نام پژوهشگر: پیروز حناچی
احمد نصرالهی پیروز حناچی
در سال 1384 پرونده منظر فرهنگی سلطانیه برای ثبت در فهرست میراث جهانی تهیه گردید، اما از منظر فرهنگی سلطانیه، تنها بنای گنبد سلطانیه به ثبت رسید. عدم مدیریت و ساماندهی صحیح در یک شهر تاریخی باعث گردید بسیاری از آثار تاریخی و مناظر طبیعی ما در فهرست میراث جهانی ثبت نشود. در این تحقیق، پس از شناخت منطقه، ارزیابی و آسیب شناسی در سطح کلان کشور صورت گرفته است تا بتوان برای حفاظت صحیح از شهرهای تاریخی و منظرهای فرهنگی، برنامه ریزی نمود. برنامه حفاظتی که برای شهر تاریخی سلطانیه پیشنهاد شده است بر اساس قوانین میراث فرهنگی کشور و تطبیق آن با کنوانسیون های میراث جهانی صورت گرفته است. در بخش ساماندهی و احیاء، علاوه بر ساماندهی و احیاء دروازه شمالی ارگ که بر اساس مدارک و مستندات تاریخی صورت گرفته است، ساماندهی شهر نیز عنوان شده است و ارگ سلطانیه به عنوان جزیی از یک شهر تاریخی و یک منظر فرهنگی در نظر گرفته شده است. شهر سلطانیه بین سال های 680 تا 711 هجری قمری به فرمان ارغون، پادشاه ایلخانی ساخته می شود و در زمان سلطان محمد خدابنده اولجایتو، به عنوان پایتخت امپراطوری ایلخانی برگزیده می شود و مردم از تمامی نقاط به این شهر کوچانده می شوند. در مرکز شهر ارگ حکومتی و در داخل آن، بناهای زیادی ساخته می شود، اما از آن بناها تنها گنبد سلطانیه، یعنی مقبره اولجایتو باقی مانده است. شهر به مدت 30 سال پایتخت ایران باقی می ماند. با مرگ ابوسعید، پسر اولجایتو، آخرین پادشاه ایلخانی، مردم از این شهر کوچ می کنند و شهر تقریباً متروک می شود و هیچگاه رونق نمی گیرد. با متروک شدن ارگ حکومتی، کم کم مردم شهر خانه های خود را در داخل ارگ و روی بناهای مخروبه آن می سازند. در سال 1350 اولین مرمت ها بر روی گنبد سلطانیه آغاز می شود. آزاد سازی عرصه ارگ توسط سازمان ملی حفاظت صورت می گیرد و در سال 1386 عرصه به صورت کامل آزاد می شود. پس از آزاد سازی عرصه، کاوش های در اطراف گنبد انجام می شود و دروازه شمالی و جنوبی ارگ از دل خاک بیرون می آید. به دلیل نزدیک بودن گنبد به حصار در ضلع غربی آن، مسیر دسترسی به گنبد از ضلع غربی آن انتخاب شده است. در تمامی کتب تاریخی، دروازه ارگ را در ضلع شمال آن ذکر کرده اند و یافته های باستان شناسی نیز صحت آن را تأیید کرده است.
لیلا قسوریان جهرمی پیروز حناچی
مقوله احیاء در کنوانسیون های میراث جهانی دارای ضوابط و قوانین خاصی است که با حساسیت و دقت بسیار مورد بررسی قرار می گیرد. گنبد سلطانیه نیز به عنوان یک بنای ثبت شده در میراث جهانی، از این قضیه مستثنی نیست. برای احیاء ورودی مناسب جهت گنبد سلطانیه، مطالعه تاریخی جای گیری ورودی در بناهای یادمانی و توجه به قوانین میراث جهانی لازم است. سلسله مراتب ورود به بناهای یادمانی در گذشته بسیار با اهمیت بوده است و باید در احیاء ورودی جدید گنبد سلطانیه نیز مورد توجه قرار بگیرد. مطالعات تاریخی انجام شده نشان می دهد که ورودی اصلی گنبد در ضلع شمالی بنا قرار داشته است ولی در دوره قاجار با ساخت یک مسجد این ورودی مسدود شده است. با توجه به قوانین و منشورهای بین المللی حفاظت و مرمت، احیاء این ورودی غیر ممکن است. چون این مسجد، خود به یک بنای تاریخی تبدیل شده است و نمی توان آن را تخریب کرد. ورودی غربی و شرقی بنا در گذشته توسط تیغه های آجری پوشانده شده اند و قابلیت بازگشت دارند و می توانند گزینه هایی جهت ورودی گنبد سلطانیه باشند. ورودی غربی به دروازه مورد استفاده کنونی گنبد نزدیک است اما با توجه به دروازه ارگ در ضلع شمالی و شرایط اقلیمی منطقه و به دلیل جهت جغرافیایی آن، این ورودی, نمی تواند گزینه مناسبی باشد و احیاء آن منتفی است. تنها گزینه باقیمانده ورودی شرقی است. این ورودی، به ورودی شاهی معروف است و با توجه به کریاس روبروی آن و نزدیکی به راه ارتباطی دروازه های شمالی و جنوبی ارگ بهترین گزینه برای ورودی گنبد می باشد. با توجه به این تغییرات مسیر بازدید از ارگ و گنبد نیز تغییر خواهد کرد و بازدیدکننده می تواند قسمت های مختلف ارگ را ببیند و سپس وارد گنبد شود. لازم به ذکر است که از ورودی کنونی نیز می توان به عنوان در خروجی استفاده کرد. از دیگر پژوهش هایی که در این تحقیق آمده است احیاء حمام سالار به عنوان موزه ایلخانی، افتتاح مرکز ایلخانی شناسی، نورپردازی، طراحی مسیر بازدید و مبلمان محیطی بر طبق استانداردهای جهانی می باشد. در ضمن روش های سنتی مدیریت در بناهای ثبت جهانی جوابگو نیست و باید روش های مدیرتی ذکر شده در کنوانسیون میراث جهانی مورد توجه قرار بگیرد.
