نام پژوهشگر: فریبا مبینی
نفیسه حبیبی سید حسام الدین آل یاسین
until now many studies have been done over recent decades throughout the world to show the right age to start english. in iran, research is still at an early stage in terms of evaluating teachers’ beliefs about teaching children english. the problem of at what age to start teaching english and how to teach english to elementary school children has not been solved neither in this country nor elsewhere. in order to deepen our understanding of teacher’s beliefs regarding teaching english to elementary school children and discover what similar and different beliefs might be held by university teachers and high school teachers, this study elicited teachers’ beliefs and compared the belief systems of university teachers (to cherish theory-based beliefs) and high school teachers (to accentuate experience-based beliefs). in order to recognize the teachers’ beliefs, a questionnaire was used. the questionnaire assessed the participants’ views in three major areas: 1) the nature of children’s english development, 2) teaching methods and techniques, and 3) self-efficacy as an english teacher. in addition, an open-ended question was added to the end of the questionnaire to obtain supplementary beliefs about qualifications of successful elementary school english teachers. a total of 50 teachers (25 university teachers and 25 high school teachers) participated in this study. data analysis involved descriptive statistics, independent t- test analyses, and content analysis. the results of this research indicated that starting english language teaching at primary education stage can improve better english learning and also there are slight differences of beliefs between university and high school teachers regarding teaching english to elementary school children.
مهدیه اخلاصی فریبا مبینی
کلاس هایی که زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی یاد داده می شود اعمال کنند? که یکی از آن ها بلند-خوانی معلّم در کلاس است.هدف این تحقیق بررسی تأثیر بلند-خوانی معلّم بر روی خواندن و درک مفاهیم انگلیسی دانش آموزان در مقطع دبیرستان درایران می باشد. هفتاد و دو دانش آموز از جمله 38 دانش آموز دخترو 34 دانش آموز پسر در این تحقیق شرکت کردند. سن آن ها حدود17 سال بود. این تحقیق از نوع تجربی بود? که در آن دو گروه وجود داشت? یک گروه به عنوان گروه تجربی و گروه دیگر به عنوان گروه گواه. شرکت کننده های گروه گواه همان اعضای گروه تجربی بودند. در این تحقیق 2 متن استفاده شد? یکی برای آهسته-خوانی و دیگری برای بلند-خوانی. هر دو متن خوانایی تغریباً یکسانی داشتند. گروه گواه یا همان گروه کنترل متن ویژه ی خود را بدون هیچ گونه خواندن شفاهی توسط فرد دیگری به آهستگی خواندند? در حالی که متن ویژه ی گروه تجربی برای آن ها خوانده شدو هم زمان خود آن ها متن را به آرامی می خواندند. داده ها توسط 2 سری تسط (درست-غلط)? یکی برای آهسته-خوانی و دیگری برای بلند-خوانی? جمع آوری شد. هدف این تحقیق پاسخ به سوالات زیر بود: 1. آیا بلند-خوانی معلّم تأ ثیر مهمّی بر روی نمره های امتحان خواندن و درک مفاهیم انگلیسی دانش آموزان دارد؟ 2. آیا تفاوت مهمّی بین میانگین نمره های امتحان بلند-خوانی دانش آموزان دخترو پسروجود دارد؟ داده ها توسط آمارتوصیفی وسپس آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها دو سری محاسبه انجام شد: (الف) تی تست برای نمونه ها ی وابسته ? (ب) تی تست برای نمونه های مستقل. نتایج این تحقیق معلوم کرد که بلند-خوانی معلّم تأ ثیر مهمّی بر روی نمره های امتحان خواندن و درک مفاهیم گروه تجربی داشت? وتفاوت مهمّی در میانگین نمره های امتحان بلند-خوانی دانش آموزان دخترو پسر وجود نداشت.
سمیه پیری فریبا مبینی
از آنجایی که استعاره بخش مهمی ازهر زبان می باشدتوانایی درک و کار با آن جزء جدایی ناپذیری از یادگیری زبان است. عوامل زیادی در پردازش روانشناختی استعاره دخیل هستند که از میان آنهاُ تفکر خلاق زبان آموزان که نهایتا منجر به یادگیری موفقیت آمیز زبان آموزان می گردد موضوع این پایان نامه میباشد.به منظور پاسخ گویی به سوالات مهم پایان نامه سه تست( تست مهارت انگلیسی نلسون، تست خلاقیت ترنس و تست درک مفاهیم استعاری) برای شصت نفر از دانشجویان زبان انجام گرفت. تحلیل های آماری در رابطه با سوال اول این تحقیق در مورد وجود ارتباط بین خلاقیت ودرک استعاره، وجود چنین ارتباط مثبت و مهمی را تایید کرد. سوال دوم در رابطه با نقش نوع استعاره در این ارتباط با تحلیل های آماری این گونه پاسخ داده شد که زبان آموزان خلاق تر در درک استعارات نو ومناسب به گونه ای متفاوت تر(بهتر) از زبان آموزانی عمل می نمایند که خلاقیت کمتری دارند. می کنند. تحلیل های آماری در مورد سوال آخر در رابطه با عملکرد متفاوت زبان آموزان زن و مرد در درک مفاهیم استعاری، وجود چنین تفاوتی را رد کرد.
