نام پژوهشگر: سعید قایینی
طه رزم ارا سعید قایینی
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر باشگاه های ورزشی آموزش وپرورش درتوسعه ورزش در سطوح همگانی وقهرمانی در میان دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان استان کردستان بود. پژوهش حاضرازنوع توصیفی - پیمایشی(تحلیلی) و به صورت تحقیقات میدانی انجام گرفته است.جامعه آماری تحقیق شامل باشگاه های ورزشی آموزش وپرورش استان کردستان که ( 13باشگاه) و مربیان شاغل دراین باشگاه های ورزشی (41) مربی بود..ابزار اندازه گیری دو پرسشنامه محقق ساخته مشخصات فردی، شغلی واماکن ورزشی بود که روایی محتوایی ودرونی آن ها توسط اساتیدمتخصص مدیریت ورزشی با آلفای کرونباخ(86/.) تایید گردید. از آمار توصیفی (میانگین ،انحراف معیار)وازآزمون های آماری (ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون رتبه بندی فریدمن) جهت تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد...نتایج حاکی از آن بود که دربررسی ارتباط بین توسعه وگسترش باشگاه های ورزشی آموزش وپرورش وتوسعه ورزش های همگانی وقهرمانی در میان دانش آموزان همبستگی مثبت ومعنی داری در سطح ( 1 0/0= p) وجود داشت. همچنین در رتبه بندی متغیرهای دخیل در توسعه ورزش،به ترتیب اولویت توسعه کمی یاشگاه ها، گسترش کیفی باشگاه ها، تعداد ورزشکاران نخبه،میزان سرمایه گزاری و وجود نیرو های متخصص بیشترین عو امل اثر گزار را در توسعه ورزش به خود اختصاص داده است.
اکرم احمدی براتی سعید قایینی
با هدف مقایسه تاثیر ترکیب تمرینات ذهنی و بدنی بر قابلیتهای هماهنگی حرکتی دانش آموزان با اختلالات بینایی، 8 سال با نظر پزشک متخصص از بین کودکان دارای نقص بینایی، - 48 کودک با اختلالات بینایی در دامنه سنی 12 که هیچگونه عارضه دیگری نداشتند، پس از ارزیابی توانایی تصویر سازی ذهنی، انتخاب شدند و به صورت تصادفی به سه گروه تمرین ذهنی، بدنی و ترکیبی تقسیم شدند. قابلیتهای هماهنگی حرکتی این کودکان توسط تستهای عکس العمل از طریق آزمون خط کش، جهت یابی فضایی به صورت دریبل توپ و پرتاب توپ به هدف، تعادل به صورت ایستا و پویا و حسی حرکتی به صورت دقت اجرای دامنه حرکتی 45 درجه، نصف پرش طول جفت، نصف حداکثر قدرت اجرا شده توسط دست برتر و تکرار زمان 15 ثانیه بررسی شد. آزمودنی ها به مدت 8 هفته 2 جلسه ای بر اساس پروتکل های تعیین شده تمرین و در پس آزمون که مشابه با مرحله پیش آزمون بوده شرکت کردند. تجزیه در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) وآمار استنباطی spss وتحلیل داده ها توسط نرم افزار صورت گرفت. پس از تجزیه وتحلیل داده ها نتایج ( p? 0/ در سطح معنی داری 5 lsd (تحلیل واریانس عاملی و زیر بدست آمد : در قابلیت عکس العمل میان سه گروه تمرینات ذهنی، بدنی و ترکیبی تفاوت معنی داری وجود دارد، که با توجه به نتایج، کودکان نابینا در تمرینات ذهنی از عملکرد بهتری بر خوردار بودند. در قابلیت تعادل از نظر تعادل پویا میان سه گروه تمرینات ذهنی، بدنی و ترکیبی تفاوت معنی داری وجود دارد به طوری که کودکان کم بینا در تمرینات ترکیبی در وضعیت بهتری قرار دارند، و از نظر تعادل ایستا میان سه گروه تمرینات ذهنی، بدنی و ترکیبی تفاوت معنی داری وجود ندارد. در قابلیت جهت یابی فضایی از نظر دریبل توپ میان سه گروه تمرینات ذهنی، بدنی و ترکیبی تفاوت معنی داری وجود دارد بطوری که باعث پیشرفت بیشتری در کودکان کم بینا در تمرینات ترکیبی شد، و از نظر پرتاب توپ به سمت هدف تفاوت معنی داری میان سه گروه تمرینات ذهنی، بدنی و ترکیبی وجود ندارد. در قابلیت حسی حرکتی در چهار آیتم دقت اجرای دامنه حرکتی، نصف پرش طول جفت، تکرار زمان 15 ثانیه و اجرای 50 درصد از حداکثر قدرت دست برتر میان تاثیرات تمرینات ذهنی، بدنی و ترکیبی تفاوت معنی داری وجود ندارد. این تحقیق نشان دهنده اهمیت سیستم بینایی در کسب اطلاعات از محیط و نقش سازوکارهای جبرانی در بین کودکان نابینا وکم بینا از طریق استفاده از دیگر حواس در جهت جبران نقص بینایی و همچنین نبود محدودیت در افراد با نقایص بینایی در قدرت تصویر سازی است و آنها نیز میتوانند اطلاعات زیادی را ازطریق شنیدن الگوهای کلامی دیگران بدست آورند و بر پایه حس شنوایی و لمسی به تجسم ذهنی بپردازند و اینگونه بر سازگاری آنها بر محیط اطراف، تقویت انگیزه، توان بخشی ، تحرک و جهت یابی آنها کمک شود.
