نام پژوهشگر: محمد رضا عبدالله نژاد
سعید صیفی پور محمد رضا عبدالله نژاد
راسل و ویتگنشتاین به عنوان نمایندگان نخستین فلسفه تحلیلی، علاقه زیادی به زبان و پژوهشهای زبانی دارند. هر دو به عنوان یک اتمیست منطقی علاقمند به پژوهش درباب رابطه زبان و واقعیت هستند. ولی باید توجه کرد که نحوه ترسیم رابطه زبان و واقعیت نزد آن دو ، تا حدودی ، با هم فرق می کند. عوامل زیادی در این امر موثر هستند که از مهمترین آنها می توان به نگاه متفاوت آنها به منطق اشاره نمود. جالب توجه است که نتیجه نگاه متفاوت آنها به منطق، تفاوت نگاه آنها به واقعیت را نیز رقم می زند. راسل و ویتگنشتاین بر این عقیده اند که فلسفه همان تحلیل منطقی گزاره ها به اجزاء تشکیل دهنده نهایی آن هاست و این اجزاء قالب های سازنده واقعیت را نمایش می دهند. تفاوت آن ها در اینجاست که راسل تحلیل منطقی خود را از طریق نظریه معرفت شناختی آشنایی پیش می برد، ولی ویتگنشتاین در تحلیل منطقی خود بیشتر به طرح کانت نظر دارد. به عبارت ساده تر، راسل فکر می کند که اجزاء تشکیل دهنده ی واقعیت باید اشیایی باشند که می توان از طریق ادراک مستقیم با آن ها آشنا شد، ولی ویتگنشتاین، همانند کانت، به دنبال شرایط امکان بازنمایی زبانی واقعیت است. هدف اصلی او این نیست، که همانند راسل، ماهیت دقیق اشیا را ثابت کند؛ بلکه او می خواهد بگوید که وجود اشیا و اوضاع اتمی شرط اصلی بازنمایی واقعیت است.
قباد گراوند محمد اصغری
در این پابان نامه عناصر رمانتیکی در فلسفه هگل مورد بررسی قرار گرفته است. این پایان نامه از دو بخش تشکیل یافته است: در بخش اول به جنبش رمانتیسیسم و نمایندگان و نیز مبانی و مفاهیم آن اشاره شده است. در بخش دوم به تحلیل عناصر رمانتیکی در بطن فلسفه هگل پرداخته شده است. به طور کلی هگل از روح زمانه خود که بیشتر رمانتیکی بود متاثر شده است و این تاثیر حتی در سبک نوشتاری او نیز دیده میشود. و مسائلی مانند فلسفه طبیعی، ارگانیک پنداشنن آن و نیز جامعه و دولت و وجود و تجلی روح.
علی اکبر منتجبی محمد رضا عبدالله نژاد
دراین پایان نامه نسبت میان معرفت و اخلاق در اندیشه های امانوئل کانت و اسپینوزا مورد بررسی و پژوهش قرار خواهند گرفت .