نام پژوهشگر: محمد فاکر میبدی
احمد دستورانی عبدالله موحدی محب
واژگان کلیدی اخلاق، دوستی و محبت، رفتار، اجتماع، تقوی، رابطه. برخورداری از محبت اساسی ترین نیازهای روانی انسان، به شمار می رود دوستی و دوست یابی نوعی تلاش در جهت تأمین این نیاز یاد شده است. در فصل نخست پژوهش حاضر، مفاهیم و معانی موضوع در لغت و در معارف دینی بررسی شد و در ادامه جایگاه دوستی و محبت در قرآن و سنت و در اخلاق و عرفان مورد بررسی قرار گرفت. فصل دوم، اقسام دوستی و محبت، محبت خدا، محبت اهل بیت^، محبت به دنیا و .... حول این محور مورد بررسی و کاوش قرار گرفت که اگر تمامی محبت ها در راستای محبت خداوند خلاصه شود، باعث آسایش و امنیت روحی و روانی و اجتماعی می گردد. در فصل سوم، جلوه های رفتاری محبت، در حیات فردی و اجتماعی مانند: محبت به والدین، همسر، فرزند، همسایه و خویشاوندان و افراد جامعه مورد پژوهش قرار گرفت که محبت کلید موفقیت در جامعه است. در فصل چهارم، مرزهای دوستی در روابط اجتماعی، از منظر قرآن و روایات مورد بررسی قرار گرفت، که معیار شناخت دوست را به صورت روشن مشخص می کند. در فصل پنجم، کاوشی دیگر در ابعاد مختلف دوستی، از جمله آزمایش دوستان راههای آزمایش، عوامل پایداری و ناپایداری در روابط دوستانه از منظر قرآن و روایات مورد بررسی قرار گرفت. در فصل ششم، آثار و پیامدهای دوستی مورد پژوهش قرار گرفت. در خاتمه ضمن نتیجه گیری به ارائه برخی پیشنهادها و موضوعات جدید حول محور دوستی و محبت عرضه شد.
معصومه شریفی محمد فاکر میبدی
چکیده امام صادق? از خاندان وحی و أهل بیت رسول خدا? است که همچون پدران بزرگوارش?، تفسیر و تبیین قرآن کریم را عهده دار بوده است. ایشان جایگاهی بس والا نزد مفسّران، محدّثان، فقیهان و عموم مردم داشته؛ و هزاران نفر، افتخار شاگردی در مکتب آن حضرت را داشته اند. آن حضرت، نقشی اساسی در تفسیر و علوم قرآنی داشته و روایت های بسیار در باره قرآن به ودیعه نهاده است. امام صادق? همواره از «تفسیر به رأی» بازداشته و از روش های صحیح در تفسیر قرآن استفاده کرده است. مراد از «روش تفسیر قرآن»، عبارت است از: بهره گیری از منبع یا منابع خاص، با کمک ابزار مورد نیاز برای تفسیر قرآن، با هدف روشن ساختن معنی و مقصود آیات قرآن. مراد از «منبع»، عبارت است از دلایل نقلی قطعی – همچون قرآن و سنّت – و دلایل غیر نقلی قطعی – همچون دلیل قطعی عقلی، دلیل قطعی علوم تجربی و الهامات الهی - . نیز مراد از «ابزار»، عبارت است از دانش هایی که در کنار منابع – همچون ادبیات، لغت، اصول دین، اصول فقه، فقه، تاریخ، جغرافیا و... – به عنوان ابزار در خدمت مفسّر قرار می گیرد. برخی از روش ها که امام صادق? در تفسیر قرآن از آنها استفاده کرده، عبارت است از: 1- روش تفسیر قرآن به قرآن؛ که برترین و شریف ترین روش بوده و عبارت است از توضیح و کشف مقاصد و مدالیل آیه ای به وسیله ی آیه یا آیات دیگر. 2- روش تفسیر قرآن به سنّت؛ که برترین و شریف ترین روش پس از روش قرآن به قرآن بوده و عبارت است از توضیح و کشف مقاصد و مدالیل آیه ای به وسیله سنّت رسول خدا? و أهل بیت ایشان?. 