ملیکا کیوانی نژاد اسکندر مختاری طالقانی
ساختمانهای تاریخی یکی از مهمترین میراث فرهنگی کشور است که با گذشت زمان و تحت شرایط محیطی دچار آسیب هایی می شوند که لازم است مرمت وباززنده سازی آنها مورد توجه قرار گیرد و بدین منظور تحقیق حاضر با عنوان طرح مرمت شبستان شمالی و طرح حفاظت پیشگیرانه مسجد جامع ساوه که یکی از مساجد شاخص صدر اسلام در شهر ساوه می باشد ،ارائه گردیده است. بنای مسجد جامع ساوه به عنوان یکی از آثار ارزشمند هنر معماری، نقاشی،کاشی کاری و گچبری است. از خصوصیات این بنای تاریخی،مذهبی نمودهایی از سه مقطع تاریخی(قبل از اسلام،قرون اولیه اسلامی و دوران صفوی) در آن است.این مسجد مشتمل بر یک صحن و گنبدی در جنوب،دو ایوان، یک مناره ، چند شبستان،محراب هایی متعدد و قدیمی با خطوط کوفی و دو محراب از دوره صفوی با خط ثلث است.این بنا دارای شبستان ها و دهلیزهای زیبای آجری است که هر چشمه به عرض 5/3 و طول 20 متر می باشد و از آثار قرون ششم( به روایتی) و عصر سلجوقیان به شمار می رود. مطالعات مختلفی درقالب مطالعات میدانی و کتابخانه ای با استفاده از اسناد موجود انجام گرفت،استنتاج ها بر اساس نتایج حاصل از مشاهدات میدانی و مطالعه تاریخ گذشته مسجد جامع استخراج گردید که مجموع مطالعات آسیب شناسی و آسیب نگاری منجر به شناسایی نوع آسیب های حاصله وارد به مسجد و فرآیند فرسایش عمل کننده در دیوارها گردید.نتایج حاصل از مطالعات آسیب نگاری و آسیب شناسی امکان تهیه و تدوین دستورالعمل حفاظت و در نهایت ارائه طرح مرمت از مسجد جامع ساوه را مهیا ساخت و بنابراین نتیجه نهایی رساله ارائه طرح مرمت شبستان شمالی و طرح حفاظت پیشگیرانه مسجد جامع ساوه می باشد که می توان نسبت به عملیاتی بودن آن اقدام نمود. پروژه مذکور در6 فصل تدوین گردیده که در ذیل عناوین آن آورده شده است: فصل اول: کلیات طرح فصل دوم: شناخت محدوده قرارگیری اثر فصل سوم: شناخت ویژگی های اثر فصل چهارم: آسیب شناسی و آسیب نگاری فصل پنجم: مبانی نظری حفاظت و مرمت فصل ششم: طرح حفاظت و مرمت مسجد جامع ساوه هدف از شکل گیری این پروژه اهمیت مسجد جامع ساوه و ارائه ی طرح مرمت و حفاظت با توجه به روند آسیب های موجود و راهکارهای مناسب جهت مرمت و حفاظت مناسب از مسجد جامع ساوه به عنوان یکی از آثار تاریخی باارزش و ماندگار می باشد. نتیجه تحقیق و بررسی های موجود نشان می دهد در این بنا علت آسیب های موجود وجود عوامل محیطی، بیولوژیکی، شیمیایی، فیزیکی و عدم مدیریت شهری صحیح می باشد که باعث تندی روند تخریب گشته است لذا کلیه عوامل موثر بر تخریب بررسی و شناسائی شد تا بتواند راه حل های بنیادی برای مرمت گران مهیا شود ، امیداست این پروژه باعث جلب توجه محققین و مشتاقان جستجو در تاریخ معماری این سرزمین گردد.
امیرحسین تبریزی فریبرز دولت آبادی
بی شک اعطای کاربری هوشمندانه و منطبق با هویت و ساختار یک بنای تاریخی همچون دمیدن روح است به کالبدی بی جان که این مهم باید همسو با زدودن زخمهایی باشد که گذشت زمان و حوادث گوناگون بر پیکره بنا وارد ساخته اند. این تفکر اساس برخورد ما با بنای حمام درویش دماوند است . در حقیقت در این پروژه ما در جستجوی راهکاری برای نجات بخشی و باززنده سازی بنای حمام درویش دماوند هستیم ،بنایی که به دلیل قرارگیری درموقعیت خاصش همچون شهری توریستی که مجاور بزرگترین و پرجمعیت ترین شهر ایران است می تواند خودنمایی کند و به طریقی گوشه ای ازنیازهای انسان معاصر را در عصر جهانی شدن مرتفع سازد. در این میان سعی کرده ایم تا ابتدا به شناختی اجمالی از موقعیت شهر و بستری که بنا در آن متولد شده است برسیم ،سپس اقدام به شناخت بنای حمام درویش چه از بعد سازه ای و معماری و چه از بعد عملکردی کرده ایم و در این میان نیم نگاهی به ویژگیهای معماری حمامهای تاریخی انداخته ایم . پس از این شناخت آنچه بسیار اهمیت داشته درکی عمیق از آسیبهای بنا چه در مقیاس بافت پیرامون و چه در مقیاس جزء به جزء بنا بوده است که در نهایت خط مشی ما را در ارائه طرح مرمت کارامد و متناسب با بنا تعیین کرده است. خوشبختانه آسیبهای سازه ای این بنا جز چند مورد محدود بوده و بیشتر آسیبهای منظری و هویتی و بعضا موضعی است که بنا را آزرده خاطر کرده است. سپس قبل از ارائه طرح مرمت اقدام به بررسی و جمع آوری اطلاعات آماری و مبانی نظری برای تعیین کاربری جدید بنا کرده ایم تا بر اساس نتایج آن طرح مرمت پیشنهادی همسو با عملکرد آتی بنا باشد. درنهایت براساس اطلاعات جمع آوری شده و با در نظر گرفتن مشکلات و محدودیتهایی که در همه ی ابعاد اداری و اقتصادی و فرهنگی جامعه ی ما رخنه کرده است ،کاربری موزه یافته های باستانشناسی حوزه شمال استان تهران را پیشنهاد کرده ایم که نه تنها پایه گذار متودولوژی آموزشی در زمینه میراث فرهنگی و تاریخی خواهد بود بلکه نقشی مهم در اطلاع رسانی مردم شهر دماوند و شهرهای مجاور آن خواهد داشت. در بخش آخر که بخش باززنده سازی است سعی شده تا علاوه بر معرفی تجارب موجود در کشور، تجاربی جدید در معماری داخلی بنای تاریخی فراتر از یک معرفی ساده پیشنهاد شود.طراحی ویترینهای متنوع و طراحی نورپردازی و استفاده از متریالهای نوین بخشی از طرحهای معماری داخلی این بنا است .
