نام پژوهشگر: سهراب شهریاری
سعید حکیمی آسیابر سهراب شهریاری
چکیده ندارد.
غلامرضا قرابیگلی سهراب شهریاری
منطقه مورد مطالعه، در شمال استان اصفهان (کاشان)، در بخش مرکزی نوار ارومیه-دختر، در محدودههای با مختصات جغرافیایی 43 و 33 تا 16 و 34 عرض شمالی و 54 و 50 تا 31 و 51 طول شرقی واقع شده است که دارای وسعتی معدال 3600 کیلومتر مربع می باشد. سد مخزنی خنچه در مرکز محدوده فئق در 20 کیلومتری باختر کاشان احداث خواهد شد و این تحقیق به بررسی ساختاری و لرزه زمین ساختی منطقه در ارتباط با سد یاد شده می پردازد. عمده سازندهای منطقه مربوطه به سئوزوئیک هستند که شامل آذرآوریهای ائوسن، سازند قرمز زیرین، سازند قم، سازند قرمز فوقانی است . توده های نفوذی زیادی هم در منطقه مشاهده می شود که گویای جایگاه تکتونیکی آن در ایران زمین است . ابتدا ساختارهای موجود در منطقه بصورت توصیفی و سپس بصورت تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است که در این بررسی از جنس ، وضعیت لایه بندی واحدهای سنگی، ویژگیهای ساختاری توده های سنگی و تحلیل شبکه درزه ها بهره گرفته شده است سپس با توجه به شناخت حاصل شده از ساختارها و وضعیت ساختاری منطقه و ارتباط ساختارها با هم مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است که در نهایت منجر به ارائه دو الگوی ساختاری برای تکتونیک منطقه شده است . به منظور بررسی خطرات ناشی از زمین لرزه دیده شده است تا ویژگی های لرزه خیزی گستره، پیرامون محل طرح تحت عنوان تحلیل لرزه زمین ساختی و برآورد خطر زمین لرزه مورد ارزیابی قرار گیرند. در این پژوهشها پس از شناسایی مشخصات زمین لرزه های تاریخی و سده بیستم و بستگی آنها با زمین ساخت منطقه، دوره های بازگشت آنها، پهنه بندی منطقه بیشترین توان لرزه زایی گسلها، خطر زمین لرزه در طی دوره بازگشت 20، 50 و 100 ساله محاسبه گردیده است .
ابومحمد هاشمی سهراب شهریاری
در این مجموعه سعی شده است بسیاری از خصوصیات زمین شناسی منطقه خور و بیابانک به طور مرتبط با یکدیگر مورد بررسی قرار گیرند. این منطقه که در 400 کیلومتری شمال شرق اصفهان و در حاشیه کویر بزرگ قرار گرفته، از نظر تقسیمات زمین شناسی جزو ایران مرکزی می باشد، ولی در موارد بسیار زیادی مستقل از سایر نقاط ایران مرکزی عمل نموده است . با بررسی رخساره های رسوبی و چینه شناسی سازندهای این منطقه و مقایسه آن با مناطق اطراف ، مراحل دگرشکلی و تکاملی این گستره مورد بررسی قرار گرفته است . مطالعات اولیه بیانگر آن است که سرنوشت این ناحیه از مناطق اطراف به خصوص منطقه کلمرد در شرق آن بعد از تریاس کاملا"متفاوت بوده است . جدیدترین رسوبات در منطقه کلمرد متعلق به ژوراسیک (لیاس - باتونین) می باشند، در حالیکه در محدوده مورد مطالعه رسوبات را تریاس تا عهد حاضر به طور پیوسته دیده می شوند. مجموع بررسیها سبب شده که یک سیستم هورست و گرابن را بعد از تریاس در منطقه حاکم بدانیم . این سیستم بر اثر فعالیت مجدد گسل های اصلی و قدیمی ناحیه(گسل پشت بادام، گسل درونه و گسل ترکمنی - اردیب ) شکل گرقته و سبب ایجاد هورست کلمرد و فروافتادگی بخش شرقی کویر بزرگ (که آن را گرابن خور نامیده ام) شده است .
