نام پژوهشگر: منصور گنجی
فرشته ندری ناهید یاراحمدزهی
هر روزه افعال گروهی جدیدی وارد زبان انگلیسی می شوند, ضمن اینکه که افعال گروهی قبلی معانی جدید کسب می کنند. این سازه های زبانی ویژگی های معنایی و ساختاری منحصر به فردی دارند که ترجمه شان به زبان های دیگر را امری دشوار می سازد. با این وجود, این سازه های زبانی مورد غفلت نظریه پردازان ترجمه و مترجمان قرار گرفته اند. در این مطالعه, به منظور بررسی شایع ترین روند ترجمه ای که در ترجمه افعال گروهی به کار گرفته شده است, جلد اول _ فصل 1 تا 12 – از سه ترجمه فارسی رمان harry potter and the order of the phoenix نوشته رولینگ (2005) به همراه متن انگلیسی بررسی شده اند. در این راستا, روندهای ترجمه نیومارک (1988) و وینه و داربلنت (1995) در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفت. با کنار هم قرار دادن افعال گروهی انگلیسی موجود در متن اصلی و معادل های فارسی, کاربرد برخی روندهای ترجمه تشخیص داده شد و میزان کاربرد هر روند ترجمه محاسبه شد. محقق به منظور تعیین موفق ترین روند ترجمه در ترجمه افعال گروهی, از سه معیار دقت, وضوح و طبیعی بودن مطرح شده توسط لارسون (1998) جهت سنجش کیفیت ترجمه و روندهای ترجمه ی به کارگرفته شده, استفاده کرد. نتایج تحقیق نشان داد که شایع ترین روند ترجمه, در ترجمه افعال گروهی به فارسی در متون مذکور , ترجمه هم ارز بود. موفق ترین روند ترجمه نیز بر اساس سه معیار دقت, وضوح و طبیعی بودن ترجمه هم ارز بود. می توان نتیجه گرفت که ترجمه هم ارز, روند مناسبی در ترجمه افعال گروهی انگلیسی به فارسی می باشد. تحلیل داده ها – محاسبه میانگین امتیازی که هر ترجمه ی کتاب harry potter and the order of the phoenix برای دقت, وضوح و طبیعی بودن کسب کرد – نشان داد که ترجمه ی اسلامیه (1382) در ترجمه افعال گروهی به فارسی موفق تر بوده است.
صفورا جاویدنیا محمد علی رباط جزی
چکیده این تحقیق ابتدا بر آن است که تأثیر ترجمه ی متون اسلامی بر دو جنبه ی زبان عمومی، درک مطلب و لغت را مورد بررسی قرار دهد. ثانیاٌ، تحقیق حاضر به بررسی تأثیر ترجمه ی متون اسلامی بر روی نگرش دانشجویان مهندسی نسبت به اسلامی کردن زبان می پردازد. به منظور تحقق این اهداف، دو نمونه ی سی نفری از بین صدو بیست نفر به طور تصادفی انتخاب شدند. دو ابزار برای انجام این تحقیق استفاده شد،دو تست زبان عمومی و یک پرسشنامه. ترجمه ی متون اسلامی در طول دوره توسط دانشجویان گروه تجربی انجام شد.برای اندازه گیری تغییر نگرش ها، یک پرسشنامه با ده مورد استفاده شد. این پرسشنامه قبل و بعد از دوره اجرا شد. سه مورد انتخاب و تفسیر شد. با تحلیل داده های به دست آمده قبل و بعد از دوره، محقق به این نتیجه رسید که ترجمه ی متون اسلامی، تأثیر چشمگیری بر روی درک مطلب دانشجویان مهندسی داشت. اما هیچ تأثیری بر روی یادگیری لغت آنها نداشت. به طور کلی، ترجمه ی متون اسلامی بر روی زبان عمومی دانشجویان تأثیر داشت. علاوه بر این، با تفسیر نمودارها ، مشخص شد که ترجمه ی متون اسلامی بر روی نگرش دانشجویان مهندسی نسبت به اسلامی کردن زبان تأثیر داشت اما نه در جهتی که ما فکر میکردیم بلکه آنها معتقد بودند که زبان انگلیسی بایستی همراه با فرهنگ مرتبط با آن آموزش داده شود تا یادگیری زبان را موثرتر و لذت بخش تر کند. البته نتایج نشان داد که دانشجویان از تأثیرات منفی بالقوه که یادگیری زبان انگلیسی