نام پژوهشگر: سید محمد حسن مصطفوی
عبداله محمدعلی پور عباس عصاری آرانی
امروزه بنگاه های کوچک و متوسط (smes ) مسیری جدید را برای رسیدن به اهداف کلان اقتصادی معرفی می کنند و غالب کشورهای در حال توسعه، رشد smes را بعنوان استراتژی اصلی توسعه ای خود انتخاب نموده اند. از این رو، با توجه به ویژگی های منحصر به فرد smes، توسعه این نوع بنگاه ها برای هر اقتصادی دارای اهمیت خواهد بود و از این جهت، شناخت ماهیت عملکرد و عوامل تأثیر گذار بر رشد و توسعه smes، نیز ضروری می باشد. پژوهش حاضر تلاش دارد با روشی کیفی – تحلیلی و از طریق داده های اسنادی و کتابخانه ای، مهمترین عوامل موثر بر رشد smes در کشورهای در حال توسعه را کشف و آنها را در اقتصاد ایران بیازماید. برای آزمون یافته ها، مطالعه میدانی با استفاده از پرسشنامه، در صنعت نشر ایران صورت گرفته است. برای آزمون معناداری فرضیه های پزوهش از آزمون خی دو استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که در صنعت نشر ایران، عوامل زیر در رشد smes نقش اساسی ایفا می کنند: ویژگی های فرد کارآفرین مانند تجربه کاری، شبکه اجتماعی و سن؛ ویژگی های بنگاه مانند بهره مندی از تسهیلات مالی برای تأسیس بنگاه، سیستم مدیریتی خویشاوندی، و نظام ارتباط عمودی؛ و همین طور عوامل بیرونی مانند فضای کسب و کار، سیاست ها و حمایت های دولت و فضای قانونی و نهادی مناسب.
محمد زارع علیرضا ناصری
در مطالعه حاضر ، تاثیر چرخه های انتخاباتی ریاست جمهوری بر بازار بورس در بازه ی زمانی فروردین 1370 تا شهریور 1393 با استفاده از مدل های اقتصاد سنجی تلاطم و در چارچوب دو سناریوی سیاسی بررسی گردیده است.در این بررسی علاوه بر مدل garch-m، مدل نوسانات تصادفی(sv-m) با استفاده از تکنیک های بیزین برای محاسبه ی تلاطم ، ارائه گردیده است.نتایج بیانگر این است که بر اساس سناریوی اول که احزاب سیاسی را در نظر نمی گیرد و صرفا به تاثیر تغییر دولت ها بر بازدهی بورس می پردازد، تغییر دولت ها تاثیر معناداری بر بازدهی بورس ندارند.اما متغیر های مدت زمان تصدی گری دولت و تلاطم ، معنی دار و دارای تاثیر مثبت بر بازدهی و متغیر چرخه ی انتخاباتی که تغییرات در بازدهی از سه ماه قبل از انتخابات تا سه ماه بعد را در نظر می گیرد معنی دار و دارای تاثیر منفی بر بازدهی می باشد.همچنین بر اساس سناریوی دوم که تغییر دولت ها را همراه با احزاب سیاسی در نظر می گیرد می توان گفت که دولت اصولگرا دارای بازدهی پایین تر نسبت به دولت های غیر اصولگرا می باشد.به عبارت دیگر تغییر دولت از غیر اصولگرا به اصولگرا دارای تاثیر منفی و معنا دار در بازار سرمایه می باشد.به علاوه متغیر های مدت زمان تصدی گری دولت ، چرخه ی انتخاباتی و تلاطم هر سه دارای تاثیرات معنی دار و هم جهت با آن چه که در سناریوی اول اشاره شد می باشند.در نهایت عملکرد دو مدل garch-m و sv-m بر اساس معیار های نکویی برازش مورد مقایسه قرار گرفته اند که بر همین اساس مدل های sv-m در هر دو سناریو دارای عملکرد بهتر نسبت به مدل های garch-m می باشند.