محمدحسین آبفروش سهراب شهریاری
منطقه مورد مطالعه در جنوب شرقی تبریز (جنوب شرق کفه مرگ (میدان گل)) در محدوده طول جغرافیایی 54 درجه و 45 دقیقه تا 55 درجه 0 دقیقه و عرض جغرافیایی 28 درجه و 40 دقیقه تا 29 درجه و 0 دقیقه قرار دارد. وسعت منطقه مورد مطالعه 900 کیلومتر مربع می باشد. این منطقه مربوط به مجموعه سری رنگین می باشد که توسط گسل راندگی بر روی سازندهای ترشیر رانده شده است . اکثر سنگهای رخنمون یافته در منطقه، مربوط به سازندهای حوضه زاگرس شامل سازندهای بختیاری، آغاجاری - زرک - جهرم، ساچون و ترور می باشد. ساختار غالب در منطقه گسل های راندگی است که باعث رانده شدن سازندهای قدیمی بر روی سازندهای جوانتر شده اند و امتدادی تقریبا موازی امتداد زاگرس دارند. رخنمون شدن نمکهای اینفراکامبرین سری نمکی هرمز در نزدیکی روستای لای گردو نشاند دهنده شیب و عمق زیاد این گسل ها است . در بعضی موارد وجود سری رادیو لاریتی بین سازندهای تربور و سروک باعث چرخش گسل و تغییر شیب موضعی گردیده است . در این موارد گسل از روند سری رادیولاریتی تبعیت می کند. چین خوردگی با تشکیل یک تاقدیس با پلانژ دوبل در منطقه مشخص است که از زمره چین خوردگی مرتبط با پیشرفت گسل به شمار می رود و در نتیجه فشارش در جهت شمال شرق به جنوب غرب در امتداد تقریبی n45 درجه حاصل شده است . سیستم درزه های موجود در منطقه چهار دسته درزه را نشان می دهند که اکثریت آنها در جهت عمود بر محور فشارش جهت یابی شده اند و عموما از نوع درزه های فشارشی بوده که با ظهور استیلویت ها در منطقه مشخص هستند شکستگی های عمده موجود در محدوده مورد مطالعه با روند مشابهی به موازات امتداد عمومی زاگرس توسعه یافته اند. از نظر زمین ساخت ، منطقه مورد مطالعه در محدوده زون زاگرس خرد شده واقع می باشد و ساختارهای موجود در نتیجه زیر راندگی صفحه عربی به زیر صفحه فارسی و فشارش در جهت شمال شرق به جنوب غرب ایجاد شده اند. قطعاتی از پوسته اقیانوسی توسط گسلش بزرگ زاویه در سطح زخنمون یافته است که بصورت توده های آمیزه رنگی و اولترابازیک در منطقه مشاهده می گردد. با توجه به گسل های بزرگ زاویه موجود در منطقه، وجود ساختارهای دست نخورده در زیر دشت ریزآب که توسط نپ پوشیده شده باشند غیر متحمل است لذا امکان وجود منابع هیدروکربوری در منطقه ضعیف می باشد.
حسام الدین ساجدی سهراب شهریاری
بخشی از کمربند چین خورده - رانده شده ی زاگرس در جنوب ایران قرار دارد. این کمربند از تاقدیسهایی با راستای شمال باختری - جنوب خاوری یا خاوری - باختری و گاه شمال خاوری - جنوب باختری تشکیل یافته است. در برخی نواحی روند این چین ها در اثر خطواره هایی که راستای شمالی - جنوبی دارند دگر شکلی یافته یا گسیخته شده است. یکی از این خطواره ها را می توان در جنوب باختری ایران مشاهده نمود که به نام منطقه ی گسلی کازرون - برازجان شناخته می شود. محور تاقدیسها در مجاورت این خطواره گاه بریده شده و گاه در جهتی که تداعی گر حرکت راست گرد است، انحراف می یابند.در محدوده ی مورد مطالعه، منطقه ی گسلی کازرون - برازجان مرز زاگرس ساده چین خورده را با پیش ژرفای زاگرس تشکیل می دهد. دایره های رسم شده برای تاقدیس های منطقه ی مورد مطالعه انحناهایی را در روند محور تاقدیسها نشان می دهد که در دو ردیف جداگانه و با راستای شمالی - جنوبی قرار گرفته اند. این دو ردیف در سطح به صورت دو خطواره نمودار می شود که همراه با شکستگی ها و برونزد گنبدهای نمکی است. مطالعات دقیقتر هر کدام از این دو خطواره سیستم برشی راستگرد را نشان می دهد. این خطواره ها در طول خود گاه با گسلهای پی سنگ کازورن و برازجان منطبق می شود و در این حالت یک محیط ترافشارشی را ایجاد می کنند.بررسی های چینه شناسی و مورفوتکتونیکی نشانگر آن است که این منطقه از گذشته های دور یعنی از اینفراکامبرین فعال بوده است. شواهد لرزه خیزی یک صد سال اخیر نیز این منطقه را در عهد حاضر فعال معرفی می کند.