لیلا فرهادی سعید قایینی
با هدف مقایسه پویائی رشد هفتگی قابلیت های سرعتی و قدرتی دختران عقب مانده ذهنی و سالم در مقطع ابتدایی دو گروه 15 نفره از دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و سالم را بطور تصادفی از مدارس استثنائی و همگانی شهر کرمانشاه انتخاب کردیم. دو گروه بمدت 8 هفته 3 جلسه ای در تمرینات بدنی دایره ای شرکت داشتند. هر جلسه شامل 90 دقیقه فعالیت در 9 ایستگاه تمرینی بود. برای اندازه گیری شاخصهای قدرت پنجه، استقامت قدرتی، قدرت انفجاری، سرعت واکنش، سرعت بیشینه اجرا و تعداد بیشینه حرکات، بترتیب از آزمون های قدرت چنگش دست با استفاده از دینامومتر، آویزان شدن از بارفیکس با دست کشیده، پرش طول جفتی، خط کش، دوی 10 متر (باحذف زمان واکنش) و 5 ثانیه دویدن درجا استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار spss در دو سطح آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل واریانس بین گروهی با اندازه های تکراری، آزمون تحلیل واریانس درون گروهی و بین گروهی)صورت گرفت. پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج زیر به دست آمد : بین پویائی رشد هفتگی دو گروه در قدرت پنجه دست برتر، قدرت انفجاری واستقامت قدرتی تفاوت معنی داری یافت نشد و در قدرت پنجه دست غیربرتر، زمان عکس العمل، عملکرد بیشینه اجرا و سرعت بیشینه اجرا تفاوت معنی داری یافت شد (05/0). با در نظر داشتن اینکه قدرت و تحرک فرایندهای عصبی کودکان با اختلالات ذهنی نسبت به همتایان سالم ناکافی است می توان نتیجه گرفت که شاخص های سرعتی و قدرتی در آنان پائین تر باشد. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت، کودکان عقب مانده ذهنی در صورت برخورداری از فرصتهای حرکتی کافی و روش های تعلیمی و تربیتی مناسب، از امکانات بالقوه رضایت بخشی جهت پیشرفت در قابلیت های سرعتی و قدرتی برخوردار می باشند. بویژه اینکه توسعه چنین کیفیاتی موجب موفقیت کودک در انجام مهارت های روزمره می شود و در توانبخشی اجتماعی و استقلال فردی کودکان عقب مانده ذهنی نقش بسزائی دارد. از طرف دیگر برتری پیشرفت هفتگی گروه سالم در تمامی شاخص های اندازه گیری شده با این قانونمندی همخوانی دارد که کودکان معلول در صورت وجود شرایط یکسان، در کلیه شاخص های حرکتی از همتایان سالم خود عقب می مانند، بنابراین کودکان عقب مانده ذهنی برای کسب نتایج بهتر، می باید از روش های آموزشی و تمرینی تخصصی تری بهره ببرند.
