نام پژوهشگر: محمد مهدی اسماعیلی
فرزانه ثروت ثمرین محمد مهدی اسماعیلی
چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه ، اهداف ، روش های اجرا و نتایج به دست آمده ) : هدف از این پژوهش آشنا شدن با زبان صرفی و نحوی سپهری و اخوان و همچنین دست یافتن به تفاوتها و حتی شباهتهای زبانی دو شاعرِ هم عصر می باشد . در این رساله بعد از تعاریف اجمالی از زبان و دستور زبان ،دو مبحث مهم دستور که صرف و نحو می باشد مورد بررسی قرارگرفت. باتوجه به اینکه زبان فارسی از جمله زبانهایی است که بخش بزرگی از واژه های جدیدش را از فرآیند ترکیب و اشتقاق می سازد ، در قسمت صرفِ این پژوهش واژگان از نظر دو فرآیند مهم واژه سازی یعنی ترکیب و اشتقاق بررسی شده است . در فرآیند ترکیب از به هم پیوستن دو یا چند واژه به همدیگر واژه جدیدی ساخته می شود این واژه ها از نظر هسته معنایی و نحوی به سه دسته تقسیم می شوند : درون مرکز (هسته آغاز و هسته پایان)، برون مرکز، متوازن . و در فرآیند اشتقاق، واژه سازی از طریق وند افزایی صورت می گیرد که با افزوده شدن این وندها گاهی مقوله دستوری واژه تغییر می کند که در آن صورت اشتقاق گذراست و گاهی تغییری در مقوله صورت نمی گیرد که در چنین مواردی اشتقاق ناگذراست . یکی دیگر از ویژگیهای زبان فارسی این است که دارای آرایش واژگانی آزاد است، به این معنی که امکان جابجایی واژگان در سطح جمله وجود دارد . به جابجایی واژگان در سطح جمله به طوری که تغییری در معنی ایجاد نکند «قلب نحوی» گفته می شود . مطالعه در زبانهای مختلف نشان می دهد که این فرآیند به لحاظ نحوی حرکتی اختیاری محسوب می شود و می تواند دلیل نحوی خاصی نداشته باشد اما به لحاظ و ساخت اطلاعی حرکتی اختیاری نیست و با عناصر کلامی مانند تأکید و عوامل آوایی مانند تکیه ارتباطی تنگاتنگ دارد . در قسمت نحو این رساله مبحث قلب نحوی و انواع آن مورد بررسی قرار گرفته است . با توجه به نتایج به دست آمده ، درصد کاربرد واژگان مرکب در اشعار اخوان و درصد کاربرد اشتقاق در اشعار سپهری بیشتر است . و در قسمت قلب نحوی ، جابجایی ارکان جمله در اشعار اخوان بیشتر به چشم می خورد. کلید واژه : زبان ، دستور زبان ، صرف ، نحو ، سپهری ، اخوان
نگین کشاورزیان ایران کلباسی
پژوهش حاضر، با عنوان «جنس در زبان: رویکردی شناختی با توجه به زبان ها و گویش های ایرانی»، و با هدف تعیین جایگاه جنس در زبان فارسی امروز و نیز گویشهای زنده ایرانی، در پنج فصل، تهیه و تنظیم شده است. فصل اول، اختصاص دارد به معرفی مقوله جنس و اهمیت آن، پرسش ها و فرضیه های مطرح شده پیرامون این مقوله، و همچنین روش کار در این پژوهش، که روش کتابخانه ای و شیوه پردازش آن، توصیفی _ تحلیلی می باشد. در فصل دوم، به مرور مطالعات سنتی و زبانشناختی (ایرانی و غیر ایرانی) پرداخته می شود. فصل سوم، اختصاص دارد به ارائه نمونه ها و داده هایی از جنس در زبان ها و گویش های ایرانی، در راستای سه دوره باستان، میانه و نو. در فصل چهارم، توضیح و تحلیل داده ها، با رویکردی شناختی که اساس کار پژوهش بوده است، صورت می گیرد. در فصل پنجم، پس از تحلیل و بررسی های انجام شده، نتایج حاصل از پژوهش ارائه می شود. نتیجه این بررسی، حاکی از آن است که مقوله جنس جزء همگانی های زبان و مقوله ای جهانی است؛ چرا که تقریباً در همه زبان ها، تمایز میان مذکر و مونث به گونه ای اعمال می شود. اگر چه مقوله جنس از سطح نحو زبان فارسی، در گذر از دوره باستان به میانه و نو حذف شده است، اما از آنجا که جنسیت گرایی دارای ریشه های شناختی است و در ذهن مردم وجود دارد، این مقوله تا حدی در واژگان و اصطلاحات، و به طور گسترده ای در سطح گفتمانِ فارسی زبانان تجلی یافته و جنبه تعاملی پیدا کرده است. این در حالی است که در دوره نو، معاصر با فارسی امروز، شماری از گویش های زنده ایرانی (مانند تاتی، سمنانی، قهرودی، ابیانه ای، ابوزیدآبادی و غیره)، ویژگی باستانی جنس را همچنان در خود حفظ نموده و دارای جنس دستوری می باشند.