سحر محمدی همدانی فریبا مبینی
یکی از سوالاتی که به ندرت در حوضه یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان بیگانه مطرح گردیده است در رابطه با تعداد واژگانی است که زبان آموزان از طریق نوشتن به آن زبان فرا می گیرند. به منظور پاسخ به این سوال 50 زبان آموز پیش متوسط انتخاب شدند تا در ترجمه متنی از زبان اول (فارسی) به زبان بیگاته ( انگلیسی) شرکت کنند. مرحله اول ترجمه به عنوان پیش امتحان در نظر گرفته شد. یک هقته بعد از آنها خواسته شد که همان متن را اما این بار با استفاده از لیست دوزبانه لغات موجود در متن که توسط محقق تهیه شده بود ترجمه کنند. سه روز بعد دانش آموزان متن تصحیح شده ترجمه خود را از سوی محقق دریافت می کنند. تصحیح متن بدین گونه انجام شد که زیر لغات اشتباه خط کشیده شد و تنها دو حرف اول جایگزین صحیح نوشته شد و به ازای باقی حروف خط فا صله قرار گرفت. سپس فراگیران باید بار دیگر متن تصحیح شده خود را با کمک بازخورد زبانی که از سوی محقق دریافت کرده بودند ورجوع به لیست دو زبانه لغات ویرایش کنند. یک هفته بعد از آنها به صورت غیر منتظره خواسته شد که همان متن را بدون هیچ گونه کمکی ( بازخورد زبانی و لیست دوزبانه) ترجمه کنند. نتایج این مراحل بسیار امیدوار کننده بود: زبان آموزان دختر63.86% ازکل لغاتی را که به درستی در مرحله پیش امتحان از لیست دوزبانه لغات انتخاب کرده بودند فرا گرفتند. همانظور آنها 60% ازکل لغاتی را که در ابتدا اشتباه ترجمه کرده بودند و سپس جایگزین صحیح آن را به صورت بازخورد زبانی دریافت کردند فرا گرفتند. زبان آموزان پسر62.65% ازکل لغاتی را که به درستی در مرحله پیش امتحان از لیست دوزبانه لغات انتخاب کرده بودند فرا گرفتند. همانظور آنها 60.66% ازکل لغاتی را که در ابتدا اشتباه ترجمه کرده بودند و سپس جایگزین صحیح آن را به صورت بازخورد زبانی دریافت کردند فرا گرفتند. در انتها روش آماری افزایش معناداری را در نمرات مرحله آخر ترجمه هر دو گروه دختر و پسر نشان داد. همچنین پس از مقایسه عملکرد دو گروه تفاوتی بین آنها مشاهده نشد.
عشرت بازرگان فریبا مبینی
the main purpose of this study was to investigate any relationship between high school efl teachers metaphorical understandings of their role in class and their self-efficacy beliefs. teachers metaphors were elicited through two different prompts: one picturing what they believed a language teacher should be like in class, and the other demonstrating what they are actually like in class; such dual elicitation aimed at differentiating their true self in class (which was the focus of the present study) from the ideal self. two sets of metaphors were, thus, obtained and classified into four categories proposed by oxford et al. (1998). the first category (i.e. social order category) encompassed metaphors like iron knight, dictator, manager, leader, real teacher, commander, …; the second category( i.e. cultural transmission) included metaphors like spring of knowledge, philosopher, guide, story teller, native speaker, dictionary, translator, reliable reference….. ; the third category (learner- centered growth) included metaphors like mother, older brother, friend, gardener, artist ,actor, nurse counselor, psychologist, …… and the last category ( i.e. social reform category) encompassed metaphors which conceptualized teachers role as one who cares for the societal good. student and classmate were the only two metaphors which were put under the last category. further analysis revealed that both sets of teachers metaphors were independent from their academic degree and experience level. correspondence analysis between categories pertaining to two sets of metaphors (one set for an ideal teacher role, and the other set for teachers practical role in class) revealed that teachers aligning with social order category would firmly practice what they believe an ideal language teacher should be like in class. though almost the same degree of correspondence appeared for teachers in cultural transmission category, the type of metaphors they used for their practical role (dictionary, translator, cassette player, feeder) differed greatly from the ones they had used for an ideal teachers role (spring or garden of knowledge, english citizen, native speaker). in other words, while no one believed a language teacher should be like a translator, cassette player, dictionary or feeder, a number of teachers had conceptualized their self-in-practice with such metaphors. almost half of the teachers in the study believed that a language teacher should be like a mother, friend, artist, actor,… whereas only 30.5% found those metaphors practical in the actual setting of their classes. while none of the teachers in the study believed that a language teacher should be like a classmate or student, a number of teachers (8.5%) conceptualized their actual roles by such metaphors. data on the second variable of the study (teachers self-efficacy beliefs) were collected through an instrument developed by tschannen-moran and hoy (2001). teacher efficacy was specifically examined in three subdimensions: teacher efficacy for classroom management, teacher efficacy for student engagement, and teacher efficacy for instructional strategies. the obtained scores for teachers sense of efficacy were negatively skewed, indicating the clustering of score in the high end. this means that teachers in the study had a rather high efficacy belief. further analyses were carried out to investigate the effect of teachers academic degree and experience level on their sense of efficacy in three subdimensions. the results indicated that neither teachers academic degree nor the experience level affected teachers self- perceived sense of efficacy. respective data for the two variables (teachers metaphors in four categories and teachers sense of efficacy in three subdimensions) were first analyzed and discussed separately, and then they were studied in relation to each other. statistically, there was a significant but weak relationship between types of metaphors teachers used to conceptualize their role and their sense of efficacy for student engagement and instructional strategies; however, no relationship was found between types of teachers metaphors and their sense of efficacy for classroom management. finally, anova tests showed that teachers efficacy scores were not significantly different among groups of teachers who held different images of role in class. this means that neither of the metaphoric groups of teachers (social order, cultural transmission, learner-centered growth, and social reform) outranked others with regard to their level of self-perceived sense of efficacy.
گلناز بابامیری سید حسام الدین آل یاسین
این پژوهش تلاشی است در راستای بررسی تاثیر تکالیف برون داد متفاوت بر روشهای مطالعه، درک مطلب و توجه به فرم و ساختار زبان. شصت نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت کاملا تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. سه گونه از تکالیف برون داد شامل حفظ کردن متن، خلاصه کردن و تصویر سازی بر اساس متن مطالعه شده در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. روشهای مطالعه شرکت کنندگان به وسیله پرسش نامه هایی که پس از مطالعه متن در اختیار داوطلبان قرار داده شده بود ثبت و مورد بررسی قرار گرفت. آزمون درک مطلب و آزمون بکار گیری شکل صحیح فعل توسط پژوهشگر تدوین شد و برای سنجش میزان درک مطلب از متن مطالعه شده و میزان توجه به ساختار و فرم زبانی که در متن بکار رفته بود مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده این موضوع بودند که تکالیف برون داد متفاوت موجب ایجاد تفاوتهایی در بکارگیری روشهای مطالعه و توجه به ساختار و صورت زبان میگردند. اما هیچ تفاوت محسوسی به لحاظ آماری در رابطه با میزان درک مطلب دیده نشد و هر سه گروه به میزان نسبتا مساوی متن مطالعه شده را درک کرده بودند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که تکالیف برون دادی که بر حفظ کردن تاکید دارند قابلیت این را دارند که توجه زبان آموزان را به فرم و ساختار زبان معطوف کنند. به علاوه تکالیف متفاوت بر نحوه پردازش زبان در ذهن اثر گذارند.
