نام پژوهشگر: فاطمه فراش بامحرم
نثارک اسلامی یخفروزان فاطمه فراش بامحرم
علاقه در جهت انجام پروسه های سبز و سازگار با محیط زیست منتهی به گسترش استفاده از کاتالیزور های جامد در فعالیت های تحقیقی در بخش های صنعتی و آکادمیک شده است. کاتالیزور های اسیدی جامد می توانند جایگزین اسید های مایع خورنده مورد استفاده در صنعت گردند. در این میان، هتروپلی اسید ها به عنوان کاتالیزور های اسیدی جامد دارای کاربرد گسترده تری بوده و در راستای سنتز و تهیه ترکیبات مختلف می توانند در پروسه های صنعتی مورد استفاده قرار گیرند. در این پرژه سنتز استیل سالیسیلیک اسید یا آسپرین در دمای اتاق از طریق استیلاسیون سالسیلیک اسید در حضور یکی از انواع هتروپلی اسیدها برای کمک به داشتن تکنولوژی پاک که نیاز اساسی جامعه است، مورد بررسی قرار گرفته است. آسپرین یک داروی مهم می باشد که معمولا با فرایند کاتالیزوری اسیدی تهیه می شود.کاتالیست های معمولی که برای این واکنش مورد استفاده قرار می گیرند اسید سولفوریک واسید فسفریک غلیظ می باشند. در این پروژه کاتالیست های معمول که بسیار خورنده و خطرناک هستند با هترو پلی اسید ها به صورت نانوساختار و نهش یافته که همگی قابل استفاده مجدد می باشند، جایگزین شده است. کاتالیست های مورد استفاده شامل کگین، پرایسلر و داوسون بود که به صورت نهش یافته با بارگذاری های مختلف بر روی سیلیکاژل و نانوسلیکاژل بکار گرفته شد. از بین این کاتالیست ها داوسون و پرایسلر در آزمایشگاه سنتز شد و کگین به همراه سایر مواد اولیه خریداری شد. در ادامه آزمایش های مربوط به سنتز آسپرین به منظور بدست آوردن شرایط بهینه برای داشتن بازده بالا انجام گرفت. برای سنتز آسپرین تاثیر سه فاکتور بارگذاری کاتالیست، درصد وزنی کاتالیست و زمان واکنش بر روی میزان بازده واکنش مورد بررسی قرار گرفت. برای صرفه جویی در زمان و هزینه آزمایش ها و نیز بدست آوردن شرایط بهینه ای که در آن بازده واکنش سنتز آسپرین بالا باشد از نرم افزار طراحی آزمایش design expert استفاده گردید. نتایج، بیانگر این مطلب بود که از بین کاتالیست ها، کگین نهش یافته بر روی نانوسلیکاژل کاتالیست مناسبی برای سنتز آسپرین می باشد و با درصد وزنی 069/0 با بارگذاری 50% به مدت 63 دقیقه، بیشترین بازده یعنی 72% قابل حصول است که در مقایسه با استفاده از کاتالیزور اسید سولفوریک بازده بالاتری است.
