نام پژوهشگر: مانیا نصرتی نیا
بهمن کاظمی نسیم شنگرف فام
writing as a productive skill requires practice in the basic sub-skills of vocabulary and grammar. in fact, grammar has been viewed as the core of programs in writing classes to help the students put the elements of sentence together and combine sentences of specific lengths to come up with an error-free work of art. conceptualizing l2 writing in this way introduces writing as a product and encourages a focus on formal text units or grammatical features of texts resulting in its accuracy. the required grammatical features are mostly presented contextually as in the form of dialogues that have been customarily used in course books designed to teach english to the students of secondary schools in iran. while teaching this first section of each lesson based on the objectives of the course, english teachers either move from dialogue to grammar teaching and pattern practice or teach grammar before dialogue that is followed by patterns. to see whether the order of teaching grammar and dialogue has a significant impact on efl learners’ grammatical accuracy in writing, the present research was conducted with 60 third graders of a school who were randomly taken out of 127 pretested candidates and homogeneously distributed in two classes. in one class the teacher taught dialogue before grammar and in the other the reverse. five lessons were instructed and each session ended in a written test driven out of the "write it down" section of the lessons. the mean of performance in five post-tests in both classes when put into t-test formula showed no significant difference at the confidence interval of 95% with the significance value of 0.942. because this value was more than 0.05 it was safely concluded that the average difference of 0.04667 on behalf of group one had been totally due to chance and not the variation of instructional approaches.
سمیرا قویدل قندهار مانیا نصرتی نیا
تحقیق کنونی به بررسی تأثیرتدریس راهبردهای فراشناختی بر درک مهارت شنیداری زبان آموزان ایرانی با سطح توانش متوسط از زبان انگلیسی می پردازد. هدف دیگر این تحقیق، بررسی رابطه میان تدریس راهبردهای فراشناختی و موفقیت معلمان زبان است.به منظور دستیابی به این اهداف، گروهی متشکل از130 نفر از زبان آموزان زن و مرد که در دوره آمادگی تافل در آموزشگاه زبان نصیر در کرج حضور داشتند در یک آزمون pet (آزمون مقدماتی توانایی زبان انگلیسی) شرکت کردند که از میان آنها، 90 نفر بعنوان زبان آموزان با سطح دانش همسان انتخاب شدند و در یک پیش آزمون شنیداری برگرفته از کتاب آمادگی آزمون تافل، لانگمن، شرکت کردند. سپس، 60 زبان آموز انتخاب شدند و بطور تصادفی در دو گروه آزمایشی و ملاک قرار داده شدند. چهار معلم زبان انگلیسی باتجربه در همان آموزشگاه طی 18 جلسه مطالب یکسانی را از کتاب "دوره آمادگی آزمون تافل" به دو گروه تدریس کردند. تنها تفاوت در این بود که به زبان آموزان در گروه آزمایشی، راهبردهای فراشناختی طبق مدل آکسفورد (1990) آموزش داده شد درحالی که گروه ملاک برنامه آموزشی معمول در آموزشگاه زبان نصیر را دریافت کردندکه ربطی به تدریس راهبردهای فراشناختی نداشت. در پایان دوره آموزشی، طبق محتوای تدریس شده، پس آزمون بر گرفته از کتاب آمادگی آزمون تافل لانگمن، از هر دو گروه گرفته شد. تحلیل و بررسی نمرات بدست آمده از آزمون ها با استفاده از t-test نشان داد که از نظر آماری گروه آزمایشی نتایج بهتری را کسب نمودند. این بدین معناست که تدریس روشهای فراشناختی باید در برنامه های تدریس مهارت شنیداری گنجانده شود تا زبان آموزان کارآمدتری داشته باشیم. جهت بررسی دومین هدف این تحقیق، امکان وجود رابطه بین تدریس راهبردهای فراشناختی و موفقیت معلمان زبان انگلیسی، از زبان آموزان خواسته شد تا عملکرد معلمانشان را با پاسخ به یک پرسشنامه تحت عنوان " خصوصیات معلمان موفق زبان انگلیسی" مورد ارزیابی قرار دهند. نتایج بدست آمده با استفاده از روش t-testنشان داد که رابطه چشمگیری بین تدریس راهبردهای فراشناختی و موفقیت معلمان زبان انگلیسی وجود دارد. این نتیجه می تواند برای معلمان زبان انگلیسی در خصوص تدریس راهبردهای فراشناختی ، بویژه در دوره های مهارت شنیداری مفید واقع گردد.
سمانه اصفهانیان بهدخت مال امیری
این تحقیق به بررسی توانایی ترجمه دانش جویان انگلیسی وابسته و غیر وابسته به زمینه پرداخته است. محقق این تحقیق یک آزمون استاندارد به نام "آزمون گروهی تصاویر پنهان" (ویتکین و دیگران ، 1971)از دانش جویان گرفت که و بر آن اساس، آنها را به دو گروه "وابسته به زمینه و غیر وابسته به زمینه" تقسیم کرد. سپس به هردو گروه سه متن ادبی کوتاه از کتاب "دحکایت هایی به زبان انگلیسی آمریکایی " اثر هیل (2980)داده شد تا به فارسی ترجمه کنند. بعد از بررسی ترجمه ها بر اساس معیار امتیاز دهی فراهانی (2005) که شامی 1) صحت 2) وفاداری ظاهری 3)طبیعی بودن 4)انسجام و 5)یکپارچگی و توسط 3 مصحح ، مشخص شد که تفاوت چشمگیری میان توانایی دانش جویان وابسته به زمینه و غیر وابسته به زمینه وجود ندارد .