شیرین عبدپور فریبا مبینی
یکی از اهداف معلمان در امر تعلیم و تربیت آشنا کردن دانش آموزان با راهبردهای یادگیری می باشد. راهبردهای شناختی زیر مجموعه ای از راهبردهای یادگیری است. در این پژوهش تاثیر آموزش صریح راهبردهای شناختی بر روی درک مطلب خوانندگان متون تخصصی بررسی می شود. بدین منظور، ابتدا آزمون تافل جهت همگون سازی نمونه ها (دانشجویان دوره لیسانس رشته حسابداری) و سپس آزمون درک مطلب به عنوان پیش آزمون استفاده شدند. پس از اینکه گروه تجربی تحت یک دوره آموزشی راهبردهای شناختی قرار گرفتند آزمون درک مطلب دوباره به عنوان پس آزمون استفاده شد و از دانشجویان خواسته شد زمان اتمام آزمون را بر روی پاسخنامه ها بنویسند. نهایتا، پرسشنامه ای جهت نظر سنجی در مورد تدریس راهبردها ارایه شد. نتایج این تحقیق نشان داد که تدریس صریح راهبردهای شناختی تاثیر بسیاری در افزایش درک مطلب خوانندگان متون تخصصی دارند. بعلاوه این مطالعه نشان داد که میزان بهره گیری دانشجویان از آموزش راهبردها به سطح درک مطلب آنها بستگی دارد. دانشجویانی که درک مطلب آنها در سطح پایینی قرار داشت پس از اتمام دوره آموزشی پیشرفت قابل توجهی در مقایسه با دو گروه دیگر ( متوسط و پیشرفته) از خود نشان دادند. یافته دیگر این پژوهش آن است که صرف زمان و انرژی بیشتر در جهت تدریس راهبردهای شناختی می تواند منجربه نتایج مطلوب آموزشی شود. همچنین مشخص شد که دانشجویان نظر مثبتی در مورد آموزش راهبردها داشته و در حالت کلی آنها را مفید و موثر ارزیابی کردند.
فیروزه السادات تلاتری فریبا مبینی
بازخورد همسالان که زیر مجموعه بازخورد اصلاحی می باشد به عنوان تکنیکی که قابلیت تاثیرگذاری بر روی یادگیری از طریق عوامل عاطفی و شناختی است، تلقی می شود. این پژوهش تلاشی برای بررسی آثار بازخورد همسالان بر روی دانش دستور زبان در طول روند تمرینات نوشتاری دانش آموزان نوجوان است. برای دست یابی به این هدف پنجاه و یک زبان آموز بر اساس نمرات پیش آزمون برای شرکت در این تحقیق انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی و کنترلی قرار گرفتند. زبان آموزان درگروه آزمایشی به گروه های سه نفره تقسیم شدند و برای ارائه بازخورد مناسب به هم گروهی های خود مورد آموزش قرار گرفتند. این تعلیمات اساس کار زبان آموزان در روند تصحیح نوشته های هم گروهی ها بود. نظرات و اصلاحات معلم نیز تنها بر روی آخرین پیش نویس اعمال شد. در آخرین جلسه زبان آموزان در پس آزمون شرکت کردند. در گروه کنترلی، گروه بندی و بازخورد هم سالان مورد استفاده قرار نگرفت. زبان آموزان دراین گروه بر اساس موضوعات ارائه شده نوشته های خود را به معلم تحویل دادند. آنها ملزم به ارائه ی چندین پیش نویس یا تصحیح نوشته های هم کلاسی های خود نبودند. تنها بازخورد در این گروه از طریق معلم ارائه شد. زبان آموزان در این گروه نیز در آخرین جلسه در پس آزمون شرکت کردند. بررسی داده ها موید تاثیر مثبت بازخورد همسالان بر روی یادگیری دستورزبان زبان آموزان بود. به بیان دیگر گروه آزمایشی عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترلی داشتند. نتایج آماری نشان داد که نکات دستور زبان مورد استفاده در این تحقیق به میزان یکسان از بازخورد همسالان تاثیر پذیرفتند.
مینا حقیقی فریبا مبینی
درک متنهایی با بار فرهنگی بالا تا حدی به داشتن اطلاعات پیش زمینه ای فرهنگی در مورد آنها بستگی دارد. گفته میشود که گویندگان غیر بومی زبان در هنگام خواندن درک مطلب دچار مشکلاتی در زمینه فهم متن ها میشوند. بومی سازی متن ها به عنوان یک عنصر موثر برای رفع مشکلات زبان آموزان در حوزه درک مطلب زبان معرفی شود. تحقیق حاضر به بررسی نقش بومی سازی عناصر متنهای زبان بر درک استنباطی و لفظی دانش آموزان زبان انگلیسی در هنگام مطالعه داستانهای کوتاه میپردازد. تعداد 100 دانشجوی سال دوم رشته مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی شیراز بر اساس نتیجه تست تعیین سطح آکسفورد نسخه اول به عنوان شرکت کنندگان این تحقیق انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت اتفاقی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. برای تحقیق حاضر دو داستان کوتاه انگلیسی با بار فرهنگی بالا انتخاب و مراحل بومی سازی بر روی آنها اجرا شد. گروه مورد نسخه های بومی سازی شده و گروه شاهد نسخه های اصلی داستانها را دریافت کردند. عملکرد شرکت کنندگان بوسیله تستهای چهارگزینه ای درک مطلب بر اساس داستانهای خوانده شده سنجیده شد. نتایج پایانی مبنی بر تاثیر مثبت بومی سازی عناصر فرهنگی متنهای انگلیسی بر درک مطلب دانش آموزان میباشد، اگرچه این تاثیر بطور چشمگیری بر روی درک استنباطی میباشد تا درک لفظی.
رسول اسداللهی فریبا مبینی
تحقیقات زیادی نشان می دهد که در یادگیری یک زبان خارجی نگرش مثبت می تواند منجر به سطوح بالاتری از یادگیری شود.مطالعه حاضر رابطه بین پیشرفت دانش آموزان دبیرستان در درس زبان انگلیسی و نگرش آنها نسبت به معلم زبان انگلیسی خودشان را بررسی می کند. این تحقیق همچنین معنادار بودن تفاوت بین دانش آموزان بیش آموز و کم آموز را از نقطه نظر دیدگاه آنها نسبت به معلم زبان انگلیسی خودشان مورد مطالعه قرار می دهد.پژوهش حاضر همچنین تفاوت احتمالی بین دانش آموزان دختر و پسر را با در نظر گرفتن نگرشی که آنها نسبت به معلم زبان انگلیسی خود دارند مورد ارزیابی قرار می دهد. داده های این پژوهش در سال 2012 از 160 دانش آموز کلاس سوم دبیرستان که به شکل تصادفی از میان 6 دبیرستان استان آذربایجان شرقی و اردبیل انتخاب شده اند جمع آوری شده است. نتایج نشان داد که بین پیشرفت دانش آموزان دبیرستان در درس زبان انگلیسی و نگرش آنان نسبت به معلم زبان انگلیسی خودشان ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین معلوم گردید که بعضی ویژگی های نگرشی به لحاظ آماری با جنسیت دانش آموزان ارتباط معناداری دارد.
