نام پژوهشگر: محمد تقوی
پروین ولی زاده محمد تقوی
رهنورد زریاب نویسنده ای برخاسته از طبقه متوسط شهری افغانستان است که در دهه های 40 و 50 شمسی به داستان نویسی روی آورده است، او جزو اولین گروه داستان نویسان کشور افغانستان است که به لزوم پرداختن به واقعیت های زندگی مردم جامعه در ادبیات معتقد بود و آن را در داستان نویسی مدنظر قرار داد. داستان های رهنورد زریاب، اندیشه، نگرش و جهان بینی خاص او را درباره زندگی و جهان نشان می دهد.تغییر بینش و دیدگاه او در مراحل مختلف زندگی وی در شیوه های داستان نویسی و ماهیت داستان های او تأثیر داشته است. تغییر نگرش نویسنده در هر مرحله از زندگی باعث برخورد متفاوت او با واقعیت شده است، در این پایان نامه پس از مروری بر تاریخچه و اصول مورد نظر در مکتب رئالیسم و انواع رئالیسم به مرور تاریخچه ی داستان نویسی در افغانستان و سرگذشت نویسنده پرداخته می شود. در فصل پایانی داستانهای رهنورد زریاب مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. شیوه برخورد رهنورد زریاب با واقعیت به چند صورت در داستان ها انعکاس یافته است، نویسنده درتعدادی از داستان های خود دیدگاه واقعی و عینی به واقعیت های زندگی روزمره و معاصر دارد و گروه دیگر از داستان ها نگرش انتقادی نسبت به واقعیت های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جامعه معاصر داشته است.گاهی نیز سرخوردگی نویسنده در برابر واقعیت های تلخ و اسفناک جامعه باعث تحریف واقعیت و نادیده گرفتن واقعیت تاریخی و اجتماعی شده است.
فهیمه ملکی مارشک محمد تقوی
نقد نو رهیافتی است به ادبیات که به ارتباط صورت و معنا در اثر ادبی و بررسی شکل و ساختار آن، از این منظر می پردازد و با طرح مسأل? وحدت نظام مند، به دنبال کشف عوامل ایجاد انسجام و هماهنگی در اثر ادبی است. در این پایان نامه بیست غزل از غزلهای حافظ، بر اساس نظری? نقد نو مورد تحلیل قرار گرفته است. فرضی? این تحقیق این است که نقد نو بستری است که به کمک آن می توان دشواریهای معنایی و ساختاری شعر حافظ را مرتفع کرد. در این پایان نامه با تکیه بر اصول نقد نو، میزان انسجام در غزلهای حافظ، در سه حوز? موضوع، لحن و ساختار مشخص شده است. استفاده از عناصر روایت در غزل و تکرار، از عناصر اصلی ایجاد انسجام در غزلهای حافظ هستند. برخورداری از شکل درونی نیز به ایجاد انسجام در غزل حافظ کمک کرده است. ابهام و آیرونی از عوامل ایجاد تنش در شعر حافظ هستند و باعث افزایش انسجام ساختاری شده اند. دیگر شگردهای زبانی که حافظ برای ایجاد هماهنگی در شعر از آنها بهره می گیرد عبارتند از: تناسب، تضاد، تلمیح و تشبیه. با بررسی انجام شده مشخص گردید که غزلهای حافظ دارای انسجام قوی در دو سطح معنایی و ساختاری هستند و در آنها به تناسب از صور خیال، لحن و موسیقی در ایجاد این انسجام استفاده شده است.
تکتم قنبر زاده رضا زمردیان
در این پژوهش توالی اجزای جمله و گروهها در فارسی و ترکی آذری مورد بررسی و مقابله قرار گرفته است. ساختارهای مورد بررسی عبارتند از: جملات ساده (از قبیل جملات خبری، پرسشی، امری و عاطفی) و عبارات (از قبیل گروههای اسمی، فعلی، وصفی و قیدی). بررسی تقابل های ساختاری هدف این مطالعه را تشکیل می دهد؛ همچنین تبیین و تعیین اشتباهات احتمالی منتج از بررسی مقابله ای جنبه های مختلف نحو فارسی و ترکی در چارچوب الگوهای ساختاری از اهداف دیگر این مطالعه می باشد. شیوه و روش تحقیق تحلیلی- توصیفی است. این مطالعه نشان می دهد که توالی اجزای جمله و عبارت به طرق مختلف در زبان ترکی و فارسی متفاوت است. برخی تفاوتها گسترده تر و برخی دیگر محدودترند. تصور می شود که تفاوتهایی که محدودتر هستند در یادگیری منجر به مشکلات کمتری می شوند؛ اما تفاوتهای گسترده تر مشکلات یادگیری بیشتری را ایجاد می کنند. زبان آموزان ترک زبان به هنگام وجود اختلافات ساختاری بین زبان فارسی و ترکی ممکن است تعبیر نادرستی را جانشین تعبیر متناظر فارسی مربوط نمایند و در امر ارتباط اخلال ایجاد کنند. در این تحقیق توالی اجزای جملات ساده و گروهها در زبان فارسی و ترکی توصیف و مقابله می شود و تفاوتهای ساختاری تدوین می گردد. با توجه به نتایج بدست آمده از مقابله ساختارها پیش بینی هایی در باب اشتباهات زبان آموزان ترک زبان به هنگام یادگیری زبان فارسی به عمل آمده و فهرست می شوند.
