نام پژوهشگر: محمد میر
احسان تمیزی محمد میر
قید و بندهای جامعه استبدادی زمان بیهقی در متن تاریخی او به صورت پیچش ها و تناقض های معنایی آشکار می شود که متن را سرشار از مقاصد ناگفته و گفته های کنایی می سازد. دریافتن معنای حقیقی متن تاریخ بیهقی، بدون تحلیل این پیچش های معنایی امکان پذیر نمی باشد. پیچیدگی و ابهام در تاریخ بیهقی از آن رو وجود دارد که بیهقی از سویی تاریخ نگاری است که سعی در بیان حقایق دارد و از سویی از بیان مستقیم این حقایق، احساس خطر می کند، بنابراین زبان او رو به سوی پیچیدگی و ابهام می برد. تضاد و تناقضِ میانِ دیدگاهِ علمی و منطقیِ بیهقی به تاریخ نگاری و شرایطِ استبدادی جامعه که ما از آن به عنوانِ بافتِ متن یاد می کنیم در متنِ تاریخ بیهقی، به صورتِ پیچش ها و تناقض های روایی و معنایی آشکار می شود. این امر سبب می شود که خواننده تاریخ بیهقی، در دریافتِ معنایِ حقیقیِ متن دچار اشکال شود و به ناچار به تأویل و تحلیلِ متن روی بیاورد. در این پژوهش، متن تاریخ بیهقی با استفاده از راهکارهای تأویل گرایانه تحلیل می شود تا حقایق پنهان شده و جنبه هایی از شیوه ویژه تاریخ نگاری بیهقی آشکار شود. همچنین این پژوهش در حقیقت، پیشنهادی است برایِ سود جستن از راهکارهایِ تأویل گرایانه جهتِ دریافتنِ معنایِ حقیقیِ متن و حقایقِ پنهان شده تاریخیِ در تاریخ بیهقی. شناخت پیچیدگی های معنایی در متن تاریخ بیهقی در بُعدی گسترده تر، شناخت پیچیدگی موجود در فرهنگ ایرانی است، پیچیدگی های برخاسته از فرهنگ استبدادی که اهالی این فرهنگ را ناچار به سخن گفتن و نوشتن در چارچوب استبدادی خویش می کند.
ابراهیم خلیفه محمد میر
عناصر طبیعت به عنوان عناصر اصلی تصویر سازی رودکی و فرخی سیستانی می باشند. علی رغم جایگاه ویژه ی این دو شاعر در ادبیات فارسی و تأثیر پذیری شاعران بعد از آن ها، پژوهشی شایسته در رابطه با موضوع این رساله صورت نگرفته و اظهار نظرها درباره ی طبیعت گرایی دو شاعر به صورت کلی و مبهم می باشد، بنابراین ضرورت در یک پژوهشی کتابخانه ای ضمن بررسی تعاریف صور خیال و طبیعت و مبنا قرار دادن دقیق ترین و کامل ترین تعاریف، دیوان دو شاعر مورد بررسی قرار گرفته است و با بررسی تطبیقی و تحلیلی به بیان اشتراکات تصویری (ابیات قابل تطبیق) و تفاوت های تصویری دو شاعر از جزء جزء عناصر طبیعت و ترسیم جدول بسامد صور خیال دو شاعر از عناصر طبیعت در بخش های مختلف پرداخته شده است. نتایج نشان داد، رودکی به عنوان پدر شعر فارسی الگویی مناسب برای فرخی بوده و وی را به صورت مستقیم و غیر مستقیم تحت تأثیر شیوه ی تصویر سازی خود قرار داده است، به طوری که در بحث عناصر طبیعت 32 درصد صور خیال رودکی با ?? درصد صور خیال فرخی از عناصر طبیعت قابل تطبیق می باشد و توافق معنا داری بین صور خیال دو شاعر وجود دارد. از دیگر نتایج این تحقیق آنکه، تنوع و بسامد صور خیال رودکی در بهره مندی از عناصر طبیعت بیشتر از فرخی و حدود 3/1 برابر وی می باشد و بیشترین سهم صور خیال دو شاعر از عناصر طبیعت مربوط به «روییدنی ها» می باشد که این میزان در دیوان رودکی 21 درصد و در دیوان فرخی 22 درصد می باشد.
ملیحه صحرانورد علیرضا محمودی
چکیده حکیم نزاری قهستانی از گویندگان بزرگ اسماعیلی مذهب نیم? دوم سد? هفتم و آغاز قرن هشتم است. از جمل? مهم ترین آثار نزاری، می توان به دیوان اشعار او اشاره کرد. از آن جا که کاربرد روایات دینی و اساطیری نقش مهمّی را در شاعرانه نمودن کلام نزاری ایفا می کنند، در این تحقیق سعی شده بدین موارد پرداخته شود. بدین جهت، ابتدا کلّ دیوان اشعار وی بررسی شده و نمونه های مربوط به کاربرد اساطیر و روایات ملّی، تاریخی و دینی استخراج شده و در نهایت مورد بررسی قرار گرفته اند، تا راز ماندگاری اشعار حکیم نزاری قهستانی بیشتر آشکار گردد. در دیوان او تا حدودی اساطیر ملّی و عناصر تاریخی و بیشتر اساطیر دینی استفاده شده است. واژگان کلیدی: نزاری قهستانی، اسطوره، روایت، دین.
مریم خط کار محمد مجوزی
چکیده میرزا محمّد خان، متخلص به باذل( فوت1124 – 1123ه.ش)، از سرایندگان سد? دوازدهم هجری است که در دهلی کنونی متولد شد. باذل، سرایند? اولین منظوم? دینی با عنوان حمل? حیدری است که اثر گرانقدرش مبتنی بر 24000 هزار بیت در بحر متقارب، مشتمل بر ذکر رشادت ها، شجاعت ها و مناقب حضرت علی و جنگ های تاریخی صدر اسلام می باشد. از آن جا که حمل? حیدری، با مضامین حماسی، دینی و تاریخی درآمیخته است، در جنبه های حماسی آن می توان به ویژگی هایی چون نبردهای تن به تن، مفاخره و رجز خوانی، نیروهای غیبی، مکار بودن پهلوانان در معنای مثبت، پیشگویی، خواب و رویا، خارق العاده بودن اعمال قهرمان حماسه، کین خواهی و انتقام، نام وننگ، بزم و رزم، اشاره کرد و جنب? دینی آن، بازتاب اُصول و فروع دین، معجزات، آیات و احادیث نبوی و دعوت به اسلام را در برمی گیرد. در جنب? تاریخی آن، با توجه به تأکید باذل بر رعایت اصل امانت داری و واقعه گویی می توان به ویژگی هایی همانند تاریخ بر پای? تحلیل، امانت داری و عدم تعصب در نقل وقایع، نقل تاریخ از زبان معتمدان و راویان راستگوی اهل بیت اشاره کرد. در این پژوهش که به شیو? تحلیلی- توصیفی انجام شده است، در پی بررسی مضامین حماسی، دینی و تاریخی حمل? حیدری می باشیم.
کلثوم سپهوند محمد میر
1- 1 - مقدمه: تشبیه از ارکان مهم بلاغی است که در زیبایی آفرینی شعر و حتی نثر تأثیر به سزایی دارد و از جمل? مهم ترین فنون ادبی به شمار می رود. تشبیه در واقع جزء ذاتی ادبیات است که نشان دهند? وسعت و زاوی? دید شاعر است؛ زیرا شاعر به وسیل? تشبیه، میان عناصر و اشیاء مختلف ارتباط برقرار کرده و برای آن ها وجوه شبه قائل می شود. تشبیه به عنوان یکی از عناصر بیانی، سهم به سزایی در تخیل شاعرانه داشته و از این نظر در ادبیات از ارزش والایی برخوردار است. در کتب بلاغی تعاریفی از تشبیه ارائه شده که وجه اشتراک هم? این تعاریف، ذکر «همانند کردن چیزی به چیز دیگر» می باشد (رجایی،244:1353)؛ (هاشمی،12:1388). شمس قیس رازی (قرن هفتم) همین تعریف را با توضیح بیشتر ارائه کرده، می گوید: تشبیه عبارت است از چیزی به چیزی مانند کردن و در این باب از معنی مشترک میان مشبه و مشبهٌ به چاره نبود و چون چند معانی به یکدیگر افتد و تشبیه همه را شامل شود، پسندیده تر و کامل تر بود (رازی،136:1373). تشبیه، مشابهت محض نیست بلکه ادعای همانندی میان دو چیز است؛ و نیز تشبیه مانند کردن چیزی است به چیزی، مشروط بر این-که آن مانندگی مبتنی بر کذب باشد، نه صدق، یعنی ادعایی باشد نه حقیقی.(شمیسا،1381: 67). ادبیات کلام مخیّل است و تشبیه یکی از ابزار خیال آفرینی است تشبیه هست? اصلی و مرکزی اغلب خیال های شاعرانه است. صورت های گوناگون خیال و نیز انواع تشبیه، مایه گرفته از همان شباهتی است که نیروی تخیل شاعر در میان اشیاء کشف می کند (پور نامداریان،214:1381). این ابزار خیال آفرینی بر دو رکن استوار است آن دو رکنی که در حقیقت بنیاد تشبیه بر آن ها استوار است، همان دو رکن مشبه و مشبهٌ به است (شفیعی کدکنی،56:1372). پژوهش حاضر در راستای بحث پیرامون این عنصر ارزشمند بلاغی و شاعرانه در اشعار دو شاعر ارزشمند ادبیات فارسی؛ یعنی منوچهری دامغانی و کمال الدین اسماعیل اصفهانی صورت خواهد گرفت. اولین شاعر مورد بررسی در این تحقیق منوچهری دامغانی می باشد؛ ابوالنجم احمد بن قوص بن احمد منوچهری دامغانی (فوت 432 ه . ق) از جمله شعرای طراز اول ایران در نیم? اول قرن پنجم هجری است بنا بر قول عوفی نیز «اندک عمر بسیار فضل»بود... حدت ذهن و ذکاء بسیار، او را در عنفوان شباب به آموختن ادب عربی و حفظ اشعار شعرای بزرگ تازی گوی و احاطه بر احوال و آثار شاعران پارسی و تازی و اطلاع از علوم دینی و ادبی و طب یاوری کرد (صفا،582:1363). سخن منوچهری ساده و روان است. قدرت این شاعر در وصف ستودنی است. تصاویری که با کمک تشبیه ترسیم می کند، در نوع خود کم نظیر است منوچهری در استعمال بعضی از کلمات و ترکیبات بی پرواست و علاوه بر این در برخی از قصائدش الفاظ بر معانی غلبه دارد؛ اما امری که در اشعار او بیش تر باید مورد دقت قرار گیرد، توجه اوست به تشبیهات بدیع (همان:587). سیّد محمد دبیر سیاقی در مقدم? دیوان منوچهری می نویسد: منوچهری شاعری است لطیف طبع و شیرین سخن به الفاظ و عبارات خشک و بی روح، دم مسیحایی می دهد ترکیباتی می سازد که گویی عصار? زیبایی و کمال قرون و اعصار درآن ها گرد آمده است؛ از این رو برخی از تشبیهات وی هنوز در ادبیات فارسی نظیر نیافته است (منوچهری دامغانی،23:1381) دومین شاعر مورد بررسی در این تحقیق، کمال الدین اسماعیل اصفهانی می باشد. خلّاق المعانی کمال الدین اسماعیل بن جمال الدّین محمد بن عبدالرزّاق اصفهانی، آخرین قصیده سرای بزرگ ایران در اوان حمل? مغول است که در گیر و دار هجوم ها و قتل عام های آن قوم خونخوار از میان رفت. علت اشتهار او را به خلّاق المعانی آن دانسته اند که در شعر او معانی دقیق مضمر است که بعد از چند نوبت که مطالعه کنند، ظاهر می شود (صفا،873:1363).