نام پژوهشگر: شهرام مدرس خیابانی
ناهید عبدالتاجدینی محمدرضا محمدی
موضوع تحقیق حاضر مطالعه وام واژه های روسی در زبان فارسی یا واژه های اروپایی است که از طریق زبان روسی به زبان فارسی وارد شده اند که باهدف شناسایی این وام واژه ها، تحلیل تغییرات آوایی و معنایی آنها در زبان فارسی صورت گرفته است. این پژوهش از مقدمه، دو فصل، نتیجه گیری، فهرست منابع و ضمیمه تشکیل شده است. در فصل اول به بررسی و تجزیه و تحلیل مسائل مربوط به تئوری های وام گیری در زبان روسی پرداخته شده است که به صورت تفصیلی مفاهیمی چون: وام گیری واژگانی، دلایل و شرایط وام گیری، راه های ورود و دلایل تغییر معنایی واژگان قرضی، بومی سازی واژگان قرضی، گرته برداری واژه گانی و واژگان بین المللی، ریشه شناسی، واژه و واژه شناسی در زبان روسی، معنای واژگانی واژه ها و انواع آن، فرهنگ نویسی و فرهنگ های ریشه شناسی مورد بررسی قرار گرفته اند. در فصل دوم نیز مسائل مربوط به تئوری های وام گیری در زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته اند. بر اساس فرهنگ سخن وام واژه های روسی وارد شده به زبان فارسی به همراه ریشه روسی ، معانی آنها در زبان های روسی و فارسی نیز تغییرات آوایی و معنایی صورت گرفته شده در زبان فارسی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. واژگان کلیدی: وام گیری، زبان روسی، زبان فارسی، معنا، تغییرات آوایی و تطابق معنایی.
سیما چوپان شهرام مدرس خیابانی
چکیده این پژوهش به بررسی باهم آیی واژگانی در زبان های فارسی و فرانسه می پردازد. در ابتدا پس از ارائه ی مقدمه به بررسی مطالعات انجام شده توسط زبان شناسان ایرانی و غیرایرانی پرداخته می شود. سپس رویکردهای متفاوت نسبت به باهم آیی بررسی می شود و رویکرد مورد نظر که چارچوب این پژوهش را در برمی گیرد، ارائه می گردد. پس از ارائه چارچوب نظری که شامل رویکرد معنایی هاوسمن (1984) می باشد، در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته می شود. برای تحلیل داده ها ابتدا تعدادی باهم آیی از زبان فرانسه بر اساس طبقه بندی هاوسمن انتخاب شده و در قالب جملات فارسی به صورت پرسش نامه در اختیار دانشجویان در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری قرار داده شده است، پاسخ های ارائه شده توسط دانشجویان مورد بررسی قرار گرفته و میزان پاسخ های درست و نادرست همراه با نمودار نشان داده می شود. این نوع بررسی میزان شناخت دانشجویانِ زبان فرانسه را نسبت به باهم آیی نشان می دهد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که اطلاعات دانشجویان در مورد باهم آیی زبان فرانسه بسیار اندک می باشد و هیچگونه شباهت معنایی میان باهم آیندها در دو زبان فارسی و فرانسه وجود ندارد در نتیجه-ی این عدم شباهت معنایی و عدم آگاهی دانشجویان از باهم آیی، دانشجویان هنگام فراگیریِ زبان دوم که همان زبان فرانسه است، با مشکل روبه رو می شوند. واژه های کلیدی: باهم آیند، باهم آیی، فارسی، فرانسه، باهم آیی معنایی، هاوسمن.
