نام پژوهشگر: سعید رحمانی
سعید رحمانی عباس خائفی
سرایش منظومه های عاشقانه ، همواره یکی از زمینه های مهم و مورد علاقه در ادب فارسی بوده است. در این میان نظامی گنجوی، شاعر قرن ششم ، همچون قله ای مرتفع در میان سایر قله ها قد برافراشته ، از این رو ، شاعران پس از وی همواره رویای منظومه سرایی به سیاق وی را در سر پرورده اند. از طرف دیگر ، از ویژگی های اساسی مکتب بازگشت ادبی، آفرینش ادبی به سیاق شاعران متقدم یعنی شاعران سبک خراسانی و عراقی است. به همین جهت ، لطفعلی بیگ ، آذر بیگدلی ، از ادیبان سرشناس سده ی دوازدهم ،که خود از بانیان مکتب بازگشت ادبی است ، لابد با انگیزه ی آفرینشی ادبی به سیاق متقدمین ، داستان یوسف و زلیخا را که پیش از وی بارها به رشته ی نظم درآمده، انتخاب می کند، تا آن را در قالب مثنوی روایت کند.آذر خود در دیباچه ی یوسف و زلیخا از نظامی ، امیر خسرو دهلوی و نیز جامی یاد می کند و مد نظر خود از شاعران متقدم را به وضوح بیان می کند.اما از آنجا که نظامی و دهلوی که هر دو از منظومه سرایان بنام هستند، داستان یوسف و زلیخا را به نظم نیاورده اند ، آذر به جامی که یوسف و زلیخای منظوم کم حجمی دارد ، اقتدا می کند و به تقلید از وی به بازگویی داستان یوسف و زلیخا می پردازد. وی در روایت خود از داستان یوسف و زلیخا به توصیفات دقیق و جزئی و نیز فضا سازی های موشکافانه روی آورده و از این طریق فضایی پویا و زنده به داستان می دهد. پژوهش حاضر به تصحیح متن این مثنوی از طریق مقابله ی چند نسخه ی موجود در کتابخانه ی دانشگاه تهران، کتابخانه ی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ،کتابخانه ی ملی و کتابخانه ی مجلس شورای اسلامی ، به طریق انتقادی می-پردازد و در ادامه ی کار، تعلیقات مورد نیاز را نیز به آن می افزاید، تا گنجینه ی شعر فارسی پربارتر از گذشته، رخ بنماید.
سعید رحمانی علیرضا نوروزی
بر اساس نظریه پیوند هیدروژنی یاری شده توسط رزوناس (rahb)، پیوند هیدروژنی درون مولکولی (imhb) و عدم استقرار الکترونی π به میزان زیادی به یکدیگر وابسته اند. به علت تنوع زیاد سیستم های rahb، اعتبار سنجی نظریه rahb یکی از مشکلات اصلی در علوم فیزیکی است. در این پروژه ارتباط بین عدم استقرارالکترونی π و پیوند هیدروژنی درون مولکولی مورد بررسی قرار گرفته است. در همین راستا سه سیستم قابل قبول دو حلقه ای دارای rahb که میتوان با ادغام دو حلقه سیس انولی مالون آلدهید، آنها را بدست آورد در نظر گرفته شده اند: 2و3 - دی هیدروکسی- 2- بوتن- 4- دی آل (dbd) و 1و5- دی هیدروکسی-1و4دی ان-3- پنتانون ddp) ( و2- (دی هیدروکسی متیلن) پروپان دی آل((dmp. در مرحله اول قدرت پیوند هیدروژنی درون مولکولی در مدل های مورد مطالعه توسط توصیف گرهای ساختاری، توپولوژی، اربیتال مولکولی ، طیف سنجی و شاخص های مرتبط با انرژی صورت گرفت. سپس عدم استقرار الکترونی π در dmp,ddp,dbd با استفاده از شاخص های مختلف نظیر، عامل ساختاری جیلی(λ)، مدل شاخص نوسانگر هماهنگ (homa)، جا به جایی شیمیایی مستقل از هسته (nics)، عدم استقرارالکترونی در موقعیت پارا(pdi)، شاخص میانگین دو مرکزی(ati)، شاخص نوسانگر آروماتیسیته (flu) مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت نتایج محاسبات نشان داد که قدرت پیوند هیدروژنی درون مولکولی در سیستم های دو حلقه ای rahb به شدت به جریان عدم استقرار الکترونی π در هر حلقه مربوط میشود. به عبارت دیگر جریان های هم سوی عدم استقرار الکترونی π در دو حلقه منجر به پیوند هیدروژنی درون مولکولی قوی تر در dmp وddp میشوند در حالی که جریان الکترونی با جهت مخالف در دو حلقه منجر به تضعیف پیوند هیدروژنی درون مولکولی در dbd میشود این نتیجه گیری است که به شدت نظریه rahb را پشتیبانی میکند.
