نام پژوهشگر: رضا یاوریان
وفا رحیمی بختیار سجادی
abstract the present thesis seeks to critically read george orwell’s nineteen eighty-four and animal farm in the light of louis althusser’s thought and theory. the present thesis proceeds to examine and demonstrate althusser’s major concepts including ideological state apparatuses (isas), repressive state apparatuses (rsas), the structure, the subject, and ideological interpellation which respectively are elaborated. althusser believed that in the modern capitalist society the state uses isas and rsas as major apparatuses to maintain and reproduce their domination on the oppressed and unruling class of the society. through isas, individuals are transformed into subjects and uncritically accept their subjection to the subject whose power is exerted through the subjectification process. according to althusser ideologies are not false consciousness but the imaginary relationship of individuals to their real conditions of existence. for althusser ideologies have a material existence and are rooted in institutional rituals that reproduce them. in order to demonstrate a practical reading of concepts like ideological state apparatuses (isas), repressive state apparatuses (rsas), the structure, the subject, and ideological interpellation in terms of an althusserian approach the present study proceeded to apply them to orwell’s both novels which provide us to trace althusser’s ideas in application. ideological interpellation or the process of the subject formation as the dominant concept in the world of two novels is examined and discussed. at the same time ideological interpellation of the subjects by the isas is analyzed and explored. the state by ideology interpellates all the individuals into subjects except the bad subject.
اصغر کریمی فرد رضا دیداری
این رساله به موضوع "بحران هویت" در رمان "آبی ترین چشم" اثر خانم "تونی ماریسون"، بر اساس نظریات باختینی می پردازد. درابتدا موضوع "آیین گفتگویی" و نوع خاصی از شخصیت معروف به "قهرمانگی باختینی" را مورد بررسی قرار می دهد که خود به سه نوع قهرمان: قهرمان کارناوالی، قهرمان کرونوتوپیک، وقهرمان آرکیتک تانیک تقسیم می شود. هر قهرمان ویژگیهای مربوط به خود را داراست. سپس به سبک و ویژگیهای گفتگویی که خانم تونی ماریسون در شخصیت پردازی قهرمانان داستان، که می بایست بر اساس قهرمانگی باختینی باشد، می پردازد. مهمترین دغدغه رساله حاضر بررسی و تحلیل شباهت های موجود میان قهرمانان باختینی و قهرمانان ماریسونی می باشد. برخی از این شخصیت ها در مواجه با زندگی ومصائب آن موفق می باشند و برخی نه. قهرمانان موفق آنهایی هستند که می دانند کجا، کی، وبا چه کسانی ارتباط برقرار سازند که نمونه موفق آن در این داستان خانواده "مک تیر" و نمونه ناموفق آن خانواده "بریدلاو" می باشند. سرانجام رساله به گونه حقیقی "رابطه و ارتباطی" می پردازد که می بایست با در نظر گرفتن هویت افراد منجر به دوست داشتن و همبستگی گردد، نه دشمنی وخودکامگی.
رضوان لطافت رضا دیداری
the present paper offers a postcolonial reading of two of the best novels by v. s. naipaul – half a life and the mimic men – in five chapters. the focus of this research is on different notions of postcolonial criticism and their application on the two novels as discussed from homi bhabha’s and frantz fanons points of view. having introduced the life and literary career of v. s. naipaul in the first chapter, the thesis is followed with a survey of postcolonial criticism and concepts of ambivalence, mimicry, hybridity and marginality. in the third chapter of the thesis, naipaul’s novel half a life is studied from postcolonial perspective in which the situation of the main character willie is discussed as a colonial subject in the metropolitan london as he tries to mimic the culture of england but cannot associate with it that results in a sense of exile and alienation. chapter four deals with another novel, the mimic men, it has been tried to study ralph singh’s character as a politician and colonial subject living in a private hotel in london with special regard to the notions of mimicry, hybridity and marginality. ralph and brown engage in politics and in fanon’s terms, they are middle class bourgeoisie who try to nationalize their economy but, nationalization is only an illusion inaccessible under the colonial domination. this research analyzes how naipaul’s novels, the mimic men and half a life, show the clashing of the colonizing and the colonized cultures in different settings. when the heroes travel to london to continue their education they find london a disappointment. therefore, the formation of the identity is inseparable from ambivalence, hybridity, and mimicry which are the result of the effects of the opposing cultures on each other. ralph and willie are both the marginalized subjects in their colonized hometowns and the new brave world of england also brings nothing for them but a sense of exile and alienation. moreover, they are placed in a third space which is not totally the white culture nor totally their own. in fact, in-betweenness is a main problem for both of them. they cannot find a proper place as home and all places they travel to are important in their identity-formation processes. these exiled characters escape the disorder they feel in their country and by mimicking the dominant culture they want to be like the colonizer. but their mimicry is only a partial resemblance to that culture and there would be a mockery in their mimicry. by using english language as the representative of the dominant culture they try to mimic the colonizing culture. willie, in his compositions tries to give himself an english identity and pretends that he is a canadian boy who is ashamed of his own culture. when they travel to london, it is for both of them a place of great and final disorder and chaos.
