نام پژوهشگر: احمد سدیدخوی
مروارید ساکی غلام جوان دولویی
اغلب کانیها و مواد موجود در طبیعت ناهمسانگرد هستند به این معنا که خواص کشسانی آنها با جهت تغییر می کند. بدیهی است که هیچ مرز مشخصی بین همسانگردی و ناهمسانگردی وجود ندارد. چنانچه اندازة یک پارامتر در جهات مختلف اندازه گیری یکسان نباشد، در آن صورت منطقة مورد مطالعه نسبت به این پارامتر، ناهمسانگرد خوانده می شود. عمومی ترین حالت ناهمسانگردی داری 21 ثابت کشسانی مستقل است اما در یک محیط همسانگرد کامل این تعداد به 2 ثابت مستقل کاهش می یابد. رفتار موج هنگام عبور از محیط ناهمسانگرد کاملا متفاوت با عبور از یک محیط همسانگرد است. در یک محیط ناهمسانگرد یک مؤلفه از موج برشی سریعتر از مؤلفه متعامد آن طی مسیر می کند که این پدیده جدایش موج برشی نام دارد. اطلاع از خواص ناهمسانگردی سرعت انتشار امواج لرزه ای و بررسی علل زمین شناختی آن در لایه های مختلف زمین اهمیت ویژه ای در علوم زلزله شناسی و زمین شناسی دارد، زیرا که از طریق مطالعه آن امکان دستیابی به راستای درز و ترکها، درجه شکستگیها، چگونگی میدانهای تنش در منطقه و مقدار سیال موجود در پوسته، فراهم می گردد. مهم ترین عامل ناهمسانگردی در پوسته بالایی، وجود درز و ترکهای جهت یافته و فضای خالی موجود در سنگهاست. در حالت کلی ناهمسانگردی سرعت امواج لرزه ای با دو پارامتر بزرگی و راستا که به ترتیب با δtو φ نمایش داده می شود، معرفی می گردد که بزرگی بر حسب ثانیه و راستا بر حسب درجه می باشد. بزرگی، اختلاف زمان رسید بین دو مؤلفه سریع و کند موج لرزه ای است در حالیکه راستای ناهمسانگردی، راستای مؤلفه سریع موج برشی فاز مورد نظر از شمال جغرافیایی در جهت ساعتگرد می باشد. در این تحقیق برای بررسی ناهمسانگردی سرعت امواج لرزه ای، منطقه بم انتخاب گردید. مطالعه پیش رو با استفاده از 310 لرزه نگاشت شبکه موقت مربوط به زمین لرزه 5 دیماه 1382 بم انجام گرفته است. شبکه فوق با توانمندی 23 ایستگاه سه مؤلفه ای و توسط پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله و دانشگاه ژوزف فوریه فرانسه نصب گردیده است. پس از بررسی نگاشتهای موجود 15 ایستگاه از بین 23 ایستگاه که لرزه نگاشتهای آنها دارای کیفیت بهتری بودند، انتخاب گردیدند. در مطالعه پیش رو از روش جدایش فاز sg موج برشی و نرم افزار جدایش موج برشی تینبای و همکاران(2004)، استفاده شده است. نتایج حاصل از پردازش داده های فوق حاکی از وجود ناهمسانگردی سرعت موج برشی در پوسته فوقانی منطقه بم در محدوده مورد مطالعه می باشد. تحقیق انجام گرفته نشان دهنده این است که در منطقه فوق راستای غالب ناهمسانگردی بین 39 تا 79 درجه می باشد یعنی تقریبا" از یک روند شمال شرق- جنوب غرب تبعیت می کند. لازم به ذکر است در سه ایستگاه از مجموع پانزده ایستگاه مورد مطالعه راستای بین 139 تا 166درجه حاصل شد و همچنین بزرگی ناهمسانگردی به دست آمده حدود 34./. تا 1/. ثانیه می باشد. این نتایج ضرورت استفاده از مدلهای بهینه سرعت برای مطالعات زلزله شناسی منطقه را ایجاب می نماید که در این مدلهای بهینه سرعت، در نظر گرفتن تغییرات جانبی سرعت موج برشی ضروری است.
