارزترین و مهمترین نظام های فرعی خانواده عمل می کند که بر رفتار اعضای خانواده و فرزندان تأثیر زیادی دارد.والدین در تربیت فرزندان از کنترل زیاد استفاده می کنند، گاهی به جای فرزندان تصمیم می گیرند، به عقاید و اظهار نظرهای نوجوان بهایی نمی دهند، احترام گذاشتن به بزرگترها و اینکه در برابر عقاید و نظرات والدین تسلیم باشند بسیار تشویق می شود.در چنین شرایطی مسلم است که آگاهی و آموزش دادن به والدین می تواند نقش مهمی در ایجاد استقلال و جایگاه من نوجوان داشته باشد که متأسفانه چنین امکانی برای پژوهشگر فراهم نبود . از طرفی دیگر به نظر می رسد ایجاد جایگاه من در نوجوان و رسیدن به استقلال در بیشتر موارد فرایندی تدریجی است که در آن گروه های همسال و والدین نقش مهمی را نیز ایفا می کند. نوجوان در حرکت از حالت وابستگی عاطفی به سوی استقلال، باید به تدریج بیاموزد که از نظر حمایت و راهنمایی، کمتر به والدین متکی باشد. در مواردی ممکن است نیاز باشد تا مخالفت خود را با دیدگاه ها و ارزش های والدین به خاطر تأیید استقلال خود، نشان دهد مسلم است که رسیدن به چنین وضعیتی آموزش درازمدت تری را می طلبد . سئوال پژوهشی چهارم مبنی بر اثربخشی آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر میزان گسلش عاطفی دانش آموزان رد شد .گسلش عبارت از انکار یا مجزا کردن مشکلات در زمانی که فرد نزدیک والدین زندگی می کند یا دور شدن جسمی و یا ترکیب این دو. افرادی که مدام در فرایند فرافکنی خانواده شرکت دارند در هنگام رسیدن به سن بزرگسالی به دنبال راه حل هایی می گردند که از خانواد? خود فاصله گیرند . ( پروچاسکا و نورکراس ، ترجم? یحیی سید محمدی ، 1387 ).در این پژوهش یکی از دلایل مهمی که می توان برای عدم تأثیرگذاری آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر گسلش عاطفی برشمرد دور بودن دانش آموزان شبانه روزی از خانه پدری بود. بوئن معتقد است که برقراری مجدد تماس با اعضای خانواده و والدین گام مهمی برای کاهش اضطراب ناشی از گسلش عاطفی است.این در حالی است که دانش آموزان شبانه روزی در طول دو ماهی که در آموزش به سر می بردند ، بسیار کم با خانواده ، ملاقات داشتند و هر بار در هنگام مراجعه به خانه یک الی دو روز بیشتر در جوار خانواده نبودند . تعدادی از آنها به دلیل آنکه از محل سکونتشان دور بودند، در این مدت تنها دو مرتبه به خان? خود مراجعت کردند. مسلم است اگر فرصت بیشتری برای ایجاد ارتباط با خانواده در اختیار داشتند ، بهتر می توانستند از فنون تحلیل ارتباط متقابل برای کاهش خودتمایزیافتگی استفاده کنند. سئوال پژوهشی پنجم مبنی بر اثر بخشی آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر میزان هم آمیختگی با دیگران تأیید شد.افرادی که هم آمیختگی بالایی با دیگران دارند ، احساساتشان غالب است . این افراد نیاز شدیدی به کسب تأیید اشخاص مهم زندگی دارند . آنها در برقراری ارتباط مطلوب با دیگران نیز مشکل دارند و درگیر احساسات می شوند. تحلیل ارتباط متقابل با تأکید بر آموزش به کارگیری من بالغ و همچنین آموزش استفاده از ارتباط مکمل در ارتباطات بین فردی می تواند در کاهش هم آمیختگی با دیگران موثر واقع شود . این یافته با پژوهش محمدی (2010) مبنی بر اثربخشی آموزش گروهی با روش تحلیل ارتباط متقابل بر مهارت های ارتباطی دانشجویان ، با پژوهش فتحی (1388) و جوادی (1386) مبنی بر اثربخشی آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر بهبود عملکرد والدین، با پژوهش مومنی (1386) مبنی بر اثربخشی درمان گروهی مادران با رویکرد تحلیل ارتباط متقابل بر بهبود رابطه ی ولی – فرزندی هم سو می باشد. همانطور که نتایج پژوهش های فوق نشان می دهد می توان نتیجه گرفت که تحلیل ارتباط متقابل در زمینه ارتباطات میان فردی و اجتماعی یکی از موثرترین تئوری های روانشناسی می باشد. بوت (2006) در مقاله ای تحت عنوان «بررسی و تأمل در ارتباطات» عنوان می کند که این نظریه در ارتباطات سالم بسیار موثر است و می تواند به عنوان یک ابزار مهم، ارتباطات افراد را بهبود ببخشد. کوری نیز معتقد است روش تحلیل متقابل گروهی در هر زمینه ای که نیازمند درک افراد، و روابط بین آنها می باشد به کار می رود (کوری، ترجم? عسگری و همکاران، 1387). هریس نیز این شیوه را وسیله ای برای خودشناسی و چگونگی آموزش ارتباط با دیگران و نیز روشی برای تشخیص مشکلات زندگی به شمار می آود (هریس، ترجم? فصیح، 1386). مهمترین مسأله ای که در این الگو به افراد آموزش داده می شود چگونگی ارتباط با یکدیگر می باشد.بنابراین در این پژوهش تنها مولف? میزان هم آمیختگی با دیگران به دلیل اینکه در ارتباط با سایرین به ویژه اعضای خانواده مطرح می شود، از آموزش تحلیل ارتباط متقابل تأثیر پذیرفته است. آموزش الگوهای حالت نفسانی (من والد ، من بالغ و من کودکی) باعث شده است تا افراد گروه آزمایش در ارتباطات خود با دیگران از هر یک از حالات نفسانی به موقع استفاده کنند. آموزش انواع روابط( مکمل ، متقاطع و پنهان ) ایفای نقش در این زمینه باعث شده است که افراد سعی کنند روابط خود با دیگران را به سمت روابط متقابل مکمل سوق دهند . همچنین آموزش انواع نوازشها به افراد کمک کرده است تا بتوانند احساسات واقعی خود را به درستی عنوان کنند و در ارتباط با دیگران موفق تر باشند. از آنجا که سطح تمایز یافتگی در ارتباط با اعضای خانواده به ویژه والدین ایجاد می شود بهتر است که کارگاههای آموزشی در ارتباط با خودتمایز یافتگی برای والدین به ویژه زوجهای جوان تشکیل شود .می توان مسال? تمایز یافتگی را برای نوجوانان تشریح کرد و به کارگیری شیو? تفکر صحیح را به آنها آموزش داد ، تا بتوانند به نحو موثری عقل و احساس خود را از یکدیگر تفکیک کنند . با توجه به اهمیت و ضرورت تمایز یافتگی می توان این مسأله را در انجمن اولیا و مربیان در مدارس بیشتر مورد بررسی قرار داد ، تا والدین راجع به استقلال نوجوانان و کاهش وابستگی آنها به خانواده توجیه شوند . پیشنهاد می شود از شیو? تحلیل ارتباط متقابل به صورت التقاطی همراه با فنون سایر نظریه ها همچون سایکودرام و گشتالت درمانی می توان استفاده کرد تا سودمندی این روشها نیز مورد بررسی قرار گیرد . همچنین این روش به شکل فردی نیز بر روی نوجوانان انجام شود و نتایج آن با شیو? گروهی مقایسه شود .توصیه می شود تحقیقی به شکل خانواده درمانی بر روی گروهی از خانواده ها که از سطح تمایزیافتگی پایینی برخوردارند انجام شود و نتایج آن مورد بررسی قرار گیرد . از آنجائیکه مشاهدات پژوهشگر و گفته های آزمودنی ها حاکی از آن بود که آموزش گروهی تحلیل ارتباط متقابل بر بهبود ارتباط موثر ، ابراز وجود ، جرأت مندی و ایجاد عزت نفس بسیار مفید بوده است، پیشنهاد می شود که از این طرح آموزشی در جهت اثر بخشی بر مولفه های فوق استفاده شود .
صهبا مزارعی ژاله رفاهی
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی آموزش تلفیقی مدیریت زمان و شیوه های مقابله با استرس به شیوه گروهی بر کیفیت زندگی کاری و انسجام خانوادگی کارکنان می باشد . برای این منظور 30 نفر از کارکنان ستادی شرکت گاز زاگرس جنوبی که بر اساس پرسشنامه کیفیت زندگی کاری (qwl) و انسجام خانوادگی ، در سطح پایینی قرار داشتند، به صورت تصادفی از بین 340 نفر جامعه آماری پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل(15 نفر) جایگزین شدند.ابزار پژوهش پرسشنامه کیفیت زندگی کاری(qwl) و انسجام خانواده بود. روش پژوهش ،آزمایشی از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل وگمارش تصادفی است.گروه آزمایش ، 8جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک بار برنامه آموزش تلفیقی مدیریت زمان و شیوه های مقابله با استرس به شیوه گروهی دریافت کردند. ولی گروه کنترل، هیچ آموزشی دریافت نکردند . نتایج بدست آمده از مانکوآ نشان داد که آموزش تلفیقی مدیریت زمان و شیوه های مقابله با استرس به شیوه گروهی بر کیفیت زندگی کاری بطور معنی داری موثر نمی باشد ولی در بعد توازن بین کار و زندگی که یکی از مولفه های کیفیت زندگی کاری می باشد بطور معنی داری موثر می باشد. همچنین نتایج آنکوا نشان داد که آموزش تلفیقی مدیریت زمان و شیوه های مقابله با استرس به شیوه گروهی بر انسجام خانوادگی بطور معنی داری موثر می باشد. این نتایج بیانگر این مطلب است که آموزش تلفیقی مدیریت زمان و شیوه های مقابله با استرس بر انسجام خانوادگی کارکنان موثر است. همچنین بر اساس نتایج بدست آمده از این پژوهش ، پیشنهاد هایی ارائه شده است. واژگان کلیدی: کیفیت زندگی کاری، انسجام خانوادگی، شیوه های مقابله با استرس، مدیریت زمان،
مهرآذر چراغی ژاله رفاهی
هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین هوش هیجانی و رابطه ولی – فرزندی با شیوه های مقابله با استرس دانش آموزان بود. روش پژوهش همبستگی از نوع توصیفی می باشد. نمونه پژوهش شامل 129 نفر ( 69 نفر دختر و 60 نفر پسر) دانش آموز سال سوم مقطع راهنمایی شهر زرقان است که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. متغیر وابسته در این پژوهش شیوه مقابله با استرس بود که با مقیاس شیوه های مقابله با استرس کارور و همکاران ارزیابی شد و متغیرهای مستقل این پژوهش هوش هیجانی و رابطه ولی – فرزندی بودند که به ترتیب با مقیاسهای هوش هیجانی شوت و مقیاس رابطه ولی – فرزندی ( م ر و ف) ارزیابی شدند. یافته ها نشان می دهد که : بین هوش هیجانی و رابطه ولی- فرزندی با شیوه های مقابله با استرس مساله مدار رابطه معناداری وجود دارد (به ترتیب 545/0 r= و 546/0 r= ، 001/0 p< ).همچنین نتایج نشان داد، هوش هیجانی تبیین کننده شیوه های مقابله با استرس دانش آموزان می باشد( 17/0r2= ). نتایج تی تست نشان داد میانگین هوش هیجانی دختران بیشتر از پسران است(001/0p< ، 27/3 t=) .اما بین میانگین های نمرات دختران و پسران در رابطه ولی – فرزندی و شیوه های مقابله با استرس تفاوت معنا داری وجود ندارد.( به ترتیب 704/0 t= و 28/1 t= ). به طور کلی نتایج نشان می هد که هوش هیجانی و رابطه ولی - فرزندی نقش مهمی در شیوه های مقابله با استرس فرزندان دارند و شیوه مساله مدار بیشتر در افراد با هوش هیجانی بالا و رابطه ولی – فرزندی بهتر دیده می شود. بنابر این لازم است والدین از تاثیر پرورش هوش هیجانی و نوع رابطه با فرزندان بر سلامت روانی ، رفتاری و رشد شخصیت فرزندانشان آگاهی لازم داشته باشند.
حجت اله شایقی فرد ژاله رفاهی
هدف از تحقیق حاضر بررسی و مقایسه انگیزش پیشرفت ، عزت نفس ، سخت رویی و زنانگی مردانگی در بین دانش آموزان فاقد پدر و عادی دوره راهنمایی و متوسطه شهر فسا می باشد. به همین منظور با توجه به جامعه آماری (5980 نفر دانش آموزان فاقد پدر وعادی دوره راهنمایی و دبیرستان فسا و وجود250 نفر دانش آموز فاقد پدر در مقاطع تحصیلی ذکرشده در این شهر) تعداد 300 نفر شامل 150 نفر از دانش آموزان عادی به تعداد مساوی دختر و پسر همتا سازی شده و با استفاده از پرسشنامه های انگیزش پیشرفت acmt ، سخت رویی اهواز ، زنانگی مردانگی برگرفته ازmmpi2 و عزت نفس کوپراسمیت مورد آزمون قرار گرفتند. در مقایسه دانش آموزان عادی و محروم از پدر با توجه به سطح معناداری 07/0 برای انگیزش پیشرفت (p>0/05, t=-1/8) وسطح معناداری 5/0 برای سخت رویی (p>0/05, t=-./57) چنین نتیجه ای حاصل شد که در انگیزش پیشرفت و سخت رویی بین دانش آموزان عادی و محروم از پدر تفاوت معناداری وجود ندارد واز طرفی با وجود سطح معناداری 0001/0برای زنانگی مردانگی (t=-4/3 , p<0.05 ) و سطح معناداری 0001/0 برای عزت نفس(t=-4/6 , p<0/05) ، می توان گفت در زنانگی مردانگی و عزت نفس بین دانش آموزان عادی و محروم از پدر تفاوت معنادار وجود دارد به گونه ای که دانش آموزان محروم از پدر در مقایسه با دانش آموزان عادی از زنانگی مردانگی و عزت نفس پایین تری برخوردارند. نتایج این تحقیق اهمیت حضور پدر در رشد بهنجار کودک در گستره زندگی را برجسته تر ساخته است.
مریم دباغ منش سهیلا جاهدی
هدف از این تحقیق بررسی نقش ماهواره برشکل گیری هویت و سلامت روان دانش آموزان مقطع سوم راهنمایی شهر شیراز است. بدین منظور از بین دانش آموزان مقطع سوم راهنمایی شهر شیراز 467 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.این تحقیق به شیوه پیمایشی انجام گرفته است .داده ها به وسیله پرسشنامه مححق ساخته،سلامت عمومی(ghq)،هویت منزلت خود،هویت ملی ومذهبی گرد آوری شده است.یافته ها با استفاده از روش آماری tمستقل و تحلیل واریانس دو راهه بررسی شد.نتایج پژوهش نشان داد ماهواره بر متغیرهای سلامت روان،هویت،هویت ملی،هویت مذهبی و همچنین برسلامت روان دو جنس تاثیر معناداری داشته است(p=0/05).ولی استفاده از ماهواره بر هویت خود دو جنس تاثیر معناداری نداشته است.