علی توفیق خطاب پیروز حناچی
یک مکان معماری با بارقه ای از داشته های فرهنگی و مذهبی، امکان مراوده و برخورد اهالی و امکان یافت ارزش های متفاوت و مفید فرهنگی و هویتی برای ساکنان، امکان بازشناخت و پاسداشت تاریخ رفته بر آن حوزه برای آیندگان و تعیین هویت ذهنی برای ساکنان خطه این مجموعه خواهد بود. لذا در این پروژه سعی بر بررسی دقیق عوام زیر خواهیم داشت: 1. بررسی کالبدی کلیسای کرمان در راستای تهیه تمامی نقشه های وضع موجود بنا و شناسایی تمامی تزئینات، قوسها و طاقها و مصالح سازنده بنا و تمامی مشخصات کالبدی بنا 2. بررسی دقیق مرمتهای انجام گرفته بروی بنا و میزان دخل و تصرفهای اعمال شده بروی بنا 3. بررسی تمامی شواهد و متون و گزارشها، عکسها و نقشه هایی که حکایت از وضعیت گذشته بنا طی دوره های مختلف می دهد. 4. شناسایی عارضه ها و آسیبها و شناخت آسیب رسانهای مخل بر بنا و کالبد آن 5. ارائه طرح مرمت و بازسازی بنا با برنامه ای عملکردی و کاملاً تدقیق شده تا علاوه بر بازسازی و مرمت بنای موجود با بررسی سبک معماری بنا و بناهای هم دوره با بنا و دریافت دقیق سبک و روش اجرای ساخت و سازها و تزئینات و توجه به طرح دقیق و اصیل بنا، شناخت دقیق آسیبها و آسیب رسانها و دریافت راه حلهای مناسب جهت کنترل این آسیبها و جلوگیری از پیشروی فراتر این آسیبها و نفوذ بیشتر آسیبرسانها بر بنا جلوگیری به عمل آورده و با دریافت دقیق راه های تقرب به درمان کیفیت سلامت بنا را ارتقا داده و با دریافتی درست دست به مرمت و احیای بنا زنیم و پیشنهاداتی مبنی بر اجرای بهینه و بازسازی پویای بنا ارائه دهیم. روش تحقیق و نحوه مواجهه با پروژه مزبور را به عنوان اصول موجود در گزارش معرفی می نماییم. یک بنا همانند یک موجود زنده دارای زمان تولد، دوران زندگی و مقطع مرگ است. بنا، بسان موجودی زنده دارای کالبد و روحی است. فیزیک بنا کالبد آن و استفاده کنندگان از آن حکم روح مستقر در کالبد را دارند. از همین روست که ما روش رایج در فن پزشکی که هدف آن اعاده سلامت است را در فن مرمت پذیرا شده ایم و توالی منطقی فعالیت های ارائه طرح مرمت همچون حالت سلامت، بیمارشناسی، آسیب شناسی، تشخیص، درمان و ... را مدنظر قرار می دهیم چون اعتقاد داریم که بنا در مقطعی حالت سلامت داشته و مورد استفاده قرار می گرفته در اثر عملکرد عوامل محلی، دچار آسیب و دچار بیماری می شود و برای تشخیص علل بیماری بنا، نیاز به شناخت دقیق این عوامل داریم و پس از تشخیص صحیح است که می توان به درمان بنای آسیب دیده پرداخت و نسخه صحیح که همان طرح است برای آن تجویز نمود و در کنار آن برای ماندگاری بیشتر بنای فوق و احیای بهتر عملکرد آن سعی در دمیدن طرح دوباره در آن و تکمیل حوزه ارتباطی و ساماندهی فضای ارتباطی اطراف آن داریم. جهت احیای کالبد بنا از تکنیک های متعددی از جمله: عکسبرداری؛ شامل عکس هایی هوایی، پانوراما، عکس از دیتاهای ساختمانی و فضا در تمام مراحل، پیاده کردن نقشه های وضع موجود و جهت احیای روح بنا به عواملی چون توجه به سبک بنا و جزئیات و خصوصیات معماری موجود در بنا، نقش بنا در بافت اطراف و منطقه و کشور و شناخت عوامل مخل داخلی و خارجی جهت رفع آسیب ها و درمان و نحوه درمان است. در مرحله بعد به تمامی اقدامات انجام گرفته در راستای مرمت بنا و تمامی متون و آثار مرتبط با بنا را بررسی و گردآوری می نماییم. در مرحله بعد به شناخت و ثبت عوارض ناشی از عملکرد عوامل مخل اقدام نموده و نتایج حاصل از مرحله شناخت و ارزش گذاری سوژه را جمع بندی نموده و در مرحله آخر به ارائه طرح در سه مرحله طرح: طرح حفاظت، طرح مرمت و طرح احیاء می پردازیم.