ممکن است بر روی آنها داشته باشد آگاه هستند. علی رغم این واقعیت، آنها مشتاق بودند که زبان انگلیسی را همراه با فرهنگش یاد بگیرند. پیشنهاد میشود که برنامه های آموزشی دیگری طراحی و بر روی آنها کار شود تا از تأثیرات منفی که یادگیری زبان انگلیسی ممکن است بر روی دانشجویان ایرانی داشته باشد کاسته شود. چون بر طبق نظریه ی سپیر- ورف (1956)، زبانی که ما صحبت میکنیم بر روی دیدگاه ما و شیوه ای که جهان را تجربه میکنیم تأثیر میگذارد. بنابراین، به منظور افزایش تأثیرات مثبت یادگیری زبان همراه با فرهنگ آن، برخی اقدامات بایستی توسط مقامات دولتی و معلمان با تجربه زبان با دانش دینی بالا، به منظور آموزش معلمان فرهیخته و کارآمد انجام شود. با انجام این مورد، میتوانیم امیدوار باشیم که کشورمان یک کشور اسلامی باقی می ماند و مردم از ارزش ها و اعتقادات اسلامی شان محافظت میکنند.
مریم ربانی نیا هوشنگ خوش سیما
چکیده در فضای چالش برانگیز و پویای آموزش زبان انگلیسی، بهبود (ارتقاء) آموزش نوشتن طی سه دهه ی گذشته ، مورد توجه محققان آموزشی بوده است. آموزش استراتژیهای نوشتن مانند برنامه ریزی، تهیه ی پیش نویس، بازنگری و تصحیح کردن همانطور که توسط محققانی مانند graham & perin(2007) نشان داده شده، تاثیر چشمگیری در کیفیت نوشتن دانشجوها و دانش آموزان از خود نشان داده است. علاوه بر این، استفاده از خواندن و استراتژیهای خواندن مانند خلاصه کردن، در کلاس های نوشتن بحث های زیادی در بین کسانی که به دنبال روشی برای افزایش و بهبود مهارت نوشتن هستند به وجود آورده است مثل abusaleem(2010). با استفاده از همپوشی استراتژیهای خواندن و نوشتن به عنوان یک چهارچوب، تحقیق حاضر بدنبال بررسی ارتباط ممکن بین تدریس آشکار استراتژیهای خلاصه نویسی و افزایش مهارت نوشتن به علاوه ی بررسی نقش آموزش این استراتژیها در خلاصه نویسی و دفعات استفاده از استراتژیها می باشد. این تحقیق از یک روش تقریبا تجربی برای اجرای کار استفاده کرده است. دو گروه از دانشجوها بدون هیچ انتخاب تصادفی به یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل منصوب شدند که بطور اتفاقی تقریبا در یک سطح زبانی بودند. افراد 55 دانشجوی مذکر سطح متوسط زبان و مشغول به تحصیل در رشته ی دریانوردی در دانشگاه دریانوردی چابهار بودند. استراتژیهای خلاصه کردن بطور آشکار و مرحله به مرحله از طریق روش شناختاری یادگیری زبان آکادمیک به گروه آزمایش علاوه بر آموزش نوشتن آموزش داده شد. این روش شامل شش مرحله ی آماده سازی، ارائه، تمرین، خود-ارزیابی، بسط دادن، و ارزیابی است. به گروه کنترل فقط نوشتن با شیوه ی مرسوم تدریس شد. آزمون نوشتن از هر دو گروه، قبل و بعد از دوره ی آموزش استراتژیهای خلاصه کردن و نوشتن گرفته شد و خلاصه نوشتن افراد در گروه آزمایش به همراه میزان استفاده ی آنها از استراتژیهای معلوم، نیز قبل و بعد از آزمایش بررسی شد. اطلاعات بدست آمده بوسیله ی نرم افزار اس پی اس اس آنالیز و مقایسه شد و طبق آنها نتایجی بدست آمد. مقایسه ی میانگین نمره های گروه آزملیش (14.6) با میانگین گروه کنترل (12.8) در آزمون نوشتن بعد از مطالعه، نشان داد که گروه ها با هم تفاوت دارند (p= .000 < .05) و گروه آزمایش در آزمون نوشتن بعد از اجرای آزمایش نسبت به گروه کنترل بهتر عمل کرده است. آنالیز نمره های بدست آمده از اولین و آخرین خلاصه های نوشته شده توسط گروه آزمایش نشان داد که آموزش