3- روش تفسیر عقلی؛ عبارت است از استفاده از عقل برهانی و قراین عقلی، برای کشف أحکام شرعی و حقایق آیات قرآن. 4- روش تفسیر اشاری؛ عبارت است از انتخاب نکته، یا نکات مخفی در بطون آیات که در ظاهر ألفاظ آیه بدان تصریح نشده؛ ولی با گذر از ظواهر ألفاظ و أخذ به باطن، به دست می آید. تفسیر معصوم? بر اساس الهامات الهی، از حجیّت برخوردار است؛ ولی الهامات غیرمعصوم، حجّت نیست. البته تفسیر اشاری که از سوی غیرمعصوم، آن هم با رعایت ضوابط خاصّ صورت می پذیرد، قابل پذیرش است. 5- روش تفسیر علمی؛ عبارت است از بهره گیری و استخدام علوم اطمینان آور تجربی – به عنوان منبعی خاصّ در کنار سایر منابع – برای فهم بهتر اشارات علمی آیات قرآن. امام صادق? گاهی همزمان از دو یا چند روش از روش های یاد شده برای تفسیر یک آیه استفاده کرده است که امروزه از آن به عنوان «روش تفسیر جامع» یاد می شود. در این رساله، به نمونه هایی از روش های یاد شده در روایات تفسیری امام صادق? اشاره شده است. کلید واژگان: 1- امام صادق?، 2- تفسیر، 3- روش های تفسیری، 4- روش های تفسیری امام صادق?.
مرتضی تولایی کوشه محمد فاکر میبدی
چکیده: عالم ذر، میثاق ،فطرت ، اشهاد، اقرار. براساس جهان بینی توحیدی،سیر تکامل انسان محدود به این دنیای مشهود و مادّی نمی شود.بلکه انسان قبل از ورود به دنیا، عالم های دیگری را پشت سر می گذارد که آخرین وعلنی ترین آنها عالم جنینی است.همچنان که بعد از دنیا نیزعالم های دیگری همچون برزخ و قیامت را پیش رو دارد. دراین تحقیق (با توجّه به ضرورت شناخت انسان واستعدادها و ظرفیّت هایش) در فصل اوّل بانگاهی اجمالی از منظر قرآن به ویژگی های مهمّ انسان اشاره کردیم .و با استناد به آیات شریفه قرآن ثابت شد که انسان آمیخته ای از جسم و روح است و مزین شده به عقل لذا موجودی متمایز از سائر موجودات است. در فصل دوّم ، عوالم هستی«ذر، صلب، جنین، دنیا، برزخ، قیامت» و و یژگی های هر یک از آنها بیان شد. هدف ازاین فصل بیان این مطلب است که انسان درهر مرحله ای از خلقت در فضای خاصّ وبا همان شرایط حضور یافته است؛ زمانی دردنیا با این بدن مادّی و در برزخ وقیامت با شرایط مختصّ به خود حضور می یابد.درفصل سوّم آیه های متعددی درباره عالم ذر مورد استناد قرارگرفت که مهم ترین آن آیه های174-172سوره اعراف است ، درادامه به روایات وبررسی آنها پرداختیم، سپس نظریه های اندیشمندان- که برگرفته از آیات وروایات است - مورد نقد وبررسی قرار گرفت. به طور خلاصه چهار نظریه درباره عالم ذر مطرح است؛1- مثبتین عالم ذر که به دوگروه تقسیم می شوند:الف- وجود عالمی مقدم براین عالم بنام عالم ذر. ب- عالم ملکوت محلّ شهود واشهاد.2- منکرین عالم ذر نیز به دوگروه تقسیم می شوند.الف- تمثیل (فطرت) .ب- زبان وحی. ازبین اقوال مطرح شده نظریّه علّامه طباطبایی(عالم ملکوت محلّ شهود واشهاد) با اشکالات کمتری روبروست لذا پذیرش آن آسان تر از بقیه اقوال است
مجتبی حیدر شیرازی مصطفی محامی