حمیدرضا ماندگار پیروز حناچی
1) بیان مساله تحقیق : مرکز شهرها بخشی از سرمایه های فرهنگی کشور ما هستند و حکم اندوخته های متراکمی را دارند که گنجینه هایی از خاطرات جمعی و شیوه زندگی گذشتگان را در دل خود جای داده اند. این مراکز هنوز می توانند قلب اقتصادی شهر، محل سکونت و معیشت شهروندان باشند. همچنین از نظر هویتی، می توان بر باستانی - تاریخی بودن از یک سو و فرهنگی – هنری بودن بافت و اجزای تشکیل دهنده آن، از سوی دیگر تاکید نمود ( ارزش های تاریخی – فرهنگی – هنری ). دست یابی به این مطلوب نیازمند شناخت صحیح از عناصر شاخص و تاثیر-گذار بر پویایی و حیات مراکز شهری می باشد. با بررسی هر یک از اجزای بافت در بستر خود و توجه به روابط متقابل آن ها و تاثیرگذاری و اثرپذیری هرکدام، می توان عنصر اصلی یا عناصر اصلی در امتداد بخشیدن به پویایی و حیات مرکز شهر را شناخت و به عنوان نقاط ثقل بافت، معرفی و مورد توجه ویژه قرار داد. سپس با اتکا به شناخت بدست آمده، به ارائه طرحی دو سویه پرداخت؛ بدین معنی که طرح ارائه شده از یک سمت به مرمت و احیای این مراکز ثقل توجه کرده و آنها را به عنوان قلب تپنده و محرک حیات و پویایی مرکز شهر در نظر می گیرد؛ از سمت دیگر با بررسی و تقویت روابط محیطی و مرمت و احیای دیگراجزای بافت به عنوان محیط مراکز ثقل، پویایی و حیات مدنی ممتد در بافت مرکز شهر را بهترین راه حل پیشنهادی برای احیای عناصر ارزشمند مورد توجه معرفی می کند. در همین راستا، در این پژوهش به دنبال شناخت وارائه طرحی راهگشا برای احیای مسجد جمعه شهر نطنز، مخصوصا گنبدخانه آن از یک سو و احیا و باز پویایی مرکز شهر نطنز، مخصوصا محور تاریخی بازار تا مسجد جمعه، با نگرش محیطی هستیم. 2) اهمیت موضوع تحقیق و دلایل انتخاب آن : شهر نطنز، با موقعیت جغرافیایی خاص، شرایط ویژه آب و هوایی و اقلیم متنوع، موقعیت ممتاز در تقسیمات کشوری و راه های ارتباطی، در استان اصفهان و در شمال شهر اصفهان قرار دارد. وجود روستاها با ساختار و معماری متنوع در پیرامون نطنز(شاخص ترین آن ها ابیانه)، سایت باستانی اریسمان در نزدیکی آن، وجود آثار فاخر و جالب توجه از پیش از اسلام (آتشکده ساسانی) و دوره های مختلف اسلامی در سطح شهر و محلات مختلف آن به همراه فرهنگ غنی مردمانش، نطنز را به یکی از بکرترین و ارزشمندترین شهرهای تاریخی بدل ساخته است. شهر نطنز دارای چند مرکز شهری تاریخی است(قصبه، افوشته، سرشک و ...) که مهم ترین آن مرکز شهری بافت قصبه بوده که هسته آن به نام مرکز شهر نطنز شناخته می شود. وجود آثار ارزشمند معماری شامل آتشکده، مسجد جمعه، مجموعه آرامگاه و خانقاه شیخ عبدالصمد، مجموعه ای از خانه ها، حمام ها و آب انبار های تاریخی به همراه کاروانسرا، کارگاه های قدیمی و دکان های بازار، متعلق به دوره های مختلف تاریخی از پیش از اسلام تا پهلوی، اهمیت این بافت را نشان می دهد. به دنبال برهم خوردن تعاملات و تعادلات زندگی شهری و تغییر شکل و عملکرد نظام های شهری، بافت های قدیمی تمامی شهر ها دچار نارسایی ها و مشکلات خاصی می شود. این موضوع در شهر های کشور ما به صورت همه گیر و با شدت بیشتر به چشم می خورد. شهر نطنز نیز ازین جرگه مستثنی نیست. تطابق نداشتن نیاز ها و فعالیت های جدید زندگی شهری با فضاهای موجود، متناسب نبودن زیر ساخت های قدیمی با نیاز های جدید، فرسودگی بناها، تغییر عملکردها، خالی شدن بافت از جمعیت بومی به دنبال مسائل مالکیتی و کاهش مطلوبیت محل مسکونی ودر نتیجه تبدیل شدن بافت به سکونتگاه طبقات اجتماعی پایین تر و مهاجرین، موجبات تخریب اجزای بافت قدیم را فراهم می کند. مداخلات نابجا و غیر اصولی این روند تخریب و ناکارآمدی را تشدید می نماید. بر اثر مسائل این چنینی بافت قدیم مرکز شهر نطنز دچار فرسودگی شده است. این فرسودگی علاوه بر ناکارآمد شدن مرکز شهر، موجب انزوای بناهای شاخص بافت از جمله مسجد جمعه به عنوان مهمترین عنصر شهر اسلامی گردیده است. از آن سو، انزوای مسجد جمعه روند بی توجهی به بافت قدیم، خالی شدن و در نتیجه فرسودگی و تخریب مرکز شهر را سرعت بخشیده است. بنابراین علاوه بر در معرض خطر بودن خود مسجد جمعه به عنوان شاخص ترین بنای دوره اسلامی شهر نطنز در درجه اول، کمرنگ شدن نقش محوری آن در حیات و سرزندگی بافت مرکز شهر نیز نیازمند بررسی و توجه جدی است. به این دلایل شناخت کامل و دقیق مساله، ارائه طرح ها واجرای اقدامات کوتاه مدت و فوری در چارچوب برنامه-ای کلان وبلند مدت که منتهی به رفع محدودیت ها و ایجاد مطلوبیت زندگی در بافت شود، با تاکید بر احیای بناهای ارزشمند، از نیازهای اجتناب ناپدیر بافت تاریخی مرکز شهر و شهر نطنز است. در نظر گرفتن مسجد جمعه و مخصوصا گنبدخانه آن به عنوان شاخص ترین عنصر بافت، نیاز آن یه توجه و حفاظت، نقش محوری آن در حیات و سرزندگی بافت مرکز شهر و همچنین نقش اساسی مرکز شهر در پویایی و توسعه شهر نطنز، اصلی ترین دلیل انتخاب این موضوع بوده است. 3) هدفهای تحقیق : - شناخت مسجد جمعه و گنبد خانه آن و بافت مرکز شهر نطنز و معرفی آن ها - شناخت نقاط قوت و پتانسیل های موجود و استفاده بهینه از آن - حفاظت، مرمت و احیای گنبد خانه مسجد جمعه نطنز - توانمند سازی و احیای بافت مرکز شهر نطنز