مهتاب نجفی سعید قایینی
چکیده ناحیه ی شانه ضعیف ترین بخش بدن است و کاهش حمایت از شانه به سبب ضعف در عضلات شانه آن ناحیه می-تواند به ناهنجاری و آسیب منجر شود. در این پژوهش تأثیر تمرینات منتخب کششی قدرتی بر ناهنجاری شانه به جلو و عملکرد ریوی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی بررسی شده است. از بین دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی 4 مدرسه از شهرستان نورآباد، با استفاده از صفحه شطرنجی، افراد با وضعیت شانه به جلو و وضعیت نرمال غربالگری شده و از بین آنها 20 نفر شانه به جلو و 20 نفر با وضعیت نرمال با دامنه سنی 9-12 سال بصورت تصادفی گزینش شدند. پس از تکمیل فرم های پرسشنامه و رضایت نامه، وضعیت شانه به جلو با دستگاه چهارگوش دوگانه، و ظرفیت حیاتی آهسته و ظرفیت حیاتی فشاری با دستگاه اسپیرومتر ارزیابی شدند. هر کدام از دو گروه، با توجه به فاصله شانه از دیوار، به گروههای همگن کنترل و تجربی تفکیک شدند و آزمودنی های تجربی پروتکل اصلاحی درمانی 6 هفته ای( 18 جلسه ) را اجرا کردند. نتایج نشان داد که تمرین در گروه شانه به جلو، باعث تعدیل معنی دار 12 درصدی ناهنجاری شانه به جلو شده ولی در گروه نرمال تأثیر معنی داری مشاهده نشد. ظرفیت حیاتی آهسته و فشاری در گروه تجربی شانه به جلو به ترتیب 6 و 6/4 درصد افزایش یافت ولی این افزایش در گروه تجربی نرمال معنی دار نبود. با این حال، بین اثر تمرینات بر ظرفیت حیاتی آهسته دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شانه به جلو و دانش آموزان نرمال اختلاف معنی داری وجود نداشت. بین تغییرات شانه به جلو، svc و fvc گروه fsp و گروه np رابطه معنی داری وجود نداشت. نتیجه اینکه اجرای تمرینات منتخب اصلاحی موجب بهبود وضعیت شانه به جلو و افزایش ظرفیت حیاتی آهسته و فشاری گروه تجربیfsp شد ولی بر وضعیت شانه و عملکرد ریوی گروه np تأثیر معنی داری نداشت. بین تغییرات شانه به جلو و ظرفیت حیاتی آهسته و فشاری رابطه معنی داری وجود نداشت.
فرانک امیرخانی سعید قایینی
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر یک پروتکل بازتوانی منتخب بر تعادل سالمندان مبتلا به آرتروز، پس از عمل تعویض مفصل زانو بود. روش این پژوهش نیمه تجربی می باشد که در آن سی سالمند که با روشی مشابه توسط یک پزشک، تحت عمل جراحی زانو قرار گرفته بودند، به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری کنترل و تجربی مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تجربی، علاوه بر طی دوره بازتوانی معمول (پس از عمل جراحی) به مدت سه ماه از تمرینات قدرتی در ماه اول و قدرتی – تعادلی در ماههای دوم و سوم برخوردار شدند. در فرآیند مطالعات، شاخص های تعادل ایستا، تعادل پویا، خطر افتادن و قدرت عضلات اندام تحتانی دو گروه و انتهای ماههای اول، دوم و سوم اندازه گیری گردید. سپس با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک سویه با اندازه گیری تکراری و t مستقل داده ها مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها در شاخص تعادل ایستا و پویا، پیشرفت معنادار دو گروه کنترل و تجربی از ماه اول تا سوم، تنها تحت تأثیر عامل گذشت زمان است. در شاخص خطر افتادن، پیشرفت مشاهده شده در مراحل پس از عمل، در گروه تجربی معنادار (000/0p=) و در گروه کنترل معنادار نبود (671/0p=). به علاوه، آزمون t مستقل نشان داد که در این شاخص، دو گروه در هیچ یک از مراحل مطالعاتی با یکدیگر تفاوت معناداری نداشته اند. در شاخص قدرت عضلات اندام تحتانی، پیشرفت گروه کنترل در ماه دوم نسبت به اول معنادار (001/0p=) اما در ماه سوم نسبت به دوم غیرمعنادار بود (215/0p=). در حالی که، پیشرفت های گروه تجربی در کلیه ماهها معنادار بودند. همچنین، برطبق نتایج آزمون t مستقل، قدرت عضلات اندام تحتانی گروه تجربی در ماه سوم، به طور معناداری بهتر از گروه کنترل بود (016/0p=). یافته ها نشان می دهد علاوه بر اثر مثبت زمان برروی فاکتور های قدرت و تعادل، پروتکل بازتوانی منتخب نیز به افزایش معناداری در قدرت می انجامد در حالی که تاثیر معناداری بر افزایش تعادل ندارد. کلید واژه: سالمند، پروتکل بازتوانی منتخب، آرتروز، تعویض مفصل زانو
