نام پژوهشگر: شهلا شریفی
مریم قلعه محمودرضا آذرپژوه
مطالعه رفتار زبانی بیماران دو یا چند زبانه و مشاهده الگوهای بازگشت متفاوت نشان داده اند که سازمانبندی زبان در مغز این افراد بسیار پیچیده تر از یک زبانه ها و هنوز دارای ابهامات بسیاری است. در این پژوهش، عملکرد زبانی شش بیمار زبان پریش دو، سه یا چهارزبانه مورد بررسی قرار گرفته و اختلالات زبانی بیماران در هر یک از زبانها و الگوهای بازگشت آنها از طریق آزمون زبان پریشی دوزبانه مشخص شده است. با توجه به داده های جمع آوری شده، این نتایج اصلی حاصل شد که احتمالا: 1- همیشه میزان آسیب در تمامی زبانهای فرد چندزبانه یکسان نیست 2-گاهی تمامی زبانهای زبان پریشان چندزبانه با یک الگوی واحد بازگشت نمی کنند، 3-سن، نوع زبانها، میزان تسلط در آنها و میزان تحصیلات ارتباطی با انتخاب الگوی بازگشت ندارند، 4-مکان آسیب مغزی و نوع زبان پریشی در انتخاب نوع الگوی بازگشت دخیل هستند، 5- زبانی که در سن بالاتر فراگرفته می شود نمود زیرقشری تری نسبت به زبان اول دارد، 6- در دوزبانه ها، زبان در نواحی زیرقشری در نیمکره چپ یکسویه می شود، 7-سن فراگیری زبان دوم بر سازمانبندی آن در مغز تاثیر می گذارد، 8- در دوزبانه های کودکی، دو زبان در نیمکره چپ یکسویه می شوند اما هر چه سن فراگیری زبان دوم بالاتر رود احتمال دخالت نیمکره راست بیشتر می شود، 9- در دوزبانه های کودکی، نورونهای متفاوتی در نواحی سنتی زبانیِ نیمکره غالب، مسئول پردازش زبان های اول و دوم می باشند، 10-در الگوهای بازگشت متمایز، زبانِ بهتر بهبود یافته، زبان محیط و یا زبان غالب بیمار نیست.
سریرا کرامتی یزدی شهلا شریفی
در این پژوهش به توصیف و بررسی طنز در مطبوعات طنز زبان فارسی بر اساس رویکردهای کاربردشناختی پرداخته می شود. مطبوعات مورد استفاده در این تحقیق از مجله های رسمی طنز کشور در فاصله سال های 1363 تا 1388 انتخاب شده اند. به علت حجم زیاد داده ها، روش جمع آوری داده ها در این تحقیق به صورت تصادفی بوده است. پژوهش حاضر ضمن معرفی نظریات مختلف در باب طنز، از دیدگاه کاربردشناختی زبان و با استفاده از رویکردهای توانش محور، نظریه انگاره معنایی طنز (ssth)، نظریه عمومی طنز کلامی (gtvh) و اصل عدم همکاری (ncp) به توصیف و بررسی انواع قالب های نوشتاری طنز در مطبوعات حال حاضر ایران پرداخته است. 6 متغیر پایه یا منابع دانش (krs) درمتون طنز، عبارتند از: تقابل انگاره، مکانیسم منطقی، موقعیت، هدف، شیوه روایت و زبان. کاربرد فراوان چند معنایی ، جناس، ایهام و استفاده از زبان گفتاری در نوشتار؛ استفاده از لهجه ها و گویش های مختلف؛ استفاده از اصطلاحات و ضرب المثل ها و تغییر عمدی آنها؛ ساخت گروه های اسمی سنگین که دارای صفت های زیاد و پشت سر هم و یا گروه درونه و جمله باشد؛ لغزش های عمدی زبانی؛ واژه سازی های قیاسی غیر واقعی؛ استفاده از علائم نقطه گذاری در جایگاه های نامتداول، استفاده از نام آواها، برهم زدن باهم آیی های معمول زبان و ... از جمله ابزارهای ساخت طنز به شمار می رود که در این رساله برای اولین بار مطرح گردیده و عنوان «شاخص های طنز» برای آن معرفی شده است. براساس نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق تخطی از اصول همکاری یکی از مهمترین ویژگی های کاربردشناختی طنز است.
آیدا فیروزیان پوراصفهانی شهلا شریفی
استعاره یکی از ابزارهای موثر در انتقال تجربه و مفاهیم ذهنی افراد جامعه می باشد. شناخت ساز و کار استعاره در زبان فارسی بسیار مفید و کاربردی است که اخیراٌ مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش در صدد آن است به بررسی انواع استعاره و کارکرد آن در متون سیاسی بپردازد. از آنجایی که این موضوع از یک سو به کاربردشناسی مرتبط است و از سویی به حوزه ی معنی شناسی شناختی، پایه های کار برای تحقیق از حوزه ی کاربردشناسی و پایه های شناختی آن از حوزه ی زبانشناسی شناختی وام گرفته خواهد شد. روش تحقیق: در این پژوهش، روش تحقیق بر مبنای جمع آوری داده ها از روزنامه هایی که بطور کاملاٌ تصادفی انتخاب شده اند، می باشد. تمامی استعاره های بکار گرفته شده در بخش سیاسی این روزنامه ها استخراج شده است و این استعارات براساس ساختار صوری، ساختار معنایی و حوزه ی کاربردی مورد بررسی بسامدی قرار می گیرند. نتایج: در این پژوهش مشخص می شود که به لحاظ ساختار صوری از میان انواع مختلف ساختارها، بیشتر استعارات سیاسی از نوع گروه اسمی می باشند و نیز به لحاظ ساختار معنایی، بسامد استعارات توصیفگرا از سایر انواع استعارات بیشتر است و اکثر استعارات سیاسی از نظر حوزه ی کاربردی، مربوط به بدن انسان و ویژگی های مرتبط با انسان می باشند.
زهرا حامدی شیروان اعظم استاجی
یکی از مهم ترین راههایی که افراد می توانند برای بیان دیدگاهها ، ایدئولوژی ها و طرز فکر خود به کارگیرند گفتمان است و در این خصوص نقش چشمگیرگفتمان مطبوعات در شکل دهی و جهت دهی به افکارعمومی انکار ناپذیر است . در این پژوهش چگونگی بازنمود متفاوت ِیک موضوع واحد از سوی نویسندگان مختلف در روزنامه های دو گروه متقابل با بهره گیری از تعدادی از مولفه های مطرح شده در رویکرد فرکلاف و همچنین مفهوم مربع ایدئولوژیک مطرح شده در رویکرد ون دایک نشان داده شده است. لذا سعی شده است با بررسی مولفه های واژگانی از قبیل انتخاب واژگان و معانی آنها ، نامگذاری و ارجاع ، استراتژی های گزاره پردازی و توصیف ، استعاره ، کنایه ، مجاز و مولفه های نحوی چون تعدی و وجهیت این تفاوت نشان داده شود. در بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها مشاهده شد که متون دو گروه در سطح واژگان ، نامگذاری و ارجاع و صفات و عبارات وصفیِ به کار رفته با یکدیگر تفاوت چشمگیری داشتند ؛ که این تفاوت حتی در بسیاری از موارد در حد تناقض و تضاد بود. متون همچنین در به کارگیری استعاره، کنایه و مجاز نیز با یکدیگر تفاوتهایی داشتند. در سطح نحوی و ساختار جملات نیز این تفاوت مشهود بود. برای مثال متون از نظر تعدی و به کار گرفتن فعل معلوم یا مجهول یا اینکه کدام عنصر به عنوان عاملِ جملات ظاهر شود یا کاربرد وجهیت خطاب به افراد و گروهها با یکدیگر متفاوت بودند.علاوه بر این لازم به ذکر است که تمامی این انتخابهای زبانی در سطوح مختلف ، همگی در راستای هدف و مقصود نویسنده و القای دیدگاه و ایدئولوژی مورد نظر او به مخاطبان بوده و تفاوت در آنها ، نشان دهنده تفاوت در زیربنای فکری ، ایدئولوژی ها و همچنین اهداف پدید آورندگان متون می باشند.
زینب فرخ زاد اعظم استاجی
در این پژوهش به بررسی نقش نام اندامهای بدن در واژه سازی و شکل گیری استعاره های زبانی پرداخته شده است. بدین منظور ابتدا فهرستی از نام اندامهای بدن و واژه های مبتنی بر آنها تهیه شده و سپس داده های یافت شده مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. تحلیلهای صورت گرفته، شامل تعیین نوع مقوله و تحلیل ساختواژی، ارائه معادل معنایی، و مشخص کردن وضعیت استعاری واژه ها می باشد. مجموع داده های مورد بررسی 1154مورد است که 49% آنها، از لحاظ نوع مقوله، متعلق به مقوله اسم، و 65% نیز از لحاظ ساختواژی مرکب می باشند؛ علاوه براین، بیش از 60% این واژه ها دارای کارکردی استعاری هستند. تعمیمهایی که از این بررسیها حاصل شده، بیانگر آن است که از میان نام اندامهای بدن، «سر»، «دست»، «دل»، «پا» و «رو» بیشترین کاربرد را در واژه سازی داشته اند. تعدادی از نام اندامها نیز در جریان دستوری شدگی واقع شده و کاربرد حرف اضافه ای یافته اند که از این میان می توان به «سر»، «پشت» و «لب» اشاره کرد. یافته های این پژوهش موید دیدگاه لیکاف و جانسون درباره استعاره می باشد.
امیر شهرکی شهلا شریفی
وصیت نامه سیاسی- الهی امام خمینی مجموعه مدوّنی از اصول عقیدتی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نظام اسلامی می باشد. تاکنون هیچ مطالعه منحصراً زبانشناختی ای روی این وصیت نامه انجام نشده است. بررسی پیش فرضی وصیت نامه امام از نقطه نظر انواع پیش فرض (وجودی، واژگانی، ساختاری، واقعیت پذیر، واقعیت ناپذیر، خلاف واقع) در همین راستا است.«پیش فرضها، باورها و عقاید گوینده هستند؛ گزاره هایی که هنگام ادا کردنشان، او صحتشان را مسلّم می داند، یا به نظر برسد که مسلّم دانسته است». در تحلیل پیش فرضی یک متن رویکرد خاصی وجود ندارد و تحلیل، صرفاً توصیفی و مبتنی بر مفاهیم است. با توجه به سوالات مطرح شده( که مربوط به انواع پیش فرض و میزان بسامد آنها هستند) این نتاج حاصل شد: 1- وجودی (501مورد) > 2- ساختاری (333مورد) > 3- واژگانی(239مورد) > 4- واقعیت پذیر (61مورد) > 5- خلاف واقع (20مورد) > 6- واقعیت ناپذیر (11مورد). محوری ترین اندیشه های امام که حاصل تحلیل پیش فرضی وصیت نامه ایشان است، عبارتند از: ضرورت بکارگیری آموزه های قرآنی در کنار احادیث و روایات معصومین در همه شئون از کشورداری گرفته تا زندگی فردی، جمع میان سیاست و دیانت، وحدت میان حوزه و دانشگاه، وحدت علم و دین، بقای دولت و هرحزب حاکم نتیجه توجه و عنایت به مستضعفین، تفکیک میان اسلام ناب محمدی(ص) و اسلام تحریف شده، هماهنگی میان ولایت مطلقه فقیه با حکومت مردمی یا دموکراسی.
زهرا سعـدی شهلا شریفی
موضوع این پایان نامه تهیه و تدوین مواد درسی جهت آموزش برخی مفاهیم پرکاربرد زبان فارسی به فارسی آموزان خارجی بزرگسال سطح متوسط براساس رویکرد همزمان چهارمهارت که رویکردی جدید در مکتب ارتباطی است ، می باشد. همزمان سازی مهارت ها به معنی برقراری یک ارتباط واقعی است و فقط به یک سطح مانند واژگان و یا دستور محدود نمی شود بلکه سطحی فراتر از عبارات و جملات را در برمی گیرد. آموزش چه به صورت نوشتاری و چه به صورت گفتاری در سطح گفتمان صورت می گیرد وفراگیر با ارتباط غیرکلامی، اصول کاربردشناختی و منظورشناسی که جزئی از فرهنگ یک کشورمحسوب می شود آشنا می گردد بنابراین زبان آموز در این روش، توانش ارتباطی خودراتقویت می کند. امروزه بسیاری از برنامه های آموزش زبان دوم، رویکرد آموزشی خود را از تدریس صرف زبان- محوری (تدریس منفک مهارت ها) به سوی محتوا- محوری و تکلیف- محوری (تدریس همزمان مهارت ها) با هدف فراهم آوردن موقعیتی تقریباً طبیعی برای زبان آموزان جهت استفاده از زبان تغییرداده اند. در محتوا- محوری یادگیری زبان با یادگیری مطالب دیگری که اغلب، موضوعات علمی هستند همراه می شود. نگارنده روش تکلیف- محوری در چارچوب کتاب تانگرام را اساس کار خود در تهیه و ارائه ی دروس قرار داده است. در این روش، زبان آموز می کوشد تکالیف آموزشی و کلاسی را در دنیای تقریباً واقعی و ارتباطی و در باره ی خود و محیط اطراف خویش به کار برد.
الهام اخلاقی باقوجری شهلا شریفی
رده شناسی، طبقه بندی حوزه هایی مانند زبان است. یکی از روش های طبقه بندی زبان ها براساس ساختواژه است. این رساله به بررسی ساختواژه ی زبان فارسی نوشتاری امروز براساس رویکردهای رده شناسی پرداخته است. پس از بیان پیشینه ی نظری و تجربی در فصل دوم، سه مقوله ی مطرح در رده شناسی ساختواژی، یعنی رویکرد کمی، همگانی های ساختواژی و رویکرد معیار معرفی شدند و سپس در فصل سوم میزان انطباق هر یک از این رویکرد ها با زبان فارسی بررسی شدند. داده ها از روزنا مه هایی که اخیراً چاپ شده اند، استخراج شدند و براساس قواعد مطرح در رویکردها تحلیل گشته اند. براساس نتایج حاصل از این پژوهش، طبق رده شناسی ساختواژیِ سنتی و بر اساس بیشترین گرایشات، زبان فارسی متعلق به رده ی زبانی تحلیلی است. این نتیجه نیز به دست آمد که زبان فارسی در اغلب موارد با همگانی های ساختواژی مطابقت ندارد و امکان بررسی ساختواژه ی زبان فارسی بر اساس رده بندی معیار وجود دارد. از جمله نتایج فرعی این رساله به دست آوردن رده بندی معیار ساختواژه زبان فارسی و سلسله مراتب آن است.
علی ایزانلو شهلا شریفی
تحقیق حاضر به بررسی رابطه ی دلالت در نشانه های اشاره ای یک زبان اشاره ی خاص می پردازد. برای این منظور از طریق مصاحبه، 634 نشانه ی اشاره ای یک زبان اشاره ی خانگی استخراج و مورد بررسی قرار گرفته است. سپس به بررسی رابطه ی انگیخته ی نشانه ها و مفاهیم مرتبط به آنها پرداخته ایم. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که رابطه ی نشانه ها و مفاهیم در این زبان انگیخته است. از جمله نتایج دیگر این پایان نامه، ارائه ی ابزارهای شمایل گونه ی به کار رفته در این زبان اشاره بوده است. علاوه بر نتایج اصلی پایان نامه، نتایجی نیز تحت عنوان نتایج فرعی ارائه شده اند. این نتایج نکاتی هستند که با مشاهده ی زبان اشاره ی خانگی مورد مطالعه به دست آمده اند و هر یک می توانند زمینه ی مطالعه ای برای تحقیقات آینده باشند. برای نمونه نقش و چگونگی تاثیرگذاری بافت، چگونگی شکل گیری مفاهیم انتزاعی، میزان پیچیدگی این زبان اشاره، نظام های شمارش، خوانش ساعت و روزهای هفته مورد بررسی قرار گرفته اند.