ندا رایفی پور رضا یاوریان
این مطالعه به بررسی عوامل روانشناختی کریستوادردو رمان دوربس لسینگ،فرزندبنجم و بن دردنیای واقعی می بردازد.موفقیت یا شکست کاراکترهادر تکمیل شکست تتیزی یه کمک بدر وهم از مهم ترین دغدغه محقق می باشد.به بررسی تحلیل روانشناختی تمامی کاراکترها خصوصا بن برداخته و به دنبال نشانه هایی از جامعه شیشه ای کریستوا می باشد.
بهاره شجاعان رضا یاوریان
این تحقیق سعی دارد رمان های "خانه ای برای آقای بیزواز" و"مشت ومالچی عارف" را از دیدگاه پسااستعماری بررسی کند. در این راستا سعی بر این بوده تا در این دو رمان مفاهیم پسااستعماری مانند کلیشه و قالب، تقلید،دمدمی مزاجی، مفاهیم دو پهلوو متناقض، ظهور نژادهای دو رگه و غیره به کمک تئوری های هومی بابا شناسایی شوند. بابا بر این باور است که در تعامل مستعمر و استعمارگر، هر دو فرهنگ تغییر کرده و هیچ کدام نمیتوانند ادعا کنند که ثابت ،خالص و دست نخورده باقی مانده اند. در فرآیند تعامل، هم هویت مستعمر و هم هویت استعمارگر دچار تغییرات بسیار می شوند. استعمارگر، مستعمر را در قالبی خاص جای داده و از او به عنوان وجودی پست و بی فکر یاد می کند. این دیدگاه و تصور در افراد تحت سلطه نهادینه شده و باعث می شود از استعمارگر به عنوان وجودی برتر و پیچیده تر یاد کند. با این تصور که فرهنگ استعمارگر غنی تر وقوی تر است، مستعمر تحت سلطه سعی بر تقلید آن می کند که حاصل آن نه یک نسخه ی دقیق و کامل، بلکه تقلیدی مسخره آمیز است که باعث ایجاد شکاف هایی در سلطه ی استعمارگر می شود. در این کنش کتقابل، نه تنها هویت مستعمر، بلکه هویت استعمارگر هم تغییر می یابد. شخصیت های این دو رمان اثر نایپل، هندی های مهاجری هستند که در مستعمره ترینیداد که جامعه ای متشکل از نژادهای متعدد و متفاوت است، زندگی می کنند. به کمک تئوری های ذکر شده، چگونگی تغییر شخصیت، مذهب، تحصیلات، رسوم و غیره شخصیت های داستان به دلیل زندگی در چنین جامعه ناهمگنی،ثابت می شود. با تغییر نسل، باورها به فرهنگ اصلی کم رنگ شده و در قدرت استعمارگر غرق می شوند. شخصیتهای رمان ها هنگام مواجهه با فرهنگ استعمارگر، شخصیت خود را تغییر داده و به چیزی که استعمارگر می خواهد تبدیل می شوند. به علاوه، در طول رمان ها، شخصیت ها در نتیجه تجربه غربت و زندگی در جامعه ای متشکل از مخلوطی از فرهنگ ها، خصوصیات اخلاقی متناقض پیدا می کنند. این تناقض منجر به ایجاد حس دوگانه ای در آنها میشود؛ جذب فرهنگ استعمارگر شدن و در عین حال متنفر و منزجر بودن از آن.