محمود علی یزدی یدالله پرمون
1-هدف پژوهش :(نظری) بررسی نظام آوایی گویش سیستانی در چارچوب نظریه ی غالب خطی امروز : نظریه ی خطی spe، (توصیفی ) توصیف یکی از گونه های ایران،( کاربردی ) تجهیز دست اندرکاران ایرانی مسائل زبانی با داده هایی از گویش آشنا. 2-روش نمونه گیری افراد از نظر تعداد ، جنس وغیره : (جغرافیا) شهر زابل ، دهستان ملارضا ، استان سیستان وبلوچستان ؛ (روش ) مصاحبه با استفاده از پرسش نامه و ضبط صدا ؛ (جمعیت ) 20 گویش ور سیستانی از گروهای سنی مختلف ؛ ( معیّارها ) معیّارهای علمی پذیرفته در واج شناسی . 3-روش پژوهش: 1-روش میدانی از جنبه ی گرد آوری داده های تلفظی و تدوین پیکره ی زبانی. 2-روش کتابخانه ای از جنبه ی مطالعه ادبیات نظری و توصیفی موجود. 4-ابزار اندازه گیری 5-طرح پژوهش: پژوهشی در پنج فصل با عناوین «مقدمه ودرباره ی سیستان » ، «پیشینه » ، «آواشناسی » ،«دست آوردها و پیشنهادها ». 6-نتیجه کلی: نظام آوایی سیستانی ، در گستره ی تعریف شده برای پژوهش ، به راحتی ، در چارچوب «واج شناسی زایشی معّیار» قابل توصیف است . علاوه بر این گویش سیستانی آوا های همخوانی و واکه ای خاص خود را دارا می باشد.یافته های تحقیق یافته های پژوهش حاضر،پاسخ هایی هستندکه این پژوهش گر ، پس ازانجام بررسی های لازم برروی فرضیه های اولیه ی خود، بدست آورده است . درجریان این پژوهش ، مطالب زیربه اثبات رسیدند ؛ - خیشومی شدگی واکه قبل ازهمخوان های خیشومی ؛ - عدم انفجاری های سخت کامی درگونه ی موردبررسی ؛ - وجودخوشه های دوهمخوانی آغازین ؛ - دمیدگی انفجاری هاوانسایشی ها ی بی واک به شرط رهیده گی ؛ - لبی شدگی همخوان پیش ازواکه های گردوناسوده ی افراشته ی پسین لبی شده ؛ - وقوع پدیده ی فراگویی ناقص درخوشه های دوهمخوانی ، به شرط مجاورت دوهمخوان یک سان یاهم جایگاه ؛ - وقوع پدیده ی رهش خیشومی ، به شرط قرارگرفتن آواهای انفجاری قبل ازهمخوان های خیشومی ؛ - وقوع پدیده ی رهش کناری، دراثرقرارگرفتن انفجارهای دندانی – لثوی پیش ازناسوده های کنار ؛ - کشش جبرانی واکه دراثرحذف همخوان های چاکنایی ؛ - پس کشیده شدگی انفجاری های دندانی – لثوی ؛ - پیوسته شدگی انفجاری لبی واک دار وانفجاری های دندانی – لثوی بی واک ؛ آزمون فرضیّه ها در این قسمت ، به آزمون فرضیّه ها می پردازیم . با توجه به روال انجام شده، بر اساس واج شناسی زایشی ، فرضیّه های اوّل ، دوّم و چهارم که به ترتیب ، مبنی بر واکه ها و همخوان ها در گویش سیستانی ، ویژگی های زبر زنجیری و واج های شاخصّ در گویش سیستانی می باشد ، مورد تایید ، وصحّت آن قبول گردید. امّا بر اساس پیکره ی موجود و روال انجام شده، بر اساس قواعد واجی مطروحه ، فرضیّه سوّم که ، کشش واکه ای، مشخصّه ی واجی و تمایز دهنده است ، مورد تایید واقع نشد ، ودر حقیقت ، این فرضیّه رد شد .