آشکار استراتژیهای خلاصه کردن تاثیر مثبتی در نوشتن خلاصه نیز داشته است. نتایج بدست آمده از بررسی پرسش نامه ها هم تاثیر مثبت این آموزش را در میزان استفاده از تعدادی ازین استراتژیها برای گروه آزمایش نشان داد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که آموزش آشکار استراتژیهای خلاصه کردن میتواند روش موثری برای آموزش و یادگیری زبان مخصوصا برای افزایش مهارت نوشتن دانشجهای ایرانی و افزایش استفاده ازین استراتژیها باشد. در پایان اشاره های ضمنی این تحقیق برای آموزش که از لحاظ تئوریک، تئوری یادگیری استراتژیها و آموزش استراتژی را تایید میکند و از لحاظ عملی معلمان و آموزش دهنده ها را مجاب میکند تا استراتژیهای موردنیاز برای نوشتن و خواندن را پیدا کرده و بدنبال چگونگی تدریس انها و الحاق آنها در آموزش نوشتن باشند. این مطالعه برای تحقیق بیشتر، بررسی بیشتر برای شناسایی استراتزیهای خلاصه نویسی دانشجویان زبان خارجی، میزان انگیزه ی آنها بعد از دوره ی درمان و تاثیر این نوع آموزش روی نکته سنجی یاتفکر نقادانه و حفظ کردن لغت را پیشنهاد میکند. کلمات کلیدی : خلاصه کردن، استراتژیهای خلاصه نویسی، آموزش بر مبنای استراتژیها ؛ مهارت نوشتن.
میلاد صالح زاده هوشنگ خوش سیما
افزایش میزان تمرین های شنیداری و تدریس استراتژی های موثر دو روش شناخته شده در آموزش مهارت های شنیداری به زبان آموزان به حساب می آیند. از این رو، در این پژوهش سعی شد تا تأثیر این دو روش بر روی مهارت تشخیص کلمات شنیداری در زبان آموزانی با مهارت شنیداری ضعیف مورد بررسی قرار گیرد. به این منظور، ?? دانشجو از رشته مهندسی کشتی که از قبل در ? کلاس جداگانه بودند انتخاب شدند تا به عنوان گروه های گواه، تمرین فراوان، و استراتژی های جبرانی در این پژوهش شرکت کنند. قبل از شروع مطالعه، به منظور اطمینان از پایین بودن سطح مهارت شنیداری دانشجویان، از آن ها آزمون شنیداری ایلتس گرفته شد. هر ? گروه تمرین های شنیداری مربوط به رونوشت نویسی دریافت کردند. به گروه استراتژی های جبرانی هر جلسه استراتزیهای مربوط به تشخیص کلمات شنیداری تدریس شد.در مقابل، گروه تمرین فراوان ? برابر گروه استراتژی های جبرانی و گروه گواه تمرین رونوشت نویسی دریافت کرد. به منظور مشخص شدن میزان پیشرفت زبان آموزان، در ابتدا و انتهای این مطالعه آزمونی در دو بخش تشخیص کلمات و درک مطلب شنیداری از زبان آموزان گرفته شد. در پایان، از آزمون های آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تی زوجی استفاده شد تا فرضیه های صفر این پژوهش در سطح معنی داری ??. بررسی شود. نتایج حاصله حاکی از آن بود اگرچه افراد در ? گروه به طور معناداری در مهارت تشخیص کلمات شنیداری پیشرفت کرده بودند، اما گروه تمرین فراوان بیشترین میزان پیشرفت را نشان داد. علاوه بر این، تفاوت معناداری بین گروه استراتژی های جبرانی و گروه کنترل دیده نشد. تحلیل های بیشتر بیانگر آن بود که در نتیجه تمرین های منحصراً مربوط به توانایی تشخیص کلمات شنیداری، توانایی درک مطلب شنیداری شرکت کنندگان به طور معناداری بهبود یافت. یافته های این مطالعه نشان دهنده لزوم تاکید بر نقش تمرین و مهارت تشخیص کلمات در آموزش مهارت شنیداری است. این یافته ها برای تمامی افرادی که به دنبال روش بهینه ای در آموزش مهارت شنیداری به زبان آموزان هستند از جمله نویسندگان کتاب ها، کارشناسان روش تدریس زبان و معلمان، کاربرد دارد.