الهام دهقان محمد تقوی
موتیف با معانی چندگانه آن در نقد ادبی امروز دنیا جایگاه قابل توجّهی را به خود اختصاص داده است. بررسی تعامل این عنصر ادبی با سایر عناصر داستان در نقد و تحلیل ساختار و درونمایه داستان کارایی بسیاری دارد. در این پایان نامه پس از ریشه شناسی واژه موتیف و تعاریف آن به کاربرد آن در داستان نویسی پرداخته شده است و سپس کارکردهای آن به عنوان شگرد ادبی در داستان نویسی صادق هدایت مورد بررسی قرار گرفته است. هدایت از موتیف به عنوان عنصری برای انسجام اثر (به ویژه در شیوه های مدرن روایت) و تقویت پیرنگ داستانهای خود استفاده کرده است. موتیفها در شخصیّت پردازی و فضاسازیهای داستانهای هدایت نیز نقشی موثّر دارند. از جمله موتیفهای مشخّص در آثار هدایت می توان به موتیف سلطه سرنوشت و پوچ گرایی اشاره کرد که دورنمایی از جهان بینی هدایت و دیدگاه او به زندگی و انسان را ترسیم می کند. علاوه بر این ، در بیان اشارات و رموز داستانی موتیفهای رنگ سرخ، لبخند، گل نیلوفر، زنبور طلایی و... نیز به نویسنده برای دستیابی به کیفیّت هنری برتر کمک کرده است.
صدیقه سادات مقداری اعظم استاجی
در این پژوهش ادبیات داستانی جنگ برای کودکان ایرانی از منظر رویکرد گفتمان شناسی انتقادی بررسی می شود. این رویکرد یکی از جدیدترین و کارآمدترین رویکردهای تجزیه و تحلیل گفتمان شامل متون نوشتاری و گفتاری می باشد که در آن رابطه زبان و مسائل اجتماعی، رابطه ای دوسویه بوده و دارای تأثیر متقابل بر یکدیگر می باشند. داده های این پژوهش در برگیرنده ی، هفت داستان کوتاه و سه داستان بلند می باشد که در سال های 86-1380 با موضوع جنگ هشت ساله ایران و عراق منتشر شده اند. تحلیل این داستان ها، در دو بخش کلی انجام گرفته است. در اولین بخش، این داستان ها از نظر پی گیری روند «آشتی جویی» و «انتقام جویی» در قالب انگاره پیشنهادی این رساله و با توجه به راهکارهای تحلیل متنی انتقادی بررسی می شوند و سپس در بخش دوم، نحوه بازنمایی زنان در این داستان ها با توجه به روش های تحلیلی مونث – محور در گفتمان شناسی انتقادی بررسی می شوند. یافته های تحقیق در بخش اول نشان می دهد که علی رغم گذشتن دو دهه از پایان جنگ یعنی دورانی که برقراری ارتباط دوستانه بین دو ملت مطلوب و پسندیده می باشد، اغلب داستان ها یعنی هفت داستان، روند انتقام جویی را دنبال کرده اند. و یک داستان روند آشتی جویی را و دو داستان نیز از این نظر خنثی بوده اند. تحلیل های بخش دوم نیز نشان می دهند که به جز در یک داستان، در سایر داستان ها زنان منفعل و منفک از مسأله جنگ بازنمایی شده اند که این امر می تواند حاکی از این ایده قالب باشد که جنگ را پدیده ای مردانه می داند که نیاز به شجاعت، شهامت و صلابت نفس دارد و زنان را آنقدر احساساتی و غیر منطقی که نمی توانند مناسبتی با جنگ داشته باشند. لذا ادبیات جنگ مذکر – محور بوده و نقش زنان در جنگ، حتی در پشت صحنه ها و زمان پس از جنگ نیز نادیده گرفته می شود.
