نام پژوهشگر: محمد علی متفکر ازاد
یونس مهدی زاده محمد علی متفکر ازاد
یکی از مهمترین عواملی که به عنوان مکانیزم انتقال سیاست های دولت بر رفاه اقتصادی عمل می نماید تغییرات قیمت ناشی از هدفمند کردن یارانه ها، به خصوص یارانه حامل های انرژی می باشد که بخش مهمی از یارانه ها را تشکیل داده است. اثر مستقیم واقعی کردن قیمت(افزایش قیمت) حامل های انرژی در کوتاه مدت، کاهش رفاه مصرف کنندگان در سطح جامعه است. از طرفی بر اساس قانون هدفمند کردن یارانه ها، دولت قسمتی از عایدی حاصل از هدفمند کردن یارانه ها را به صورت پرداخت نقدی بین مصرف کنندگان برای جبران کاهش رفاه آنها توزیع می کند. لذا این سوال مطرح می شود که میزان تغییرات رفاهی خانوارها در هنگام هدفمندسازی یارانه حامل های انرژی، چقدر خواهد بود؟ بنابراین این پژوهش با استفاده از داده های مخارج و درآمدهای خانوارهای شهری طی سال های 1375-1387 و با استفاده از سیستم مخارج خطی(les) و سیستم تقاضای تقریباً ایده آل(aids) توابع تقاضای گروه های حامل های انرژی را تخمین زده است، و بعد از محاسبه کشش های توابع تقاضا، مبادرت به محاسبه اثرات رفاهی با استفاده از معیارهای تغییرات جبرانی(cv)، تغییرات معادل(ev)، درآمد معادل(me) و شاخص درست هزینه زندگی کرده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که میزان پرداختی دولت بابت کاهش رفاه مصرف کنندگان برای حامل های انرژی، اثرات مستقیم واقعی کردن قیمت های(افزایش قیمت) حامل های انرژی را جبران کرده است.
بیتا علیزاده رضا رنج پور
هدف اصلی بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه رسیدن به رشد و توسعه اقتصادی و در نتیجه رهایی از فقر و عقب ماندگی است. برای رسیدن به این هدف با توجه به اینکه کشاورزی می تواند از طریق ایجاد مازاد اقتصادی، تامین ارز خارجی برای واردات کالاهای سرمایه ای و واسطه ای و عرضه ی مواد اولیه مورد نیاز بخشی از صنایع، جریان رشد و توسعه ی اقتصادی را تسهیل و تسریع کند، از اولویت ویژه ای برخوردار است. با توجه به پیشرفت های دهه های اخیر در فعالیت های اقتصادی جهان در بسیاری از کشورهای امروزی، کشاورزی هنوز بی اندازه عقب مانده است و بهره وری پایین در این بخش یکی از علل عمده فقر و تاخیر در توسعه ی کل اقتصاد این کشورها به شمار می رود. لذا بررسی عوامل موثر بر بهبود وضعیت این بخش بسیار حائز اهمیت می باشد. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر اقتصاد دانش بنیان بر ارزش افزوده بخش کشاورزی برخی کشورهای منتخب در حال توسعه و توسعه یافته می باشد. به این منظور ابتدا با استفاده از شاخص موریس، شاخصی برای اقتصاد دانش بنیان در این کشورها محاسبه شده و سپس مدلی اقتصادی برای بررسی این رابطه در کشورهای در حال توسعه، توسعه یافته و مجموع کشورهای منتخب ارائه شده است. در این راستا از روش پانل دیتا در نرم افزار اقتصادسنجی eviews7 بهره گرفته و داده های مورد نیاز نیز از بانک اطلاعاتی شاخص های توسعه جهانی2012 (wdi) استخراج شده است. نتایج حاکی از تاثیر منفی اقتصاد دانش بنیان بر ارزش افزوده بخش کشاورزی هم در کشورهای در حال توسعه و هم در کشورهای توسعه یافته است که این امر می تواند ناشی از شکاف بین تولید و استفاده دانش و اطلاعات در این کشورها باشد. همچنین این تاثیر در کشورهای توسعه یافته بیشتر از کشورهای در حال توسعه است.