قرآن معجزه جاوید و ماندگار رسول خدا (ص) دریای بی کران معارف الهی است که طراوت و تازگی آن در هر عصری نمایان است. در طول تاریخ پر برکت آن از زوایایی گوناگون مورد تدبر و اندیشه قرار گرفته است. زیرا هر جهت آن برای هدایت بشر انگیزه آور است.یکی از دریچه های حقیقت نمای قرآن، بحث تحدی آن است که معجزه بودن قرآن را ثابت می کند. به همین خاطر در این پایان نامه بحث تحدی بیان شده است که شش فصل را در بر می گیرد. فصل اول: در بیان کلیات و مفهوم شناسی اختصاص دارد. فصل دوم: بحث پیش زمینه های تحدی را بیان کرده ایم؛ پیامبر ادعای نبوت کرد؛ کفار اولا انکار کردند سپس تهمت های ناروایی زدند؛ جواب تهمت ها از طرف خدا داده شد سپس آنها تقاضا اعجاز کردند. پیامبر (ص) قرآن را معجزه قرار داد و همه را به تحدی فرا خواند. فصل سوم: تحدی و ارکان تحدی و پیشینه را بیان کردیم که عرب در دوران جاهلیت مقارن بعثت پیامبر (ص) در شعر و سخنوری و فصاحت و بلاغت به اوج شکوفای رسیده بود. حکمت الهی اقتضا کرد که معجزه پیامبرش را در آن زمان از نوع کلام فصیح و بلیغ باشد؛ از این رو قرآن را که فصیح ترین و بلیغ ترین کلام الهی است؛ بر پیامبرش نازل کرد. قرآن همه جهانیان را به مبارزه دعوت کرد و قاطعانه از همگان می خواهد که اگر می توانید حتی یک سوره مانند قرآن بیاورید.تحدی قرآن از جهت مخاطب و زمان و محتوی و معارف گستره دارد. در فصل چهارم : مراحل تحدی را بیان کردیم از حیث نزول آیات تحدی نظریه های در این مورد بیان و نقد و بررسی شده. در جواب اینکه چرا اول کل قرآن در مرحله دوم به یک سوره در مرحله سوم به ده سوره و در مرحله آخر به یک سوره تحدی شده؛ هشت تا اقوال و نظریه ها را بیان کردیم و این نظر را انتخاب کردیم که چون موقعیت هر یک از تحدی ها به نسبت الفاظ، محتوی، ارتباط به ماقبل و مابعد آیه دارد؛ تحدی ها نیز متفاوت است. در فصل پنجم: عکس العمل مخالفان را در برابر تحدی بیان کردیم. که چون مخاطبان نخستین قرآن آشنایی دیرینه با تحدی و مبارزه طلبی در عرصه سخن را داشتند؛ نه تنها آنان نتوانستند بلکه بزرگترین استادان سخن در برابر آن سر تسلیم فرود آورد؛ زانو زدند. ولی یک عده در طول تاریخ اسلام همواره در تلاش بوده اند؛ هم در زمان پیامبر (ص) و هم در بعد از پیامبر؛ فردی و گروهی؛ که پاسخ تحدی بدهند و در کتب تاریخ کلماتی هم سجع و هم قافیه را بعنوان معرضه با قرآن نسبت داده اند؛ ولی از یک سو چون این نسبتها معلوم نیست صحیح باشند و انگیزه آنان چه بوده از سوی دیگر این کلمات به اندازه ای پوچ و بی معنی اند نه تنها به هیچ وجه قابل مقایسه با کلام الهی نیست؛ بلکه بیشتر به مزاج شوخی شباهت دارد تا همانند قرآن. در دوران معاصر یک نویسنده مسیحی در معارضه با سوره های حمد و کوثر برخاسته که بیشتر موجب رسوایی اش شده بر عظمت قرآن افزوده. اخیرا برخی از دشمنان اسلام سوره های دروغین به نامهای ایمان، وصایا، تجسد و مسلمون را بر صفحه اینترنت منتشر کرده اند که بیشتر در این سوره اهانت به اسلام و مسلمین کرده است؛ و حتی 90 درصد از خود قرآن سرقت کرده اند؛ این را سرقت می گویند نه معارضه ادبی. بنا بر این باید گفت اساسا کسی بر مقابله با قرآن توانایی ندارد و این اعلام قرآن که قاطعانه می فرماید: "لن تفعلوا...هرگز نمی توانید مانند قرآن بیاورید" پابرجاست. و در فصل ششم بعضی شبهات و اشکالات را مطرح و پاسخ داده شده است.
