نام پژوهشگر: سید کاظم علوی لنگرودی
فاطمه محمودآبادی سید کاظم علوی لنگرودی
هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک?های هویت و ابعاد کمال?گرایی با اهداف پیشرفت تحصیلی در دانش?آموزان دبیرستانی شهر سیرجان بود. پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. بدین منظور 349 نفر از دانش?آموزان(153پسر و 196دختر) دبیرستانی که در پایه اول تا چهارم و در رشته?های ریاضی، تجربی و انسانی مشغول به تحصیل بودند، از طریق نمونه?گیری خوشه?ای انتخاب شدند. در این تحقیق برای سنجش اهداف پیشرفت از پرسشنامه جهت?گیری هدف الیوت و مک?گریگور(2001)، برای سنجش ابعاد کمال?گرایی از پرسشنامه هویت و فلت(1991) و برای سنجش سبک?های هویت از پرسشنامه وایت و همکاران(1998) استفاده شد. نتایج تحقیق با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد هدف تسلط/گرایشی توسط هویّت اطلاعاتی و کمال?گرایی خودمدار به صورت مثبت و معنادار و توسط هویت سردرگم به صورت منفی و معنادار پیش?بینی می?شود. هدف تسلط/اجتنابی توسط هویّت اطلاعاتی، هویّت هنجاری، کمال?گرایی خودمدار و کمال?گرایی جامعه?مدار به صورت مثبت و معناداری پیش?بینی می?شود. هدف عملکرد/گرایشی نیز توسط هویّت اطلاعاتی، هویت هنجاری، کمال?گرایی خودمدار و کمال?گرایی جامعه?مدار به صورت مثبت و معناداری پیش?بینی می?شود. هدف عملکرد/اجتنابی توسط هویت هنجاری و کمال?گرایی جامعه?مدار به صورت مثبت و معناداری پیش?بینی می?شود. اهداف پیشرفت توسط متغیرهای کمال?گرایی خودمدار?، کمال?گرایی جامعه?مدار، هویّت اطلاعاتی و جنسیت به صورت مثبت و معناداری پیش?بینی می?شود و همچنین اهداف پیشرفت توسط متغیر پایه تحصیلی به صورت منفی و معناداری پیش?بینی می?شود. در مجموع یافته های این پژوهش بر اهمیت نقش ویژ?گی?های شخصیتی و شناختی چون ابعاد کمال گرایی و سبک های هویت در تبیین اهداف پیشرفت تحصیلی تأکید دارد.??????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????
غلام رضا زارع سید کاظم علوی لنگرودی
چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی و مطالعه دیدگاه های تربیتی مقام معظم رهبری و کاربرد آن در برنامه ریزی درسی می باشد . یکی از ضرورت های که باعث شده به این پژوهش پرداخته شود دغدغه های مقام معظم رهبری در خصوص آموزش و پرورش می باشد . ایشان ضرورت ایجاد تحول بنیادین در آموزش و پرورش مطرح و فرمودند آموزش و پرورش باید روز به روز با هدفهای کلان و بسیار مهمی که برای او وجود دارد ، خود را بیشتر تطبیق دهد . نظام آموزش وپرورش باید در همین جهت یک تحول اساسی پیدا کند . لذا با توجه به جایگاه و اهمیت تعلیم و تربیت و نقش حیاتی تعلیم و تربیت در جامعه ضرورت دارد از اندیشه ، بیانات و دیدگاه های والای مقام معظم رهبری برای تحقق چشم انداز توسعه بیست ساله کشور همه دستگاهها به ویژه آموزش و پرورش استفاده ببرند. روش پژوهش حاضر، به شیوه توصیفی و از نوع تحلیل اسنادی انجام شده است. با توجه به روش پژوهش ، جامعه پژوهش نیز شامل همه اسناد و مدارک و منابع مرتبط با دیدگاه های تربیتی مقام معظم رهبری و کاربرد آن در برنامه درسی می باشد. از آنجا که در پژوهش حاضر، همه منابع و مراجع موجود فیش برداری و در مسیر هدف پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است، نمونه گیری انجام نشده و همه منابع و مراجع مرتبط و در دسترس مذکور، بررسی وتحلیل شده است. از این رو ،ابزار پژوهش فرم های فیش برداری بوده و داده های حاصل با استفاده از تکنیک های تحلیل کیفی؛جمع آوری،طبقه بندی وتحلیل شده است. در این پژوهش سوالات ویژه با توجه به اهداف پژوهش طرح شده و عبارتند از:1-اصول و اهداف تعلیم و تربیت ازدیدگاه مقام معظم رهبری کدام است؟2-مقام معظم رهبری چه روشها و عواملی را در تربیت اسلامی موثر می دانند؟3-مقام معظم رهبری چه عواملی را درتربیت کودکان،نوجوانان،جوانان موثر می دانند؟4-دیدگاه مقام معظم رهبری در خصوص ایجاد تحول بنیادین در آموزش و پرورش چیست ؟