حدیثه نظری فاطمه فراش بامحرم
کاتالیزور ها از اهمیت زیادی در صنایع مختلف از جمله صنعت دارو سازی برخوردارند. به طور ساده کاتالیزور ها موجب بهبود واکنش شیمیایی، تسریع آن، انجام آن در شرایط عادی و متعادل یا انجام آن به صورت یک مرحله ای می شوند. هر صنعتی که به واکنش های شیمیایی متکی باشد از کاتالیزور های پیشرفته سود می برد؛ به عنوان مثال می توان به صنعت دارو سازی و تولید کنندگان مواد شیمیایی برای مصارف گوناگون از جمله کود های شیمیایی ، حشر ه کش ها و صنعت نفت که به شدت به کاتالیزور ها وابسته است، اشاره کرد. در تولید داروها به دلیل شرایط ویژه وحساسیت بالای آنها و محدودیت در استفاده از مواد موجود، انتخاب ماده ای بی ضرر به عنوان کاتالیزور بسیار حائز اهمیت است. یکی از فرآیندهای دارویی متداول در کشور ما تولید آسپرین یا همان استیل سالیسیلیک اسید است که تحت یک واکنش کاتالیزوری با یک اسید معدنی قوی به عنوان کاتالیزور تولید می شود. کاتالیزورهای اسیدی مورد استفاده در این واکنش معمولا اسید سولفوریک یا اسید فسفریک است. یکی از مهمترین مشکلات استفاده از این دو کاتالیزور خورنده بودن و آلودگی زیست محیطی آن ها می باشد. خورندگی بالای آن ها باعث افزایش هزینه های ساخت و نگهداری ادوات صنعتی شده است. در سال های اخیر هتروپلی اسیدها به عنوان کاتالیزورهای اسیدی جامد مورد توجه قرار گرفته اند. این مواد از نظر قدرت اسیدی قوی و در حد اسیدهای قوی مانند اسید سولفوریک هستند. به طور کلی عواملی که باعث می شود هتروپلی اسیدها کاربرد زیادی به عنوان کاتالیزور داشته باشند شامل خواص اکسایشی- کاهشی، ساختار متنوع، قدرت اسیدی زیاد، حلالیت بالا در حلالهای قطبی و غیر قطبی، سازگاری با محیط زیست و پایداری در برابر هیدرولیز و گرما می باشد. در این پروژه به بررسی سه نوع مهم کاتالیزورهای هتروپلی اسید در حالت بالک و نانو ساختار در واکنش استیلاسیون سالیسیلیک اسید با انیدرید استیک پرداخته شده است. این پایانامه شامل شش فصل می باشد که در ذیل به خلاصه ای از مطالب ارائه شده در هر فصل اشاره می گردد: فصل اول شامل معرفی فرآیندهای کاتالیزوری، هتروپلی اسیدها و برخی از کاربردهای مهم این مواد و معرفی آسپرین، فرآیند ساخت و برخی خواص ویژه آن می باشد فصل دوم شامل اصول اساسی طراحی و آنالیز آزمایش ها و پارامترهای مهم در طراحی آزمایشات به روش تاگوچی می باشد. فصل سوم شامل مواد و روش ها، تجهیزات به کار رفته برای انجام آزمایش ها و روش های آنالیز می باشد. در فصل چهارم نتایج حاصل از تولید آسپرین در شرایط بهینه در مقیاس نیمه صنعتی آورده شده است و برآوردکلی از هزینه های تولید آن در مقیاس نیمه صنعتی به عمل آمد. فصل پنجم به تحلیل و بررسی نتایج به دست آمده از آزمایش های انجام گرفته می پردازد. فصل ششم خلاصه ای از نتایج بدست آمده و پیشنهادات لازم برای مطالعه جامع تر و امکان سنجی کاربرد کاتالیزورهای مذکور در صنعت را ارائه می دهد.
شیما دباغی فاطمه فراش بامحرم
نانومواد بدلیل خواص فیزیکی و شیمیایی منحصر به فرد در مقایسه با جامدات توده ای توجه بسیاری را به خود جلب کرده اند. بدلیل وابستگی خواص به اندازه و شکل نانومواد دانشمندان برای آماده سازی نانوموادی با اندازه و ساختار قابل کنترل تلاش می کننددر این پژوهش نانوذرات اکسید کبالت (co3o4) با موفقیت و با استفاده از یک روش ساده و سریع، با استفاده از مایع یونی 1- هگزیل- 3- متیل ایمیدازولیوم هیدروکساید ([hmim]oh)به عنوان محیط واکنش و همچنین هدایت کننده ی الکتریکی سنتز شدند. با توجه به نتایج طیف پراش اشعه ایکس،هیچ گونه ناخالصی در محصول بدست آمده مشاهده نمی شود و اندازه متوسط کریستال های اکسیدکبالت با استفاده از رابطه شرر، در حدود nm 15 محاسبه شده است. تصویر tem تهیه شده از محصول نیز این نتیجه را،تایید می کند. تصاویر semنشان می دهد که ذرات در هر آزمایش، دارای شکل واندازه تقریبا یکنواخت می باشند. کشش سطحی کم مایع یونی باعث تولید ذراتی یکنواخت و ریز شده است. فاکتورهای مورد بررسی در این پژوهش عبارتند از: دمای کلسیناسیون، زمان انجام واکنش و مقدار مایع یونی. به منظور بررسی اثر این پارامترها بر روی خصوصیات محصول نهایی از جمله اندازه و بررسی اثر برهمکنش پارامترها،از بهینه سازی با نرم افزار طراحی آزمایش و روش پاسخ سطح استفاده شد. مدل ارائه شده توسط نرم افزار یک مدل درجه دوم نسبت به ترم های مقدار مایع یونی و زمان انجام واکنش می باشد. در مدت زمان 5 ساعت، با افزایش مقدار مایع یونی اندازه کریستال ها ابتدا کاهش و سپس افزایش می یابد. افزایش دمای کلسیناسیون نیز باعث افزایش اندازه کریستال ها شده است. در محدوده ی 6/0-5/0 گرم مایع یونی، کم ترین سایز کریستال ها را می توان در محدوده ی زمانی 8/3- 2/3 ساعت مشاهده کرد. در ادامه اثر نانوذرات اکسیدکبالت بر روی تجزیه فتوکاتالیستی برموفنل بلو بررسی شد. همچنین اثر همزمان دو پارامتر دمای کلسیناسیون و مقدارکاتالیست در میزان تجزیه برموفنل بلو، به کمک طراحی آزمایش مورد مطالعه قرار گرفت. افزایش اندازه ذرات باافزایش دمای کلسیناسیون، باعث کاهش فعالیت کاتالیستی نانوذرات می گردد.