علی علی النور محمد فاکر میبدی
فی بحثا هذا عن الهجره فی ظِلال القرآن الکریم، نضع بعض القواعد التأسیسیّه فی هذا المجال؛ لتکون عوناً لمن یرغب أن یتوسّع فی البحث والکتابه، وقد اعتمدنا أساساً علی القرآن الکریم، وأحادیث النَّبیّ وأهل بیته الأطهار^ وسیرتهم فی التوصّل إلی المعالم الاساسیه، التی أرادها الله تعالی من الهجره والمهاجر، مع الاستفاده من الشواهد والدراسات العلمیّه الحدیثه، ومن تجربتی الشخصیه من السنین الماضیه التی قضیناها فی خدمه المهاجرین والمغتربین خارج البلدان الاسلامیه ولا سیما فی القارّه الامریکیه، وکذلک من خلال متابعه عیّنات من الظواهر التربویّه والنفسیّه والروحیّه فی أرض الاغتراب والمهجر. وقد وزّعنا هذا البحث علی فصول تسعه؛ فبعد ذکر مدخل الرِّساله والمقدمه تناولنا فی الفصل الأول: مباحث تعریف الهجره لغهً وأصطلاحاً، وخلاصه التَّعریفین وأنواع الهجره. أمّا فی الفصل الثّانی فقد تحدَّثنا عن فضل الهجره، وآثارها فی القرآن الکریم. أمّا فی الفصل الثّالث فقد تناولنا صفات المهاجرین فی القرآن الکریم، وقبس من تفسیر آیه الهجره. ثمّ تطرّقنا فی الفصل الرابع الی مباحث أحکام الهجره، لا سیما التعرّب بعد الهجره من الناحیه الفقهیه وفقاً لمذهب أهل البیت^. وعرضنا فی الفصل الخامس مباحث الهجره فی التأریخ القدیم، وبأنَّها سنَّه من سنن الأنبیاء^ ثم تطرّقنا الی بحث الدروس المستفاده من الهجره النَّبویَّه. وفی الفصل السّادس تحدثنا عن أنَّ الهجره تمثّل هویّه الامّه. وفی الفصل السّابع تطرّقنا الی رحله الهجره وکیفیَّه تمهیدها لتأسیس الدَّوله الاسلامیه. وکذلک تطرّقنا فی الفصل الثامن الی الهجره فی العصر الحاضر من خلال البحث فیها بین السلب والایجاب. وأخیراً فی الفصل التّاسع ذکرنا دوافع الهجره الحدیثه ومشاکلها، ثمَّ أفردنا بحثین مستقلّین لاهمیّتهما، وهما: الاسره المسلمه المغتربه فی مواجهه التحدیات، و الجالیه المهاجره وظاهره أنحراف القیم. ثم کلمه الختام، والمصادر، وفهرست البحث. وقد اخترنا الأسلوب المیّسر فی طرح الافکار، متجنّبین استخدام المصطلحات الغامضه والعبارات المبهمه، لتکون الاستفاده عامّه وشامله لجمیع المستویات، لا سیما المهاجرین منهم. والهدف من هذا البحث هو إبقاء الرُّوح الإیمانیَّه متّقده فی قلوب المهاجرین والمهاجرات المقیمین فی الدُّول غیر الإسلامیَّه، فنعرض الأسباب علّنا نوفّق فی تذکیر من تغافل عنها لیراجع نفسه، ویعود إلی دینه وتقالیده التی تطبّع علیها، وهذا هو الهدف الرئیسی الَّذی توخَّیناه. وسیبقی حدث الهجره المبارک حدثاً عظیماً، ووقعاً فریداً، نستلهم منه العبر، ونأخذ الدروس، ونتعلّم کیف نقیم أمّهً کما أقامها النَّبیّ العظیم وعلی طریقته الإلهیه العظیمه. لقد کانت الهجره هی التأخر الصحیح لبدایه عهد بناء الدوله الناشئه، والأمّه الواعده، وقبل ذلک کانت مجرّد دعوه، وبحث عن مأوی تنطلق منه الدعوه إلی الله تعالی. فنطّلع وإیّاکم علی هذا الحدث الالهی العظیم، وآثاره المبارکه فی الماضی لکی نشخّص الحاضر ونبنی المستقبل، کل ذلک مستلهمین المعرفه والحقیقه التی لا غبار فیها من کتاب الله الذی لا یأتیه الباطل، من بین یدیه ولا من خلفه، حیث قال تعالی: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ». نسأل الله تعالی أن یوفّقنا لخدمه دینه ومنهجه، ومن أمرنا بطاعتهم، وان یُحسن عواقبنا، وأن یجعل خواتیم عملنا خیرها، إنّه نعم المولی ونعم النصیر، وآخر دعوانا أن الحمد لله ربّ العالمین.
