نام پژوهشگر: منصور براهیمی
منیژه گودرزی منصور براهیمی
زبان نمایشی یا دراماتیک از جمله عناصر بسیار مهم درآثار نمایشی است، که عموماً عملکرد آن را محدود به مواردی چون ساخت شخصیّت، پیش برندگی داستان، مشخص نمودن زمان و مکان، تطبیق با درون مایه، برقراری و باور پذیرکردن مجموعه روابط ،اطلاع رسانی درباره ی شرایط مفروض، ایده و غیره می شود، حال آن که توصیف زبان نمایشی بدون درنظرگرفتن شاخصه های مهمی، چون موقعیت، کنش و چندصدایی امکان پذیر نیست، چراکه زبان نمایشی رابطه ای یگانه با آنان دارد. دراین پژو هش سعی برآن است، تا زبان نمایشی از این زاویه نگریسته شود و همچنین ارتباط آن با شعر نو، مورد کنکاش قرار گیرد. فصل اول این رساله شامل تاریخچه نظری بحث، بررسی مفهوم دراماتیک و همچنین زبان نمایشی است. در فصل دوم نیز، ابتدا زبان نمایشی درایران و سپس بوطیقای شعر نو، که در واقع تحولی عظیم در ساخت شعری، دیدگاه شعر ،مفاهیم شعری، ترکیبات تازه ی شعری، افزودن پرسوناهای شعری، انتخاب زبان دقیق برای آنها و تغییر دید زیبای شناسی است، مورد بررسی قرار گرفته است. برهمین اساس در آخرین فصل این پژوهش گزیده هایی از دو تن از شاعران بزرگ معاصرایران، اخوان ثالث و شفیعی کدکنی، ارزیابی شده است.