نام پژوهشگر: سید عبدالهادی دانشپور
احسان پارس نیا سید عبدالهادی دانشپور
کیفیت محیط شهری به عنوان یک متغیر پنهان به طور مستقیم قابل سنجش نیست و در پیوند با متغیرهای مشاهده شده قابل استنباط است. شناخت و لحاظ نمودن تمامی عوامل موثر در برنامه ریزی کیفیت در محیط شهری نیازمند تصویر جامع و اطلاعاتی دقیق از عملکرد اجزای مختلف آن می باشد. این شناخت می تواند در انتزاع کامل، عینیت کامل و یا ترکیبی از این دو باشد. نگاشت به عنوان یک ابزار شناختی و تحلیلی موثرتر از محیط شهری از طریق شناسائی مراکز فعالیت، منابع و فعالیت های شهری، می تواند توسعه تصویر بصری ساده و نقشه از مفهوم کیفیت در محیط شهری را فراهم نماید و ادراک واقعیت محیط شهری را مبتنی بر پدیده شناسی پست مدرن در برنامه ریزی شهری فراهم کند. پژوهش حاضر به تشریح بدنه تئوری چیستی کیفیت در محیط شهری و نگاشت آن در برنامه ریزی شهری با استفاده از ظرفیت های برنامه ریزی منبعث از ارزش های محیطی و ذهنی ساکنان از محیط شهری است. نگاه برنامه ریزی در این پژوهش بیشتر نزدیک به پارادایم انسان محوری و محیط شهری برای انسان در در عرض و طول زمان است. از این رو به شناسائی مکان های ویژه و مولفه های موثر در کیفیت محیط شهری ارگ مشهد و لحاظ داشتن تصویری اختلاطی از چشم اندازهای ساکنان در برنامه ریزی شهری برآمده است. سنجش مکانی ارزش های ذهنی و کیفی شهروندان از محیط با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی با ابزار پرسشنامه و مصاحبه انجام شده است. داده های جمع آوری شده در نمونه ها از طریق روش درون یابی با تعریف خطوط شکست در هریک از مولفه های اصلی به محدوده مطالعاتی تعمیم داده شده و لایه های اطلاعاتی مربوط به هر یک از معیارهای اصلی سازنده کیفیت در محیط شهری ارگ در سیستم اطلاعات مکانی از طریق تحلیل های فضائی تولید و به روش فازی با یکدیگر ترکیب شده است. مولفه های فازی از طریق رگرسیون خطی از ضریب اهمیت اختصاص یافته توسط هر فرد و استفاده از اطلاعات حاصل از آنها تعیین گردیده است. نتایج این واکاوی در سه سطح واحد مسکونی، واحد همسایگی و محله در محدوده ارگ ارائه شده است. در ادامه یک مدل مفهومی از نگاشت کیفیت در محیط شهری ارگ و مدل تحلیلی این فرآیند ارائه شده است و به منظور ارتقای کیفیت محیطی راهکارهای ارتقاء کیفیت محیطی و برنامه ریزی موضوعی در هر یک از جزء معیارهای سازنده کیفیت در محیط شهری ارگ بر اساس میزان اهمیت معیارها از منظر ساکنین تدوین شده است.
مرجان اشراقی سید عبدالهادی دانشپور
از جمله معضلات شهری که بیشتر شهرها با آن درگیر هستند، از رونق افتادگی و فرسودگی هسته اولیه بخش های قدیمی شهرها است. با توجه به آسیب پذیری بالای این بافت ها؛ مداخله در آن در قالب طرح های توسعه شهری، نیازمند دقت و ظرافت های خاصی است که حفظ کیفیت های محیطی را در طول پروسه طولانی اجرای پروژه های شهری مد نظر قرار گیرد. از آن جا که ویژگی های کالبدی – فضایی محیط مصنوع نقش مهمی در وقوع و بروز رفتارهای نابهنجار و جرایم دارد؛ لذا امنیت یکی از اصلی ترین شاخص های کیفیت محیطی محسوب می شود . محله چهار باغ واقع در بافت مرکزی شهر مشهد, به عنوان بافتی انتقالی و در حال گذار از شکل فرسوده به بافتی نوساز، از جمله مناطقی است که با اجرای گسترده طرح های نوسازی ، بهسازی روبرو و در عین حال به شدت مورد استفاده شهروندان و زائران امام رضا(ع) قرار دارد. از این رو با چالش های خاصی رو به رو است. در این رساله به بررسی "مولفه احساس امنیت با تاکید بر ویژگی های کالبدی و فضایی" در این محدوده، به منظور پاسخگویی به نیاز های مخاطبین در عین اجرای طرح پرداخته شده است. با توجه به کاربردی بودن نتایج این پژوهش جهت استفاده در حوزه ای شهری مشابه، روش تحقیق استفاده شده، توصیفی و از نوع مطالعه موردی با روش پیمایشی است که از طریق جمع آوری داده های مورد نیاز با استفاده از ابزارهای مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه از تحلیل های کمی بهره گیری شده است و در نهایت ارزیابی این داده ها با استفاده از آزمون نسبت z ، t- استودنت یک نمونه ای، آزمون آنالیز واریانس یک طرفه (anova ) و همچنین آزمون مقایسه جفت میانگین های تیماری دانکن به منظور پاسخ و تصمیم گیری در رابطه با فرضیات تحقیق و تعمیم آن ها به جامعه مورد مطالعه استفاده شده است. در نهایت مطابق با یافته های این پژوهش بین مولفه های مختلف مکانی مورد بررسی این تحقیق در ایجاد احساس امنیت فضایی رابطه ای معنا دار به شرح بررسی های فوق وجود داشته است.