مدد علی ملاح محمد هادی معرفت
شبهاتی که با استناد به آیات قرآن کریم، بر عصمت انبیا وارد شده است، مسأله اصلی پژوهش حاضر است که با روش کتاب خانه ای مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر بر این فرضیه استوار است که تعارض آیات با عصمت انبیا تعارضی ظاهری است و در واقع، آیات قرآن سازگاری کامل با عصمت انبیا دارد. منظور از عصمت، مصونیت از هرگونه لغزش و خطا می باشد. جمهور اهل سنت، ارتکاب گناه قبل از نبوت را برای پیامبر ممکن می دانند؛ البته برخی از ایشان، بعضی از گناهان کبیره را حتی قبل از بعثت نیز ممتنع دانسته اند. آن ها همچنین بعد از نبوت نیز فقط ارتکاب کبائر را ممتنع می دانند، هرچند باز هم برخی از اهل سنت، ارتکاب گناه را به صورت مطلق برای شخص نبی، ممتنع دانسته اند. اما شیعیان، صدور گناه را در همه حالات و صور برای نبی ممتنع می دانند. از سوی دیگر، سهو و نسیان نبی هم از سوی اهل سنت ممکن تلقی می شود ولی شیعیان در بخش تلقی وحی، تبلیغ وحی و حفظ آن، سهو و نسیان نبی را ممتنع دانسته، و در بخش تطبیق احکام، اختلاف دارند. در خصوص پیامبر اسلام( یازده آیه از قرآن مورد توجه قرار گرفته و اصطلاحات به کار رفته در آن ها مانند ذنب، توبه، نسیان، عفو، خوف و خشیت، حرمت، القای شیطان و ضلالت، شبهه عدم عصمت پیامبر را به وجود آورده است. اما بررسی تک تک این آیات نشان می دهد که مفاهیم ظاهری این آیات، قابل تأویل بوده و سازگار با عصمت است. شبهه شرک در مورد حضرت ابراهیم(، شبهه قتل نفس درباره حضرت موسی(، شبهه عصیان حضرت آدم(، و اراده بر گناه در مورد حضرت یوسف(، از مهم ترین شبهاتی است که درباره سایر انبیای اولواالعزم و غیر اولواالعزم وارد شده است، اما مفسران و متکلمان اسلامی و خصوصاً شیعیان، به آن ها پاسخ گفته و این شبهات را مردود دانسته اند.
طالب رضا هندی محمد فاکر میبدی
در آیات قرآن کریم، دو رویکرد نسبت به زنان پیامبر اسلام( مشاهده می شود، گاهی ستایش شده و زمانی مورد نکوهش قرار گرفته اند. پژوهش حاضر با روش کتابخانه ای به بررسی این مسأله از دیدگاه فریقین پرداخته است. قرآن کریم، با صراحت همسران پیامبر اسلام( را مادران مومنین نامیده است، و این احترام شامل تمام همسران آن حضرت می گردد اگرچه در زمان حیات ایشان از دنیا رفته باشند. قرآن همنشینی با پیامبر را سبب ارتقای مقام آن ها دانسته و احکام و ویژگی های خاصی برای آن ها قائل شده است؛ مثلاَ برای اعمال نیک آنان، پاداش مضاعف تعیین کرده است و ازدواج با ایشان را پس از پیامبر برای دیگران ممنوع کرده است. اما در برخی دیگر از آیات قرآن، بعضی از همسران پیامبر مورد نکوهش قرار گرفته اند؛ توقع بی جای آن ها، مسخره کردن و افشای راز، از مواردی است که توسط برخی از همسران پیامبر رخ داده و مورد نکوهش آیات قرآنی قرار گرفته است. این موضوع نشان می دهد که فضایل و امتیازات معنوی آن ها منوط به تقوا و اطاعت از خدا و رسول است، و در غیر این صورت، همسری پیامبر اثری برای آن ها ندارد. بررسی روایات فریقین و تاریخ صدر اسلام نیز نشان می دهد که برخی از همسران پیامبر( مرتکب اعمالی بر خلاف شأن همسری پیامبر شده اند؛ بی ادبی نسبت به پیامبر، شهادت دروغین علیه حضرت فاطمه( در محضر خلیفه، حسادت به مقام حضرت خدیجه(، و نیرنگ علیه یکدیگر، از مواردی است که در تاریخ ثبت شده است. خصوصاَ مخالفت های حفصه و عایشه با امیرالمومنین(، و آتش افروزی جنگ جمل توسط عایشه، نشان می دهد که همه همسران پیامبر را نمی توان عادل دانست. نتیجه این بررسی آن است که امهات المومنین، دو دسته هستند: بعضی از همسران پیامبر تا آخر در اطاعت خدا و رسول به سر برده و مصداق ستایش های قرآنی هستند؛ اما دسته دیگر از اطاعت خدا و رسول خارج شده و با اعمال ناشایست، خود را مصداق نکوهش های قرآن ساخته اند.