کمال الدین اسماعیل اصفهانی دور? وحشتناک حمل? مغول را به تمامی درک کرد و قتل عام مغول را در 633 در اصفهان دیده است. و خود دو سال بعد یعنی در سال 635 به دست مغولی به قتل رسید (صفا،1363: 873). وسعت خیال، خلق معانی بدیع و گستر? فکر، کمال الدین اسماعیل اصفهانی را در میان اقران و معاصران و حتی بسیاری از شاعران دوره بعد سرآمد کرده است. ذهن وقّاد و خلاق شاعر در آوردن معانی نو قابل ستایش است. کمال الدین اسماعیل اصفهانی به استادی در آوردن معانی دقیق شهرت وافر دارد. حسین بحرالعلومی در مقدمه دیوان کمال الدین اسماعیل اصفهانی می نویسد: در اشعار کمال اسماعیل کمتر بیتی است که از زیور مضمون عاری باشد و در یک قصید? چهل بیتی، چهل مضمون و گاهی بیش تر می توان یافت و بسیاری از این مضامین نو است و خود ایجاد کرده و به طرز نوی آن ها را پرورانده است (کمال الدین اصفهانی،67:1348). با توجه به این که کاربرد صور خیال وبه ویژه تشبیه در شاعرانه نمودن اشعار این دو شاعر از اهمیت ویژه ای برخوردار است، در این تحقیق تلاش می شود تا به بررسی اهمیت، کاربرد، ساختار و اشکال تشبیه در دیوان های آن ها پرداخته شود. سوالاتی که در این پژوهش مطرح است، بدین قرار است: 1). جایگاه تشبیه در بلاغت سنتی و جدید چگونه است؟ 2). ساختار و کارکرد تشبیه در شعر هر یک از شاعران مورد بحث چگونه می باشد؟ 3). در شعر کدام یک از شاعران مذکور کاربرد تشبیه دارای خلاقیت و تازگی بیشتری است؟ 2-1 -پیشین? تحقیق: با این که کمال الدین اسماعیل اصفهانی شاعر بزرگ و ارزشمندی است اما در زمان ما کمتر تحقیق اساسی دربار? شعر او انجام شده است. شاید اولین مشکل یافتن دیوان وی باشد؛ دیوان کمال الدین به تصحیح دکتر حسین بحرالعلومی در سال 1348 در هزار نسخه به چاپ رسیده و بعد از آن دیگر تجدید چاپ نشده و بسیار کمیاب است و هیچ گزید? ارزشمندی هم از این کتاب در بازار موجود نمی باشد، بنابراین لازم است تحقیقاتی در دیوان این شاعر بزرگ صورت پذیرد، شاید در زمین? پژوهش های بعدی راهگشا باشد. منوچهری نیز هر چند بسیار بیش تر از کمال الدین اسماعیل مورد توجه واقع شده است، اما می توان بیش از این از دیوان این شاعر بزرگ بهره برد؛ در دیوان این دو شاعر بزرگ نکات بدیع و بکری نهفته است که اگر قدری بیشتر به آن پرداخته شود، باب تازه ای در ادبیات و تحقیقات ادبی گشوده خواهد شد که پژوهشگران را از رفتن به سمت موضوعات تکراری بی نیاز می کند. گرچه این دو شاعر از زمر? نامبردارترین شاعران زبان و ادبیات فارسی می باشند و تحقیقاتی نیز در مورد اشعار آنان صورت پذیرفته است اما متأسفانه این پژوهش ها بسیار اندک و کلّی بوده، و به ویژه در زمین? مورد تحقیق در این پایان نامه؛ یعنی" تشبیه" تا کنون تحقیق مستقلی انجام نپذیرفته است. تنها در دو مورد این موضوع را به صورت گذرا و ضمنی بررسی کرده اند؛ مقال? آقای حکیم آذر (1390) با عنوان تشبیه مرکب در دیوان منوچهری و فرخی سیستانی، و نیز مقال? آقا حسینی (1387) با عنوان تشبیه مرکب در غزل سبک عراقی از آن جمله است. بنابراین ضرورت یک تحقیق جامع و ویژه در باب این موضوع بسیار آشکار است. 3-1 -فرضیه ها: 1). تشبیه در بلاغت سنتی و جدید از جایگاه بالایی برخوردار است. 2). ساختار و کاربرد تشبیه در اشعار منوچهری دامغانی و کمال الدین اسماعیل اصفهانی، متفاوت است. 3). جنب? خلاقیت و تازگی تشبیه در اشعار کمال الدین اسماعیل اصفهانی بیشتر است. 4-1 -اهداف تحقیق: هدف اصلی از انجام این تحقیق، شناخت کارکردهای زیبا شناختی و سبک شناسان? تشبیه در اشعار منوچهری دامغانی و کمال الدین اسماعیل اصفهانی می باشد. از دیگر اهدافی که در این تحقیق دنبال می شود می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1). از آن جا که منوچهری دامغانی و کمال الدین اسماعیل اصفهانی، با وجود ارزش ادبی و بلاغی اشعارشان چندان مورد التفات قرار نگرفته اند، سوق دادن محققان به سمت کشف جنبه های ادبی اشعار آنان، از اهداف اصلی این پژوهش می باشد. 2). بررسی وجوه اشتراک و افتراق تشبیه در اشعار این دو شاعر. 3). تعیین بسامد تشبیه در دیوان های شعری دو شاعر مورد بحث. 4). کشف تشبیهات بدیع و مبتکرانه و راز شهرت و ماندگاری اشعار این دو شاعر. 5-1 -کاربرد تحقیق: این تحقیق جزو تحقیق های بنیادی می باشد که در درج? اول کاربرد آن گسترش حوز? علوم انسانی است، اما کارکردهای دیگری نیز می توان برای آن در نظر گرفت از جمله: آشکار کردن جنبه های ادبی آثار ارزشمند ادبیات فارسی که می تواند در تحقیقات بعدی برای پژوهشگران راهگشا باشد و نیز ذکر و یادآوری شاعران بزرگ جهت تحقیقات بیشتر در آثارشان. 6- 1 -روش تحقیق: در این تحقیق که به شیو? توصیفی و تحلیلی انجام می گیرد، ابتدا تشبیهات موجود در دیوان منوچهری دامغانی و کمال الدین اصفهانی، مشخص شده، سپس این تشبیهات به لحاظ انواع و اشکال و نیز بدیع یا مبتذل بودنشان بررسی خواهد شد. همچنین احوال مشبهٌ به و وجه شبه به طور ویژه مورد بحث قرار می گیرد. در کنار مقایس? تشبیهات، وجوه اشتراک و افتراق آن ها نیز ذکر می گردد؛ و در پایان با مشخص کردن بسامد آماری و تجزیه و تحلیل مباحث، نتیجه ارائه می گردد. شیو? ارجاع درون متنی به این شرح است که ابتدا نام نویسنده یا شاعر ذکر می گردد و سپس شمار? بیت و شمار? صفحه عنوان می شود. 7-1 -ساختار پژوهش: این پژوهش در چهار فصل طراحی و تنظیم گردیده است؛ فصل نخست با عنوان مقدمه و کلیات به مبحث تشبیه در سه عنوان تعریف، اهمیت و کارکرد پرداخته است. زندگی نامه و ویژگی-های شعری منوچهری دامغانی و کمال الدین اسماعیل نیز در این فصل شرح داده شده است. در فصل دوم به بررسی تشبیه در 2750 بیت از اشعار هر کدام از شاعران مورد بحث پرداخته شده است که این موضوع در تبیین مباحثی از جمله بسامد آماری، ارکان، طرفین، ساختمان و کارکرد تشبیه اجرا گردیده است؛ مباحث مورد نظر هر یک از شاعران در کنار هم مورد بحث واقع می شود و نتیج? مقدماتی ارائه می گردد. در فصل سوم بخشی از رباعیات و غزلیات کمال الدین به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است که از هر کدام 1375بیت شرح و تحلیل گردیده است. در فصل چهارم نتیجه گیری و جداول آماری ارائه گردیده است. 8-1 -زندگی نام? منوچهری دامغانی: تاریخ ولادت منوچهری دامغانی بر کسی آشکار نیست اما مشهور است که ولادت او ظاهراً در اواخر قرن چهارم یا سال های نخستین قرن پنجم اتفاق افتاده است. وفاتش را هم در سال432 نوشته اند و بنابراین نباید ولادت او از تاریخی که گفته ایم زودتر اتفاق افتاده باشد (صفا،1363: 581). تقریباً تمام تاریخ های ادبیات و تذکره ها از اوایل حال منوچهری اظهار بی اطلاعی نموده اند چنان که گفته اند: از اوایل حال منوچهری اطلاعی در دست نیست. حدت ذهن و ذکاء بسیار، او را در عنفوان شباب به آموختن ادب عربی و حفظ اشعار شعرای بزرگ تازی گوی و احاطه بر احوال و آثار شاعران پارسی و تازی و اطلاع از علوم دینی و ادبی و طب یاوری کرد. از کیفیت ارتباط منوچهری با دربار غزنوی نیز اطلاع صریح و دقیقی در دست نیست و گویا این ارتباط اندکی بعد از سال 421 صورت گرفته باشد. منوچهری بر اثر جوانی و حدت ذهن و شیرینی زبان در خدمت مسعود دستگاهی داشت و از این روی محسود اقران بود (همان، 584). منوچهری دامغانی تخلص خود را از فلک المعالی منوچهر بن قابوس گرفته است؛ سید محمد دبیر سیاقی معتقد است که: از آن جا که اسپهبدان طبرستان سلسل? مستقلی بوده اند و ارتباطی با آل زیار نداشته اند و نیز این که ذکر چندانی از منوچهر بن قابوس در قصاید منوچهری نیست، باید در خصوص این مطلب که منوچهری دامغانی تخلص خود را از نام منوچهر بن قابوس گرفته است، تأمل بیش تری شود. اما خود وی نیز این مطلب را دور از ذهن نمی داند و معتقد است که این مسئله را تا حدی کثرت نام مرغان خوش آواز و گل و گیاهی که برخی از آن ها ویژ? نقاط سرسبز شمال است و وصف مناظر زیبایی از آن حدود و کرانه های دریا، که جز به دیدن توصیف پذیر نمی باشد، اثبات می کند (منوچهری دامغانی،1381: 18). در همین خصوص دکتر اسلامی ندوشن نیز به این که منوچهری دامغانیدوران جوانی در منطق? گیلان و مازندران اقامت نموده است، اذعان کرده است.