سارا خانه شناس سید عبدالهادی دانشپور
فضاهای شهری به عنوان عنصری از ساخت فضایی شهر و دربرگیرنده روابط اجتماعی _ فرهنگی شهرهاست که مکان ایجاد روابط فرهنگی بر مبنای ارزشها و هنجارهای مشترک را مهیا می سازد. «حفظ حیات اجتماعی» در حیاط شهرهای امروزی وابسته و مرتبط با حضور فعالانه انسانها در محیط شهری و برقراری سطوح مختلف و متنوعی از تعاملات اجتماعی است بنابراین لزوم پرداختن به فضاهای شهری جهت کاهش تنش های اجتماعی از طریق افزایش تعاملات "چهره به چهره " بیش از پیش احساس می شود. یکی از فضاهای جمعی که می تواند نقش حائز اهمیتی در ارتقاء فعالیت های اجتماعی- فرهنگی جامعه ایفا کند، پیاده راه است. حرکت عابر پیاده در پیاده راه ها، به واسطه طراحی مناسب، موجب افزایش ادراک محیط شهری، ارتقاء هویت و احساس تعلق به محیط می شود. از آنجایی که محور های گردشگری- فرهنگی جاذب عابر پیاده اند و رونق آنها به تجمع عابر پیاده بستگی دارد لذا فرضیه چنین مطرح می شود که با ایجا دیک پیاده راه گردشگری- فرهنگی و ارتقاء ابعاد کالبدی، بصری، عملکردی، اداراک محیطی ان به احیای ارزش های اجتماعی و ایجاد سرزندگی و جذب گردشگر در محور خیابان دارائی نائل آمد. لذا با بررسی مفاهیم و مبانی مرتبط ، بررسی آرا و نظریات اندیشمندان و بررسی تجارب مشابه در ایران و جهان ، نکات ویژه جهت طراحی به عنوان چهارچوب نظری حاصل شد. در مرحله شناخت ، بررسی وضعیت موجود محور دارائی در قالب هفت بعد کالبدی و ریخت شناختی، عملکری، اداراک محیطی، اجتماعی و فرهنگی، بصری، زمانی و اقتصادی و جمع بندی آن در قالب جدول سوات مورد توجه قرار گرفت و نهایتا با تعیین اهداف ، راهبردها و سیاست ها ، طراحی تا مرحله ضوابط طراحی پیگیری شد. طراحی این محور با رویکرد گردشگری - فرهنگی با ایجاد مجموعه ای از فضاهای باز شهری در ارتباط با پتانسیل های تاریخی، گردشگری و فرهنگی موجود می تواند ضمن ارتقا کیفیت گردشگری محور ، نقش اساسی در افزایش فعالیت های فرهنگی داشته باشد. در طراحی محور سعی شده است که ضمن تاکید بر نیازهای پیاده در سایت ،کلیه پیش بینی های لازم جهت تسهیل دسترسی با اختصاص محور میانی به تردد پیاده شده باشد ، ضمن اینکه دسترسی وسایل نقلیه اضطراری در نقاطی از سایت پیش بینی شده است. از اصول کلی طراحی در محور دارائی می توان به ممنوعیت ورود سواره ها به محور بجز اتومبیل های اضطراری، تقویت فضاهای فرهنگی و گردشگری، محدود کردن فعالیت تجاری های عمده و جلوگیری از گسترش آنها و تقویت تجاری های خرده، تقویت حضور گروه های سنی و جنسی مختلف، پیش بینی و طراحی فضاهای شهری مرکب و چند عملکردی و با کاربری های مختلط و ... اشاره کرد.