مریم کریمی سید حسام الدین آل یاسین
اختلاف نظر در مورد کارایی بازخوردشفاهی در حیطه زبان خارجه هنوز وجود دارد.این بحث هنوز ادامه دارد چراکه از مطالعاتی که موضوع مورد نظر را بررسی کرده اند نتایج متفاوتی به دست آمده است.این تحقیق تاثیر بازخورد صریح شفاهی را بر روی یادگیری گرامر زبان انگلیسی توسط یادگیرنده های ایرانی زبان خارجه بررسی کرده است. شرکت کنندگان در این تحقیق شامل نود دانش آموز در سطح علمی پایین بودند که به طور تصادفی به سه گروه همسان الف وب و ج گمارده شدند. گروه الف بازخورد غیر صریح و گروه ب بازخورد صریح دریافت کردند وبه گروه ج هیچ نوعی از بازخورد داده نشد..ازگروهها یک پیش آزمون و دو پس آزمون گرفته شد. یک پس آزمون فوری و یک پس آزمون تاخیری در وقفه زمانی دو هفته ای از آنها گرفته شد. نتایج نشان دادند که گروه صریح بهتر از گروه غیر صریح و گروه کنترل در پس آزمون فوری عمل کردند که نشان دهنده کارایی بازخورد صریح در زمان کوتاه می باشد. با این وجود گروه غیر صریح بهتر از گروه صریح و کنترل در پس آزمون تاخیری عمل کردند که نشان دهنده کارایی طولانی مدت بازخورد غیر صریح است. بعلاوه نمونه های آماری در گروه بازخورد غیر صریح بهتر در پس آزمون تاخیری عمل کردند تا در پس آزمون فوری . با این وجود گروه بازخورد صریح عملکرد بهتری را درپس آزمون فوری نشان دادند تا در پس آزمون تاخیری. در مجموع بازخورد صریح شفاهی چه غیرصریح چه صریح دقت گرامر یادگیرنده های ایرانی زبان خارجه را بهبود می دهد و باید به عنوان ابزاری ارزشمند در نظر گرفته شود. بااین وجود نوع بازخورد شفاهی باید بسته به سطح علمی دانش آموزان انتخاب شود.
سهیل ابراهیمی زارع حسام الدین آل یاسین
abstract the present study investigated the effects of task types and involvement load hypothesis on incidental learning of 10 target words (tws) in junior high schools (jhss) in givi, ardabil. the tasks deployed in this study were two input-based tasks (reading plus dictionary use with an involvement index of 3, and reading plus gap-fill task with an involvement index of 2), and one output-based task (sentence writing with an involvement load of 3). accordingly, the study is two faceted. part a tests the claim made by the ilh in order to see if this hypothesis plays a role in the learning and retention of ten tws by students in jhss; and part b surveys the different effects, if any, of the two types of tasks with the same involvement index. eighty seven participants initially underwent two pretests, one proficiency test to ensure the homogeneity of the participants and one vocabulary pretest to ensure that the tws were unfamiliar to the participants. only 60 participants were chosen and randomly assigned to three experimental groups, two input-based groups and one output-based group. two unexpected passive recall vocabulary posttests were administered to examine the learning and retention of the 10 tws. the results of paired sample t-test, in part a, partially supported the ilh for elementary learners because while in the immediate posttest, task one (reading comprehension plus dictionary use) yielded higher vocabulary learning as compared to task two (reading comprehension plus fill-in), in the delayed posttest the reverse held true. and the results of part b revealed that the participants in task three (sentence writing) outperformed those who had taken input-oriented task (reading plus dictionary use). the results of the study suggest that greater importance should be attached to the effect of kind of tasks in interpreting the role of the ilh. keywords: input-based tasks, output-based tasks, incidental vocabulary learning, involvement load hypothesis, input hypothesis, output hypothesis.
علی هاشمی فریبا مبینی
بیشتر متخصصان در زمینه آموزش زبان های خارجی مهارت خواندن را به عنوان یک فرایند تعاملی بین دانش قبلی خواننده و متن در نظر می گیرند. بر این اساس، فعال شدن دانش قبلی برای درک موثر متن بسیار مهم است. به طور کلی پذیرفته شده است که مرحله قبل از خواندن مرحله ای است که در آن این نوع تعامل و فعال سازی می تواند از طریق استراتژی ها و تکنیک های خاص آن افزایش یافته است برای رسیدن به هدف نهایی خواندن، یعنی درک مطلب اتفاق بیافتد. در این مطالعه، مرحله قبل از خواندن و تآثیر سه روش قبل از خواندن، یعنی طوفان مغزی، kwl (آنچه من می دانم، می خواهند بدانند و یاد گرفته ام )، و روش سوالهای پیشین، در درک خواندن مورد بررسی قرار گیرد. 125 دانش آموزان دبیرستانی، دختر و پسر، که مشغول به تحصیل در دوره پیش دانشگاهی در طارم، زنجان، بودند در مطالعه شرکت کردند. آنها به چهار گروه قرار گرفتند: یک گروه کنترل و سه گروه تجربی برای هر یک از سه روش قبل از خواندن. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تمام گروه های آزمایشی که از تکنیک های پیش از خواندن استفاده کردند به طور قابل توجهی نسبت به گروه کنترل که هیچ روش دریافت نکرد عملکرد بهتری در درک مطلب داشت . گروه kwl از دو گروه دیگر عملکرد بهتری از خود در خواندن نشان داد. یافته ها بیانگر آن است که معلمان می توانند برای جبرن قسمتی از کاستی های کتاب از این تکنیک ها استفاده کنند و تولید کنندگان مواد آموزشی هم مسئول شکست و عدم موفقیت در یادگیری هستند و می توانند و باید شرایط بهتری را برای یادگیری فراهم می کند. کلید واژه ها: خواندن و درک مطلب، مرحله قبل از خواندن، تکنیک های قبل از خواندن (kwl، سوال های پیشین، و طوفان مغزی)، دانش پیشین ، فعال سازی.