نیلوفر حسامی شهرام مدرس خیابانی
حذف پدیده ای پربسامد است که معمولاً در سطوح مختلف زبانی رخ می دهد. گرچه دربیشتر موارد خللی در ارتباط ایجاد نمی کند، گاهی منجر به ایجاد ابهام و درنتیجه اختلال در ارتباط خواهد شد. صفوی (1390) به طرح این موضوع می پردازد که اگر کنار گذاشتن یک واحد زبانی خللی در ارتباط ایجاد نکند، ما با "کاهش معنایی" روبه رو هستیم و اگر کنار گذاشتن واحد زبانی به ایجاد اختلال در ارتباط بیانجامد و به نوعی ابهام ایجاد کند، "حذف" صورت گرفته است. در گزارش های فوتبال سیما به دلیل آشکار بودن بافت موقعیتی از یک سو و آشنایی بیننده با شرایط بازی، گزارشگر دائماً اقدام به حذف واحدهای زبانی می نماید. در این پژوهش سعی بر آن است تا مشخص شود میزان و نوع حذف های صورت گرفته در گزارش های فوتبال سیما چقدر است. برای رسیدن به این هدف ابتدا پیکره ای متشکل از پانزده دقیقه ی پایانی از دوازده گزارش فوتبال سیما که توسط چهار گزارشگر مطرح ارائه شده است، آماده شده و سپس میزان و نوع واحدهای حذف شده مبتنی بر نگرش صفوی (1390) بررسی شد. از سوی دیگر نگارنده سعی کرده است تا براساس الگوی هلیدی و حسن (1976 (1987) نوع مقوله زبانی واحدهای حذف شده را نیز بررسی کند. در پژوهش حاضر نگارنده، چهار نوع حذف را طبقه بندی نموده است؛ حذفی که به ابهام معنایی می انجامد، حذفی که در ارتباط خللی ایجاد نمی کند و از نظر صفوی کاهش معنایی محسوب می شود، حذفی که تمایز زبان گفتار و نوشتار را مشخص می سازد و حذف عناصر اختیاری زبان. پژوهش حاضر نشان می دهد که بیش از نیمی از واحدهای حذف شده خللی در ارتباط ایجاد نمی کند و به نوعی، براساس ویژگی های گزارش فوتبال، کاهش معنایی تلقی می شود. از سوی دیگر بررسی انواع حذف به لحاظ ویژگی های نحوی نشان می دهد که نوع حذف های صورت گرفته با سه نوع حذف مورد نظر هلیدی و حسن یعنی حذف گروه فعلی، حذف گروه اسمی و حذف گروه بندی متفاوت است و انواع بسیاری را دربر می گیرد. پژوهش حاضر بیانگر این واقعیت است که رویکرد سنتی به حذف که حذف را به قرینه لفظی و معنوی تقسیم می کند، نمی تواند حذف های صورت گرفته در گزارش های فوتبال سیما را توجیه کند. نتایج پژوهش حاضر ضمن آنکه فراوانی و انواع حذف در گزارش های فوتبال را مشخص می کند، نارسایی رویکرد سنتی را به این مقوله نمایان می سازد.
ملیحه نصیریان شهرام مدرس خیابانی
پژوهش در مورد خط فارسی، تاریخچهای کهن دارد و از دیرباز مورد بررسی و توجه دانشمندان و محققان مربوط به این رشته بوده است. خط فارسی یکی از ابزارهای نیرومندی است که میتواند به اشاع? فرهنگ و ادبیات فارسی کمک کند اما مشکلاتی مانند نداشتن علامت برای واکهها، مشابهت حرفها، تعداد شکلها و تنوع املایی موانعی برای گسترش شایست? این خط میباشد. پیوستهنویسی و جدانویسی مشکل دیگری است که نویسندگان را دچار سردرگمی و شبهه میکند. برخی این مورد را به انعطافپذیری خط فارسی نسبت میدهند. در این پژوهش تلاش داریم تا با بررسی دستور خط مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مقایس? آن با گرایش نوشتاری مردم به ارائ? پیشنهادی برای تعدیل این انعطافپذیری و دستور خط دست یابیم. پیکر? مورد بررسی، آماری از بسامد واژههای به کار برده شده در روزنامهها، مجلهها و مقالهها بدست میدهد. بر اساس مطالعات انجام شده روی پیکر? حاضر که شامل 10,136,415 نماد و 154,595 نوع است، به این نتیجه نائل آمدیم که استفاده از واژههای مصوب، هشت برابر بیشتر از واژههای غیرمصوب بوده و میان این دو اختلاف معنیداری وجود دارد.
سارا وحدت زاده شهرام مدرس خیابانی
پایان نامه ی حاضر با هدف بررسی فعل مرکب در کتاب های درسی زبان فارسی ایران انجام شده است. در این پژوهش با رویکرد آماری به این مقوله ی زبانی نگریسته شده و ابزار سنجش و معیار تشخیص جدیدی برای شناخت فعل مرکب ارائه شده است. این پایان نامه در قالب نظریه ی زبان شناسی پیکره ای انجام شده است؛ بر این اساس تعداد 14 فعل گروهی که در کتاب های درسی برای شناخت فعل مرکب نمونه آورده شده بود، مبنای مطالعه قرار گرفت و تمام نمادهای صورت های مختلف صرفی این 14 فعل گروهی از یک پیکره ی زبانی استخراج شد. پس از آن فاصله ی جزء غیر فعلی از جزء فعلی شمارش و بر مبنای چرچ و دیگران( 1991) میانگین و واریانس این فاصله محاسبه شد. بر اساس نتایج بدست آمده؛ فعل های گروهی که واریانس فاصله ی جزء غیر فعلی از جزء فعلی صفر داشتند، در طبقه ی ترکیب( فعل گروهی گسترش ناپذیر) قرار می گیرند. واریانس بین صفر و یک نشان دهنده ی تمایل دو جزء فعل گروهی به ترکیب( فعل گروهی گسترش پذیر) و واریانس بالاتر از یک نشان دهنده ی عدم وجود رابطه ی ترکیب بین سازه ی غیر فعلی و سازه ی فعلی (توالی آزاد) است.