آرزو وحیدی نسیم شنگرفام
به گواه یافته های تحقیقات انجام شده تاثیر فرصت تمهید بر پیچیدگی و روانی گفتار با تاثیر مبادله ای بین صحت و روانی و یا بین صحت و پیچیدگی گفتار همراه است. ایجاد تعادل بین صحت دستوری و روانی گفتار دغدغه ای مهم در محیطهایی است که انگلیسی بعنوان یک زبان خارجی تدریس میشود. لذا تحقیق حاضر به بررسی تاثیر آموزش راهبردهای روانی گفتار در چارچوب فرصت تمهید حین انجام تکلیف و مقایسه آن با آموزش راهبردهای صحت دستوری گفتار در چارچوب فرصت تمهید قبل از انجام تکلیف بر صحت دستوری و روانی گفتار زبان آموزان ایرانی می پردازد تا دریابد کدام روش منجر به گفتار متعادل تری از نظر صحت دستوری و روانی میشود. در این راستا 60 زبان آموزان ایرانی به طور تصادفی به دو گروه فرصت تمهید قبل از انجام تکلیف ( گروه اول) و فرصت تمهید حین انجام تکلیف ( گروه دوم) تقسیم شدند. همگنی اولیه گروه ها از لحاظ دانش زبان انگلیسی و صحت دستوری و روانی گفتار از طریق دو آزمون pet و روایت شفاهی (oral narration) بررسی شد. سپس محقق با اسثفاده از یک آزمون شفاهی تکلیف مدار (pre-test) صحت دستوری و روانی گفتار زبان آموزان را (برای گروه اول در چارچوب فرصت تمهید قبل از انجام تکلیف و برای گروه دوم در چارچوب فرصت تمهید حین انجام تکلیف) قبل از انجام آموزش سنجید. در مرحله بعد طی چهارده جلسه به هر دو گروه راهبردهای بهبود صحت دستوری گفتار (برای گروه فرصت تمهید قبل از انجام تکلیف) و راهبردهای بهبود روانی گفتار (برای گروه فرصت تمهید حین انجام تکلیف) آموزش داده شد. بعد از اتمام آموزش هر دو گروه در یک آزمون شفاهی تکلیف مدار (post-test) شرکت کرده تا مجددا صحت دستوری و روانی گفتار آنها سنجیده شود. طبق نتایج بدست آمده از طریق آزمون t مستقل هر دو گروه بعد از دریافت آموزش گفتار متعادلی تولید کردند اما عملکرد گروه فرصت تمهید قبل از انجام تکلیف در آزمون شفاهی تکلیف مدار( (post-test از لحاظ صحت دستوری و روانی گفتار بهتر از گروه فرصت تمهید حین انجام تکلیف بوده است. یافته های این تحقیق کمک شایانی در جهت بهبود مهارتهای گفتاری زبان آموزان خواهد کرد.
کاملیا جعفری خلخالی کوروش عاکف
ین تحقیق مطالعه ایست مقایسه ای بر ترجمه نشانگرهای زباد در ادبیات کودکان و بزرگسالان و همچنین نگاهی مقایسه ای خواهد داشت به ترجمه نشانگرهای زبان در آثار مربوط به دوره کلاسیک و دوره معاصر (هم در ادبیات کودکان و هم در ادبیات بزرگسالان). برای نیل به این هدف چهار نمونه از آثار مربوط به دوره ی کلاسیک و معاصر به شرح زیر برگزیده شدند:دو اثر کلاسیک و دو اثر معاصر. آثار کلاسیک عبارتند از شاهزاده و گدا( ادبیات کودکان) و خشم و هیاهو ( ادبیات بزرگسالان) و نمونه های معاصر برگزیده عبارتند از آرتمیس فاول و معمای زمان( ادبیات کودکان)و نماد گمشده ( ادبیات بزرگسالان). این مطالعه ی مقایسه ای بر مبنای مدل ها و دسته بندی نشانگرهای زبان ارائه شده توسط شیفرین صورت گرفته است.دویست نمونه از نشانگرهای زبان به صورت تصادفی از هر چهار نمونه انتخاب شد و بررسی ترجمه های ارائه شده از آنها برای یافتن بیشترین روش ترجمه مورد استفاده بر اساس تئوری معادل های رسمی و پویای نایدا انجام گرفت. در پی بررسی برای یافتن بیشترین روش به کار رفته توسط مترجمان فارسی زبان در ترجمه ی نشانگرهای زبان انگلیسی به فارسی، تحقیق به این نتیجه رسید که روشی که با بیشترین فراوانی برای ترجمه نشانگرهای زبان در هر چهار نمونه انتخابی مورد استفاده قرار گرفته است معادل رسمی نایدا می باشد.
مهشاد معروف مانیا نصرتی نیا
هدف از این تحقیق بررسی رابطه ی ممکن میان تیپ های شخصیتی، شیوها ی یاد گیری، و بکارگیری راهبرد های یادگیری زیان دوم است. در این تحقیق از پنجاه دانشجوی رشته مترجمی زبان انگلیسی وپنجاه دانشجوی رشته ی ادبیات زبان انگلیسی استفاده شد. همچنین از انان خواسته شد تا به سه پرسشنامه پاسخ دهند. پرسشنامه ی اول (strategy inventory for language learning) شامل سوالاتی بود که میزان استفاده ی دانشجویان از استراتژیهای یادگیری زبان را می سنجید. پرسشنامه ی دوم (perceptual learning style preferences) شیوه ی یادگیری ترجیحی دانشجویان را نشان می داد و پرسشنامه ی سوم (myers-briggs type indicator) تیپ شخصیتی دانشجویان را تعیین می کرد.با استفاده از داده های بدست آمده از این پرسشنامه ها ضریب همبستگی میان متغیرها محاسبه شد. نتایج نشان داد که رابطه ی معناداری میان شیوه ی یادگیری و بکارگیری استراتژیهای یادگیری زبان در میان دانشجویان رشته ادبیات زبان و مترجمی زبان وجود داشت. اما رابطه ی معناداری میان تیپ شخصیتی و شیوه ی یادگیری بدست نیامد. تحقیق نشان داد که دانشجویان مترجمی بیشتر گرایش به استفاده از شیوه ی یادگیری حرکتی داشتند در حالی که دانشجویان ادبیات بیشتر تمایل به شیوه ی یادگیری دیداری را نشان دادند. دانشجویان مترجمی زبان و ادبیات انگلیسی بیشتر از استراتژی یادگیری شناختی و فرا شناختی استفاده می کردند.