مجتبی مهدوی ناهید یاراحمدزهی
در سالهای اخیر، تاکید بسیاری بر توانایی شنیداری زبان دوم به دلیل اهمیت آن در یادگیری و فراگیری زبان شده است. به دلیل اهمیت درک شنیداری و مشکلات موجود در آموزش آن، محقق تلاش به تدریس درک شنیداری از طریق استفاده از متن صوت نمود. تحقیقات کمی در مورد برجسته نمودن نقش متن صوت در درک شنیداری زبان آموزان زبان دوم انجام شده است (jones and plass , 2002; mayer, 2001; meskill, 1996 ). ارائه متن و صوت آن به زبان آموز که در تئوری های شناختی و چندرسانه ای (mayer, 2001) تایید می شود، بر آن بوده که درک شنیداری زبان آموزان به ویژه در تمارین تک سخنگوئه و گفتگویی را بهبود بخشد. این مطالعه تاثیرات محتمل ارائه متن صوت را بر درک شنیداری دانشحویان را مورد بررسی قرار داد. 80 دانشجو دانشگاه آزاد اسلامی تنکابن در این مطالعه شرکت کردند. گروه آزمایش همراه صوت متن آن را نیز دریافت کردند که این فاکتور در گروه کنترل ارائه نشد. هر دو گروه توسط آزمون های پیش آزمون و پس آزمون درک شنیداری امتحان شدند. بررسی داده ها نشان داد که گروه آزمایش بهبود بهتری نسبت به گروه کنترل در درک شنیداری داشت(p=0.00< 0.05). نتایج همچنین نشان داد که گروه آزمایش در فاکتور تک سخنگوئه(p=0.00< 0.05) و گفتگویی (p=0.00< 0.05) نیز بهتر از گروه کنترل عمل کرد. نتیجه برآوردشده از این رساله این بود که ارائه متن صوت می تواند به بهبود درک شنیداری کمک مفید و قابل ملاحظه ای کند.