سمیرا بامشکی تقی پورناماریان
داستان پردازی در «مثنوی معنوی» جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد. مثنوی به عنوان یک اثر تعلیمی سرشار از داستان ها و حکایات می باشد. هدف این رساله کشف و شناسایی ساز و کارهای سبک رواییِ مثنوی است که از این طریق می توان به ارائه الگوی سبک شناسی و فهرستی از امکانات روایی برای انواعی از داستان های کلاسیک فارسی دست یافت و زمینه ای برای خلق و ابداع شیوه های جدید فراهم آورد. برای رسیدن به این اهداف می بایست به بررسی و تحلیل این موارد پرداخت: طرح یا پیرنگ بندی داستان ها، سطوح روایی در مثنوی و ارتباط میان آن ها، نقش داستان های درونه ای، عوامل تداعیِ داستان ها، نقش راوی، روایت شنو، بررسی کانون سازی و بررسی عامل زمان در داستان ها. برای تحلیل این موارد از روش روایت شناسیِ اخیر یا معاصر استفاده شده که بیشتر شامل تئوریِ مطرح شده توسط نسل دوم روایت شناسان(روایت شناسیِ معاصر)- مانند ژنت و مفسران او مانند چتمن، ریمون-کنان، پرینس و فلودرنیک- می شود تا روش روایت شناسان قدیمی تر(روایت شناسی ساختگرا) مانند -تودورف، گریماس و بارت. اما در بسیاری از موضوعات، خود متنِ رواییِ مثنوی تئوری و الگویِ خاصی را به دست می داد؛ چنان که در فصول زیر نظریه ها کاملاً از خود متن برگرفته شده است: فصولِ ارتباط زمانی میان داستان و روایت(بررسی انواع روایت آینده نگر)، نقش داستان های درونه ای، بررسی عوامل تداعی و طرح. نتیجه به دست آمده این است که روایتگریِ مولوی در جهت اهداف عرفانی و اخلاقی مورد نظر اوست و این هدفمندی در تمامی ابعاد و مقوله های روایت تاثیر می گذارد و شیوه روایت مولوی را خاص و متمایز کرده است
فرزانه کمیلی محمد تقوی
داستان های عامیانه بازگوکننده ی آرزوها ، اعتقادات و پیشینه فرهنگی مردم هستند. در این پژوهش داستان های عامیانه کردستان بر مبنای مجموعه های چاپ شده شامل (افسانه ها و متل های کردی. افسانه ها، نمایش نامه ها و بازی های کردی. افسانه های کردی) و داستان های عامیانه خراسان جنوبی(روزی بود، روزگاری بود. کلاغ و سیب. افسانه های خراسان جنوبی) از حیث عناصر داستانی بررسی می شود و الگوهای افسانه پردازی و ارتباط میان عناصر داستانی به کار رفته در افسانه ها با شرایط محیطی و فرهنگی این مناطق تعیین می گردد. در این پژوهش پس از طبقه بندی داستان های عامیانه کردستان و خراسان جنوبی به تفاوت های دو گروه داستانی از حیث شخصیت ها، حوادث، درونمایه ها و ... اشاره می شود و نسبت این تفاوت ها با عناصر قومی و محیطی سنجیده و بیان می شود.
فاطمه شریعتی محمد رضا پهلوان نژاد
در این تحقیق به بررسی ساخت کلان یا چارچوب فکری داستان بیژن و منیژه شاهنامه فردوسی براساس الگوی لباو و والتسکی(1967) پرداخته شده است. داستان بیژن و منیژه شامل ده روایت کوچک است که هر کدام از آنها توجیه کننده ضرورت وجود دیگری است. این روایت بر زیر بخش های عمده الگوی فوق که شامل مقدمه، روند و پایان بندی است، انطباق داده شده است. در این داستان مقدمه از دو روایت«رفتن گروهی از آرمانیان به درگاه کیخسرو» و«رفتن گرگین و بیژن و آرمان شهر برای نبرد با گرازان» تشکیل شده است. روند از یک روایت«آشنایی بیژن و منیژه» که در داخل آن پنج روایت «دیدار بیژن و منیژه»، «بازگشتن گرگین میلاد تنها به ایران و پرسیدن شاه و گیو از روزگار بیژن»، « فاش شدن حضور بیژن در کاخ منیژه»، «کمک خواستن شاه از رستم» و «رفتن رستم به توران در لباس بازرگانان» روند سازی شده اند. پایان بندی از سه روایت «حمله رستم و بیژن به کاخ افراسیاب و شکست او» ، « بازگشت سپاه ایران» و « ازدواج بیژن و منیژه» تشکیل شده است و باعث یکپارچگی داستان های متوالی شاهنامه می شوند. این گونه طرح بندی، از کلیت الگو پیروی می کند، ولی در موارد جزئی تر دارای تفاوت هایی است که عبارتند از: الف) دارا بودن پیشدرامد؛ ب) نحوه و محل ارزیابی. در نهایت، کلیه بندهای موجود در خدمت نقش اصلی«ارجاعی»و «ارزیابی» هستند که لباو و والتسکی معرفی کرده اند.