سعید رحمانی احمد اکبری
از نظر روش شناسی پژوهش، این تحقیق یک تحقیق توصیفی است که از نظر مخاطب استفاده کننده جزء تحقیقات کاربردی و به لحاظ گردآوری و تحلیل داده تحقیقی پیمایشی است. در این پژوهش جامعه آماری مورد بررسی شامل کارمندان و مدیران سازمان منطقه آزاد تجاری چابهار می باشد و روش نمونه گیری مورد استفاده روش نمونه گیری هدفمند است که در آن پرسشنامه بر اساس مدرک تحصیلی حداقل کاردانی و سابقه کار حداقل 5 سال در میان 200 نفر توزیع گردید که از این میان 188 نفر از پاسخ دهندگان به آن پاسخ دادند. در این پژوهش هفت مانع اساسی با استفاده از روش دلفی در دو مرحله توسط 10 نفر از خبره های سازمان شناسایی گردید و گزاره های مناسب با آنها در قالب پرسشنامه شکل یافت.
الهه شاکری داریانی مهدی رحیمیان
فیلم های متعارف مخاطب را پذیرنده ی منفعل جریان ثابت تصاویر تلقی می کنند و تماشای دوباره ی آن ها به معنای تا آخر نشستن و دیدن مجدد همان جریان رویداد است. اما چه می شد اگر فیلم ها – به جای این که نمایش رویداد ثابتی باشند – متوجه مخاطب می شدند و او را در گشایش پیرنگ دخالت می دادند؟ چرا نمی شود داستان های روایت نشده را کشف کرد و چرا اجازه نمی دهیم مخاطب در روند شکل گیری رویداد مشارکت کند؟ بررسی روایت پنهان شده در لوای «چه می شد اگر...» و پیرنگ های قابل هدایت که مخاطبان در آن ها نه تماشاگر منفعل، بلکه مشارکت کننده ای فعال باشند، هم چالشی زیبایی شناسانه و هم فناورانه است. فیلم تعاملی علاوه بر نیاز به یک مدل روایت مشارکت دهنده (روایت تعاملی) ، مستلزم فناوری لازم برای ارائه نیز هست. ﻫﺪف از ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، بررسی و ارائه ساختار روایتی است که بتواند به عنوان ساختار روایت تعاملی در برنامه های نمایشی به کار رود. در این مسیر ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط به ساختار روایت و روایت تعاملی ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ و با تحلیل ارتباط بین زیبایی شناسی، روایت و تعامل و با ارائه آثار مرتبط به این زمینه ها به بحث پیرامون مدلی از روایت پرداخته ایم که درعین خلق روایت، امکان کنترل آن توسط بیننده و همچنین دخالت مخاطب در تغییر پیرنگ را نیز فراهم می آورد. توضیح می دهیم که چطور ساختار این مدل روایتی امکان ساخت داستان های متفاوت از سوی بیننده را فراهم می کند و چرا این مسئله نه فقط نیازی زیبایی شناسانه بلکه مسئله ای فناورانه و اقتصادی نیز هست. در نتیجه پس از بررسی ساختار روایت از دیدگاه های مختلف، کلاسیک و مدرن و پست مدرن و همچنین در بازی های رایانه ای، مدل های تعاملی، ویژگی های این مدل ها و نقاط قوت و ضعف آن ها بررسی شده تا مدلی برای روایت تعاملی فراهم شود که درگیری و تعامل عمیق مخاطب با روایت (تعامل ذاتی) را میسر سازد و ضمناً تولید یک فیلم تعاملی با این مدل به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه باشد. در ساختار فیلم تعاملی تولید شده، مخاطب می تواند در 7 نقطه (نقاط تعامل) در روند داستان دخالت کند و درنهایت 57 نوع روایت مختلف در این ساختار(در مسیرهای مختلف) قابل مشاهده است. از طریق این مدلِ روایت تعاملی می توان علاوه بر سرگرم ساختن مخاطب و اثرگذاری های فراساختاری، او را با تجربه ی فیلم تعاملی با تولید مشترک خودش درگیر کرد. فیلم کوتاه تعاملی «صبح روزی که می تونیم شبش نمیریم» نتیجه مطالعات و پژوهش حاصل است که ساختار روایت آن با نتیجه این مباحث منطبق بوده و کارکرد ساختار پیشنهادی را به اثبات می رساند.