علیرضا سزاوار شهلا شریفی
هدف از انجام این بررسی تحلیل گفتمانی لغات نوشتاری خردسالان هفت تا دوازده ساله ایران براساس نوشته های آنان در طول سالهای 1386 تا 1387 می باشد. در این تحلیل ابتدا لغات طبق معیارهای تعیین حدود لغت انفکاک شده و در جدول الفبایی مرتب و نوشته شده اند، سپس انواع لغت به لحاظ مورفولوژی با یکدیگر جمع، فراوانی لغات تعیین و به ترتیب بسامد در جدول فراوانی مرتب و نوشته شده اند. در مرحله بعد، لغات در چهارمجموعه و هجده زیرمجموعه بررسی و انفکاک شده اند. سپس لغات موجود در زیر مجموعه های این بررسی با لغات مشابه در فهرست های موضوعی با تحلیلی که در سالها قبل انجام شده مقایسه شده است ،که نتایج این بررسی نشان میدهد: پراکندگی لغات مورد استفاده خردسالان در موضوعات کلی تقریباً تغییری نکرده و ثابت باقی مانده است اما درموضوعاتی که تحت تأثیـر درک عمومی، حکومت، ارتباطات کلی، افزایش دانسته ها عمومی و غیره بوده است تغییر یافته اند. در پایان پیشنهادهایی در راستای تحلیل و نیز برای بررسی های آینده ارائه شده است.
لیلا صبوحی خامنه اعظم استاجی
این پژوهش ابتدا با بررسی داده های جمع آوری شده، به تعیین عناصر و اجزای دخیل در کارگفت های دعا و نفرین پرداخته است. در این راستا، عناصر: موجب کنش، کنشگر، کنش پذیر، خواسته ی کنش، واسطه ی کنش، کنش بیانی و کارکردکنش معرفی شده و ویژگی های هریک از آن ها در داده های پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. نکات دیگری که در این پژوهش بدان ها پرداخته شده، روشن کردن مرز دقیق کارگفت های دعا و نفرین و نیز بیان شباهت ها و تفاوت های آنها با دو دسته از مفاهیم می باشد؛ یکی مفاهیمی که این اصطلاحات در دیگر حوزه ها (ازجمله دیدگاه دینی ) دارند و دیگری،کارگفت هایی چون قربان صدقه و دشنام و ناسزا و ... که اشتراکات فراوانی با این دو کنش گفتاری دارند.
بهناز کوکبی سیوکی محمد رضا پهلوان نژاد
تبلیغات، امروزه به عنوان یکی از موضوعات مهم بین رشته ای در تحقیقات و مطالعات ارتباط جمعی مورد توجه پژوهشگران است. در این پژوهش نگارنده پس از ضبط 100 تبلیغ بازرگانی رادیویی و تلویزیونی به مدت ده ماه از شبکه های سراسری، یک و دو و سه به بررسی زبان شناختی زبان تبلیغات از نظر "گای کوک" می پردازد. کوک زبان تبلیغ را نوعی گفتمان دانسته و آن را به زبان و فرازبان و متن و بافت تقسیم می کند، نگارنده این امر را با این پیش فرض که زبان تبلیغات دارای نقش ترغیبی بوده و این نقش از طریق هنجارگریزی زبان میسر است، هنجار گریزی های زبانی را از نظر لیچ مورد بررسی قرار داده است و قسمت فرا زبان تبلیغات را که مربوط به نشانه شناسی می گردد، از نظر سوسور و پیرس وبارت مورد بررسی قرار داد و به نتایج زیر دست پیدا کرد : زبان تبلیغات نوعی گفتمان است و زبان تبلیغات یک نوع زبان هنجارگریز می باشد و دارای نقش ترغیبی بوده و توجه مخاطبان را به خود جلب کرده و آنها را ترغیب می نماید تا کالایی را انتخاب کرده و آن را بخرند. زبان تبلیغات از هنجارگریزی نحوی ساخت واژی و آوایی و معنایی استفاده نموده و صنایع ادبی که جزئی از هنجارگریزی معنایی می باشد مانند: استعاره، تلمیح، طنز، جان بخشی، ضرب المثل و تضاد در آن بکار می رود که پس از مقایسه هنجارگریزی ها در تبلیغات، پر بسامدترین هنجار گریزی ها بکار رفته در تبلیغات بازرگانی، هنجارگریزی معنایی می باشد. در قسمت نشانه شناسی در تبلیغات بازرگانی رادیویی از نشانه هایی مانند صدا، لحن، کلام، تکیه، موسیقی، کانال و زمان پخش و در تبلیغات تلویزیونی علاوه بر این نشانه ها از نشانه های فنی اجتماعی و ایدئولوژیکی استفاده می شود. این نشانه های فنی شامل: 1- اندازه نما (برای نشان دادن احساسات و عواطف) 2- زاویه فیلم برداری از بالا، تحقیرو زاویه فیلم برداری از پایین قدرت و حاکمیت را نشان می دهد 3- رنگ ها که هر کدام نشانگر لوکس و تجملی بودن، شادابی و سرزندگی، صلح و آرامش و غم واندوه می باشد. نشانه ی دیگر نشانه اجتماعی (سرو وضع ظاهری افراد، رفتار و گفتگو، فرهنگ سخن وری، پرگویی و همانند سازی) را نشان می دهد. نشانه ی استفاده شده ی دیگر در تبلیغات تلویزیونی نشانه ایدئولوژیکی می باشد که مرد سالاری، هوش و ذکاوت مردان، ناآگاه، حسود و شکاک جلوه دادن خانم ها، روابط قدرت بین مران و زنان، محدودیت های جنسیتی ،حجاب ?و تفاوت نسل جدید و قدیم را نشان می-دهد.
آیدا صدری شهلا شریفی
در این تحقیق به مطالعه و بررسی بر روی زنجیره های پرسش و پاسخ در فارسی محاوره ای پرداخته و سعی در ارائه دسته بندی هایی برای انواع پرسش ها و پاسخ ها در مکالمات روزمره این زبان شده است. اگرچه در دستورهای سنتی به برخی از انواع پرسش ها و پاسخ های زبان فارسی اشاره شده است، به نظر می رسد در حال حاضر انواع متمایزتری از آن ها در صحبت های فارسی زبانان به چشم می-خورد. داده های این تحقیق از طریق ضبط ده ساعت از مکالمات روزمره افراد بزرگسال فارسی زبان جمع آوری شده است. متغیرهایی چون جنسیت، سن و طبقه اجتماعی در این تحقیق لحاظ نشده است. از آنجائیکه در مکالمات سخنگویان همواره هدفی را دنبال می نمایند، در خلال صحبت ها کنش های اجتماعی نیز بروز پیدا می-کنند. میزان کاربرد این کنش ها در زبان های مختلف متفاوت است. از این رو علاوه بر موارد ذکر شده، این پایان نامه در صدد نشان دادن چگونگی توزیع انواع کنش های اجتماعی در میان پرسش های موجود در زبان فارسی نیز بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که انواع پرسش ها به سه دسته پرسش با کلمه پرسشی، پرسش تقابلی و پرسش چندگزینه ای قابل تقسیم اند که از میان آن ها پرسش های تقابلی پرکاربردترین نوع هستند. برای پاسخ ها نیز چهار گونه پاسخ مستقیم، غیرمستقیم، بی ربط و بدون پاسخ در نظر گرفته شد که در میان این چهار نوع، پاسخ مستقیم رایج ترین نوع پاسخ است. در بررسی انواع کنش های اجتماعی نیز مشخص شد که کنش درخواست/ پیشنهاد متداول ترین نوع کنش می باشد.
آزاده صفرنیا شهری شهلا شریفی
چکیده رساله / پایان نامه : در این پژوهش ادبیات داستانی مهدویت برای کودکان گروه سنی الف ، ب و ج با توجه به رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف بررسی شد. دادههای این پژوهش در برگیرندهی ده داستان کوتاه میباشد که در مورد حضرت مهدی (عج) نوشته شدهاند. تحلیل این داستان ها بر اساس مولفههای مطرح شده در چارچوب فرکلاف به طور جداگانه انجام گرفته است و مواردی چون غیبت، ظهور و ویژگی های اخلاقی و ظاهری امام نیز مورد توجه بوده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که تعداد داستان هایی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم به موضوع مهدویت می پردازند بسیار کم است. دیگر آن که مولفان این کتاب ها برخی مفاهیم سطحی و تکراری را در قالب متن این داستان ها به خرد سالان ارائه کرده و از ترفند هایی که به جذابیت متن بیفزاید و بتواند اطلاعات انتزاعی را با روش عینی به کودکان منتقل کند کمتر استفاده کرده اند. در پاسخ به پرسش های پژوهش مشخص شد: 1-عناصر زبانی مثل واژگان غیبت، ظهور و انتظار و ....، استعاره-ها و حسن تعبیرهایی که در برخی از داستان ها استفاده شده اند، در آماده کردن ذهن کودکان برای آشنایی با حضرت مهدی (عج) تاثیر داشتند. 2-تعداد محدودی از داستان ها گفتمان دینی داشتند که کلماتی مثل امامت ، شیعیان و .... رنگ و بوی مذهبی به آن ها می داد. 3-در تجلی ارزش ها، با استفاده از قید ها و فعل های وجهی مثل «حتما» و «باید» بیان شده که ظهور ایشان حتمی است و برای تعجیل در ظهور ایشان باید دعا کرد و آماده شد. 4-کنش گفتاری اغلب این داستان ها «اظهاری » می باشد که به طور مستقیم یا غیرمستقیم اطلاعاتی در مورد امام زمان (عج) به کودکان می دهد.
حسین نجاتیان محمد رضا پهلوان نژاد
هدف از این پایان نامه بررسی و توصیف گویش مشهدی می باشد. گویش مشهدی که یکی از گویش های فارسی دری است، با دارا بودن واژگان اصیل فراوان یکی از گرانبهاترین گنجینه های زنده ی ادبیات و فارسی اصیل دری است. گردآوری و نگهداشت این گویش و میراث ملی که به تدریج در حال میرایی است، امری ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر که اولین بررسی زبان شناختی و نظام مند درباره ی گویش مشهدی است، نظام آوایی این گویش را که شامل آواشناسی، فرایندهای واجی، ساخت هجا و واحدهای زبرزنجیری می شود، تجزیه و تحلیل می کند؛ به بررسی ساختواژه ی تصریفی و اشتقاقی و ساخت فعل می پردازد و در نهایت ساخت جمله و انواع آن (نحو) را در این گویش واکاوی می کند. مواد زبانی این پژوهش از طریق مصاحبه، مشاهده و ضبط گفتار گویشوران سالخورده و عموما کم سواد فراهم شده است؛ نگارنده از شم زبانی خویش نیز بهره جسته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که گویش مشهدی با فارسی معیار تفاوت های واژگانی، آوایی و ساختواژی دارد.
مجتبی پردل شهلا شریفی
دیوان حافظ را از زوایای گوناگونی مورد بحث و بررسی قرار داده اند از ویژگی های فنی و هنری آن گرفته تا تعبیر و تفسیر ابیات و نیز دستیابی به شیوه کلی نگاه او به عالم و آدم. در حوزه تعبیر و تفسیر شعر و اندیشه حافظ حافظ شناسی معاصر دفترهایی پربرگ و انبوه با اسلوبهای فکری متفاوت پدید آورده است به گونه ای که میتوان گفت در میان تمامی شاعران و متفکران گذشته ایران زمین کسی چون حافظ چنین توجهی را به خود جلب نکرده است. پژوهش حاضر میکوشد تا با مبنا قرار دادن چارچوب نظری مشخصی در علوم انسانی جدید از زاویه تازه ای به شعر و اندیشه حافظ تقرب پیدا کند. چارچوب نظری مزبور به کار لاکلائو و موف در حوزه فلسفه سیاسی اجتماعی برمیگردد که به نظریه گفتمان لاکلائو و موف موسوم میباشد.مطابق این نظریه در سطح اجتماع نظامهای نشانه ای گوناگونی وجود دارند که هر کدام سعی میکنند نحوه نگرش خود را غالب سازند. این مهم از برجسته سازی گفتمان خودی و حاشیه رانی گفتمان های رقیب حاصل میشود. بر اساس ابزارهای نظری این نظریه میتوان به دیوان حافظ چونان عرصه تقابل دو گفتمان رندی و گفتمان زهد نگریست که طی آن گفتمان رندی می کوشد از طریق ابزارهای زبانی مترتب بر گزینش واژگانی، طنز و استهزا گفتمان زهد را به حاشیه رانده از آن ساخت شکنی کند.
سیلا سلطانی شهلا شریفی
زبان از مهمترین وسایل ارتباطی میان انسان هاست. در دوره های مختلف، از جنبه های گفتاری و به ویژه نوشتاری مورد مطالعه قرار گرفته است. یکی از شاخه های علم زباشناسی علم تجزیه و تحلیل کلام و کاربرد شناسی است که برای زبان در عمل و در بافت های متنی و موقعیت های مکانی و زمانی نقش خاصی قائل است. آنچه در این رساله مدنظر است نقش متنی زبان است. که گوینده و نویسنده را قادر می سازد تا منظور خود را در درون بافتی خاص و معنی دار سامان دهد. همیشه متن از چندین جمله تشکیل شده است. که ابزارهای انسجامی به آن انسجام بخشیده و درک آن را ممکن می کند. این رساله، بعد از بررسی و تعریف ابزارهای انسجامی، این عناصر را در تمام کتاب های بخوانیم پایه های اول تا پنجم ابتدایی و انشاهای دانش آموزان سال پنجم مورد بررسی قرار داده و میزان بسامد و کاربرد آن ها را به صورت تحلیل های آماری، مشخص کرده است تا در این مقال به دو نتیجه ی بسیار عمده برسد. اول اینکه، همان طور که در «کتاب بخوانیم» هر سال از دوره ی ابتدایی ابزار انسجامی واژگانی بیشترین کاربرد را داشته، در انشاهای دانش آموزان هم ابزار انسجامی واژگانی بیشترین بسامد را دارا بوده است. با کمک آزمون معیار خی این فرضیه ثابت شده که رابطه ی معنادار بین کاربرد ابزار انسجامی واژگانی در کتب بخوانیم و انشاهای دانش آموزان وجود دارد. در صورتی که، آموزش موارد دیگر مانند حروف ربط و یا ضمایر اشاره ی شخصی و نیز هم معنایی که بسامد زیادی در کتاب ها نداشته اند در انشاها هم کمتر دیده شده است و آموزش این سه عنصر به طور مستقیم تاثیری در بسامد آن در انشاها نداشته است. در این تحقیق ما از روش تحقیق تحلیل محتوا استفاده کرده ایم که در دو بخش مطالعات نظری و بررسی میدانی صورت می گیرد. در مرحله اول به بررسی متون پرداخته می شود و در بخش بعد مطالعات پیمایشی انجام شد. ابزار تحقیق چک لیست هایی است که از کتاب های بخوانیم دوره ابتدایی و نیز انشاهای دانش آموزان پسر پایه پنجم بدست آمده است.