5-جایگاه و رسالت مربی از دیدگاه مقام معظم رهبری چگونه است؟6-دیدگاه مقام معظم رهبری درباره عناصر نه گانه برنامه درسی چگونه است؟7-آیا هر یک از عناصرنه گانه از دیدگاه مقام معظم رهبری قابل بررسی و مطالعه است؟ یافته های پژوهش نشان داد که: 1-تعلیم و تربیت نقش حیاتی در جامعه دارد و در واقع آموزش و پرورش بعنوان اولین سنگ بنای شخصیت فکری هر موجود بشر بسیار تأثیرگذار است.2-تعلیم از تربیت نباید جدا باشد 3- تربیت پیش از تعلیم انسان را به حرکت در می آورد4- هدف از تعلیم و تربیت در مکتب اسلام پرورش انسان مطلوب است.5-دوران اصلی تربیت یعنی کودکی و نوجوانی را به صورت نظام تربیت اسلامی باید بوسیله خانواده ، مدرسه و جامعه انجام گیرد .6- مسئله اخلاق وتربیت اخلاقی و درسی باید مورد توجه قرار گیرد.7- در شیوه آموزش ، پژوهش و کتابهای درسی تحول بوجود آید.8-آموزش و پرورش از حافظه محوری به پژوهش محوری تبدیل شود. کلید واژگان:تربیت، رهبری، برنامه درسی،اصول، روش
مریم نیکزادمقدم سید کاظم علوی لنگرودی
چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان شناختی- رفتاری برکاهش عود اعتیاد دانشجویان معتاد و افزایش انگیزش پیشرفت آنان که جهت درمان به مراکز درمانی شهر یزد مراجعه کرده اند می باشد. فرضیههای پژوهش عبارتند از: 1-درمان شناختی- رفتاری درکاهش عود اعتیاد دانشجویان معتاد موثّر است. 2- درمان شناختی- رفتاری در افزایش انگیزش پیشرفت دانشجویان معتاد تأثیر دارد. جامع? آماری پژوهش عبارت از کلی? دانشجویان معتادی بود که برای درمان و ترک اعتیاد به مراکز درمانی شهر یزد مراجعه میکردند. نوع طرح پژوهشی عبارت بود از نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پسآزمون با گروه کنترل. درآغاز،30 نفر از میان آنها به صورت تصادفی انتخاب گردیدند و این افراد شامل کسانی میشدند که تست مرفین آنها همگی مثبت نشان داد. سپس تمامی این افراد در سه گروه به صورت تصادفی شامل گروه آزمایشی، گروه کنترل و گروه پلاسیبو تقسیم شدند. در هرگروه 10 نفر به صورت تصادفی جایگزین شدند. قبل از اجرای مداخل? درمانی هم? افراد سه گروه به آزمون انگیزش پیشرفت هرمنس که ضریب پایایی آن بر اساس آزمون آلفای کرونباخ در پژوهش هومن و عسگری برابر با 803/0 بوده و آزمون تحلیل مولفه های اصلی (pc) بیانگر همبستگی سوال های این آزمون با یک عامل کلی (انگیزه پیشرفت) می باشدپاسخ دادند. متغیر مستقل، درمان با روش شناختی- رفتاری درطول 8 جلس? با ساختار بود. سه گروه آزمایش ،کنترل و پلاسیبو حین و بعد از اجرای متغیر مستقل به طور مرتّب و پیش بینی شده مورد آزمایش تست مرفین قرار گرفتند. بعد از مداخل? درمانی نیز افراد سه گروه مجدّداً به آزمون انگیزش پیشرفت هرمنس پاسخ دادند باتوجّه به فرصت زمانی محدود برای اجرای پژوهش برای پیگیریهای بعد از اجرای متغیر مستقل و اعتبار نتایج حداقل سه ماه درنظر گرفته شد. نتایج نشان داد که درمان شناختی- رفتاری، در کاهش میزان عود اعتیاد دانشجویان معتاد موثر بودهاست (p<05/0). برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. بدین ترتیب، فرضیه اوّل پژوهش مبنی بر اینکه درمان شناختی- رفتاری درکاهش عود اعتیاد دانشجویان معتاد موثّر است، پذیرفته میشود. درعیـن حـال با تـوجّـه به تحلیـل دادهها، میانگین نمـرات گروه آزمـایش در پیشآزمـــون و پسآزمــــون، تفاوت معناداری را نشان داد (پیشآزمون 00/63، پسآزمون 90/89) در حالی که در گروه کنترل و پلاسیبو تفاوت میانگینها معنادار نبود گروه کنترل(پیشآزمون 90/63، پسآزمون 10/66 )، گروه پلاسیبو (پیش آزمون 75/80،پس آزمون 90/76).داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی شفه مورد تحلیل قرار گرفتند ونتایج بیانگر تفاوت معنی دار بین گروه آزمایش و گروه کنترل بود (p<05/0). در نتیجه فرضی? دوم نیز که بیان می دارد درمان شناختی- رفتاری در افزایش انگیزش پیشرفت دانشجویان معتاد موثّر است پذیرفته می شود.