فروغ صحابی رضا یاوریان
در این تحقیق مفاهیم هویت و جنسیت در رمان شبهای سیرک اثر انجلا کارتر در پرتو نظریه جودیت باتلر مورد بررسی قرار گرفته اند. بنا بر نظریه باتلر جنسیت و هویت یک فرد مفاهیمی "نمایشی"هستند. به عبارت دیگر این دو مفهوم به طور ساختگی از طریق بیان هنجارها شکل گرفته اند. بنابر این این مفاهیم می توانند در هم شکسته شوند و چنان بازسازی شوند که متناسب با نیازهای هر فرد باشند. در رمان شبهای سیرک اثر انجلا کارتر به نظر می رسد که شخصیتهای مونث داستان نقشهای سنتی دیکته شده توسط جامعه مرد سالار را به چالش می کشند. از این طریق انها هنجارهای مربوط به جنس مخالف را که در اجتماع پذیرفته شده اند مورد پرسش قرار داده و از این راه جنسیت و نقش جنسیتی خود را تعریف می کنند. برای اثبات این موضوع محقق ترفندهای به کار گرفته شده در رمان را که ماهیت ناپایدار و "نمایشی" بودن مقوله های جنسیتی را اثبات می کنند اشکا می کند. در مورد مفهوم هویت محقق روشهایی را که از ان طریق شخصیت های اصلی رمان شبهای سیرک صرفنظر از نیروهای جبری دنیای خارج هویت خود خواسته را مطالبه می کنند مورد بررسی قرار می دهد. وی این کار را از طریق نشان دادن روند تغییرات درونی در وجود شخصیت های اصلی داستان انجام می دهد. این موضوع نشان می دهد که چگونه انجلا کارتر درجه ای از فردیت را برای اشخاص در شکل دادن به هویتشان قائل است.
هما سادات موسوی رضا یاوریان
the present study has tried to accomplish an analysis of margaret atwood’s novels oryx and crake, and the year of the flood in the light of posthuman and cyborg theories. considering posthumanism as a critical reading of some notions of humanism focus of which in this thesis has been identity, new definitions for humanity and human identity are formed. haraway’s cyborg, as one possible new figure of human being, constructed from cybernetic and organic parts has a significant role in the definition of the new identity. this study starts from the deconstruction of the unified ‘i’ of humanism, emergence of cyborgs and consequently cyborg identity. the presence of cyborg figure also challenges the hierarchy of the maker and the made which has also been elaborated on in the thesis. moreover, the old definitions of humanity, family, and even love are giving their place to the new ones, matching the new era. questioning the notions of birth, death, family, love, and procreation, and considering them as historical rather than natural, the novels present new possibilities and forms for these pre-supposed constructions. with haraway’s cyborg figure, challenging humanism’s definition of human being and the unified ‘i’ that has existed since, the long-lived conventions of origin story has also been changed. being constructed from the beginning, cyborg seeks a separate path from the idea of human’s natural phenomena in which human being evolves through natural selection. the thesis has tried to present the formation of the cyborg identity which mixes up the separation between natural and unnatural, made and born. it has also tried to present how the creation of cyborg and cyborg identity challenges the myths of origin, birth, and death. furthermore, who or what counts as family has been redefined in relation with the cyborgs, weakening the myth of heterosexual couples and family, and questioning the notion of love.