سیده ساره پیرایش محمدرضا پهلوان نژاد
نظریه ی نقش گرای نظام مند هلیدی یکی از معروف ترین نظریات زبانی است که از آن در تحلیل انواع متن به ویژه با هدف بررسی نقش های مختلف زبانی استفاده می شود. هلیدی بر این باور است که اصلی ترین هدف زبان، انتقال معناست؛ و به همین منظور، گویشوران برای تبادل معنا، متن را می سازند. یعنی چیزی که در تعامل مهم است، انتقال معناست نه صورت های زبانی. هدف این تحقیق، بررسی متون رادیویی شبکه جوان – به عنوان یکی از پرمخاطب ترین شبکه های رادیویی- برپایه ی دستور نقش گرای نظام مند هلیدی و به طور خاص فرانقش بینافردی است. روش به کار رفته در این تحقیق، تحلیلی-توصیفی است. به این منظور تعداد 800 بند از متون پیاده شده ی رادیو جوان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان می دهد بیشترین زمان به کار رفته در داده ها، زمان حال است. همچنین بند خبری، پربسامدترین نوع بند است که البته با تفاوت کمی که با دیگر بندها دارد، از یک سویه و غیرپویا شدن تعامل جلوگیری شده است. بندهای پیشنهادی، پرسشی و امری که در رتبه های بعد قرار می گیرند، دارای تعامل های پویا و دوسویه هستند که این رسانه را در برقراری ارتباط مفیدتر با مخاطب به منظور انتقال مفاهیم و اطلاعات، یاری می رسانند.
هانیه حسنی ابراهیم خدادادی
چکیده در گسترهی آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان در چند دههی اخیر به منظور آموزش رسمی و برنامهریزی شدهی زبان فارسی تلاشهای بسیاری در راستای تألیف کتابهای آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان صورت گرفته است، اما در این بین یکی از موضوعاتی که در امر آموزش نقش کلیدی و لاینفکی را دارد آزمونسازی است که تا کنون مورد کنکاش وسیعی قرار نگرفته است. تحقیق حاضر برآن است تا ضمن معرفی آزمون تک به چگونگی طراحی آن در زبان فارسی به منظور اندازهگیری میزان بسندگی زبان بپردازد. در پژوهش حاضر متون به صورت روشمندی انتخاب شده (بدین معنا که از جمله عوامل موثر در انتخاب متون تناسب متون با سن، میزان علاقهمندی و سطح بسندگی آزمودنیها می باشد) و با استفاده از روش پیشنهادی کلین- بریلی (1997) نیمی از حروف هر دومین کلمهی به کار رفته در جملهی دوم به بعد در هر متن حذف شده و به یک نمونه آزمون تک تبدیل شده است. پایایی آزمون به شیوهی آلفا کرونباخ محاسبه شد که نتیجهی بسیار مطلوبی (0.84) برای این آزمون تلقی میشود. اگر چه با استفاده از آزمون بسندگی چهارگزینهای استاندهی زبان فارسی (موسوی، 1379)، ضریب همبستگی پیرسون (0.12) رابطهی معناداری را میان این دو آزمون نشان نداد. واکاوی دادهها نشان داد که آزمون تک علاوه بر داشتن روایی ظاهری از روایی درونی (درجه تمیز: 0.23، درجه آسانی:0.74) بالایی نیز برخوردار است.
مرضیه مشتاق پور شهلا شریفی
بررسی ها نشان می دهد اگرچه در چند سال اخیر مشکلات آموزشی و یادگیری زبان فارسی به غیر فارسی زبانان از مهم ترین موضوعات مورد بحث در محافل علمی و آموزشی کشور بوده است ولی تا کنون تحقیقات هدفمند و منسجمی در مورد تحلیل نیازهای یادگیری زبان فارسی به عنوان زبان خارجی صورت نگرفته است. در این تحقیق هدف آن است که با انتخاب نمونه آماری از دانشجویان چهل و یک دانشگاه در بیست و دو کشورِ مختلف، به بررسی وضعیت فعلی یادگیری زبان فارسی به عنوان زبان خارجی بپردازیم. بدین منظور ابتدا با گردآوری نظرات و عقاید استادان و مدرسانِ آموزش زبان فارسی به فارسی آموزان غیر-بومی، عوامل تأثیر گذار و مولفه های مرتبط به آن ها، براساس بیشترین درصد و فراوانی انتخاب شدند، سپس با تلفیقی از سه رویکرد تحلیل نیازها، هفت مولفه در محور پژوهش قرار گرفت تا خواسته ها، کمبودها و نیازهای دانشجویانِ این مراکز علمی شناسایی و ارزیابی شوند و بدین طریق از علل نبود انگیزه و افت تحصیلی دانشجویان و هم چنین علل نقص برنامه های آموزشی این مراکز علمی آگاه شویم. ابزار این پژوهش اکتشافی، پرسشنامه ساختمند و مصاحبه نیمه ـ ساختمند بود. نتایج حاصله از این تحقیق، نشان می دهد که انگیزه مسئله خیلی مهمی در مسیر پیشرفت یادگیری زبان فارسی به عنوان زبان خارجی است و شرکت کنندگان در پژوهش، برای یادگیری زبان فارسی از انگیزش انضمامی بالایی برخوردار هستند. در مورد میزان علاقه به یادگیری زبان فارسی بین دانشجویان نیز وضعیت مشابه است. بنابراین از طریق تقویت انگیزه مثبت یادگیری، می توان وضع کیفی آموزش و یادگیری زبان فارسی را در دانشگاه های خارجی بهبود بخشید. هم چنین نتایج آزمون ناپارامتریک مان ـ ویتنی u نشانگر آن است که تفاوت معنی داری بین دلایل انصراف از ادامه یادگیری زبان فارسی و سطح تحصیلی دانشجویانِ این دانشگاه ها وجود ندارد، اگرچه نتایج دیگر این آزمون نشان می دهد که بین نیازهای دانشگاهی و سطح تحصیلی دانشجویان، تفاوت معنی داری وجود دارد. از طرف دیگر اغلب شرکت کنندگان در تحقیق حاضر اظهار کرده بودند، نداشتن تمرین کافی در کلاس درس و نبود فرصت گفتگو در خارج از کلاس، صحبت کردن را برای فارسی آموزان بسیار دشوار کرده است. بررسی ها نیز در تأیید گفته های شرکت-کنندگان در تحقیق هستند، بدین معنی که در این مراکز در برنامه های آموزشیِ زبان فارسی، مهارت صحبت کردن و شنیدن در مقایسه با دیگر مهارت های یادگیری کمتر مورد توجّه قرار گرفته است. در کل نتیجه به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد که نظام فعلی آموزش زبان فارسی در اغلب دانشگاه های خارجی با عدم توفیق روبرو است، لذا می بایست در برنامه های درسی و آموزشی این موسسات، تغییرات اساسی و بنیادی صورت بگیرد و اگر به اهداف و خواسته های فارسی آموزان در این برنامه ها توجه شود، بسیاری از مشکلات در کوتاه مدت قابل حل خواهند بود.?
عصمت فراگردی اعظم استاجی
این پژوهش به بررسی استعاره در ادبیات داستانی جنگ از منظر رویکرد زبان شناسی شناختی می پردازد. در این رویکرد، استعاره را پدیده ای گریز ناپذیر از زبان آدمی و ابزار مناسبی برای چگونگی اندیشیدن و رفتار های زبانی می-دانند. منبع داده های این پژوهش 20 کتاب با موضوع جنگ ایران و عراق بوده اند. این کتاب ها جزء آثار برتر جشنواره دفاع مقدس بوده و بازه زمانی آن ها بین سال های 1369 تا 1384 می باشد. استخراج داده های این پژوهش نشان داد که از یازده حوزه مبداء در استعاره های بکار رفته در گفتمان جنگ استفاد شده است. در بیشتر این استعاره ها مسئله قطبی-سازی نیروی خودی و نیروی دشمن مطرح می باشد. به این معنا که در اکثر موارد، نگاه به نیروی خودی مثبت و نگاه به نیروی دشمن منفی است. در بررسی پر کاربرد ترین حوزه های مبدأ مشاهده شد که دو حوزه اعتقادی-ارزشی و حیوانات، جزء پر کاربرد ترین حوزه ها می باشند. همچنین در هر حیطه، استعاره های هسته مشخص شدند که "جبهه کربلاست" و "رزمندگان پرنده اند" به ترتیب استعاره های هسته حوزه های ذکر شده می باشند و حوزه اعتقادی-ارزشی نیز، بیشترین میزان وابستگی فرهنگی را دارا بود.
لعیا اکبیا شهلا شریفی
موضوع این پژوهش، بررسی نشانگرهای گفتمان در سرمقاله های برخی روزنامه های فارسی و انگلیسی براساس رویکرد فریزر(2005)، می باشد. این رویکرد تابه حال در تحقیقات زبانشناسان ایرانی بر روی زبان فارسی پیاده نشده است .این تحقیق، پژوهشی داده بنیان است. داده مورد استفاده، 76 سرمقاله روزنامه است. 28 سر مقاله از 4 روزنامه فارسی، با تعداد 25312 واژه و 48 سرمقاله از 4 روزنامه آمریکایی، با تعداد 25079 واژه انتخاب شدند و پس از یافتن نشانگرهای گفتمان، این عناصر زبانی بر اساس رویکرد فریزر(2005) - که نشانگرهای گفتمان را به چهار دسته تقابلی (cdm)، تفصیلی (edm) ، استنتاجی (idm) و زمانی (tdm) تقسیم می کنند -، طبقه بندی شده و از نظر تعداد، نوع، بسامد و توالی نشانگرها با هم، مقایسه، و شباهتها و تفاوتهای آنها مورد بررسی قرارگرفته است. سپس، معنادار بودن نتایج حاصل، با استفاده از جدول توافقی و آزمون «کی دو» تعیین گردید و نتایج زیر به دست آمد: در سرمقاله های منتخب روزنامه های فارسی، بیشترین نشانگرهای گفتمان ، به ترتیب نشانگرهای تفصیلی، تقابلی، استنتاجی و زمانی؛ و در سرمقاله های منتخب آمریکایی، به ترتیب، نشانگرهای تفصیلی، تقابلی، زمانی و استنتاجی می باشند. در داده فارسی، تعداد کل نشانگرها، تعداد نشانگرهای تفصیلی و استنتاجی، و همچنین، موارد توالی دو نشانگر باهم،بیشتر از داده انگلیسی است. در مقابل، تعداد نشانگرهای تقابلی و زمانی، در سرمقاله های آمریکایی بیشتر از تعداد آنها در داده فارسی است. در سرمقاله های فارسی، نشانگرهای تفصیلی، و در سرمقاله های انگلیسی زبان، نشانگرهای زمانی بیشتر از سایر نشانگرها در توالی ها حضور دارند. با توجه به معنادار بودن تفاوتها، می توان نتیجه گرفت که – براساس داده تحلیل شده- در شیوه نگارش سرمقاله فارسی،استفاده از نشانگرهای گفتمان بیشتر از سرمقاله انگلیسی است، مباحث حالت توصیفی دارند، نتیجه گیری بسیار زیاد است و از رابطه زمانی، بسیار کم استفاده می شود. حال آنکه، در سرمقاله انگلیسی، مباحث بیشتر به صورت تقابلی و بحث انگیز مطرح می شوند، از روابط زمانی استفاده زیادی می شود و نتیجه گیری بسیار کم است.
احسان ظفریان مقدم شهلا شریفی
تحلیل و مقایسه زبان مادری سخنگویان و زبان دوم، از جایگاه بسیار ویژه ای برخوردار است. نظریه تحلیل مقابله ای به معلمان کمک می کند تا بر پایه شباهتها و تفاوتهای دو زبان، مواد و محتوای آموزشی و حجم مطالب را تهیه و تنظیم نمایند؛ از سوی دیگر شناخت معلم نسبت به نظام ساختواژی و بویژه اصول و مراتب وند افزایی اشتقاقی و استفاده درست از وندهای اشتقاقی و به تبع آن امر مهم واژه سازی در زبان مادری، کمک قابل توجهی به مقوله تدریس خواهد کرد. این پژوهش مطالعه ای است توصیفی پیرامون مقایسه وندافزایی اشتقاقی زبان اسپانیایی و فارسی معیار با توجه به ساخت واژه همزمانی و به منظور مشخص نمودن موارد اختلاف و تشابه آن دو زبان در این چارچوب انجام گرفته است. مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و شمّ زبانی پژوهشگر مبنای جمع آوری داده های پژوهش بوده است. مقایسه وندافزایی اشتقاقی در چارچوب حوزه های نحوی، معنایی، آوایی و ساخت واژی میان دو زبان نشان داد در حوزه آوایی ،پسوندافزایی اشتقاقی زبان اسپانیایی موجب تغییر آوایی پایه می شود اما در زبان فارسی این گونه نیست. در حوزه نحو، در زبان فارسی هم پسوندها و هم پیشوندهای اشتقاقی موجب تغییر طبقه دستوری می شوند اما در زبان اسپانیایی فقط پسوندهای اشتقاقی تغییر طبقه دستوری را باعث می شوند. در حوزه معنایی در هر دو زبان فارسی و اسپانیایی این پسوندافزایی است که چندمعنایی را پدید می آورد و پیشوندافزایی ایجادکننده تک معنایی است. در حوزه ساختواژی، دامنه وندافزایی اشتقاقی در زبان اسپانیایی گسترده تر از زبان فارسی است؛ ضمن آنکه تقریباً تمامی وندهای اشتقاقی زبان اسپانیایی قرضی اند و به پایه های غیربومی اضافه می شوند اما در زبان فارسی پیشوندها بومی اند و تعداد اندکی پسوند اشتقاقی قرضی وجود دارد و اینکه وندهای اشتقاقی بومی به پایه بومی افزوده می شوند.
شادی دوگانی اعظم استاجی
از جمله عوامل شکل دهنده گفتمان، کاربرد نشانه های احتیاط ( hedge) می باشد. صورتها و ساختارهایی که برای بیان شک و تردید به کار می روند در زبانشناسی به نام نشانه های احتیاط نامیده می شوند. عباراتی همچون: (شاید، اگر، ممکن است...) ازهمین موارد هستند که باعث سلب اطمینان از گزار? مطرح شده می شوند. رساله حاضر به بررسی کارکردهای این نشانه ها در ششصد آیه از قرآن کریم بر اساس چارچوب هایلند(2005) می پردازد. به این منظور هفت سوره از قرآن به صورت تصادفی انتخاب شدند که مشتمل بر سیصد آیه مکی و سیصد آیه مدنی می باشند. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که وجود این عبارات احتیاط آمیز منتسب به خداوند و اصول دین نبوده است بلکه نسبت به بندگان آورده شده است و بازهم در چنین شرایطی نوعی تهدید و هشدار بوده و غرض از آوردن این نشانه های احتیاط نوعی معنای تاکیدی و تنذیری پنهان را در خود دارند.
