نام پژوهشگر: محمد مهدی برقی اسگویی
علیرضا جلیلی مرند محمد مهدی برقی اسگویی
هدف اصلی این تحقیق بررسی عملکرد سیاست هدف گذاری تورم در کشورهای غیرصنعتی اجراکننده و مقایسه عملکرد آن با کشورهای غیرصنعتی مجری سیاستهای دیگر است. برای این منظور از دو متغیر تورم و رشد برای بررسی عملکرد هدف گذاری تورم استفاده شده است. هر چه کشورهای اجراکننده، تورم کمتر و رشد بیشتری را تجربه کرده باشند، ننتیجه می گیریم که هدف-گذاری سیاست موفقی بوده است. از لحاظ نظری با توجه به ویژگی هایی که هدف گذاری تورم دارد انتظار می رود هدف گذاری باعث کاهش تورم و افزایش نرخ رشد شود، چرا که هدف گذاری تورم همه آنچه را که یک چارچوب ِسیاست پولی باید داشته باشد را داراست: هم شفافیت بالا دارد و هم بالتبع آن مسئولیت پذیری بانک مرکزی بیشتر است. هم اجازه مقابله با شوکها ی داخلی و خارجی را می دهد و هم با اهداف تورمی، از ناسازگاری زمانی و آزادی عمل غیر معقول جلوگیری می کند و در یک کلام اجازه هر گونه اقدام و عملی را متناسب با شرایط در محدوده (اهداف) مشخص را به سیاست گذار می دهد. این سیاست نه آن اندازه بسته است که اختیار عمل را از سیاست گذار سلب کند و نه آن اندازه رها شده است که سیاست ها را تابع افراد و دولتها قرار می دهد. از لحاظ ادبیات موضوع با بررسی در مطالعات پیشین، مشاهده می شود که هدف گذاری تورم باعث شده تورم در کشورهای اجراکننده کاهش یابد اما در مورد نرخ رشد اجماعی وجود ندارد. برخی تأثیر هدف گذاری را منفی، برخی مثبت و برخی بدون تأثیر می دانند. از لحاظ مشاهده روند متغیرها نیز تنها به این نکته می توان اشاره کرد که کشورهای هدف گذار فقط از سال 2005 در مقایسه با کشورهای غیرمجری بطور میانگین دارای تورم کمتر بوده اند و در مورد نرخ رشد نیز از سال 2003 تاکنون میانگین رشد کشورهای هدف گذار کمتر بوده است. بر اساس یافته های تجربی این تحقیق نیز می توان نتیجه گرفت که روند بلندمدت تورم در کشورهای اجراکننده به واسطه اجرای هدف گذاری تورم، بمیزان 2.5 درصد کمتر است ولی دلیلی از نتایج تجربی در مورد تأثیر هدف گذاری تورم بر نرخ رشد مشاهده نشد. پس اگر برآورد تجربی ملاک قضاوت قرار گیرد، در این صورت می توان نتیجه گرفت که هدف گذاری یک چارچوب موفق برای سیاست های پولی است، چرا که توانسته است تورم را بیشتر کاهش دهد بدون آنکه هزینه ای از بابت کاهش نرخ رشد بر اقتصاد تحمیل کند.
جانگ یون جو محمد مهدی برقی اسگویی
تغییرات قیمت نفت هم در کشورهای صادرکننده و هم کشورهای واردکننده از عوامل مهم ثاثیر گذار بر رشد اقتصادی محسوب می شود. این مطالعه رابطه بین قیمت نفت و رشد اقتصادی را در کشورهای منتخب با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته، طی دوره زمانی 2007-1990 بررسی می کند. نتایج نشان می دهند که در کشورهای در حال توسعه دارای منابع نفتی، قیمت نفت و رشد اقتصاد دارای رابطه مثبت و معنی دار می باشد. ولی در کشورهای توسعه یافته با منابع نفتی فقیر و کشورهای توسعه یافته دارای منابع نفتی، قیمت نفت و رشد اقتصاد دارای رابطه منفی می باشد که البته این ارتباط معنی دار نیست. بنابراین این مطالعه پیشنهاد می کند که در کشورهای در حال توسعه دارای منابع نفتی تاثیر تغییرات قیمت نفت بر برنامه های توسعه اقتصادی باید با تاکید بیشتری مد نظر قرار گیرد.
ندا فقانی میارکلایی علیرضا کازرونی
هدف اصلی این مطالعه بررسی عوامل تاثیرگذار بر مزیت نسبی صادراتی نساجی ایران با تاکید بر ساختار بازار جهانی در طول دوره ????-???? به صورت فصلی می باشد. در این راستا ابتدا شاخص مزیت نسبی آشکارشده (rca) و نقشه ریزی تجاری (tm) برای صادرات نساجی ایران محاسبه شده است، نتایج حاکی از آن است که ایران در طول دوره مورد مطالعه با کاهش مزیت نسبی همراه بوده و در اکثر سال ها در گروه بازندگان بازار جهانی نساجی قرارگرفته است. در این مطالعه برای تخمین مدل از روش اقتصادسنجی، مدل خود رگرسیون با وقفه های توزیع شونده (ardl) استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که شاخص هرفیندال (hi) و متغیر میانگین مزیت نسبی رقبای تجاری (rcak) به ترتیب در بلندمدت اثر منفی، مثبت و معنا داری بر مزیت نسبی صادراتی نساجی ایران دارند.
فرزانه افخمی زرنق محمد مهدی برقی اسگویی
منابع مالی بنگاه ها بین دو قسمت مخارج سرمایه گذاری و سرمایه در گردش تقسیم می¬شوند.عدم دسترسی به منابع مالی به معنای وجود محدودیت مالی برای بنگاه است و سرمایه گذاری و سرمایه در گردش بنگاه ها از این محدودیت مالی تاثیر می پذیرند. با توجه به نقش مهم سرمایه گذاری در رشد اقتصادی و همچنین نقش مهم سرمایه درگردش در تداوم فعالیت بنگاه های اقتصادی، در این تحقیق ارتباط بین سرمایه گذاری و سرمایه د رگردش با محدودیت های مالی با استفاده از داده های 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1383-1391 با روش gmm تفاضلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد جریان های نقدی به عنوان یک منبع مالی مهم، بر سرمایه گذاری و سرمایه در گردش تاثیر مثبت دارد علاوه بر آن با استفاده از محاسبه شاخص حساسیت سرمایه گذاری و سرمایه در گردش به جریان نقدی ویژه هر بنگاه(fks,wks)، تاثیر گذاری نوسانات جریان نقدی هر بنگاه بر سرمایه گذاری و سرمایه در گردش مورد بررسی قرار گرفت و نتایج تحقیق نشان داد شرکت هایی که در گروه lowfksهستند حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقدی کمتر دارند و شرکت هایی که در گروه highwksهستند، حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقدی بیشتری دارند