زهرا گوزلی چیانه محمد مهدی اسماعیلی
زبان ابزار موثر دربیان اندیشه ها، بهترین راه ارتباط بشریت و ودیعه بزرگ الهی برای انسان است. از این رو زبان هرتمدن و ملت را باید بزرگ و با عظمت بدانیم. شناسایی همگانی زیبائی های هنری وآثار فرهنگ ملی ما، نظیر دیوان اشعار فروغ فرخزاد زبان امروزی مارا غنی تر و فرهنگ ما را نیرومندتر می سازد .جلوه ای از قدرت زبان شاعران ایرانی استفاده از واژه های مرکب است ویکی از این شعرا فروغ فرخزاد است که از قدرت ترکیب پذیری زبان فارسی درساختن واژه ها استفاده نموده و به زبان فارسی سرمایه گرانقدری بخشیده است .هدف از تدوین این رساله شفاف سازی ساخت واژه های مرکب در دیوان فروغ فرخزاد است تابه طرق مختلف ازآن استفاده شود.
وازنا قبادی قادیکلایی محمد مهدی اسماعیلی
چکیده گویش شناسان بسیاری به توصیف واجی، نحوی و واژگانی گویش های ایرانی پرداخته اند. در مورد گویش مازندرانی (تبری) این پژوهشها به بررسی نظام دستوری و دستگاه آوایی این گویش محدوده شده است و تا کنون کاری از منظر زبانشناسی تاریخی بر روی آن صورت نگرفته است. هدف از تحقیق بر روی پیوند واژگانی گویش مازندرانی (تبری) با زبانهای هندو اروپایی از جمله سنسکریت، ایرانی باستان، فارسی باستان، اوستایی، فارسی میانه زرتشتی و پهلوی اشکانی (پارتی، پهلوانیک)، پی بردن به رابطه میان آنها، در طول تاریخ این زبان هابوده است. تا از این طریق بتوان به ریشه شناسی واژگان این گویش نیز پرداخت. همچنین در این پژوهش با ارائه صورت ها و معانی واژگان در گویش تبری (باگونه ی قائم شهری) و مقایسه آنها با واژگان هم ریشه در زبانهای سنسکریت، ایرانی باستان، فارسی باستان، اوستایی، فارسی میانه زرتشتی و پهلوی اشکانی (پارتی، پهلوانیک) آمار دقیقی از تحول های آوایی (اعم از: قلب، حذف، ادغام، ابدال، همگونی و...)؛ معنایی (گسترش معنایی، تخصیص معنایی) و ساختواژی واژگان این گویش در سیر تحول تاریخی شان ارائه شده است. بدین منظور تعداد 150واژه از این گویش با توجه به واژه نامه های تبری موجود استخراج شدند. سپس معادلهای هم ریشه این واژگان در زبانهای هندو اروپایی ذکر شده از فرهنگ های ریشه شناختی مربوط به آن زبانها انتخاب شدند و در نهایت تمامی تغییرات آوایی، معنایی و ساختواژی واژگان گویش تبری در سیر تحول تاریخی شان به روش توصیفی ـ تحلیلی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. میزان تحول واژگان در سطح های مختلف آوایی ، واژگانی و معنایی بصورت درصدمحاسبه و در جدول های جداگانه قید شده است. نتایج این بررسی ها مشخص می کند که بیشترین تحول واژگان تبری در سطح آوایی صورت گرفته و پس از آن به ترتیب تحول های معنایی و ساختواژی مرتبه دوم و سوم را به خود اختصاص داده اند. همچنین بسیاری از واژگان سنسکریت و پهلوی اشکانی بدون تغییر درگویش تبری باقی مانده اند .