نفیسه توتونچیان مجید ممهد هروی
در این پژوهش، آلکیلاسیون بنزن با 1-دکن برای تولید آلکیل بنزن خطی (lab) در حضور کاتالیزورهای هتروپلی اسید داوسون نهش یافته مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، ابتدا هتروپلی اسیدهای داوسون سنتز شده و سپس با میزان بارگذاری های مختلف بر روی پایه نانوساختار تیتانیا نشانده شد. هتروپلی اسیدهای داوسون نهش یافته، پس از کلسینه شدن در دمای مشخص، به عنوان کاتالیزور در واکنش تولید آلکیل بنزن خطی مورد استفاده قرار گرفتند. برای بررسی اولیه اثر پارامترهای عملیاتی روی درصد تبدیل 1-دکن و بازده تولید آلکیل بنزن خطی، ابتدا از طراحی آزمایش به روش طرح عاملی دو سطحی استفاده شد و اثر پارامترهای نسبت مولی بنزن به 1-دکن، مقدار کاتالیزور، درصد بارگذاری کاتالیزور، دمای کلسینه کردن کاتالیزور، زمان و دمای واکنش بررسی گردید. واکنش ها در یک راکتور شیشه ای و در فشار ثابت اتمسفری انجام شد. نتایج حاصل از طراحی آزمایش به روش طرح عاملی کسری نشان داد که هر شش پارامتر عملیاتی دارای اهمیت می باشند و انجام واکنش ها در دمای ثابت 80 درجه سانتی گراد و بکارگیری کاتالیزورهای کلسینه شده در دمای 300 درجه سانتی گراد باعث بهبود مقادیر درصد تبدیل 1-دکن و بازده تولید آلکیل بنزن خطی می شود. پس از تحلیل نتایج، جهت بررسی دقیق پارامترهای نسبت مولی بنزن به 1-دکن، مقدار کاتالیزور، درصد بارگذاری کاتالیزور و زمان واکنش در فرآیند تولید lab و همچنین تعیین شرایط بهینه واکنش، از طراحی آزمایش به روش سطح پاسخ نوع طراحی مرکب مرکزی استفاده گردید. نتایج حاصل از این مرحله نشان می دهد که هر چهار پارامتر مورد بررسی دارای اثر مثبت بر روی درصد تبدیل 1-دکن می باشند، اما میزان کاتالیزور مصرفی و مقادیر بالای درصد بارگذاری کاتالیزور، باعث کاهش بازده تولید lab می شود. از طرف دیگر، در زمان های واکنش پایین، نسبت مولی بنزن به 1-دکن دارای اثر افزایشی روی بازده تولید lab است. درصد بارگذاری کاتالیزور موثرترین عامل روی میزان تبدیل و بازده این واکنش است. شرایط بهینه بدست آمده توسط طرح مرکب مرکزی برای فرآیند تولید آلکیل بنزن خطی در حضور کاتالیزورهای داوسون نهش یافته روی tio2 عبارتست از: نسبت مولی بنزن به 1-دکن برابر با 17، مقدار کاتالیزور %wt1/8، درصد بارگذاری کاتالیزور %wt35 و زمان واکنش 1 ساعت. مقدار درصد تبدیل 1-دکن و بازده تولید lab به ترتیب برابر با 100% و 99/92% پیش بینی شد.