سمانه شبان زاده سید کاظم علوی لنگرودی
چکیده هدف این پژوهش بررسی رابطه ی راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و باورهای انگیزشی با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی و روابط این متغیرها با باورهای انگیزشی دبیران شهر کرمان بود. پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. بدین منظور 400 نفر از دانش آموزان (152 پسر و 248 دختر) دبیرستانی که در پایه اول تا سوم و در رشته های ریاضی، تجربی و انسانی مشغول به تحصیل بودند، از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در این تحقیق برای سنجش راهبردهای یادگیری خود تنظیمی و باورهای انگیزشی از پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (mslq) پنتریچ و دیگروت (1990) و برای سنجش باورهای انگیزشی دبیران از پرسشنامه محقق ساخته باور های انگیزشی دبیران استفاده شد. نتایج تحقیق با استفاده از رگرسیون چندگانه نشان داد که از میان باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خود تنظیمی، تنها ارزشگذاری درونی با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری دارد ( 01/0>p و 12/0 =beta). باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خود تنظیمی دختران با عملکرد تحصیلی رابطه معناداری نشان نداد، اما ارزشگذاری درونی در پسران با عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری داشت ( 01/0>p و 29/0 =beta). باورهای انگیزشی دانش آموزان و باورهای انگیزشی دبیرانشان رابطه معناداری نداشت، اما ارزشگذاری درونی دبیران و دانش آموزان با عملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری داشت (01/0>p و 12/0 =beta). در مجموع نتایج این تحقیق، خلاف نتایج تحقیقات گذشته بوده است. این نتیجه با توجه به شرایط فرهنگی شهر کرمان، تکیه بر انگیزه های بیرونی به جای انگیزه های درونی و روابط درونی بین متغیرهای پیش بین قابل تبیین است. بر اساس این نتایج، پیشنهادهایی ارائه شد. واژه های کلیدی: باورهای انگیزشی (خودکارآمدی، اضطراب امتحان، ارزشگذاری درونی)، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (راهبردهای شناختی، راهبردهای فراشناختی)، عملکرد تحصیلی، دانش آموزان دبیرستان، دبیران، شهر کرمان
حمیده السادات موسوی پوررمجردی سید کاظم علوی لنگرودی
باورها و نگرش های دانش آموزان در مورد توانایی های خود برای تسلط بر تکالیف (خودکارآمدی تحصیلی) یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان است. هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش جهت گیری مذهبی و سبک های هویّت در پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی است و همچنین روابط این متغیّرها با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان سال سوم دبیرستان های شهرستان شهربابک هستند که بر مبنای جدول کرجسی و مورگان نمونه ای به تعداد 221 نفر (144 دختر و 77 پسر) به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه های جهت گیری مذهبی با تکیه بر اسلام آذربایجانی (1382)، پرسشنامه سبک های هویّت isi-6g وایت و همکارانش (1998) و پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مورگان – جینکز (1999) را تکمیل کردند. عملکرد تحصیلی نیز توسط معدل دانش آموزان در نیمسال اول سال تحصیلی 90-91 سنجیده شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری رگرسیون خطی به روش enter و t-test برای دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که 25درصد از واریانس مربوط به خودکارآمدی تحصیلی در کل دانش آموزان توسط جهت گیری مذهبی اسلامی و زیر مقیاس تعهد تبیین می شود و این در حالی است که در گروه پسران 21درصد از واریانس مربوط به خودکارآمدی تحصیلی توسط جهت گیری مذهبی اسلامی و زیر مقیاس پایبندی به عقاید و مناسک و در دانش آموزان دختر 33درصد از واریانس توسط زیر مقیاس تعهد تبیین می شود. همچنین نتایج نشان داد که 15درصد از واریانس مربوط به پیشرفت تحصیلی در کل دانش آموزان توسط خودکارآمدی تحصیلی و سبک هویت اطلاعاتی و زیر مقیاس تعهد تبیین می شود. در گروه دختران به تنهایی 10درصد از واریانس مربوط به پیشرفت تحصیلی توسط خودکارآمدی تحصیلی و در پسران 32درصد از واریانس مربوط به پیشرفت تحصیلی توسط خودکارآمدی تحصیلی و سبک هویت اطلاعاتی و زیر مقیاس پایبندی به عقاید و مناسک قابل تبیین است.