نازفر مقتدری ژاله رفاهی
هدف از این پژوهش تبیین اثربخشی آموزش ارزش های زندگی به کودکان پیش دبستانی بر سلامت روان، رشد اجتماعی آنان و خودکارآمدی والدین آنها بود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان پیش دبستانی که در مهد کودک های تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر شیراز در سال 1389 وجود داشت، بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد351 کودک انتخاب، و پرسشنامه سلامت روان (psc) و رشد اجتماعی واینلند برای کودکان و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و آدامز برای والدین آنها اجرا شد. بعد از تکمیل پرسشنامه ها، تعداد 30 نفر از افرادی را که از حد نصاب نمره پایین تر بودند به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی تقسیم شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 2 ساعته تحت آموزش ارزش های زندگی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss و آزمون آماری تحلیل واریانس چند متغیره و کوواریانس آنالیز شدند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت در دو گروه آزمایش و کنترل از نظر میزان سلامت روان (0001/0 p?)، رشد اجتماعی (002/0p?) و خودکارآمدی والدین (02/0p?) به سطح معنادار رسیده است. اندازه اثر آموزش به ترتیب 75 ، 30 و 18 درصد می باشد. بنابراین آموزش ارزش های زندگی به کودکان بر سلامت روان، رشد اجتماعی آنان و خودکارآمدی والدین آنها موثر است.
گل محمد پنق زهرا قادری
هدف این پژوهش تعیین تأثیر معنادرمانی گروهی بر افزایش امید بیماران مبتلا به سرطان مری و معده بود. طرح پژوهش از نوع آزمون بازآزمونی با گروه کنترل و جایگزینی تصادفی بود. در این پژوهش 30 نفر از مراجعان به مرکز سلامت مری و کبد (کوهورت) شهرستان گنبد کاووس در سال 1389 در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. متغیر مستقل، معنا درمانی گروهی بود که گروه آزمایش در 10 جلسه آن را دریافت داشتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش مقیاس امید در عرصه های خاص بزرگسالان (adshs) بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که معنا درمانی گروهی برافزایش نمره ی کل امید بیماران مبتلا به سرطان مری و معده (001/0>p) و عرصه های آن شامل اجتماعی (001/0>p)، تحصیلی (001/0>p)، خانوادگی (001/0>p) ، عاشقانه (001/0>p) ، شغلی (001/0>p) و فعالیت های اوقات فراغت (001/0>p) موثر بود. طبق نتایج پیگیری پس از یک ماه، بین گروه آزمایش و کنترل در میزان امید بیماران مبتلا به سرطان مری و معده و عرصه های آن تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0>p) و اثر معنادرمانی گروهی بعد از یک ماه باقی مانده بود. بنابراین می توان این گونه نتیجه گیری کرد که معنادرمانی گروهی امید بیماران مبتلا به سرطان مری و معده را افزایش خواهد داد.
نجمه آگنج نارنین هنرپروران
هدف از این پژوهش تبیین اعتبار و پایایی نسخه فارسی مقیاس عوامل حمایت کننده فردی(ipfi) درمیان نوجوانان دبیرستانی شهر شیراز بود. مقیاس عوامل حمایت کننده فردی (ipfi)،یک مقیاس 71 گویه ای جهت سنجش تاب آوری نوجوانان می باشد که در سال 1997 توسط اسپرینگر و فیلیپس توسعه داده شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع دبیرستان با جمعیتی برابر با 98هزار نفر که در سال تحصیلی 89-90مشغول به تحصیل بودند،تشکیل می داد.گروه نمونه شامل 481دانش آموز دبیرستانی مرکب از 243 دختر و 238 پسر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای از میان نواحی چهارگانه شهر شیراز انتخاب شد.ابزار مورد استفاده در این مطالعه، فرم فارسی مقیاس عوامل حمایت کننده فردی (ipfi)بود.به منظور بررسی روایی سازه مقیاس وپی بردن به ساختارهای زیر بنایی آن،تحلیل عامل با روش مولفه های اصلی و چرخش واریماکس انجام شد و نتایج نشان داد که ipfi دارای یک ساختار چهار عاملی است که شامل صلاحیت فردی، صلاحیت اجتماعی وتعهد اجتماعی و انسجام اجتماعی می باشد.ضریب همبستگی نمره ی کل مقیاس با خرده مقیاس ها حاکی از اعتبار مناسب این مقیاس و ضریب آلفای کرونباخ و دونیمه سازی آزمون نیز حاکی از پایایی مناسب این مقیاس بود.همچین مقایسه عوامل حمایت کننده میان دختران و پسران گویای آن بود که پسران در دو عامل مدرسه وهنجارهای معین اجتماعی نسبت به دختران به طور معنی داری نمره بیشتری داشتند.(0.05>p)در مجموع نتایج این پژوهش نشان داد که ipfi در ایران نیز ابزاری مناسب برای اقدام های پژوهشی در حوزه تاب آوری می باشد.
مرتضی میرزایی چهارراهی ژاله رفاهی
این پژوهش از نوع زمینه یابی(توصیفی ) می باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر شکل گیری رابطه دوستی قبل ازدواج بین دختران و پسران بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت، مشتمل بر 2960 نفر بوده است، که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 219 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای بود که از طریق اجرا در دو مرحله مقدماتی و اصلی، با استفاده از روشهای کلاسیک روانسنجی تحلیل عوامل به روش مولفه اصلی (pc)، تهیه و دارای 30 سئوال در ابعاد فردی ، خانوادگی و اجتماعی می باشد. نتایج بدست آمده نشان داد در اندازه گیری مکرر حداقل بین دو میانگین از سه میانگین عوامل موثر، تفاوت وجود دارد به ترتیب عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی بر شکل گیری رابطه دوستی قبل ازدواج موثر است. در مورد بررسی خصوصیات جمعیت شناختی با استفاده از آزمون t نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین عوامل موثر بر شکل گیری رابطه دوستی قبل ازدواج با متغیرهای (جنسیت، وضعیت اشتغال و وضعیت تاهل) وجود ندارد.
مجید بهمنی ژاله رفاهی
پژوهش حاضر با هدف تبیین تاثیر زوج درمانی طرحواره محور بر بهبود عملکرد زوجین دانشجو صورت گرفت بدین منظور زوجین دانشجوی مراکز آموزش عالی شهرلامرد به عنوان جامعه پژوهش و نمونه در نظر گرفته شد،روش نمونه گیری بصورت هدفمند و تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند،حجم نمونه نیز 16 زوج بود.جهت جمع آوری اطلاعات و سنجیدن فرضیه های پژوهش در مرحله پیش آزمون پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده(fad_i ( وفرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ ( yqss) استفاده شد و پس از اجرای کامل طرح درمان و تکمیل پرسشنامه های ذکر شده در مرحله پس آزمون توسط آزمودنیها، داده های جمع آوری شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. درتجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس و آزمون لوین استفاده شده است .نتایج پژوهش نشان داد که زوج درمانی طرحواره محور بر بهبود عملکرد زوجین معنادار بوده است میانگین نمرات عملکرد زوجین در ابعاد نقش ،حل مشکل و ابراز عواطف (01/ >p )، به طور معنا داری بیشتر از گروه کنترل شد. میانگین نمرات عملکردزوجین نسبت به جنسیت معنادار نشد(05/ <p )،یعنی جنسیت تاثیر معنی داری بر زوج درمانی طرحواره محور ندارد. نتایج این پژوهش بیانگر این مطلب است که طرحواره های ناسازگار اولیه زوجین در زندگی زناشویی، عامل مهم عملکرد مختل است.
علی دهقان ژاله رفاهی
هدف از تحقیق حاضر مقایسه ی بهزیستی روانشناختی و اضطراب دانشجویان بومی و غیر بومی رشته پزشکی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال تحصیلی 1391-1390 می باشد. این تحقیق از نوع پس رویدادی(علی مقایسه ای) است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان رشته پزشکی مقطع علوم پایه است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی است که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 205 نفر تعیین شد. ابزارگردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه عوامل جمعیت شناختی، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی 84 سئوالی ریف و پرسشنامه اضطراب 21 سئوالی بک می باشد. همچنین با بررسی فرضیات، اینگونه نتیجه گیری می شود که میانگین بهزیستی روانشناختی بین دانشجویان بومی و غیربومی، ازنظر آماری تفاوت معنی داری ندارد. از مجموع شش مولفه بهزیستی روان شناختی ، تنها تفاوت مولفه رشد فردی، بین دانشجویان بومی وغیربومی از نظر آماری معنی دار می باشد. همبستگی میان سن و بهزیستی روانشناختی در افراد بومی معنی دار نیست. در حالی که این همبستگی در دانشجویان غیر بومی معنی دار است. تفاوت میانگین بهزیستی روانشناختی بین دانشجویان بومی و غیربومی به جنسیت و ترتیب تولد بستگی ندارد ولی متاثر از سن است، میانگین اضطراب بین دانشجویان بومی و غیربومی، ازنظر آماری تفاوت معنی داری دارد. اضطراب بین دانشجویان بومی متاثر از جنسیت و سن نمی باشد ولی از ترتیب تولد تاثیر می پذیرد. اضطراب بین دانشجویان غیر بومی متاثر از جنسیت، سن و ترتیب تولد می باشد.
مهرناز اسکندری ژاله رفاهی
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و شادکامی با تعارضات زناشویی زوجین شهر بوشهر انجام گرفت . نمونه مورد مطالعه 260 نفر (130 زوج) بودند که به صورت هدفمند از بین مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره بهزیستی انتخاب شدند .نمونه مورد مطالعه به پرسشنامه های هوشمعنوی ، شادکامی و مقیاس تعارضات زناشویی پاسخ دادند .تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از آزمون های آماری همبستگی وتحلیل رگرسیون نشان داد که هوش معنوی و شادکامی بر تعارضات زناشویی زوجین تأثیر معنی داری داشته و شادکامی پیش بینی کننده معنی داری برای تعارضات زناشویی بود. همچنین مشخص شد که رابطه معکوس معنی داری بین شادکامی و تعارضات زناشویی وجود دارد و بین هوش معنوی با سه مقیاس(کاهش همکاری ، افزایش واکنش هیجانی و کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان)تعارضات زناشویی رابطه معنی دار منفی وجود دارد. نتایج تحقیق همچنین نشان داد که هوش معنوی و شادکامی با جنس، تحصیلات ،سن و مدت ازدواج زوجین فاقد رابطه معنادار می باشد اما تعارضات زناشویی با سن ومدت ازدواج دارای رابطه معنی دار است . کلید واژه ها : هوش معنوی، شادکامی و تعارضات زناشویی ?
کیامرث محمدی ژاله رفاهی
چکیده هدف از اجرای این پژوهش بررسی نقش بارز و تاثیر گذار واسطه ای عزت نفس برکیفیت زندگی ورفتارهای پرخطر در بین دانشجویان دانشگاه آزاداسلامی واحد مرودشت بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی به روش همبستگی است که نمونه مورد نظر300دانشجو (144 نفردانشجو پسر و 156دانشجو دختر) دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت با میانگین سنی75.24 بوده است. روش نمونه گیری به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و با مقیاس کیفیت زندگی بهداشت جهانی( whoqol- bref) و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ و پرسشنامه رفتارهای پرخطر(yrbss) مورد ارزیابی قرار گرفتند . داده ها از روش تحلیل مسیر به شیوه رگرسیون سلسله مراتبی بارون و کنی و آمار توصیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که کیفیت زندگی به میزان 24/- بطور مستقیم(p</001) بر رفتارهای پرخطر تاثیر گذاشته که نشان دهنده رابطه منفی معکوس معنی دار بین این دو متغیر بوده ونشان داده شد با وارد نمودن متغیر عزت نفس در معادله مفروض پیش بینی شده به میزان10/- اثر غیر مستقیم (p</001)بهمراه دارد،که نشان دهنده نقش واسطه گری عزت نفس در کاهش اثرات کیفیت زندگی در بروز رفتارهای پرخطر می باشد و همچنین کیفیت زندگی به میزان 52/ بطور مستقیم بر عزت نفس دانشجویان اثر گذاشته که بیانگر رابطه مستقیم این دو متغیر بوده است که ارتقاء کیفیت زندگی موجب افزایش عزت نفش دانشجویان میگردد.
محمد احمدی آخورمه ژاله رفاهی
چکیده : هدف این پژوهش ساخت واعتباریابی پرسشنامه مسئولیت پذیری چند بعدی برمبنای تعالیم اسلام است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است و پرسشنامه محقق ساخته را 534 نفر از دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاداسلامی واحد مرودشت که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودندپاسخ دادند.درساخت پرسشنامه از قرآن وتفاسیرآن استفاده شده و پرسشنامه نهایی پس از سه مرحله اجرا وارزیابی تهیه شده است .به منظور بررسی روایی از روش های روایی محتوایی و روایی سازه(روایی همگرا با پرسشنامه مقیاس مسئولیت پذیری کالیفرنیا ،تحلیل عاملی وهمبستگی ابعاد با کل پرسشنامه)استفاده شد.پس از احراز روایی محتوا وبررسی دو شاخص بارتلت وkmoپرسشنامه مورد تحلیل عاملی با روش مولفه های اصلی و چرخش واریمکس قرار گرفت که نتایج حاکی ازوجودچهاربعد مسئولیت دربرابرخدا ،خود(مراقبه)،جامعه وطبیعت است.روایی همگرا نشان دهنده همبستگی نمره کل پرسشنامه بامقیاس مسئولیت پذیری کالیفرنیا درسطح خوب ومعنادار است . پایایی کل پرسشنامه با روش های تنصیف و ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 63/0 ،86/0حاکی از پایا بودن پرسشنامه است. یافته ها نشان دهنده کارایی و کفایت پرسشنامه می باشد.