مژگان عباسی مانیا نصرتی نیا
طبق تحقیقات انجام شده یادگیری لغات زبان دوم نقش بزرگی در مسلط شدن به آن زبان را ایفامی کنند ( اسمیت (2000) ، ساکمن (1997) ). بنابراین اینکه زبان آموزان چه راهبرد هایی را برای یادگیری لغات بکار میبرند در حوزه آموزش و یادگیری زبانهای خارجی حائز اهمیت است. تحقیق پیش رو رابطه ی بین تفکر نقادانه ،استقلال یادگیری و بکارگیری راهبردهای یادگیری لغت در بین زبان آموزان ایرانی رامورد بررسی قرار میدهد. برای اجرای این تحقیق از 100 دانشجویان رشته های مترجمی زبان انگلیسی و ادبیات انگلیسی پرسش نامه های تفکر نقادانه ،استقلال یادگیری و راهبردهای یادگیری لغت گرفته شد. سپس نتیجه گیری رابطه بین نمرات این آزمونها توسط نرم افزار spss محاسبه شد. طبق نتایج بدست آمده از این تحقیق استقلال یادگیری با تفکر نقادانه از یک سو و استقلال یادگیری و تفکر نقادانه با بکار گیری استراتژی های یادگیری لغت زبان آموزان از سوی دیگر رابطه قابل توجهی داشت.
حسین شاکری مانیا نصرتی نیا
هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط میان استقلال، تحمل ابهام، استراتژیهای خواندن و درک مطلب زبان آموزان بوده است. بدین منظور، از 130 نفر از دانشجویان سال دوم و سوم رشته مترجمی زبان انگلیسی دانشگاههای پیام نور تهران و قزوین که حداقل 45 واحد درسی را گذرانده بودند خواسته شد تا به یک تست درک مطلب (pet) و سه پرسشنامه مرتبط با استقلال زبان آموزان، تحمل ابهام (sltas) و استراتژیهای خواندن (sors) پاسخ دهند. پس از کنار گذاشتن پاسخنامه های ناقص، 106 مورد نهایی در تحلیل های آماری بکار گرفته شدند. تحلیل های همبستگی نشان دادند که از نظر آماری ارتباط معناداری میان استقلال و تحمل ابهام؛ استقلال و استراتژیهای خواندن؛ استراتژیهای خواندن و درک مطلب وجود دارد. با این وجود تحلیل های مذکور ارتباط آماری معناداری میان استقلال و درک مطلب؛ تحمل ابهام و درک مطلب؛ تحمل ابهام و استراتژیهای خواندن را عیان نمی سازند.
سیمین پیمان نسیم شنگرف فام
پیشرفتهای جدیددرزبان شناسی کاربردی ودستاوردهای وسیع درآموزش زبان انگلیسی متخصصین آموزش زبان انگلیسی رابراین واداشتندکه گزینه های متفاوتی را برای ارزشیابی پیشنهادکنند.ارزیابی همکلاسی یکی از این گزینه هاست که نه تنهاقدرت ارتباطات رادرکلاس بهبودمی بخشدبلکه حسی اجتماعی وهمکاری ایجادمی کندکه انگیزه زبان آموزان راازطریق ارتباط باخودشان افزایش می دهد.ادعای برتری ارزشیابی همکلاسی برارزشیابی معلم هنوزدرمدارس ایران تاییدنشده که معلمین رابرای به کارگیری ازاین گزینه درکلاس درس تحریک کند.بنابراین این تحقیق تلاش میکنداین نکته رابررسی کندکه آیااختلاف قابل توجهی بین تاثیرارزشیابی معلم وارزشیابی همکلاسی درویژگی شخصیتی زبان آموزان وجودداردیاخیر.به منظورانجام این تحقیق 60 دانش آموزدختراز یکی ازدبیرستانهای تهران انتخاب می شود.ازاین دانشآموزان ابتدایک آزمون اعتمادبه نفس شامل 20 سوال گرفته می شود.سپس دوکلاس شش جلسه درک مطلب خواهندداشت که درپایان هرجلسه آزمون کوتاهی ازآنهاگرفته می شود.دریکی ازکلاسها آزمونهاتوسط معلم (ارزشیابی معلم)ارزیابی می شودودردیگری همکلاسی ها(ارزشیلبی همکلاسی).در پایان تحقیق دوباره آزمون اعتماد به نفس گرفته میشود. میانگین هر دوآزمون اعتمادبه نفس بااستفاده از t-test مقایسه می شود.به علاوه اگر اولین آزمون هردو کلاس همگون باشند نتایج آزمونهای پایانی نیز می توانند برای وجود اختلاف میانگین با یکدیگر مقایسه شوند.
