نام پژوهشگر: سید محمدامین امامی

آرکئومتری سفال جلینگی براساس مطالعات مینرالوژیک در سیستم سیلیسیم - کلسیم - منیزیم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده حفاظت، مرمت اشیاء و ابنیه تاریخی 1389
  سمیه نوغانی بهمبری   سید محمدامین امامی

سفال جلینگی یکی از گونه های متنوع سفال در دوران اشکانی و بومی مناطق غرب و جنوب غربی ایران است که ویژگی های شاخص آن، وجود ساختار لایه ای (یا ساندویچی)، با لایه ی مرکزی خاکستری تیره و لایه ی سطحی قرمز- نارنجی و گاه قرمز – قهوه ای، و طنین صدای فلزی در اثر ضربه زدن به آن، می باشد. در این پروژه، ساختارشناسی سفال جلینگی با استفاده از مطالعات آرکئومتریک (باستان سنجی) به منظور فن شناسی و بررسی تکنولوژی تولید این نوع سفال از لحاظ شرایط ترمودینامیکی حاکم بر تولید آن و ارتباط بین نحوه ی فرآوری و پخت این محصول با استحکام و پایداری آن در طول زمان، مورد بررسی قرار گرفت. به منظور دستیابی به پرسش های این تحقیق که شامل شناسایی ترکیب شیمیایی و کانی شناسانه (مینرالوژیک) سفال جلینگی، نوع و تاثیر تمپر به کاربرده شده، معرفی سیستم تعادل فازی این نوع سفال، خصوصیات تکنولوژیکی ویژه آن و معرفی ساختار با هدف اتخاذ شیوه ی برخورد آگاهانه در زمنیه ی حفاظت و مرمت بوده است، روش مطالعاتی بر اساس نتایج به دست آمده از آنالیزهای دستگاهی اتخاذ گردید. از این رو پتروگرافی مقاطع نازک تهیه شده از این نوع سفال با هدف بررسی ماتریکس (بافت) و شناسایی تمپر، آنالیز پراش اشعه یx (semi-qua. x-ray diffraction) با روش محاسباتی ریتفلد جهت شناسایی ترکیب مینرالی و بررسی حضور فاز آمورف در ماتریکس سفال جلینگی، آنالیز حرارتی differential scanning calorimetry (dsc) و thermogravimetric analysis (tga) با هدف مطالعه ی تغییرات انرژی گرمایی و وزن در نمونه ها و درنتیجه تخمین دمای پخت، شناسایی ترکیب شیمیایی عمومی نمونه ها و ترسیم دیاگرام های فازی سه تایی با آنالیز energy dispersive x-ray spectroscopy (edx) و درنهایت بررسی ریزساختار و تشکیل فاز زینتر با روش scanning electron microscopy (sem)، انجام گردید. نتایج این مطالعات حاکی از وجود دستورالعملی روشمند در تولید سفال جلینگی است با 1) انتخاب آگاهانه ی مواد اولیه و فرآوری آنها به صورت ریزدانه و عدم حضور انکلوزیون های (دَربرداری) مزاحم، 2)کنترل فرایند پخت به صورت تقریبی و اعمال شرایط متناوب اکسیداسیون – احیا – اکسیداسیون سریع برای شکل گیری ساختار لایه ای (با حضور مگنتیت و سیلیکات های آهن (دیوپسید و انستاتیت آهن دار) در مغز سفال و هماتیت در لایه های سطحی)، 3) زینتر ناقص (اما قابل توجه برای یک نمونه ی تاریخی) در محدوده ی دمایی 950 تا 1000 درجه ی سانتی گراد و 4) شکل گیری فاز آمورفی از پلیمرهای (si-o)n که عامل ایجاد بافت خاکستری تیره در لایه مرکزی سفال جلینگی است و به عنوان یک فرضیه ی جدید در این پروژه مطرح شده است.

تحلیل ریخت شناسی خوردگی و شرایط حفاظتی در مجموعه های برنزی به دست آمده از حفاری با تمرکز بر سیستم فلز-محیط-خوردگی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده حفاظت، مرمت اشیاء و ابنیه تاریخی 1392
  امید عودباشی   پرویز دوامی

هدف از این پژوهش به کارگیری رهیافت مطالعاتی فلز-محیط-خوردگی جهت درک صحیح ریخت شناسی و مکانیزم خوردگی در مجموعه های برنزی باستانی و استفاده از نتایج حاصل از آن در ارزیابی بحران مجموعه های برنزی پیش، در حین و پس از حفاری جهت حفاظت پیشگیرانه این مجموعه ها است. به این منظور دو محوطه باستانی هفت تپه خوزستان (دوره ایلام میانه) و سنگتراشان لرستان (عصر آهن ii و iii) انتخاب شده و محیط خاک آنها از نقطه نظر عوامل موثر بر خوردگی و نمونه های اشیاء برنزی از نقطه نظر تکنولوژی فلزگری و مکانیزم و ریخت شناسی خوردگی مورد مطالعات آزمایشگاهی قرار گرفته است. نمونه های خاک با استفاده از روش های آنالیز شیمیایی و دستگاهی مانند xrd و xrf، اندازه گیری نمک های محلول و شناسایی خواص فیزیکی خاک مطالعه شده اند. شناخت تکنولوژی فلزگری با استفاده از روش های sem-eds و متالوگرافی صورت گرفته است. جهت شناسایی ماهیت و لایه نگاری خوردگی از روش های xrd، sem-eds و متالوگرافی استفاده شده است. نتایج رهیافت مطالعاتی فلز- محیط-خوردگی در دو محوطه بیانگر دو محیط خاک متفاوت از نقطه نظر خورندگی است. محیط خاک محوطه هفت تپه به شدت خورنده است در حالی که خاک محوطه سنگتراشان در شرایط تاحدی خورنده قرار دارد. مطالعات خوردگی در نمونه های فلزی نیز نشان دهنده سه گونه ریخت شناسی خوردگی در محوطه هفت تپه همراه با وقوع خوردگی فعال و بیماری برنز در اشیاء محوطه بود. سه گونه خوردگی رخ داده در نمونه های هفت تپه مشابهت هایی با خوردگی نوع دوم در برنزهای باستانی داشت اما تفاوت هایی در ریخت شناسی خوردگی و شرایط حفاظتی در اشیاء این محوطه مشاهده شد. از سوی دیگر ریخت شناسی و مکانیزم خوردگی در اشیاء محوطه سنگتراشان شامل ساختاری سه لایه ای همراه با تشکیل پاتین غنی از قلع در سطح نمونه های برنزی بود که تا حد زیادی با خوردگی نوع اول شناخته شده در برنزهای باستانی مطابقت داشت. با توجه به نتایج حاصل از مطالعات آزمایشگاهی، یک روش ارزیابی بحران پیش و در حین و در نهایت پس از حفاری برقرار گردید. نتایج ارزیابی بحران بیانگر شرایط بحرانی در اشیاء حفاری نشده و حفاری شده مجموعه برنزی محوطه هفت تپه و نیز شرایط پایدار در اشیاء محوطه سنگتراشان بود. در پایان یک رهیافت حفاظت پیشگیرانه در سه حالت نگهداری در محل، حین حفاری و پس از حفاری بر اساس نتایج حاصل از رهیافت فلز-محیط-خوردگی و ارزیابی بحران در مجموعه های برنزی و با توجه به تجربیات و نتایج تحقیقات موجود در این زمینه برقرار شد.