محمد تقوی جواد میرمحمدصادقی
هدف این تحقیق تعیین عوامل موثر براثربخشی دوره های آموزش کشاورزی برگزار شده در شرکتهای تعاونی کشاورزی استان اصفهان می باشد. تحقیق حاضر از جمله تحقیقات کاربردی است و تحلیل آن از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این تحقیق به دو گروه آموزشگران و فراگیران شرکت کننده در دوره های آموزشی برگزار شده از سوی اداره کل تعاون استان اصفهان درسه گرایش تعاونی های فعال دامداری، زراعت و باغبانی، تقسیم شده اند. جهت تعیین حجم نمونه ها از جامعه فراگیران از فرمول کوکران استفاده شد که از میان 975 نفر جامعه آماری فراگیران تعداد 150 نفر انتخاب شدند. این فراگیران نمونه بین فراگیران دامداری، زراعت و باغبانی به نسبت تعداد آنها در جامعه آماری توزیع گردید. برای تعیین حجم نمونه از جامعه آموزشگران، به این دلیل که دسترسی به تمامی آموزشگرانی که با اداره کل تعاون استان همکاری داشتند ممکن نبود، سعی شد که با کلیه آموزشگرانی که دسترسی به آنها میسر بود تماس گرفته شده و اطلاعات جمع آوری گردد که عملا تعداد آموزشگران 35 نفر را شامل گردید. نتایج نشان داد که میزان اثربخشی دوره های مختلف آموزشی از دیدگاه فراگیران و همچنین از دیدگاه آموزشگران با یکدیگر متفاوت است. همچنین ازنظر آموزشگران اثربخشی دوره آموزشی زراعت در شهرستانهای مختلف با یکدیگر متفاوت می باشد اما از نظر آموزشگران اثربخشی دوره های دامداری و باغبانی در شهرستانهای مختلف با یکدیگر تفاوت دارد. در مجموع آموزشها ازنظرفراگیران نسبت به آموزشگران، اثربخش تربوده است.
مریم ظریف محمد تقوی
چکیده استقبال جهانی از رمان های بادبادک باز و هزار خورشید تابان اثر خالد حسینی رمان نویس افغانستانی این پندار را به وجود آورد که واقعیت های تاریخی -اجتماعی نهفته در بطن این آثار، به همراه تبلیغات گسترده و کنجکاوی مردم دنیا در مورد افغانستان، باعث شهرت آن ها بوده است و نه قابلیت های ادبی و داستانی و ویژگی های هنری آن. از آن جا که تجزیه و تحلیل عناصر داستانی و نشان دادن انسجام و هم آهنگی میان عناصر یا نبود این ویژگی ها می تواند به ارزیابی بهتر آثار کمک کند. در این پژوهش پس از اشاره ای به تاریخچ? داستان های تاریخی و اجتماعی در افغانستان، رمان های خالد حسینی از نظر نشان دادن تحولات اجتماعی و تاریخی سرزمین افغانستان بررسی و سپس به عناصر داستانی و کم و کیف آنها پرداخته شده است. بررسی عناصر داستانی عمده چون درونمایه، شخصیّت پردازی، حقیقت مانندی، پیرنگ و توصیف در آثار خالد حسینی حاکی از آن است که این نویسنده در زمین? گزینش زاوی? دید مناسب، آفرینش و پرداخت شخصیّت های قابل قبول، پروردن درون مایه، پی ریزی منطقی منظم طرح، استفاده از توصیف های عمیق و استعاری و به کار بستن دیگر معیار های داستان نویسی جدید مهارت داشته است. پس از مقایس? بادبادک باز و هزار خورشید تابان نیز روشن شد که رمان بادبادک باز از نظر نحو? ارائ? درون مایه، پرداخت شخصیّت ها و پیرنگ نسبت به هزار خورشید تابان برتری دارد. این پژوهش نشان می دهد که شهرت بادبادک بازصرفاً به دلیل هماهنگی داستان با حوادث تاریخی و سیاسی در افغانستان یا تبلیغات رسانه ای در مورد آن نبوده، بلکه ظرفیت های نهفته در عناصر داستانی این رمان ها نیز در موفقیت آن نقش پررنگی داشته است.