سمیه روستایی مانیا نصرتی نیا
چکیده آموزش گرامر بخش مهمی از پیشینه تحقیق در فراگیری زبان دوم راتشکیل میدهد. اگرچه بیشتر تدریس گرامر در یک کلاس آموزش زبان انگلیسی بعنوان یک زبان خارجی در سطح جمله تمرکز دارد اما فعالیتهای خواندن و نوشتن یادگیرنده را در سطح متن درگیر میکند. بنابراین معلم باید اصول گرامر را در یک چارچوب ارتباطی بگنجاند. یکی از راهبردهای نیل به چنین هدفی استفاده از تکالیف آگاهی انگیزی گرامری است. هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر تکالیف اگاهی انگیزی گرامری بر درک مطلب وتوانائی نوشتار یادگیرندگان انگلیسی بعنوان یک زبان خارجی است. در این مطالعه 60 دانش آموز دختر سطح متوسط با دامنه سنی 20- 35 بعد از برگزاری آزمون استاندارد pet و یک پیش آزمون معلم-سازاستاندارد شده درک مطلب وتوانائی نوشتار به دو گروه تقسیم شدند. بعد از پایان دوره تدریس یک پس آزمون معلم-ساز استاندارد شده درک مطلب وتوانائی نوشتار دیگر برگزار شد. برای بررسی دو فرضیه موجود در تحقیق ، 2 ازمون تی مستقل ( (independent t-test اعمال شد و هر دو 2 فرضیه موجود رد شدند.نتایج موجود نشان داد که تکالیف آگاهی انگیزی گرامری سبب عملکرد بهتر زبان آموزان در دو حوزه خواندن ودرک مطلب و توانایی نگارش شدند.
سیمین پیمان نسیم شنگرف فام
برای مقایسه تاثیر ارزیابی همکلاسان از اعتماد بنفس یادگیرندگان زبان خارجی 60 دانش آموز دختر از دبیرستان آیین تربیت تهران با استفاده از نمونه برداری مناسب انتخاب شدند و محقق آنها را به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی تقسیم کرد که هر دو کلاس با استفاده از روش آزمون-آزمون مجددا بوسیله پرسشنامه اعتماد بنفس دانشگاهی مورد بررسی قرار گرفتند.این پرسشنامه شامل 20 پرسش 6 گزینه ای از کاملا موافق تا کاملا مخالف میباشد. طی جلسات مورد نظر هر دو کلاس از فعالیتهای درک مطلب استفاده می کردند کهپرسشهای درک مطلب توسط معلم در گروه ارزیابی توسط معلم و همچنین توسط همکلاسیها در گروه ارزیابی توسط همکلاسیها تصحیح می شدند.معادله پیرسون به ترتیب ارزشهای مثبت 0.96 و0.78 را در هردو گروه نشان داد. در حالیکه تی تست هیچ اختلاف قابل توجهی را بین دو گروه با 0.95 اطمینان نشان نداد. نکته قابل ذکر درباره این یافته ها این بود که میانگین نمره اطمینان هر دو گروه تقریبا یکسان بود که حداقل امید به استفاده از ارزیابی توسط همکلاسی را تا حد استفاده از ارزیابی توسط معلم ایجاد میکند.
علیرضا ذاکر مانیا نصرتی نیا
هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط میان تفکر نقادانه، خلاقیت، وخودپیروی در زبان آموزان بوده است. بدین منظور، از 300 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های ادبیات انگلیسی و مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای تهران مرکزی و رودهن در بازه سنی 19 تا 40 سال که به شکل تصادفی انتخاب شده بودند خواسته شد تا به سه پرسشنامه مرتبط با تفکر نقادانه، خلاقیت، وخودپیروی پاسخ دهند. در نخستین گام، پرسشنامه خلاقیت اعتبار سنجی گردید. این اعتبار سنجی از نوع efa و گونه pca بود. سپس رابطه بین متغیرهای تحقیق با استفاده از فرمول pearson’s product-moment بررسی گردید. بررسی های اولیه انجام گردید تا اطمینان حاصل گردد که پیش فرض های normality، linearity، و homoscedasticity رعایت شده باشد. تحلیل های آماری بروی اطلاعات بدست آمده از 182 سری پرسشنامه بازگردانده شده قابل استفاده نشان دادند که ارتباطات مثبت و معناداری بین خلاقیت و خودپیروی، خلاقیت و تفکر نقادانه،و تفکر نقادانه و خود پیروی وجود دارد. با در نظرگیری خودپیروی به عنوان متغیر وابسته این تحقیق، مشخص گردید که تفکر نقادانه بیشترین میزان کمک به خودپیروی رامی نماید. علاوه بر این، بررسی part correlation آشکار نمود که تفکر نقادانه به شکل یگانه پاسخگوی یازده درصد پراکندگی در خودپیروی می باشد.