معصومه خدایی مقدم محمود الیاسی
چکیده رساله / پایان نامه : این تحقیق بر مبنای زبان شناسی فرهنگی و در چارچوب نظریه ادب به توصیف و تحلیل 15 واژه و عبارت پرکاربرد مودبانه در زبان فارسی می پردازد. داده ها از گفتار واقعی افراد از سنین و طبقات اجتماعی مختلف واز طریق مشاهده و یادداشت برداری در بافت های مختلفی چون خیابان، مراکز خرید، دانشگاه، مهمانی و غیره گرد آوری شده اند. قابل ذکر است که واژه ها و عبارات مودبانه همیشه به یک معنی نیستند و در بافت های مختلف کارکردهای متفاوتی دارند. به عنوان مثال، "ببخشید" که یکی از پرکاربردترین واژه های مودبانه در زبان فارسی محسوب می شود، علاوه برعذرخواهی، در بافت های مختلف دارای کارکردهای دیگری نیز می-باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که فارسی زبانان گفتار مودبانه را فقط برای انجام کنش های تهدید کننده وجهه به کار نمی برند، بلکه آن را جهت حفظ و تقویت وجهه و احترام به دیگران نیز به کار می گیرند؛ لازم به ذکر است که یکی از محدودیت های نظریه براون و لوینسون(1987) این است که ادب را با تلطیف کنش های تهدیدکننده وجهه توصیف می کنند. همچنین نتایج نشان داد که عمده ترین استراتژی زیربنایی واژ ه ها و عبارات مودبانه، استراتژی ادب منفی است که افراد بیشتر آن را با بافت های رسمی یا نیمه رسمی به کار می برند. به طورکلی، در زبان فارسی ادب با احترام همراه است و به عنوان طرحواره ای فرهنگی تلقی می شود که افراد براساس آن و به کمک دانش فرهنگی مشترک خود با یکدیگر رفتار کرده و به همدیگر احترام می گذارند. همچنین به نظر می رسد که در میان فارسی زبانان، تعارف به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از ادب و احترام درنظر گرفته می شود و افراد آن را در بسیاری از تعاملات، مبنای رفتار مودبانه خود در نظر می گیرند.
فرزانه غنی شهلا شریفی
این پایان نامه به بررسی انواع پاسخ های بیماران در گفتمان پزشک و بیمار می پردازد. داده های این تحقیق از طریق ضبط مکالمه 50 بیمار زن در رده سنی 20-30 سال که به یک پزشک متخصص زنان مراجعه کرده بودند گردآوری شده است. پس از ضبط مکالمات، این مکالمات پیاده سازی شده و بر اساس چارچوب روش های پاسخ زبانی استایلز (1992) تحلیل شده اند. برای این منظور هر پاره گفتار دو مرتبه رمزگشایی شده است: یک بار با توجه به صورت ساختاری و بار دیگر با توجه به معنای ارتباطی. برای اعمال طبقه بندی بر روی داده های فارسی، گروه جدیدی با عنوان «عدم تصدیق» به انواع قبلی اضافه شد. نتایج تحقیق نشان داد که پاسخ های گروه «تصدیق» بیشترین بسامد را در داده های گردآوری شده از بیماران داشتند و بعد از آن گروه «فاش سازی» با اختلاف کمی در رده دوم قرار داشت. گروه های «پرسش» و «تصحیح» به ترتیب در رده های سوم و چهارم قرار گرفتند. گروه های «عدم تصدیق»، «شرح»، «مشورت» و «تأیید» و «بازتاب» هم به ترتیب در رده های بعدی قرار گرفتند. همچنین نتایج نشان داد که اگرچه پاسخ های گروه «فاش سازی» بیشترین اطلاعات را درباره بیماری در اختیار پزشک می گذارد اما پرسش هایی که خود پزشک با توجه به بیماری می پرسد، بیشترین تأثیر را درک بیماری توسط پزشک دارد.
حمیده ربیعی وزیری شهلا شریفی
پژوهش حاضر به منظور توصیف اختلال کاربرد شناختی در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی / نقص توجه با استفاده از چک لیست مهارت های ارتباطی کودکان، ccc-2 انجام گرفت. یکی از اهداف پژوهش حاضر بررسی این بود که آیا چک لیست مهارت های ارتباطی کودکان به عنوان یک ابزار سنجش مشکلات کاربرد شناختی زبان از روایی و پایایی قابل قبول در زبان فارسی برخوردار است؟ به این منظور این چک لیست توسط والدین 25 کودک12-6 ساله اتیسم به عنوان گروه آزمایش و 247 کودک 12-6 ساله عادی به عنوان گروه کنترل اجرا شد.آلفای کرونباخ بدست آمده برای هر کدام از مقیاس ها بین 55/0 تا 80/0 متغیر بود. آلفای کل برای گروه عادی و اتیسم به ترتیب 83/0 و 80/0 بدست آمد. ضمن این که نتایج آزمون تی مستقل و یومان ویتنی نیز نشان داد کهاین چک لیست در افتراق بین گروهی که اختلال زبانی دارند از گروهی که دچار این اختلال نیستند، موفق عمل کرده است.هدف دیگر پژوهش حاضر بررسی این نکته بود که آیا به لحاظ مشکلات زبانی تفاوتی میان گروه اتیسم و بیش فعال وجود دارد؟ و آیا ccc-2 قادر است تا کودکان عادی، اتیستیک و بیش فعال را از یکدیگر متمایز سازد؟ منظور آزمودن سوالات فوق ،آزمون تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون بنفرونی بر روی داده های بدست آمده از 30 کودک بیش فعال، 30 کودک عادی و 25 کودک اتیستیک 12-6 ساله انجام گرفت. نتایج نشان داد که: 1) عملکردگروه اتیسم در تمامی حوزه های زبانی چک لیست ضعیف تر از گروه عادی و بیش فعال بود. 2) کودکان بیش فعال نیز درمقایسه با کودکان عادی در اکثر حوزه های زبانی ccc-2 دچار اختلال بودند.3) مشکلات زبانی گروه اتیسم در مقایسه با گروه بیش-فعال بسیار جدی تر است.
بهاره عطایی شهلا شریفی
در نوشته های زبان و تکلم همواره گزارش شده است که بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا در انتخاب سطح معنایی عبارات استعاری دچار تردید و مشکل می شود. درک استعاره نیازمند مهارت شناختی درک انتزاعی است. برای درک درست استعاره باید بتوان هدف و مقصود گوینده را فهمید. نظریه ذهن نیز از جمله دیدگاه هایی است که در روان شناسی پیرامون ذهن خوانی یا تصویر کردن حالات ذهنی خود و دیگران مطرح می شود. کارکردهای اجرایی از دیگر مهارت های شناختی است که درک انتزاعی را نیز دربرمی گیرد. هدف از پژوهش حاضر بررسی سه مهارت درک استعارات (با توجه به معنایی که استعاره در زبانشناسی شناختی دارد)، نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا است. به این منظور تعداد 21 بیمار اسکیزوفرن بستری در بیمارستان ابن سینا مشهد در تابستان سال 1392 به روش نمونه گیری در دسترس براساس معیار تشخیصی dsm-iv-tr انتخاب شدند و از نظر سه متغیر درک استعارات، نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی نسبت به همتایان بهنجار مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش از آزمون های درک استعارات، خواندن ذهن در چشم ها، آزمون ویسکانسین و استروپ استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری تی، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که میزان درک استعارات در بیماران اسکیزوفرن به طورمعناداری پایین تری از افراد بهنجار است، نظریه ذهن نیز در بیماران مبتلا به اسکیزونیا به طور معناداری پایین تر از افراد بهنجار قراردارد و کارکردهای اجرایی در بیماران اسکیزوفرن به طورمعناداری پایین تر از افراد بهنجار است و بین این سه مهارت در بیماران اسکیزوفرن رابطه معناداری وجود دارد. نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر با مطالعات پیشین در این زمینه همراستا بود.
فرناز فخر شهلا شریفی
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل زبان شناختی 60 نمونه کتاب داستانی در گروه های سنی «الف»، «ب»، و »ج» اختصاص دارد (20 نمونه گروه سنی «الف»، 20 نمونه گروه سنی «ب» و 20 نمونه گروه سنی«ج»). جهت تحلیل واژه ها و جملات نمونه کتاب های داستانی در سه گروه مذکور، 20 جمل? اول هر کتاب داستانی در هر گروه سنی انتخاب و در مجموع 1200 جمله مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های حاصل از انجام پژوهش نشان می دهد که به لحاظ زبان شناختی، داستان های کودکان حاوی واژه های گفتاری و جمله هایی با ساخت دستوری ساده هستند که این مشخصه در هر سه گروه سنی مشترک می باشد و به تدریج با افزایش رشد زبانی کودک در سنین بالاتر به تعداد ساخت های پیچیده و جملات و واژگان مرکب افزوده می شود. بررسی های آماری نشان می دهد که اکثر جملات در هر سه گروه سنی به صورت مستقیم نقل قول شده اند و این خود نشان دهند? سادگی جملات است؛ زیرا درک نقل قول غیرمستقیم برای کودک امری دشوار و پیچیده است و نویسنده با وقوف به این امر، اکثر جملات را به صورت مستقیم و به دور از هرگونه تکلف نقل قول کرده است. از آنجایی که درک زمان حال برای کودک آسان تر و ملموس-تر است، نویسندگان در گروه سنی «الف» بیشتر از فعل مضارع در روایت داستان بهره برده اند. به تدریج با رشد زبانی کودک، افعال ماضی نسبت به افعال مضارع بیشتر تکرار می شوند و از درصد فراوانی بالاتری برخوردار هستند. این امر در مورد افعال متعدی و لازم نیز صادق است که به-نظر می رسد با بالا رفتن گروه سنی نویسنده بیشتر از افعال لازم به جای متعدی استفاده کرده است. بعلاوه واژه های بسیط با درصد فراوانی چشم-گیری نسبت به واژگان غیربسیط تکرار شده اند. از میان روابط معنایی، پس از رابط? معنایی باهم آیی، تقابل دارای درصد فراوانی بالاتری بوده است. به طور کلی می توان گفت قصه های کودکان دارای قواعد خاص و منطبق با ذهن، فکر و درک کودک است؛ بنابراین نویسندگان کتاب کودک، باید همان طور که او جهان را می شناسد، برای او بنویسند.
زهرا بهاری شهلا شریفی
آموزش واژه، بخشی از آموزش زبان است که امروزه، برخی از متخصصین این امر، آن را به عنوان بخشی مجزا در نظر می گیرند. براین اساس رساله ی حاضر، به تهیه و تدوین مطالب آموزشی برای آموزش تعداد مشخصی از واژگان پربسامد محتوایی فارسی، به صورت خودآموز و بر مبنای الگوی درس اول کتاب 504 واژه ی ضروری انگلیسی و برپایه ی نظریه ی ساخت گرا و ترکیبی از رویکردهای دستور - ترجمه، مستقیم و شنیداری - زبانی، پرداخته است. واژگان مورد نظر، از کتاب فرهنگ بسامدی (تألیف بی جن خان 1391) انتخاب شدند و سپس براساس حوزه های معنایی و روابط واژگانی دسته بندی شده و در قالب 15 درس، برای آموزش به افراد غیرفارسی زبان سطح متوسط، قرار گرفتند. ویژگی این رساله این است که برای آموزش، از زبان واسطه استفاده نشده است. زیرا هدف، تهیه ی مطالب آموزشی در حوزه ی واژگان، برای همه ی غیرفارسی زبانان، فارغ از زبان مادری شان بوده است. در این اثر، به آموزش تلفظ صحیح واژگان، توجه به آموزش فرهنگ ایرانی - اسلامی، در کنار آموزش زبان و تثبیت آموخته های زبان آموز، با فراهم کردن تمرینات فراوان اهتمام گردیده است.
اعظم دامرودی شهلا شریفی
پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای روایت های شفاهی و کتبی در زبان فارسی بر اساس الگویی که لباو در سال 1972 برای هر روایت کامل مربوط به تجربه شخصی ارائه نموده است، می پردازد. همان طور که لباو می گوید هر روایت شفاهی کامل دارای شش بخش می باشد که عبارتند از: 1ـ چکیده 2ـ جهت گیری 3ـ کنش گره افکن 4ـ ارزیابی 5ـ فرجام و 6ـ نتیجه گیری. از اهداف این پژوهش بررسی این بود که آیا روایت های شفاهی و کتبی در زبان فارسی با این الگو مطابقت دارند؟ و چه شباهت ها و تفاوت هایی میان روایات شفاهی و کتبی فارسی از لحاظ الگوی لباو و ویژگی های گفتمان شفاهی و کتبی چیف وجود دارد؟ بدین منظور، 30 روایت شفاهی و 30 روایت کتبی از 30 نفر از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد جمع آوری گردید. از هر شرکت کننده یک روایت شفاهی و یک روایت کتبی استخراج شده است. میانگین سنی شرکت کنندگان 25 سال بود. در این تحقیق متغیر جنسیت در نظر گرفته نشده است. پس از جمع آوری داده ها، روایات شفاهی پیاده سازی شدند. ابتدا این روایات را بر اساس ویژگی هایی که چیف مطرح کرده است بررسی نمودیم. نتایج نشان داد که همان طور که چیف می گوید زبان نوشتار فشرده و منسجم می باشد، برخلاف زبان گفتار که به دلیل مکث، شروع غلط و پرکننده ها گسسته می باشد. روایات شفاهی طولانی تر از روایت های کتبی بودند. میانگین کلمات در روایات شفاهی 227 و در روایات کتبی 138 بود. در مورد ساختار روایات نیز نتایج نشان داد که هم روایات شفاهی و هم روایات کتبی از الگوی لباو تبعیت می کنند. تنها تفاوت در دو مقوله چکیده و نتیجه گیری بود که به نظر می-رسد در روایات زبان فارسی اختیاری هستند و راویان فارسی زبان کمتر از این دو مقوله در روایات خود استفاده می کنند ولی 4 بخش دیگر ضروری هستند. از دیگر نتایج این پژوهش این بود که اختلاف معناداری بین این دو گروه از روایات از نظر انواع ارزیابی مانند لانه گیری شده، کمیت نماها، مقایسه گرها (جملات منفی، سوالی، امری) وجود داشت. بدین معنا که ابزارهای ارزیابی-کننده در روایت های شفاهی بیشتر از روایات کتبی استفاده شده اند.
شاداب شریعت پناه محمدرضا پهلوان نژاد
پژوهش حاضر به تحلیلِ گفتمان کتاب "وغ وغ ساهاب" اثر صادق هدایت می پردازد. این اثر در مجموع شامل 35 قضیه طنز است که 20 قضیه آن در قالب نظم و 15 قضیه دیگر به صورت نثر به رشته تحریر در آمده است. در این پژوهش 11 متن از میان متون منظوم به طور تصادفی برگزیده شده و با استفاده از نظریه عمومی طنز کلامی آتاردو و رویکرد اجتماعی- شناختی ون¬دایک، به منظور یافتن مهم¬ترین عامل سازندة طنز و همچنین عناصر و عوامل مؤثر در خلق این اثر بر اساس الگوی تحلیل گفتمان انتقادیِ مد نظر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. با تحلیل¬های صورت گرفته مشخص شد از میان 6 متغیر پایة موجود در نظریه عمومی طنز کلامی، 2 متغیرِ زبان و هدف نقش بسیار مهمی در شکل گیری طنز در این اثر ایفا کرده¬اند. علاوه بر آن، هنجارگریزی نحوی به صورت گریز از آرایش متداول جمله، هنجارگریزی سبکی، هنجارگریزی نوشتاری و پیش¬فرض وجودی از جمله عوامل مؤثر در نگارش "وغ وغ ساهاب" به شمار می¬روند. نویسنده با بهره¬گیری از این عوامل به نقد طنزآمیز مسائل ادبی- اجتماعی آن زمان پرداخته است.