محمد مهدی اسماعیلی حسن برزگر
مجموعه افیولیتی ارسنجان بین طول های جغرا فیایی /30 ه53 تا /38 ه53 وعرض جغرافیایی /000 ه30 تا /56 ه29 شمالی در فاصله 180 کیلومتری شمال شرق شیراز قرار دارد وبخشی از افیولیت نی ریز است . در بررسی صحرایی این مجموعه افیولیتی شامل سنگهای الترامافیک (پریدوتیت وپریدوتیت های سر پانتنیزه شده ) که بخش اصلی منطقه را تشکیل میدهد سنگ های مافیک (بازالت و....)وسنگهای آهکی و لیستونیت است . مطالعات ژئوشیمیایی بازالت ها نشان از تولیتی بودن و تشکیل آنها در تیغه میان اقیانوسی است مطالعات زمین شناسی اقتصادی منطقه وهمچنین مطالعات صحرایی وبرداشت نمونه های مختلف از سنگ میزبان و کرومیت منطقه و تهیه مقاطع نازک و انجام آنالیز ها مشخص نموده که سنگ های در بر گیرنده کرو میت ها دونیت ها و هارز بورژیت ها در اثر عوامل ثانوی دستخوش تغییرات زیادی شده اند و به کانی های سرپانتین –کلسیت وتالک ومنیزیت و....تبدیل شده اند. کرومیت های منطقه مانند همجوار خواجه جمالی از نوع ذخایر آلپی یا انبانه ای می باشد مرفو لوژی این ذخایر به صورت رگه ای عدسی و نا منظم می باشد . بافت تودهای و کاتاکلاستیک را میتوان به عنوان بافت غالب و اصلی کرو میت منطقه نام برد . کرومیت منطقه ازنوع کروم و آلومنیم بالا میباشد عیار کرومیت 30% تا 53% تغییر میکند تعداد اندیس های اکتشافی در منطقه رو به فزونی است و امید است درآینده با فعالیت اکتشافی و کاربردی جهت دار این اندیس ها به معادن با اهمیت تبدیل شود.
مژگان فرنام ایران کلباسی
. پژوهش حاضر دارای پنج فصل و بخش پیوست ها می باشد. فصل اول به کلیات پژوهش می پردازد که شامل مقدمه، بیان مسأله، کاربرد و اهمیت موضوع، پرسش ها و فرضیه ها، روش ها، محدودیت ها و کلیدواژه های پژوهش می باشد. فصل دوم به پیشین? پژوهش اختصاص دارد، در این فصل نام افرادی که در داخل و خارج از کشور در این زمینه کار کرده، به همراه معرفی کوتاهی از کارهای انجام گرفت? آن ها آورده شده است. فصل سوم، ملاحظات زبان شناختی و جغرافیایی را مطرح می کند که شامل تعریف زبان، گویش، لهجه، عوامل دگرگونی زبان ها و موقعیت جغرافیایی، اجتماعی و تاریخی روستای قهرود و شهر گز می باشد. فصل چهارم، این دو گویش در سه بخش آوا، صرف و نحو مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته اند، در بخش آوایی به بررسی آواشناختی و واج شناختی، در بخش صرف یا ساختواژه به چگونگی ساختمان واژه ها و در بخش نحو یا ساخت جمله به چگونگی پیوند میان واژه های این دو گویش پرداخته شده است. فصل پنجم به نتایج پژوهش و دستاوردهای نظری و کاربردی آن و پیشنهادهایی برای پژوهش های آینده می پردازد. و در بخش پیوست ها، فهرستی از افعال به همراه ستاک حال و گذشت? آن ها، همچنین فهرستی از واژگان اصیل و محلی در این دو گویش، ضرب المثل ها و اصطلاحات محلی، نقشه و اصطلاحات زبان شناسی آورده شده است.