الناز سرابچیان مانیا نصرتی نیا
هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط میان هوش هیجانی، تفکر انتقادی و پنج عامل شخصیتی درمیان دانشجویان زبان انگلیسی بوده است. بدین منظور، 211 نفر از دانشجویان رشته های آموزش زبان انگلیسی و ادبیات انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، مرد و زن، بین سنین 19 تا 30 سال، به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس سه پرسشنامه به شرح ذیل به هر یک از آنها داده شد. پرسشنامه پنج عامل شخصیتی که پنج ساختار شخصیتی دانشجویان، از جمله: روان نژدی، برون گرایی، اشتیاق به تجارب تازه، انعطاف پذیری، توافق با وجدان، را مورد بررسی قرار می دهد. هوش هیجانی دانشجویان متشکل از پنج خوشه: درون فردی، بین فردی، سازگاری، مدیریت استرس، و مولفه خلق و خوی عمومی، از طریق پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن مورد بررسی قرار گرفت. پرسشنامه پیتر-هانی جهت ارزیابی تفکر انتقادی و توانایی های فکری شرکت کنندگان مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده از طریق ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و رگرسیون چندگانه نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی دانش آموزان با هوش هیجانی و مهارت های تفکر انتقادی رابطه معنی داری وجود دارد. رگرسیون چندگانه نشان داد که عامل شخصیتی توافق با وجدان 4درصد از تفکر انتقادی ،در همراهی با اشتیاق به تجارب تازه 2/7درصد، و در نهایت، با اضافه شدن روان نژدی توانایی پیش بینی 8/9درصد از امتیاز کل تفکر انتقادی را دارا می باشد. در مورد میزان هوش هیجانی، روان نژدی40درصد از میزان هوش هیجانی پیش بینی،به همراه توافق با وجدان 48درصد و با اضافه شدن برون گرایی 50درصد، و در نهایت با در نظر گرفتن عامل اشتیاق به تجارب تازه، توانایی پیش بینی 8/51درصد از میزان کل نمره خام هوش هیجانی را دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که ویژگی های شخصیتی پنج عاملی می توانند نقش پیش بینی کننده ای در پرورش هوش هیجانی و تفکر انتقادی زبان آموزان انگلیسی داشته باشند. نتایج حاصل از این مطالعه می تواند در درک ارتباط میان این متغیرها کمک کند و چشم انداز بهتری را برای طراحی برنامه و کتب آموزشی ایجاد کند.
زهرا محمدی سرمدی مانیا نصرتی نیا
هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تا ثیر مقایسه ای راهبردهای"استفاده از دفترچه لغت با نوشتن معا نی واژگان" و "استفاده از دفترچه لغت با عکس"برروی به خاطرسپاری معانی لغات توسط زبان آموزان درون گرا و برون گرای زبان انگلیسی بوده است. به منظور دستیابی به این هدف،گروهی متشکل از120 نفر از زبان آموزان دخترموسسه زبان الوند در تهرانبا سطح مقدماتی زبان شرکت داشتند. این گروه بعد از برگزاری آزمون شخصیت ایزنک، و آزمون استاندارد انگلیسی ket به عنوان تست مهارت(که از قبل به طور آزمایشی اجرا شده بود) از بین 180 نفر انتخاب شده و در دو گروهراهبرد استفاده از دفترچه لغت با نوشتن معا نیواژگان و گروه راهبرد استفاده از دفترچه لغت با عکس قرار گرفتند.در ابتدای ترم و قبل از شروع تدریس، یک تست لغت (که از قبل به طور آزمایشی اجرا شده بود) به عنوان پیش آزمون برگزار شد. در هر دو گروه، محتوای مشخص شده طی 12 جلسه توسط پژوهشگر تدریس شد. پس از تدریس لغات توسط پژوهشگر، به عنوان تکلیف خانه، در گروهراهبرد استفاده از دفترچه لغت با نوشتن معا نی زبان آموزان با استفاده از لغت نامه معنای لغات را در دفترچه نوشته و در گروه راهبرد استفاده از دفترچه لغت با عکس زبان آموزان با کشیدن عکس و یا چیدن و چسباندن عکس در دفترچه معنای لغات تدریس شده را تمرین می کردند. پس از اتمام دوره آموزشی یک پس آزمون (که ازقبلبه طور آزمایشی اجرا شده بود) پس از دو هفته به منظور سنجش توانایی دانش آموزان در به یاد آوردن معانی لغات تدریس شده اجرا شد. تحلیل و بررسی نمرات بدست آمده از پس آزمون با استفاده ازanova برتری عملکردگروه برون گرای راهبرد استفاده از دفترچه لغت با عکس را نسبت به گروه برون گرای راهبرد استفاده از دفترچهلغت با نوشتن معا نیواژگان را نشان داد. همچنین تفاوت چشم گیری در عملکرد زبان آموزان درون گرا در دو گروهراهبرد استفاده از دفترچه لغت با نوشتن معا نیواژگان و گروه راهبرد استفاده از دفترچه لغت با عکس در خاطر سپاری معانی واژگان وجود نداشت.این نتایج می توانند برای معلمان زبان انگلیسی در خصوص تدریس راهبردهایفراگیری زبان، بویژه دربه خاطر سپاری معانی لغات مفید واقع گردند.
زهرا عطارد شعله کلاهی
استفاده از روش های یادگیری زبان توسط زبان اموزان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی موتر بوده است. میزان استفاده از این روش ها بر اساس سبک های متفاوت شخصیتی زبان اموزان متفاوت است.یکی از این سبک ها برون گرایی و درون گرایی است.تحقیق حاظر جهت بررسی موضوعات زیر طراحی شده:ایا به لحاظ اماری تفاوت قابل توجهی میان دو گروه زبان اموزان زن درون گرا و برون گرا در میزان استفاده از روش های یادگیری زبان وجود دارد یا خیر؟ایا تفاوتی در این دو گروه در میزان استفاده از زیر شاخه های روش های یادگیری زبان وجود دارد یا خیر؟ ازمون pet جهت هماهنگ سازی زبان اموزان برای 80 زبان اموز استفاده شد .تست شخصیتی مایرز-بریگز(mbti)جهت گروه بندی درون گرا و برون گرا و ازمون تشخیص روش های یادگیری(sill) برگزار شد.برای ازمایش فرضیه ها از t-test وجهت ارزیابی زیر شاخه های روش های یادگیری از manova استفاده شد.به طور تفاوت قابل ملاحظه ای در میزان استفاده از روش های یادگیری در دو گروه درون گرا و برون گرا ملاحظه شد. علاوه بر ان تفاوت قابل ملاحظه ای در روش های یادگیری اجتماعی -شناختی و فرا شناختی ملاحظه گردید.