سارا یزدانی شهلا شریفی
پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد فراگفتمان و انواع آن، در اخبار مربوط به حادثه 11 سپتامبر در روزنامه های انگلیسی و فارسی و نیز نقش فراگفتمان ها در بازتاب ایدئولوژی در این روزنامه ها، انجام شده است. اخبار روزنامه های انگلیسی برگرفته از آرشیوهای خبری موجود در اینترنت و اخبار روزنامه های فارسی مستخرج از روزنامه های موجود در آرشیو کتابخانه آستان قدس رضوی هستند. شیوه گردآوری داده های تحقیق براساس نمونه گیری دسترسی آسان، شناخته بودن و نیز کثیرالانتشار بودن روزنامه ها است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در متون خبری انگلیسی و فارسی از انواع فراگفتمان ها استفاده شده است؛ اما در نحوه توزیع و بسامد فراگفتمان ها در روزنامه های موردبررسی دو زبان، شباهت ها و تفاوت هایی مشاهده می شود. براساس نتایج آزمون کای دو، عوامل تعاملی در مقایسه با عوامل تبادلی، بیشتر در اخبار به کار برده شده اند. براساس نتایج این آزمون، از بین زیرمقوله های فراگفتمان تعاملی، گذارها و گواهنمایی ها بیشترین کاربرد را در هر دو گروه از روزنامه ها داشته اند. ازمیان زیرمقوله فراگفتمان تبادلی، عبارات احتیاط آمیز، نقش نماهای نگرشی و تقویت کننده ها بالاترین میزان بسامد را دارا بوده اند. افزون براین، نقش نماهای نگرشی، عبارات احتیاط آمیز، تقویت کننده و با هدف دستیابی به قدرت به کار برده شده اند؛ اما نقش نماهای ترغیبی و خودبیانی ها تنها در روزنامه های انگلیسی برای بازتاب ایدئولوژی اقتدارگرایی کاربرد داشته اند.
سمانه دریق گفتار اعظم استاجی
در این پژوهش به مطالعه و بررسی بازنمایی زن در دو دوره کشف و اشاعه حجاب در متون روزنامه ها و اسناد دولتی، در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی پرداخته شده است. موضوعِ متون مورد تحلیل در این تحقیق، حجاب زنان است. داده های تحقیق از اسناد دولتی و روزنامه های رسمی کشور، در دو بازه ده ساله انتخاب شدند؛ که هر بازه به یک دور? مهم اجتماعی در کشورمان اختصاص دارد. به علت حجم زیاد داده ها، روش جمع آوری در این تحقیق به صورت تلفیقی از انتخاب و تصادف بود. پژوهش حاضر ضمن ذکر پیشینه حجاب در ایران، به معرفی دو چارچوب مختلف در تحلیل گفتمان انتقادی می پردازد. چارچوب اول با عنوان «تحلیل گفتمان انتقادیِ معرفتی»، با بررسی زبانِ بکار گرفته شده در متن، به ایدئولوژی ذهنی نویسنده دست می یابد. چارچوب دوم نیز با عنوان «تبیین عرف در گفتمان فمینیستی»، ابزاری است زبانی که وجود تبعیض جنسیتی در اجتماع را با تمرکز بر تحلیلِ متن آشکار می نماید. نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق نشان داد که در هر دو دوره زن جنس ضعیف است؛ و مرد بر او مسلط می باشد. مشخص شد که در ایدئولوژی ذهنی نویسنده های دو دوره، جه زن و چه مرد، جایگاه مرد در خانه و اجتماع از قدرت بیشتری برخوردار است. نشانه های تبعیض جنسیتی در جامعه نیز در هر دو دوره دیده شد (هرچند نه بصورت یکسان). شواهدی که مبیّن عدم اعتقاد به فرضیه همسانی است، از بیشترین بسامد وقوع در متون برخوردار بودند.
آزیتا خزاعی شهلا شریفی
رساله حاضر به ارائه شواهد روانشناختی در اثبات رویکرد ساختواژه قاموسی پرداخته است و کاربرد آن را در آموزش ساختواژه زبان فارسی بررسی کرده است. روش تحقیق توصیفی و کاربردی است. دادهها با بررسی 20 پیکره زبان فارسی انتخاب گردیده و پس از تجزیه و تحلیل، این نتیجه حاصل گردیده است که رویکرد ساخت واژه قاموسی دارای پشتوانه روانشناختی بوده است و در امر آموزش واژگان زبان فارسی میتواند کاربرد داشته باشند. این رساله شامل پنج فصل است که فصل اول به مقدمه تحقیق پرداخته است و فصل دوم مروری بر پیشینه نظری و کاربردی این رویکرد دارد. فصل سوم به چارچوب نظری تحقیق و ارتباط آن با دسترسی واژهگانی و تأثیر آن بر امر آموزش بیان کرده است. فصل چهارم به تجزیه و تحلیل آماری دادهها پرداخته است و فصل پنجم شامل نتیجهگیری و جمعبندی و پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده میباشند.
لیلا عرفانیان قونسولی شهلا شریفی
تحقیق حاضر، طرحی آزمایشی تصادفی است که در این تحقیق، به بررسی فرضیه برجستگی تدریجی مطرح شده توسط گیورا(1997) پرداخته شده است تا بررسی شود عامل مهم در دسترسی به معنا چیست. در فرضیه برجستگی تدریجی اعتقاد بر این است که در فرایند درک، ابتدا معنایی فعال می شود که برجسته تر است یعنی آشناتر، پربسامدتر، نمونه اولیه تر و متداول تر است و بافت نمی تواند مانع فعال شدن این معنا شود. هدف از انجام تحقیق این بوده است که مشخص شود آیا فرضیه برجستگی تدریجی در نمونه های مورد بررسی در زبان فارسی (کنایه، استعاره، عبارت های اصطلاحی، درخواست غیرمستقیم) صدق می کند یا خیر. به عبارت دیگر، هدف از انجام این تحقیق، سنجش rt (زمان خواندن) و شناسایی و تبیین رابطه بین 4 متغیر نوع خاص زبان تمثیلی (کنایه، استعاره، درخواست غیرمستقیم، عبارت اصطلاحی) و نوع بافت (تحت الفظی، تمثیلی) و میزان آشنا بودن عبارت (بسیار آشنا، آشنا، ناآشنا) و سرعت خواندن (آهسته، هم زمان، سریع) بوده است. محقق برای هرکدام از نمونه های زبان تمثیلی، یک بافت موثر در معنای تحت اللفظی آن عبارت و یک بافت موثر در معنای تمثیلی همان عبارت به وجود آورد. نرم افزار مورد استفاده، نرم افزاری برای انجام آزمایش صفحه متحرک خودمهار بود که توانایی اندازه گیری و ضبط زمان با دقت بیش از هزارم ثانیه را داشت. این تحقیق مشتمل بر 2 پیش آزمون بود. در پیش آزمون 1، آزمونی برگزار شد تا مشخص شود میزان آشنایی افراد با این نمونه ها چقدر است. در پیش آزمون 2، برای اطمینان از اینکه بافت های تحت اللفظی و تمثیلی ساخته شده برای نمونه های آشنا، بسیارآشنا و ناآشنای عبارت های تمثیلی مختلف به یک اندازه قوی است، آزمونی دیگر برگزار شد. پس از تجزیه نتایج پیش آزمون1، عبارت های هر دسته به 3 گروه آشنا، بسیارآشنا و ناآشنا تقسیم شدند. برای هر کدام از نمونه ها، دو نوع بافت تهیه شده بود (موثر در معنای تحت اللفظی و تمثیلی) و بافت هایی برای آزمایش اصلی انتخاب شدند که از نظر قوی بودن، یکسان با همتای خود بوده و این توسط پیش آزمون 2 تأیید شده بود. داده-های فایل های تحقیق بر روی نرم افزار ریخته شد. هر گروه از افراد مورد آزمون در مقابل کامپیوتر قرار گرفتند و نرم افزار صفحه متحرک خودمهار در مقابل آنها اجرا شد. تحقیق اصلی در دو مرحله اجرا شد که فاصله زمانی این مراحل، دو ماه بود. در مرحله اول به افراد مورد آزمون، عبارت ها در بافت تمثیلی ارائه شد و سرعت خواندن آنها اندازه گیری شد. در مرحله دوم، به همان افراد، عبارت ها در بافت تحت اللفظی ارائه شد و سرعت خواندن آنها اندازه گیری شد.از نتایج می توان چنین استنباط کرد که هیچ یک از نمونه های زبان تمثیلی، فرضیه برجستگی تدریجی را به صورت تمام و کمال تأیید نکردند. از بین آنها عبارت های اصطلاحی بیشتر در راستای تأیید این فرضیه بودند ولی این عبارت ها نیز کاملاً فرضیه برجستگی تدریجی را تأیید نکردند. بنابراین فرضیه-های اصلی تحقیق، کاملا تأیید نشدند به این دلیل که تمام نمونه های مختلف زبان تمثیلی رفتار مشابهی نشان ندادند و به نظر می رسید بر خلاف پیش بینی های فرضیه برجستگی، بافت در بسیاری از موارد در درک بر معنای برجسته پیشی می گیرد و تأثیر موازی یکدیگر ندارند. همچنین بر اساس نتایج تحقیق چنین به نظر می رسد که معنای برجسته هم در عبارت های تمثیلی بسیارآشنا و هم در عبارت های تمثیلی آشنا، معنای تمثیلی است و معنای برجسته در عبارت های تمثیلی ناآشنا معنای تحت اللفظی و معنای تمثیلی است.
مجتبی نامور فرگی محمدرضا پهلوان نژاد
در این پژوهش، به بررسی آکوستیکی 100 دقیقه مکالمات ضبط شده از 10 سخنگوی مرد و زن زبان فارسی و معیارهای بازشناسی سخنگو بر مبنای آواشناسی حقوقی پرداخته شده است. داده های صوتی مورد بررسی شامل حدود 70 دقیقه تلفظ جداگانه 192 هجا و 280 واژه و 30 دقیقه گفتار پیوسته بود که در مجموع 15000 داده صوتی را تشکیل می داد. در این پژوهش سعی بر آن بود تا با بررسی آکوستیکی دقیق و جامع داده های صوتی، الگوها و مشخصه های منحصربفرد صداها مشخص گردد و در نهایت، کلیدهای آکوستیکی برای بازشناسی حقوقی سخنگو ارایه گردد. بر این اساس، 7 کلید بازشناسی معرفی شد و اعتبار و کارآیی آنها مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت که از این میان، 5 مشخصه به عنوان کلیدهای کارآمد در بازشناسی حقوقی سخنگو مورد تأیید قرار گرفت. همچنین، از بررسی های انجام گرفته بر روی داده های صوتی، 15 دستاورد دیگر شامل معرفی برخی مفاهیم جدید آکوستیکی به دست آمد که از آن میان می توان به همگونی آکوستیکی، واج شامل و واک پیش از آغاز باواکی اشاره نمود. از نتایج این پژوهش، که اولین رساله زبانشناسی است که به طور مستقیم به آواشناسی حقوقی سخنگو می پردازد، می توان در پژوهش های آواشناختی آکوستیک و به ویژه در زمینه بازشناسی حقوقی سخنگو در دادگاه ها و مراجع حقوقی استفاده نمود.
سحر محمداسماعیل زاده محسن اصغری نکاح
هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی اثربخشی بازی های زبان شناختی بر رشد مهارت های زبان شفاهی کودکان کم شنوای سمعکی می باشد. این مهارت ها شامل زبان بیانی، زبان دریافتی، سازماندهی اطلاعات، معناشناسی، نحو و واج شناسی می باشد. جامعه ی آماری، کودکان کم شنوای سمعکی 5-7 سال هستند. بدین منظور 10 نفر از این کودکان از طریق گمارش تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در مرحله ی اول تحقیق، توانایی های زبانی هر دو گروه از طریق آزمون رشد زبان told-p:3 به-عنوان پیش آزمون مورد ارزیابی قرارگرفت. پس از طراحی بازی های زبان شناختی، با محوریت رشد مهارت های زبان شفاهی، بازی های مذکور برای گروه آزمایش در 16جلسه 60 دقیقه ای اجرا گردید. پس از تمام این دوره، در مرحله دوم تحقیق، توانایی-های زبانی دو گروه از طریق آزمون رشد زبان told-p:3 به عنوان پس آزمون مجدداً ارزیابی شد. همچنین به منظور سنجش هوش آزمودنی ها از آزمون های هوش ریون و گودیناف استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل داده ها به منظور بررسی تفاوت بین دو گروه از آزمون t مستقل به روش تفاضل استفاده شد. نتایج نشان داد که کودکانی که بازی های زبان شناختی را دریافت کرده اند، در پس آزمون افزایش معناداری در مهارت های زبان شفاهی، در مقایسه با گروه کنترل داشته اند و این افزایش نتیجه ی اثربخشی بازی های زبان شناختی بر رشد و ارتقای این مهارت ها در کودکان کم شنوای سمعکی بوده است
فهیمه عباسیان شهلا شریفی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش فرهنگی و توانش ارتباطی در افراد غیر فارسی زبان انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهـش، 40 فارسی آموز خارجی از مراکز آموزش زبان فارسی در شهر مشهد را شامل می شود. هوش فرهنگی در ارتباط با 4 جنبه آن (شناختی، فراشناختی، انگیزشی و رفتاری) و توانش ارتباطی از دو وجه، ارتباطات بین فرهنگی و ارتباطات ناقص از طریق پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفته اند. نتایج گویای آن است که هوش فرهنگی با ارتباطات بین فرهنگی رابطه ی مثبت و معنی داری (38=df ؛0/001>p ؛0/56=r) و با ارتباطات ناقص رابطه ی منفی و معنی داری (38=df ؛0/006=p ؛0/43- =r) دارد. بدین معنا، فارسی آموزانی که از هوش فرهنگی بالاتری برخوردار هستند، در ارتباطات بین فرهنگی خود موفق تر عمل کرده و ارتباطات ناقص و در نتیجه درک همراه با سوءتفاهم کمتری را تجربه می کنند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشـان دهنده آن اسـت که هوش فرهـنگی در مجموع پیش بینی کنـنده ارتباطات بین فرهنگی (51%) و ارتباطات ناقص (60%) می باشد و هوش فرهنگی رفتاری قابلیت بهتری را در پیش بینی ارتباطات بین فرهنگی دارا می باشد. علاوه بر این، در این تحقیق مشخص شد که در متغیر جنسیت تنها در ارتباطات ناقص تفاوت معنی داری وجود دارد که در آن میانگین ارتباطات ناقص زنان بیشتر از مردان است؛ در متغیر سطح تسلط زبان فارسی (در دو گروه مبتدی و متوسط) تفاوت قابل ملاحظه ای دیده نشد و در متغیر سطح تحـصیلات (در دو گروه دیپلم و دانشگاهی)، فارسی آموزان خارجی با تحصیلات دانشگاهی نسبت به افراد گروه دیپلم از هوش فرهنگی رفتاری بالاتری برخوردار بوده اند.
ماهرخ علم زاده علی غنایی چمن آباد
عامل سن به عنوان متغیری که با ابعاد مختلف شخصیت انسان ارتباط دارد، می-تواند در یادگیری زبان دوم یا زبان خارجی نقش موثری داشته باشد. این موضوع همواره مورد بحث محققان و پژوهشگران بوده است، و این سوال مطرح بوده که در چه سنی و در چه زمانی آموزش زبان دوم و یا زبان خارجی وارد نظام آموزشی شود؟ و آیا این سن برای دختران و پسران متفاوت است؟ همچنین چه انتظاراتی می¬توان از زبان¬آموز، متناسب با سن و جنسیت وی داشت؟ از سوی دیگر این سوال مطرح است که آیا فرضیه "دوران بحرانی" در زبان اول، به نوعی در زبان دوم و یا زبان خارجی نیز مطرح است؟ در این بررسی،4 گروه آزمودنی فارسی زبان 30 نفره، شامل 2 گروه دختر و 2 گروه پسر که از هر گروه دختران و پسران ، یک گروه یادگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی را پیش از سن بحرانی زبان اول (12 سالگی) و گروه دیگر زبان آموزی را پس از سن بحرانی زبان اول آغاز کرده¬اند به لحاظ پیشرفت زبانی مورد توجه قرار گرفته اند. در این پژوهش سعی شده است سایر متغیرهای مداخله¬گر از جمله هوش، استعداد، حافظه، نقش معلم و کیفیت تدریس، مواد درسی و ... تا حد امکان کنترل گردند. سطح زبانی آزمودنی ها ابتدا به وسیله "پرسشنامه مهارت و تجربه زبانی (leap_q)" سنجیده شد و سپس، به دلیل آنکه پرسشنامه ذکر شده، خود - ارزیابی میباشد، برای اطمینان از نتایج، آزمون¬های استاندارد زبانی نیز مورد استفاده قرار گرفت که تا حدود زیادی موید نتایج پرسشنامه خود – ارزیابی بود. نتایج حاکی از آن بود که سنین مختلف شروع یادگیری زبان خارجی در میزان دستیابی به موفقیت در هر یک از مهارتهای مختلف شنیداری، گفتاری، خواندن، نوشتاری و همچنین واژگان و دستور نقش بسیار موثر و متفاوتی دارد.