سیدمحمد جعفری عطاءاله ملکی
چکیده تحقیق حاضر میزان تاثیر آموزش استراتژیهای ارتباطی بر روند عمومی یادگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجه و بالاخص تاثیر آن بر توانش استراتژیک حین گفتار زبان آموزان فارسی زبان ایرانی را مورد مطالعه و بررسی قرار داد. در فرآیند نمونه گیری 60 دانش آموزاز بین دانش آموزان دبیرستانی پسر به عنوان نمونه برای این کار تحقیقاتی انتخاب شدند. این 60 دانش آموز به دو گروه سی نفره تقسیم شدند. گروهها به صورت تصادفی با عنو انهای "آزمایشی" و "کنترل" نام گذاری شدند. دو کتا ب متفاوت برای تدریس به این دو گروه انتخاب شد. کتاب اولی که دارای تعداد زیادی استراتژیهای ارتباط گفتاری است به گروه "آزمایشی" و دومی که فقط دارای یک استراتژی ارتباطی است به گروه "کنترل" تدریس شد. نتایج حاصل از امتحانات قبل وبعد از این دوره آموزشی دو ماهه به صورت مقایسه ای بررسی شدو معلوم شد که گروه "آزمایشی" در مواجهه با مشکلات ارتباطی حین گفتاربه نحواحسن از استراتژیهای ارتباط گفتاری بهره می گیرد.این دوره آموزشی استراتژیک محور ارتباط گفتاری علیرغم نا توانی عمومی در زبان آموزان به آنها کمک کرد تا به توانش استراتژیک ارتباط گفتاری مجهز شوند.آنها آموختند که با بهره گیری به موقع از استراتژیهای ارتباطی می توانند برکاستیهای زبانی خود فائق آیند. آموزش استراتژی ارتباط گفتاری به طور قابل توجهی باعث تقویت شیوایی زبانی و مدیریت کلام و ارتباط تعاملی حین گفتار درزبان آموزان شد. واژه های کلیدی : استراتژیهای ارتباطی- توانش استراتژیک ارتباطی- توانش ارتباطی- قابلیت آموزش پذیری استراتژیهای ارتباطی- یادگیری زبان- کتاب آموزشی
بایزید دانش فر حسام الدین آل یاسین
آزمون سازی زبان یک بخش مهم و جداناپذیر از رشته یادگیری زبان انگلیسی می باشد. یک هدف ارزیابی زبان این است که محاسبه نماید که تا چه اندازه فرایند آموزش یادگیری دانش آموزان را بهبود می بخشد. محققان یادگیری زبان خارجی سعی دارند که ارزشیابی را تا جایی که امکان دارد برای یادگیری زبان مفید و موثر کنند بنابر این سعی ایشان بر این است تا بهترین و موثرترین شیوه های ارزشیابی زبان را بیابند. ارزشیابی پویا که از کارهای محقق روسی ویگوتسکی سرچشمه می گیرد و بر اساس مفهوم برجسته او که همان منطقه تقریبی رشد است می باشد. هدف مطالعه حاضر این است که تاثیر ارزیابی پویا بر یادگیری گرامر دانش آموزان زبان خارجی را بررسی نماید. این تحقیق فرق بین به کارگیری ارزیابی پویا و ارزیابی غیر پویا یا ارزیابی ایستا بر میزان فراگیری گرامر زبان انگلیسی دانش آموزان سال سوم راهنمایی را مورد بررسی قرار داده است. 86 دانش آموز دختر و پسر در این تحقیق شرکت کردند که به نحو تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در ابتدا، یک پیش آزمون بر اساس محتوای گرامری کتاب درسی مربوطه (که شرح آن در فصل سوم آمده است) برگذار گردید تا از همگن بودن هر دو گروه به لحاظ دانش گرامری در سطح مورد نظر اطمینان حاصل شود. نتایج حاصله از تحلیل آزمون تی حاکی از این همگنی بود. سپس گروه آزمایش به مدت شش هفته تحت روش آرزیابی پویا مورد رفتار واقع شدند. به دنبال آن، آزمون مورد اشاره در بالا مجددا به عنوان پس آزمون به هر دو گروه ارایه گردید. نتایج تحلیل حاکی از تفاوت معنا دار بین دو گروه بود. بدان معنا که گروه آزمایش تحت تاثیر روش ارزیابی پویا نسبت به گروه کنترل عملکرد بهتری از خود نشان دادند. لذا، اعمال این روش بر میزان موفقیت یادگیری گرامر انگلیسی برای دانش آموزان سال سوم راهنمایی اثربخش بوده است. لکن، میزان این تاثیر بر دانش آموزان پسر و دختر شرکت کننده در این مطالعه یکسان بوده است.
ربابه اسفندیاری حسام الدین آل یاسین
به منظور بررسی بیشترتاثیر تفاوت های فردی درنحوه ی عملکرد زبان آموزان در تست های زبان، این تحقیق رابطه هوش هیجانی دانشجویان زبان انگلیسی با نحوه ی عملکرد آنها در تست های بستاری (کلوز) را مورد مطالعه قرارمی دهد. در این تحقیق 82 دانشجوی زبان از دانشگاه زنجان انتخاب شدند. تست هوش هیجانی شات و همکاران (1998)برای اندازه گیری هوش هیجانی و 6 مولفه مدل هوش هیجانی مایر و سالووی یعنی ارزیابی هیجان ها در خود و دیگران، ابراز هیجان ها، ، مدیریت هیجان ها در خود و دیگران، و استفاده از هیجان ها برای حل مسائل ، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که هیچ رابطه معناداری میان هوش هیجانی و عملکرد زبان آموزان در تست های بستاری وجود ندارد. از میان مولفه های هوش هیجانی ، ارزیابی هیجان ها در خود وخود مدیریتی هیجان ها به طورمثبت و معنا داری با عملکرد در تست های بستاری رابطه دارد. و همچنین هیچ تفاوت معناداری میان هوش هیجانی مردان و زنان یافت نشد. با وجود این، دو مولفه هوش هیجانی یعنی خود مدیریتی هیجان ها و مدیریت هیجان دیگران به طور معناداری در میان زنان و مردان متفاوت بود. نتایج نشان داد که نحوه ی عملکرد مردان در تست های بستاری بهتر اززنان می باشد. بحث و نتیجه گیری بر روی برنامه ریزی برای آموزش مهارت های هوش هیجانی در مدارس و دانشگاهها تاکید می کند.