مریم ساوئی مانیا نصرتی نیا
هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط میان خودکارآمدی، آگاهی های فراشناختی، و راهبردهای یادگیری زبان در میان زبان آموزان بوده است. بدین منظور از 150 نفر از دانشجویان سال دوم، سوم، و چهارم رشته مترجمی زبان انگلیسی و ادبیات انگلیسی دانشگاههای آزاد اسلامی کرج و ساری خواسته شد تا به سه پرسشنامه مرتبط با خودکارآمدی شوارتز و جروسالم (1996) ، آگاهی های فراشناختی شرا و دنیسون (1994) و راهبردهای یادگیری زبان آکسفورد (1990) پاسخ دهند. پس از کنار گذاشتن پاسخنامه های ناقص 134 مورد نهایی در تحلیل آماری بکار گرفته شد. تجزیه و تحلیل مقدماتی برای اطمینان از هیچ نقضی در فرض نرمال بودن، خطی بودن و همواریانسی انجام شد. رابطه میان خودکارآمدی، آگاهی های فراشناختی، و راهبردهای یادگیری زبان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل های همبستگی نشان دادند که از نظر آماری ارتباط معنا داری میان خودکارآمدی ، آگاهی فراشناختی و استفاده از راهبردهای یادگیری زبان در بین زبان آموزان زبان انگلیسی وجود دارد. همچنین ارتباط معنا داری میان خودکارآمدی و آگاهی فراشناختی، خودکارآمدی و استفاده از راهبردهای یادگیری زبان ، آگاهی فراشناختی و استفاده از راهبردهای یادگیری زبان وجود دارد. تجزیه و تحلیل های رگرسیون نشان دادند که بین خودکارآمدی و آگاهی فراشناختی در پیش بینی استفاده از راهبردهای یادگیری زبان تفاوت معنا داری وجود دارد. همچنین خودکارآمدی پیش بینی کننده آگاهی فراشناختی و استفاده از راهبردهای یادگیری زبان، و در نهایت آگاهی فراشناختی پیش بینی کننده استفاده از راهبردهای یادگیری زبان در بین زبان آموزان است. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل رگرسیون نشان داد که تفاوت معنی داری بین خودکارآمدی و آگاهی فراشناختی زبان آموزان زبان انگلیسی در پیش بینی استفاده از راهبردهای یادگیری زبان وجود دارد به نحوی که آگاهی فراشناختی به عنوان بهترین پیش بینی کننده راهبردهای یادگیری زبان وارد مدل شد. همچنین، در میان انواع مختلف آگاهی های فراشناختی، نظارت بهترین پیش بینی کننده خودکارآمدی است. علاوه بر این، در میان اجزای مختلف راهبردهای یادگیری زبان، استراتژی اجتماعی بهترین پیش بینی کننده خودکارآمدی است. علاوه بر این، در میان اجزای مختلف آگاهی های فراشناختی، ارزیابی بهترین پیش بینی کننده استفاده از راهبردهای یادگیری زبان است.می توان نتیجه گرفت که نتایج به دست آمده ممکن است به معلمان و آموزگاران زبان انگلیسی کمک کند که به مزایای توسعه خودکارآمدی و آگاهی فراشناختی هنگام ارتقاء راهبردهای یادگیری زبان در زبان آموزان توجه داشته باشند.
ناهید قدسی همپا مانیا نصرتی نیا
the aim of the current study was to investigate the relationship among efl learners learning style preferences, use of language learning strategies, and autonomy. a total of 148 male and female learners, between the ages of 18 and 30, majoring in english literature and english translation at islamic azad university, central tehran were randomly selected. a package of three questionnaires was administered among participants: the perceptual learning style preferences (plsp) by reid (1987), the strategy inventory for language learning (sill) by oxford (1990), and a questionnaire of autonomy (act) by spratt, humphreys, and chan (2002). the relationship among learners learning style preferences, use of language learning strategies, and autonomy was investigated using pearsons product-moment correlation coefficient. preliminary analyses were performed to ensure no violation of the assumptions of normality, linearity and homoscedasticity. the results of pearson correlation indicated that there is a significant and positive correlation between efl learners learning style preferences & use of language learning strategies (r = 0.83, p < 0.05), learning style preferences & autonomy (r = 0.78, p < 0.05), and use of language learning strategies & autonomy (r=0.90, p < 0.05). also, there were significant and positive correlations among different language learning strategies and learning style preferences, different language learning strategies and autonomy, and different learning style preferences and autonomy. running multiple regression showed that learners learning style preferences and learning strategies predicted autonomy. visual style predicted 62.4 percent of scores on autonomy, while group style increased the predictive power to 68.3 percent, and auditory learning style added up the percentage of prediction only to 71.9 percent. also, among language learning strategies, cognitive strategies predicted 70.4 percent of scores on autonomy, memory strategies increased the predictive power to 79.2 percent, affective strategies added up the percentage of prediction to 84.8 percent and finally the metacognitive strategies leveled the prediction to 85.1 percent. regarding the findings of the study, the obtained results may help efl teachers, educators, and material developers to possess a broader perspective and bear in mind the benefits of developing efl learners learning style preferences and language learning strategies when dealing with promoting autonomy and take practical steps toward the attainments of the desired objectives in profession.