(اسلامی ندوشن،1383: 186). بنابراین پذیرفتن این مطلب می تواند قابل قبول باشد. منوچهری دامغانی در دور? شاعری خود مداحی پادشاه و سایر ارکان حکومت و مردان بزرگ دربار غزنه را بر عهده داشته است. اما در این میان بیش ترین مدایح در خصوص مسعود بن محمود است لیکن چند تن از رجال درگاه او را نیز ستوده است و از آن جمله اند: ابوالقاسم حسن عنصری... علی بن عبیدالله صادق... خواجه احمد بن عبدالصمد...خواجه طاهر دبیر... ابوسهل زوزنی...علی بن محمد عمرانی (صفا، 1363: 585). ادوارد براون معتقد است که مهم ترین ممدوح او ابوعلی سیمجور، یکی از قربانیان حرص و آز بی پایان سلطان محمود بود (براون، 1386: 221). در خصوص ویژگی ها و صفات وی گفته شده است که عشرت طلب و دوستدار شراب و عیش مدام بود... وفات منوچهری را هدایت به سال 432 نوشته است.(صفا، 1363: 589) در خصوص شهرت شصت کله یا شصت گله که آن را به منوچهری منسوب کرده اند، اختلاف نظرهایی وجود دارد؛ تذکره نویسان در این مورد دو شاعر مختلف را با هم اشتباه کرده اند: یکی همین ابوالنجم احمد منوچهری، که در اوائل قرن یازدهم میلادی( پنج هجری) می زیسته است و دیگری شمس الدین احمد منوچهر، که در اوائل قرن دوازدهم میلادی( ششم هجری) زندگی می-کرده و همان کسی است که در حقیقت لقب شصت گله داشته است (براون، 1386: 223). در این خصوص که منوچهری دامغانی شاگرد ابوالفرج بوده است، براون اعتقاد تام دارد و حتی شاگرد را بر استاد ترجیح داده است(همان، 222). اما سید محمد دبیر سیاقی که به طور ویژه احوال منوچهری دامغانی را مورد بحث و بررسی قرار داده، این مطلب را نقض می کند و همچنین به رد برخی اقوال دیگر تذکره نویسان نیز پرداخته است که دلایل و استناداتش نیز متقن و پذیرفتنی است. این اقوال نادرست عبارتند از بلخی بودن شاعر... ورود شاعر به سلک طریقت... منصب ترخانی داشتن... محمودی بودن شاعر... شاگردی ابوالفرج سگزی... ملقب به شصت کله بودن... شاگرد تعلیمی عنصری بودن( منوچهری دامغانی،1381: 22). ذبیح الله صفا دربار? دیوان اشعار وی می گوید: از دیوان منوچهری با هم? اشتهار و تداول اشعارش نسخ قدیم در دست نیست و غالب نسخ موجود آن از عهد قاجاریه و قدیم ترین آن ها از دور? صفویه است (صفا، 1363: 588). 9-1 -شیو? شاعری منوچهری دامغانی: بارزترین ویژگی شعر منوچهری دامغانی که در نگاه اول به چشم می خورد، وصف طبیعت و عناصر موجود در آن به کمک تشبیه است. در خصوص توصیف گری وی آمده است که وی شاعر وصاف طبیعت است از این جهت در قصاید وی عد? پرشماری از نام های پرندگان و گل ها و گیاهان و پرده های موسیقی ایرانی و اوصاف شراب و طبیعت و معشوق ذکر شده است (کمالی وحدت، 1380: 13). غلامحسین یوسفی نیز در این خصوص می گوید« وی نه تنها به مظاهر طبیعت توجه دارد و از جلوه های آن به وجد می آید، بلکه طبیعت را در هم? احوال آن احساس می کند»(یوسفی، 1373: 62). اکثر کسانی که در خصوص شعر منوچهری سخن گفته اند، اعتقاد دارند که اشعار وی مقام والایی از نظر لحن و بیان و موسیقی وتصویر دارند؛ به عنوان مثال در این باره آمده است که در شعر منوچهری موسیقی و آهنگ ویژه ای وجود دارد؛ موزونی کلام و روانی و سادگی فکر و صراحت منوچهری در سخن و جوانی و شادابی روح وی، شعر او را بی اندازه طربناک و دل انگیز ساخته است (شافعی، 1384: 54). منوچهری دامغانی در بیشتر قصائد خود روی به تکلف و عربی گویی آورده است به طوری که بیشتر ردیف های شعری اش از کلمات مهجور و متکلف حاصل شده اند« و از متکلفات اشعار یکی آن است که در محاورات پارسی گویان غریب باشد یا کلمات فهلوی که در لغت دری مهجور الاستعمال باشد در آن به کار دارند، چنانکه منوچهری گفته است: غرابا مزن بیشتر زین نعیقا که مهجور کردی مرا از عشیقا» (رازی، 1373: 371) از این سخن رازی در می یابیم که اشعار منوچهری در عصر و زمان? خود نیز به متکلف بودن معروف بوده است. اما شفیعی کدکنی معتقد است که درشتی ای که در بیان منوچهری دیده می-شود، حاصل غرابت تشبیهات و صورخیال وی می باشد و هم? آن ها برخاسته از زبان شعری او نیست ( شفیعی کدکنی، 1375: 514). دکتر زرین کوب نیز معتقد است هرچند که سخن منوچهری از الفاظ مهجور و نامأنوس و از تعقیدات لفظی و معنوی خالی نیست معهذا در اکثر موارد مطبوع و لطیف به نظر می رسد (زرین کوب، 1384: 22). برخی دیگر نیز همین اعتقاد را در خصوص منوچهری دامغانی و شعرش دارند و معتقدند که اشعار توصیفی وی از والاترین اشعار توصیفی جهان در ترسیم شاعران? طبیعت است (صبور، 1384: 156). 10-1 -تصویر سازی منوچهری دامغانی: در میان نظریه پردازان شعر منوچهری، تقریباً تمام آنها به تصویرگری او در شعر اشاره و این ویژگی را از خصایص برجست? شعر وی می دانند؛ فتوحی در بلاغت تصویر معتقد است که منوچهری دامغانی نمایند? تصویرهای زند? طبیعی در سبک خراسانی می باشد. وی همچنین برای تصویرهای منوچهری دامغانی چند مشخصه را ذکر می کند و عقیده دارد که در دیوان او تصویر ذهنی و انتزاعی بسیار اندک است. تخیل آینه وار اشیاء و طبیعت را همچنان که هست بی هیچ تصرفی در زبان منعکس می کند. تشبیه های حسی به حسی شعرش را به طبیعت زنده بدل کرده است.( فتوحی، 1389: 408). فتوحی، همچنین عاملی که منوچهری را به عنوان یک شاعر تصویر گرای قوی معرفی می کند، شفافیت و عریانی طبیعت و ابعاد روشن وتند اشیاء، می داند. (همان). در میان معاصران ما، دکتر شفیعی کدکنی، عنایت خاصی به شعر منوچهری دارد و آن را از مناظر مختلف مورد پسند می داند و اعتقاد دارد که منوچهری دامغانی در حقیقت نمایند? برجست? آن شیو? شاعری است که تصویر را به خاطر تصویر خلق می کند بی آن که جنب? ابزاری و ثانوی را در شعر معتقد باشد ( شفیعی کدکنی، 1375: 502). اما سخن شفیعی کدکنی در خصوص اهمیت منوچهری دامغانی در ادب پارسی به همین جا ختم نمی شود بلکه معتقد است که منوچهری از بهترین نمایندگان تصاویر شعری در ایران است؛ هنگامی که در صدد توصیف تصاویر حسی بر می آید، به تمام زوایای وجودی اشیاء دقت و توجهی تام دارد و درحوز? تصویر های حسی و مادی طبیعت، بزرگ ترین شاعر در طول تاریخ ادب پارسی به شمار می آید هر تصویر او از طبیعت چنان است که گویی آینه ای فراروی اشیاء داشته و از هر کدام تصویری در این آیینه- که روشن است و بیکرانه- به وجود آورده است(همان، 501). 11-1 -منوچهری دامغانی و قالب مسمط: منصور رستگار فسایی معتقد است که مسمط های منوچهری دامغانی از سایر شاعرانی که در این شیوه طبع آزمایی کرده اند، برتر است مسمط های منوچهری اکثراً مسدس است و پس از منوچهری که برخی او را مبتکر مسمط شمرده اند، مسمطات قاآنی و وحشی و خواجوی کرمانی از دیگران برتر است (رستگار فسایی،1380: 498). برتلس در خصوص این بیت منوچهری دامغانی که گفته است: طاووس مدیح عنصری خواند دراج مسمط منوچــهری معتقد است که شاعر می خواهد بگوید که اگر عنصری استاد بی همتای قصیده است، او-منوچهری- هم سازند? نغزترین مسمط هاست (برتلس، 1374: 150). وی همچنین در خصوص نقش منوچهری در رشد و تعالی ادب فارسی می گوید« اثرهای منوچهری که ما هم همانند صاحب نظران خاور زمین، نمی توانیم بکر بودن و تازگی آن ها را نپذیریم، گام دیگری است در رشد ادبیات پارسی»( همان، 165). می توان گفت که چون قالب مسمط پیش از منوچهری دامغانی وجود نداشته است، از ابداعات وی می باشد (شافعی، 1384: 54). 