سید جواد حسینی تبار کاظم قاضی زاده
احکام اجتماعی متفاوتی بین زن و مرد در قرآن کریم وجود دارد، این احکام متفاوت موجب شده تا عده ای نسبت به آن خرده گرفته و آن را احکامی تبعیض آمیز، ظالمانه و عامل عقب ماندگی زن معرفی نمایند. در بین اندیشمندان و عالمان مسلمان، محمد رشیدرضا در تفسیر المنار و علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، کوشیده اند تا از زوایای مختلف به این شبهات پاسخ دهند. هر دو مفسر با توجه به اعتقاد به همسانی آموزه های اسلام و طبیعت بشری، راز تفاوتهای احکام اجتماعی زن و مرد را، تفاوت مسئولیتهای هر یک در راستای وظایفی میدانند که خلقت برایشان تعیین کرده است. دامنه این پژوهش، طرح دیدگاهها و نحوه دفاع دو مفسّر در باره احکام متفاوت زن و مرد در سه حوزه: خانواده، امور اقتصادی – مالی و امور سیاسی – اجتماعی است. در حوزه خانواده، دو مفسّر در هفت مورد دیدگاه هایشان مشترک بوده و در هفت مورد اختلاف نظر دارند، مهمترین مورد در اختلاف دیدگاه دو مفسّر، مسئله قوّامیت است که صاحب المنار معتقد است آیه شریفه: (الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساء)ناظر به قیّومیت مرد بر همسرش می باشد. از سوی دیگر دایره قیومیّت را شامل تمام اوامر و نواهی شوهر می داند. در مقابل صاحب المیزان آیه را تعمیم داده و معتقد است علاوه بر دلالت آیه بر قیومیّت مرد بر همسر، دایره آن، مسائل عمومی جامعه همچون: مسند إمامت و رهبری، قضاوت و سایر امور کلان در سطح اجتماع را شامل می شود. در عین حال نسبت به قلمرو قوّامیت مرد در محیط خانواده، قائل به انحصار آن در استمتاعات و حفظ عفّت و اموال شوهر است. در حوزه مسائل اقتصادی و امور مالی، دو مفسّر در سه مورد دیدگاه مشترک داشته و در سه مورد نیز اختلاف نظر دارند، مهمترین مورد در اختلاف دیدگاه دو مفسّر، تفاوت در حکم ارث است که صاحب المنار معتقد است: حکمت تفاوت زن و مرد در ارث، وجوب تأمین نفقه زن و فرزندان بر مرد می باشد، در حالی که صاحب المیزان علاوه بر آن، تفاوت خلقت زن و مرد در قوه تعقل را نیز از موجبات تفاوت می داند. در حوزه مسائل اجتماعی – سیاسی نیز دو مفسّر در سه مورد دیدگاه شان مشترک بوده و در سه مورد هم اختلاف نظر دارند، مهمترین مورد در اختلاف دیدگاه دو مفسّر، امر حاکمیت عامّه و قضاوت است که صاحب المنار با تحلیلی روانشناسانه تفاوت فطری زن و مرد، در قوت مزاج و کمال خلقت مرد را موجب تفاوت می داند، در حالی که صاحب المیزان معتقد است به خاطر اختلافی که مرد و زن در قوای تعقل و احساسات و عواطف با هم دارند و أمر حکومت و قضا باید بر محور عقلانیّت اداره شود، این مسئولیت ها، به مردان سپرده شده و زنان به واسطه غلبه احساسات و عواطفشان، از این دو امر بازداشته شده اند، و این امر از تعلیل (بما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ) در ذیل آیه (الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساء)، استفاده می شود.
