نام پژوهشگر: جواد مرتضایی
ولی الله شرف جواد مرتضایی
پژوهش حاضر به نظرگاه فکری دوانی در شرح و تفسیر برخی اشعار حافظ پرداخته است. در این اثر بر آن بوده¬ایم که آرا و اندیشه¬های محقق دوانی را در تفسیر اشعار حافظ شیرازی توصیف و تحلیل کنیم. در تدوین این تحقیق ابتدا کلیه¬¬ی آثار پارسی و تازی چاپی دوانی را بررسی و از خلال مطالعه¬ی آنها اصول و مبانی اندیشه¬ی او را تعیین کرده¬ایم و سپس با استفاده از رساله¬هایی که وی در شرح اشعار حافظ نوشته و همچنین با مراجعه به دیگر آثار دوانی که در آنها از اشعار این شاعر نامور استفاده کرده است، به بررسی روش تفسیری و تفاسیر روشمند دوانی پرداخته¬ایم.جلال الدین محمد محقق دوانی (830-908ق) اولین شارح اشعار شمس الدین محمد حافظ شیرازی است که رساله¬هایی در شرح برخی اشعار او نوشته است. وی گذشته از ابیات فراوانی که از حافظ در کتب و رسایل و مکتوبات خود آورده، بر پاره¬ای از اشعار او نیز شرح نوشته است. با توجه به قرابت زمانی و وحدت مکانی دوانی با حافظ، شرح او بر حافظ از اهمیتی ویژه¬ برخوردار است و بی شک آشنایی با اندیشه¬های این مفسر شعر حافظ، می¬تواند زوایا و گوشه¬هایی پنهان از ذهن و زبان شاعر را برای ما روشن کند. بدین منظور پژوهش حاضر به نظرگاه فکری دوانی در شرح و تفسیر برخی اشعار حافظ پرداخته است. در این اثر بر آن بوده¬ایم که آرا و اندیشه¬های محقق دوانی را در تفسیر اشعار حافظ شیرازی توصیف و تحلیل کنیم. در تدوین این تحقیق ابتدا کلیه¬¬ی آثار پارسی و تازی چاپی دوانی را بررسی و از خلال مطالعه¬ی آنها اصول و مبانی اندیشه¬ی او را تعیین کرده¬ایم و سپس با استفاده از رساله¬هایی که وی در شرح اشعار حافظ نوشته و همچنین با مراجعه به دیگر آثار دوانی که در آنها از اشعار این شاعر نامور استفاده کرده است، به بررسی روش تفسیری و تفاسیر روشمند دوانی پرداخته¬ایم. بدین ترتیب نوشته¬ی حاضر طی چهار فصل به مسائل ذیل اختصاص دارد: در فصل آغازین پس از اشاره¬ای مختصر به شرح زندگی و سرگذشت جلال ¬الدین دوانی، شخصیت علمی و ادبی او معرفی گردیده است. فصل دوم به افکار و اندیشه¬های دوانی اختصاص دارد. در این فصل کوشیده¬ایم آرا و عقاید کلامی و فلسفی و عرفانی او را تبیین کنیم و در آیینه¬ی آثارش جهان اندیشه¬¬اش را به تصویر کشیم. فصل سوم ناظر بر روش تفسیری دوانی است و در این فصل مبانی نظری شرح¬نویسی دوانی مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل چهارم نیز دیدگاه¬ها دوانی در تفسیر برخی ابیات حافظ تبیین و میزان هم¬خوانی آرا و افکار دوانی با مفاهیم و معانی اشعار حافظ تعیین شده است.