شهره جلالی فاطمه فراش بامحرم
تولید بالا و کاربردهای گسترده رنگ های سنتزی باعث ایجاد آلودگی های زیست محیطی قابل توجهی می شود. از آنجا که فرآیندهای سنتی فیزیکی، شیمdایی و بیولوژیکی دارای معایبی چون قیمت بالا، اتلاف انرژی و تولید آلودگی های ثانویه ، در طی فرآیند تصفیه می باشند، فرآیندهای حذف رنگ به کمک پلی اکسومتالات ها مورد توجه قرار گرفته اند. پلی اکسومتالات ها ، طبقه ای از آنیون های مولکولی اکسید فلزی هستند که فعالیت فتوکاتالیستی قوی از خود نشان می دهند. در این پژوهش رنگ متیلن بلو توسط کاتالیست های مختلفی همچون مایع یونی با پایه پلی اکسو متالات، کگین، پرایسلر، پرایسلر نهش یافته روی سیلیکا و نانو پرایسلر حذف گردید. اثر پارامترهایی همچون غلظت اولیه محلول رنگی، مقدار کاتالیست و مقدار آب اکسیژنه در فرآیند تخریب رنگ متیلن بلو توسط مایع یونی، کگین، پرایسلر نیز مورد بررسی قرار گرفت. مایع یونی استفاده شده، روش سنتز منحصر بفردی دارد. نتایج حاصل شده از حذف متیلن بلو توسط این کاتالیست نشان داد که این مایع یونی به خوبی قادر به حذف رنگ متیلن بلو است. در راستای بررسی پارامترهای تأثیرگذار بر روی فرآیند به این نتیجه رسیدیم که با افزایش غلظت محلول رنگی اولیه ، سرعت تخریب رنگ کاهش می یابد و با افزایش مقدار مایع یونی تا 5/1 میلی لیتر، سرعت تخریب رنگ افزایش می یابد. هم چنین نتایج نشان دادند که با افزایش مقدار آب اکسیژنه تا 1 میلی لیتر سرعت تخریب رنگ افزایش می یابد و افزودن بیش از این اندازه ، باعث افزایش چندانی در سرعت تخریب نمی شود. در بررسی کارایی کگین که کاتالیستی جامد است، شرایط بهینه شامل غلظت محلول رنگی اولیه برابر 5-10×5/2 مول بر لیتر، مقدار کگین برابر 5/0گرم و مقدار آب اکسیژنه برابر با 2 میلی لیتر بود. در بررسی کاتالیست پرایسلر نیز شرایط بهینه شامل غلظت اولیه محلول رنگی 5-10×5/2 مول بر لیتر ، مقدار پرایسلر برابر02/0گرم و مقدار آب اکسیژنه برابر 2 میلی لیتر بود. از کاتالیست پرایسلر نهش یافته روی سیلیکا با درصد بارگذاری های مختلف از پرایسلر (10% ، 20% ،30% و50% ) نیز برای حذف رنگ متیلن بلو استفاده شد. نتایج نشان دادند که در درصد بارگذاری پرایسلر برابر 30% ، بهترین نتایج حاصل می گردد. در آزمایشات حذف متیلن بلو توسط کاتالیست نانو پرایسلر مشخص شد که بهترین نتایج زمانی بدست می آید که مقدار کاتالیست 08/0 گرم است. در انتها کاتالیست های جامد در شرایط مشابه از لحاظ کارایی و توانایی آنها در حذف رنگ متیلن بلو مورد مقایسه قرار گرفتند و اثر ساختار کاتالیست در حذف رنگ متیلن بلو مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که کاتالیست پرایسلر نهش یافته روی سیلیکا با درصد بارگذاری پرایسلر برابر30% ، بهترین کاتالیست برای حذف رنگ متیلن بلو است و پس از آن کاتالیست پرایسلر و نانو پرایسلر برای حذف این رنگ مناسب هستند. کاتالیست کگین در میان این 4 کاتالیست به عنوان ضعیف ترین کاتالیست برای حذف رنگ متیلن بلو شناخته شد.