فرشته فاتحی پیروز حناچی
بررسی این موضوع چه در مقیاس های بزرگ و شهری از دیدگاه بستر جایگیری بنای هر حمام ایرانی بسته به شخصیت اکولوژی هر منطقه ، اقلیم و توپوگرافی ، سطح آب های تحت الارضی آن و شکل بافت شهری و اینفراستراکچرهایش و چه در مقیاس خود موجودیت کالبدی بنا بسته به قدر تعین یافتن فضایی و نحوه ارتباطات میان فضاها و چیدمانشان ، ابعاد و تناسبات به کار رفته و هم چنین تاسیسات گرمایشی و عدم اتلاف انرژی و توجه خاص به اثر نور و نحوه تهویه فضاهای هر حمام ایرانی گزارشی است که از آن نمی-توان اجتناب کرد. ؛ می توان با مطالعه و خوانش طرح معماری و با رویکرد توصیفی – تاریخی اطلاعات را مورد ارزیابی قرار داد دراین راستا ، حمام شیخ بهایی از ارزشمندترین آثار دوره صفوی ، به عنوان موضوع پژوهش روی میزم قرار گرفت که با وجود ناملایمات بسیار همچنان به تلاشی سخت جهت پایداری خود ادامه می دهد . پژوهش حاضر به خوانش خطوط تاریک این اثر بی مانند می پردازد.
نرگس احمدی اسکندر مختاری
این رساله حاصل فعالیت های پژوهشی، میدانی و همکاری با پروژه نجات بخشی میراث فرهنگی بم، پس از وقوع زلزله دلخراش بم در سال 1382 است که طی 6 سال بدست آمده است. علی رغم خسارت قابل توجهی که میراث فرهنگی در اثر زلزله متحمل گردید، لیکن این واقعه فرصتی را برای محققین فراهم نمود تا از میان آثار سرشکافته، پی به حقایقی ببرند که تا کنون مکتوم مانده بودند. حصار پیرامونی ارگ بم به عنوان یکی از برجسته ترین، عناصر تشیکل دهنده مجموعه بم، متضمن اسناد و سر نخ های کلیدی تحولات تاریخی ارگ محسوب می گردد. از جمله نقاط پر اهمیت حصار ارگ بم، سازه منحصر به فرد برج شماره 7 واقع در حصار جنوبی است که در فرصت پیش آمده در آن، مطالعاتی منسجم با هدف واکاوی و آزمون فرضیه ها و نظرات متفاوت در مورد شهرسازی ارگ بم، صورت پذیرفت. در این رساله پس از شرح اقدامات حفاظتی و رفع خطر، با توجه به پتانسیل های موجود، طرحی جهت تبدیل محوطه کاوش شده به سایت- موزه ارایه گردیده که زمینه را برای بازدید عموم و نمایش و انتقال اطلاعات مکشوفه به بازدید کنندگان، فراهم می نماید. اجرای این طرح می تواند همسو با اهداف طرح جامع مدیریت بم و منظر فرهنگی آن، متضمن حفظ و توسعه پایدار مجموعه و فراهم آوردن زمینه جلب گردشگران در ارگ بم به عنوان برجسته ترین عنصر منظر فرهنگی گردد.
احد نژاد ابراهیمی سردرود محمدرضا پورجعفر
بعد از شکل گیری حفاظت نوین در ایران در اواخر دوره قاجاریه، بحث حفاظت از بافت های فرهنگی تاریخی از مباحث مهم مجامع علمی و اجرایی گردید عمده چالش ها در بین این دو گروه، میان گروه های "حفاظت گرا" و "توسعه گرا" بود ولی فحوای گفتمان ها، بحث پیرامون مداخلات کالبدی بود و بحث ارزش موضوعیت نداشت، عدم توجه به مولفه های ارزشی در مداخله، موجب بروز شکافی بین رویکرد مداخله ای رایج با رویکرد ارزش محور گردید، بطوریکه ارزش های موجود در بافت های تاریخی در معرض نابودی قرار گرفت. هدف، یافتن روند شکل گیری مفهوم بافت فرهنگی تاریخی با رویکردها و روش های مداخله می باشد همچنین سازمان ها، قوانین و مقررات و وظایف متولیان مداخله بافت های مذکور را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. نوشتار حاضر از نوع تحقیق های کاربردی مبتنی بر روش تفسیری-تاریخی است و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه و میدانی می باشد، هر چند داده های کلی کمّی و در برخی موارد کیفی هستند ولی تحلیل محتوی برای نتیجه گیری بر اساس تحلیل های کیفی است. دست یابی به فرآیند ارزش محور در مداخله بافت های تاریخی نتیجه نهایی پژوهش می باشد و سه مرحله مدیریت و سازمان ارزش محور، شناسایی و ثبت آثار ارزش محور و مولفه های کیفی تاثیر گذار در طراحی بافت های فرهنگی تاریخی دارد و مولفه های کیفی مداخله شامل "مدیریت ارزشها" ، "حریم گذاری بر اساس ارزشها" و "معیارهای کیفی طراحی در بافت های فرهنگی تاریخی" ارائه شده اند؛ معیارهای کیفی تاثیرگذار بر طراحی نیز در قالب پنج معیار "رابطه همزیگری بافت تاریخی با شهر"، "تحمل گرایی و تعامل گرایی برای کاربست تکنولوژی های جدید" ، "تدوین راهبرد برای حضور و مشارکت مردم" ، "احترام به حق وحقوق انسانی انسان ها" و "توجه به حقوق آیندگان" می باشد.