علی غفاری محمد فاکر میبدی
موضوع همسران پیامبر از جمله موضوعاتی است که مورد توجه محافل اسلامی و غیر اسلامی بوده است. خداوند در قرآن همسران پیامبر را مادران مومنان لقب داده است و به دلیل انتساب آنها به پیامبر، با مهم جلوه دادن جایگاه آنان، وظایفی را بر دوش آنها گذاشته است. همسران پیامبر به دلیل عدم عصمت مصون از خطا و لغزش نبوده اند اما با این وجود به جهت زندگی در کانون وحی در صورت انجام عمل خدا پسند پاداش مضاعفی دریافت می کردند. همچنان که هر گونه رفتار ناپسند آنان با عذاب مضاعفی روبرو می شد. با مراجعه به قرآن و سنت در می یابیم که برخی از همسران پیامبر، به دستورات الهی گردن نهادند و رضایت خدا و رسولش را بدست آوردند و نقش مثبتی را ایفا نمودند. اما برخی دیگر از همسران پیامبر با نادیده گرفتن آنـچه خداوند به عنوان وظیفه بر دوش آنها نهاد، علاوه بر آزار و اذیت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، افکار عمومی را از مسیر حقیقت منحرف نمودند. در این پژوهش سعی شده است با بهره گیری از آیات و روایات رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، جایگاه همسران پیامبر به عنوان امّهات المومنین تبیین شود، سپس نقش و عملکرد آنها با توجه به آیات و روایات مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
باقر ریاحی مهر محمد فاکر میبدی
سعادت ازدغدغه هاوآرمان های اصلی انسانی است و از گرایش های فطری انسان سعادت طلبی و کمال جویی او می باشد یعنی همه ی انسان ها به طور فطری خواستار سعادت خود هستند. به نظر نگارنده قرآن کریم عوامل رسیدن به آن را ارائه نموده که مشتمل بر عوامل اعتقادی، اخلاقی و رفتاری است و همچنین آثار و ثمرات زیادی بر آن مترتب نموده است.وموثرترین عاملی که قرآن کریم برای تأمین سعادت پیش بینی می کند، ایمان و عمل صالح است که آثار متعددی بر آن مترتب است. این پژوهش با بهره گیری از روش نقلی و وحیانی و استمداد از اسناد کتابخانه ای به صورت محیطی و محدود به گردآوری و تحلیل و پردازش داده ها پرداخته و با جستاری در آیات مرتبط با موضوع، این موضوع را تحلیل و تبیین می کند. آن چه پیش رو دارید پژوهشی است با عنوان «عوامل و آثار سعادت انسان از منظرقرآن کریم» از جمله ی پژوهش های کاربردی در حوزه ی معارف قرآن است. در این راستا تلاش شده که حقیقت سعادت، عوامل رسیدن به آن و آثاری که مترتب بر آن را از منظر قرآن کریم مورد بررسی قرار داده و با در نظر گرفتن اهداف، فریضه و سوال اصلی پیش رفته تا جویندگان سعادت را از این طریق به عوامل و آثار آن آشنا و با عمل به عوامل، جزء سعادتمندان واقعی قرار گیرند. پژوهش حاضر از چهار فصل تشکیل یافته است: فصل یکم، به کلیات با عناوینی همچون؛ بیان مسئله، پیشینه، اهداف، سوال اصلی و… پرداخته و ابعاد مختلف پژوهش در این فصل تشریع شده است. فصل دوّم با عنوان سعادت حقیقی انسان از دیدگاه دانشمندان که مشتمل بر دیدگاه های دانشمندان غرب و دانشمندان اسلام می باشد که هر یک به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته اند. فصل سوّم؛ با عنوان عوامل سعادت انسان ازمنظر قرآن کریم، مطرح نموده، عوامل و راه هایی که به بهترین نحو، انسان را به سرمنزل سعادت و رستگاری رهنمون سازند: و بالاخره در فصل پایانی (فصل چهارم) که با عنوان آثار سعادت انسان ازمنظر قرآن کریم، مطرح گردیده است.