سید ابراهیم بازوبندی عبدالله رادمرد
نثر عرفانی به منظور بیان تعالیم طریقت و تسهیل در روشنگری مفاهیم حقیقت، از استشهاد شعری، در کلام خود استفاده فراوان کرده است. اشعار مولوی به دلیل برخورداری از برجستگی لفظی و معنایی، مورد توجَه عارفان و به ویژه نویسندگان متون عرفانی بوده است. در این پایان نامه، به منظور نشان دادن کمّ و کیف بهره گیری این نویسندگان و میزان تأثیرپذیری آنان از مثنوی و مشی عرفانی مولوی، پس از شناسایی متون عمده عرفانی تا قرن دهم، به استشهاد متون مورد نظر از اشعار مولوی پرداخته و کارکردها و ارتباط آن ها را با متن و بافت موقعیتی آن مورد مطالعه و بررسی قرار داده ایم. نتایجی که از این بررسی حاصل آمده حاکی از اندیشه های مولوی در تفکّر عرفانی جریان های پس از وی بوده است. این پژوهش مشتمل بر پنج فصل: مفاهیم، تعاریف و کلیَات، تحلیل کاربرد ابیات استشهادی مولوی در متون نثر، ابیات استشهادی مولوی در متون نثر عرفانی تا قرن دهم، تحلیل آماری و تدوین جداول و نمودارها و نتیجه گیری نهایی می باشد.
مظاهر معین الدینی علیرضا ریاحی بختیاری
اطلاعات کمی از توزیع و منشاء ترکیبات pah و آلکان های نرمال همراه با ذرات تنفسی، علی رغم اهمیت شان در فهم و مدلسازی رفتار و سرنوشت ترکیبات شیمیایی در اتمسفر، در نیمرخ عمودی جو وجود دارد. بعلاوه این ترکیبات تاثیر معنی داری بر سلامتی دارند. نیمرخ عمودی غلظت، منشاء ترکیبات pah و آلکان های نرمال همراه با ذرات تنفسی و ارزیابی خطر بر سلامت ترکیبات pah در شهر تهران بررسی شد. 155 نمونه در فصول پاییز و زمستان سال 1390 در چهار طبقه ارتفاعی 10، 100، 200 و 300 متری از ذرات تنفسی نمونه برداری شد. فراوانترین ترکیبات pah دو و سه حلقه ای ها و برای آلکان های نرمال ترکیبات 16n-c و 18n-c بودند. نتایج شناسایی منشاء ترکیبات pah و آلکان های نرمال از روش های تحلیل عاملی و نسبت های تشخیصی تطابق داشته و از سوی دیگر تحلیل عاملی مکمل آنها در تعیین منشاء ترکیبات بود. نتایج آنها نشان داد که بیشترین مشارکت در انتشار ترکیبات pah و آلکان های نرمال مربوط به منابع پایروژنیک بخصوص ترافیک می باشد. با کاربرد تجزیه به عامل های ماتریس مثبت (pmf) پنج منبع برای ترکیبات pah شناسایی شد که عبارتند از گازوئیل (3/56 درصد از کل ترکیبات pah)، بنزین (5/15 درصد)، سوزاندن زی توده (13 درصد)، صنایع (2/9 درصد) ذرات با منشاء جاده ای (0/6 درصد). همچنین، چهار منبع برای ترکیبات آلکان های نرمال شناسایی شد که عبارتند از منابع پایروژنیک (65 درصد از مجموع آلکان های نرمال)، مخلوطی از سوزاندن زی توده و منابع پایروژنیک (15 درصد)، مخلوطی از منابع بیوژنیک و سوخت-های فسیلی (5/11 درصد) و منابع بیوژنیک (5/8 درصد). مشارکت جرمی منابع در هر جهت باد و وابستگی جهتی با استفاده از نتایج تحلیل pmf تخمین زده شدند. نیمرخ عمودی منابع نشان داد که عامل های بنزین و ذرات با منشاء جاده ای مربوط به ترکیبات pah و عامل مخلوطی از منابع بیوژنیک و سوخت های فسیلی مربوط به آلکان های نرمال بیشتر مربوط به منابع انتشار محلی می باشد. مقدار bappeq بالاتر از استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست بوده و نمی توان اثرات منفی مجموع ترکیبات pah را نادیده گرفت.