سمیه کشاورز زهرا قادری
چکیده این پژوهش به اثر بخشی آموزش گروهی به روش تلفیقی دو رویکرد ارتباطی ستیر و راه حل محور بر افزایش صمیمیت میان افراد معتاد و همسران آنها می پردازد .بررسی حاضر ، پژوهشی نیمه تجربی است که از گروه آزمایش و کنترل انجام شده ضمن استفاده از متغییر آزمایشی ( فنون رویکرد ارتباطی و راه حل محور به مدت 8 جلسه ) از پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده است . نمونه مورد نظر به روش نمونه گیری در دسترس از میان معتادین و همسرانشان انتخاب شد که در حال درمان در مراکز ترک اعتیاد شیراز بوده و نمرات صمیمیت آنها زیر حد میانگین بوه است .جهت تجزییه تحلیل داده های به دست آمده در این پژوهش از روش تحلیل کورایانس استفاده شده است . ابزار پژوهش ، پرسشنامه صمیمیت زوجین باگاروزی (2001) ، با 8 بعد(صمیمیت عاطفی ، روانشناختی ، عقلانی ، معنوی ، بدنی ، زیبا شناختی ، تفریحی اجتماعی ) بوده است 0 نتایج بدست آمده حاکی از آن است که آموزش گروهی به شیوه تلفیقی رویکرد ارتباطی ستیر وراه حل محور بر صمیمیت کلی تاثیر مثبت داشته و بر ابعاد صمیمیت نیز تاثیر مثبت داشته وبه افزایش هر یک از ابعاد یاد شده منجر شده است .کل نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که آموزش گروهی به شیوه تلفیقی رویکرد ارتباطی ستیر و راه حل محور بر افزایش صمیمیت در افراد معتاد و همسرانشان موثر بود ه است . کلید واژه ها : رویکرد ارتباطی ستیر ، راه حل محور ، صمیمیت ، اعتیاد
مریم کاویان پور زهرا قادری
چکیده پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر مشاوره هیجان محور به شیوه گروهی بر تنظیم شناختی هیجان در زوجین اجرا شده است. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل و نمونه گیری در دسترس تصادفی صورت گرفته است .جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز خصوصی خدمات مشاوره ای ژرف اندیشان جنوب در 2 ماهه سال 91واقع در شهر شیراز می باشد برای این منظور از روش نمونه گیری «در دسترس» استفاده و از پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان استفاده شده است.. مداخله درمانی که شامل 8 جلسه درمان مشاوره هیجان محور بر گروه آزمایش اجرا شده و بر گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته و نتایج بدست آمده حاکی از آن است که مشاوره هیجان محور معنادار بر تنظیم شناختی زوجین داشته. وهمچنین نتایج فرعی پژوهش حاکی از این است که اجرای مشاوره هیجان محور بر تمرکز مثبت مجدد، ارزیابی مثبت، پذیرش، سرزنش خود، سرزنش ، نشخوار فکری، فاجعه آمیز کردن همگی در سطح 5%< p معنی دار بوده است. کلیدواژه ها:مشاوره هیجان محور،تنظیم شناختی هیجان، زوجین .
یاسین آزاد ژاله رفاهی
چکیده هدف از این پژوهش، مقایسه معنویت، رضایت از زندگی و احساس خودکارآمدی در بین مردان بیدشهری شاغل در داخل و خارج کشور (امارات) می باشد. جامعه آماری این پژوهش 350 نفر می باشند، که در بر گیرنده تمامی مردان بیدشهری است که دارای شغل فروشندگی لباس در داخل و خارج کشور (امارات) می باشند و حداقل 5 سال است که این شغل را دارا هستند و بیش از 25 سال سن دارند. در این پژوهش از سه پرسشنامه سنجش معنویت (sai)، رضایت از زندگی (lss) و مقیاس خودکارآمدی مقابله با مشکلات استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از این است که تفاوت معنی داری در بین میزان معنویت، رضایت از زندگی و احساس خودکارآمدی مردان بیدشهری شاغل در داخل و خارج کشور (امارات) وجود ندارد و همچنین میزان معنویت، رضایت از زندگی و احساس خودکارآمدی مردان بیدشهری شاغل در داخل و خارج کشور (امارات)، متاثر از خصوصیات جمعیت شناختی آنان (سن، تحصیلات و تاهل) نمی باشد. واژه های کلیدی: معنویت، رضایت از زندگی، خودکارآمدی
سهام فضلی لادن معین
چکیده هدف از پژوهش حاضر برسی رابطه نگرش مذهبی با شادکامی و رضایت ازز ندگی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج است. نمونه پژوهش حاضر 380 نفراز دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج (124زن و256 مرد)که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب وبرای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه نگرش سنج مذهبی خدایاری وغباری بناب وپرسشنامه شادکامی آکسفورد (ohi)ورضایت زمانی از زندگی(tswls)پاوت دینر وسو استفاده شده است.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون گام به گام وبرای بررسی روابط بین متغیرها از همبستگی پیرسون و برای تفاوت میان دو جنس از لحاظ متغیر تحقیق ازtمستقل استفاده شده است تحلیل آن با استفاده از نرم افزارspssانجام شده نتایج این پژوهش نشان داد که بین نگرش مذهبی با شادکامی و رضایت از زندگی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد . بطور کلی یافته های این پژوهش فرضیه های مطرح شده را در سطح معنی دار05/0 تایید کردند. ویافته های این پژوهش با یافته های پژوهش های پیشین هماهنگ وآ نها را تایید کردند. کلید واژه: نگرش مذهبی، شادکامی، رضایت از زندگی، دانشجویان، دانشگاه آزاد، یاسوج
ناصر بهشتی روی زهرا قادری
چکیده هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های والدگری با خودپنداره و تمایزیافتگی در بین دانش آموزان دبیرستانی شهر یاسوج بوده است .روش تحقیق ،توصیفی-همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهر یاسوج که در سال تحصیلی 1391- 92 مشغول به تحصیل بوده اند وبه روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب می شوند واز بین کلیه دبیرستان های شهر یاسوج (15دخترانه و12پسرانه)سه دبیرستان دخترانه وسه تا پسرانه به طور تصادفی انتخاب و سپس از هر دبیرستان به طور تصادفی دو کلاس برگزیده شدند و به منظور آزمون فرضیه های تحقیق،پرسشنامه سبک والدگری(فرم فرزند)آلاباما(1992)،پرسشنامه خودپنداره راج کمار سارسوات(1996) و پرسشنامه تمایزیافتگی(1998) خود برای تحلیل داده ها استفاده شد. روش آماری ضریب همبستگی پیرسون بود. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بین سبک های والدگری با خودپنداره و تمایزیافتگی همبستگی مستقیم و معنادار وجود دارد و همچنین بین سبک های والدگری مثبت،مشارکتی،نظارتی و اقتداری باخرده مقیاس های تمایزیافتگی همبستگی مثبت و معنادار وبین سبک والدگری تنبیهی با خرده مقیاس های تمایزیافتگی همبستگی معکوس و معناداروجود دارد .ودر فرضیه دیگر بین سبک های والدگری مثبت،مشارکتی،نظارتی و اقتداری باخرده مقیاس های خودپنداره همبستگی مثبت و معنادار است وسبک والدگری تنبیهی با خرده مقیاس های خودپنداره همبستگی معکوس و معنادار وجود دارد. کلید واژه:سبک والدگری ،خودپنداره،تمایزیافتگی،دانش آموزان
بزرگمهر گلشن ژاله رفاهی
چکیده هدف پژوهش حاضر،اثر بخشی آموزش مهارت های حل مساله بر کاهش بحران هویت و افزایش عزت نفس دانش آموزان دوره راهنمایی شهر داراب می باشد. در این تحقیق که از نوع آزمایشی است تعداد 60 نفر به طور نمونه گیری خوشه ایی و هدفمند از بین کل دانش آموزان برگزیده شدند و سپس به طور جای دهی تصادفی 30 نفر به عنوان گروه آزمایشی و 30 نفر به عنوان گروه کنترل انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. گروه آزمایش هشت جلسه مهارت های حل مساله در عرض هشت هفته دریافت نمودند داده ها بر اساس تحلیل کوواریانس یکراهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از تاثیر آموزش مهارت های حل مساله بر کاهش بحران هویت و افزایش عزت نفس دانش آموزان بود (001/0> p). کلید واژه ها: مهارت های حل مساله، بحران هویت، عزت نفس
عباس پناهنده ژاله رفاهی
چکیده هدف از تحقیق حاضر تعیین نقش سبک های هویت و خودکارامدپنداری (فردی و جمعی) در موفقیت تحصیلی دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بود. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر اصفهان و نمونه مورد مطالعه شامل 274 دانش آموز پسر دبیرستانی شهر اصفهان بودکه با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای مورد مطالعه قرار گرفت. ابزار پژوهش آزمون سبک های هویت برزونسکی(1989)، پرسشنامه خودکارآمدپنداری فردی بندورا(1997) و پرسشنامه خودکارآمدپنداری جمعی کیم و پارک(1999) بود. داده ها با آزمونهای همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شد. نتایج در سطح 99/. اطمینان نشان داد که رابطه بین سبک هویت اطلاعاتی و سبک هویت هنجاری، خودکارآمدپنداری فردی و جمعی و نیز رابطه دو متغیر موفقیت تحصیلی و تعهد هویت بالا و معنادار بود. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که به ترتیب متغیرهای تعهد هویت، خودکارآمدپنداری فردی و سبک هویت هنجاری توانایی پیش بینی بیشترین واریانس موفقیت تحصیلی را دارا بودند. لغات کلیدی : سبک های هویت ، خودکارآمدپنداری، موفقیت تحصیلی، دانش آموزان پسر دبیرستانی، شهر اصفهان .
عبدالحسین موسوی مقدس عباس قلتاش
چکیده پژوهش حاضر با هدف مقایسه مهارت های اجتماعی، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان چند پایه و تک پایه کلاس پنجم عشایر ایلات خمسه فارس انجام شد. روش مطالعه توصیفی (از نوع علی-مقایسه ای) و ابزار پژوهش پرسشنامه های مهارت های اجتماعی کرامتی(1381)، عزت نفس کوپراسمیت(1967) و آزمون معلم ساخته درس علوم بود. نمونه آماری شامل 105نفراز دانش آموزان ابتدایی عشایر ایلات خمسه فارس(21 نفر دختر و 29 نفر پسر تک پایه،23 نفر دختر و 32 نفر پسر چند پایه) بودند که نمونه تک پایه با توجه به تعداد کم آنها به روش سرشماری و چند پایه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده های با استفاده از روش های آمار توصیفی(میانگین، انحراف استاندارد و ...) و استنباطی (آزمون آماری تحلیل واریانس دو راهه)مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج نشان داد که بین آزمودنی های گروه آموزشی(چند پایه،تک پایه) و(دختر،پسر)از نظر مهارت های اجتماعی،عزت نفس و پیشرفت تحصیلی تفاوت معناداری وجود ندارد. یعنی این امکان وجود ندارد که مهارتهای اجتماعی، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی یک گروه آموزشی، فقط در آزمودنیهای دختر یا پسر موثر واقع شود. یعنی تاثیر گروه آموزشی (چند پایه و تک پایه ) مستقل از تاثیر جنسیت می باشد (0.05<p) در مورد اثرات اصلی گروه آموزشی تفاوت معناداری بین مهارت های اجتماعی، عزت نفس و پیشرفت تحصیلی آزمودنی ها وجود نداشت. (0.05<p) ولی بین آزمونی های دختر و پسر از لحاظ مهارت های اجتماعی (0.05>p) و عزت نفس (0.01>p) تفاوت معنی داری وجود دارد اما از نظر پیشرفت تحصیلی تفاوت معناداری وجود ندارد(0.05<p) کلید واژه :مهارت های اجتماعی، عزت نفس،پیشرفت تحصیلی،کلاس چند پایه،کلاس تک پایه
شهناز رهنما لادن معین
هدف این پژوهش اثر بخشی گروه درمانی به شیوه تحلیل ارتباط متقابل بر افزایش شادکامی وخود کارآمدی زنان مراجعه کننده به فرهنگسرای شهر ابریشم بود.این پژوهش متشکل از زنان25-40سال متأهل که حداقل 2سال از زمان ازدواج آنها گذشته بود ودارای تحصیلات دیپلم که نمره خودکارآمدی وشادکامی آنها پایین بود.این پژوهش تجربی بادو گروه کنترل وآزمایش بود که باروش نمونه گیری دردسترس تعداد 30نفر به صورت انتخاب وبه طور تصادفی در دوگروه کنترل وآزمایش گمارده شدند گروه آزمایش طی 10جلسه2ساعته تحت درمان به شیوه تحلیل ارتباط متقابل قرار گرفت وگروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکرد ابزار اندازه گیری در این پژوهش دو پرسشنامه (شادکامی آکسفورد) و (خودکارآمدی شرر) بود. نتایج با استفاده ازتحلیل واریانس چند متغیره وکواریانس چند متغیره نشان داد که مداخله انجام شده تنها برسه بعداز شادکامی موثربوده است(رضایت:002/0p=،سلامتی:008/0=pوعزت نفس:01/0=p)بوده است. امادر ارتباط باسایر ابعاد شادکامی وخودکارآمدی مداخله اثربخشی مناسبی نداشته است. (05/0p> )و درمجموع به طور کلی هیچ یک از فرضیه های پژوهش بصورت کامل تأیید نشد.
حمیده فرمانی ژاله رفاهی
چکیده در این پژوهش به مقایسه شادکامی و امید به زندگی سالمندان عادی و پیشکسوتان ورزشی شهر شیراز پرداخته شده است. طرح پژوهش علی- مقایسه ای، جامعه مورد پژوهش سالمندان بالای 65 سال است که در این پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس 200 نفر از آنهابه عنوان نمونه انتخاب گردید(100نفر سالمند عادی،100 نفر پیشکسوت ورزشی).شادکامی و امید به زندگی سالمندان با استفاده از پرسشنامه های شادکامی آکسفورد و امید به زندگی بررسی شد.پس از ثبت، داده های آماری از طریق شاخص های آماری t مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا)مورد بررسی قرار گرفته و به کمک نرم افزارspss.16 فرضیات بررسی شد. یافته های پژوهش نشان داد که پیشکسوتان ورزشی نسبت به گروه سالمندان عادی از شادکامی و امید به زندگی بیشتری برخوردارند.همچنین این دو متغیر درسالمندان عادی و پیشکسوتان ورزشی متأثر از متغیرهای جمعیت شناختی (جنس، میزان تحصیلات، تأهل)نمی باشد. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که بین شادکامی و امید به زندگی سالمندان عادی و پیشکسوتان ورزشی تفاوت معنا دار وجود دارد.
راحله فیاضی ژاله رفاهی
چکیده هدف کلی از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های مقابله ای و مهارت های اجتماعی با اعتیاد به اینترنت است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است .جامعه آماری شامل جوانان 18- 20 سال شهر شیراز است که در این پژوهش تعداد 150 نفر به روش نمونه گیری هدفدار از 15 کافی نت نزدیک مراکز آموزشی و دانشگاهی شهر شیراز انتخاب گردید.برای این پژوهش سه پرسشنامه ، اعتیاد به اینترنت یانگ،سبک های مقابله ای لازاروس و فولکمن و مهارت اجتماعی مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها، نشان داد بین اعتیاد به اینترنت با: سبک مقابله ای مساله مدار رابطه معکوس و معنادار ، سبک مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی رابطه مستقیم و معنادار، مهارت اجتماعی پایین مستقیم و معنادار و مهارت اجتماعی بالا معکوس و معنادار است. رابطه بین یافته های متغییرهای جمعیت شناختی سن ، ترتیب تولد و میزان تحصیلات با اعتیاد به اینترنت حاکی است ،رابطه سن با :اعتیاد به اینترنت رابطه معکوس و معنادار، سبک مقابله ای مساله مدار رابطه مستقیم معنادار، سبک مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی رابطه معکوس و معنادار ،با مهارت اجتماعی بالا مستقیم و معنادار و با مهارت اجتماعی پایین معکوس و معنادار است.همچنین رابطه بین میزان تحصیلات با:سبک مقابله ای مساله مدارمستقیم و معنادار،باسبک مقابله ای اجتنابی،معکوس و معنادار با مهارت اجتماعی بالا مستقیم و معنادار و با مهارت اجتماعی پایین معکوس معناداراست. همچنین بین میزان تحصیلات با اعتیاد به اینترنت،سبک مقابله ای مساله مدار و هیجان مدار و بین متغیر ترتیب تولد با اعتیاد به اینترنت، مهارت اجتماعی و سبک مقابله ای هیچگونه رابطه ای یافت نشد. واژه های کلیدی:اعتیاد به اینترنت،سبک های مقابله ای، مهارت اجتماعی
حمیدرضا عابدی اصل ژاله رفاهی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه سبکهای والدگری و تصویربدنی با خود پنداره در نوجوانان بود پژوهش از نوع توصیفی به روش همبستگی است.جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی شهر داراب که در سال 92-91 در حال تحصیل بودند تشکیل میداد. نمونه آماری 181 دانش آموز دبیرستانی که به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سبک های والدگری آلاباما، پرسشنامه تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران و پرسشنامه زمینه یابی ادراک خود (منداگلیو و پی ریت) بود
محسن عزتی ژاله رفاهی
. جامعه آماری تحقیق سالمندان شهر اصفهان بوده اند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین 14 منطقه شهر اصفهان ابتدا 2 منطقه و از بین این دو منطقه از بین کسانی که دارای کمترین نمره در متغیرهای مورد مطالعه بوده اند 32 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به تصادف در گروههای آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه کیفیت زندگی sf-36 و پرسشنامه جهت گیری زندگی آنتونفسکی بوده است .. نتایج بیان گر آن بود که طبیعت گردی بر ارتقای نمره کیفیت زندگی و جهت گیری سالمندان تاثیر معنادار داشته است و این تفاوت در بین نمونه زنان و مردان به یک اندازه بوده است.