طلیعه شوقی جواد مرتضایی
ایهام در بلاغت فارسی و عربی جایگاهی ویژه دارد و دارای ارزش زیبایی شناسی قابل توجّهی است. بیشتر کتاب های بلاغی فارسی و عربی ایهام را آوردن کلمه ای در کلام می دانند که دارای دو معنا باشد.یکی معنای نزدیک به ذهن و دیگری معنای دور از ذهن که خواننده در نگاه اوّل می پندارد معنای نزدیک مورد نظر است اما با کمی تأمّل به سوی معنای دور که مقصود شاعر و یا نویسنده بوده است، رهنمون می شود. در بیشتر کتاب های بلاغی ایهام در حوزه بدیع معنوی قرار می گیرد.ما در این پژوهش نشان داده ایم که ایهام با توجّه به کارکرد ایجازی آن می تواند در علم معانی نیز قابل طرح باشد. در آثار بلاغی تا کنون اشاره ای به این موضوع نشده است. بلاغت فارسی و عربی انواعی را برای ایهام بر-شمرده اند که این انواع در بلاغت فارسی از تنوّع و گستردگی فراوانی نسبت به بلاغت عربی برخوردار است. این تحقیق پس از بررسی صنعت بدیعی ایهام در کتاب های بلاغی فارسی و عربی به نقد تعریف این صنعت می پردازد. همچنین ضمن بررسی سیر و تطوّر تاریخی این شگرد ادبی در بلاغت فارسی و عربی، به جز انواع مطرح شده ایهام از سوی بلاغیون، انواع دیگری را در بلاغت فارسی و بلاغت عربی بر آن می-افزاید. جدا از بلاغیون و ادبا، زبان شناسان نیز سعی در توصیف شیوه های بیان ادبی با روش ها و مفاهیم خود داشته اند. از این رو می توان در تبیین کارکرد های بلاغی ایهام از مفاهیم ویژه زبان شناسی همچون برجسته سازی، آشنایی زدایی و ابهام یاری جست. پایان نامه حاضر به سه فصل تقسیم شده است. فصل نخست به بررسی معنای لغوی و اصطلاحی ایهام، جایگاه ایهام در قرآن کریم، نقش و جایگاه ایهام در مباحث بلاغی و کارکرد های ادبی- بلاغی ایهام اختصاص دارد. فصل دوم مشتمل بر سیر تاریخی و تطوّر ایهام در بلاغت فارسی و عربی و نیز بررسی انواع ایهام و آسیب شناسی آن است. در فصل سوم به بررسی این صنعت از منظر زبان شناسی پرداخته و به ارتباط ایهام با برجسته سازی، آشنایی زدایی و ابهام اشاره کرده ایم.در نهایت پایان نامه حاضر، ایهام را آوردن کلمه ای در کلام می داند که بر دو یا بیش از دو معنا دلالت می کند و همه معانی کلمه-نزدیک و دور-مورد نظر قرار می گیرد.
محسن حسینی وردنجانی جواد مرتضایی
خاقانی از سرآمد شاعران پارسی گو است . او شاعری صاحب سبک است . خلق تصاویر بدیع، شگرف و معما گونه آن هم در روزگاری که کوشش شاعران، بیشتر در تقلید، تلفیق و تکرار مضامین و تصاویر پیشینیان خلاصه می شود جایگاه برتر شعر او را بیشتر و بهتر روشن می سازد . یکی از ویژگی های سبک شخصی خاقانی تداوم تصویرسازی از یک امر در محور عمودی قصاید اوست که ناشی از دو دلیل عمده است : الف) وابستگی عاطفی/ اندیشگی شاعر به تصویر ب) اظهار فضل و قدرت شاعری مبنی بر ساختن تصاویر متنوع و متداوم از چیز یا یک واژه. تداوم تصویرسازی در اشعار خاقانی دارای سه گونه متفاوت است که عبارتند از : 1- تداوم تصویرسازی در ابیات به صورت پیوسته و بی فاصله که حداقل در سه بیت و آن هم اغلب بر پایه شگرد جایگزینی و اصل تداعی مشابهت شکل می گیرد. 2- تداوم تصویرسازی با یک یا دو بیت فاصله که در این نوع، جز یک یا دو بیت دیگر ابیات دارای تداوم تصویرسازی هستند و این یک یا دو بیت بر پایه ی شگرد همنشینی و اصل مجاورت دارای ارتباط ضمنی با دیگر ابیات هستند اگرچه تداوم تصویرسازی در آن ها جریان ندارد. 3 – تداوم تصویرسازی با یک یا دو بیت فاصله به صورت منقطع که در این نوع، نه تنها در این یک یا دو بیت، تداوم تصویرسازی وجود نداشته بلکه آن رابطه ضمنی برآمده از اصل همنشینی و مجاورت هم با دیگر ابیات وجود ندارد. تداوم تصویر سازی در حدود یک سوم از ابیات قصاید خاقانی وجود دارد و عدم توجه به آن، نادیده گرفتن بخش قابل توجهی از معنا و مضمون و انسجام متنی شعر اوست؛ نکته ای که متأسفانه در اکثر شروحی که بر قصاید خاقانی نوشته شده است دیده می شود. این پژوهش در سه گفتار تنظیم شده است. گفتار اول به سبک آذربایجانی و سبک شخصی خاقانی، گفتار دوم به تصویرپردازیِ او و گفتار سوم به تداوم تصویرسازی و انواع آن می¬پردازد.
سیروس اویسی حمید طاهری
چکیده ندارد.