آزاده عظیمی نیا شهلا شریفی
یکی از چالشهایی که همواره فراگیران زبان با آن روبرو هستند استفاده صحیح از زبان است.تحقیقات نشان داده است که حتی فراگیران زبان که از لحاظ دانستن گرامر ولغات در سطح خوبی قرار دارند در بسیاری موارد قادر به بیان قصد مورد نظر خود به زبان مقصد نیستند و این بخاطر نداشتن اطلاعات کافی درباره کاربردشناسی آن زبان است. لذا دراین پژوهش سعی می شود که اثر تدریس آشکار مسائل کاربردشناسی را که در این مورد کنش گفتار "درخواست" می باشد،بر فراگیران سطح پیشرفته زبان انگلیسی بررسی شود. بدین منظور چهار گروه 36 نفره از فراگیران زبان انگلیسی در سطح پیشرفته و در محدوده سنی 20 تا 25 سال انتخاب شدند. یک گروه برای گروه کنترلی و سه گروه دیگر برای گروه آزمایشی. پیش از شروع دوره آزمایشی یک آزمون تکمیل گفتمان برای سنجش وضعیت فراگیران در توانایی کاربردشناسی ازآنها گرفته شد و پس از دوره نیز با وقفه ای دو هفته ای آزمونی دیگر برگزار و نتایج مقایسه شد. بمدت هشت هفته و هفته ای یک مرتبه برای هرسه گروه آزمایشی بمدت 40 دقیقه تدریس آگاهانه کنش گفتار درخواست انجام شد. هرکدام از گروهها به طریق ذیل از تدریس کنش گفتار درخواست بهره می بردند: گروه آزمایشی همراه با تدریس حضوری ، که کاربردشناسی به شکل رو در رو و توسط مدرس غیر بومی برایشان تدریس می شد، گروه آزمایشی رایانه محور با مدرس غیر بومی که آموزش خود را از طریق رایانه (در این پژوهش گفتگوی برخط صوتی) دریافت میکردند، و گروه آزمایشی رایانه محور با مدرس بومی که باز هم از طریق گفتگوی برخط صوتی آموزش خود را دریافت میکردند و تنها تفاوت آنها با گروه قبل در بومی بودن مدرسشان بود. یافته ها نشان داد که آموزش صریح مسائل کاربردشناسی تاثیر معناداری بر پیشرفت فراگیران در این موضوع دارد. همچنین روش برخط به اندازه روش رو در رو در آموزش کنش گفتار مورد نظر موثر بوده و می تواند بعنوان روشی بالقوه در تدریس مسائل کاربردشناسی بکار گرفته شود. دیگر اینکه، مدرس سخنگوی غیر بومی به خوبی مدرس سخنگوی بومی می تواند در تدریس اینگونه مسائل موثر باشد.
فرزانه معتمدی راد شهلا شریفی
.زبان اصلی ترین ابزار رسانه است و روزنامه نیز رسانه ای پرمخاطب است و می تواند بر زبان و فرهنگ جامعه اثر به سزایی بگذارد. ازروزنامه به عنوان یک رسانه نوشتاری و منبع زبان فارسی معیار، انتظار می رود که زبانی عاری از اشکالات واژگانی و دستوری داشته باشد. لذا در این تحقیق با بررسی روزنامه های قدس و خراسان سالهای 1391و1381با روش دستی، به بررسی جملات اشکال دار پرداخته شد. با روش نمونه گیری تصادفی، در مجموع 48000 جمله از بخشهای مختلف هر یک از دو روزنامه که دارای موضوع اصلی مشترک بودند انتخاب شد و بر اساس 25 معیار انتخاب شده جملات از لحاظ اشکالات دستوری و واژگانی بررسی شد. در پایان با استفاده از نرم افزار spss و آزمون معناداری کولموگروف -اسمیرونوف اختلاف معناداری روزنامه های قدس و خراسان در سال 91 و 81 و همچنین بین قدس 91 و81و بین خراسان 91 و81 بررسی شد که اختلاف معناداری بین آنهامشاهده نشد. ولی بسامد بالای اشکالات در بعضی از معیارهایی که رعایت نشده بود می تواند زنگ خطر برای ویراستاران و مترجمان و جامعه ی رسانه باشد. این تحقیق نشان می دهد در دو روزنامه فوق الذکر لایه واژگانی بیشتر از لایه دستوری آسیب دیده است. در لایه واژگانی نیز کاربرد نادرست نشانه های جمع عربی و پس از آن گرته برداری بیشترین انحراف را از زبان معیار داشته اند .در لایه دستوری نیز بیشترین انحراف در حوزه فعل و در بخش وجه وصفی است و کمترین آسیب مربوط به بخش حروف اضافه است. واژگان کلیدی: زبان معیار، انحراف اززبان معیار، انحراف دستوری، انحراف واژگانی
طیبه فاتحیان شهلا شریفی
از میان سه فرانقش مطرح در «دستور نقش¬گرای نظام¬مند» هلیدی، فرانقش متنی به بررسی شیوه سازمان¬دهی پیام در متن می¬پردازد. از جمله مباحث مطرح در این فرانقش، ساخت مبتدایی است که به ساختمان بند و نحوه سازمان¬بندی عناصر موجود در آن می¬پردازد. براساس مبانی مطرح در ساخت مبتدایی نحوه چینش عناصر موجود در بند در معنای آن موثر است. به¬عبارت دیگر، تفاوت در شیوه بیان بی¬دلیل نیست. بر این اساس، می¬توان گفت توجه به ساخت مبتدایی هنگام ترجمه از زبانی به زبان دیگر حائز اهمیت است؛ زیرا بخشی از پیام بند در ساخت مبتدایی آن نهفته است که باید تا حدّ امکان به زبان مقصد منتقل شود. پژوهش حاضر بر آن است تا از طریق بررسی انواع مبتدا و نحوه توزیع آن¬ها در بند، در اثر به سوی فانوس دریایی در زبان انگلیسی و سه ترجمه فارسی آن به بررسی ساخت مبتدایی در این اثر و ترجمه¬های فارسی آن بپردازد. هدف از این بررسی مقایسه چگونگی کاربرد این ساخت در زبان انگلیسی در مقایسه با فارسی و نیز شیوه¬های به¬کاررفته توسط مترجمان هنگام مواجهه با این ساخت و الگوهای متنی مربوط به آن است. پیکره این پژوهش شامل 960 بند موجود در30 صفحه از این اثر است که هریک به¬طور جداگانه با سه ترجمه فارسی آن که توسط بجانیان (1370)، حسینی (1370) و کیهان (1387) صورت گرفته¬اند، مورد مقایسه و بررسی قرارگرفته¬اند. نتایج بدست آمده از این پژوهش بدین شرح است: فراوانی استفاده از مبتدای مرکب در ترجمه¬های فارسی این اثر در مقایسه با متن انگلیسی آن بیشتر است. فراوانی استفاده از مبتدای متنی و نیز مبتدای بینافردی در ترجمه¬های فارسی این اثر در مقایسه با متن انگلیسی آن بیشتر است. در میان انواع مبتدای متنی، فراوانی استفاده از ادات پیوندی در ترجمه¬های فارسی در مقایسه با متن انگلیسی بیشتر است. در میان انواع مبتدای بینافردی، فراوانی استفاده از ادات وجه¬نما در ترجمه¬های فارسی در مقایسه با متن انگلیسی بیشتر است. فراوانی استفاده از مبتدای نشان¬دار در متن انگلیسی در مقایسه با ترجمه¬های فارسی آن بیشتر است. نتایج کلی حاکی از این است که بین زبان انگلیسی و فارسی به لحاظ ساخت مبتدایی تفاوت¬های آشکاری وجود دارد.
سارا اربابی شهلا شریفی
مطالعه دوزبانگی از دیدگاه شناختی مسئله ای است که در سال های اخیر محققان زیادی را به خود مشغول کرده است و در این میان پژوهش های بسیاری برتری شناختی دوزبانه ها نسبت به تک زبانه ها را گزارش کرده اند. علی رغم کثرت دوزبانگی در ایران، تحقیقات بیشتر بر مشکلات دوزبانه ها به ویژه در تحصیل متمرکز شده اند. تحقیق حاضر با هدف بررسی شناختی دوزبانگی در ایران به مقایسه عملکرد دوزبانه های آذری – فارسی و تک زبانه های فارسی زبان پرداخته است. بدین منظور 5 آزمون مختلف (سایمن، ویسکانسین، مکعب های کرسی، برج لندن و عملکرد پیوسته) جهت سنجش 5 کنش کنترل بازداری، انعطاف پذیری، حافظه کاری تصویری، برنامه ریزی و توجه پایدار بین 72 نفر دانشجوی دختر (36 دوزبانه و 36 تک زبانه) اجرا و نتایج از برتری دوزبانه ها در کنش های کنترل بازداری، انعطاف پذیری و توجه پایدار حکایت دارد. به نظر می رسد این برتری حاصل نیاز مداوم فرد دوزبانه در کنترل و هدایت دو نظام زبانی متفاوت می باشد. در بین دو گروه تفاوت معناداری از لحاظ کنش های برنامه ریزی و حافظه کاری تصویری دیده نشد. این نتایج که تأییدی است بر نتایج تحقیقات پیشین در یک گروه زبانی متفاوت، می تواند نشان دهنده این حقیقت باشد که برتری شناختی دوزبانه ها ناشی از ماهیت به کارگیری دو زبان متفاوت است و نه نوع زبان.
مریم سادات طیرانی شهلا شریفی
پژوهش حاضر، می کوشد تا با مبنا قراردادنِ چارچوب نظری مشخّصی در علوم انسانیِ جدید، از زاوی? تازه ای به شعر و اندیش? محتشم، تقرّب پیدا نماید. چارچوب نظری مزبور، به کار لاکلائو و موف در حوز? فلسف? سیاسی- اجتماعی برمی گردد که به نظریّ? گفتمان «لاکلائو و موف» موسوم می باشد. مطابق این نظریّ? گفتمان، در سطح اجتماع، نظام های نشانه ایِ گوناگونی وجود دارند که هرکدام سعی می کنند نحو? نگرش خود را غالب سازند. این مهم، از برجسته سازیِ گفتمان خودی و حاشیه رانی گفتمان های رقیب حاصل می شود. بر این اساس، دیوان محتشم چونان عرص? تقابل گفتمان سوختن با گفتمان واسوخت پدیدار می شود که طیّ آن، در غزلیّات منتخب، گفتمان واسوخت می کوشد از طریق ابزارهای زبانی چندی نظیر گزینش واژگانی و کنایه، گفتمان سوخت را به حاشیه رانده، از آن ساخت شکنی کند. واژگان کلیدی: اسم دلالت (دالّ)، ساخت شکنی، گفتمان، گفتمان سوخت، گفتمان واسوخت، مفصل بندی، مکتب وقوع.
زهرا عزیزی محمودآبادی شهلا شریفی
پژوهش حاضر به منظور بررسی آکوستیکی آهنگ گفتار در کودکان مبتلا به اتیسم و مقایسه آنها با کودکان عادی به انجام رسیده است. هدف این پژوهش بررسی الگوی آهنگ گفتار، میانگین زیروبمی، دامنه زیروبمی، دیرش و شیب در کودکان مبتلا به اتیسم و مقایسه آن با کودکان عادی بود. جمعیت نمونه در این پژوهش از 15 کودک مبتلا به اتیسم و از 15 کودک عادی تشکیل شده است. به منظور بررسی آهنگ گفتار در جمله¬های خبری و پرسشی از آزمونی استفاده شد. این آزمون از 19 تصویر از فرهنگ مصور افعال تشکیل شده است. بعد از تجزیه وتحلیل ??? جمله به¬وسیله نرم افزار پرات و با استفاده از چهارچوپ نظری تیلر، از آزمون پارامتریک t-test مستقل برای مقایس? میانگین زیروبمی، دامن? زیروبمی، دیرش، شیب و شدت بین کودکان مبتلا به اتیسم و عادی استفاده شد. به منظور آزمودن الگوی آهنگ در دو جمل? خبری و پرسشی از آزمون آماری کای اسکوئر و برای مقایسه کودکان مبتلا به اتیسم با یکدیگر نیز از روش توصیفی رسم نمودار استفاده کردیم. از آزمودن متغیرهای هفت فرضیه نتایج زیر حاصل شد: 1) الگوی آهنگ جمله های پرسشی وخبری در دو گروه متفاوت است،2) میانگین زیروبمی در کودکان مبتلا به اتیسم با توجه به شدت اتیسم در جمله های خبری متفاوت و در جمله پرسشی تا حدی متفاوت است،3) در تولید جمله¬های خبری و پرسشی میانگین زیروبمی در کودکان مبتلا به اتیسم و کودکان عادی است یکسان است،4) دامن? زیروبمی در جملات خبری در کودکان مبتلا به اتیسم متفاوت با کودکان عادی است و در جملات پرسشی در دو گروه یکسان است، 5) شدت (حداقل، حداکثر و میانگین) در جمل? خبری و پرسشی در کودکان مبتلا به اتیسم و کودکان عادی یکسان است.دیرش موجود در جمله¬های پرسشی و خبری در کودکان مبتلا به اتیسم و کودکان عادی یکسان است، 7) شیب رخدادها (قله¬ها) موجود در جمله¬های پرسشی و خبری در افراد مبتلا به اتیسم و کودکان عادی یکسان است.