هما سعادت پیروز حناچی
یکی از اصلی ترین اهداف این پایان نامه تولید اطلاعات دقیق از بنا در راستای شناخت وضعیت موجود؛ عارضه ها و راهکارهای مرمتی آن می باشد. به همان اندازه که معماری ایرانی و معماری سایر ملل روزگاران قدیم بر معماری اسلامی تأثیرگذار بوده اند؛ به همان اندازه نیز این معماریها به فراخور فضاهای خود از مفاهیم اسلامی و معنای مسجد به مفهوم واقعی آن تأثیر گرفته اند. اگرچه سیر تحول این مساجد در هر مکانی متأثر از ویژگیهای خاصی بوده است اما در نهایت دارای اصول یکسانی است. در مطالعه مسجد جامع نائین به عنوان نمونه موردی این پروژه سعی شد تا با شناخت دقیق و علمی وضع موجود بنا به ارائه راهکار مرمتی مناسب که تلفیقی است از راهکارهای سنتی مرمت با تکنولوژی نوین پرداخته شده است.
مریم السادات هاشمی طبا پیروز حناچی
در گذشته میدان به عنوان فصل مشترک چند بنا بوده است و سبب یکپارچگی مجموعه ای می شده است. از طرفی عمومی ترین بخش این مجموعه، میدان بوده و یک فضای جمعی را پدید آورده بود و معمولاً اصلی ترین میدان به عنوان مرکز و قلب آن شهر شناخته می شود.در شرایط کنونی میدان ها تبدیل به فلکه و عناصر اطراف آن از نظام خارج شده و روبه انزوا و فرسودگی می رود.ارسن های شهری(که از مجموعه ساختمان هایی برای ارائه ی خدمات به کل شهر یا منطقه ای تشکیل شده بودند) در طی سالیان با تغییراتی در عناصر خود، سبب حفاظت و توسعه ی خود در شهر می شدند اما اکنون به توقف محکوم شده اند. پژوهش پیش رو به دنبال راهکار برای این توالی تاریخی مکان در عصر حاضر است. این مجموعه شامل میدان، بازار قیصریه، سه سرای گلشن ، نو و مغولی و یک حمام تاریخی و یک بقعه است. این مجموعه دارای ارزش های هویتی، معماری(کالبدی)، نادر بودن، اقتصادی، کارکردی(عملکردی)، منظری(محیطی)، تاریخی و آموزشی است. که در بخش شناخت به آن پرداخته شده است. پروژه مذکور در5 فصل تدوین گردیده که در ذیل عناوین آن آورده شده است: فصل اول :کلیات طرح فصل دوم : مبانی نظری فصل سوم: شناخت اثر و بستر آن فصل چهارم : آسیب شناسی و آسیب نگاری فصل پنجم : طرح مرمت و احیاء اهداف کلی انجام این پژوهش بدین ترتیب است: - تلاش در جهت مجموعه ای دیدن یک ارسن شهری از رمق افتاده یا از هم گسیخته - معرفی و شناخت اجمالی از میدان قیصریه لار و دوسرای گلشن و نو - مداخلات کالبدی برای احیاء یک مجموعه ی شهری از هم گسیخته در نهایت بخش احیاء در دو فاز ارائه شده است: فاز اول در مقیاس شهری(و در حدود 2000/1 ) و بصورت لکه گذاری و بهسازی بافت پیشنهاد شده است. این محدوده از شمال ، فضای مقابل ورودی آب فروشان بازار قیصریه و در جنوب کوچه ی پشتی سرای گلشن و نو را شامل می شود(بطول تقریبی 300 متر). تعریض معبر، باز کردن کوچه ی جنوبی سرای گلشن و نو، پیشنهاد کاربری های مورد نیاز و تخصیص هر یک به بناها و زمین های موجود و طراحی سه قطعه زمین رهاشده، به عنوان پارکینگ ، فضای مکث و بلوک بندی واحد های مسکونی در این قسمت دیده شده است. فاز دوم طراحی در مقیاس معماری و درشت طراحی شده است.طراحی با مقیاس 600/1 شروع و غالباً در مقیاس 200/1 و 100/1 است.