زهرا مجری مانیا نصرتی نیا
هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط میان خلاقیت، شیوه های یادگیری و بکارگیری راهبردهای یادگیری زبان دوم است. بدین منظور، از 250 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های ادبیات انگلیسی و مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در بازه سنی 19 تا 32 سال که به شکل تصادفی انتخاب شده بودند خواسته شد تا به سه پرسشنامه خلاقیت act))، شیوه های یادگیریplsp)) و راهبرد های یادگیری زبان (sill) پاسخ دهند.سپس رابطه بین متغیرهای تحقیق با استفاده از فرمول pearson’s product-moment بررسی گردید. بررسی های اولیه انجام گردید تا اطمینان حاصل شود که پیش فرضیه های normality ، linearity، و homoscedasticity رعایت شده باشد. تحلیل های آماری برروی اطلاعات بدست آمده از 148 سری پرسشنامه بازگردانده شده قابل استفاده نشان دادند که ارتباطات مثبت و معناداری بین خلاقیت و شیوه های یادگیری زبان، خلاقیت و راهبردهای یادگیری زبان، و شیوه های یادگیری و بکارگیری راهبردهای یادگیری زبان وجود دارد. علاوه بر این با محاسبه ضریب همبستگی میان متغیرها و با در نظر گرفتن خلاقیت به عنوان متغیر وابسته این تحقیق، مشخص گردید زبان آموزان خلاق بیشتر گرایش به استفاده از شیوه های یادگیری حرکتی و به کارگیری راهبردهای یادگیری اجتماعی ، ادراکی، عاطفی، و فرا ادراکی دارند.
فهیمه رنجبری عبدالله برادران
در این پژوهش، رابطه ی بین هوش هیجانی و خطا ها از نظر تعداد و نوع مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور 130 زبان آموز شامل 62 مرد و 68 زن به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. بعد از برگزاری آزمون هوش هیجانی ، شرکت کنندگان آزمون نوشتاری با تمرکز بر دو موضوع، یکی یا ساختار روایی و دیگری با ساختار نمایشی را به پایان رساندند. نوشتارها بر اساس طبقه بندی خطا های ولتیگ توسط دو مصحح، (2004) تصحیح شدند. بین دو مصحح از نظر تصحیح ثبات وجود داشت. سپس تحلیل داده ها از طریق آزمون پارامتری همبستگی و رگرسیون چند متغیری انجام پذیرفت. نتایج آزمون پارامتری همبستگی نشان داد که بین هوش هیجانی به طور کلی و خطا ها در نوشتار از نظر تعداد و نوع رابطه ی همبستگی منفی معنی داری وجود دارد. رابطه ی همبستگی بین زیر شاخه های هوش هیجانی و خطا ها نیزمنفی بود. رگرسیون چند متغیری حاکی از آن بود که هوش هیجانی پیش بینی کننده ی معنی دار خطا ها از نظر نوع وتعداد می باشد.
مریم نیک نام مانیا نصرتی نیا
در این پایان نامه رابطه میان هوش هیجانی، پذیرش ابهام، تیپ شخصیتی و به کارگیری استراتژیهای یادگیری زبان در زبان آموزان بررسی گردیده است. همچنین بررسی گردید که آیا هوش هیجانی، پذیرش ابهام و تیپ شخصیتی تمایل زبان آموزان را در به کارگیری استراتژیهای یادگیری زبان پیش بینی می کند؟تحلیل های آماری نشان دادند که از نظر آماری ارتباط معناداری میان هوش هیجانی و تیپ شخصیتی، میان هوش هیجانی و به کارگیری استراتژیهای یادگیری زبان و میان پذیرش ابهام و به کارگیری استراتژیهای یادگیری زبان وجود دارد.همچنین بر اساس آمار به دست آمده ثابت شد که رابطه معناداری میان اجزای هوش هیجانی و به کارگیری استراتژیهای یادگیری زبان از سویی و میان به کارگیری استراتژیهای یادگیری زبان و پذیرش ابهام از سویی دیگر وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل برگشتی ثابت کردند که هوش هیجانی و پذیرش ابهام زبان آموزان به طور معناداری تمایل آنها را در به کارگیری استراتژیهای یادگیری زبان پیش بینی می کنذ.
رزا صالحی گورابسری مانیا نصرتی نیا
هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط میان استقلال یادگیری، به کارگیری راهبردهای یادگیری لغات، تمایل به کارگیری راهبردهای خواندن و درک مطلب زبان آموزان بوده است. بدین منظور، از 120 نفر از زبان آموزان موسسه شکوه زبان جویان بندرعباس خواسته شد تا به یک تست درک مطلب (pet) و سه پرسشنامه مرتبط با استقلال یاد گیری زبان آموزان، راهبردهای یادگیری لغات (vlsq) و راهبردهای خواندن (sors) پاسخ دهند. سپس نتیجه گیری رابطه بین نمرات این آزمونها توسط نرم افزار spss محاسبه شد. تحلیل های همبستگی نشان دادند که از نظر آماری ارتباط معناداری میان استقلال یاد گیری و به کارگیری راهبردهای یادگیری لغات؛ استقلال یاد گیری و راهبردهای خواندن؛ استقلال یاد گیری و درک مطلب؛ به کارگیری راهبردهای یادگیری لغات و راهبردهای خواندن؛ به کارگیری راهبردهای یادگیری لغات و درک مطلب؛و راهبردهای خواندن و درک مطلب وجود دارد.