یعقوب مرادی سعید قایینی
قطع عضو یکی از شایعترین ناتوانی های حرکتی است که باعث ناتوانی پایدار در افراد می شود. نقص در عملکرد تعادلی یکی از عوارض قطع عضو می باشد. هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر هشت تمرین در آب بر عملکرد تعادلی مردان با قطع یکطرفه اندام تحتانی می باشد. جهت انجام این تحقیق 19 نفر جانباز قطع عضو یکطرفه اندام تحتانی شرکت داشتند که به طور تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. ابتدا تعادل ایستای و پویای هر دو گروه توسط دستگاه stability platform و تست tug سنجیده شد سپس گروه تجربی به مدت هشت هفته تمرینات آبی را در استخر را اجرا کردند در حالیکه گروه کنترل فقط فعالیت های روزانه خود را انجام می داند. بعد از پایان هشت هفته تعادل ایستا و پویای هر دو گروه دوباره سنجیده شد. از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف استاندارد اطلاعات و برای تعیین اختلاف بین پیش و پس آزمون بین و درون گروهی از آزمون های t مستقل و همبسته در سطح معنی داری (p<0.05) استفاده شد.یافته ها نشان دادند که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون تعادل ایستا و پویای گروه تجربی تفاوت معنی داری وجود داشت در حالیکه چنین تفاوتی در گروه کنترل مشاهده نشد. همچنین بین نمرات پس آزمون دو گروه کنترل و تجربی تفاوت معنی داری در میانگین های تعادل ایستا و پویا وجود داشت در حالیکه بین نمرات پیش آزمون این دو گروه تفاوت معنی دار نبود. بر اساس یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که تمرین در آب باعث بهبود عملکرد تعادلی افراد قطع عضو یک طرفه اندام تحتانی می شود. بنابراین از این نوع تمرینات می توان در برنامه های تمرینی و توانبخشی این گروه از افراد استفاده کرد.
سید ایمان غفاری صدر سعید صادقی بروجردی
در واقع نمونه آماری شامل کل جامعه آماری می شد. داده ها از طریق پرسشنامه مهارت فردی و سازمانی مدیریت زمان جمع آوری شدند. این پرسشنامه توسط حافظی(1387) ساخته شده بود. حافظی ضریب پایایی پرسشنامه ها را از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد محاسبه قرار داد که ضریب 81/0 و 84/0 برای هر یک از پرسشنامه ها بدست آمد و روایی محتوایی آن ها مورد تایید اساتید قرار گرفت. همچنین در پژوهش حاضر برای سنجش پایایی پرسشنامه، پس از انجام یک مطالعه مقدماتی و تعیین واریانس سوالات، از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد محاسبه قرار گرفت که به ترتیب ضریب 84/0 و 82/0بدست آمد. به منظور تعیین نرمال بودن توزیع داده ها، از آزمون کالموگروف اسمیرنف استفاده شد. از آمار توصیفی و استنباطی به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. در بخش آمار استنباطی از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و روش رگرسیون چندگانه اسنفاده شد. یافته ها نشان دادند که ارتباط مثبت و معنی داری بین مهارت فردی و سازمانی مدیریت زمان وجود داشت. همچنین ارتباط معنی داری بین هدف گذاری که یکی از مولفه های مدیریت سازمانی مهارت زمان است با مهارت فردی مدیریت زمان وجود داشت. با توجه به نتایج آزمون رگرسیون همزمان سن تنها با برنامه ریزی عملیاتی ارتباط معنی داری داشت و همچنین سابقه خدمت بر هیچکدام از مولفه ها تاثیر گذار نبود. هیچ ارتباط معنی داری در رابطه با جنسیت مشاهده نشد. به عبارت دیگر، بین مردان و زنان در رابطه با مهارت فردی و سازمانی مدیریت زمان تفاوت خاصی وجود نداشت.