بهزاد رضاعی پیروز حناچی
تهران ازآغاز شهری شدنش و در امتداد آن پایتخت نشینی آن برای شاهان دوره های تاریخی ایران در بطن خویش حافظه اتفاقهای تاریخی شاید مهم و سرنوشت ساز این کشوراست . در این شهر باغ نگارستان از جمله محل های باارزش تاریخی نسبتا گمنام شهر تهران است.. یک باغ با صفا بنا شده در دوره فتحعلیشاه قاجار به سال 1222 ه.ق که در دوره های بعد شاهد تغییراتی کالبدی بوده که بیشترین آنها مربوط به دوره پهلوی اول است که با تبدیل شدن به مرکز آموزش عالی به روش نوین در سالهای 1307 تا 1315 تغییرات زیادی در آن به وجود آمده است.در سالهای بعد نیز تنها بخش باقی مانده از آن که محل قرار گیری عمارت حوض خانه از باغ دوره قاجاریه است تبدیل به سایت اداری شده و این بخش نیز از قسمت ساخته شده در دوره پهلوی اول جدا میگردد.. آنچه از تاریخ بر می آید این باغ در دوره های مختلف مورد بی مهری های مختلف قرار گرفته است اگر چه روزگاری، مرکز بنیاد نهادن پایه های علوم و آموزش عالی در این کشور بوده است.با شناختی کافی که از این باغ و سعی در معرفی آن گردیده و با ارائه نقشه های تاریخی باغ و با تکیه بر وضع موجود اقدام به پیشنهاد طرح احیاء ساختمان حاضر به عنوان دانشکده تحصیلات تکمیلی مرمت و با بررسی وضعیت ساختمان از لحاظ کالبدی و بر اساس آسیب های موجود و همچنین بر اساس آیین نامه زلزله 2800 مربوط به بهینه سازی ساختمانها در برابر زلزله و ارائه طرح مرمت و احیاءباعث رونق بخشی به این مکان با ارزش گردد..در این راستا با استفاده از پیشنه تحقیق های انجام گرفته ، انسجام قابل قبولی برای این اطلاعات با اضافه کردن تحقیقات جدیدو همچنین با محور قرار دادن وضعیت فعلی باغ نگارستان به عنوان تنها بخش باقی مانده و با ارائه طرح مرمت وباز زنده سازی آن به عنوان اولین دانشگاه رسمی کشور سعی درارائه طرح باز زنده سازی آن به عنوان یک مرکز آموزشی فرهنگی در سطح عالی در بافت قدیم شهر تهران است که از حیث فرهنگی وعلمی حائز اهمیت خواهد بود.
فروغ صادق مال واجرد پیروز حناچی
تهران تاریخی(طهماسبی) هسته اصلی شهر تهران است که محلات آن عبارتند از : سنگلج ، بازار، عودلاجان، امامزاده یحیی و چاله میدان. بافت تاریخی شهر تهران که در محدوده تهران ناصری تعریف و تعیین شده است ، بیشترین بناهای ارزشمند شهر را در خود جای داده و هویت تاریخی شهر به شمار می آید ، از این رو گذری در محله عودلاجان که از اولین محله های با اصالت تاریخی – فرهنگی شهر تهران است، مورد اهمیت موضوع تحقیق واقع شده است. هدف نه دوباره سازی کالبدی – ساختمانی بناهای شهر بلکه نوسازی جو اجتماعی – فرهنگی آن است که برمبنای ارتباطی نو و برای تنفسی تازه برای حاضران ، شاغلان و ساکنان بافتهای تاریخی می باشد. ایجاد تنوع و مطلوبیت در جریان رفت و آمد و ایجاد مسیرهای پیاده جذاب و روان سازی حرکت در راستای احیای بافت گذر بازارچه عودلاجان و بالابردن سطح کیفی فضای محیطی از اهداف طرح می باشد. نوسازی و بازساری در گذر بازارچه عودلاجان باید با تکیه بر ارزش های اصیل و کهن موجود در بافت و با در نظرگرفتن حفظ خاطره های شهری و تداوم آنها در گذر انجام پذیرند ، در غیر اینصورت مجموعه اقدامات ذکرشده ابزاری خواهند شد، در جهت تبدیل شدن بافت به یک بافت بی هویت و نامانوس با خاطره هایی که روزگاری در این محله اتفاق افتاده اند. بهسازی ، نوسازی و بازسازی در گذر بازارچه عودلاجان شیوه ی اقدام درجاهای مختلف گذر با توجه به مشکلات موجود و پتانسیل های بافت ، باهم متفاوت است،درمواردی از جمله ساماندهی جداره های بازارچه شیوه ی اقدام به صورت بهسازی کالبدی وعملکردی پیش بینی میشود.
اکرم مظفری محمدمنصور فلامکی
قلعه دختر ساوه با قدمتی چند صد ساله و حتی شاید مربوط به سال های پیش از اسلام در رشته کوه های هندس در جنوب غربی شهر تاریخی ساوه بر روی یک قله منفرد به زیبایی هرچه تمام تر جلوه های معماری کهن قلاع کوهستانی را به نمایش گذاشته است. این دژ عظیم سال ها بصورت بنایی متروکه بدون هیچگونه توجهی از طرف سازمان های مربوطه بالخصوص میراث فرهنگی، درآمده و این عامل باعث تخریب هرچه بیشتر بنا به دست حفاران غیر مجاز و همچنین تأثیر شرایط آب وهوایی منطقه برکالبد قلعه شده است. درچند سال اخیر میراث فرهنگی اقدام به انجام یک فصل کاوش باستانشناسی و دو فصل اجرای مرمت قلعه کرده است. به دنبال کاوش ها، بیشتر فضاهای موجود در قسمت شاه نشین قلعه مشخص شدند که در طی فصل مرمت، جداره های آن بازسازی شدند. سعی بر این کردم که در این رساله به پیگیری اطلاعات تاریخی وکالبدی اولیه بنا وسپس به مسائل آسیب شناسی ومشکلات حاضر درقلعه و همچنین بررسی پتانسیل های این بنا برای جذب گردشگر و توریست و به دنبال آن بررسی امکانات وشرایط مورد نیاز برای رفاه حال گردشگران و همچنین کوهنوردان- به دلیل کوهستانی بودن- درمقایسه با نمونه های مشابه جهانی آن بپردازیم. درآخر طرح مورد نظر به شکل پیشنهادی ارائه شده است.