فاطمه احمدی ناهید یاراحمدزهی
امروزه دیگر آموزش زبان های خارجه به چند روش تدریس دیکته شده و غیر قابل انعطاف تقسیم نشده است. با وجود اینکه رویکرد التقاطی آگاهانه به تدریس زبان مورد توجه بسیاری مدرسان زبان های خارجه می باشد ، برنامه های آموزشی اندکی را می توان یافت که به تعلیم مدرسان برای کسب چنین رویکرد وزینی می پردازند. متون، نهاده های زبانی با ارزشی در دسترس معلمان زبان قرار می دهند از اینرو که فرصت هایی برای تدریس صورت های زبانی، ترقیب زبان آموزان به تولید این صور، اجرای کار گروهی و دیگر فعالیت های ارتباطی فراهم می آورد. این پژوهش تأثیر یک روش تدریس التقاطی خواندن را بر روی درک مطالب نوشتاری زبان آموزان بزرگسال سطح متوسط ایرانی مورد بررسی قرار داده است. این آزمایش بر روی 88 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد جهرم اجرا شد که به صورت مساوی به یک گروه آزمایش و یک گروه شاهد تقسیم شدند. در گروه آزمایش تدریس راهبرد های یادگیری به دو روش مستقیم و غیر مستقیم ، کار گروهی و بحث کلاسی اجرا شد. فعالیت هایی که لازمه ی آنها تفکر انتقادی بود نیز در بحث کلاسی گروه آزمایش گنجانده شد. این گروه عنوان دلخواه خود برای متن جلسه آینده را از طریق یک بحث گروهی کوتاه در آخر هر جلسه تعیین می کردند. گروه شاهد نیز همانند گروه آزمایش عنوان متنی که قرار بود جلسه آینده روی آن کار کنند را انتخاب می کردند. اما کلاس های آنان بر خلاف گروه آزمایش توسط آموزش معلم ـ محور اداره شده و تدریس راهبردها و کار گروهی در آن کلاس ها اجرا نمی شد. نتایج نشان می دهد که روش تدریس التقاطی که در این آزمایش اجرا شد به طور موثر باعث ارتقای سطح درک مطالب نوشتاری و شنیداری و دانش عمومی زبان گروه آزمایش به ترتیب با تفاضل میانگین های 795/2 ـ ، 636/2 ـ و 022/3 ـ و شاخص معناداری p=0.0 < p=0.05 شد. بنابراین نتایج به این صورت خلاصه می شود : 1 ) این روش تدریس التقاطی تأثیر معناداری بر درک مطالب نوشتاری زبان آموزان انگلیسی بزرگسال سطح متوسط ایرانی داشته است، 2 ) این روش، درک مطالب شنیداری زبان آموزان انگلیسی بزرگسال سطح متوسط ایرانی را ارتقا داده، و 3 ) این روش تدریس تأثیر مثبتی بر دانش عمومی زبان آموزان انگلیسی بزرگسال سطح متوسط ایرانی داشته است. نقاط کلیدی : راهبردهای یادگیری ، ساختار متن ، ( ادبیات ) گونه
منصور گنجی کیوان اصغری
یکی از راه های سازگاری با کم آبی استفاده بهینه از منابع آب و افزایش بهره وری آب است. افزایش نیاز روزافزون به آب با کیت و کیفیت مطلوب، مهندسین و برنامه ریزانا را وادار به تفکر و ارایه طرح های پیشرفته برای بهره برداری بهینه از سیستتم منابع آب نموده است. کاربرد روش های تحلیل سیستمی مانند شبیه سازی و بهینه سازی در ارزیابی و انتخاب طرح های مدیریت منابع آب به طور قابل ملاحظه ای مفید است. روش های بهینه سازی راهکاربی برای دست یابی به گزینه های مطلوب در طرح های مدیریت منابع آب هستند. این پژوهش به معرفی روش نوین بهینه سازی راهکارهای برای دست یابی به گزینه های مطلوب در طرح های مدیریت منابع آب هسند. این پژوهش به معرفی روش نوین بهینه سازی فراکاوشی با عنوان الگوریتم جستجوی هارمونی پرداخته و کاربرد آن را جهت تعیین منحنی های فرمان بهره برداری از سیستم های چند مخزنه تحت شرایط اقلیمی مختلف مورد بررسی قرار می دهد. درتعریف مفاهیم و قواعد الگوریتم فراکاوشی جستجوی هارمونی می توان به