اصغر علی نسب فریبا مبینی
هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر احتمالی چند زبانگی بر هوش زبانی زبان آموزان ایرانی زبان انگلیسی بود. دو فرضیه برای این تحقیق در نظر گرفته شد :الف) میان هوش زبانی زبان آموزان دانشگاهی ایرانی با پیشینه های زبانی مختلف (تک زبانگی، دوزبانگی و سه زبانگی) تفاوت چندانی وجود ندارد و ب) جنسیت زبان آموزان بر رابطه ی میان چند زبانگی و هوش زبانی آنها تاثیر نمی گذارد. در ابتدا 171 زبان آموز انگلیسی زن و مرد از دانشگاههای زنجان، ارومیه، تبریز و خوارزمی تهران در این تحقیق شرکت کردند. به منظور همگون سازی زبان آموزان، سن، سطح اقتصادی- اجتماعی، پیشینه ی زبانی، تجربه ی یادگیری زبان انگلیسی و سطح تسلط به زبان انگلیسی شرکت کنندگان تحت کنترل قرار گرفت. در نتیجه تعداد شرکت کنندگان به 82 نفر کاهش یافت. در بین این 82 نفر باقی مانده که همگی در محدوده ی سنی بین 19 تا 25 سال قرار داشتند، 22 نفر تک زبانه ،37 نفر دو زبانه و 23 نفر سه زبانه وجود داشت. داده های مورد نیاز تحقیق از طریق :الف) پرسشنامه ای دو قسمتی متشکل از اطلاعات فردی و پیشینه ی زبانی زبان آموزان به همراه پرسشنامه ی هوش زبانی و ب) نسخه ی تعدیل شده ی آزمون مهارت fce در راستای همگون سازی زبان آموزان از لحاظ مهارت زبان انگلیسی، گرد آوری شد. برای بررسی تاثیر پیشینه ی زبانی (تک زبانگی، دو زبانگی و سه زبانگی) بر هوش زبانی شرکت کنندگان از آنالیز واریانس دوسویه به همراه آزمون های post-hoc استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از تاثیر معنی دار پیشینه زبانی بر هوش زبانی شرکت کنندگان در تحقیق بود . این تاثیر به ویژه در حمایت از سه زبانه ها بود که نمرات هوش زبانی بالاتری داشتند.همچنین ، یافته های تحقیق نشان داد که جنسیت زبان آموزان تاثیری بر رابطه ی میان چند زبانگی و هوش زبانی ندارد.
مریم منصوری فریبا مبینی
انگیزه در یادگیری زبان انگلیسی مسآله بسیارمهم است که مطالعات زیادی در باره ی آن وجود دارد. اگرچه عواملی وجود دارند که مانع بروز انگیزه یا از بین رفتن آن میشوند و عوامل سلب انگیزه نامیده می شوند. این عوامل به طور منفی بر روی نگرش و اعتقادات زبان آموزان تاثیر می گذارند ودر نتیجه منجر به بروز نتایج یادگیری نامطلوبی می شوند. شناسایی و ازبین بردن عوامل سلب انگیزه می تواند تاثیرات بسزایی بر روی یادگیری زبان انگلیسی بطور کلی و انگیزه زبان آموزان بطور ویژه داشته باشد. 100 پسر و دختر نوجوان بین سنین 14 تا 18 سال در موسسه زبان دولت وملت واقع درشهر رشت در این مطالعه به منظور بررسی مهمترین عوامل سلب انگیزه و امکان وجود هرگونه ارتباط احتمالی بین بی انگیزگی و نگرش نسبت به زبان انگلیسی، شرکت نمودند. دو پرسشنامه ،یکی جهت بررسی عوامل سلب انگیزه شامل عوامل مربوط به معلم ،عوامل مربوط به شرایط پیشین زبان آموز و عوامل مربوط به دوره تحصیلی ،و یک پرسشنامه دیگر برای بررسی نگرش زبان آموزان مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که : 1)هیچ تفاوت معنا داری بین نوع عوامل سلب انگیزه زبان آموزان دختر و پسر ایرانی وجود نداشت، 2) عوامل سلب انگیزه مربوط به زبان آموزان به عنوان مهمترین پیش بینی کننده ی بی انگیزگی و عوامل مربوط به دوره یادگیری و معلم به عنوان عوامل بعدی شناخته شدند، 3) بین بی انگیزگی یک زبان آموز و نگرش او نسبت به یادگیری انگلیسی رابطه معناداری وجود دارد. درپایان،چندین راهکار کاربردی آموزشی برای از بین بردن عوامل سلب انگیزه زبان آموزان و بهبود بخشیدن به انگیزه آنها پیشنهاد شده است.
سمانه افشاری فریبا مبینی
تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین یکسویه شدن مغز و استفاده از استراتژی های فراشناختی خواندن توسط زبان آموزان ایرانی سطح متوسط پرداخته است. این تحقیق از نظریه عصب شناسی زبان کمک گرفته ،که نظریه تخصصی شدن مغز انسان برای عملکردهای مختلف بدون در نظر گرفتن جنسیت می باشد. بدین منظور صد و هشت زبان آموز سطح متوسط ایرانی به واسطه برگزاری آزمون تعیین سطح آکسفورد انتخاب شدند، که در نهایت پس از برگزاری آزمون تعیین نیمکره غالب مغز پنجاه و هشت زبان آموز به عنوان افراد چپ مغز و راست مغز انتخاب شدند. سپس زبان آموزان به پرسشنامه استفاده از استراتژی های فراشناختی خواندن پاسخ دادند. نتایج آزمون تی با دو نمونه مستقل نشان داد که میزان استفاده از استراتژی های فراشناختی خواندن در بین دو گروه چپ مغز و راست مغز متفاوت است و چپ مغزها به میزان بیشتری از استراتژی های فراشناختی خواندن استفاده می کنند. همچنین محقق به منظور بررسی رابطه سن چپ مغزها/ راست مغزها و استفاده از استراتژی های فراشناختی خواندن از آزمون همبستگی پیرسون استفاده کرد. نتایج این آزمون نشان دهنده ارتباط بین سن راست مغز ها و استفاده از استراتژی های فراشناختی خواندن بود ولی طبق نتایج رابطه ای بین سن چپ مغزها و استفاده از استراتژی های فراشناختی خواندن وجود نداشت.