فاطمه حسن پور عزیزی محمد مهدی اسماعیلی
توصیف دقیق و درست از ساختارهای دستوری از اهمیت بسیار برخوردار است. تحلیل رده شناختی از یک ساخت، نشان می دهد که زبان مورد مطالعه دارای چه ویژگی هایی از لحاظ دارا بودن آن ساخت خاص، در مقایسه با سایر زبانهاست. پژوهش حاضر که نگاهی رده شناختی به نحو زبان فارسی باستان در کتیبه بیستون دارد، این امکان را فراهم می آورد تا بتوان به ویژگی های خاص این زبان دست یافت و به تفاوتها و شباهتهای آن با دیگر دوره های این زبان و نیز زبانهای دیگر پی برد. همچنین این پژوهش بر آن است تا ضمن معرفی حوزه رده شناسی زبان و رویکردهای مطالعاتی آن، با بهره گیری از برخی مثال ها از کتیبه بیستون و تحلیل نحوی آنها، آرایش انواع ساخت های نحوی را در فارسی باستان مشخص سازد. بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها و از نتایج بررسی های انجام شده بر روی متن فارسی باستان در کتیبه بیستون، در پاسخ به پرسش اول این پژوهش در ارتباط با آرایش جمله، می توان چنین نتیجه گیری کرد: زبان فارسی باستان، بدلیل تصریفی بودن این زبان، آرایش سازه ای آزاد دارد، اما بر اساس بسامد وقوع و تکرار پذیری ساخت ها، الگوی بنیادین جمله در ساخت های بی نشان،sov است. در بررسی پرسش بعدی این پژوهش، که در مورد تعیین رده زبانی و ویژگی های آن است، بررسی داده ها نشان داده، تعیین رده آرایش برخی سازه ها کار ساده ای نیست و نمی توان فارسی باستان را به یک رده زبانی خاص محدود کرد. بر اساس شواهد موجود، نمودار زیر ویژگی های رده شناختی سازه ها و ساخت های نحوی فارسی باستان را بر مبنای رده های ov / vo نمایش می دهد: نوع سازه vo ov نوع سازه vo ov ساخت جمله ? فعل ربطی ? حرف اضافه ? ادات منفی ساز ? صفت و موصوف ? ? بدل ? اضافه ? عدد ? بند موصولی ? قید ? چنین استنباط می شود؛ که فارسی باستان در کتیبه بیستون، گرایش به رده زبانی ov دارد، در حالیکه فقط در آرایش بدل، بند موصولی و حرف اضافه، ویژگی های رده زبانی vo مشاهده شده است. در آرایش صفت و موصوف نیز ویژگی هر دو رده زبانی، را داراست. آخرین پرسش پژوهش در مورد جایگاه هسته در زبان فارسی باستان بوده، که تحلیل داده ها نشان می دهد؛ جایگاه هسته در بند اصلی (جمله)، گروه فعلی و اکثر گروههای اسمی، پایان گروه است و در مورد گروه حرف اضافه ای، هسته در آغاز گروه جای می گیرد.
زهرا صفاتیان محمدمهدی اسماعیلی
abstract: proverbs are of the language materials which of the food of any language depends on the quality and quantity of these same materials. in the present research, the researcher tried to present the ramsarian proverbs according to four variables of color, fruit, plantsand animals that selected from the book of the members of each of these four variables, put them into the spss system for getting the percent of these variables and presenting the bar of counts and the pie of counts and analyzing proverbs with the same one in persian. the choice of proverbs is according to these four variables and the method of research is explanatory-descriptive. data collected are presented in tables, pie and charts. the results are shown as follows: the number of animals in the proverbs are more than the others, and after that plants are in the second place and fruit and color are in the next places.