استفاده از ماتریس حافظه برای تولید بردار هارمونی ریاضیات ساده و محاسبات فوق العاده سریع اشاره نمود. هدف این مطالعه آشنایی با الگوریتم فراکاوشی جستجوی هارمونی و ارزیابی قابلیت های آن در بهینه سازی سسیستم های چند مخزنه و نهایتا ارایه یک الگوی سازگار با اقلیم جهت بهره برداری از مخازن با استفاده از این الگوریتم می باشد در این پایان نامه پیشبرد اهداف مذکور در سه بخش پیگیری شده است. در بخش اول توانایی الگوریتم جستجوی هارمونی از طریق حل مسیله بهره برداری سیستم نمادین چهارمخزه مورد تایید قرار گرفته است. بخش دوم به تعیین محنی های فرمان عملکردی سیستم چند مخزنه زاینده رود با استفاده از الگوریتم جستجوی هارمونی اختصاص دارد. در این کاربرد مقایسه نتایج الگوریتم جستجوی هارمونی و الگوریتم ژنتیک قابلیت بالا و سرعت فوق العاده الگوریتم جستجوی هارمونی را نشان می دهد. ارایه الگوی بهره برداری سازگار با شرایط اقلیمی کاربردی است که در بخش سوم مورد بررسی قرار گرفته است. مدل برای رسیدن به این هدف تلفیقی از روش های داده محور دسته بندی بردار پشتیبان و الگوریتم جستجوی هارمونی را جهت دسته بندی دوره های اقلیمی و بهینه سازی منحنی های فرمان بهره برداری مورد استفاده قرار می دهد. در انتها با شبیه سازی عملکرد سیستم مورد مطالعه دریک دوره 25ساله اقلییمی در 90 ماه های دوره به مقادیر بهینه پیشنهادی منحنی های فرمان اقلیمی دست یافته است. نتایج این مقایسه حاکی از برتری مطلق مدل سازگار اقلیمی در کاهش شدت کمبودهای دوره های اقلیمی خشک و تر نسبت به منحنی فرمان میانگین می باشد.
ماهرخ مرتضایی نوبهار غلامخانه اسماعیل زارع بهتاش
در تاریخچه آموزش و یادگیری زبان، خواندن چه در زمینه زبان اول یا زبان دوم برای یادگیری واژگان مفید دیده شده است. هر چند که مقدار یادگیری واژگان از خواندن بر اساس فاکتورهایی مثل نوع متن، دانش قبلی (پیش زمینه ای) و تفاوتهای فردی میتواند متفاوت باشد. تفاوتهای مهم بین متنی (محتوا، ساختار و سبک) پردازشهای متفاوت و مسایلی را بر خوانندگان زبان دوم تحمیل میکند و بر درک و یادگیری دانش آموزان تاثیر میگذارند وبعنوان یک فاکتور در یادگیری زبان باید مورد بررسی قرار گیرد.هدف این مطالعه بررسی تاثیر سبکهای متون توصیفی و داستان کوتاه بر یادگیری ضمنی لغات زبان آموزان مذکر و مونث سطح متوسط ایرانی حین خواندن بوده است. برای این منظور 60 زبان آموز مونث و مذکر23-21 ساله سطح متوسط زبان انتخاب شدند. سطح مهارت زبانی آنان با برگزاری تست تافل سنجیده شد. علاوه بر آن همگن بودن سطح دانش لغات آنان با اجرای پیش تست سطح لغت بررسی شد. یکی از کلاسهای 30 نفره (بعنوان گروه آزمایش و کنترل) با 6 داستان کوتاه و گروه دیگری با 6 متن توصیفی تحت آموزش قرار گرفتند. در پایان تحقیق دو نوع تست لغت (چندگزینه ای و ترجمه لغت) از هر دو گروه برای بررسی تاثیر سبکهای متون توصیفی و داستان کوتاه بر یادگیری لغات زبان آموزان گرفته شد. داده ها از طریق تکنیکهای آماری علی الخصوص تی تست وابسته و تحلیل واریانس دو مرحله ای بررسی گردیدند. نتایج نشان دادند که متون داستان کوتاه عملکرد بهتری بر حسب یادگیری لغات نسبت به متون توصیفی داشتند. نتایج تحلیل واریانس دومرحله ای نشان داد که دخترها نسبت به پسرها عملکرد بهتری در یادگیری ضمنی لغات در هر دو سبک داشتند.یافته های این تحقیق دلالت های مستقیمی برای معلمان خارج، طراحان کتاب و برنامه نویسان درسی دارد.