محمد تقوی فرانک حسین زاده سلجوقی
تحلیل پوششی داده ها، ابزاری برای ارزیابی عملکرد واحدهای تصمیم گیری است. در مدل های تحلیل پوششی داده ها هر مدل دارای یک مرز تولید است. در ارزیابی عملکرد، شناخت مرزها اطلاعات مفدی را برای تصمیم گیرنده خواهد داشت. مرزها مهمترین معیار برای ارزیابی عملکرد واحدهای تصمیم گیری است. شناخت مرزها در مدل های تحلیل پوششی داده ها سبب می شود تا تصمیم گیرنده پیشنهادی برای بهبودبخشی واحدهای ناکارا ارائه دهد. با استفاده از نوع مرز می توان اطلاعاتی در باره مجموعه امکان تولید سیستم تحت ارزیابی بدست آورد. در تشکیل هر مرز عواملی روی ساختار مرز تاثیرمی گذارد. اصول موضوعه مدل های تحلیل پوششی داده ها یکی از عواملی است که که بر ساختار هر مرز تاثیر می گذارد. مرز کارایی مرزی است که هر واحد تصمیم گیرنده روی آن در بهترین حالت تولید خود قرار دارد. در مقابل مرزکارایی، مرز ناکارایی تعریف می شود که ناکاراترین واحدهای تصمیم گیری روی مرز ناکارایی قرار دارند. مرزهای کارایی قابلیت جابجایی دارند که در تحلیل حساسیت مرزها به تفصیل به آن می پردازیم. مرزها می توانند روی انواع پوسته ها تشکیل شوند. برای این منظور، نحوه ارزیابی کارایی واحدهای تصمیم گیری را روی پوسته محدب تشریح می نماییم. معیاری جدید برای ارزیابی کارایی واحدهای تصمیم گیری معرفی می کنیم که مرز تشکیل شده با این معیار، شبیه مرز تشکیل شده روی پوسته محدب واحدهای تصمیم گیری است. در این تحقیق، ابتدا اصول موضوعه مدل های تحلیل پوششی داده ها را بر ساختار هر مرز بررسی می نماییم. با استفاده از دو اصل، اصل شمول و اصل کوچکترین فضا، مدلی جدید به نام مدل پوسته نامحدب را پیشنهاد می دهیم. سپس نحوه ارزیابی کارایی در پوسته محدب واحدهای تصمیم گیری را شرح می دهیم. هم چنین روشی برای نحوه ارزیابی کارایی داده های بازه ای با استفاده از مرزهای کارایی و ناکارایی ارائه می نماییم. در ادامه به بررسی پایایی مدل های تحلیل پوششی داده ها نسبت به انتقال آفین داده ها می پردازیم. در پایان کاربردهای مرزها را معرفی می نماییم.
فهیمه نصیرایی محمد تقوی
انسان و انسان شناسی یکی از بنیادی ترین مباحث عرفان است که عرفا را در یافتن راه سعادت آدمی و سلوک سریع تر او به قرب الهی یاری می کند. در این میان عرفا به فرشته شناسی و ذکر مسائلی مانند رابطه فرشته و انسان نیز عنایت داشته اند. در این پژوهش اوصاف فرشتگان و رابطة فرشته و انسان در مثنوی مولانا و دیوان حافظ مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است تا دیدگاه این دو شاعر عارف دربارة انسان روشن تر شود. تحقیق حاضر نشان می دهد اگرچه هر دو شاعر با اتکا به منابع دینی و عرفانی پیش از خود تعابیر و مفاهیم مرتبط با فرشتگان را به کار بردهاند و به ارزش گذاری در این زمینه پرداختهاند اما تفاوتهایی در خصوص نسبت فرشته با انسان و ضرورت کمال انسانی با یکدیگر داشته اند از جمله این که علی رغم آن که هر دو به اعتبار و جایگاه انسان در پیشگاه الهی به برتری مقام انسانی اذعان می کنند، حافظ انسان عادی و نه انسان آرمانی و کامل را فراتر از فرشته می داند و مولانا او را کمتر از فرشته می شمارد.