12-1 -منوچهری دامغانی و تشبیه: بیش ترین عنصر بلاغی که در شعر منوچهری دامغانی به چشم می خورد تشبیه است که در خدمت توصیف طبیعت می باشد و بدون تردید عوفی نیز به همین دلیل از او با نام آرایند? چهر? بلاغت یاد کرده است ( عوفی، 1389: 432). همچنین استاد بدیع الزمان فروزانفر، اساس شعر منوچهری را بر تشبیه استوار می داند( فروزانفر، 1369: 135). در عصر غزنوی، نه تنها منوچهری دامغانی بلکه اکثر شعرای این دوره تمایل و گرایششان به سمت تشبیه است، مگر در مواردی اندک همچون فردوسی که به سمت استعاره متمایل است، دیگران تشبیه را بر سایر صور خیال ترجیح داده اند؛ در شعر دور? اول فارسی دری در عصر سامانی و غزنوی، تشبیه عنصر مسلط است (فتوحی، 1389: 89). تشبیه گرایی در شعر منوچهری عنصری آشکار و بارز است. اما از میان انواع تشبیه از نظر حسی و عقلی بودن، گرایش وی به سمت تشبیهات مادی و محسوس است که تماماً در خدمت توصیف می باشد. شفیعی کدکنی در این خصوص معتقد است که منوچهری دامغانی از میان صور گوناگون خیال فقط به تشبیه روی آورده است و این خصوصیت در شعر معاصران او کمتر است زیرا تمایل ایشان به صورتهای اغراق آمیز تصویر و یا استعاره های فشرده است (شفیعی کدکنی، 1372: 513). دولتشاه سمرقندی نیز در خصوص اشعار منوچهری اعتقاد دارد که اگرچه در برخی از قصایدش، از استعمال واژگان خاص بی پروا است و لفظ بر معنی غلبه دارد اما امری که در اشعار او بیش تر باید مورد دقت قرار گیرد توجه اوست به تشبیهات بدیع، چنانکه شاعر همواره خواسته است، مطالب خود را از طریق تشبیهات محسوس و گاه عقلی و خیالی زیبا بیان کند (سمرقندی، 1382: 587). از دیگر صفات اشعار منوچهری می توان تازگی و ابتکار را در تشبیهاتش نام برد؛ در سخن منوچهری، ابتکار و تشبیه تازه و بدیع و اندیش? باریک فراوان می یابید (صبور، 1384: 163). دبیر سیاقی نیز به ارزش بلاغی تشبیهات منوچهری دامغانی اشاره می کند؛ بیشتر تشبیهات استاد در نهایت متانت و استواری است و در برخی از آنها تمام شرایط بلاغت ملحوظ گشته است ( منوچهری دامغانی، 1384: 24). 13-1 -زندگینام? کمال الدین اسماعیل اصفهانی: کمال الدین اسماعیل اصفهانی از بزرگ ترین شاعران قرن هفتم هجری است که در اوج ارزش و هنر و توانایی، به ورط? فراموشی سپرده شده است به طوری که نه تنها در عصر حاضر گرایش ادب پژوهان به سمت این هنرمند بزرگ بسیار اندک است، بلکه در تذکره ها و تاریخ های ادبی نیز چندان ذکری از وی به میان نیامده است. دکتر بحرالعلومی از معدود کسانی بوده که به زنده کردن نام این شاعر بزرگ همت گمارده است و در مقدمه ای که بر دیوان وی نوشته است اطلاعاتی را در اختیار ما گذارده است. اما این اطلاعات نیز چندان کامل نمی باشد به طوری که می نویسد: تاریخ ولادت کمال اسماعیل به درستی معلوم نیست اما با شواهد و قرائنی که در دست است تاریخ تقریبی ولادت وی را می توان تعین کرد... هنگام وفات پدر کمال الدین بیست ساله بوده و اگر تاریخ وفات جمال الدین را چنان که گذشت، حدود سال 588 بدانیم، تاریخ ولادت کمال اسماعیل حدود سال 568 می شود (اصفهانی، 1348: 5). از آن چه که در خصوص کمال الدین اسماعیل اصفهانی گفته اند، فراوانی اطلاعات و معلومات وی در سنین نوجوانی و جوانی در یافته می شود به طوری که در سن 19 و 20 علاوه بر شاعری جوانی فاضل و عالم بوده است. مهارت وی در دقایق زبان و ادب تازی قابل تردید و انکار نیست. و رسال? القوس وی نیز دلیل بارزی است بر رنجی که در فراگرفتن زبان عربی تحمل کرده است. آیات و احادیث و اخباری که در ضمن اشعار خود به آنها اشاره کرده، دلیل تبحر وی در علوم دینی و اصطلاحات علوم مختلف است. گذشته از اصطلاحات پزشکی کتب مهم علمی و فلسفی، یعنی ذخیره و قانون و اشارات و نجات و شفا را نیز نام می برد. در ضمن قصاید و قطعات دیگر نیز مکرر نام ستارگان و اصطلاحات نجومی و ریاضی را ذکر کرده است ( همان، 65). خاندان کمال الدین اسماعیل اصفهانی از جایگاه و پایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. دولتشاه سمرقندی در خصوص اعتبار خاندان وی می گوید: و خاندان ایشان در اصفهان بس محترم بوده است و اکابر صاعدیه به تربیت کمال الدین اسماعیل مشغول شدند و او را در مدیح آن خاندان قصاید غرّاست (سمرقندی، 1382: 149). تورق کوتاهی در دیوان کمال الدین اسماعیل اصفهانی خواننده را به مدیحه گویی این شاعر رهنمون می کند؛ در بیشترین قصاید وی عنصر مدح آشکار است. اما به نقل از بحرالعلومی که فهرست ممدوحان وی را از لابلای اشعارش بیرون کشیده است، مهم ترین ممدوحان وی عبارتند از: سلطان علاء الدین تکش بن ایل ارسلان... جلال الدین منکبرنی، پسر سلطان محمد خوارزمشاه... غیاث الدین پیرشاه... اتابک سعد بن زنگی... اتابک مظفرالدین ابی بکربن سعد زنگی... مظفرالدین محمدبن المبارز... حسام الدوله اردشیر بن حسن... شرف الدین معین الاسلام علی بن فضل و همچنین آل صاعد (همان، 26). به نقل از تذکر? دولتشاه، زمان شهادت کمال الدین اسماعیل اصفهانی در سال 635 هجری بوده است نه در سال 632 که سال حمل? ویرانگر قوم مغول به ایران بوده است. دولتشاه سمرقندی در خصوص چگونگی وفات کمال الدین اسماعیل ، می نویسد« چون لشکر مغول به اصفهان برسید، کمال در خرق? صوفیه و فقرا درآمد... اهل شهر و محلات رخوت و اموال خود را در زاوی? او پنهان کردند و آن جمله در چاهی بود در میان سرای او، یک نوبت مغول بچه ای کمان گروهه ای در دست به زاوی? او درآمد. سنگی بر مرغکی انداخت، زهگیر او از دست بیفتاد و غلطان به چاه افتاد، به طلب زهگیر سر چاه بگشادند و آن اموال را بیافتند و کمال را مطالب? اموال دیگر می کردند تا بنماید تا در شکنجه و عقوبت هلاک شد... قد وقع شهادته فی ثانی جمادی الاولی سنه خمس و ثلثین و ستمائه» (سمرقندی، 1382: 157). 14-1 -شیو? شاعری کمال الدین اسماعیل اصفهانی: کمال الدین اسماعیل اصفهانی از شاعرانی است که در زمانی که قالب قصیده آرام آرام از کارآیی آن کاسته می شود، بخش عمده ای از دیوان خود را به این قالب شعری اختصاص داده است. اما دو قالب غزل و رباعی نیز در دیوان این شاعر نمود چشمگیری دارد به طوری که حتی وی را پیشرو سبک عراقی می دانند، سبکی که می توان قالب عمد? آن را غزل دانست (کمال الدین اسماعیل، 1348: 70). دکتر زرین کوب در خصوص پیشروان و پیروان کمال الدین می گوید « از پیشروان طریق? سعدی است... و از گذشتگان کمال بیشتر به انوری و ظهیر نظر داشته و نسبت به ظهیر ظاهراً خالی از نوعی هم چشمی هم نیست» (زرین کوب، 1375: 348). تمام کسانی که به شعر و شاعری کمال-الدین اسماعیل اصفهانی پرداخته اند، هرچند تعدادشان اندک است، بدون درنگ به اهمیت و ارزش این شاعر در ادبیات پارسی اذعان داشته اند و ویژگی های مثبت فراوانی برای شعر او ذکر کرده اند و حتی نام او را در دور? خود در میان سایر شاعران قابل ذکر دانسته اند ؛ در بین شاعران این عهد لاأقل نام کمال الدین اسماعیل پسر جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی در خور ذکر است که او را خلاق المعانی خوانده اند و تالی خاقانی و ظهیر شمرده اند، با آن که وی غالباً به آوردن معانی نو اهتمام داشته است و مخصوصاً از طریق التزام ردیف های مشکل در صدد تفوق خویش بر معاصران بوده است و این امور خود تا اندازه ای می بایست شعر او را از روانی و خوش پیوندی دور کند، لیکن قدرت او در انتخاب تعبیرات مناسب و اختیار الفاظ عذب و روان این مشکل را از پیش پای برداشته است (همان). بی تردید دیوان کمال الدین اسماعیل اصفهانی در زمان? خود شهرت داشته است به گونه ای که شمس قیس رازی که معاصر وی بوده است، از دیوان وی شواهدی فراوان را به عنوان« استعارت لطیف و ایهامات خوش» آورده است (رازی، 1373: 360). و نیز دولتشاه سمرقندی در خصوص شعر وی گفته است« و دیوان کمال الدین اسماعیل نزد فضلا قدری دارد و کمال او از وصف مستغنی است و شهرت او در آفاق منتشر»(سمرقندی، 1382: 153). کلام کمال الدین اسماعیل اصفهانی با وجود پیراستگی، از متانت و عفت خاصی برخوردار است به طوری که در سرتاسر دیوان عظیم وی از رکاکت لفظ خبری نیست و سخنان تلخ و گزنده در آن نمودی ندارد و بیخود نیست که ادوارد براون دربار? هجوی? وی گفته است : عفیفانه ترین هجوی? شعر فارسی که در زمان حیاتم دیده ام این ابیات کمال الدین است: گر خواجه ز بهر ما بدی گفت ما چهره ز غم نمی خراشیم مـا غیر نکوئیش نگوییــــم تـا هردو دروغ گفته باشیـم (براون، 1386: 116) شعر کمال الدین اسماعیل اصفهانی سرشار از خلاقیت و نوآوری است و علت اشتهار او را به خلاق المعانی آن دانسته اند که در شعر او معانی دقیق مضمر است که بعد از چند نوبت که مطالعه کنند ظاهر می شود (صفا، 1362: 871). سخن کمال الدین اسماعیل اصفهانی، از نظر ارزش بلاغی و ساخت هنری آن بر شعر پدرش ترجیح داده شده است و سلطان سعید الغ بیگ گورکان سخن جمال الدین عبدالرزاق را بر سخن فرزندش کمال الدین اسماعیل تفضیل می نهد و بارها گفتی: عجب دارم که با وجود سخن پدر که پاکیزه تر است و شاعرانه تر، چگونه سخن پسر شهرت زیاده یافته. اما این اعتقاد مکابره است، چه سخن کمال بسیار نازک تر افتاده است (سمرقندی، 1382: 156). همین عقیده را ذبیح الله صفا نیز ذکر کرده است و معتقد است که کمال الدین اسماعیل به استادی و مهارت در آوردن معانی دقیق شهرت وافر دارد و اعتقاد ناقدان سخن بدو تا حدی بود که او را بر پدرش ترجیح نهاده، خلاق المعانی لقب داده اند (صفا، 1363: 874) دقت کمال الدین اسماعیل اصفهانی در انتخاب واژگان و تعبیرات تازه باعث گردیده است که شعر او