حجت ملکی فریبا مبینی
واژگان سنگ بنای یک زبان بوده و از اهمیت زیادی برای یادگیرندگان زبان برخوردار است. بخش قابل توجهی از مشکلات یادگیرندگان در فراگیری یک زبان خارجی مربوط به کمبود دانش لغوی ایشان است. مشکلات دانش آموزان و چالشهای بوجود آمده برای معلمان، محقق را بر آن داشت تا دانش آموزان را در یادگیری لغت از طریق برنامه کامپیوتری مبتنی بر تکرار فاصله دار لغت درگیر نموده تا تاثیر یک نرم افزار تدریس زبان در گسترش واژگان در میان دانش آموزان ایرانی در مقطع دبیرستان را مورد مطالعه قرار دهد. برای این منظور هشتاد دانش آموز پایه اول دبیرستان در شهر ایلخچی (شهری در استان آذربایجانشرقی) به عنوان نمونه بر اساس کلاسهای موجود انتخاب شده و در دو گروه کنترل و آزمایش تعیین گردیدند. جهت انجام تحقیق، گروه آزمایش لغات جدید بر اساس کتاب انگلیسی پایه اول دبیرستان را از طریق نرم افزار کامپیوتری مبتنی بر تکرار فاصله دار (نرم افزار ماندگار) و گروه کنترل واژگان مشابه را از طریق تکنیکهای سنتی تدریس نظیر مترادف ها، مثال، و تمرین های مربوط به لغت فرا گرفتند. به منظور پی بردن به تاثیر روش کامپیوتری، دانش لغوی شرکت کنندگان از طریق یک آزمون معلم ساخته به عنوان پیش آزمون و پس آزمون که بر اساس لغات فصل های یک الی پنج کتاب مذکور طراحی شده بود مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات حاکی از آن بود که روش کامپیوتری نسبت به روش سنتی تدریس نتایج بهتری را ایجاد کرده است. این تحقیق همچنین نشان داد که روش کامپیوتری تاثیر نسبتا مثبتی را در به یاد سپاری اسم نسبت به بقیه اجزا جمله مطالعه شده در این تحقیق داشته است. یافته های مطالعه حاضر همچنین حاکی از آن بود که روش کامپوتری به طور جامع تاثیر مثبتی را در نگرش دانش آموزان نسبت به بکارگیری کامپوتر در تدریس لغات جدید بوجود آورده است.
علیرضا بخشی حدادان فریبا مبینی
معمولاً فراگیران زبانهای خارجی در فرایند یادگیری زبان انگلیسی به دلیل بی قاعدگی آوایی-لغوی و عدم هماهنگی معنایی و گرامری بین زبان مادری و زبان هدف دچار مشکل می شوند. به منظور مرتفع ساختن این مشکل تحقیق حاضر تکنیک ارائه نظام مند و گروه به گروه انواع ضمایر را پیشنهاد کرده است. در حقیقت تحقیق حاضر تاثیر این تکنیک را بر روی کنترل دانش آموزان بر استفاده از انواع ضمایر در مقطع متوسطه را بررسی می کند. برای این منظور 60 نفر از دانش آموزان متوسطه از ناحیه یک تبریز بصورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندکان بصورت تصادفی در دو گروه جداگانه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.ابتدا پیش آزمونی از دو گروه بعمل آمد. سپس گروه آزمایش بوسیله این تکنیک مورد مداخله آموزشی قرار گرفتند در حالیکه گروه کنترل آموزشهای عادی خود را دنبال می کردند. به منظور بررسی تاثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته پس آزمونی بعد از اتمام مداخله آموزشی بعمل آمد. نتایج نشان داد میزان کنترل دانش آموزان بر استفاده از انواع ضمایر در گروه آزمایش بطور معنی داری از گروه کنترل بالاتر بود. به عبارت دیگر تکنیک فوق الذکر در یادگیری دانش آموزان تاثیر مثبتی داشته است. هم چنین نتایج آزمون پیگیری نشان داد مداخله آموزشی در یادداری انواع ضمایر بجز ضمایر مفعولی و ضمایر ملکی تاثیر مثبتی داشته است.
علی هاشمی فریبا مبینی
most specialists in the field of foreign language teachingconsiderreading skill as an interactive process between the reader’s prior knowledge and the text.accordingly, the activation of prior knowledge for an effective comprehension is very important. it is generally agreed that the pre-reading phase is the stage where this type of interaction and activation may be enhanced throughcertain strategies and techniques to achieve the ultimate goal of reading, i.e. comprehension. in this study,the pre-reading phase is under enquiry and the impacts of three pre-readingtechniques, the brainstorming, the kwl (what i know, want to know, andlearned), and the pre-questioning techniques, on reading comprehension are examined. 125 high school students, both boys and girls, studying in pre-university courses in tarom, zanjan, participated in the study. they were assigned to four groups: one control group and three experimental groups for each of the three pre-reading techniques. the results of data analysis indicated that all the experimental groupsthat used the pre-reading techniques did significantly better in their comprehension as compared tothe control groupwhich received no technique. the kwl group exceeded the other two groups in their reading performance. findings imply that teachers can make up for the shortcomings in the course book by means of these techniquesand material developers are responsible for failure and can provide better conditions for learning.
مینا سلطانی فریبا مبینی
در این مطالعه تلاش بر آن است که وجود تأثیر توجه انتخابی بر درک شنیداری مورد بررسی قرار گیرد. هدف خاص تر از این تحقیق بررسی تأثیر توجه انتخابی بر دو فاکتور درک شنیداری، یعنی صداهای پس زمینه و موضوع متن است. بر این اساس این مطالعه شامل دو بخش می باشد. در بخش اول تأثیر صداهای پس زمینه بر درک شنیداری مورد ارزیابی قرار گرفته است
یاسین روستایی رباب خسروی
چکیده انگیزه دلیل اصلی رفتارهای ما است. به نظر می رسد انگیزه جزء جدایی ناپذیر فرایند یادگیری باشد. ارزش ذاتی موفقیت تمایل به پیشرفت را در یادگیرنده ایجاد میکند. به عبارت ساده این تمایل انگیزه پیشرفت نامیده میشود. انگیزه پیشرفت را میتوان در احساس یادگیرنده هنگام چالش با درس های مدرسه، لذت انجام فعالیت درسی، یا حس کشف پاسخ مشاهده کرد.حتی ممکن است انگیزه پیشرفت را در تلاش یادگیرنده برای جلب تایید کلاس و یا امتیازات آن مانند نمره خوب ببینیم.از طرفی تکنولوژی بویژه کامپیوتر کمک میکند معلمان افکار خود را به شاگردان نزدیکتر کنند و در نتیجه هردو از کلاس بهره بیشتری ببرند. در اینجا محقق در صدد فهم این مطلب است آیا بین تکنولوژی کامپیوتری و انگیزه پیشرفت دانش آموزان هنگامی که زبان کاملا متفاوتی می آموزند ارتباطی وجود دارد یا خیر. این تحقیق میان دو گروه آزمایش و کنترل از دانش آموزان سال اول دبیرستان که دارای ویژگی های آموزشی یکسان می باشند اجرا شده است. گروه آزمایشی بجای کتاب درسی زبان انگلیسی از طریق یک نرم افزار کامپیوتری به نام رایا فلش آموزش میدیدند، در این حال گروه کنترل آموزش را از طریق روش های سنتی متداول دریافت میکردند. در ابتدای تحقیق انگیزه پیشرفت هر دو گروه اندازه گیری شد. پس از مقدار مشخصی آموزش به هر دو گروه، انگیزه پیشرفت آنان دوباره اندازه گیری شد.نتایج نشان داد که یادگیری زبان از طریق کامپیوتر اثر مثبتی بر انگیزه پیشرفت دانش آموزان داشته است.تحلیل مصاحبه با دانش آموزان نیز نشان داد که یادگیری زبان از طریق کامپیوتر انگیزه یکپارچگی آنان را با محیط انگلیسی زبان بهبود می بخشد. علاوه بر این سطح درسی زبان انگلیسی دانش آموزان در ابتدا و انتهای پروژه مورد ارزیابی قرار گرفت که در این مورد نیز یادگیری از طریق کامپیوتر اثر مثبتی بر یادگیری درسی آنان گذاشته بود.
