نام پژوهشگر: زهرا افتخاری
زهرا افتخاری اسماعیل چمنی
در کشت درون شیشه ای گیاهان پیازی، وجود آلودگی های قارچی و باکتریایی از مشکلات اساسی است که می تواند کارآیی چنین روش های تکثیری را تحت تأثیر قرار دهد. به منظور بررسی تأثیر غلظت های مختلف ترکیبات گیاهی در برطرف کردن آلودگی از محیط کشت گل لاله واژگون، سه آزمایش به طور جداگانه در قالب طرح کاملأ تصادفی در 5 تکرار در آزمایشگاه کشت بافت گروه علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 90 -89 انجام شد. تیمارها در آزمایش اول شامل غلظت های مختلف اس- کاروون (1000،...،200، 150، 100، 50 پی پی ام)، تیمول (1000،...،200، 150، 100، 50 پی پی ام) و کارواکرول (1000،...،200، 150، 100، 50 پی پی ام) بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده های آزمایش نشان داد که بین تیمارهای مختلف ترکیبات گیاهی از لحاظ بازداری از رشد آلودگی قارچی، اختلاف معنی داری در سطح احتمال 5 درصد وجود دارد. مقایسه میانگین داده ها نیز نشان داد که غلظت 100 پی پی ام کارواکرول و 150 پی پی ام تیمول بازدارندگی 100 درصدی از رشد آلودگی قارچ alternaria sp. داشتند. بررسی تأثیر ترکیبات گیاهی در برطرف کردن آلودگی باکتریایی نیز نشان داد که غلظت 200 پی پی ام در هر یک از مواد کارواکرول و تیمول بازداری کامل از رشد باکتریpectobacterium sp. با رقت 2/0-1/0 :od داشت و نیز غلظت 300 پی پی ام تیمول و 400 پی پی ام کارواکرول باعث بازدارندگی کامل از رشد آلودگی باکتریایی مذکور با رقت 2 :od گردید. غلظت های مختلف ترکیب گیاهی اس- کاروون تأثیر معنی داری در بازداری از رشد آلودگی های قارچی و باکتریایی با تیمار شاهد نداشت. در آزمایش دوم تأثیر غلظت های مختلف تیمول (50، 100، 150، 300 پی پی ام) و کارواکرول (10، 100، 500، 1000 پی پی ام) بر باززایی گل لاله واژگون بررسی شد. نتایج نشان داد که غلظت های پایین ترکیبات گیاهی فوق تأثیر مثبت بر باززایی داشته ولی در غلظت های300 پی پی ام تیمول، 500 و 1000 پی پی ام کارواکرول کاهش رشد و گیاه سوزی مشاهده گردید. نتایج در آزمایش سوم که شامل غلظت-های مختلف تنظیم کننده های رشد، بنزیل آدنین (1، 2، 4 میلی گرم در لیتر) و نفتالین استیک اسید (1، 2، 4 میلی گرم در لیتر)، حاکی از این بود که غلظت 2 میلی گرم در لیتر naa بیشترین تعداد و بالاترین قطر پیازچه را به خود اختصاص داد که تفاوت معنی داری با تیمارهای دیگر نشان داد.
زهرا افتخاری علیرضا کریمی
در این تحقیق، روش تهیه نانو ذرات مغناطیسی جدید عامل دار شده با سولفامیک اسید به روشی ساده ارائه شده است. ابتدا، نانو ذرات مغناطیسی آهن سنتز شدند و نانو ذرات 1و 2) دی آمینو اتان ] پروپیل تری متوکسی سیلان پوشش داده شده سپس بوسیله کلرو سولفونیک اسید سطح این نانو ذرات با گروه اسیدی عامل دار شد.نانو ذرات سنتز شده با استفاده از tga و xrd ،sem ،ft-ir مورد شناسایی قرار گرفتند.از نتایج حاصل از این داده ها مشخص شده که سطح نانو ذرات به خوبی بوسیله دی آمینو آلکیل سلیکا و کلرو سولفونیک اسید عامل دار شده و ساختار کروی با ضخامت 38 نانومتر برای این نانو ذرات معلوم گردید. این نانو ذرات جدید حاصله به دلیل داشتن خاصیت اسیدی به عنوان کاتالیزگر جامد اسیدی در واکنش تراکمی آلدهیدهای مونو، بیس و تریس عاملی با 4-هیدروکسی کومارین، مورد استفاده قرار گرفته اند. به علت سط ح تماس بالای این نانو ذرات مغناطیسی و سهولت پخش شدن در محیط واکنش، خیلی فعال عمل کرده و هر جا که لازم باشد تا کاتالیزگر از محصول واکنش جدا شود این کار به وسیله یک آهنربای قوی انجام می شود. از مزایای این نانو ذرات مغناطیسی غیر سمی بودن، تولید وکاربرد آسان، کم هزینه بودن و سازگار بودن آنها با محیط زیست است که باعث شده تا نسبت به نانو ذرات غیر مغناطیسی مورد توجه بیشتری قرارگیرند.