مریم رهنما زمین صدراله خسروی
چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی بر میزان عزت نفس و خودکارآمدی دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر در سال 1390 بوده است. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، یک مرکز توانبخشی حرفه آموزی دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر انتخاب شد و پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت (1967) و خودکارآمدی شرر (1982) بر روی 50 نفر از اعضای آن مرکز بصورت شفاهی و توسط کارشناس بالینی با سابقه اجرا گردید. تعداد 30 نفر که نمره آنان در آزمون عزت نفس و خودکارآمدی یک انحراف معیار پایین تر از میانگین بود انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. آموزش مهارت های اجتماعی بصورت گروهی در 18 جلسه، 45 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه از نظر عزت نفس و خودکارآمدی تفاوت معنادار وجود دارد (05/0>p). براساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های اجتماعی بر میزان عزت نفس و خودکارآمدی دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر موثر بوده است. کلید واژه ها: آموزش مهارت های اجتماعی- عزت نفس- خودکارآمدی- عقب ماندگی ذهنی
ثمربیگم غفرانی ژاله رفاهی
هدف از پژوهش حاضر آزمون نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان برای متغیرهای مشکلات بین فردی و کیفیت خواب بود.در این پژوهش جامعه آماری را، والدین کلیه دانش آموزان دوره راهنمایی مدارس سطح شهر شیراز تشکیل می دادند که از این تعداد 220 نفر به عنوان گروه نمونه به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.در گردآوری اطلاعات از پرسشنامه مشکلات بین فردی، تنظیم شناختی هیجان و کیفیت خواب پیتزبورگ استفاده شد.نتایج آزمون تحلیل مسیر ،تنها نقش یکی از خرده مقیاس های تنظیم شناختی هیجان (فاجعه آمیز کردن) را به عنوان واسطه گر برای مشکلات بین فردی و کیفیت خواب تأیید کرد .طبق این آزمون ،اثر مستقیم مشکلات بین فردی بر کیفیت خواب از طریق سه خرده مقیاس حمایت افراطی ،نداشتن عاطفه و گوشه گیری اجتماعی بود.همچنین حمایت افراطی از طریق فاجعه آمیز کردن که یکی از خرده مقیاس های تنظیم شناختی هیجان است بر کیفیت خواب به طور غیر مستقیم تأثیر داشت. نتایج به دست آمده نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان را برای متغیرهای مشکلات بین فردی و کیفیت خواب تأیید کرد.
فرشته پورشهسواری زهرا قادری
هدف اصلی این پژوهش اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش خود تمایز یافتگی و خود تنظیمی عاطفی دانشجویان دانشگاه پیام نور سیرجان بود. روش پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود .در این پژوهش 30 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور سیرجان که در سال تحصیلی 91-90 به تحصیل مشغول بودند در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند .متغیر مستقل شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بود که گروه آزمایش در 8 جلسه آنرا دریافت داشتند و گگروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند.ابزار پژوهش مقیاس خودتمایز یافتگی و خودتنظیمی عاطفی بود .برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد.داده ها در قالب نرم افزار spssتجزیه و تحلیل گردید.نتایج نشان داد که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به شیوه ی گروهی بر افزایش میزان خود تمایز یافتگی و خود تنظیمی عاطفی کلی دانشجویان موثر بوده است(0.001>p)
رسول رسولی فر نازنین هنرپروران
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی مشاوره گروهی با رویکرد امید درمانی بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی صورت گرفته است. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود و از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. از بین جامعه آماری که شامل کلیه بیماران دیابتی شهر آباده ( مبتلا به دیابت نوع 2 و دارای سن بین 40 تا 65 سال ) بود ، تعداد 30 نفر که در پرسشنامه کیفیت زندگی (whoqol-bref ) پایین ترین نمره را کسب نمودند به صورت هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه مشاوره گروهی به شیوه امید درمانی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس نشان داد که مشاوره گروهی با رویکرد امیددرمانی بر کیفیت زندگی بیماران دیابتی تاثیر معناداری داشت و همچنین بین ابعاد کیفیت زندگی ( سلامت جسمی ، سلامت روان ، محیط زندگی و روابط اجتماعی ) در بین بیماران دیابتی دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنا دار وجود داشت.
سمیره مصلی نژاد زهرا قادری
چکیده : مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه وتمایزیافتگی زوجین متعارض وعادی هدف از این پژوهش مقایسه ی طرحواره های ناسازگاراولیه و تمایزیافتگی درمیان زوجین متعارض وزوجین عادی شهرشیراز بوده است . این پژوهش ازنوع علی - مقایسه ای بودکه درآن میزان طرحواره های ناسازگاراولیه وتمایزیافتگی در106زوج شامل(60زوج عادی و46زوج متعارض)مورد مقایسه قرار گرفت . روش نمونه گیری برای زوجین عادی خوشه ای چندمرحله ای و برای زوجین متعارض از نوع تصادفی خوشه ای بوده است .گردآوری داده ها ازپرسشنامه طرحواره ناسازگاراولیه وپرسشنامه تمایزیافتگی صورت گرفت وداده هابااستفاده ازنرم افزارspss موردبررسی قرارگرفت وازآزمون tدوجامعه مستقل استفاده شد .نتایج نشان دادکه بین طرحواره های ناسازگاراولیه وتمایزیافتگی زنان متعارض وعادی، تفاوت معناداربود .در طرحوارهای وابستگی/ بی کفایتی، بازداری هیجانی ، معیارهای سرسختانه و استحقاق فرض همگنی واریانس طرحوارهای ناسازگاراولیه زنان عادی و متعارض تأیید شد . در سایر طرحوارها فرض همگنی واریانس طرحوارهای ناسازگاراولیه زنان عادی ومتعارض رد شد . درطرحوارها ی محرومیت هیجانی، وابستگی/ بی کفایتی، آسیب پذیری نسبت به بیماری، گرفتاری، ایثار، بازداری هیجانی ، معیارهای سرسختانه و استحقاق فرض همگنی واریانس طرحوارهای ناسازگاراولیه مردان عادی و متعارض تأیید شد .درسایر طرحواره ها فرض همگنی واریانس طرحواره های ناسازگاراولیه مردان عادی ومتعارض رد شد . در تمامی خرده مقیاس های سطح تمایزیافتگی فرض همگنی واریانس سطح تمایزیافتگی زنان عادی ومتعارض تأیید شد .در تمامی خرده مقیاس های سطح تمایزیافتگی فرض همگنی واریانس سطح تمایزیافتگی مردان عادی ومتعارض تأیید شد . کلیدواژه ها : طرحواره ناسازگاراولیه ، تمایزیافتگی ، تعارض ، زوجین عادی ، زوجین متعارض
فاطمه فیروزی سیامک سامانی
هدف ازپژوهش حاضر، شناسایی ویژگی های روان شناختی کودکان مقبول ومطرود می باشد.نمونه مورد مطالعه دراین پژوهش شامل 150نفرازکودکان پیش دبستانی شهرشیراز(66پسرو86دختر)بودند که به صورت دردسترس مورد گروه سنجی قرار گرفتند. نتایج حاصل ازگروه سنجی کودکان مقبول ومطرود را مشخص نمود(6نفر مطرودو26نفرمقبول).پس ازآن هوش آزمای وکسلر و پرسشنامه های مهارت اجتماعی، فرم کوتاه اختلالات رفتاری کودکان و پرسشنامه فرآیند- محتوای خانواده (فرم ویژه همسران) اجراگردید.پس از استخراج اطلاعات جهت پاسخگویی به سوالات پژوهش به تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی واستنباطی اقدام گردید.به منظور تحلیل داده ها ازآزمون آماری u- من ویتنی استفاده شد.یافته های تحقیق نشان داد که بین زیبایی ظاهری، مهارت های اجتماعی و هوش کودکان مقبول و مطرود تفاوت معناداری وجود دارد و بین ویژگی های رفتاری کودکان مقبول و مطرود و وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی خانواده این کودکان تفاوت معناداری وجود ندارد.
امینه زمانی ژاله رفاهی
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه دوستی های قبل از ازدواج با کیفیت و رضایت زندگی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی واحد مرودشت می باشد.پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه آماری دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی در سال تحصیلی 92-91 را شامل می شود که از بین آنها 202 نفر به روش تصادفی انتخاب شده کرده و پرسشنامه های رضایت زندگی، کیفیت زندگی و روابط دختر و پسر راتکمیل نمودند. برای تحلیل داده های جمع آوری شده از رگرسیون و ماتریس همبستگی استفاده شده است و نتایج نشان داد که که متغیر دوستی قبل از ازدواج با کیفیت زندگی زناشویی رابطه منفی معنی داری دارد ، و فقط با دو مولفه سلامت جسمی و سلامت روانی ( از مولفه های کیفیت زندگی ) رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین متغیرهای دوستی قبل از ازدواج و رضایت زناشویی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد . اما نتایج دوستی قبل از ازدواج با مولفه های رضایت زناشویی نشان داد که بین دوستی قبل از ازدواج با مولفه های موضوعات شخصی ، ارتباط زناشویی ، اوقات فراغت ، روابط جنسی و بستگان و دوستان رابطه معنی داری دیده نشد. ولی در مولفه تعارض ، نظارت مالی و ازدواج و فرزندان رابطه معنی داری دیده نشد.در نهایت دوستی قبل از ازدواج قابلیت پیش بینی رضایت زناشویی را به میزان 7/0 دارد.
بهرام اتحادنژاد نازنین هنرپروران
. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه خودمختاری و حمایت اجتماعی با گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان دوره متوسطه بود در راستای هدف فوق، از میان دانش آموزان مقطع متوسطه شهر شیراز 175 آزمودنی شامل 93 نفر دانش آموزان پسر و 82 نفر دانش آموزان دختر به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب گردیدند نمونه های انتخابی با استفاده پرسشنامه ی خودمختاری نوجوانان(aaq) مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده چندبعدی (mspss)و سیستم پیمایش رفتارهای پر خطر نوجوانان وجوانان(yrbss)، مورد آزمون قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای پیرسون و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که رابطه بین دو متغیر خودمختاری و حمایت اجتماعی با گرایش به رفتارهای پر خطر رابطه منفی معنادار وجود داردوجود دارد. علاوه بر این یافته ها نشان داد که بین خودمختاری و رفتارهای پرخطر دانش آموزان دختر وپسر تفاوت معنا داری وجود دارد.