الهه السادات ناظری بافقی سید کاظم علوی لنگرودی
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای اهداف پیشرفت تحصیلی در تاثیر ادراک از ساختار کلاس درس بر درگیری شناختی دانش آموزان دبیرستان های دولتی و نمونه شهر بافق در قالب الگوئی ساختاری بود. پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی با استفاده از تحلیل مسیر است. بدین منظور از بین 1195 دانش آموز دبیرستانی به عنوان جامعه آماری، تعداد 439 نفر (187پسر و252دختر) که در پایه های اول تا چهارم رشته های ریاضی، تجربی و علوم انسانی مشغول به تحصیل بودند، از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. در این پژوهش برای سنجش درگیری شناختی از پرسشنامه درگیری شناختی پینتریچ و همکاران،1991 (شامل راهبردهای شناختی و راهبردهای فراشناختی)، برای سنجش اهداف پیشرفت تحصیلی از پرسشنامه جهت گیری هدف میدگلی و همکاران،2000 (شامل جهت گیری هدفی تبحری، جهت گیری هدفی رویکرد - عملکرد و جهت گیری هدفی اجتناب - عملکرد) و برای سنجش ادراک از ساختار کلاس درس از پرسشنامه ساختار هدف کلاس میدگلی و همکاران،2000 (شامل ساختار هدفی تبحری، ساختار هدفی رویکرد - عملکرد و ساختار هدفی اجتناب - عملکرد) استفاده شد. ضرایب پایایی برای خرده مقیاس های درگیری شناختی، اهداف پیشرفت و ادراک از ساختار کلاس به ترتیب برابر با 0.739، 0.706، 0.780، 0.716، 0.732، 0.832، 0.749 و 0.852 است. پس از تأئید مدل های اندازه گیری متغیرهای نهفته و برازش الگوی تابع ساختاری، نتایج نشان داد که ادراک از ساختار هدفی کلاس بر جهت گیری هدفی متناظر با آن ساختار هدفی، تأثیر مستقیم و معنادار دارد. همچنین جهت گیری های هدفی تبحری بر راهبردهای شناختی و فراشناختی تأثیر معنادار داشت. تأثیر جهت گیری های هدفی رویکرد - عملکرد و اجتناب - عملکرد تنها بر راهبردهای شناختی معنادار بود. از این گذشته، تأثیرغیرمستقیم ساختار هدفی تبحری بر راهبردهای شناختی و فراشناختی از طریق جهت گیری هدفی تبحری و همچنین تأثیر غیرمستقیم ساختار هدفی رویکرد - عملکرد و اجتناب - عملکرد بر راهبردهای شناختی از طریق جهت گیری های هدفی رویکرد - عملکرد و اجتناب- عملکرد تأیید شد.
روح الله کهکی احمد زندوانیان
این پژوهش با هدف بررسی رابطه سطح توکل بر خدا با افسردگی و انگیزه ی پیشرفت تحصیلی در بین دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه یزد انجام گرفت. جامعه ی پژوهش، کلیه ی دانشجویان کارشناسی دانشگاه یزد بودند که 315 نفر از آن ها به صورت نمونه تصادفی انتخاب گردیدند. داده های پژوهش به کمک پرسشنامه استاندارد توکل که با روشی اسلامی در داخل کشور ساخته شده، به همراه نسخه جدید پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه انگیزه ی پیشرفت هرمنس مورد استفاده جمع آوری گردید، و به کمک روش های آماری توصیفی، نرم افزار spss، ضریب هم بستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک راهه و آزمون t برای دو نمونه مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش به این نتایج دست یافتیم که بین x (توکل بر خدا) و y (افسردگی) رابطه ی معنادار و معکوس(منفی) وجود دارد، هم چنین بین x (توکل بر خدا) و z (انگیزه پیشرفت) رابطه ی معنادار و مثبت وجود دارد. به علاوه ی این که توکل بر خدا و افسردگی در دخترها بیش تر از پسرهاست، هم چنین افسردگی در دانشکده ی منابع طبیعی کمی بیش تر از دیگر دانشکده هاست، ولی توکل بر خدا در دانشکده ی فنی از بقیه بیش تر است. هم چنین انگیزه ی پیشرفت در بین دخترها و پسرها و بین دانشکده ها تفاوت معناداری وجود نداشت.