سرشار از حیات و تازگی و فخامت و استواری باشد که در شعر کمتر کسی این همه مضمون تازه و نو دیده می شود. بدون تردید نبوغ و قریح? شاعر اصل اساسی در آفرینش معانی بکر بوده است. در این خصوص حکایتی قابل باور و خواندنی از شاعری وی نقل کرده اند که از این قرار است« گویند روزی کمال الدین اسماعیل ملقب به خلاق المعانی شاعر معروف اصفهان، به محفلی درآمد که شمع آن جمع شاهدی بود گلعذار و مشکین مو. کمال الدین چو چشمش به وی افتاد، به فکرش رسید که او را مدح کند، پس فوراً بالبدیهه گفت: ای روی تو همچو مشک و موی تو چو خون با گفتن این مصرع ملتفت شد که اشتباه کرده و روی تابان شاهد را به مشک و زلف مشکین را به خون سرخ تشبیه کرده است. اطرافیان همه دهان به خنده و ریشخند گشودند ولی خلاق المعانی خود را نباخته و با گفتن سه مصرع زیر آن اشتباه را به طرز نیکویی جبران کرد: می گویم و می آیمش از عهده برون مشک است ولی نرفته در نافه هنوز خون است ولی آمده از نافه برون حاضران از حدت ذهنی و قریح? انشاء هنرور در تعجب شدند و زبان به تحسین گشودند» (دانش پژوه، 1381: 372). در این که کمال الدین اسماعیل اصفهانی در روزگار شاعری خود به شهرت رسیده است و سخنش در آفاق منتشر گردیده است، جای تردید نیست به طوری که به حالت مفاخره از شهرت خود وشعرش یاد می کند و حتی خود را نبی شاعران می داند و معجزه اش را نیز شعر نیکویش می-داند. وی معتقد است که یگان? روزگار است و در نوع خود بی نظیر است تا جایی که عراق به شعر او تفاخر می کند و مدعی است که سخنش تا حد غرب گسترش یافته است: تــا حــد غــرب گوهـر تیـغ زبان مـن بگرفت و من چو تیغ به بند شکم درم (کمال الدین اسماعیل، 1348: 2211) اگر به شعـر نیکـو افتـخار شـاید کــرد بـه من عراق تفاخر کند تو خود دانی (همان،4161) این یکی هست که اندر همه آفاق امروز دومــی نیست مرا در نمط صنعت مـن (همان، 5689) در جایی دیگر شاعر به دلیل خلق معانی باریک و دقیق خود را نبی شاعران می داند و می گوید: اگر نبوت اهـــل سخــن کنم دعــوی مرا معـــانی باریک بـس بـود اعجـــــاز منم ز اهــل هنـــر یــادگار در عالــم حقیقتست این سخن که می گویم نه مجاز (همان، 4517و 4514) این سخنان کمال الدین اسماعیل اصفهانی همان گونه که خود او نیز گفته است حقیقت است و دیدگاه شخص او نیست، بلکه هنروران و صاحب نظران نیز بر سخن او صحه می گذارند؛ با وجود التزامات دشوار مو و نظر و آوردن ردیف های مشکل از قبیل دست، چشم، سر، نرگس، برف، شکوفه، روشن، پرده و...از حیث لفظ و معنی در حد کمال است (اصفهانی، 1348: 67). اما با تمام این تفاسیر و آگاهی نسبت به ارزش والای این شاعر که حتی معتقدند قبل از سعدی اولین کسی بود که در غزل تحول ایجاد کرد ( شمیسا، 1386: 209)، دامن? تحقیقات و تمایل هنرپژوهان به سمت این شاعر آن گونه که باید، نیست؛ به نظر می رسد دشواری ورود به قصر تخیل و تفکر شاعر و نا-آشنایی با زبان وی، او را مهجور کرده است. در خصوص ویژگی صور خیال و خصوصاٌ تشبیهات وی، کسی از بزرگان و تذکره نویسان اشاره ای نکرده است. اما با نگاهی گذرا به دیوان وی، شاهد تشبیهات بلیغ و زیبای فراوان و وجه شبه های نیکو، هنرمندانه و دوگانه خواهیم بود که در نوع خود کم نظیر است.
محمد میر بابک شمشیری
امروزه همه ی ما در کنار دیگر نقش های اجتماعی، به عنوان شهروند یک اجتماع شناخته می شویم؛ دامنه ی این نقش آن قدر گسترده شده است که سایر نقش های اجتماعی نیز از آن تأثیر پذیرفته اند. این که آیا با وجود پیچیده شدن و تغییر ارتباط های اجتماعی، هنوز هم رویکردهای پیشین در تعلیم و تربیت شهروندی مانند رویکرد قانون مدارانه یِ صرف در برخی از جوامع ماشینی و توده وار، می توانند پاسخ گو باشند، به ضرورت پرداختن به این بحث افزوده است. در ارتباط با تربیت شهروندی، دیدگاه ها، مولّفه ها و رویکردهای مختلفی مطرح می شوند؛ که متأثّر از اندیشه های گوناگون است. هدف اصلیِ پژوهش حاضر بررسی آموزه های عرفان اسلامی و استنتاج دلالت های آن برای تربیت شهروندی است. در راستای این هدف، با استفاده از طرح تحقیق کیفی، رویکرد توصیفی- تفسیری و روش تحلیل محتوای جهت دار (قیاسی) در کنار باز بودن راه استقراء، چهار مولّفه ی اصلی و موجود (وحدت، عشق و محبّت، معرفت و اخلاق) در سه منبع اصلیِ عرفان اسلامی یعنی مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه ی عزّالدّین محمود کاشانی، کشف المحجوب علی بن عثمان هجویری و مرصادالعباد نجم الدّین رازی در ارتباط با اجتماع و شهروندی بررسی و با نگاهی رویکردگرایانه و بررسی مولّفه ها و رویکردهای تربیت شهروندی، به استنتاج دلالت های آن برای این حوزه پرداخته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که عرفان اسلامی می تواند با تکیه بر خودآگاهی و ایجاد فضایی محبّت آمیز و اخلاق مدارانه، به عنوان رویکردی بومی (تربیت شهروندیِ مبتنی بر عرفان اسلامی)، در اجتماع و شهروندی نیز وحدت آفرین و موثّر باشد و نقاط ضعف سایر رویکردها را بپوشاند.
عباس بصیراحمد احمد سنچولی
نقد اخلاقی یکی از شیوه های نقّادی آثار ادبی محسوب می شود که در آن متون ادبی از لحاظ پایبندی یا عدم پایبندی به اخلاق و شئونات اسلامی مورد ارزیابی قرار می گیرند. حکیم قاآنی شیرازی از شعرای مکتب بازگشت ادبی است که شعرش قابلیّت پژوهش در این شیو? نقّادی را داراست. در این پژوهش که به شیو? توصیفی- تحلیلی صورت می گیرد، شعر قاآنی هم از لحاظ ویژگی های مثبت و هم از نظر ویژگی های منفی اخلاقی مورد بررسی قرار می گیرد تا همان گونه که حکمت ها و معانی آموزنده از قبیل ستایش پروردگار، مدح انسان های شایست? ستایش و تمجید از مقام دانش و خرد نمایان می شود، جریان های سوء اعتقادی نیز در شعر او مشخص گردد. با توجه به این که قاآنی در شعر خود بیشتر به مدح حاکمان زر و زور و تزویر و توصیف عشق های مجازی پرداخته است، شعر او از لحاظ اخلاقی در سطح پایینی قرار دارد. به نظر می رسد یکی از دلایل عمد? کم توجهی به شعر او علاوه بر تقلیدی بودن، پایین بودن میزان رسالت اخلاقی شعرش باشد.
علیرضا کمان باز محمد مجوزی
تلمیح آرایه ای است بدیعی که شاعران و سخنوران به وسیل? آن می توانند معانی بسیار و گسترده را در کمترین کلمات بگنجانند. در مهمترین آثار ادبی جهان، تلمیح بیشترین بار معنایی را بر عهده دارد. در شعر سید محمد حسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، تلمیح یکی از گسترده ترین میدانهای جلوه گری ذوق و اندیش? شاعر را در زمینه های اساطیری، داستانی، تاریخی و مذهبی به خود اختصاص داده است و تاریخ فرهنگی و بار معنایی گفته های گذشته گان را به درون خویش کشیده و ظرافت معنایی سخن او را صد چندان کرده است. در این پژوهش که به صورت توصیفی- تحلیلی بر روی تمام اشعار فارسی شهریار صورت می گیرد، عناصر تلمیحی شعر او استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. از آنجا که دامن? اطلاعات شاعر از تاریخ فرهنگی، ادبی و مذهبی گذشته بسیار وسیع می باشد، عناصر تلمیحی به ویژه تلمیحات مذهبی در شعر او انعکاس بارزی یافته است. البته در برخی موارد، شهریار از عنصر تلمیح برای بیان مقاصد سیاسی و اجتماعی خویش نیز سود جسته است.
مهدی جوان بخت محمد میر
ارسال المثل و تمثیل از جمله صنایع ادبی هستند که در سبک هندی به سبب کاربرد زیاد به صورت ویژگی سبکی در آمده اند، در این بین کلیم کاشانی و حزین لاهیجی از جمله شاعران معروف و مشهور در سبک هندی می باشند که کلیم به عنوان شاعر آغازگر و حزین به عنوان شاعر متأخر در این سبک به شاعری پرداخته اند. این دو شاعر برجسته در اشعار خود کوشیده اند تا با استفاده از عناصر بیانی و به ویژه ارسال المثل و تمثیل بر حسن تاثیر و زیبایی کلام خود بیفزایند. در این پژوهش که به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام پذیرفته، سعی بر آن شد تا دو صنعت ادبی ارسال المثل و تمثیل در دیوان اشعار کلیم کاشانی و حزین لاهیجی مورد بررسی و واکاوی قرار گیرد و همچنین مشخص شود که کلیم کاشانی به عنوان شاعر پیشگام در عرصه سبک هندی از این عناصر بلاغی بیشتر استفاده کرده است یا حزین لاهیجی به عنوان شاعر متأخر در این سبک این صنایع ادبی را در دیوان خویش بهتر مورد استفاده قرار داده است. در پایان بر اساس نمونه های آماری جایگاه ارسال المثل و تمثیل در دو اثر به تفکیک نشان داده می شود. نتیجه این پژوهش نشان از آن دارد که کلیم کاشانی در عرصه کاربرد ارسال المثل و تمثیل نسبت به حزین لاهیجی، بیشتر از این صنایع استفاده کرده است.