حمیدرضا فرکیانی محمدرضا سپهوند
تابع انتقال گیرنده p، به عنوان یک روش معمول برای تعیین عمق موهو مورد استفاده قرار می گیرد. جدایش موج برشی ps نیز، برای بررسی ناهمسانگردی پوسته پایینی بکار گرفته می شود. در این مطالعه رویدادهای دورلرز ثبت شده در چهار ایستگاه دائمی شبکه لرزه نگاری کرمان وابسته به موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، که در فواصل رومرکزی °30 تا °90 با بزرگی بیشتر از 5/5، در بازه زمانی 2010 تا 2013 قرار دارند مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا عمق موهو با استفاده از اختلاف زمان رسید فاز تبدیلی p به s، مرتبط با موج مستقیم p با دو روش زو و کاناموری(2000) و برآورد زمان تأخیر به عمق در حضور مدل سرعتی iasp91 محاسبه شد سپس برای بررسی ناهمسانگردی با استفاده از جدایش موج برشی ps، از روش تینبای و همکاران(2004)، که بر اساس روش سیلور و چان(1999) تدوین شده است، استفاد شده است. در زیر ایستگاه چشمه معدنی(chmn) عمق موهو با استفاده از روش زو و کاناموری(2000) 59/5 کیلومتر و در حضور مدل سرعتی iasp91 حدود 62 کیلومتر و زمان رسید فاز ps برابر 7/2 ثانیه می باشد. راستای غالب ناهمسانگردی برای پوسته پایینی 50 درجه و میانگین اندازه ناهمسانگردی 0/5 ثانیه محاسبه شده است، در زیر ایستگاه کوه گبری(khgb) عمق موهو با استفاده از روش زو و کاناموری(2000) 52 کیلومتر و در حضور مدل سرعتی iasp91 حدود 58 کیلومتر و زمان رسید فاز ps برابر 6/8 ثانیه می باشد. راستای غالب ناهمسانگردی برای پوسته پایینی 75 درجه و میانگین اندازه ناهمسانگردی 0/55 ثانیه محاسبه شده است، زیر ایستگاه نگار(ngrk) عمق موهو با استفاده از روش زو و کاناموری(2000) 47 کیلومتر و در حضور مدل سرعتی iasp91 حدود 64 کیلومتر و زمان رسید فاز ps برابر 7/6 ثانیه می باشد. راستای غالب ناهمسانگردی برای پوسته پایینی 34 درجه و میانگین اندازه ناهمسانگردی 0/65 ثانیه محاسبه شده است و در زیر ایستگاه تی وی باهنر(tvbk) عمق موهو با استفاده از روش زو و کاناموری(2000) 34 کیلومتر و در حضور مدل سرعتی iasp91 حدود 40 کیلومتر و زمان رسید فاز ps برابر 4/8 ثانیه می باشد. راستای غالب ناهمسانگردی برای پوسته پایینی 75 درجه و میانگین اندازه ناهمسانگردی 0/45 ثانیه محاسبه شده است. در هر چهار ایستگاه به طور مشترک روند ناهمسانگردی پوسته پایینی شمال شرق-جنوب غرب می باشد.
زهرا اسکندری فرهاد ثبوتی
در این پژوهش برای بررسی ناهمسانگردی در پوسته¬ی شمال غرب ایران با استفاده از دو فاز sg و ps از زمین¬لرزه¬های محلی و همچنین توابع انتقال گیرنده استفاده شده است. برای محاسبه¬ی راستای ناهمسانگردی در پوسته بالایی منطقه اهر از 468 رکورد ثبت شده به مدت 13 روز در سه ایستگاه لرزه¬نگاری و به مدت 4 ماه در 10 ایستگاه شتاب¬نگاری مربوط به زمین¬لرزه¬ی رخ داده در تاریخ 21 مرداد 1391 در منطقه اهر- ورزقان استفاده شد. راستای غالب محور سریع موج برشی شمال¬شرق- جنوب¬غرب و با میانگین آزیموتی 150 درجه و میانگین بزرگای 038/0 ثانیه به دست آمد. این راستا با بیشینه تنش فشارشی در منطقه که n132?e ± 2? است، مطابقت دارد. همخوانی این دو راستا نشان می¬دهد جهت¬گیری درزه و شکست¬ها در امتداد بیشینه تنش حاکم در منطقه است. همچنین برای بررسی بیشتر ناهمسانگردی در شمال غرب ایران از 388 رکورد ثبت شده در 23 ایستگاه لرزه¬نگاری وابسته به دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان استفاده شد. اما به دلیل نوفه زیاد لرزه¬نگاشت¬ها، پراکندگی داده¬ها و همچنین کوچک بودن بزرگای آن¬ها تلاش برای تعیین راستای ناهمسانگردی موفقیت آمیز نبوده و تنها در دو ایستگاه راستای ناهمسانگردی به دست آمد. برای بررسی ناهمسانگردی در کل پوسته¬ی شمال غرب ایران با استفاده از توابع گیرنده که از سال¬های 1387 تا 1391 در 23 ایستگاه¬ دانشگاه تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان که از ساحل آستارا تا دریاچه اورمیه مستقر هستند، استفاده شده است. میانگین بزرگای به دست آمده 44/0 ثانیه است. راستاهای ناهمسانگردی تقریبا در امتداد شمال- جنوب¬ جهت¬یافته¬اند. اما نزدیک به ساختارهای محلی تغییراتی دیده می¬شود. نزدیک کوه¬های تالش راستاهای ناهمسانگردی موازی با امتداد کوه¬ها است. گسله شمال تبریز نتوانسته تاثیر قابل توجهی روی راستاهای ناهمسانگردی بگذارد. نتایج ناهمسانگردی به دست آمده با استفاده از فاز ps با مطالعات پیشین در گوشته بالایی مطابقت دارد.