مینو جوان مولایی رضا یاوریان
این پایان نامه، بررسی دو رمان مردم جولای و پیک آپ اثر نادین گوردیمر بنابر نظریات پسا استعماری هومی بابا پیوندخوردگی، محاکات و در آستانه بودن می باشد. از اهداف مهم این نظریات، هویت دوگانه و پیوندخوردگی را می توان نام برد. نادین گوردیمر، نویسنده معاصر آفریقای جنوبی است و برنده جایزه هایی چون جایزه نوبل در سال 1991 برای مردم جولای می باشد. نام او در دائره المعارف های ادبی مهم قرار دارد. سبک منحصر بفرد او، بررسی خاص درون مایه های قراردادی مانند عشق، تاریخ و متن های سیاسی فرهنگی فرصت مناسبی برای انجام تحقیقات متعدد و فهم بیشتر آثار او را فراهم می کند. پژوهش پیش رو، بنابر نظریات بابا تلاش می کند تا هویت فرد را در رابطه با رویارویی اتفاقات جدید که باعث پدید آمدن هویت های جدید که خود پدیده ای در حال وقوع می باشد را مورد تحقیق قرار دهد همچنین روند ساختن هویت جدید از چنان ظرفیتی برخوردار است که باعث می شود فرد جدید تولید کند که این باز تولید معنای فرهنگی به فرد کمک می کند تا در محیط جدید زندگی کند. شخصیت های مارین و پیشخدمت سیاه او، جولای، در مردم جولای به عنوان مهاجر سعی می کنند که تحت تاثیر فرهنگ جدیدی باشند و معیار های آن را محاکات کنند. محاکات جولای از ارزش های جدید، هویت دو گانه او و ذهنیت او را آشکار می کند و همچنین قدرت و هویت مارین را به عنوان ارباب و زنی آزادی خواه مورد بازبینی قرار می دهد. هر دو نفر در شرایط آستانه بودن هویت های جدیدی را بازتولید می کنند. شخصیت های اصلی در پیک آپ در رویارویی با فرهنگی نو با توجه به معیارهای جدید زندگی تازه ای را تجربه می کنند. با وجود تلاش برای محاکات ارزش های نو یکی از شخصیت ها در شرایط آستانه بودن توان بازتولید هویت جدید بر اساس فردیت و ذهن گرایی خود را ندارد. در حالی که دیگری با کمک باز تولید معنای فرهنگی جدید قادر به این امر می باشد.
رضا یاوریان محمدرضا کاوسی
بلندمازو یکی از ارزشمندترین درختان صنعتی جنگل¬های شمال کشور بود. بیماری زغالی در سال¬های اخیر منجر به زوال تدریجی و مرگ تعداد زیادی از درختان بلندمازو در جنگل¬های شمال کشور خصوصاً شرق هیرکانی شده است. نمونه¬برداری از پارک جنگلی قرق واقع استان گلستان بصورت کاملاً تصادفی انجام گرفت. پس از جداسازی و خالص سازی قارچ¬ها، بر اساس اطلاعات مندرج در کلید شناسایی گونه¬های جنس biscogniauxia، قارچ عامل بیماری زغالی در بلوط بلندمازو تشخــیص داده شـد. سـرانجام تاثیـر سه گـونه قــارچـی trichoderma aviride، t. atroviride و t. koningii روی رشد عامل بیماری زغالی بلندمازو در شرایط کشت درون شیشه¬ای با استفاده از دو روش کشت متقابل و تاثیر مواد فرار مورد بررسی قرار گرفت. هر سه گونه trichoderma استفاده شده در آزمون کشت متقابل و تاثیر مواد فرار، دارای تاثیری مثبت در بازدارندگی از رشد قارچ بیمارگر است. همچنین اثر غلظت¬های مختلف قارچ¬کش¬های اکسی کلراید مس، پروپیکونازول، کاربندازیم و متالاکسیل (مانکوزب) بر قارچ عامل بیماری زغالی درختان بلندمازو در شرایط کشت درون شیشه¬ای بررسی گردید. نتایج نشان داد قارچ¬کش پروپیکونازول در غلظت¬های50 و 100 پی پی ام و کاربندازیم با غلظت 100 پی پی ام بیش ترین درصد بازدارندگی (100%) را در بین غلظت¬های قارچ¬کش¬ها داشته است و بعد از این دو غلظت، پروپیکونازول 10 پی پی ام (87/2%) و کاربندازیم 50 و 10 پی پی ام بیش ترین بازدارندگی را در میان قارچ¬کش¬ها و غلظت-های آن ها داشتند (به ترتیب %86/25 و %81/45). قارچ¬کش¬های متالاکسیل، کوپراکسی کلراید تفاوت معناداری با شاهد نشان نداند بدین معنی که این دو قارچکش نتوانسته¬اند در غلظت¬های مورد استفاده بر رشد قارچ عامل بیماری زغالی تاثیر داشته باشند.