نام پژوهشگر: محمدحسن انصاری
محمدحسن انصاری جهانبخش ثواقب
اصولی گری و اخباری گری به عنوان دو بینش فقهی به روزگار پیدایش مکتبهای فقهی در قرن دوم هجری باز می گردد . اما باید دانست جنبش اخباری گری به معنای نوین آن توسط محمدامین استرآبادی در دوره صفویه آغاز شد. براثر تلاشهای وی اخباریها کم کم بر اصولی چیره شدند، به طوریکه در دوره افشار و زند حوزه های علمی و مراکز فرهنگی شیعه زیرسلطه اخباریها قرار داشت. با ظهور وحید بهبهانی در دوره زند و فعالیتهای علمی و عملی او و شاگردانش اصولی ها بر اخباریها پیروز شدند و اخباریها از آن زمان تاکنون از صحنه روحانیت شیعه کنار زده شدند. جنبش اصولی گری که حامل اندیشه های نو و کهنه اصولی ها می باشد از همین دوره ( بهبهانی ) آغاز می شود . به طور کلی اخباری ها و اصولی ها را می شود چنین تعریف کرد: اخباریها کسانی هستند که در نگرش فقهی خود بیشتر بر روایات تکیه دارند و اصولی ها کسانی هستند که در دید فقهی خود بیشتر بر مبانی عقلی و علم اصول فقه توجه دارند. مباحثات حاملان این دو اندیشه دردوره قاجار یک سری پیامدهای سیاسی و مذهبی در پی داشت که مهمترین آنها عبارتند از: گسترش اندیشه اجتهاد و تقلید ، به وجود آمدن نهاد مرجع تقلید ، قدرت یابی و نفوذ فوق العاده روحانیت در بین توده های مردم و هماوردی با دولت ، به وجود آمدن روشنگری و روشنفکری در اندیشه روحانیت شیعه ، به طوری که با توجیهات اصولی از بسیاری از مظاهر نوگرایی غرب از جمله مبانی انقلاب مشروطیت استقبال کردند. همچنین از دیگر پیامدهای آن می توان به تاثیر این دو نوع تفکر بر جنبشهای شیخی گری و بابی گری نام برد .