مهدی دین محمدی شهلا شریفی
چکیده رساله/ پایان نامه: :امروزه بانکها به عنوان یکی از بزرگترین مراکز مراجعات مردمی ، حجم زیادی از تبلیغات رادیو و تلویزیون را به خود اختصاص داده اند. رقابت شدید در میان بانکها اعم از خصوصی و دولتی برای کسب سهم بیشتر از بازار ، نیاز به مطالعات اصولی و علمی در باب گفتمان عرضه شده توسط بانکها از راه تبلیغات ، به عنوان یکی از مجراهای ارتباطی بین مردم و بانکها را صد چندان می کند. در این میان دانش نوین زبان شناسی با بهره گیری از شاخه های خود بویژه تحلیل گفتمان انتقادی، می تواند نقش بسزایی در پیشبرد مطالعات علوم ارتباطات و تبلیغات داشته باشد. تحقیق حاضر با دو هدف ارائه و نمایش الگویی جامع و عملی از مدل تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف و نیز آشنایی و تشویق مدیران صنعت بانکداری به استفاده از تجارب و دانش زبان شناسان، به بررسی 12 تیزر از تیزرهای تبلیغاتی بانک ملی ایران به عنوان بزرگترین بانک دولتی کشور، از منظر تحلیل گفتمان انتقادی سه مرحله ای نورمن فرکلاف پرداخته است. پژوهشگر در این تحقیق برای نخستین بار مدل تحلیل گری فرکلاف را در قالب یک جدول بصورت الگویی جامع تدوین کرد و سپس اقدام به تحلیل تیزرهای انتخابی بر مبنای جدول نمود. در نتایج بدست آمده از بررسی تیزرها چهار نوع ژانر خبری، نمایشی، روایی و مصاحبه ای با تواتر بسیار بالای ژانر خبری شناسایی شد. همچنین بررسی ماتریس روابط اجتماعی تیزرها حکایت از وجود چهار نوع رابطه استیلایی، خانوادگی، عرفی و خلاقانه داشت که رابطه استیلایی با حضور 83 درصدی صاحب برتری بود. در میان وجوه بکار گرفته شده در تیزرها، وجه اخباری با تواتر 71 و وجه عاطفی با تواتر 3 به ترتیب بیشترین و کمترین وجوه بکار رفته بودند. کارگزان تبلیغ در بانک ملی ایران از هشت الگوی مشخص برای بسط گفتمانی این تیزرها استفاده کرده بودند و در هر کدام از تیزرهای مربوطه رده های گفتمانی مختلف و نیز دیدگاههای ایدئولوژیک آشکار و پنهانی از جانب بانک گنجانده بودند. شایان ذکر است که آمار بدست آمده در این پژوهش توسط یک سنجشگر دوم و با استفاده آزمون کوهن کاپا مورد ارزیابی قرار گرفت و با ضریب همبستگی 88/0 توافق بسیار مطلوبی را به نمایش گذاشت.
مارال فتحی شهلا شریفی
از آنجایی که انسان موجودی اجتماعی است، یکی از مهمترین نیازهای وی برقراری ارتباط با همنوعان وایجاد رابطه تفهیم وتفاهم است وزبان مهمترین ابزار این ارتباط است.بحث مهمی که در ارتباط با زبان مطرح است، مدیریت زبان می باشد.هدف از انجام این تحقیق بررسی این مسئله می باشد که مدیران آموزشی ما تا چه اندازه برروی مسائل زبانی مدیریت دارند و به طرز صحیح از آن بهره می برند. مدیریت زبانی مدیر گروه آموزشی در این تحقیق در قالب شش بعد ارتباط شفاهی،اداره جلسات علمی گروه، نحوه ارائه مطالب آموزشی، سخنرانی، پویایی گروه، و نامه نگاری مورد بررسی قرار گرفت. روش بررسی در این مطالعه پیمایش، جامعه آماری دانشجویان واساتید گروه¬های آموزشی مختلف در دانشکده ادبیات و علوم انسانی می باشد. حجم نمونه 119 نفر انتخاب شدند. دراین بین 34استاد و85 دانشجو از بین گروه¬های آموزشی مختلف برگزیده شدند. روش نمونه¬گیری نیز طبقه¬ای بود. یافته¬های توصیفی نشان داد که متوسط مدیریت زبانی مدیر گروه آموزشی از نظردانشجویان واساتید تفاوت داشت، به طوری که در بین اساتید، بیشترین میزان مدیریت زبانی مدیر گروه در بعد نامه¬نگاری و کمترین میزان در بعدارائه مطالب آموزشی بود و برای دانشجویان بیشترین میزان مربوط به بعد سخنرانی و کمترین میزان به ارائه مطالب آموزشی تعلق داشت. در مجموع، اساتید در مقایسه با دانشجویان ارزیابی بهتری در تمام ابعاد داشتند. یافته های استنباطی نشان داد که متوسط مدیریت زبانی درتمام ابعاد به جز ارائه مطالب آموزشی از نظر زنان ومردان هم در نمونه اساتید وهم دانشجویان تفاوت معناداری داشت، به طوری که زنان به طور کلی ارزیابی بهتری در مقایسه با مردان در هر دو نمونه داشتند. همچنین در زمینه متوسط مدیریت زبانی در تمام ابعاداز نظر گروه های آموزشی، چه در نمونه اساتید و چه در نمونه دانشجویان، تفاوت معناداری وجود داشت. به طور کلی گروه¬های زبانشناسی، زبان انگلیسی و زبان فرانسه بیشترین ارزیابی مثبت را از مدیریت زبانی مدیر گروه در ابعاد مختلف داشتند؛ ضعیف¬ترین ارزیابی¬ها نیز به ترتیب به گروه¬های جغرافیا،زبان فارسی و تاریخ تعلق داشت.
احسانه نداف ازغندی محمدرضا پهلوان نژاد
این پژوهش با رویکرد گویش¬شناسی سنتی، به بررسی و توصیف آوایی و ساختواژی گویش ازغندی در چارچوب توصیف همزمانی می¬پردازد. ازغندی یکی از گویش¬های استان خراسان رضوی است که در روستایی به همین نام به آن تکلم می شود. با توجه به عواملی نظیر روند گسترش مهاجرت و استفاده روزافزون از وسایل ارتباط جمعی و در معرض نابودی قرار گرفتن گویش محلی این منطقه، گردآوری، ثبت و حفظ آن ضروری به نظر می¬رسد. داده¬های این پژوهش به روش میدانی و از طریق گفتگو با گویشوران سالخورده و میان¬سال بومی ازغند و ضبط گفتار و یادداشت-برداری حین گفتگو و به¬وسیله پرسش¬نامه¬های مختلف، گردآوری و بر اساس راهنمای گویش¬ها و کتب آواشناسی تحلیل و توصیف گشته است. این پژوهش شامل 4 فصل است. فصل سوم این پژوهش شامل ارائه و تجزیه و تحلیل داده¬ها و دارای سه بخش بررسی آوایی، بررسی ساختواژی و مقایسه گویش¬ها است. در بخش اول فصل 3، ابتدا واج¬های گویش ازغندی استخراج شده سپس ساخت هجا، فرایندهای واجی و واحدهای زبرزنجیری این گویش مورد بررسی قرار گرفته شده است. در این بخش تعداد 31 واج (22 همخوان، 6 واکه ساده و 3 واکه مرکب) شناسایی و توصیف شده است. در بخش دوم، ساخت تصریفی و اشتقاقی این گویش مورد بررسی واقع گردیده و در بخش سوم، به مقایسه مختصری در مورد برخی از ویژگی¬های گویش ازغندی با گویش دو شهر هم¬جوار آن (کاشمری و تربت حیدریه¬ای) پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می¬دهد که گویش ازغندی با فارسی معیار تفاوت¬های آوایی و ساختواژی دارد.
سمانه حیدران افسری محمود الیاسی
دوزبانگی در بیشتر کشورهای جهان پدیده ای کاملاً رایج است و این امر دلیل روشنی بر اهمیت مطالعه افراد دوزبانه است. در پژوهش حاضر، مهارت قصه گویی 60 دانش¬¬آموز آذری-فارسی¬زبان شهر شبستر در دو زبان اول و دوم مورد بررسی قرار می¬گیرد. برای گردآوری داده¬ها از آزمودنی¬ها خواسته شد تا به بازگویی اثری موسوم به «داستان قورباغه» که یکی از ابزارهای بسیار رایج در تشخیص مهارت قصه¬گویی است، بپردازند. این اثر توسط مرسر مه¬یر پدید آمده و متشکل از 24 تصویر بدون نوشته می¬باشد. داده¬های گردآوری¬شده بر اساس مولفه¬های مختلفی چون حفظ پیوستگی قصه، حفظ چهارچوب اصلی قصه، استفاده از کلمات ربط مناسب، و غیره مورد بررسی قرار گرفت و نمره¬گذاری شد. پس از نمره¬گذاری به تحلیل و مقایسه آن¬ها در دو زبان ترکی آذری و فارسی و بررسی متغیرهای پایه تحصیلی و جنسیت پرداختیم. نتایج حاصل از تحلیل داده¬ها نشان¬دهنده برابری نسبی تسلط دانش¬آموزان در دو زبان می¬باشد. پایه تحصیلی و جنسیت نیز تأثیر قابل¬ملاحظه¬ای نداشت. اما به طور کلی، دانش¬آموزان در هیچ یک از دو زبان، در زمینه قصه¬گویی عملکرد چندان مناسبی نداشتند.
مریم طبیعی شهلا شریفی
زبان اشاره ایرانی، زبانی دیداری/فضایی است که با دارا بودن ساختار نحوی و معنایی خاص خود در جامعه ناشنوایان در سرتاسر ایران با تفاوت لهجه های مختلف، رشد کرده است. وجود اشارات قراردادی در این زبان اثبات می کند که زبانی حقیقی است و تنها مجموعه ای از تصاویر در فضا نمی باشد. انگیزه اصلی از انجام پژوهش حاضر با بررسی چگونگی بازنمود زمان و نمود در زبان اشاره ایرانی، معطوف کردن توجه زبان شناسان به یکی از ویژگی های زبانی این زبان (مفاهیم زمانی) است، تا بتوان آنها را از خصوصیات و طبیعی بودن آن آگاه کرد، چرا که در جامعه ناشنوایان از اهمیت و ارزش بالایی برخوردار است و تاثیر مستقیمی بر روی زندگی آنها دارد. به این منظور بخش اعظم پژوهش (مصاحبه و مشاهده مشارکتی) با حضور در مکان های مختلفی مانند کانون ناشنوایان، هیئت مذهبی ناشنوایان و هیئت ورزشی ناشنوایان در دو شهر شیراز و مشهد و همچنین همایش های مخصوص ناشنوایان صورت گرفته است و بخش دیگر کار با بررسی فیلم هایی از ناشنوایان مختلف در سرتاسر کشور بر اساس مشاهده غیرمشارکتی انجام شده است و 20 نفر (10 زن، 10 مرد) از ناشنوایان به عنوان نمونه انتخاب شده اند. یافته های این پژوهش مشخص نمود که در زبان اشاره ایرانی برای مشخص کردن مفهوم زمان از روش های مختلفی مانند قیدهای زمانی، نشانگرهای واژگانی، مشخصه های غیردستی، گروه دستوری اعداد و عبارات زمانی طبق خط زمان فرضی استفاده می شود. جهت مشخص کردن نمود نیز از دو روش استفاده می شود. نمود مکرر، استمراری و عادتی از طریق تکرار در حرکات فعل و نمود کامل از طریق نشانگر واژگانی "تمام شدن" بیان می شوند که تمامی روش ها به طور گسترده در میان ناشنوایان مورد استفاده قرار می گیرند.
مروارید فضلعلی محمود الیاسی
نام شناسی علم مطالعه ی نام هاست و نام ها جذابند به این دلیل که اطلاعات ارزشمندی را در مورد افراد مختلف و یا جهان اطرافمان در اختیار ما قرار می دهند. در این تحقیق نام تمام اصناف، معابر و مدارس شهرستان تربت حیدریه در دو حوزه ی رسمی و غیررسمی از منظر زبان شناسی اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. پیکره ی مورد نظر شامل 6033 نام می باشد که در هردو بخش رسمی و غیررسمی گرایش به نام های انسان مدار بیشتر است و از نظر جنسیت به نام های مذکر بیشتر گرایش دارند و هردو حوزه ی رسمی و غیررسمی از نام های محلی بیش از سایر نام ها بهره برده اند. توجه به مقوله ی انسان مداری و آن هم بیشتر جنس مذکر و نیز هویت محلی در انتخاب نام ها بسیار حائز اهمیت است.
ربابه آماره علی ایزانلو ایزانلو
این اثر در چارچوب نگرشی زبان¬شناختی و با رویکرد تحلیل محتوا، به بررسی شیوه¬ها و شگردهای طنزآفرینی در لطیفه¬هایی می¬پردازد که حمیدرضا ماهی¬صفت و حسن ریوندی؛ دو تن از کمدین¬های ایستاده برجسته ایران، در طنز کلامی و انتقادی خود از آنها استفاده می¬کنند. در این پایان¬نامه پس از تعریف طنز و سه نظریه موجود در مطالعات طنز، به شیوه¬های خلق طنز در کمدی ایستاده پرداخته شده است. با بررسی یکی از اجراهای دو تن از هنرمندان کمدی¬ ایستاده در ایران، تلاش شده است تا الگوی غالب این اجراها در خلق فضاهای طنز¬آمیز معرفی گردد. اجرای موفق در کمدی¬ ایستاده علاوه بر مهارت اجرا، تا حد بسیار زیادی وابسته به تسلط و به کار بردن شگردها و فنون مختلف، بویژه فنون زبان¬شناختی است؛ فنونی چون مکث، تکرار، تغییر موسیقی یا بلندی صدا، تغییر لهجه، تعامل مستقیم و غیره که در ایجاد طنز، نقش مهم و عمده¬ای دارند.
رضوان سرپرست محمود الیاسی
هدف از این پایان نامه بررسی و توصیف گویش گرگانی می باشد. این گویش با دارا بودن ساخت¬ها و واژگان اصیل فراوان یکی از گرانبهاترین گنجینه های زبان فارسی است. مطالعه در مورد گویش این منطقه نشان می¬دهد که گویش مذکور مانند بسیاری دیگر از گویش¬های زبان فارسی رو به نابودی است و گردآوری و توصیف آن امری ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر که اولین بررسی زبان شناختی و نظام مند درباره گویش گرگانی است، نظام آوایی، ساخت¬واژی و نحوی این گویش را مورد بررسی قرار می¬دهد. داده¬های زبانی این پژوهش از طریق مصاحبه و ضبط گفتار برخی گویشوران سالخورده کم سواد و میانسالان باسواد گردآوری شده است؛ نتایج این تحقیق نشان می دهد که گویش گرگانی با زبان فارسی معیار دارای برخی تفاوت های واژگانی، آوایی، ساختواژی، و بعضاً نحوی است. کلیدواژه ها: گویش، گویش گرگانی، زبان معیار، فرایندهای آوایی
معین حسن زاده امین خلیل قاضی زاده
پیش زمینه های متفاوت مترجم و نویسنده از سویی و حضور تأثیرگذار قدرت های آشکار و پنهان سبب شده اند تا بعضاً در هنگام انتقال متنی از زبان مبدأ به زبان مقصد، خواسته یا ناخواسته تعدیلات، اضافات و یا حذفیاتی رخ دهد. اینجاست که یافتن مدلی نظام مند برای ارزیابی کیفی ترجمه به یکی از موضوعات مهم در حوزه ی مطالعات ترجمه تبدیل شده است. چهارچوب های تحلیل گفتمان انتقادی (cda) توانایی تحلیل لایه های زبانی متن (اعم از ساخت واژی، واژگانی و نحوی) و لایه های فرازبانی (اعم از نشانه ای و گفتمانی) را دارد پس می توان از آن ها در ارزیابی کیفی ترجمه استفاده کرد. پژوهش حاضر در وهله ی اول با هدف ارائه چهارچوبی جهت ارزیابی کیفی ترجمه با استفاده از مدل تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و در وهله ی دوم با هدف پیاده سازی کامل مدل پیشنهادی بر روی نمونه ای واقعی انجام شده است. چهارچوب پیشنهادی پس از گذراندن متن مبدأ و متن (متون) مقصد از سه بخش تحلیل صوری، تحلیل پیکره ای و تحلیل گفتمان چندوجهی (که هرکدام دارای ابزارهای مخصوص به خود هستند)، نتایج به دست آمده را با مدل تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف تحلیل و تبیین کرده و در انتها به بررسی میزان همخوانی نتایج متن مبدأ با متن (متون) مقصد می پردازد. داستانک «بوف کور» اثر صادق هدایت به عنوان متن مبدأ (1915، نسخه¬ی دست¬نویس) و ترجمه های کاستلو (1957) و بشیری (2013، ویرایش سوم) به انگلیسی به عنوان متون ترجمه شده انتخاب گردیدند. نتایج حاصله از مدل پیشنهادی در تمامی بخش ها و زیربخش ها با متن اصلی مقایسه شده و با توجه به اهمیت وزنی آن ها مشخص می شود که کیفیت ترجمه متن (متون) چگونه است. نتیجه ی حاصل از بخش صوری مشخص کرد که ترجمه ی کاستلو با عملکرد بهتر در زیربخش های ساختار کلی متن، ساختار بندها و صفحه آرایی کتاب نسبت به ترجمه بشیری، که فقط عملکرد بهتری در قسمت بندی های متن دارد، دارای کیفیت بیشتری است. در زیربخش های علائم نگارشی و فونت هیچ کدام از ترجمه ها عملکرد خوبی نداشته اند. در بخش تحلیل پیکره ای، ترجمه ی کاستلو به علت همخوانی بیشتر با متن اصلی در زیربخش های تحلیل شبکه های رخداد همزمانی و تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی به عنوان ترجمه باکیفیت تر انتخاب شد. در بخش تحلیل گفتمان چندوجهی هردو ترجمه ها در زیربخش های عنوان و کلیدعبارات عملکرد خوبی داشته اما در زیربخش تصاویر عملکرد خوبی نداشته اند. ترجمه کاستلو در زیربخش پانوشت ها و ترجمه بشیری در زیربخش طرح جلد عملکرد بهتری داشته اند اما ازآنجاکه اهمیت وزنی زیربخش پانوشت ها بیشتر است، ترجمه کاستلو به عنوان ترجمه بهتر انتخاب شد. علیرغم عدم همخوانی کامل با متن اصلی، درنهایت ترجمه کاستلو به عنوان ترجمه ی باکیفیت تر مشخص شد.