محمد اعجاز نگری محمد فاکر میبدی
پایان نامه حاضر که عنوان «بررسی زندگی اجتماعی پیامبر (ص) از منظر قرآن» را به خود اختصاص داده است مشتمل بر فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع در پایان و چهار بخش می باشد. بخش اول که کلیات نامگذاری شده است دو فصل دارد که در فصل اول، به تعاریف از قبیل سیره، سنت، زندگی جامعه و ... پرداخته شده و در فصل دوم تقاسیم زندگی مانند زندگی انفرادی، اجتماعی و جایگاه و اهمیت زندگی دنیوی و اجتماعی و ضرورت تمسک به الگوی الهی و قرآنی و در آخر مراحل زندگی پیامبر اسلام (ص) را اشاره نموده ایم. بخش دوم: این بخش عنوان «زندگانی پیامبر (ص) از ولادت تا بعثت» را به خود اختصاص داده است و مشتمل بر سه فصل می باشد که در فصل اول به اوضاع اجتماعی جزیره العرب قبل و در آستانه ولادت آن حضرت (ص)، ارزشهای جامعه حجاز قبل از ولادت پیامبر (ص) و حوادث مهمی که در آستانه ولادت پیامبر (ص) رخ داده بود اشاره شده و در فصل دوم ولادت پیامبر (ص) و دوران جوانی آن حضرت که بُعد اجتماعی داشت آورده شده و در فصل سوم به عقاید پیامبر و خانواده آن حضرت (ص) قبل از بعثت و همچنین آئینی که پیامبر (ص) قبل از بعثت از آن پیروی می کرد بحث شده است. بخش سوم: این بخش «زندگانی پیامبر (ص) از بعثت تا هجرت» نام دارد که مشتمل بر چهار فصل می باشد. در فصل اول بعثت پیامبر (ص)، معنای لغوی و اصطلاحی وحی و فلسفه آن. در فصل دوم، شیوه های تبلیغ پیامبر گرامی اسلام (ص) که سرّی، خویشاوندان و علنی که در مکه و طائف و در حوزه مدینه و سراسر جهان بود پرداخته ایم. اما در فصل سوم به «رفتار پیامبر گرامی اسلام (ص) با مردم» پرداخته ایم که پس از آنکه پیامبر مردم را به اسلام دعوت نمود آنها چه عکس العملهایی از خود نشان دادند و پیامبر (ص) در مقابل آنها چه عکس العملی از خود نشان داد، رفتارش با همسایگان چگونه بود توضیح داده ایم و در فصل چهارم به «اخلاق پیامبر در جامعه» پرداخته شده که به پانزده مورد از برخوردهای اخلاقی آن حضرت در جامعه تمسک جسته ایم. بخش چهارم: این بخش به «زندگانی پیامبر (ص) از هجرت تا رحلت» نامگذاری شده که مشتمل بر پنج فصل می باشد در فصل اول در باره هجرت پیامبر و کیفیت آن و سپس کارهای فرهنگی که پیامبر (ص) در جامعه مدینه آغاز نمود بحث شده و در فصل دوم در باره جنگهای پیامبر (ص) و کارهایی که یک افسر رشید بعهده دارد و پیامبر نیز بعهده داشت آورده ایم. در فصل سوم، رفتارهای اجتماعی پیامبر (ص) در مدینه که گاهی در مقابل پیامبر (ص) منافقان بودند، گاهی یهود گاهی مسیحی، گاهی کودکان و گاهی همسران بودند ارائه شده و در فصل چهارم به عهد و پیمانهای پیامبر(ص) پرداخته شده و بالاخره در فصل پنجم که آخرین فصل می باشد به تشکیل حکومت پیامبر (ص) نیازهای حکومت، جانشینان رسول اکرم (ص) در بلاد، آینده نگری پیامبر (ص) و تعیین جانشینی که پیامبر (ص) در آخر عمر خود نیز برای بعد از خود چاره اندیشیده اند و الگویی را برای جامعه معرفی نموده و زحمات خود را بی سرپرست واگذار نکرده و با حوادث آخرین روزهای عمر پیامبر (ص) و رحلت آن پیامبر رحمت (ص) پایان نامه را نیز به پایان رسانده ایم.