فرناز جبروتی راد محمد تقوی
در برابر ظهور تجدد عدّه ای متأثر از آن به طرد سنت ها و مذهب برخاستند. عده ای در کنار احساس نیاز به تغییر،?به سنت ها و مذهب خود نیز پایبند ماندند و گروهی به شدت در برابر تجدد ایستادند. در این تحقیق ما بر آنیم که موضع دو تن از نویسندگان معاصر یعنی صادق هدایت و جلال آل احمد را در برابر تجددخواهی و پایبندی به سنت ها و مذهب مشخص کنیم و به بیان شباهت ها و تفاوت های دیدگاه ایشان در این خصوص بپردازیم. ازنظر هدف این تحقیق، تحقیقی بنیادی، از جهت ماهیت و روش، تحقیق هم بستگی یا همخوانی و ازلحاظ فضای انجام کار تحقیقی کتاب خانه ای محسوب می شود. پس از مقدمه، بیان مفاهیم و اصطلاحات، هدف، پیشینه و روش تحقیق فصل اول شامل پیشینه ی مختصری از تجددطلبی در ایران، علل ناکامی تجددطلبان و بیان مولفه های جامعه ی سنتی و متجدد می باشد. فصل دوم پنج اثر داستانی هدایت، از منظر تطابق با مولفه های سنت و تجدد بررسی می گردد. فصل سوم به بررسی رویکرد تجدد و سنت در پنج اثر داستانی آل احمد، پرداخته شده است. فصل آخر شامل تفاوت ها و شباهت های دیدگاه این دو نویسنده در خصوص تجددطلبی و سنت خواهی می باشد. هدایت با مشاهده ی پیشرفت و تمدن غرب خواهان حذف و کنار نهادن سنت ها و مذهب به عنوان دو عامل بازدارنده ی تجدد در ایران بود. آل احمد به موازات تجددخواهی به دنبال حفظ ارزش های بومی و مذهبی مردم بود و می خواست با ظهور تجدد مردم ریشه های فرهنگی و دینی خود را از یاد نبرند و در اثر شتاب زدگی مقلد صرف محصولات، فرهنگ و تجدد غرب نباشند.
هاشم صادقی محسن آباد محمود فتوحی رودمعجنی
همزمان با انقلاب مشروطه و رشد آگاهی¬های نوین حاصل از آن، زمینه برای ایجاد نگرش و نگارش واقع-گرا فراهم شد. هدف این پژوهش آن است که زمینه¬های شکل¬گیری و روند تکوین رمان رئالیستی فارسی را طی سال¬های 1300 تا 1332 بررسی کند. به این منظور، ابتدا زمینه¬های شکل¬گیری رمان رئالیستی فارسی در تعامل با روزنامه¬نگاری و سفرنامه¬نویسی بررسی شده است. سپس تکوین رمان رئالیستی در دو ساحت محتوا و تکنیک¬های داستانی، بررسی شده و موانع واقع¬گرایی و حرکت تدریجی مولفه¬های داستانی به سمت عینیت نشان داده شده است. پس از بررسی مولفه¬های ساختاری، نسبت درونمایه آثار داستانی با تحولات اجتماعی و سیاسی، به بحث گذاشته¬ شده است. در این پژوهش، نشان داده¬ایم که هرچند رمان رئالیستی به¬عنوان ژانری نوپا از ادبیات غرب نشأت گرفته، اما شرایط شکل¬گیری و تکوین آن در بستر نظام ادبی فارسی فراهم شده است. رمان واقع¬گرا در تلاقی با نظام¬های نوشتاری مختلف، مانند سفرنامه¬نویسی، روزنامه¬نگاری و سنت ادبی کلاسیک، شکل گرفته و با الگوهای روایی آن¬ها درآمیخته است. محتوای رمان واقع¬گرا از همان ابتدای پیدایش، معطوف به مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه ایرانی بوده و علاوه بر بازتاب مسائل اجتماعی، گاه نقشی فعال در تعیین و ترویجِ مناسبات اجتماعی و سیاسی جدید، برعهده داشته است.
سرو رسا رفیع زاده محمد تقوی
در پژوهش حاضر مسائل زنان در ادبیات داستانی افغانستان با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی بررسی شده است. متون مورد مطالعه این پژوهش که با دقت از آثار سه دهه اخیر ادبیات داستانی افغانستان انتخاب شده اند و برجسته ترین آثاری هستند که بر محور مسائل زنان شکل گرفته اند، عبارت اند از دو داستان کوتاه و یک رمان از سه نویسنده زن و دو داستان کوتاه و یک رمان از سه نویسنده مرد که در دهه های ?? تا ?? نوشته شده اند. در این متون نقش و جایگاه اجتماعی زن افغانستانی و بازنمایی چهره وی در سه دهه در ادبیات داستانی فارسی، به شیوه تحلیل گفتمان بررسی شده و تفاوت هایی که در زبان و گفتمان میان نویسندگان زن و مرد وجود دارد، مشخص شده است. این متون با شیوه سه بعدی فرکلاف و در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی گردیده است.