مرتضی سلیمانی آیسک محمد میر
امیر حسن سجزی دهلوی از جمل? برجسته ترین شاعران قرون هفت و هشت هجری است. از جمل? مواردی که وی در آثار خود بدان توجّه داشته، بیان مسائل مربوط به عرفان و تصوف است. او در دیوان اشعار و دیگر آثار خود، با بهره گیری کامل ازعلوم و معارف زمان و مشرب عرفان و اشارات، تعبیرات و اصطلاحات گوناگون، کوشیده است تا به تبیین و تعلیم مبانی عرفانی بپردازد. در این پژوهش که با هدف شناساندن توانمندی شاعر در بکارگیری اصول شاعری، اشارات دینی-قرآنی و تعبیرات عرفانی و سایر جنبه های عرفانی آثار امیر حسن دهلوی صورت می گیرد، تلاش می گردد تا به شیو? توصیفی و تحلیلی کلیّ? اشارات، تعبیرات و اصطلاحات عرفانی آثار امیر حسن دهلوی که تحت تاثیر مستقیم فرق? چشتیه بوده، استخراج، تنظیم و شرح داده شود. بررسی در آثار امیر حسن دهلوی بیانگر آن است که وی در آثار خود به مبانی اسلامی عرفان و تصوف از دیدگاه فرق? چشتیه توجّه خاصی نشان داده و اشارات، تعبیرات و اصطلاحات فراوانی را بدین منظور به کار برده است.
ابراهیم سراوانی محمد مجوزی
در تاریخ تمدن بشری شخصیتی نافذتر و دورانسازتر و انسان سازتر و فرهنگ آفرینتر از حضرت خاتم الأنبیاء، محمد مصطفی (صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم)، وجود ندارد . به همین دلیل ، شاعران مسلمان پارسی گوی نیز، پس از ستایش خداوند ، مدح پیامبر اسلام را سر لوحه کار خود داشته اند . در طول تاریخ ادب فارسی ، شاعرانی موفق تر بوده اند که از این نماد و سمبل تاثیر گذار، بهترین و بیشترین استفاده را کرده اند. به همین دلیل این جانب برآن شد ، بازتاب شخصیت پیامبر (ص) را در شعر شاعران سبک خراسانی بررسی کند . بنابراین ، ابتدا به سراغ قرآن وحدیث رفته ، شخصیت آن بزرگوار را از جوانب مختلف بررسی نموده ، و پس از آن به بررسی دواوین و مجموعه اشعار شاعران سبک خراسانی پرداخته . با بررسی دواوین هشت تن از شاعران پارسی گوی سبک خراسانی در یافت ، که در دوران آغازین شعر فارسی و سبک خراسانی ، توجه چندانی به این مهم نشده است . در دیوان اکثر شاعران سبک خراسانی، از جمله: رودکی ، فرّخی، عنصری، منوچهری و گویندگانی ازین دست از مدح پیامبر (ص) و احیانا، ائمه معصومین (ع) و حتّی اولیاء حق و مناقب و سجایای ملکوتی آنان اثری دیده نمیشود، و اگر احیانا دیده شود، از جهت آن است که ممدوحان را به آن بزرگواران مانند کرده اند. اما شاعرانی مانند: کسائی، فردوسی، ناصر خسرو قبادیانی و سنائی غزنوی ، از پیامبران الهی و پیشوایان مذهبی سخن گفته ، ویژگی های منحصر به فرد ، معجزات و نعت پیامبر(ص) را سر لوحه کار خویش قرار داده اند . که پس از گرد آوری ابیات وتحلیل آنها ، این مهم را به صورت جدول بسامدی، در پایان رساله آورده است.
لیلا شکیبایی محمد میر
تشبیه یکی از مهم ترین و محوری ترین عناصر در حوزۀ علم بلاغت و بیان محسوب می شود. که در زیبایی و مخیّل کردن شعر تأثیر به سزایی دارد و به ندرت می توان شعری را یافت که تصاویر تشبیهی در آن به کار نرفته باشد. کلیم کاشانی و زیب النساء مخفی هندوستانی، دو تن از شاعرانی هستند که تشبیه در دیوان آنان جایگاه ویژه ای دارد. در این پژوهش که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است، تشبیهات این دو شاعر به دو دستۀ گسترده و فشرده تقسیم شده است و غزلیات در یک فصل، و قصاید و ترجیع بند و ترکیب بند در فصلی دیگر به صورت مقایسه ای بررسی می گردد و سپس نتایج ذکر می شود. کلیم و زیب النساء هم از نظر بسامد و هم از نظر توجه به انواع و اشکال تشبیه متنوع عمل کرده اند. مهم ترین ویژگی تشبیهات گستردۀ زیب النساء، سادگی و حسی به حسی بودن طرفین تشبیه می باشد، و همچنین فراوانی تشبیهات فشرده و غلبۀ آن بر تشبیهات گستردۀ او است. در حالی که کلیم بیشترین عنایت را به تشبیه گسترده داشته است و با استفاده از وجه شبه های دوگانه و تشبیه تمثیل بین امور انتزاعی و حسی پیوند زده است. همچنین تشبیهات او دارای غنا و ارزش هنری و ادبی بیشتری نسبت به تشبیهات زیب النساء می باشد. بنابر این برتری و امتیاز استفادۀ شایسته از تشبیه، از آن خلاق المعانی ثانی، کلیم کاشانی است.
سمیرا شرفی محمد میر
زبان عرفانی از لغات و اصطلاحات عرفانی که بار اصلی معنا را بر دوش می کشند و فهم صحیح ادبیات اصیل عرفان فـارسی در گرو تشخیص این اصطلاحات است، مشحون است. در این پژوهش تلاش می گردد تا چهار کتاب عرفانی اسرارالتوحید، حدیقه الحقیقه، تذکره الاولیاء و عوارف المعارف بررسی شده و ضمن استخراج معانی بدست آمده از هر اصطلاح عرفانی و شواهد موجود در کتب مذکور، سیر تحوّل معانی آن تعابیر عرفانی با روش توصیفی- تحلیلی بررسی گردد. مطالعه در آثار فوق، بیانگر این مهمّ است که معارف صوفیان به مرور زمان تکامل یافته، در انتقال این معانی، قالب زبان نیز از نوعی سیر تکاملی تبعیت نموده است. عرفا برای بیان درست و دقیق مفاهیم و معانی تازه عرفانی، یا واژه هایی جدید آفریده و وضع کرده اند و یا بر تن واژه های متداول قدیمی، معانی جدیدی پوشانده اند.
محمد میر محمد قاسمی
این تحقیق با هدف بررسی اثرات به کارگیری روش حسابداری تعهدی بر عملکرد مالی و عملیاتی دانشگاه علوم پزشکی زابل به عنوان یکی از واحدهای زیر مجموعه وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی و نیز یک سیستم فرعی از بخش دولتی انجام شده است. جامعه این پژوهش شامل حسابرسان دانشگاه علوم پزشکی زابل ، هیئت امنا از حسابرسان دانشگاه ، مدیران امور مالی و حسابداری واحدهای تابعه دانشگاه و کارشناسان بودجه است . پرسش نامه این پژوهش محقق ساخته بوده که شامل 34 سوال با مقیاس پنج گزینه ای لیکرت می باشد. داده ها باآزمون خی دودر سطحمعناداری 99% مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.نتایج نشان داد کهحسابداریتعهدی بر بهبود عملکرد مالی و عملیاتی (p <0.001) موثر است.با توجه بهیافته ها،به نظر می رسدکهپیاده سازیحسابداریتعهدییک روشمناسببه منظور ایفای مسئولیت مدیریت هزینه و درآمد ، شفاف تر کردن وضعیت دارایی ها و جریان وجوه نقد ، فراهم شدن اطلاعات برای انجام تصمیم گیری های مدیریتی ، دستیابی به اولویتها و اهداف مالی دانشگاه و اخذ تصمیمات منطقی تر در خصوص بودجه بندی عملیاتی است
علیرضا پورخسرو محمد میر
چکیده ادبیات بازتابی عینی و واقعی از واقعیّات و تحوّلات اجتماعی و فرهنگی جامعه است که با جمع آوری، تنظیم، توصیف و تحلیل آن ها، می توان سیمایی جامع و واقعی را از حیات اجتماعی نویسنده به دست آورد. از سوی دیگر، درک آثار و تألیفات، بدون آشنایی با محیط و اجتماعی که در آن پدید آمده اند، امری دشوار است. کتاب کشف المحجوب هجویری از قدیمی ترین کتب فارسی عرفانی نوشته شده در قرن پنجم هجری است، که با بررسی آن، شناخت بهتر و دقیق تری از این دوره می توان حاصل کرد. هجویری که در سال های عزّت و دولت غزنویان و در روزهای پادشاهی سلطان محمود غزنوی زاده شد، پس از چندی که از سال های جوانی او چندان دور نبود، از ناحی? غزنین بیرون آمد و سفری طولانی را شروع کرد که از برکت این سیر و سفر، اوضاع اجتماعی را در خلال اثر وی می توان مشاهده کرد. در این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گردید، عناصر اجتماعی، آداب و رسوم و تحوّلات اجتماعی و فرهنگی جامع? قرن پنجم در کشف المحجوب مورد بررسی قرار گرفته و تصویری روشن و دقیق از آداب و رسوم، مسائل اخلاقی، اقتصادی، باورها و عقاید و به طور کلی مسائل اجتماعی عصر مولف ارائه شده است. واژگان کلیدی: عرفان و تصوف، سیمای جامعه، کشف المحجوب، هجویری.
فاطمه باقری علیرضا محمودی
علامه اقبال لاهوری از جمله بزرگترین شاعران فارسی¬گوی شبه قاره هند است که از اهمیت و جایگاه ویژه¬ای در بین مردم شبه قاره هند و همچنین ایرانیان برخوردار است. او در بیان افکار آزادیخواهانه و وحدت طلبانه خود از زبان شعری فارسی مدد بسیار جسته و بدین¬وسیله کوشیده است تا به بیان افکار و اندیشه¬های خود بپردازد. وی در بیان این افکار و اندیشه¬ها، آن هم با زبانی شاعرانه، از صور خیال که پایه¬های اصلی آن مبتنی بر: تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز می باشد، استفاده فراوانی برده که در این بین کنایه به عنوان عنصری خیال¬انگیز و تصویرساز، ابزاری مهم و تأثیرگذار در این امر می¬باشد. علی رغم این¬که زبان مادری اقبال، فارسی نبوده ، اما موارد متنوع و مصادیق پرشمار از سخنان کنایی در اشعار وی، نشان از عمق آگاهی و شناخت اقبال از ادب و زبان فارسی و دقایق و ظرائف آن دارد. در این پژوهش تلاش می شود تا با کاربرد شیوه توصیفی- تحلیلی، ظرافت-های کنایی موجود در اشعار اقبال لاهوری و توجه و عنایت وی به انواع کنایات با ارائه نمودارهای آماری، نشان داده شود. همچنین تلاش شده تا برخی کنایاتی که به ظن بسیار، از نوآوری¬ها و ابداعات اقبال لاهوری می¬باشند، مشخص و تبیین گردد. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که اقبال لاهوری در بیان افکار آزادی¬خواهانه و وحدت طلبانه خود از عنصر بلاغی کنایه بهره فراوان برده است.