نعیمه اندام ژاله رفاهی
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های فرزندپروری با کمال گرایی و خودپنداره در نوجوانان شهرستان لامرد بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان لامرد در سال تحصیلی 92-91 و همچنین والدین آنها را تشکیل می دهد که تعداد 153 نفر دانش آموز به همراه والدین آنها با روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. روش پژوهش از نوع همبستگی است. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ی خودپنداره راجرز، مقیاس جدید کمال گرایی هیل و همکاران (جمشیدی و همکاران،1388) و پرسشنامه سبک فرزندپروری بامریند (1973) استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد از بین سبک های فرزندپروری، تنها بعد مقتدرانه با نمره ی خودپنداره به سطح منفی معنی دار رسیده است. به عبارتی دیگر اقتدار والدین باعث ایجاد خودپنداره مثبت در فرزندان می شود. از سوی دیگر بین کمال گرایی مثبت با سبک سهل گیر والدین رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد ولی بین هیچ کدام از ابعاد کمال گرایی منفی با ابعاد شیوه های فرزندپروری رابطه به سطح معنی دار نرسیده است. نتایج نشان دادند بین خودپنداره ی دختران و پسران تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین بین کمال گرایی مثبت و منفی در بین دختران و پسران تفاوت معنی دار وجود ندارد. کلمات کلیدی:کمال گرایی، خودپنداره، سبک های فرزندپروری، نوجوانان
افسانه محمدابراهیمی ویدا رضوی نعمت اللهی
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی رویکرد رفتاری-ارتباطی برنشتاین بر تعارضات زناشویی، کیفیت زندگی و سلامت روانی زنان دچار مشکلات زناشویی شهر کرمان بود. جامعه آماری این پژوهش را زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمان شامل می شود . نمونه این پژوهش را 28 زن تشکیل می دادند که نمره آن ها در پرسشنامه تعارضات زناشویی و کیفیت زندگی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین و در مقیاس سلامت عمومی از نقطه برش 24 بالاتر بود. نمونه انتخاب شده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. طرح پژوهش حاضر از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. سپس طرح درمانی (رویکرد رفتاری- ارتباطی برنشتاین) در طی 8 جلسه یک و نیم ساعته به صورت هر هفته یک جلسه به اجرا درآمد . یافته ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس نشان داد که رویکرد رفتاری- ارتباطی برنشتاین باعث کاهش تعارضات و بهبود کیفیت زندگی و سلامت روانی زنان دچار مشکلات زناشویی شده است. نتایج بیانگر این مطلب است که رویکرد رفتاری- ارتباطی برای مداخلات زناشویی موثر می باشد و می تواند در مراکز مشاوره به کار گرفته شود. واژه های کلیدی: رویکرد رفتاری- ارتباطی برنشتاین، تعارضات ، کیفیت زندگی، سلامت عمومی
مریم فرهادی ژاله رفاهی
چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی اعتبار گونه شناسی خانواده در مدل فرآیند و محتوای خانواده و مدل مدور ترکیبی بر اساس شاخصهای سلامت بود. به منظور انجام این پژوهش تعداد 415 نفر از دانشآموزان مدارس متوسطه بوشهر (263 پسر و 152 دختر ) به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای انتخاب شدند. میانگین و انحراف معیار سنی این گروه به ترتیب 83/15 و 99/0 بود. ابزار مورد استفاده شامل: الف) فرم کوتاه شده مقیاس فرآیند خانواده، ب) فرم کوتاه شده مقیاس محتوای خانواده، ج) مقیاس همبستگی خانوادگی، د) مقیاس انعطاف پذیری خانواده، ه) پرسشنامه وضعیت سلامت روان بود. اعتبار این مقیاس ها به روش آلفای کرونباخ در جریان تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از نوع همبستگی بود که جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان و خی دو استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که میان ابعاد مدل مدور ترکیبی و مدل فرایند و محتوای خانواده با شاخص های سلامت ارتباط معناداری وجود دارد. بدین ترتیب که متغیرهای انسجام، انعطاف پذیری، فرایند و محتوای خانواده تأثیر مثبت و معنی داری با نشانه های جسمانی، اضطراب و افسردگی دارند. همچنین این متغیر ها با شاخص عملکرد اجتماعی به صورت منفی ارتباط معنی دار دارند. واژگان کلیدی: مدل فرآیند و محتوای خانواده، مدل مدور ترکیبی، شاخصهای سلامت
نجمه السادات مساوات جهرمی زهرا قادری
چکیده .این مطالعه با هدف بررسی ملاک های همسرگزینی(محتوایی-فرآیندی)و بلوغ عاطفی در بین مردان و زنان کارمند متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت در سال1392انجام شده است.طرح تحقیق، توصیفی از نوع علی-مقایسه ای است.جامعه این تحقیق شامل کلیه کارکنان زن و مرد دانشگاه ازاد اسلامی واحد مرودشت به فراوانی 180نفردر سال 1392که 120نفر مرد متاهل و 60نفر زن متاهل این نمونه بر اساس جدول مورگان 123نفر می باشد که با توجه به حجم جامعه آماری از این تعداد 80نفر مرد متاهل و43نفر زن متاهل که به صورت تصادفی از نوع طبقه ای از میان جامعه تحقیق انتخاب شدند.ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ملاک های همسرگزینی و بلوغ عاطفی بوده است.به منظور تجزیه و تحلیل داده ها،در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام گردید.در سطح توصیفی از شاخص های میانگین و انحراف معیارو در سطح استنباطی از روش های آماری tدو جامعه مستقل استفاده شد.نتایج این تحلیل نشان می دهد که بین متغیر ملاک های همسر گزینی(محتوایی-فرآیندی)و بلوغ عاطفی در بین مردان و زنان کارمند متاهل تفاوت معناداری وجود ندارد. کلید واژه ها:ازدواج،ملاک های همسر گزینی ،بلوغ عاطفی
طاهره غلامی زهرا قادری
چکیده فارسی هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه صمیمیت والدین با عزت نفس و شادکامی فرزندان دختر دبیرستانی آنها در شهر شیراز بود،تا ضمن مشخص کردن میزان عزت نفس وشادکامی فرزندان آنها، رابطه این متغیر یعنی صمیمیت و ارتباط آن با عزت نفس وشادکامی را مشخص کرد. جامعه آماری شامل دانش آموزان دبیرستانی مقطع اول، دوم وسوم دبیرستانهای دخترانه ناحیه یک شهر شیراز بوده که از بین این دبیرستانها دو دبیرستان به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند که تعداد کل نمونه 150نفربود. ابزار اندازه گیری در این پژوهش سه پرسشنامه شادکامی آکسفورد، عزت نفس کوپر اسمیت و صمیمیت زوجین بود که پایایی آن، از طریق آزمون آلفای کرونباخ، محاسبه شده و بین آنها توزیع گردید. با استفاده از روشهای آمار توصیفی(جدول فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد)و آماراستنباطی (رگرسیون، ضریب همبستگی پیرسون)،داده ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بین صمیمیت والدین با عزت نفس و شادکامی فرزندانشان رابطه معنی داری وجود دارد. کلید واژه: شادکامی، عزت نفس، صمیمیت
زهرا جنابان ژاله رفاهی
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر زوج درمانی کوتاه مدت راه حل محور بر توانایی حل مشکل زوجین صورت گرفته است. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل می باشد که بر روی نمونه انتخابی به شیوه هدفمند از بین زوجین مراجعه کننده به 8 مرکز مشاوره تحت نظارت بهزیستی شهر شیراز انجام شده است. ابزار پژوهش، مقیاس حل مشکل خانوادگی بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس با کمک نرم افزار spss18 نشان داد که زوج درمانی راه حل محور بر توانایی حل مشکل زوجین و مولفه های آن تأثیر داشته و طبق نتایج آزمون پی گیری تأثیرات، پایدار بوده است.
مریم احمدی نازنین هنر پروران
هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه گری عملکرد خانواده برای سبک پردازش هویت وتحول یافتگی «من» بود.جامعه آماری مورد مطالعه، دانشجویان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی91-90بودند.حجم گروه نمونه در این پژوهش 300نفر بود،که از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای گزینش شده بودند.مقیاس های مورد استفاده در این پژوهش شامل:مقیاس عملکرد خانوادهfda،مقیاس سبک پردازش هویت بروزنسکی و مقیاس شخصیت کتل بوده است.در این تحقیق از روش آمارتوصیفی به منظور بررسی میانگین وانحراف معیار متغیر ها،و آماراستنباطی که شامل ضریب همبستگی پیرسون جهت بررسی میزان همبستگی بین متغیر ها،ورگرسیون سلسله مراتبی با استفاده از روش بارون وکنی به منظور بررسی تحلیل مسیر نقش واسطه گری عملکرد خانواده برای رابطه ی بین سبک پردازش هویت وتحول یافتگی «من» نرم افزار amosاستفاده گردید .نتایج بدست آمده از پژوهش نشان دادکه:کلیه سبک های پردازش هویت با عملکرد خانواده رابطه معنی داری دارند.سبک تعهد بیشترین همبستگی مستقیم و سبک جهت گیری سردرگم رابطه معکوس و معنی داری با عملکرد خانواده داشتند . در بین مولفه های عملکرد خانواده فقط متغیر مولفه های نقش ها و کارکرد کلی با سطح تحول یافتگی من رابطه مستقیم و معنی داری نشان داد .همچنین، بجز جهت گیری سردرگم بقیه سبک های هویت با سطح تحول یافتگی من رابطه مثبت (مستقیم) و معنی داری دارشتند. مولفه های عملکرد خانواده نقش واسطه ای معنی داری در رابطه بین سبک های هویت و تحول یافتگی من نشان ندادند .
علی نجاری ژاله رفاهی
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های تاب آوری برکاهش تعارضات زناشویی زوجین انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه ی زوج های داوطلب مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهرستان بردسکن در سال 1391 بود. نمونه ی پژوهش 32 نفر(16زوج) که به روش نمونه گیری هدفمند با جایگزینی تصادفی انتخاب شدند. زوجین گروه آزمایش طی 10 جلسه برنامه ی آموزش مهارت های تاب آوری را به شیوه ی گروهی دریافت نمودند. ابزار جمع آوری اطلاعات فرم تجدید نظرشده ی پرسش نامه ی تعارضات زناشویی بود که زوجین گروه آزمایش و کنترل در دو نوبت پیش آزمون و پس آزمون آن را تکمیل نمودند. اطلاعات و نتایج بدست آمده با استفاده از آمارتوصیفی(فراوانی، درصد و میانگین) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس و آزمون t گروه های مستقل)مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج به دست آمده، نشان داد که آموزش مهارت های تاب آوری موجب کاهش تعارضات زناشویی زوجین و هم چنین مولفه های تعارضات زناشویی می گردد. کلید واژه ها: مهارت های تاب آوری، تعارضات زناشویی
حسین یاری گشنیگانی لادن معین
در این پژوهش اثر بخشی آموزش "خودمهارگری "بر تعارضات زناشویی زوجین کمتر از پنج سال زندگی مشترک مورد بررسی قرار گرفت . روش پژوهش از نوع "نیمه آزمایشی " پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 20 زوج از مراجعه کنندگان و متقاضیان مشاوره خانواده مراکز مشاوره سطح شهر مشهد در سال 1392 انتخاب شدند . سپس به صورت تصادفی ساده به دو گروه آزمایش وکنترل تقسیم شدند.در جلسه ای با حضور کلیه زوجین ، پرسشنامه تعارضات زناشویی فرم تجدید نظرشده (mcq-r) (ثنایی ذاکر و همکاران 1387) اجرا گردید .گروه آزمایش به مدت 7 جلسه ی 2 ساعته (در هر هفته 2 جلسه ) در معرض متغییر مستقل (آموزش خود مهارگری )قرار گرفته و سپس در پایان از هر دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون به عمل آمد. پس از جمع آوری داده ها ، جهت تجزیه و تحلیل داده از روش تحلیلی کوراریانس استفاده شد.که در مجموع یافته های پژوهش ،کاهش تعارضات زناشویی را درعامل کلی تعارضات و کلیه مولفه های تعارضات بجز افزایش جلب حمایت و کاهش ارتباط موثر را به دنبال داشته است. به طور کلی یافته های پژوهش نشان داد که "خودمهارگری "بر کاهش تعارضات زناشویی تاثیر مثبت و معنادار دارد.
مجتبی فریدی زهرا قادری
پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه صفات شخصیتی و نگرش مذهبی با ملا کهای انتخاب همسر در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیروان صورت گرفته است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیروان که در سال 93-92 ترم مهرماه مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه 130 نفر است که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های صفات شخصیتی آیزنک،نگرش مذهبی دکتر خدایاری فر و ملا کهای همسر گزینی باس استفاده شد. برای بررسی نتایج از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که سطح معنا داری ویژگی های شخصینی و ملا کهای انتخاب همسر به جزء یک مورد (مقبولیتاجتماعییادروغسنجی با پیشرفتگرایی) از 0.05 بیشتر می باشند بنابرین رابطه معنا دار وجود ندارد.و همچنین بین نگرش مذهبی با ملاک های انتخاب همسر با توجه به سطوح معناداری کسب شده که همگی به جزء یک مورد (نگرش مذهبی با سنتی و مذهبی بودن) از 0.05 بیشتر می باشند، بنابراین می توان نتیجه گرفت که به جزء یک مورد تمامی همبستگی ها بین نگرش مذهبی با ملاکهای انتخاب همسر دارای رابطه معناداری نمی باشد.
مریم خلیل زاده مطوری نازنین هنرپروران
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر رویکرد تلفیقی روابط موضوعی و بوون برافزایش سازگاری زناشویی و رضایت جنسی زنان اجرا شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه (آزمایش و گواه) بود.جامعه آماری کلیه زنان متاهل کارمند مخابرات شهر شیراز در سال 1392بود که از میان 200 زن داوطلب شرکت در جلسات درمان50نفر که نمرات کمتری درپیش آزمون سازگاری زناشویی و رضایت جنسی کسب کرده بودند انتخاب شده و سپس 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی از بین این 50 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه(15 نفر) قرار گرفتند. ابزار های سنجش شامل پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپاینر و رضایت جنسی یاوری کرمانی بود.داده ها از طریق تحلیل کوواریانس تحلیل شد .مقایسه نمرات پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که رویکرد تلفیقی روابط موضوعی و بوون بر افزایش سازگاری زناشویی و رضایت جنسی زنان موثر است واین معناداری در جلسات پی گیری نیز پایدار بوده است.
سمانه صابریان نازنین هنرپروران
پژوهش حاضر جهت رابطه افسردگی و ویژگی شخصیتی با فرسودگی شغلی در شرکت نفت و گاز عسلویه انجام شده است . طرح این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است وجامعه مورد تحقیق کلیه کارکنان شرکت نفت و گاز عسلویه که در منطقه عملیاتی مشغول به کار بوده اند ، انجام شد .در این پژوهش روش نمونه گیری ،تصادفی است و حجم جامعه شامل 300 نفر می باشد که تعداد 150 نفر که دارای خصوصیات دموگرافی (سن ،تحصیلات ،متاهل، سابقه 5 سال به بالا )نزدیک ومشابه می باشند ،انتخاب شدند .نمونه مورد مطالعه به پرسشنامه های فرسودگی شغلی ماسلاچ و افسردگی بک و ویژگی شخصیتی نئو پاسخ دادند . اطلاعاتی جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون چند گانه به شیوه همزمان تجزیه و تحلیل شد . ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین فرسودگی شغلی با افسردگی و ویژگی روان آزرده گرایی رابطه مثبت معنی دار و بین فرسودگی شغلی و ویژگی گشودگی و باوجدان بودن و موافق بودن رابطه منفی معنی دار وجود دارد (p<0/05) همچنین مولفه های عاطفی با مولفه های نشانه های شناختی ،نشانه های جسمانی ،متغیرهای افسردگی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد . همچنین با سایر مولفه های رابطه معنادار مشاهده نشد .رگرسیون چند گانه نشان داد که بعد جسمانی افسردگی قوی ترین پیش بینی کننده معنی دار ی برای فرسودگی شغلی است.
اعظم احمدی سیامک سامانی
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های اخلاقی مذهبی همسران با ابعاد الگوهای ارتباطی زوجین انجام گرفته است . نمونه پژوهش مشتمل بر 181 نفر از زوجین فرهنگی شهرستان مرودشت بودند برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین همراه با پرسشنامه ویژگی های اخلاقی مذهبی همسران استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر روش آمار توصیفی ،آزمون همبستگی پیرسون مورد استفاده قرار گرفت .یافته ها حاکی از این بود که ارتباط معنا داری بین ویژگی های اخلاقی مذهبی همسران با ابعاد الگوهای ارتباطی زوجین وجود دارد و این ارتباط در رابطه با جهت گیری همنوایی به صورت معکوس می باشد.همچنین نتایج نشان داد که رابطه معنا داری بین ویژگی های اخلاقی مذهبی همسران با ابعاد الگوهای ارتباطی زوجین در دو گروه زنان و مردان وجود دارد.
عاطفه زمانی لادن معین
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بلوغ عاطفی و الگوهای ارتباطی زوجین با دلزدگی زناشویی معلمان متأهل مقطع ابتدایی شهرستان لامرد انجام شد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان لامرد در سال تحصیلی 1392-1391 بود. تعداد 127 نفر از جامعه پژوهش به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه بلوغ عاطفی بهارگاوا(ems) ، پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین (cpq) و پرسشنامه دلزدگی زناشویی (cbm) بود. پایایی ابزارها به روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های کلی حاکی از آن بود که بلوغ عاطفی و تمام مولفه های آن با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت معناداری دارد (0.01 >p و 0.05 >p). الگوی ارتباطی سازنده متقابل با دلزدگی زناشویی و جنبه جسمی و جنبه عاطفی دلزدگی زناشویی ارتباط منفی معناداری دارد (0.01 >p)، در حالی که با جنبه روانی دلزدگی زناشویی رابطه معناداری ندارد. سایر الگوهای ارتباطی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت معناداری دارند (0.01 >p و 0.05 >p). همچنین الگوهای ارتباطی توقع مرد/کناره گیری زن، توقع زن/کناره گیری مرد، و توقع/کناره گیری کل با جنبه جسمی و جنبه عاطفی دلزدگی زناشویی رابطه مثبت معناداری دارند (0.01 >p)، در حالی که با جنبه روانی دلزدگی رابطه معناداری ندارند. الگوی ارتباطی اجتناب متقابل نیز با جنبه جسمی دلزدگی رابطه معناداری دارد (0.05 >p)، در حالی که با جنبه عاطفی و روانی رابطه معناداری ندارد. علاوه بر این، نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که بلوغ عاطفی و الگوهای ارتباطی به طور کلی 46 درصد از تغییرات واریانس درجه دلزدگی زناشویی را پیش بینی می کند. در مجموع نتایج بیانگر نقش تعیین کننده بلوغ عاطفی و الگوهای ارتباطی در میزان دلزدگی زناشویی می باشد.