اعظم دهقانی احمدآبادی شهلا شریفی
پایان¬نامۀ حاضر بر مبنای زبان¬شناسی فرهنگی، در چارچوب تابوهای زبانی به بررسی اشعار مثنوی برای دستیابی به صورت¬ها و جلوه¬های گوناگون تابو در مثنوی معنوی می¬پردازد. داده¬ها از شش دفتر مثنوی و به شیوۀ یادداشت¬برداری و طبقه¬بندی در دسته¬بندی شریفی و دارچینیان، گردآوری شده که ضمن معرفی تابو زبانی و انواع آن، به بررسی انواع تابو در مثنوی معنوی، بسامد هر نوع تابو، و نیز دلیل استفادۀ مولوی از تابوها در اشعارش مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری نمونه متشکل از 26000 بیت مثنوی می¬باشد که 1324 بیت آن تابو محسوب شده است. یافته¬های این پژوهش مؤید آن است که در دفتر پنجم بیش از 339 تابو به کار برده شده است و هم¬چنین عنوان نام حیوانات در قالب فحش و ناسزا حدود 24% تابوها را در مثنوی معنوی داراست. به¬طورکلی استفاده از تابو به قول زبان¬شناسان، تعیین بد و خوب در زنجیرۀ گفتار اهل زبان، یک برخورد تجویزی است و به هر حال انگیزۀ مولوی را از این بابت باید تا حدی بر الزام وی به رعایت حال مستمع و توجه وی به مقتضای احوال آن زمان هم دانست. البته مولوی توقع دارد که خواننده در ظاهر تابو توجه نکند و به باطن آن توجه کند و معنی آن را بگیرد زیرا آن را تعلیم و ارشاد می¬داند. هم¬چنین نتیجه گیری شد که حسن و قبح الفاظ تابو مسأله ای عرفی است و تابع شرائط زمان و مکان است. در عصر تألیف مثنوی این الفاظ در عرف قبیح نبوده است و به همین علت الفاظ تابو را در آثار دیگر ادبای آن عصر نیز می بینید.
پروین امین الرعایا شهلا شریفی
پژوهش حاضر دارای ماهیتی کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی است و در آن به استخراج و مقایسه ی ضرب المثل های زبانی در دو فرهنگ مختلف انگلیسی و فارسی پرداخته شده است و زن را از دیدگاه جنسیتی و با روش تحلیل گفتمان و در نقش های مادری، همسری، دختری و خویشاوندی در هر دو جامعه مورد بررسی قرار می دهد تا بتواند دیدگاه های منفی و مثبتی راکه نسبت به وی وجود دارد واکاوی و تاثیر آن را دردو فرهنگ فوق تحلیل نماید
زهرا بشری ترشیزی شهلا شریفی
تحقیق حاضر ضمن معرفی «نظری? سبک شناسی انتقادی» و ابزارهای کارآمد در آن، به تحلیل سبکی ترجم? داستان یوسف در دو کتاب قرآن و تورات پرداخته است. در این تحقیق علاوه بر نظری? سبک شناسی انتقادی از «روش لایه ای» نیز جهت فراهم آوردن امکان فهم بهتر متون استفاده شده است. متن دو روایت داستان (قرآن و تورات) بر اساس مولفه های سبکی گزینش شده از نظری? جفریز، در دو لای? «واژگانی» و «نحوی» مورد تحلیل قرار گرفته اند. بدین ترتیب خُرد لایه های واژگانی شامل مولفه های «رمزگان ساختاری»، «نام گذاری و توصیف»، «وجهیت» و «مقول? تکرار» و نحوی، شامل زیر لایه های «وجه فعل»، «زمان»، «نقل قول» و «صدای نحوی»، در بستر کلان لای? گفتمان، بررسی شده اند
بتول قرایی شهلا شریفی
چکیده ندارد.
سیده مریم فضایلی شهلا شریفی
این پایان نامه سعی دارد تا با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی در چهارچوب تحلیل انتقادی گفتمان به بررسی نمود زبانیِ قدرت از طریق سه متغیرِ شیوه بیان، صورت های ارجاعی (ضمایر) و القاب در مکتوبات مولانا بپردازد. دو متغیر زبانیِ اول در چهل نامه و متغیر زبانیِ القاب در شش نامه بررسی شده است. برای بررسی سه متغیر مورد نظر، نخست?نامه ها به دو رده اصلیِ غیرخویشاوندان و خویشاوندان رده بندی شد. سپس هریک از این رده ها به دو رده فرعی تقسیم گردید: رده غیرخویشاوندان به رده های سیاسیون و مریدان و رده خویشاوندان به رده های فرزندان و عروس. در قسمتی از نامه ها شیوه بیان غالب، غیرمستقیم بوده است و در برخی نامه ها، بیان مستقیم. شیوه بیان غالب دربرگیرنده نقش های حفظ وجهه مخاطب و رعایت ادب در برابر او و حفظِ احترام او می باشد. ضمایر غیرمستقیم، منفصل و جمع مودبانه ترین و رسمی ترین ضمایر نسبت به دیگر ضمایرند. کاربرد هر سه نوع ضمیر مذکور برای رده سیاسیون نشان می دهد که رابطه بین مولانا و این رده خیلی زیاد رسمی و مودبانه بوده است. رابطه بین مولانا با رده های مریدان و فرزندان کم رسمی و مودبانه بوده?است. این مطلب را کاربرد یک نوع ضمیر (منفصل) نشان می دهد. کاربرد ضمایر منفصل و جمع برای رده عروس بیانگر اینست که رابطه میان مولانا و این رده زیاد رسمی و مودبانه بوده است. رابطه بین مولانا و رده غیرخویشاوندان نسبت به رابطه او با رده خویشاوندان مودبانه تر و رسمی تر بوده است. کاربرد دو نوع ضمیر (منفصل و جمع) برای رده غیرخویشاوندان و کاربرد یک نوع ضمیر (منفصل) برای رده خویشاوندان، این مطلب را نشان می دهد. از طریق شیوه استفاده مولانا از القاب رابطه معنادار قدرت با مخاطب مشاهده میشود.
قدسی عباسیان شهلا شریفی
در این تحقیق پس از بررسی مبانی نظری کاربرد شناسی که مبتنی بر منظور و معناست وبرشمردن ویژگی های دو رسانه شنیداری (رادیو) ودیداری ( تلویزیون) سعی شده با اتخاذ روش تحلیلی – توصیفی ، به تجزیه و تحلیل دو نمایشنامه تلویزیونی و دو نمایشنامه رادیویی پرداخته شود و برخی از تفاوتهای این دو نوع نمایشنامه در چارچوب کاربرد شناسی به شکل مقایسه ای عملا به نمایش گذاشته شود. این تحقیق متشکل از چهار فصل می باشد که در فصل اول به بیان مسئله ، سوال های تحقیق اهداف تحقیق، روش تحقیق و محدودیت های آن می پردازد. در فصل دوم به مباحث نظری تحقیق که شامل معرفی نظریه کاربرد شناسی ومتغیرهای وابسته ای است که قرار است در نمایشنامه ها مورد بررسی قرار گیرد. سپس به تفاوتهای دو رسانه شنیداری و دیداری و ویژگی- های هر یک خواهد پرداخت و در فصل سوم به ارائه و تحویل داده های به دست آمده و رسم جداولی از توزیع فراوانی هریک از متغیرها پرداخته می شودو در فصل آخر ، نتایج بررسی- های این تحقیق برای روشن شدن وجود یا عدم وجود تفاوت معنادار بین دو نوع نمایشنامه ارائه می شود وعلت های احتمالی این تفاوت ها به تفصیل مورد بحث قرار می گیرد. با توجه به نتایج به دست آمده فرضیه ی " کمتر بودن تعداد عبارات اشاره ای در نمایشنامه های رادیویی نسبت به نمایشنامه های تلویزیونی " مورد پذیرش واقع شد. همچنین فرضیه ی " کمتر بودن عوامل انسجامی در رادیو نسبت به تلویزیون " نیز مورد قبول واقع شد، ولی دو متغیر" طول جملات " و " شکاف ناشی از نبودن تصویر " که اولی بیانگر کمتر بودن طول جملات در نمایشنامه رادیویی نسبت به نمایشنامه تلویزیونی و دومی که بیانگر بیشتر بودن شکاف ناشی از نبودن تصویر در نمایشنامه رادیو نسبت به نمایشنامه تلویزیون بود مورد پذیرش واقع نشد.
لیلا عرفانیان قونسولی شهلا شریفی
انگیختگی به معنی وجود سرنخی در صورت برای رسیدن به معناست ؛ چیزی که ما را مستقیماً از صورت به معنا رهنمون شود و این بدان معناست که رابطه صورت و معنا همواره یا تنها قراردادی نیست یا این که رابطه قراردادی در پاره ای مواقع به رابطه تصویرگونه مبدل می شود. با توجه به این حقیقت که نظریه قراردادی بودن رابطه صورت و معنی در نشانه های زبانی نظریه ای غالب است به نظر می رسد انگیختگی توجه درخور را تاکنون دریافت نکرده و وجوه مختلف آن بررسی نشده و غالب بررسیهای انجام شده هم به سطح آوایی محدود شده است. در این پژوهش ، نگاه عمیق تر و دقیق تری به این پدیده داشته ایم و به تمام وجوه آن، هرچند به ضرورت مجال به اختصار، پرداخته ایم . سپس با بررسی چهار متن سفرنامه از زمان حال و استخراج 2800 واژه محتوایی ، به بررسی انگیختگی واژگان مرکب این متون ، واژگان با وند اشتقاقی ، انگیختگی آوایی و معنایی پرداخته ایم و سپس با همین جنبه های انگیختگی در 2800 واژه استخراج شده از چهار متن در دویست سال گذشته مقایسه نمودیم تا با بررسی ها و مقایسه های آماری دریابیم از دویست سال گذشته تا کنون ، زبان فارسی به سوی انگیختگی رفته است یا ناانگیختگی. مقایسه نتایج حاصل از بررسی این دو مقطع نشان داد که افزایش معناداری در شمار واژگان ونددار ، واژگان نیمه انگیخته مرکب ، واژگان انگیخته ونددار ، واژگان نیمه انگیخته ونددار و واژگان با انگیختگی معنایی در زمان حال نسبت به 200سال پیش به چشم می خورد و در هیچ جنبه ای از انگیختگی،کاهش معنادار درجه انگیختگی در متون زمان حال نسبت به گذشته ، ملموس نیست ، بنابراین ، شاید بتوان ادعا کرد از 200سال گذشته تا کنون ، زبان فارسی در جنبه هایی از انگیختگی ، به سمت شفافیت رفته است تا تیرگی.
سید محمد حسینی معصوم مهدی مشکوه الدّینی
رساله حاضر تلاشی است برای انطباق یافته های جدید درباره ی گروه های نقشی در برنامه کمینه گرا با داده های زبان فارسی و بررسی چگونگی کارکرد گروه های یاد شده در این زبان. براین اساس، ضمن معرّفی ویژگی های گروه های نقشی در برنامه کمینه گرا، به دو گروه عمده از این مقوله ها اشاره شده است: گروه های نقشی بالاتری اسم و گروه های نقشی سطح جمله. از این میان، با توجه به آثار متعدّد در مورد گروه نخست، پژوهش حاضر بیشتر بر روی گروه های نقشی سطح جمله (فاز عامل) متمرکز شده است. ابتدا به ساختار جمله در زبان فارسی بر پایه برنامه کمینه گرا اشاره شده و هسته آغازی یا هسته پایانی بودن گروه های نقشی به ویژه گروه زمان مورد بررسی قرار گرفته است. برخلاف تحلیل های گذشته، با ارائه شواهدی نشان داده می شود که برخی گروه های نقشی در زبان فارسی، هسته پایانی هستند. همچنین کارکرد گروه نقشی زمان در شکل گیری جمله و صرف فعل مورد مطالعه قرار گرفته و دو حرکت یعنی حرکت فاعل به مشخص نمای گروه زمان و حرکت فعل به هسته ی گروه یاد شده بر اساس مفهوم بازبینی مشخصه ها اثبات می شود. در ادامه، مهمترین بخش این پژوهش معطوف به گروه نقشی متمّم نما به عنوان بالاترین فرافکن جمله بوده است. ارائه تعاریف و تقسیم بندی های دقیق از انواع بندجمله ها و بررسی داده های متنوّع و تحلیل های جدید از ویژگی های این بخش است. در این راه برای نخستین بار، گروه نقشی نکره در زبان فارسی معرّفی می شود که در تحلیل های مختلف به حلّ برخی مشکلات نظری و عملی کمک می کند. در بخش پایانی با معرّفی تعدادی دیگر از گروه های نقشی در زبان فارسی همچون گروه نمود، مجهول، مبتدا و تأکید به بررسی آراء و نظریات پژوهشگران مختلف درباره ی آنها و ارائه جمع بندی و نتیجه گیری از مجموع مباحث پرداخته شده است.
شهلا شریفی مهدی مشکوه الدینی
رساله حاضر براساس نظریه حاکمیت و مرجع گزینی نگاشته شده که چامسکی آنرا در سال 1981 ارائه کرد. البته تاکید اصلی بر نیمه دوم این نظریه، یعنی مرجع گزینی بوده اما دیگر زیر نظریه های مرتبط با این نظریه نیز به اجمال مورد بررسی قرار گرفته اند. نظریه مرجع گزینی دارای سه اصل است که این سه اصل به سه طبقه واژگانی مربوط می شوند: ضمایر انعکاسی - متقابل، ضمایر شخصی و عبارات ارجاعی. در این رساله کارآیی این اصول در مورد گروههای سه گانه فوق و برخی صورتهای دیگر که در این نظریه مورد توجه قرار نگرفته اند، با ارائه نمونه ها و شواهدی از زبان فارسی مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج حاصله ارائه گردیده است و در نهایت بررسی برخی جنبه های کاربردی ضمایر و صورتهای ارجاعی مکمل این نتایج شده است .