بهزاد عظیمی فریبا مبینی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین هوش عاطفی و آگاهی فراشناختی از راهبردهای خواندن در زبان آموزان انگلیسی مقطع نیمه متوسط انجام گرفت. بدین منظور 80 زبان آموز پسر و دختر (بین 15 و 20سال) از کانون زبان ایران واقع در استان زنجان انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از دو پرسشنامه هوش هیجانی شوت (eis) و پرسشنامه راهبردهای فراشناختی خواندن(marsi) استفاده شد. آزمون همبستگی پیرسون مشخص کرد که رابطه معناداری بین هوش عاطفی و آگاهی فراشناختی از راهبردهای خواندن وجود دارد. سپس مشخص شد که هوش هیجانی و مولفه هایش رابطه معناداری با مولفه حل مسئله از آگاهی فراشناختی از راهبردهای خواندن دارند. مولفه تنظیم هیجان ازهوش عاطفی معنادارترین و قویترین رابطه را با آگاهی فراشناختی از راهبردهای خواندن و مولفه هایش نشان داد. در رابطه با معنادار بودن تفاوت بین هوش عاطفی و آگاهی فراشناختی از راهبردهای خواندن درزبان آموزان پسر و دختر نیز آزمون t هیچ تفاوت معناداری را آشکار نساخت. درنهایت نیز اهمیت گنجاندن برنامه هایی برای آموزش مهارتهای مرتبط با هوش هیجانی در مدارس و مراکز آموزشی پیشنهاد داده شد.
سپیده خورشیدی فریبا مبینی
مطالعه حاضر به بررسی رابطه بین دانش واژگان و / سطح مهارت زبانی در اجرای درخواست و گفتار عذرخواهی می پردازد. شرکت کنندگان در این مطالعه شامل 157 (یعنی 81 مرد و 76 زن) متقاضیان تدریس زبان انگلیسی (etas) در مراکز آموزش زبان از استان های فارس و بوشهر بودند.
سعید نمازپور فریبا مبینی
چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی کاربرد cavl (یادگیری واژگان به کمک کامپیوتر) در انگیزه پیشرفت زبان آموزان نوجوان ایرانی در یادگیری واژگان در مقایسه با روش مبتنی بر کتاب است. بررسی متون و منابع مرتبط ، تمایل استفاده از آموزش واژگان به کمک کامپیوتر از طریق انواع مختلف نرم افزار های کامپیوتری را در میان معلمان و محققان زبان نشان می دهد. (جوزف، واتانابه، شیو نگ، چوی، و رابینز 2009، چانگ، 2005). بعلاوه آموزش واژگان به کمک کامپیوتر می تواند یادگیری واژگان در درس های کسل کننده را به درس های جذاب و تجارب یادگیری مهیج بخصوص در کلاس های زبان انگلیسی دوره ی اول دبیرستان هموار کند. (آکبولوت، 2007؛ هو و دنگ، 2007؛ کیم و گیلمن، 2008). با فرض این که cavl (یادگیری واژگان به کمک کامپیوتر) یک نقش اساسی در یادگیری واژگان زبان دوم میان زبان آموزان ایفا می کند، در همین راستا، هدف دیگر این مطالعه بررسی نقش احتمالی cavl (یادگیری واژگان به کمک کامپیوتر) در انگیزه پیشرفت زبان آموزان تعیین گردید. برای انجام این مطالعه، 59 زبان آموز همگن از طریق آزمون مهارت کمبریج انتخاب و به طور تصادفی به یک گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. سپس از شرکت کنندگان در گروه تجربی پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس به عمل آمد. پس از تجزیه و تحلیل نمرات زبان آموزان درپرسشنامه ی انگیزه پیشرفت، آنها به دو گروه زبان آموزان با انگیزه بالا و پایین طبقه بندی شدند. قبل از اجرای این پژوهش ، محقق آزمون واژگان که بر اساس محتوای متن کتاب طراحی شده و قبلا روی 28 شرکت کننده دیگر به صورت آزمایشی اجرا شده بود را به عنوان پیش آزمون اجرا کرد. در طول اجرای این پژوهش، گروه کنترل با استفاده از روش مبتنی بر کتاب فعلی و بدون استفاده از هر گونه نرم افزار کامپیوتری آموزش داده شد. گروه تجربی با استفاده از یک نرم افزار مختص آموزش زبان، آموزش داده شد. برای اندازه گیری میزان انگیزه پیشرفت و یادگیری واژگان شرکت کنندگان بعد از اجرای پژوهش ،ازپرسشنامه ی انگیزه پیشرفت هرمنس ، و همچنین پس آزمون معلم ساخته استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون تی زوجی نشان داد که استفاده از فن آوری cavl اثر قابل توجهی بر انگیزه پیشرفت دانش آموزان مقطع متوسطه اول دارد. علاوه بر این، نتایج حاصل از آزمون تی مستقل نشان می دهد که cavl (یادگیری واژگان به کمک کامپیوتر) تاثیر مشابهی بر روی زبان آموزان با انگیزه بالا و پایین داشته و باعث افزایش یکسان یادگیری واژگان در هر دو زبان آموزان با انگیزه بالا و پایین می شود.
فریبا مبینی محمدحسن تحریریان
چکیده ندارد.