مهدیه نظری ژاله رفاهی
پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطه سبک های دلبستگی با تعارضات زناشویی با واسطه گری متغیرهای جمعیت شناختی انجام شده است . آزمودنی های نمونه پژوهش شامل 150زوج از800 زوج متقاضی مشاوره بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه 54سوالی تعارضات زناشویی و همچنین پرسشنامه 18سوالی سبک های دلبستگی بزرگسالان کولینزورید و پرسشنامه جمعیت شناختی استفاده شده است.برای تجزیه وتحلیل داده های بدست آمده ازنرم افزارآماری amos وspss18 استفاده گردید. یافته های بدست آمده ازنتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای جمعیت شناختی(سن ، تحصیلات ) نقش واسطه رادربین سبک های دلبستگی با تعارضات زناشویی دارا می باشد.
حسینعلی جعفری ژاله رفاهی
پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر آموزش تلفیقی مدیریت زمان و حل مساله به شیوه گروهی بر اهمالکاری دانش آموزان متوسطه پسر شهر لارستان انجام شد. روش پژوهش ،آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با پیگیری یک ماهه و گروه کنترل بود . جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر سال اول دوره متوسطه شهر لار که 455 نفر بود، آنها پرسشنامه اهمالکاری را تکمیل نمودند و از بین آنها 30 نفر بصورت تصادفی ساده که نمره اهمالکاری بیشتری کسب کرده بودند، بعنوان گروه نمونه انتخاب شده و بصورت تصادفی در دو گروه (15 نفره آزمایش و کنترل) قرار گرفتند . گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مهارت مدیریت زمان و حل مساله دریافت ، ولی گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند .پس از اتمام جلسات مجددا پس آزمون انجام گرفت و سپس بعد از یک ماه پرسشنامه جهت پیگیری به دانش آموزان ارائه شد . داده های آماری با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل کواریانس و اندازه گیری مجدد تجزیه و تحلیل شدند. نتیجه پژوهش نشان داد آموزش تلفیقی مدیریت زمان و حل مساله روی اهمالکاری دانش آموزان اثر بخشی معناداری دارد.
احمد افژولند ژاله رفاهی
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی رویکرد راه حل – محور بر شادکامی و رضایت زناشویی زنان متاهل صورت گرفته است. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود و از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. از بین جامعه آماری که شامل کلیه زنان متاهل شهر داراب ( دارای سن بین 25 تا 35 سال ) بود ، تعداد 30 نفر که در پرسشنامه شادکامی آکسفورد و پرسشنامه رضایت زناشویی انرنچ پایین ترین نمره را کسب نمودند به صورت هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه مشاوره به شیوه راه حل – محور دریافت کردند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس نشان داد که مشاوره درمانی با رویکرد راه حل – محور بر شادکامی و ابعادش(رضایت ،خلق مثبت، عزت نفس ،کارآمدی بجز سلامتی) تاثیر معنا داری داشت و همچنین بین ابعاد رضایت زناشویی ( رضایت زناشویی، موضوعات شخصی، ارتباط زناشویی، حل تعارض، رضایت جنسی،غیر از نقش های برابری زن و مرد ) در بین زنان دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنا دار وجود داشت. کلید واژه ها : راه حل - محور ،شادکامی، رضایت زناشویی
مریم تشویقی زهرا قادری
هدف از این پژوهش مقایسه میزان رضایت زناشویی و همچنین مولفه های عشق در زوجین بارور و نابارور شهر شیراز بوده است .این پژوهش از نوع علی _ مقایسه ای بود که در آن میزان رضایت زناشویی و مولفه های عشق در 80 زوج شامل (40 زوج بارور و 40 زوج نابارور) مورد مقایسه قرار گرفت .روش نمونه گیری برای زوجین بارور خوشه ای چند مرحله ای و برای زوجین نابارور از نوع تصادفی خوشه ای بوده است .گردآوری داده ها از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامه مثلث عشق اشترنبرگ صورت گرفت و داده ها با استفاده از نرم افزار spssمورد بررسی قرار گرفت و از آزمون tدو جامعه مستقل استفاده شد . نتایج نشان داد که بین رضایت زناشویی زنان بارور و نابارور ،تفاوت معنادار بود . اما بین رضایت زناشویی مردان بارور و نابارور تفاووت معناداری مشاهده نشد .بین مولفه های عشق(صمیمیت ،تعهد و شوریدگی)نیز در دو گروه مردان بارور و نابارور هیچ تفاوت معناداری مشاهده نشد.
منصوره یزدانی سهیلا جاهدی
هدف از این پژوهش بررسی رابطه والد –فرزندی با ایمنی هیجانی وتاب وری دانش آموزان دخترمقطع متوسطه شهر شیراز بوده است.دراین راستا تعداد283 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند.ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از:پرسشنامه مقیاس رابطه ولی فرزندی مارک ای فاین وهمکاران، مقیاس تاب آوری کا نر ودیویدسون و مقیاس ایمنی هیجانی.بمنظور تجزیه وتحلیل از روشـهای آمـار توصیــفی وآمــاراستنباطی استـفاده شده است.یافته ها حاکی از آن است که بین متغیرهای رابطه والد فرزندی با ایمنی هیجانی وتاب آوری رابطه مثبت معنادار(p<%1)وجود دارد.
محمد باغبان زهرا قادری
هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر افزایش میزان مولفه های عشق (صمیمیت، تعهد، میل) زوجین در بندر عباس بود. این پژوهش به روش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل است. جامعه ی آماری کلیه ی زوجین شهر بندر عباس می باشد.نمونه ی پژوهش شامل 20زوج درگروه آزمایش و 20 زوج در گروه کنترل است که از بین 97 زوجی که از میان 185 زوج ثبت نام کننده، نمره پایینی در پرسشنامه مولفه های عشق اخذ کرده بودند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. پرسش نامه عشق مثلثی یا مولفه های عشق (استرنبرگ) به همراه اطلاعات دموگرافی آزمودنی ها جهت گردآوری داده ها استفاده گردید .داده ها با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل کوواریانس و t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج نشان داد آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر افزایش میزان مولفه های عشق زن و مرد اثر مثبت و معنادار داشته است. معناداری تفاوت میانگین زن و مرد با استفاده از آزمون t مستقل رد شده و نتیجه حاصل آنکه آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر افزایش میزان مولفه های عشق زوجین تاثیر معنادار و مثبت دارد.
علی اصغر شهیم ژاله رفاهی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه افسردگی با پیشرفت تحصیلی و مسئولیت پذیری با روش توصیفی - همبستگی انجام شد. جامعه آماری در این پژوهش دانش آموزان پسر دبیرستان بود. که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ایی 211دانش آموز ، یه عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های افسردگی بک، میانگین معدل ترم گذشته و ترم جاری دانش آموزان(به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی) پرسشنامه سنجش مسئولیت پذیری کالیفرنیا استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی( ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه) صورت گرفت. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ بترتیب 70/0، 84/0 محاسبه گردید. نتایج پژوهش نشان داد بین افسردگی با پیشرفت تحصیلی و مسئولیت پذیری رابطه معکوس و معناداری وجود دارد و افسردگی دانش آموزان قدرت پیش بینی منفی و معناداری برای پیشرفت تحصیلی و مسئولیت پذیری آنها داشت، همچنین نتایج سؤالات مطرح شده در این پژوهش حاکی از بالا بودن میزان افسردگی دانش آموزان و پایین بودن میزان پیشرفت تحصیلی آنها بود.
آسیه عبودی ژاله رفاهی
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر معنویت درمانی برامید به زندگی وکیفیت زندگی سالمندان زن شیراز بود. روش تحقیق آزمایشی به روش پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود .جامعه آماری شامل سالمندان عضو کانون جهاندیدگان شیراز بود.نمونه آماری در این پژوهش 24 نفر (12 نفر گروه آزمایش و 12 نفر گروه گواه) که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید.ابزار پژوهش شامل ، پرسشنامه امید به زندگی (حلاجیان،1389)وکیفیت زندگی (sf-36) بود.گروه آزمایش 12جلسه آموزش معنویت درمانی را دریافت کردند و پس از اتمام جلسات از هر دو گروه(آزمایش و کنترل)پس آزمون های کیفیت زندگی وامید به زندگی به عمل آمد.تحلیل داده بااستفاده از نرم افزار آماری (spss-17)با روش تحلیل کواریانس نشان داد که : معنویت درمانی به طور معناداری موجب افزایش امید به زندگی و کیفیت زندگی زنان سالمند شده است .شایان توجه است ، معنویت درمانی تنها در دو بعد عملکرد جسمانی و درد، تأثیر معنادار نداشته و در ابعاد دیگر موجب افزایش بهبود کیفیت زندگی در سالمندان زن شده است .
اسماعیل بهزادی نازنین هنرپروران
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تأثیر عوامل اجتماعی ، عوامل تحصیلی و عوامل خانوادگی بر افت تحصیلی دانش آموزان سال اول متوسطه منطقه گله دار در سال تحصیلی 92- 91 انجام گردید . جامعه آماری شامل کلیه ی دانش آموزان سال اول متوسطه منطقه گله دار مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 92-91 تشکیل می دادند که مشتمل بر 497 نفر بودند که ازاین تعداد 252 نفرپسرو 245 نفردخترمی باشند که به روش تصادفی ساده 208 نفر انتخاب گردیدند وازاین مقدار 122 نفردختر و 86 نفر پسر می باشد که پس از تهیه لیست دانش آموزان، تمامی آنها شماره گذاری شده و با استفاده ازجدول مورگان به صورت تصادفی انتخاب گردیدند و با استفاده از پرسشنامه عوامل اجتماعی تحصیلی وخانوادگی قاسمی (1388) اطلاعات جمع آوری گردید که جهت تجزیه و تحلیل ومعنی داربودن فرضیه ها از روش آماری همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و رگرسیون گام به گام وبرنامه ی کامپیوتریspss استفاده گردیده است. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان می دهد که بین عوامل اجتماعی ، عوامل تحصیلی و عوامل خانوادگی با افت تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد.همچنین با استفاده از رگرسیون گام به گام مشخصی گردید عوامل خانوادگی بیشترین نقش را در افت تحصیلی دانش آموزان ایفا می کنند. عوامل اجتماعی وتحصیلی نیز در رتبه های بعدی قرار دارند
معصومه زارع خلیلی ژاله رفاهی
هدف از پژوهش، بررسی رابطه ی هوش اخلاقی و تعالی معنوی با امید در مدیران مدارس ناحیه یک شیراز بود. جامعه آماری این پژوهش، همه مدیران مدارس ناحیه یک آموزش و پرورش شیراز و نمونه آن را 150 نفر از مدیران (76 مدیر مرد و 74 مدیر زن )تشکیل داده است، که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت است از: پرسش نامه ی هوش اخلاقی (miq)، پرسش نامه ی تعالی معنوی و پرسش نامه امید اشنایدر. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین هوش اخلاقی وامید رابطه معنی داری وجود دارد، و نیز بین تعالی معنوی و امید همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. آزمون رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که از دو متغیر هوش اخلاقی و تعالی معنوی، تعالی معنوی بیشترین پیش بینی را از تغییرات امید به زندگی داشته است . همچنین از میان ابعاد تعالی معنوی، بعد کامروایی معنوی بیشترین پیش بینی را به میزان 22 درصد از متغیر امید داشته است. همچنین نتایج گویای این است که میزان هوش اخلاقی افراد متأثر از وضعیت تأهل می باشد. اما سن، جنس و تحصیلات ارتباط معنی داری با هوش اخلاقی ندارند و تعالی معنوی متأثر از هیچ یک از خصوصیات جمعیت شناختی نمی باشد.
فاطمه ابراهیم نیا صدراله خسروی
پژوهش حاضر با هدف ¬بررسی رابطه باورهای مذهبی با تاب¬آوری و امید به زندگی در زنان سرپرست خانوار بهزیستی شیراز انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه زنان سرپرست خانوار بهزیستی شیراز در سه ماهه اول 1393بود که از طریق جدول مورگان 300 نفر از زنان سرپرست خانوار به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع¬آوری داده¬ها از سه پرسشنامه نگرش مذهبی محمدی (1385)، تاب¬آوری کانر و دیویدسون (2003) و امید به زندگی اشنایدر (1991) استفاده شد. داده¬ها با استفاده از آمار توصیفی از نوع همبستگی و پیش بینی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته¬های پژوهش نشان داد که بین باورهای مذهبی با تاب¬آوری در ابعاد تجربی و مناسکی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، اما در ابعاد پیامدی و اعتقادی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین بین باورهای مذهبی با امید به زندگی در ابعاد تجربی و مناسکی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد ولی در ابعاد پیامدی و اعتقادی رابطه معنادار وجود ندارد. علاوه بر این نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 14% از تاب¬آوری از طریق باورهای مذهبی پیش¬بینی می¬شود. همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد 5% از امید به زندگی از طریق باورهای مذهبی پیش¬بینی می¬شود. بر اساس نتایج این پژوهش می¬توان نتیجه گرفت که رابطه باورهای مذهبی با تاب¬آوری و امید به زندگی در زنان سرپرست خانوار می¬تواند نقش داشته باشد. واژه¬های کلیدی: باورهای مذهبی، تاب¬آوری، امید به زندگی، زنان سرپرست خانوار
صفیه عباسی اصیل صدراله خسروی
پژوهش حاضر با هدف مقایسه رفتارهای کنترلگرایانه و عملکرد جنسی در زوجین با ازدواج سنتی و مدرن در زوجین مراجعه کننده به مراکز خدمات بهداشتی درمانی شهر زاهدان انجام گرفت روش پژوهش از نوع علی- مقایسه¬ای بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز خدمات بهداشتی و درمانی شهر زاهدان در سه ماهه اول سال 93 بودند .نمونه پژوهش 250نفر(161 نفر ازدواج سنتی و 89 نفر ازدواج مدرن) بودند که به روش تصادفی انتخاب شدند،. برای جمع آوری داده¬ها از سه پرسشنامه رفتارهای کنترلگرایانه زن و شوهر، فیشرو همکاران (2005) و پرسشنامه¬ عملکردجنسی زنان، روزن و همکاران (2000) و پرسشنامه عملکرد جنسی مردان، روزن و همکاران(1997) استفاده شد. یافته¬ها: یافته¬های پژوهش نشان داد که بین زوجین با ازدواج سنتی و مدرن در ابعاد مختلف رفتارهای کنترلگرایانه و عملکردجنسی تفاوت معناداری وجود ندارد. ولی در میانگین نمره موءلفه میل جنسی در زوجین دو گروه تفاوت به سطح معنی دار رسیده است، بدین معنی که میانگین نمره موءلفه میل جنسی در زوجین با ازدواج مدرن بطور معناداری بیشتر از گروه گواه بود. بر اساس نتایج این پژوهش می¬توان نتیجه گرفت که نوع ازدواج (سنتی یا مدرن ) نقش موثری در بروز رفتارهای کنترلگرایانه ندارد ولی در میل جنسی زوجین می تواند نقش موثری ایفا نماید.