کبری حیدریان ریگانی علیرضا محمودی
جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران تأثیرات مختلفی را بر جامعه ما داشته که از جمله این آثار می توان به نمود جنگ و پیامدهای آن در آثار ادبی (ادبیات پایداری) اشاره کرد. در آثار مربوط به ادبیات پایداری، از جنگ به عنوان یک واقعه تلخ ، آموزنده و در عین حال اثر گذار یاد شده که بر وقایع اجتماعی تأثیر مستقیم داشته است. در این پژوهش که با هدف بررسی جامعه انعکاس یافته در آثار داستانی مربوط به ادبیات پایداری صورت می گیرد، با فرض بر این که جنگ تحمیلی موجب گردیده تا بسیاری از وقایع اجتماعی تحت الشعاع این پدیده قرار گرفته و در آثار ادبی نمود یابند،. آثار برگزید? سه تن از نویسندگان برجست? این حوزه یعنی: مصطفی مستور، رضا امیر خانی و احمد آقایی به شیو? توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد. لذا این موضوع در سه بخش: بررسی عناصر اجتماعی در آثار نویسندگان مذکور، نوع جامعه انعکاس یافته در داستان ها و رمان های مورد بحث، و چگونگی بازتاب حیات اجتماعی در این آثار بررسی می شود. بررسی جامعه در داستان ها و رمان های نویسندگان حوز? ادبیات پایداری حاکی از آن است که جامعه و عناصر اجتماعی در این داستان ها از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و بیشتر مبتنی بر بیان واقعیات اجتماعی می باشند.
حسن گلی علیرضا محمودی
مثنوی لیلی و مجنون نظامی از شاهکارهای منظومه پردازی عاشقانه در ادب فارسی است که بارها مورد تتبع و تقلید دیگر شاعران قرار گرفته است. از جملۀ نکاتی که در آثار این مقلدان می¬توان مشاهده کرد، سیمای زن است. از آن جایی که مثنوی لیلی و مجنون نظامی دومین مثنوی مشهور اوست و شاعران زیادی از آن تقلید کرده¬اند و اساس داستان زن و معشوق می باشد، ضروری است سیمای زن در لیلی و مجنون نظامی و مقلدان او مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد تا جایگاه و منزلت او، مشخص شود، لذا هدف این پژوهش بررسی سیمای زن در لیلی و مجنون نظامی و مقلدان مشهور او می¬باشد. بدین لحاظ در این پایان نامه در چهار فصل به شیوۀ توصیفی – تحلیلی به این مسأله پرداخته و سیمای زن در مثنوی¬های لیلی و مجنون نظامی، امیر خسرو دهلوی، جامی، مکتبی شیرازی و هاتفی خرجردی بررسی شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق می¬توان گفت: از میان مقلدان مشهور نظامی، امیر خسرو دهلوی، جامی و مکتبی در نمایاندن سیمای زن موفق¬تر عمل نمودند. و نیز زن درمثنوی¬های لیلی و مجنون نظامی و مقلدان مشهور او از جایگاه و منزلت والایی بر خوردار است، زنان در این مثنوی¬ها دارای ویژگی¬های چون: جمال، شجاعت و بی باکی، عفاف و پاک دامنی، شرم و آزرم، تعقل، وفاداری و به کمال رساننده مرد هستند.
فاطمه بزی محمد مجوزی
زیب النساء بیگم هندوستانی متخلص به مخفی از شاعران اواخر قرن یازدهم و اوایل قرن دوازدهم هجری است که از او به عنوان یک شاعر پارسی¬گوی سبک هندی یاد می¬کنند. او برای زیبا سازی کلام و افزودن بر حسن تأثیر اشعار خود از فنون بلاغی مختلف بهره گرفته که در این بین کاربرد عناصر بدیعی به عنوان عوامل زیبایی¬آفرین در شعرش سهم عمده¬ای را دارا می¬باشد. این پژوهش با هدف تحلیل و بررسی عناصر بدیعی از دیدگاه زیبایی شناسی و میزان کاربرد و بسامد هر یک از عناصر زیبایی آفرین در دیوان مخفی به شیوه¬ی توصیفی – تحلیلی صورت گرفته، و در پایان هر بخش و روش زیبایی¬آفرین جدول آماری ارائه شده است. نتیجه¬ی این پژوهش این است که زیب النساء برای زیبایی و تأثیرگذاری شعرش از عناصر و فنون بدیعی استفاده نموده است، و همچنین عناصر بدیعی به¬کار رفته در دیوان مخفی، سبب شده است که شعرش روان، ساده و قابل فهم و به دور از هر گونه تکلّف شاعرانه باشد
اسما کیخا محمد میر
چکیده از بررسی و تحلیل مضامین شعری، میتوان به خطوط ذهنی و اندیشه¬های هر شاعر پی برد. شناخت و کشف این مهم، در اشعار دو شاعر)آنا آخماتووا و فروغ فرخ زاد ( و بررسی مشابهت¬ها و تفاوتهای شعر آنها از این جهت و تبیین علل اصلی این اختلاف و اشتراکها حائز اهمیت است. در میان شاعران زن ایرانی در دوره معاصر، فروغ فرخ¬زاد به واسطه روح زنانه اشعارش و نیز شکستن مرزهای استبدادی ادبیات مردانه، فصل تازهای محسوب می¬شود. از این منظر آنا آخماتووا نیز در میان شاعران معاصر روس جایگاه ویژهای دارد. او از بنیانگذاران یکی از سبکهای پرنفوذ ادبی روسیه، یعنی آکمه¬ایسم است که سرنوشت شعر روسی را تغییر می¬دهد. به رغم اختلافات عقیدتی، سیاسی و جامعه¬شناختی آخماتووا و فروغ فرخ¬زاد، درونمایه¬های مشترکی در حوزه¬های مضامین عاشقانه، زنانه، اجتماعی و ...در اشعار این دو شاعر یافت می¬شود. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی -تطبیقی، ابتدا زندگی و حیات ادبی دو شاعر بررسی شده، و سپس مهمترین بن¬مایه¬های شعر آنها استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در بخش پایانی نیز، وجوه اشتراک و افتراق بن¬مایه¬های شعری فروغ و آنا تبیین گردیده است. کلید واژه: فروغ فرخ¬زاد، آنا آخماتووا، ادبیات معاصر، ادبیات تطبیقی، بن¬مایه
عاطفه خسروی محمد میر
داستانهای قرآن کریم از دیر باز در فرهنگ و ادب مسلمانان تاثیرگذار بوده است، از جمله این داستان¬ها که تاثیر بسیار زیادی را در شعر و ادب فارسی برجای نهاده، داستان حضرت یوسف(ع) می¬باشد. داستان حضرت یوسف(ع) از جمله داستان¬هایی است که از بن مایه¬های قرآنی - دینی سرچشمه گرفته و در دوره¬های مختلف، مورد استقبال شاعران قرار گرفته است. حضرت یوسف(ع)، حضرت یعقوب(ع)، زلیخا، حسادت و نیرنگ برادران، به چاه افتادن یوسف(ع)، گرگ و پیراهن خونین یوسف(ع)، زنان دربار و ترنج، به زندان افتادن یوسف(ع) کلبه احزان، مهم¬ترین عناصر و مضامینی می¬باشد که از زندگی و شخصیت حضرت یوسف(ع) مورد توجه شاعران فارسی زبان قرار گرفته است. با توجه به فرهنگ ایرانی- اسلامی شاعران سبک عراقی، داستان قرآنی حضرت یوسف(ع) تأثیرات قابل توجهی بر شعر این شعرا داشته است و آنان با توجه به رویکرد عرفانی دوره خویش، از این داستان، بیشترین بهره معنوی – عرفانی را برده¬اند. جستار حاضر به بررسی مضامین و عناصر داستان قرآنی حضرت یوسف(ع) به کمک نمونه¬ها و تصاویر بدیع شعری در غزلیات هفت تن از شاعران سبک عراقی پرداخته و در سه فصل تنظیم شده، در فصل اول، تحت عنوان کلیات، فصل دوم، سیمای حضرت یوسف(ع) در قرآن و ادب فارسی مورد بررسی قرار گرفته است و در فصل سوم بازتاب داستان حضرت یوسف(ع) در غزلیات هفت تن از شاعران سبک عراقی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. و در آخر، نتیجه و بسامد تاثیر¬پذیری ذکر گردیده است.
میثم پارسا محمد مجوزی
رمان «سفر شب و ظهور حضرت»ِ بهمن شعله¬ور از جنبه¬های زیادی اهمیت دارد. اما یکی از مهم¬ترین شاخصه¬های این رمان بهره¬گیری شایسته و موثر از تکنیک¬های روایت است. در واقع، شعله¬ور در استفاده از تکنیک¬های روایت در این رمان تأکیدی جدی داشته و از این طریق به اثر خود تشّخص و اعتبار بخشیده است. از این رو، در تحقیق حاضر سعی شده است تا سه عنصر روایی زاویه¬ی دید، زمان، و شخصیت را که در جریان پرداخت¬های روایی رمان مزبور نمود بیشتری دارند، مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. بر این اساس، در بخش زاویه¬ی دید، انواع مختلف و نحوه¬ی به¬کارگیری زوایای دید در هر فصل از رمان نشان داده می¬شود. در بخش زمان، انواع مختلف زمان روایی، شیوه¬ی به¬کارگیری و همچنین میزان اثربخشی آن در طول رمان، مورد تحلیل قرار می¬گیرد. در بخش شخصیت نیز اشکال مختلف شخصیت¬سازی و مقاصدی که در این زمینه دنبال می¬شود، در قالب عناوین و مباحث مختلفی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. با توجه به مباحث مطرح¬شده، به نظر می¬رسد که بهمن شعله¬ور در استفاده از تکنیک¬های روایت و کیفیت بهره-گیری از آن در رمان خود عمل¬کرد شایسته و موثری داشته است. همچنین، با عنایت به شیوه و چگونگی پرداخت¬های روایی او به نظر می¬رسد رمان مورد بحث تأثیرگذاری و اقبال خوبی در میان مخاطبانش به دست آورده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه¬ای است.
