نام پژوهشگر: نعمت اله اسدی
مرضیه موسوی محمد باقر فرشینه عدل
در مطالعه حاضر، تنوع موجود در درون و بین جمعیت های زنبورعسل توده شمالی کشور که به عنوان یکی از توده های مهم زنبورعسل ایران شناخته شده است، تعیین گردید. در این پژوهش از زنبورستان های استان های گیلان و مازندران، با درنظرگرفتن شرایط نمونه برداری خاصی که برای زنبورعسل تعریف شده است، 100 نمونه گرفته شد. پس از انتقال نمونه ها به آزمایشگاه، dna نمونه ها استخراج گردید. سپس برای بررسی تنوع-ژنتیکی موجود در درون و بین جمعیت ها، از 6 جایگاه میکروساتلایتی مهم زنبورعسل با نام های a28،a29 ، a76، a113، a24 و a43 استفاده گردید. از بین جایگاه های مذکور، به جزء جایگاه a43 و a76 بقیه جایگاه ها در واکنش زنجیره ای پلی مراز تکثیرشدند. تجزیه و تحلیل آماری داده ها در راستای تعیین معیارهای چندشکلی، تنوع ژنی، شاخص شانون، تعادل هاردی-وینبرگ، فاصله ژنتیکی و فیلوژنی ها با نرم افزارهای popgene 1.31 و poptree انجام پذیرفت. از بین جایگاه های تحت مطالعه، جایگاه-هایa113 دارای بیشترین آلل و جایگاه های a29 و a24 دارای کمترین آلل بودند. بیشترین میانگین تعداد آلل مشاهده شده و موثر در جایگاه های a28 و a113 و کمترین میانگین تعداد آلل مشاهده شده و موثر در جایگاه a24 مشاهده شد. میانگین تعداد آلل مشاهده شده و موثر در جمعیت مازندران بیشتر از جمعیت گیلان بود. با منظور نمودن میانگین هتروزایگوسیتی مشاهده شده (ho) و موردانتظارنااُریب (he) مشخص گردید که بیشترین و کمترین میانگین هتروزایگوسیتی مشاهده شده به ترتیب در جایگاه های a29 و a113 و بیشترین و کمترین میانگین هتروزایگوسیتی موردانتظارنااُریب در جایگاه های a113 و a24 موجوداست. با درنظرگرفتن میانگین شاخص شانون هر جمعیت، میزان شاخص شانون در جمعیت مازندران بیشتر از جمعیت گیلان مشاهده گردید. که نتایج شاخص شانون نیز نتایج حاصل از هتروزایگوسیتی را تاییدنمود. در سطح آماری 01/0 p <، با آزمون مربع کای و با آزمون نسبت درست نمایی کلیه جایگاه ها در انحراف معنی داری از تعادل هاردی-وینبرگ بودند. ماتریس های فواصل ژنتیکی به دست آمده با دو معیار ds و da نشان دادند که فاصله ژنتیکی در بین جمعیت های مازندران و گیلان برابر با 253/0 با معیار استاندارد نی (ds) و 243/0 با معیار تغییریافته کاوالی-اسفورزا (da) است.