نجمه صفری پور نازنین هنرپروران
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و شیوه های همسرگزینی با رضایت زناشویی در زوجین فرهنگی انجام شده است. طرح پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش عبارت است از کلیه زوجین فرهنگی شهر فسا که در سال 92-93 اطلاعات /آنها در اداره آموزش و پرورش شهر فسا موجود بود. تعداد 122 نفری(61 زوج) نفر از جامعه مذکور که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، نمونه مورد مطالعه را تشکیل دادند. در پژوهش حاضر از مقیاس های رضایت مندی زناشویی (enrich)، رگه های شخصیت مک کری و کوستا (neo-ffi) و اولویت بخشی ملاک های همسرگزینی استفاده گردید. داده هایپژوهش در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف از معیار، ضریب همبستگی) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه) به کمک نرم افزار spssمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج کلی پژوهش حاکی از آن بود که ویژگی های شخصیتی و شیوه های همسر گزینی با رضایت زناشویی در زوجین رابطه مثبت معناداری دارد. همچنین مولفه های ویژگی های شخصیتی(روان نژندی، برون گرایی، گشودگی، موافق بودن و با وجدان بودن) با رضایت زناشویی رابطه معنادار داشته به شکلی که بین عامل شخصیتی روان آزرده خویی و رضایتمندی زناشویی رابطه منفی وجود دارد ولی عوامل شخصیتی برونگرایی، وظیفه شناسی، مقبولیت و گشودگی با رضایتمندی زناشویی رابطه مثبت دارند.ابعاد شیوه های همسر گزینی(محتوایی و فرآیندی) با رضایت زناشویی رابطه مثبت معنی داری به نمایش گذاشتند. کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی، شیوه های همسرگزینی، رضایت زناشویی، زوجین فرهنگی
محمد کاظم پارسائی ژاله رفاهی
چکیده: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی ملاک های همسرگزینی بر اساس ویژگی های شخصیتی و سبک های دلبستگی انجام شده است . آزمودنی های نمونه پژوهش شامل324 دانشجو از2000دانشجوی دانشگاه شیراز بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده هااز پرسشنامه 22 سوالی الویت بخشی ملاک های همسرگزینی و 60 سوالی شخصیت و 18 سوالی دلبستگی بزرگسالان استفاده شده است.برای تجزیه وتحلیل داده های بدست آمده ازنرم افزارآماریspss18 استفاده گردید. یافته های بدست آمده ازنتایج پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیتی و سبک های دلبستگی توانایی پیش بینی ملاک های همسر گزینی را دارا می باشند. کلید واژه ها : ملاک های همسرگزینی، ویژگی های شخصیتی، سبک های دلبستگی
فریبا بارانی نازنین هنرپروران
پژوهش حاظر با هدف بررسی رابطه سبک های دلبستگی و طرحواره های اولیه با عزت نفس جنسی در معلمان زن متاهل شهر داراب صورت گرفت . روش تحقیق از نوع توصیفی همبستگی وبه صورت تصادفی ساده 175نفر از معلمان متاهل انتخاب شدند . ابزار گردآوری اطلاعات عبارتند از ، پرسشنامه سبک های دلبستگی ،طرحواره ها ی ناسازگاراولیه ، عزت نفس جنسی . جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آمار استنباطی و توصیفی و از روش ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد . نتایج نشان داد که سبک های دلبستگی اجتنابی و دلبستگی مضطرب- دوسوگرا با عزت نفس جنسی رابطه معکوس معناداردر سطح (1%) دارند ، اما بین سبک دلبستگی ایمن و عزت نفس جنسی رابطه ای یافت نشد . همچنین بین حوزه های طرحواره های اولیه و عزت نفس جنسی رابطه معکوس معنادار در سطح (1%) نشان داده شد . یافته های رگرسیون چند گانه بیانگر ابن نکته بودند "دلبستگی اجتنابی " مهمترین پیش بینی کننده عزت نفس جنسی و حوزه "بریدگی و طرد و خودگردانی و عملکرد مختل " مهمترین پیش بینی کننده عزت نفس جنسی می باشد.
احمد نیّری ژاله رفاهی
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه گری سبک های هویت در رابطه دلبستگی به خدا با بهزیستی روانشناختی در معلمین متاهل انجام شده است. طرح پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش عبارت است از کلیه معلمین متأهل زن و مرد شهر مشهد که در سال تحصیلی 92-91 در مقاطع ابتدایی و راهنمایی مشغول به تدریس و همچنین مشغول به تحصیل در پردیس های مختلف دانشگاه فرهنگیان خراسان رضوی بودند. تعداد 330 نفر از جامعه مذکور که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، نمونه مورد مطالعه را تشکیل دادند. در پژوهش حاضر از مقیاس های سبک های هویت برزونسکی، دلبستگی به خدا سیم و لاه و بهزیستی روانشناختی ریف استفاده گردید. داده های پژوهش در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف از معیار، ضریب همبستگی) و آمار استنباطی (مدل یابی معادله ساختاری) به کمک نرم افزار spss و amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که سبک هویت اطلاعات مدار و سردرگم دارای نقش واسطه گری معناداری در رابطه دلبستگی به خدا با بهزیستی روانشناختی می باشد. همچنین دلبستگی به خدا بر بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم معناداری نیز دارد. در مجموع نتایج پژوهش حاضر تاییدی بر نقش دلبستگی به خدا و سبک های هویت در بهزیستی روانشناختی معلمین متأهل می باشد.
وحید نجفی کلیانی زهرا قادری
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین نگرش مذهبی و میزان عشق ورزی با رضایت زناشویی بین دبیران مرد مقطع متوسطه انجام شد . روش تحقیق همبستگی ،واز روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده و تعداد 234 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه شامل پرسشنامه نگرش مذهبی ،میزان عشق ورزی و رضایت زناشویی استفاده شد و اطلاعات پرسشنامه ها با استفاده از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام و با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین نگرش مذهبی با رضایت زناشویی و از بین ابعاد عشق ورزی (عشق شهوانی ، دوستانه ، نوعدوستانه و منطقی) به صورت مستقیم و عشق بازیگونه به صورت معکوس با رضایت زناشویی رابطه دارند و عشق ملکی رابطه معنی داری با رضایت زناشویی ندارد و همچنین نگرش مذهبی و ابعاد عشق ورزی پیش بینی کننده رضایت زناشویی می باشند.
فاطمه حکیم فرد نازنین هنرپروران
هدف از این پژوهش حاضر مقایسه قصه عشق و تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان دارا و فاقد رابطه با جنس مخالف بود. طرح پژوهش از نوع عِلّی – مقایسه ای بود. جامعه آماری دانشجویان کارشناسی رشته مشاوره و روان شناسی مشغول به تحصیل در سال 1392-1393 در دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه آزاد مرودشت بود. که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 240 نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پزوهش پرسشنامه قصه عشق (lss) اشترنبرگ، تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی(cerq) و پرسشنامه بررسی نگرش و گرایش به ارتباط پیش از ازدواج بود. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی دو جامعه مستقل نشان داد که بین ارزیابی مثبت و نشخوار فکری در دانشجویان دارا و فاقد رابطه با جنس مخالف در سطح پنج درصد تفاوت معنی داری وجوددارد، بین تنظیم شناختی مثبت و تنظیم شناختی منفی و ابعاد آن (به جز ارزیابی مثبت و نشخوار فکری) در دانشجویان دارا و فاقد رابطه با جنس مخالف تفاوت معنی داری دیده نشد. همچنین نتایج نشان دادند که بین قصه های سلطه جویی، لذت جویی وسرگرمی در دانشجویان دارا و فاقد رابطه با جنس مخالف در سطح پنچ درصد تفاوت معنی داری وجود دارد ، و بین قصه های جامعه پسندی و سلطه پذیری در دانشجویان دارا و فاقد ارتباط با جنس مخالف تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.
سارا مردانه نازنین هنرپروران
هدف ازاین پژوهش مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه وتمایزیافتگی در دانشجویان دارا وفاقد رابطه با جنس مخالف بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده240 نفر از جامعه پژوهشی مورد نظر که دانشجویان کارشناسی رشته مشاوره و وروانشناسی دانشکده علوم تربیتی مرودشت بودند،انتخاب شدند. برای جمع اوری داده ها از سه پرسشنامه، طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (فرم کوتاه) و پرسش نامه تمایزیافتگی (sid) وپرسش نامه نگرش وگرایش به رابطه با جنس مخالف استفاده شد و داده ها بوسیله آزمون tمستقل و آزمون تحلیل واریانس چند متغیری،تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه حوزه طرد وبریدگی،محدودیت مختل،دیگر جهت مندی در دانشجویان دارا وفاقد رابطه تفاوت معناداری وجود دارد. بین تمایزیافتگی این دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد اما بین ابعاد تمایزیافتگی (واکنش هیجانی،جایگاه من) در دانشجویان دارا وفاقد رابطه با جنس مخالف تفاوت معناداری وجود داشت.
لیلا سلامت زهرا قادری
پژوهش حاضر با هدف مقایسه انعطاف پذیری کنشی و خودکارآمدی زنان مطلقه با زنان عادی شهر بوشهر انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل 60 زن مطلقه و 60 زن عادی بود که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش که عبارت بودند از پرسشنامه انعطاف پذیری کنشی کونور و دیویدسون (2003) و پرسشنامه خودکارآمدی رولندیک و همکاران (1986) پاسخ دادند. طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. برای تحلیل داده ها از روش های آماری t گروه های مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره (manova) استفاده شد. نتایج نشان داد، بین انعطاف پذیری کنشی و خودکارآمدی زنان مطلقه با زنان عادی تفاوت معناداری وجود دارد و زنان مطلقه انعطاف پذیری کنشی و خودکارآمدی کمتر دارند.
زیبا مرادی ژاله رفاهی
هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین عملکرد خانواده و شادکامی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دبیرستان¬های شهرمرودشت بوده. روش تحقیق از نوع توصیفی به روش همبستگی بود350نفر به عنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات در این تحقیق از سه پرسشنامه سنجش خانواده (fad-) ، پرسشنامه شادکامی (آکسفورد1989) و عملکرد تحصیلی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که:بین عملکرد خانواده و شادکامی با عملکرد تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین ابعاد عملکرد خانواده و ابعاد شادکامی با عملکرد تحصیلی رابطه معنی داری وجود دارد. و در نهایت متغیر عملکرد خانواده نسبت به شادکامی پیش بینی کننده قوی تری برای عملکرد تحصیلی می باشد.
بهنام میرزائی جابری ژاله رفاهی
پژوهش حاضر به منظور تبیین اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط متقابل بر تغییر قصه عشق و دلزدگی زناشویی زنان انجام شده است. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی به شیوه ی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهش زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره وابسته به شهرداری شیراز در سه ماهه آخر سال 92 به تعداد87 نفر بودند. تعداد 24 نفر به صورت تصادفی از بین کسانی که نمره (درجه) دلزدگی انان بالای 3 بود، به عنوان نمونه انتخاب ودر2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه آموزش تحلیل ارتباط متقابل(ta) شرکت داده شدند اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. در مطالعه حاضر از مقیاسهای دلزدگی پاینز و قصه عشق استرنبرگ استفاده شد. داده های پژوهش به روشهای تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره و آزمون t جفت شده به کمک نرم افزار 20spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که آموزش تحلیل متقابل ، دلزدگی زناشویی زنان را به صورت معنا داری کاهش می دهد اما تاثیر معناداری بر روی قصه عشق زنان نداشت. نتایج حاصل در دوره پی گیری نیز پایدار بود.
خدیجه زارع زهرا قادری
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه همدلی عاطفی و رضایت زناشویی با شادکامی دانشجویان متاهل شهر کازرون انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل 187 دانشجو متاهل بود که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش که عبارت بودند از پرسشنامه همدلی عاطفی مهرابیان و اپستین (1972)، پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامه شادکامی آکسفورد پاسخ دادند. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی ساده پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین همدلی عاطفی با شادکامی دانشجویان متأهل و بین رضایت زناشویی با شادکامی دانشجویان متاهل رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که همدلی عاطفی و رضایت زناشویی پیش بینی کننده شادکامی دانشجویان متاهل می باشند.
مریم رضوانی مهلبانی ژاله رفاهی
هدف از انجام پژوهش حاضر تبیین رابطه ی شیوه های فرزند پروری والدین با تربیت جنسی و مهارتهای اجتماعی نوجوانان بود . همچنین پژوهش حاضر در راستای توسعه دانش نظری و همچنین افزودن در مورد یافته های موجود در زمینه شیوه های والدگری، تربیت جنسی و مهارت های اجتماعی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهرستان فریدونکنار در سال 1394-1393 می باشد که تعداد آنها بالغ بر 500 نفر بود. از این جامعه نمونه ای 200 نفری به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و از آنها خواسته شد به سه پرسشنامه(سبک های فرزند پروری، تربیت جنسی و مهارت های اجتماعی) پاسخ دهند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss-18 در دو سطح توصیفی و استنباطی تحلیل شد. نتایج نشان داد مولفه های شیوه فرزند پروری والدین با تربیت جنسی و مهارت های اجتماعی رابطه معناداری به لحاظ آماری داشتند. به شکلی که بین سبک های والدگری مثبت و مشارکت پدر با تربیت جنسی رابطه منفی معنادار ی وجود دارد و بین سبکهای والدگری تنبیه بدنی، اطلاع، اقتدار و نظارت با تربیت جنسی آزمودنیها رابطه ی مثبت معناداری وجود دارد. همچنین بین سبکهای والدگری مثبت و مشارکت پدر با مهارتهای اجتماعی رابطه مثبت معنادار وجود دارد و بین سبکهای والدگری تنبیه بدنی، اطلاع، اقتدار و نظارت با مهارت اجتماعی آزمودنیها رابطه ی منفی و معناداری وجود دارد( نمره بالا در پرسشنامه تربیت جنسی بیانگر تربیت جنسی منفی است). در بیان نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام برای دو سوال مطرح شده در پژوهش، نتایج حاکی از آن بود که بین شش سبک والدگری یاد شده سبک والدگری مشارکت پدر قوی ترین پیش بینی کننده برای تربیت جنسی و مهارت های اجتماعی به حساب می آید.