نادر کریمیان محمد تقوی
این رساله پس از پیشگفتار و مقدّمه در تبیین رئوس ثمانیه به پنج بخش مجزا تقسیم شده و هر فصل آن حاوی مباحث و مطالبی است که نگارنده برای روشن کردن احوال و آثار یعقوب چرخی و گزارش رساله های فارسی وی بدان اهتمام داشته است:فصل اول: زندگینامه فصل دوم: سیرت و اندیشه ها فصل سوم: آثار و تألیفات فلصل چهارم: متن رساله ها فصل پنجم: تعلیقات و کتابنامه
بهروز حاجی محمد تقی ایمان پور
چکیده تاریخ ایران مملو از جنگ ها و نبردهایی است که شاهان و زمامداران این فلات برای بقای حکومت و دفاع از آن در برابر متجاوزان داخلی و خارجی و گاهی نیز برای تجاوز و دست یازیدن به سرزمین های مجاور،مبادرت نموده اند. برای غلبه و پیروزی بر دشمنان،ناگزیر به داشتن ارتشی کارآمد با جنگاورانی ورزیده همراه با تجهیزات و تسلیحات مجهزی بوده اند. پژوهش حاضر تلاش می کند آیین جنگ و جنگاوری و جنگ افزارهای ایران باستان را با تکیه بر شاهنامه ی فردوسی، مورد مطالعه و تدقیق قرار دهد و در ضمن اشاره به موارد مطرح شده در شاهنامه به مقایسه ی آن چه در کتب تاریخی آمده با اشارات فردوسی در شاهنامه بپردازد.
محمد تقوی علیرضا حسین نژاد دوین
چکیده ندارد.
الهام بادلو محمد تقوی
در این رساله در سه فصل مجزّا به بررسی دو مقوله مهمّ شخصیّت و شخصیّت پردازی در آثار علی محمّد افغانی می پردازیم . در فصل اوّل، تئوری های مربوط به شخصیّت وشخصّیت پردازی مطرح شده و پس از آن ضمن بیان زندگی و آثار افغانی و روش او در شخصیّت پردازی، هر یک از داستانها از منظر شخصیت پردازی مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. در تحلیل شخصیّت ها به طبقه اجتماعی ، سن ، ویژگی های ظاهری ، روحی و اخلاقی، پویا یا ایستا بودن شخصیت ها، درون گرایی یا برون گرایی و خوش بین یا بدبین بودن آنهاپرداخته شده است. در یک نگاه کلّی، بیشتر شخصیّت های داستانهای افغانی ، بی سواد و از طبقه ی پایین جامعه هستند. نویسنده در شخصیّت پردازی و در روند تحوّل شخصیّت ها ، با توجّه به نوع قهرمانان به خوبی از عهده کار برآمده است و ویژگی های بارز آنها را متناسب با واقعیّتهای اجتماعی تصویر کرده است.
احمدعلی اکبری محمد تقوی
موضوع پایان نامه، بررسی اصول تعلیم و تربیت صوفیانه براساس پنج اثرعرفان تعلیمی است؛ دراین پژوهش با مراجعه واستناد مکرربه پنج اثرمعتبر واساسی صوفیانه[خلاصۀ شرح تعرّف،اللُمع ـ فی التّصوّف،کشف المحجُوب،التّصفیه فی احوال المتصوّفه(صوفی نامه) ومصباح الهدایه ومفتاح الکفایه] به سه سؤال زیرپاسخ داده شده است : 1- مبانی، اصول و روش های تعلیم و تربیت صوفیانه چیست. 2- اهداف ومراحل تعلیم وتربیت صوفیانه چیست. 3- تعلیم و تربیت صوفیانه در مقایسه با تعلیم و تربیت اسلامی ودینی چه ویژگی هایی دارد . این پایان نامه پس ازتوضیح طرح پژوهش و تحقیق ، شامل سه فصل است : در فصل نخست، به تعلیم و تربیت و ارتباط آن با تصوّف پرداخته شده است . در فصل دوم، ودر پاسخ به سئوال نخست ـ که مفصل ترین ومهمترین بخش پایان نامه است ـ براساس یک طرح شناخته شدۀ علمی و دانشگاهی آموزه های تعلیمی تربیتی صوفیانه جمعاً ذیل چهل عنوان شامل هشت مبنا، هشت اصل و بیست و چهار روش تعلیمی تربیتی توصیف و تنظیم شده است. درفصل سوم، با ارائۀ نمودارها و جمع بندی مطالب به تحلیل مطالب و اهداف و مراحل تعلیم و تربیت صوفیانه پرداخته شده است ودرانتها، نتایج پژوهش با عنوان ویژگی های تعلیم و تربیت صوفیانه همراه با دو پیشنهاد جدید برای پژوهش بیشتردرموضوع تصوف آمده است .