مانیا نصرتی نیا بهدخت مال امیری
بنابرگفته ورد(2003) یک انشای منسجم این قابلیت را به خواننده می دهد که در طول خواندن متن نه تنها جمله ها را به راحتب دنبال کند بلکه معنای نوشته را درک کند. انسجام در نوشتار اساسا یکی از مشکلات زبان آموزان خارجی به شمار می رود که اکثرا با چنین چالشی مواجه هستند. بنابراین به منظور افزایش انسجام نوشتار زبان آموزان دو نوع فعالیت به نامهای ژانر و پروسه پیشنهاد شده است و هدف از این تحقیق بررسی تاثیر مقایسه ای این دو نوع فعالیت بر روی انسجام نوشتار می باشد. لذا 80 نفر از زبان آموزان دانشکده زبانهای خارجی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز که شامل 60 نفر زن و 20 نفر مرد بودند برای این تحقیق انتخاب شده اند. لازم به ذکر است که این زبان آموزان در رشته های مترجمی زبان انگلیسی و ادبیات انگلیسی مشغول به تحصیل بودند و این دسته از زبان آموزان به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی تقسیم شدند. بدیهی است که هر دو گروه تحت دو نوع آزمایش (ژانر و پروسه) قرار گرفتند. در انتها نتایج نمایانگر آن است که هیچ تاثیر بسزایی بین دو فعالیت ژانر و پروسه بر انسجام نوشتار وجود ندارد. بنابراین هر دو آزمایش به عمل آمده می تواند در افزایش انسجام نوشتار نقش مهمی را ایفا کنند.
پریسا عربلو مونا خبیری
این تحقیق بر آن بوده است تا تاثیر دو روش تمرکز بر فرم از پیش تعیین شده و تمرکز بر فرم واکنشی بر روی نوشتار فراگیران زبان انگلیسی را مقایسه کند. برای این منظور، 60 نفر از بین 90 دانش آموز در سطح متوسط زبانی از آموزشگاه زبان پیشگامان آکادمیک در تهران از طریق آزمون pet انتخاب شدند. سپس دانش آموزان انتخاب شده، به دو گروه تقسیم شدند و تدریس نوشتار برای هر گروه از طریق یکی از روشهای تمرکز بر فرم از پیش تعیین شده و واکنشی انجام شد. در پایان، از هر کدام از گروه ها آزمون نوشتار جهت مقایسه تاثیر دو روش بر نوشتار دانش آموزان گرفته شد.نتیجه آزمون انکووا(ancova ) نشان داد که تفاوت معناداری بین تاثیر دو روش روی نوشتار دانش آموزان وجود دارد. میانگین نمرات گروه واکنشی نسبت به گروه از پیش تعیین شده بالاتر بود، بنابر نتیجه گیری می شود که تاثیر روش تمرکز بر فرم واکنشی خیلی بیشتر از تاثیر روش تمرکز بر فرم از پیش تعیین شده بر روی نوشتار فراگیران است. این تحقیق میتواند برای معلمانی که در کلاسشان از تمرکز بر فرم استفاده میکنند و میخواهند در مورد بازخورد در نوشتار اطلاعات داشته باشند منبع الهامی برای تحقیق و مطالعه بیشتر باشد.
پریسا میرزکی مانیا نصرتی نیا
هدف از انجام این تحقیق بررسی ارتباط میان هوش هیجانی، میزان خود تنظیمی، استقلال در یاد گیری، و خلاقیت است. بدین منظور، از 300 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی رشته های زبان شناسی عمومی، ادبیات انگلیسی و مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه تهران در بازه سنی 19 تا 34 سال که به شکل تصادفی انتخاب شده بودند خواسته شد تا به چهار پرسشنامه هوش هیجانی (ei)، خود تنظیمی (sr)، استقلال در یاد گیری (au)، و خلاقیت act)) پاسخ دهند. بررسی های اولیه انجام گردید تا اطمینان حاصل شود که پیش فرضیه های normality ، linearity، و homoscedasticity رعایت شده باشد. سپس رابطه بین متغیرهای تحقیق با استفاده از فرمول pearsons product-moment بررسی گردید. تحلیل های آماری برروی اطلاعات بدست آمده از 230 سری پرسشنامه بازگردانده شده قابل استفاده نشان دادند که ارتباطات مثبت و معناداری بین هوش هیجانی و خود تنظیمی، هوش هیجانی و استقلال در یاد گیری، هوش هیجانی و خلاقیت، خود تنظیمی و استقلال در یاد گیری، خود تنظیمی و خلاقیت، و استقلال در یاد گیری و خلا قیت وجود دارد. علاوه بر این با محاسبه ضریب همبستگی میان متغیرها و با در نظر گرفتن خلاقیت به عنوان متغیر وابسته این تحقیق، مشخص گردید زبان آموزان خلاق بیشتر از میزان توانائی خود تنظیمی در یادگیری بهره مند هستند.
مهدی تیما شعله کلاهی
هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر آموزش استراتژی های تفکر انتقادی بر میل به گفتگو در زبان آموزان سطح متوسط بوده است. بدین منظور، 60 زبان آموز سطح متوسط از میان 90 نفر بر اساس نتایج به دست آمده در آزمون پایلوت شده pet انتخاب شدند. . این زبان آموزان به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل که هر کدام متشکل از 30 نفر می بود، قرار داده شدند. سپس زبان آموزان هر دو گروه پرسشنامه ای که میزان تمایل آنها به شروع یا انجام یک مکالمه را می سنجد را، تکمیل کردند. این پرسشنامه به عنوان پیش آزمون انجام گردید. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 24 جلسه با استراتژی های تفکر انتقادی آشنا شدند و این روش ها با آنها کار شد. در پایان دوره دو ماهه آموزشی، هر دو گروه مجددا به پرسشنامه سنجش میزان تمایل به شروع مکالمه پاسخ دادند. در پایان با استفاده از آزمون مستقل تی، میانگین نمرات دو گروه مقایسه شد که منجر به رد فرضیه صفر گشت و نتیجه گرفته شد که تدریس استراتژی های تفکر انتقادی تاثیر مثبتی بر میل به مکالمه کردن در میان زبان آموزان سطح متوسط دارد