سمیه پورهاشمی منصور فهیم
به منظوربررسی سبکی و گفتمانی بعد عاطفی در اشعار ترکی آذری شهریار، تحلیلی به صورت انتخاب اشعار و قطعات انجام شد. در این تحلیل، رویکرد ما، از مکتب پاریس الهام گرفته است. با توجه به سوال پژوهش مبنی بر ویژگی ها و عناصر گفتمانی که سبب تولید فضای عاطفی می شوند، به چگونگی نقش این عناصر در بروز فضای عاطفــی اشاره می گردد. این عناصر عبارتند از: گستره ها، فشاره ها، افعال موثر،ضرب آهنگ ، چشـــــــم انداز و صحنه پردازی عاطفی که هر کدام درقطعات منتخب معرفی و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که شاعر توانسته است با استفاده از عناصر گفتمانی نام برده و با بهره گیری از متن از قبیل عوامل طبیعی،بشـــــــری،غیر بـــشری،عامل مکان وزمان ونیز استفاده ی ظریـــف از واژه ها،باعث خلق و صحـــنه پردازی و در نتیجه ایجاد فضاهای عاطفی شود.شاعر توانســــته با استفاده از زاویه ی دید گفتمانی عمیق خود،مسائل ساده را در قالب چشم اندازی عاطفی جذّاب و متفاوت جلوه گر کند که برای همگان قابل درک باشد. کلمات کلیدی: دال و مدلول، بافت، متن، تحلیل گفتمان
مریم یزدانی محمد مهدی اسماعیلی
تاکنون غزل های حافظ از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است اما در این پایان نامه سعی شده است در بین غزل های عاشقان? حافظ ساخت واژه مورد مطالعه قرار گیرد. با توجه به موضوع این تحقیق و پس از بررسی های انجام شده در غزل های عاشقانه حافظ 551 واژ? مرکب غیرفعلی و فعلی و همچنین 586 واژ? اشتقاقی یافت شد. در میان واژه های مرکب غیر فعلی و فعلی، واژه های اضافه ای مقلوبی با 16 درصد بیشترین بسامد و واژه های مرکب منادایی با 1 درصد کمترین بسامد را به خود اختصاص داده اند. در میان پسوندهای غیر فعلی ه(e)با 2/33 درصد،ای (i) با 2/13 درصد و آن (ân) و بر( bar) با 1/7 درصد بیشترین بسامد وچه (e?)، گون(g?n)، دان(dân)، ایزه(ize)و دار(dâr) هر کدام به میزان 1/0 درصد کمترین بسامد را به خود اختصاص داده اند.
زینب جهانی محمد مهدی اسماعیلی
چارچوب نظری این پژوهش، نظریه ی ایکس تیره می باشد که یکی از زیرنظریه های نظریه ی حاکمیت و مرجع گزینی است. دراین پژوهش، نگارنده با استفاده از شم زبانی خود به عنوان گویشور و کمک گرفتن ازدوستان وآشنایان، داده های وسیعی را جمع آوری نموده، سپس آن ها را درقالب نظریه ی ایکس تیره مورد تجزیه وتحلیل قرارداده است.
شهره منتظری هدشی محمد ضیاء حسینی
یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در کشور ما اهمیت زیادی دارد. از این روی، یافتن مواردی که منجر به دشوار شدن روند یادگیری آن می¬شود می¬تواند کمکی بسزا در آموزش این زبان باشد. همان¬طور که می¬دانیم، یادگیری نظام و ساختارهای دستوری یک زبان نقش عمده¬ای را در روند یادگیری آن زبان ایفا می¬کنند. از آنجایی که فعل، مهم¬ترین جزء کلام محسوب می¬شود؛ در این تحقیق به منظور یافتن برخی از مشکلات فارسی زبانان در روند یادگیری زبان انگلیسی، عامل زمان در فعل دو زبان فارسی و انگلیسی بر پایه¬ی نظریه معتدله زبان¬شناسی مقابله¬ای، مقایسه و مقابله شده¬است. بر اساس یافته¬های این بررسی، آزمونی طراحی و برای 100 نفر زبان¬آموز بزرگسال در سطوح آموزشی pre-intermediate و intermediate برگزار گردید. با بررسی تمامی مواردی که بیان شد، می¬توان به این نتیجه دست یافت که زبان¬آموزان در یادگیری و کاربرد برخی از زمان¬هایی که در دو زبان در پاره¬ای از موارد به لحاظ کاربرد اندک تفاوتی با یکدیگر دارند دچار خطا می¬شوند.
