نام پژوهشگر: پروین بابایی
پروین بابایی حسین صادقی
چکیده در این مطالعه از 1040 داده جنبش نیرومند ثبت شده توسط شبکه شتابنگاری ایران (ismn) که مربوط به 150 زلزله با بزرگی ممانی 5 و بیشتر از آن و عمق کانونی کمتر از42 کیلومتر می باشد، جهت بدست آوردن رابطه ای مناسب برای برآورد سریع بزرگی استفاده شده است. ما روش wu and teng (2004) را برای معرفی رابطه تجربی برآورد سریع بزرگی در ایران بکار گرفتیم که در آن از کمیتی به نام لرزش موثر کلی استفاده می شود. این کمیت از طریق انتگرال گیری زمانی مقادیر مطلق شتاب از شتابنگاشت ها در مدت دوام لرزش شدید بدست می آید. لرزش موثر کلی بواسطه یک رابطه کاهیدگی، متناسب با بزرگی ممانی و فاصله کانونی زلزله می باشد. ما ضرایب رابطه کاهیدگی تعریف شده را از طریق فرآیند برازش خطی چندگانه به روش حداقل مربعات محاسبه نمودیم. سپس تأثیر شرایط ساختگاه در این تحلیل لحاظ گردید. بدین ترتیب 892 داده از مجموع داده ها بر اساس میانگین سرعت موج برشی در 30 متر بالایی و نسبتهای طیفی h/v به دو گروه سنگ و خاک تقسیم شدند. همچنین ما با توجه به شرایط پیچیده زمینساختی ایران، امکان وجود روابط جداگانه را در مناطق مختلف لرزه زمینساختی برای برآورد بزرگی آزمودیم. بنابراین در چند مرحله، تقسیم بندی های متفاوتی بر روی داده های موجود بر اساس ویژگیهای لرزه زمینساختی در مناطق مختلف ایران انجام گردید. هرچند در نهایت یک رابطه برای برآورد سریع بزرگی در ایران بدون در نظر گرفتن شرایط ساختگاه و مشخصات لرزه زمینساختی از نظر آماری معنادار بود. مقادیر نتیجه شده از رابطه بدست آمده برای تعیین سریع بزرگی، سازگاری قابل قبولی با مقادیر بزرگی گزارش شده نشان داد.
کریم آزالی علمداری ارسلان دمیرچی
چکیده فرضیه و هدف: شامل بررسی اثر تمرینات هوازی و بی تمرینی بر عوامل خطر متابولیک، عملکرد حافظه و bdnf در مردان میان-سال غیرفعال بود. مواد و روش ها: تعداد 21 نفر آزمودنی سالم (سن: 78/4±34/56 سال، قد: 067/0±7/1 متر، وزن: 13/12±79/75 کیلوگرم و 76/2±78/25 کیلوگرم بر مترمربع) و 21 نفر آزمودنی داوطلب مبتلا به سندروم متابولیک (سن: 12/8±12/58 سال، قد: 068/0±72/1 متر، وزن: 46/12±81/84 کیلوگرم و 57/3±49/28 کیلوگرم بر مترمربع) به طور تصادفی در چهار گروه شامل سالم تمرین(he)، سالم کنترل(hc)، سندروم متابولیک تمرین(me) و سندروم متابولیک کنترل(mc) گنجانده شدند. گروه های me و he، پس از انجام شش هفته تمرین هوازی با شدت %70-60 از mhr، شش هفته بی تمرینی را تجربه کردند. درمراحل پیش آزمون، پایان تمرین و پس از بی تمرینی، آزمون های عملکرد حافظه کوتاه مدت و میان مدت و همچنین خون گیری(برای اندازه گیری میزان bdnf و انسولین سرم و مقدار گلوکز، tg و hdl پلاسما) انجام شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر با سطح اطمینان 05/0تحلیل شدند. یافته ها: در گروه me، به دنبال تمرین هوازی اکثر شاخص های خطر متابولیک بطور معنی داری بهبود یافت، ولی پس از دوره بی-تمرینی، دورکمر و مقدار قندخون ناشتا به سطوح اولیه برگشتند(05/0>p). تمرین در گروه he نیز باعث کاهش دور کمر و تری-گلیسرید شد که این اثرات نیز در دوره بی تمرینی ماندگار نبودند (05/0>p). امتیاز z کل سندروم متابولیک پس از تمرین در هر دو گروه کاهش معنی دار یافت، ولی پس از بی تمرینی، این کاهش هنوز در گروه he باقی بود(05/0>p). عملکرد حافظه کوتاه مدت و میان مدت فقط در گروه he در پاسخ به تمرین افزایش یافت (05/0>p). تمرین باعث افزایشbdnf پایه در گروه he و کاهش آن در گروه me شد که این اثرات نیز در دوره بی تمرینی محو شدند (05/0>p). نتیجه گیری: این یافته ها از آثار مثبت ارتقا و حفظ آمادگی بدنی بر سندروم متابولیک و عملکرد حافظه حمایت می کنند. واژگان کلیدی: تمرین هوازی، بی تمرینی، سندروم متابولیک، bdnf، عملکرد