علی آیتی فاطمه فراش بامحرم
در این تحقیق با استفاده از روشی بسیار ساده، سریع، سبز از هتروپلی اکسومتالات های اسیدهای پرایسلر(h14[nap5w30o110])، تنگستوفسفریک (h3[pw12o40])، داوسون (h6[p2w18o62]) و مولیبدوفسفریک (h3[pmo12o40]) برای احیاء یون های طلا (haucl4) و سنتز نانوذرات طلا استفاده شده است. در این واکنش ها هتروپلی اکسومتالات های به کار برده شده نقش عامل احیاء کننده و نیز عامل پایداری نانوذرات را بازی می کنند. نانوذرات تولید شده با کمک uv-vis، توزیع اندازه ذرات و tem تعیین مشخصه شده اند و تأثیر پارامتر های مختلف از جمله غلظت اولیه یون های طلا، نوع و مقدار هتروپلی اکسومتالات، مقدار پروپان-2- اُل بررسی شده است. نتایج بیانگر تولید نانوذرات کوچک تر و یکنواخت تر، در صورت کاهش مقدار غلظت اولیه یون های طلا و افزایش مقدار پروپان-2- اُل بود. از طرفی، با افزایش مقدار هتروپلی اکسومتالات در مقادیر کم آن، نانوذرات کوچک تر و یکنواخت تر حاصل گردید. این روند برای غلظت های زیاد هتروپلی اکسومتالات کاملاً برعکس بود. همچنین تأثیر جایگزینی اتم مولیبدن در اسید مولیبدوفسفریک با اتم وانادیوم و تولید هتروپلی اکسومتالات فلز مخلوط آن (h3+x[pmo12-xvxo40]) بر شکل و اندازه نانوذرات طلای تولید شده به کمک آن بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که اگر چه با افزایش مقدار اتم وانادیوم از 1 به 3، سرعت واکنش افزایش پیدا می کند، ولی نانوذرات شش ضلعی به نانومیله های طلا تغییر شکل می دهند. علاوه بر این، در پروژه حاضر برای اولین بار سنتز نانوذرات طلا به کمک اسید مولیبدوفسفریک و در حضور بافر (بافر برایتون- رابینسون) صورت گرفته و تأثیر ph، مقدار غلظت اولیه یون های طلا، مقدار اسید مولیبدوفسفریک و دما بر شکل و اندازه نانوذرات سنتز شده بررسی شده است. نتایج این مطالعات نشان می دهند که کاهش ph، منجر به تغییر در اندازه و همچنین شکل ذرات تولید شده می شود، به طوریکه کاهش آن از 5 به 3، نانوذرات را به نانومیله های طلا تغییر می دهد. تغییر دما در ph های 3 و 5 تأثیری بر شکل ذرات نداشته و تأثیر آن بر اندازه ذرات نیز قابل توجه نیست. ولی در 4=ph نتایج متفاوت است و تغییر دما اندازه ذرات را بطور قابل توجهی تغییر می دهد، به طوریکه کاهش دما باعث تولید ذرات بزرگ تر و غیر یکنواخت تری می شود. همچنین از روش طراحی آزمایش تاگوچی برای تعیین شرایط بهینه و یافتن برهمکنش پارامتر های مورد بررسی در سنتز نانوذرات طلا به کمک اسید پرایسلر جهت نیل به نانوذرات با اندازه کوچک تر استفاده شده است. ضمناً در این پروژه برای اولین بار نانوکامپوزیت au/h3[pw12o40]/tio2 سنتز شده و به کمک tem، sem و xrd مورد آنالیز قرار گرفت. سپس از این نانوکامپوزیت برای حذف فتوکاتالیزوری آلاینده آبی مالاچیت گرین استفاده شد. در این میان اثر میزان بارگذاری h3[pw12o40]، دمای کلسیناسیون، میزان بارگذاری طلا و نیز مقدار کاتالیزور مورد بررسی قرار گرفته و در هر مورد سینتیک آن نیز مطالعه گردید. افزایش میزان بارگذاری h3[pw12o40] تا 5% وزنی، افزایش دمای کلسیناسیون از °c200 تا °c400، افزایش میزان بارگذاری طلا از 5/0% تا 5% و نیز افزایش مقدار کاتالیزور از 01/0 تا 03/0 گرم باعث ازدیاد فعالیت فتوکاتالیزوری نانوکامپوزیت در حذف آلاینده مالاچیت گرین شده است. علاوه بر این، رفتار فتوکاتالیزوری نانوذرات طلای سنتز شده با اسید پرایسلر برای حذف متیل اورانژ در حضور پراکسید هیدروژن نیز بررسی شده و سینتیک واکنش آن مطالعه شده است.