زهرا افتخاری فتحیه فتاحی زاده
معناداری زندگی، نسبت¬یابی اختیار خلاق آدمی با جهت اصیل حیات، یعنی خدای سبحان و به طور معیّن، اسماء فعل به مثاب? اوصاف مطلوب و خواستنیِ زیستِ از سرِ اختیار، است که در شخصیّت های الگویی یعنی حضرات اولیای الهی تبلور می¬یابد. در فصل مشترک تحلیل، انسان با رسیدن به الگوی رشد و هدفدارسازی تمامیّت زندگی خویش به چرایی¬ها و مبتنی بر این چرایی¬ها، به چگونگی¬های آن خودآگاه شده و تمامی عرصه¬ها و از جمله دشوارترین برهه¬های زندگی را در متن این هدفداری و جهت¬داریِ هماهنگ هستی و زندگی، راهبری می¬کند. معنادرمانی دارای دو سطح است:1-در سطح آسیب شناختی، طبیعت و درمان «روان نژندی ها» مورد توجّه است. 2ـ و در سطح کمال¬گرایی، عبور از سطح «هنجاریِ» متعارف به سوی زندگیِ برتر و آرمان رشد است. به درستی چگونه می¬توان از سطح روان¬نژندی حیات به سطح برینِ آن راه سپرد؟ پژوهش حاضر در راستای نظریه¬پردازی معنای زندگی بر مدار اصل جهت¬داری به سوی جهت برترین حیات، یعنی اصل«عبودیّت» در ادب تفسیریِ سوره حمد و به مدد سوره های منتخبی از قرآن¬کریم، به تبیین تفسیری این دو لای? تحلیلی نظریه معنا¬د¬اری زندگی، پرداخته است. در سطح آسیب¬شناسی یعنی تحلیل بحران معنا، فراز آغازین سوره عصر و سور? مسد و در سطح کمال نگری فرازی از سوره حمد و نیز فراز پایانی سوره عصر و سوره¬های انشراح و معوّذتین، مستند تحلیل بوده است.
زهرا افتخاری نیکچهره محسنی
اختلال در گفتار و زبان از بارزترین اختلالات در کودکان دارای نارسایی ذهنی است. پژوهش های مختلف نشان می دهد توانایی های زبانی کودکان سندرم داون ضعیف تر از توانایی های زبانی سایر کودکان دارای نارسایی ذهنی است. زبان به عنوان سیستمی پویا و متشکل از علائم و نشانه ها، جنبه های گوناگون دارد و معنا به عنوان هسته مرکزی روند ایجاد ارتباط، از اهمیت خاص برخوردار است. در معنا شناسی به واژگان زبان پرداخته می شود و در این میان صفات (واژگان توصیفی) سومین گروه بزرگ واژگان را تشکیل می دهند که در روند رشد گفتار و زبان کودک دارای نارسایی ذهنی نیز وسیله انتقال مفاهیم متعدد هستند پژوهش حاضر با تکیه بر نظرات یافته های تحقیقات پیاژه، درک و بیان صفات (ساده، تفضیلی و عالی) را در کودکان سندرم داون و کودکان دارای نارسایی ذهنی غیرسندرم داون مقایسه می کند این بررسی در جستجوی پاسخگویی به سئوالات زیر است:1. آیا کودکان سندرم داون در مقایسه با کودکان دارای نارسایی ذهنی غیر سندرم داون در درک و بیان صفات توانایی ضعیفتری دارند؟2. ایا درک و بیان صفات ساده آسانتر از درک و بیان صفات تفضیلی و درک و بیان صفات تفضیلی اسانتر از درک و بیان صفات عالی است؟ بنابراین محقق در یک مطالعه مورد-شاهدی و به صورت مقطعی نمونه ها را از مدراس پسرانه استثنایی محدوده مرکزی شهر تهران با روش نمونه برداری نظام دار انتخاب نمود. ابتدا آزمودنیها براسا ملاک های آزمون و عملکرد در آزمونهای نگهداری ذهنی و آزمون ریون همتا شدند سپس 16 کودک سندرم داون و 16 کودک دارای نارسایی ذهنی غیر سندرم داون در آزمون درک و بیان صفات شرکت کردند. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از آزمونهای تحقیق. از روشهای آماری t-student آنالیز واریانس، آنالیز همبستگی و تعیین شاخص های تمایل به مرکز و پراکندگی هر یک از متغیرها استفاده شد. از همه این تلاشها نتایج زیر بدست آمد:1. سندرم داون بر نتایج آزمونهای نگهداری ذهنی و آزمون ریون و آزمون درک صفات ساده و عالی تاثیر ندارد.2. آزمودنی ها در ازمون بیان صفات ساده و عالی عملکرد یکسان دراند اما در آزمون درک و بیان صفات تفضیلی آزمودنی های سندرم داون عملکرد ضعیف تری دارند. 3. در آزمودنی های هر دو گروه، بیان صفات ساده آسانتر از بیان صفات تفضیلی و بیان صفات تفضیلی آسانتر از بیان صفات عالی است. اما در درک صفات ساده، تفضیلی و عالی تفاوتی وجود ندارد.4. در آزمودنی های هر دو گروه، درک صفات ساده تر از بیان صفات است.5. بین نتایج آزمون ریون وآزمونهای عملیاتی با نتایج آزمونهای درک و بیان صفات همبستگی وجود ندارد.6. در آزمون بیان، صفات ساده تر با رعایت قطبیت جایگزین صفات پیچیده تر می شوند.