مریم منتظری هدش سید کاظم علوی لنگرودی
پژوهش حاضر به تعیین رابطه جهت گیری مذهبی و گرایش به تفکر انتقادی با راهبردهای مقابله با استرس در دانشجویان دختر دوره کارشناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه یزد پرداخته است. جامعه پژوهش شامل 1617 نفر از دانشجویان دختر بودند که 300 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با نسبت مساوی در رشته های مختلف و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت، پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس و پرسش نامه مقابله با موقعیت های فشارزای اندلر و پارکر استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ورود مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان دادند که ابتدا بین جهت گیری مذهبی درونی و سبک مقابله مساله مدار و سپس بین جهت گیری مذهبی بیرونی و سبک مقابله مساله مدار همبستگی مثبت معنادار اما ضعیفی در دانشجویان وجود دارد. همچنین بین گرایش به تفکر انتقادی و سبک مقابله مساله مدار نیز هم بستگی مثبت و متوسطی در دانشجویان مشاهده شد و از بین مولفه های گرایش به تفکر انتقادی، مولفه نوآوریی و بلوغ فکری با سبک مقابله مساله مدار و مولفه اشتغال ذهنی در ابتدا با سبک مقابله مساله مدار و سپس سبک مقابله اجتنابی هم بستگی مثبت معنادار داشت و در مقابل، مولفه بلوغ فکری نیز با دو سبک مقابله هیجان مدار و اجتنابی همبستگی منفی معناداری داشتند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند که از میان پنج متغیر پیش بین، به ترتیب سه متغیر اشتغال ذهنی، جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی در پیش بینی سبک مقابله مساله مدار به صورت مستقیم، دو متغیر جهت گیری مذهبی درونی و بلوغ فکری در پیش بینی سبک مقابله هیجان مدار به صورت معکوس، دو متغیر جهت گیری مذهبی بیرونی و اشتغال ذهنی در پیش بینی سبک مقابله اجتنابی به صورت مستقیم و درنهایت دو متغیر نوآوری و بلوغ فکری در تبیین و پیش بینی سبک مقابله اجتنابی دانشجویان به صورت معکوس نقش داشتند. بنابراین با توجه به یافته های پژوهشی با آموزش تفکر انتقادی و تلاش در جهت درونی سازی مذهب می توان بهره گیری دانشجویان از سبک های مقابله ای کارآمد در هنگام مواجهه با رویدادهای تنش زا را افزایش داد.
وجیهه رشیدی طغرالجردی سید کاظم علوی لنگرودی
انگیزش تحصیلی نقش مهمی در یادگیری کلاسی بازی می کند، اما پژوهش های دقیقی در این زمینه در ایران صورت نگرفته است. دراین پژوهش سعی شد که ارتباط جو مدرسه و خودکارآمدی با انگیزش تحصیلی دانش آموزان دخترمقطع متوسطه دوم شهرستان کرمان مورد مطالعه قرارگیرد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان کرمان بود که تعداد آن ها 29755 نفرمی باشد. ازاین تعداد 354 نفر از دانش آموزان دخترمقطع متوسطه دوم شهر کرمان، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. این پژوهش که درزمره پژوهش های توصیفی است؛ از لحاظ هدف یک پژوهش کاربردی و به لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. ابزار پژوهش پرسشنامه جو مدرسه، خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی بود که خود از پرسش نامه های محقق ساخته تشکیل شده بود. نتایج به دست آمده نشان داد که بین جو مدرسه و ابعاد جو مدرسه با انگیزش درونی دانش آموزان دختر، همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد ولی جو مدرسه و ابعاد جو مدرسه با انگیزش بیرونی رابطه ای ندارند. همچنین بین خودکارآمدی تحصیلی با انگیزش درونی رابطه مثبت و معناداری دیده شد؛ اما بین خودکارآمدی تحصیلی با انگیزش بیرونی دانش آموزان این رابطه معنادار و در جهت عکس است. همچنین یافته ها نشان دادند که ابعادجومدرسه و خودکارآمدی با انگیزش درونی تنها دربعد محیط موسسه ای ابعاد جو مدرسه ارتباط دارد و نیز ابعادجو مدرسه و خودکارآمدی با انگیزش بیرونی رابطه دارد و متغیر خودکارآمدی این ارتباط را توجیه می کند.