حامد رشیدی فاطمه فراش بامحرم
در این پژوهش ساختارهای مختلفی از اکسید روی با استفاده از روش های هیدروترمال و رسوب شیمیایی ساخته شدند. در دو روش ذکر شده، از هتروپلی اکسومتالات ها و همچنین حلال مغناطیسی شده استفاده شد. در قسمت اول، بررسی ها با بکارگیری روش هیدروترمال و هتروپلی اکسومتالات با ساختار کگین با اتم الحاقی مولیبدن (hpmo) در شرایط مختلف انجام شد و ساختارهای متفاوتی از اکسید روی تهیه شدند. نتایج نشان دادند که نوع هتروپلی اکسومتالات بکارگرفته شده و همچنین شرایط واکنش می تواند تاثیر بسزایی در مورفولوژی ساختارهای تهیه شده داشته باشد. مهمترین عوامل در تغییر مورفولوژی نوع هتروپلی اسید مورد استفاده و غلظت آن می باشد به گونه ای که در صورت استفاده از hpmo با غلظت m3-10×1 در مدت زمان hr48 و دمای °c120 میکرومیله هایی با قطر nm250 تهیه شدند. در صورت افزایش زمان به hr72 تنها قطر میکرومیله ها به حدود nm350 افزایش یافت در حالی که با افزایش غلظت کاتالیزور hpmo به m3-10×3، مورفولوژی ساختارهای تهیه شده به نانوصفحه تغییر نمود. همچنین تغییر نوع کاتالیزور به h4[pmo11vo40] (کاتالیزور hpmo که یکی از اتم های مولیبدن آن با وانادیوم جایگزین شده است) در همان شرایط و با غلظت m3-10×1 منجر به تولید نانوذراتی با اندازه تقریبی nm10 گردید. بنابراین می توان با کنترل شرایط در این روش مورفولوژی های متفاوتی از این ماده را تهیه کرد. در قسمت دوم آزمایشات، تاثیر حضور حلال مغناطیسی در تغییر مورفولوژی ساختارهای تهیه شده با روش هیدروترمال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج قابل توجه حاصل شده حاکی از تاثیر بسیار زیاد حلال مغناطیسی و همچنین مدت زمان مغناطیسی کردن حلال بر روی مورفولوژی ساختارهای تهیه شده می باشد. استفاده از اتانول معمولی منجر به تهیه نانوذراتی با اندازه در حدود nm150 گردید در صورتی که با اتانولی که به مدت min10 مغناطیسی شده بود میکرومیله هایی تقریبا یکنواخت با قطر حدود ?m2 تولید شد. در قسمت سوم، آزمایشات با استفاده از هتروپلی اکسومتالات با ساختار کگین (hpw) و با بکارگیری روش رسوب شیمیایی انجام گرفت. در این روش با استفاده از hpw با غلظت های 0012/0، 0023/0 و 0069/0 مولار نانوذرات اکسید روی تهیه شدند، در حالی که غلظت m0046/0 منجر به تولید میکرومخروط های شش وجهی یکنواخت گردید. این نتایج نشان دادند که عوامل محیطی انجام واکنش به خصوص قدرت یونی محیط واکنش می تواند تاثیر بسیار زیادی بر روی مورفولوژی ذرات تهیه شده داشته باشد. در قسمت چهارم نیز از حلال مغناطیسی با بکارگیری روش رسوب شیمیایی جهت تهیه نانوساختارهای اکسید روی استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان دادند که با بکارگیری حلالی که در مدت زمان های مختلف مغناطیسی شده است، می توان در یک روش ساده و در یک مرحله، نانوذرات اکسید روی با اندازه در حدود nm60 را تهیه کرد و این روش قابل گسترش به مقیاس های بالاتر نیز می باشد. در بخش پنجم تحقیقات، کارآیی نانوذرات تهیه شده در حذف فتوکاتالیزوری متیل اورانژ و اسید ترفتالیک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از حذف تقریباً کامل این آلاینده ها توسط نانوذرات تهیه شده در شرایط بهینه آزمایشات می باشد.
فرحناز کارگربهبهانی حسین عبدی اسکویی
چکیده ندارد.