شهین رضایی محمد مهدی اسماعیلی
پژوهش حاضر به بررسی واج¬شناختی گویش کردی دهلرانی بر اساس نظریه¬ی زایشی می¬باشد. در این پژوهش داده¬های مورد نیاز از میان واژه¬ها، عبارات و جملات جمع¬آوری شده از گویشوران این گونه¬ی زبانی و از گفتگوهای محاوره¬ای آنها استخراج شده است. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی و گردآوری داده¬ها به صورت میدانی انجام شده است. برخی از نتایج حاصل از پژوهش عبارتند از: الف) گویش کردی دهلرانی بر خلاف فارسی معیار، دارای 30 همخوان، 12 واکه¬ی ساده و 4 واکه¬ی مرکب می¬باشد. ب) شش همخوان /c/، /ɟ/، /ɲ/، /ʁ/، /ɬ/ و /w/ و شش واکه¬ی /ɪ/، /ʏ/، /ø/ ، /y/، /ə/ ، /ʊ/ علاوه بر واج-های فارسی معیار در این گویش وجود دارد. پ) همخوان¬های گویش کردی دهلرانی بیش از پنج طبقه¬ی طبیعی را تشکیل می¬دهند. ت) واکه¬های این گویش نیز بیش از دو طبقه¬ی طبیعی را شامل می-شوند.¬ فرآیندهای واجی مهم در این گویش شامل: همگونی، ناهمگونی، تضعیف، درج، کشش جبرانی و قلب می¬باشد. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، کشف نظام قواعد آوایی و واجی گویش کردی دهلرانی می-باشد.
اکرم اباذری محمد مهدی اسماعیلی
تحقیق حاضر یکی از مباحث دشوار دستور زبان فارسی، حروف اضافه را در بر می گیرد. نقش حروف اضافه در زبان فارسی، پیشین? کهن دارد و بخشی از بهترین آثار اندیشه ی بزرگان جهان دانش و ادب به این زبان شیرین نوشته شده است. موضوع پژوهش حاضر تحول حروف اضافه از فارسی باستان تا امروز، حد فاصل دوره های باستان، میانه و نو می باشد. هدف از این پژوهش، لحاظ نمودن دیدگاه های سنتی و دیدگاه های زبانشناسان نوین درمورد حروف اضافه، مقایسه آنها و تغییرات حروف اضافه می باشد. انگیزه ی دیگر نگارنده از ارائه این پژوهش، گردآوری، دسته بندی دوره ها و بررسی حروف اضافه از فارسی باستان تا امروز می باشد و نیز آشنایی با تاریخ گذشته زبان فارسی می باشد. در فصول پنجگانه این پژوهش، فصل اول به کلیات پژوهش و معرفی و اهمیت آن می پردازد، فصل دوم شامل دو بخش است در بخش اول نگاهی داریم به مرور مطالعات سنتی و زبان شناختی (ایرانی– غیر ایرانی) که بر اساس کتاب ها، پایان نامه ها و مقالات مطالعه شده است و در بخش دوم معرفی زبانهای هند و اروپایی به ویژه فارسی نو ارائه شده، فصل سوم، به مبانی نظری تحقیق اختصاص دارد. در فصل چهارم، برای استدلال و ثابت کردن فرضیه ها و سوالات مطرح شده (در فصل اول)، به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است و در پایان، نتایج حاصله از این بررسی ها در فصل پنجم ارائه می گردد. بررسی حروف اضافه از فارسی باستان تا امروز نشان می دهد که از بین فرآیندهای موثر در تحول حروف اضافه، طی دوره های فارسی باستان و میانه، کاهش آوائی (معمولاً حذف پایانی) و کاهش معنائی از بسامد بالاتری برخوردار است. با تحول زمان طی ادوار، تعداد حروف اضافه افزایش یافته اما کارکرد آنها کاهش یافته است. با تغییر زمان از فارسی میانه به فارسی نو هیچ پس اضافه ای به حروف اضافه افزوده نشده است.