آزاده یوسف نژاد محمد منصور فلامکی
در هر اثر معماری شاخه هایی خاص، پیکره کالبدی آن را موجودیت می بخشند. آ1- شاخه آمیختگی شکل- شاخه آمیختگی کاربردی3- شاخه آمیختگی کالبدی4- شاخه آمیختگی ساختار5- شاخه آمیختگی محیطی . در این رساله به بررسی وتحلیل 5شاخه آمیختگی در بنای ساختمان کتابخانه بانک تجارت میدان توپخانه وتعاملات آنها با یکدیگرپرداخته و استفاده از فن آوریهای سنتی و نو را در آفرینش اثری تاریخی از معماری قدیم تهران ، بیان نموده ایم .و ارتباط آن را با میدان تاریخی توپخانه با توجه به موقعیت میدان و تعاریفی که برای میدان درنظر گرفته شده است مورد بررسی قرار داده وبا استفاده از تعریف حفاظت و مرمت از دیدگاه منشور های بین المللی و فرهنگ لغات مطرح شده و به بیان مرمت و تأثیر زمان در انجام عملیات مرمتی پرداخته شده است .مورفولوژی میدان که در دوره های مختلف اعم از قاجار پهلوی اول ،پهلوی دوم و پس از انقلاب شکل گرفت خود تأثیر گذار و متأثر از آدمیانیست که در این مکان تردد نموده اند .ازجمله بناهایی که در اطراف میدان به وجود آمدند بنای بانک تجارت و محوطه زیبای آن و نیز ساختمان زیبای کتابخانه بوده که در فاصله ی کمی از آن در محوطه ساخته شده است .هم اکنون به دلیل عدم هویت میدان این بناها هر یک به نوعی مهجور مانده و گاهأ یکی از آنها همانند ساختمان کتابخانه بدون کاربری به حیات خود ادامه میدهد .این بنادر یکی از دوره های ساخت ساختمان بانک که در زمان پهلوی اول توسط معماری انگلیسی ساخته شده ،به عنوان کتابخانه بانک بنا شده و خود دارای ویژگی های نفیس معماری بوده است هدفهای تحقیق حفاظت و مرمت هر اثر باید عواملی مانند خلاقیت و کیفیت طرح، فن ساخت، قدمت، بهره وری، مدیریت نگهداشت، چگونگی ادغام دوباره اثر در محیط یا وضعیت اثر در رابطه با بستر محیطی را در نظر گرفت. 1- دگرگونی در گذر زمان، اندیشه و هویت تاریخی - اصالت و خصوصیاتی که یک اثر را در گذر زمان و مفهوم هنر، معتبر و منحصر به فرد کرده است را دربازنگری دوباره این محدوده خواهیم دید.و آن را در اهداف تحقیمان در نظر خواهیم گرفت.
حامد کامل نیا غلام رضا اسلامی
طراحی مشارکتی در معماری که شاید در ابتدا به صورت آرمانی و نیاز اجتناب ناپذیر خود را می نمود، رفته رفته نقاط ناکارآمد خود را آشکار کرده و بعضا از هدف اصلی خود نیز دور شد. برخی از دولتها (به دلیل ساختار نامناسب توزیع قدرت در جامعه) با بوجود آوردن مشارکتهای کاذب، آنرا از هدف اصلی دور نمودند و یا به بهانه هایی همچون هزینه، زمان و ... آن را کنار گذاشتند. از طرفی دیگر، متخصصان حوزه معماری نیز چندان از این رویکرد استقبال نکرده و آن را به عنوان رویکردی غیر مفید می خواندند. در سالهای اخیر توجه به رویکرد معماری جمعی (community architecture) به ویژه در کشورهای در حال توسعه، موجب تغییر الگوواره های مشارکتی در معماری گردیده است به گونه ای که این حرکت، سعی در کاستن از رویکردهای کاذب داشته و در جستجوی بهبود کیفی محیط مصنوع از طریق فهم اجتماعات و ارزشها و خواستهای ایشان( و نه صرفا دخالت ظاهری آنها) است. اما یکی از اساسی ترین موضوعات در این بخش نبود تعریفی مشخص و چارچوبی معین برای تبیین موضوع معماری جمعی است بطوریکه بسیاری آنرا مشابه دیگر رویکردهای مشارکتی در معماری تصور می نمایند. تغییر الگوواره های تکنیکی-کاربردی و استفاده از الگوواره های انسانی موجب گردیده تا رویکرد معماری جمعی با استفاده از تلفیق دانش علوم رفتاری با دیگر رویکردهای معماری مشارکتی و استفاده از مفاهیم برنامه دهی معماری بر مبنای روانشناسی محیط، کاربران را با استفاده از فهم صحیح الگوهای رفتاری و نیازها، خواست ها و ارزشهایشان در فرآیند طراحی جمعی دخالت دهد. "معماری جمعی" از لحاظ سطح و نوع مشارکت با " معماری مشارکتی" و "معماری اجتماعی" متفاوت است بطوریکه بیشتر به گونه های مشارکتی تاویلی، ناحیه گرایی و تعاملی می پردازد. گونه های مختلف مشارکتی عبارتند از : بسیج اجتماعی ، مشارکت پرسشنامه ای، طراحی مشورتی، مشارکت کارکردی، مشارکت تعاملی، ناحیه گرایی و مشارکت تاویلی. این رویکرد بیشتر مبتنی بر باورها، ارزشها و نیازهای جمعی مشترکی است که از طریق درک الگوهای رفتاری و در یک اجتماعی با ویژگیهای معین و با تکیه بر فاکتور "احساس جمعی " تحقق می پذیرد. بررسی نمونه های موردی رویکرد طراحی جمعی در کشورمان نشان می دهد که الگوواره های رفتارگرای معماری جمعی در صورتی می تواند به عنوان یک الگوواره ی پاسخگو در دخالت دادن کاربران در فرآیند طراحی مورد استفاده قرار گیرد که با ابزارها، روشها و گونه مشارکتی صحیحی توام باشد. همچنین نتایج نشان از همبستگی شاخصه های احساس جمعی با میزان مشارکت جمعی کاربران دارد. توجه به تلفیق نظریه ها و تجارب مشارکتی در معماری جمعی، می تواند چارچوبی مفهومی برای شناخت و امکان سنجی رویکردها و تجارب مشارکتی در معماری جمعی، می تواند چارچوبی مفهومی برای شناخت و امکان سنجی رویکرد طراحی جمعی در زمینه کشورمان را (از طریق دخالت موثر کاربران در فرآیند طراحی جمعی) ارائه داده و به چگونگی کاربرد آن در شرایط موجود بپردازد.