مریم بهنام ژاله رفاهی
هدف این پژوهش کفایت روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه های طرح واره جنسی مردان و زنان در جامعه ایرانی بوده است. نمونه آماری 734 نفر زن و مرد متأهل می باشد که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید. یافته های بدست آمده از تحلیل عامل از روش مولفه های اصلی، با استفاده از چرخش متعامد از نوع واریماکس بر روی مقیاس طرح واره جنسی زنان و مردان گویای روایی سازه این مقیاس بود. عوامل استخراج شده از این مقیاس در این بررسی در مقایسه با عوامل موجود در فرم اصلی مقیاس طرح واره جنسی زنان و مردان یکسان نبود. عامل پرشور و بامحبت، قدرتمند-پرخاشگر و روشنفکر-مترقی برای مقیاس طرح واره جنسی مردان در ایران استخراج نگردید و این مقیاس دارای 3 عامل به ترتیب گرم – با عاطفه، شهوانی – سلطه جو و خود دار – محافظه کار می باشد. برای مقیاس طرح واره جنسی زنان عوامل پرشور و رمانتیک، صریح-راحت و خجالتی-محتاط در جامعه در ایران استخراج نگردید و این مقیاس دارای 4 عامل می باشد. این چهار عامل به ترتیب گشوده فکر – صریح، گرم – با عاطفه، شهوانی و خود دار – محافظه کار نامیده شدند. همچنین نتیجه بررسی روایی مقیاس مردان و مقیاس زنان از طریق ضرایب همبستگی خرده مقیاس ها با نمره کل مطلوب گزارش گردید. همچنین بررسی ها نشان می دهد که نسخه فارسی مقیاس های طرح واره جنسی مردان و زنان از پایایی قابل قبولی برخوردار است.
هانیه شمس الدینی ژاله رفاهی
هدف از این پژوهش نقش پیش بینی کنندگی باورهای غیرمنطقی ارتباطی و مولفه های عشق بر دلزدگی زناشویی در زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر شیراز بود . نمونه آن را 203 نفر از زنان تشکیل داده که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در آن پرسشنامه باورهای ارتباطی، پرسشنامه مولفه های عشق و پرسشنامه دلزدگی زناشویی. که نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد باورهای غیرمنطقی ارتباطی دلزدگی زناشویی زنان را به طور مثبت پیش بینی می کند و مولفه های عشق دلزدگی زناشویی زنان را به طور منفی پیش بینی می کنند. و همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون به روش همزمان نشان از پیش بینی مولفه های عشق از روی باورهای غیرمنطقی ارتباطی دارد.
ابراهیم قنبری ژاله رفاهی
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ویژگی های شخصیتی، مهارت ارتباطی و توانایی حل مساله در افراد متقاضی طلاق و عادی شهر شیراز انجام گرفت. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پس رویدادی می باشد. جامعه پژوهش حاضر جهت نمونه گیری از افراد متقاضی طلاق که در هفت ماهه اول سال 93 به دادگاه خانواده شهر شیراز مراجعه کردند به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب، و افراد عادی نیز از بوستان ها و شهربازی های شهر شیراز به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. حجم نمونه مورد مطالعه طبق پرسشنامه های توزیع شده 115 نفر از افراد متقاضی طلاق و حدود 119 نمونه را افراد عادی تشکیل دادند. در پژوهش حاضر از مقیاس های ویژگی های شخصیتی فرم کوتاه(neo-ffi)، مهارت ارتباطی(داستان و همکاران، 1389) و مهارت حل مشکل(احمدی، 1387) جهت جمع آوری داده ها استفاده گردید. در این پژوهش داده ها به لحاظ توصیفی و استنباطی توسط نرم افزار spss 20 و با کمک آزمون manova مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده بیانگر آن بود که در تمامی مولفه ها پژوهش تفاوت معناداری بین افراد متقاضی طلاق و عادی وجود دارد بجز مولفه های توافق پذیری، روان نژندی و با وجدان بودن. یافته های تحقیق لزوم توجه به مهارت های ارتباطی و توانایی حل مشکل به عنوان یک اصل مهم و ویژگی های شخصیتی به عنوان یکی از ابعاد سلامت روان را نشان دادند.
پریسا نعیمی نیا نازنین هنرپروران
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ابعاد عشق و طرحواره های جنسی در دوران نامزدی، عقد و ازدواج بوده است. این پژوهش از نوع علمی – مقایسه ای بود که در آن ابعاد عشق و طرحواره های جنسی در 270 زوج شامل (180 زن و 90 مرد) موردمقایسه قرار گرفته است. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود و گردآوری داده ها با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه نگرش به عشق هندریک و هندریک و پرسشنامه طرحواره جنسی زنان و مردان اندرسون و سیرانوسکی صورت گرفت و داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد بررسی قرار گرفت و از آزمون تحلیل واریانس چند متغییره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین ابعاد عشق در دروان نامزدی، عقد و ازدواج در زنان تفاوت معنی داری وجود دارد. معنی داری در سطح (0/01)، اما بین ابعاد عشق در دوران نامزدی، عقد و ازدواج در مردان تفاوت معنی داری مشاهده نشد. همچنین نتایج حاکی از این بود که بین طرحواره های جنسی زنان در دوران نامزدی، عقد و ازدواج در سطح 0/01تفاوت معنی داری وجود دارد و در مردان نیز در زمینه طرحواره در بین سه دوران در سطح 0/01 تفاوت معنی داری وجود دارد.
سهیلا اشجع ژاله رفاهی
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثر بخشی آموزش ارتباط موثر به شیوه ستیر بر کاهش تعارض وافزایش صمیمیت زوجین شهر بوشهردر سال 1391 انجام گردید. پژوهش از نوع آزمایشی و با استفاده از پیش آزمون – پس آزمون و با گروه کنترل و پیگیری 45 روزه می باشد. نمونه پژوهش را تعداد30 زوج که دارای تعارض متوسط تا شدید (70- 50 t=) تشکیل می داد که پس از همتا سازی ( سن ، تحصیلات ، شغل طول زمان ازدواج ، تعدادفرزندان ) با انتخاب تصادفی در گروه آزمایشی و گروه گواه قرارگرفته و پس از آن عمل آزمایشی ، برگزاری دوره آموزش ارتباط موثر به شیوه رویکرد ستیر به اجرا درآمد . دراین طرح متغیرهای وابسته ( تعارض زناشویی و صمیمیت زوجین )یک بار با پیش - آزمون و یک بار با پس – آزمون بعد از اجرای عمل آزمایشی اندازه گیری شد. برای مشخص نمودن پایداری اثر آموزشی 45 روز بعد از پایان جلسات آموزشی جلسه پیگیری برگزار شد و مجدداً آزمودنی ها با ابزار های پژوهشی ارزیابی شدند .آموزش ارتباط موثر به شیوه رویکرد ارتباطی ستیر طی 11 جلسه در گروه آزمایش اجرا شد در حالی که گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشتند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه تعارض زناشوییmcq-r و صمیمیت بارگاروزی استفاده گردید. برای آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش ارتباط موثر به شیوه رویکرد ارتباطی ستیر برکاهش تعارض وافزایش صمیمیت زوجین تأثیر معناداری دارد.همچنین این آموزش برمولفه های کاهش تعارض و افزایش صمیمیت زوجین تأثیر معناداری دارد. بعبارتی دیگرسودمندی این شیوه آموزشی برکاهش تعارض وافزایش صمیمیت زوجین شهر بوشهر تائید گردید.
فریده مقیم ژاله رفاهی
چکیدهنتایج نشان داد آموزش اصل همکاری گرایس تأثیر مثبتی در افزایش رضایت زناشویی زنان داشت. بنابراین پیشنهاد شد که آموزش مهارت های ارتباطی به ویژه ارتباط کلامی برای زوجین به طور مستمر و دوره ای انجام شود. واژه های کلیدی: آموزش، اصل همکاری گرایس، رضایت زناشویی، زنان متأهل هدف این پژوهش بررسی کارایی اصل همکاری گرایس بر رضایت زناشویی بود.
راضیه نجفی ژاله رفاهی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه وابستگی به دیگران و باورهای ارتباطی با تعارض زناشویی انجام شد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی می باشد.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارمندان شاغل در بهزیستی شیراز در سال 93-92 بود. تعداد 138 نفر از جامعه پژوهش به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در مجموع نتایج بیانگر نقش تعیین کننده وابستگی به دیگران و باورهای ارتباطی در میزان تعارضات زناشویی می باشد.
آزاده رضائی باغسرخی ژاله رفاهی
چکیده هدف مطالعه حاضر رابطه بین سلامت اجتماعی و کمرویی با خودکارآمدی با میانجیگری ویژگی های شخصیتی در دانش جویان تحصیلات تکمیلی بود. گروه نمونه 250 نفراز دانشجویان تحصیلات تکمیلی مشغول به تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت در سال تحصیلی 91-90 می باشد، که به صورت تصادفی انتخاب شدند. میزان سلامت اجتماعی، خودکارآمدی، کمرویی و ویژگی های شخصیتی به ترتیب توسط پرسش نامه سلامت اجتماعی کییز(1998)، پرسش نامه خودکارآمدی شرر(1982)، پرسش نامه کمرویی چیک و بریگز(rss،1990) و پرسش نامه شخصیتی(neo-ffi) سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده ازنرم افزار آماری lisre و spss-18 استفاده گردید. نتایج حاصل نشان داد خودکارآمدی در سلامت اجتماعی تاثیر گذار و هم چنین تاثیر پذیر می باشد، هم چنین خودکارآمدی و سلامت اجتماعی هر دو از همپوشی بالایی بر خوردار هستند . کمرویی نیز در خودکارآمدی تاثیر گذار است . ویژگی های شخصیتی نیز با سلامت اجتماعی و کمرویی مرتبط می باشندو نقش بسیار مهمی در پیدایش احساس خودکارآمدی ایفا می کنند و در کل ویژگی های شخصیتی می توانند نقش واسطه گری را در مدل حاضر داشته باشند. کلید واژه ها: خودکارآمدی، سلامت اجتماعی، کمرویی، ویژگی های شخصیتی.
سمانه بابری ژاله رفاهی
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی بین طرحواره های ناسازگاراولیه ،سبک های هویت با پذیرش اجتماعی در زنان شاغل شیراز انجام شده است. طرح این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه مورد تحقیق کلیه زنان شاغل در آموزش و پرورش شهر شیراز می باشد. در این پژوهش به شیوه نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تعداد 180 نفر به طور تصادفی انتخاب شد. نمونه مورد مطالعه به پرسشنامه های پذیرش اجتماعی،سبک های هویت ،طرحواره یانگ پاسخ دادند . تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از روشهای آماری میانگین و انحراف استاندارد و رگرسیون چند متغیره گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون انجام پذیرفت .نتایج نشان داد که بین پذیرش اجتماعی با طرحواره های ناسازگار اولیه به استثنای معیارهای سرسختانه و ایثار رابطه ی معنادار و منفی وجود دارد و متغیر پذیرش اجتماعی با سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری رابطه مثبت و معنادار دارد اما با سبک هویت اجتنابی رابطه منفی و معنادار دارد و همچنین طرحواره های رهاشدگی ،وابستگی و سبک های هویت هنجاری و اجتنابی قادر به پیش بینی پذیرش اجتماعی بودند.
محمدعلی زارعی ژاله رفاهی
چکیده پژوهش حاضربه منظور تعیین اثر بخشی آموزش مهارت جرأت ورزی برکیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار کمیته امداد امام خمینی انجام شده است.طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی به شیوه ی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهش ،شامل زنان سرپرست خانوارتحت پوشش کمیته امدادامام خمینی (ره) منطقه چهار شهر شیراز در سال 94-93 به تعداد،12000نفربودند.نمونه پژوهش ابتدا براساس جدول مورگان 372 نفر انتخاب شدند. پس از تکمیل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی از بین افرادی که پایین ترین نمره را بدست آوردند 40 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه بطور تصادفی جایگزین شدند . گروه آزمایش در 10 جلسه90 دقیقه ای آموزش مهارت جرأت ورزی شرکت داده شدند، امّاگروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند.در مطالعه حاضر از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (whoqol-bref) استفاده شد.داده های پژوهش به روش های تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره وبااستفاده ازنرم افزارspss-20 موردتجزیه وتحلیل قرارگرفت یافته های پژوهش حاکی از آن بود که آموزش مهارت جرأت ورزی موجب افزایش کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار گردیده است. کلیدواژه ها : مهارت جرأت ورزی– کیفیت زندگی– زنان سرپرست خانوار
محمدجواد اسدآبادی پور ژاله رفاهی
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مهارت های ارتباطی با رضایتمندی زناشویی و بهداشت روان در بین زنان مطلقه شهرستان مرودشت بود. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان مطلقه شهرستان مرودشت بوده که با استفاده از روش تصادفی ساده تعداد 225 نفر به عنوان حجم نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های مهارت های ارتباطی کویین دام، سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979) و رضایت از زندگی استودینر (1985) استفاده شده است که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته است.
نجمه مطلبی فشارکی لادن معین
این پژوهش با هدف آموزش مبتنی بر نظریه انتخاب (گلاسر) بر خود کنترلی و جرأت ورزی معتادین در حال ترک اعتیاد انجام شد . در این پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی از بین معتادان در حال ترک اعتیاد مرکز مشاوره ویژه زنان آسیب پذیر مهر (dic) به عنوان نمونه انتخاب گردیدند و در دو گروه گواه وآزمایش به روش گمارش تصادفی جایگزین شدند . پس از اجرای پیش آزمون که با استفاده ی از پرسشنامه منبع کنترل راتر و پرسشنامه ی خود – ابرازی بزرگسالان به عمل آمد گروه آزمایش تحت 8 جلسه آموزش هفتگی نظریه انتخاب گلاسر قرار گرفتند و گروه گواه نیز در لیست انتظار قرار گرفتند . پس آزمون نیز با همان ابزارها انجام گرفت . برای برسی دادها از تحلیل واریانس و نرم افزار spssاستفاده شد . نتایج تحلیل واریانس تکراری نشان داد که نظریه انتخاب گلاسر برخودکنترلی معتادان درحال ترک اعتیاد تأثیر معناداری دارد (p<0/01) . تأثیرگذاری نظریه انتخاب گلاسر برخودکنترلی معتادان درحال ترک اعتیاد در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل درمرحله ی پس آزمون بوده است همچنین گروه آزمایش و کنترل در مرحله ی پس از اجرای آموزش نظریه انتخاب گلاسر بر جرأت ورزی معتادان در حال ترک اعتیاد تأثیر معناداری داشت (p<0/01) .این مداخله بر مهارتهای ارتباطی افراد وکاهش کنترل بیرونی و افزایش کنترل درونی وچگونگی ابرازوجود از طریق نظریه ی انتخاب گلاسر و تأثیر آن در معتادان در حال ترک تأکید می نماید .
جعفر اوحدیان نژاد ژاله رفاهی
هدف پژوهش حاضر مقایسه کیفیت زندگی، امید به زندگی و رضایتمندی زوجین خانواده های فرهنگی و غیر فرهنگی در شهرستان کوار بود. این پژوهش از نوع علی مقایسه ای پس رویدادی می باشد .برای سنجش این نقش از روش تحلیل تفاوت دو میانگین مستقل و آزمون t استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر را تمامی فرهنگیان و غیر فرهنگیان متاهل شهر کوار تشکیل دادند
قاسم حسین پور ژاله رفاهی
چکیده ندارد.
سهیلا فرحمند ژاله رفاهی
چکیده ندارد.
محمدصادق سعادتی باقر ثنایی ذاکر
چکیده ندارد.
حمید برخوری ژاله رفاهی
چکیده ندارد.
غلامرضا انصاری پور ژاله رفاهی
چکیده ندارد.
سهیلا فرحمند ژاله رفاهی
چکیده ندارد.
نجمه حسینی خواه مهدی زارع بهرام آبادی
چکیده ندارد.
رضیه پیرمرادیان کیومرث فرحبخش
چکیده ندارد.