موسی اسلامی موخر محمد میر
طنز¬ نوعی تنبیه اجتماعی¬ است¬، با ماهیتی جدی و قالبی شوخ¬طبعانه که با بیانی کنایی، مفاسد و حقایق تلخ اجتماعی را به صورت اغراق آمیز در لفافه¬ای از خنده و استهزاء به قصد اصلاح امور جامعه نشان می¬دهد. خندة حاصل از طنز خندة شادمانی نیست، بلکه خنده¬ای تلخ و تفکّر¬برانگیز است. طنز یکی از فنون و شگردهای بیان هنری و مؤثر در ادبیّات است. شاعران در دورة قاجاریه از این نوع ادبی در راه رسیدن به اهداف انقلابی خود بهره جسته اند. وقار شیرازی و پروین اعتصامی از جملة برجسته ترین شاعران دورة قاجاریه می باشند که از طنز و طنزپردازی در اشعار خود استفاده کرده¬اند. در این جستار که با هدف شناخت هر چه بهتر مضامین طنز و شگردهای آن در اشعار شاعران یاد شده انجام گردیده، فرض بر این است که بین اشعار وقار شیرازی و پروین اعتصامی از حیث کاربرد مضامین طنز و شگردهای آن، تفاوت هایی وجود دارد. در این جُستار به شیوه توصیفی-تحلیلی تلاش گردید، تا در پنج فصل: کلیات، تعاریف و مفاهیم، مضامین طنز و شگردهای آن در اشعار وقار شیرازی، مضامین طنز و شگردهای آن در اشعار پروین اعتصامی و مقایسه و نتیجه¬گیری مضامین طنز و شگردهای طنزپردازی در اشعار دو شاعر پرداخته ¬شود. نتیجه این پژوهش بیانگر این نکته است که مضامین و درون مایه¬های طنز و شگردهای آن در اشعار پروین اعتصامی در مقایسه با وقار شیرازی، از تنوع، گستردگی و حسن تأثیر بیشتری برخوردار بوده و عاملی اساسی در شهرت و ماندگاری این شاعر و اشعار طنزآمیز او بر شمرده می¬شود.
محمود پالاش محمد میر
استفاده از عناصر اقلیمی و بومی و توجه به زیست بوم و فرهنگ مردم در شعر معاصر، با اشعار و نظری? ادبی نیما یوشیج به شکل نظام مندی آغاز شد. شاعران معاصر هر یک از جنبه ای خاص به کاربرد عناصر بومی و محلی، مانند باورها، آداب و رسوم، زبانزدها و عناصر طبیعی روی آوردند. علی باباچاهی یکی از شاعران معاصر است که در شعر خویش از عناصر بومی و محلی، فرهنگ و طبیعت جنوب بهره برده است. در این پژوهش توصیفی – تحلیلی به بررسی جلوه های مختلف بومی گرایی وعناصر بومی در اشعار باباچاهی پرداخته شده است. نتایج تحقیق، حاکی ازآن است که کاربرد عناصر بومی در دوره های چهارگان? شاعری باباچاهی متفاوت است. در دور? نخست، بیشتر از عناصر و واژگان دریایی استفاده شده است. در دور? دوم که مهم ترین مرحله از نظر کاربرد عناصر بومی گرایی محسوب می شود، علاوه بر عناصر و واژگان دریایی، آداب و رسوم، باورها و شخصیت های بومی نیز در شعر وی راه یافته است. دوره های سوم و چهارم به واسط? تحولات عمد? شعر باباچاهی، کاربرد عناصر بومی نیز دستخوش تغییر می شود و در شعر پسا نیمایی و افشانشی وی، عناصر بومی و محلی یا کارکردی نوستالوژیک دارند و یا به عنوان مصالح شعر چندصدایی و افشانشی با رویکرد طنزآمیز مورد استفاده قرارگرفته اند.
فاطمه علیخانی محمد میر
آیات و احادیث در تبیین اندیشه های شاعران و نویسندگان آثار ادبی نقش بسزایی داشته و بنا به دریافت ها و مقاصد صاحبان اثر، این منابع لایزال دینی در هر دوره ای از زبان و ادبیات فارسی در بیان مقصودی خاص مورد استفاده قرار گرفته اند. سه اثر مهم تاریخ بیهقی، تاریخ جهانگشای جوینی و نفثه المصدور از برجسته ترین کتب تاریخی- ادبی هستند که کاربرد آیات و احادیث یکی از خصیصه های مهم نثر دور? نویسندگان کتب مذکور می باشد. در این پژوهش به شیو? توصیفی- تحلیلی، به بررسی تطبیقی شیوه های کاربرد آیات و احادیث -قالب های کاربردی، هدف های ذوقی - انگیزشی و تأثیرپذیری- در سه کتاب مزبور پرداخته و تلاش می گردد تفاوت های لفظی و معنایی که در انواع کاربرد آیات و احادیث، با توجّه به اوضاع سیاسی - اجتماعی، مورد توجّه نویسندگان کتب بوده، بیان شود. شیو? جمع آوری اطلاعات در این پژوهش به روش اسنادی و کتابخانه ای بوده و یافته ها بیانگر آن است که آیات و احادیث هم از لحاظ قالب و هم هدف های ذوقی - انگیزشی، در کتب یاد شده، مورد استفاده قرار گرفته است و از بین سه اثر مورد پژوهش، تاریخ جهانگشای جوینی در زمین? استفاده از هر دو شیوه ، متناسب با مفهوم مورد نظر نویسنده، موفقّ تر بوده است.
فرشته سرحدی قهری محمد مجوزی
رمانتیسم از جنبش¬های مهم ادبی جهان معاصر به شمار می¬¬رودکه از دل ویرانه¬های مکتب کلاسیسم سر برآورد و آثار ادبی جهان و از جمله ایران را نیز تحت الشعاع مضامین خود قرارداد. این مکتب دارای دو شاخۀ رمانتیسم فردی و اجتماعی می¬باشد. مهدی اخوان ثالث و سیاوش کسرایی از جمله شاعران برجستۀ ایرانی هستند که این دوشاخۀ رمانتیسم در اشعارشان درهم آمیخته است. در این پژوهش، جلوه¬های رمانتیسم درمجموعه اشعار مهدی اخوان ثالث و سیاوش کسرایی به روش توصیفی– تحلیلی و با هدف مشخص نمودن نوع رمانتیسم شعری هر دو شاعر صورت پذیرفته است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که هر دو شاعر از رمانتیسم فردی و اجتماعی تأثیر پذیرفته¬اند، امّا از لحاظ برتری داشتن، رمانتیسم فردی اخوان ثالث به دلیل غنی بودن مضامینش نسبت به کسرایی برتر است. و از لحاظ رمانتیسم اجتماعی، هر دو شاعر در یک سطح قرار می¬گیرند، با این تفاوت که اشعار اخوان ثالث تحت تأثیر شکست حزب توده دچار روحیۀ شکست و درون¬گرایی می¬شود و مضامین فلسفی به جای مضامین اجتماعی در شعر او متجلی می¬گردد، امّا شعرکسرایی از مضامین اجتماعی به سمت مضامین انقلابی (چریکی) چون: دعوت به مبارزه، ستیز با استبداد و نظایر آن سوق می¬یابد. پس رمانتیسم مهدی اخوان ثالث را باید رمانتیسم اجتماعی- فلسفی و رمانتیسم سیاوش کسرایی را، رمانتیسم اجتماعی- انقلابی دانست.
زهرا شکاری محمد میر
عنصر حادثه یکی از مهم¬ترین عناصر داستان در میزان تأثیر¬گذاری و جذب مخاطب و نیز به عنوان عنصر سازنده و پیش-برنده پیرنگ داستان، موضوعی است که جز در متون ادبی، در پژوهش¬های جدید به صورت مستقل بدان پرداخته نشده است. به عبارت دیگر، این عنصر به عنوان یکی از ریشه¬ای¬ترین عناصر داستان در ساخت و حرکت پیرنگ، شش عنصر از قبیل: گره-افکنی، کشمکش، تعلیق و هول و ولا، بحران، نقطه اوج و گره¬گشایی را در خود ضمیمه دارد که سبب حرکت حادثه به جلو و از همه مهم¬تر، عمق و معنا بخشیدن به آن می¬شوند، به این دلیل که هرچه حادثه عمیق¬تر باشد، قدرت جذب مخاطب از سوی آن بیش¬تر و سبب شهرت و ماندگاری اثر می¬شود. در این تحقیق سعی شده تا به شیو? توصیفی - تحلیلی عنصر حادثه در رمان¬های آفتاب¬پرست نازنین اثر محمدرضا کاتب و قربانی باد موافق، نوشته محمّد طلوعی برازنده، مورد بررسی قرار گیرد.
مریم نجیمی احمد سنچولی
هر اثر ادبی دارای دو جنبه است؛ یک جنبه ی ظاهری اثر که با عنوان شکل یا صورت معرفی شده است و دیگری معنی و محتوا. درونمایه و مباحث مربوط به آن در حیطه ی معنی یا محتوای اثر گنجانده شده است. درونمایه، مضمون مسلطی است که در یک اثر ادبی به طور پنهان یا آشکار قصد خالق اثر را در خود می نمایاند. در هر دوره ای از شعر فارسی، مضامین، موضوعات جلوه گری می کنند در این پایان نامه به بررسی درون مایه در شعر زیب النساء مخفی-شاعر سبک هندی- و هاتف اصفهانی-شاعر دوره بازگشت پرداختیم.
شهین صانعی سیستانی محمد میر
چگونگی کاربرد عناصر طبیعت در دوره های مختلف شعر فارسی متفاوت است و نوع رویکرد شاعران به طبیعت، از مولفه هایی است که در گزینش معنی، صورخیال و زبان شعر آن ها نقشی تعیین کننده دارد. در این پایان نامه که با شیوه توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته است، به طبیعت و چگونگی کاربرد عناصر طبیعی در اشعار شاعران بی دیوان قرون سوم تا پنجم هجری قمری پرداخته شده و ضمن آن، چگونگی تأثیر این رویکرد را بر مولفه های شعر این شاعران مورد بررسی قرار می دهد.
هادی پودینه مقدم کرباسک حیدرعلی دهمرده
نقد اخلاقی یکی از قدیمی ترین شیوه های نقّادی است که در آن، ارزش های اخلاقی معیار ارزیابی آثار ادبی قرار می گیرد. نقّادان در این شیوه، اشعار و سخنان سازگار با اخلاق و حکمت را می ستایند و آن چه را در تضـاد با شئـونات اخلاقی باشــد، نکوهش می نماینـد. کمال الدین (شمس الدین) محمد وحشی بافقی از شاعران بزرگ و نام آور ایران در قرن دهم هجری است که مفاهیم حکمت آمیز و اخلاقی را به زیبایی در اشعار خود گنجانده است؛ بنابراین شعر او قابلیّت پژوهش از دیدگاه نقد اخلاقی را داراست.