نام پژوهشگر: نصرت الله نجفی
رسول حسینی حاجی آبادی شاهین اوستان
کروم یک عنصر کم مقدار و ضروری برای پستانداران است. به هر حال این عنصر در زمره ی فلزات سنگین بوده و در غلظتهای زیاد برای سلامتی انسان مضر میباشد. واکنشهای اکسایش– احیا کروم برای تعیین تحرک، سمیت و سرنوشت آن از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. اطلاعات کمی درباره ی سرعت این واکنشها در دست است. بعلاوه واکنشهای اکسایش– احیا و جذب کروم در خاک توسط عوامل مختلف کنترل میشوند. هدف اصلی این پژوهش آگاهی از سرعت واکنشهای اکسایش- احیا کروم در خاک و ویژگیهای جذبی آن و تاثیر برخی از عوامل (غلظت کروم و ph) میباشد. بدین منظور از بین 33 نمونه ی خاک که شامل 13 خاک اسیدی و 20 خاک قلیایی از استانهای مازندران، گیلان، آذربایجان شرقی و غربی، پس از آزمایشات مقدماتی هفت نمونه خاک اسیدی برای آزمایشات سینتیکی اکسایش و همدمای جذب cr(iii) و هفت نمونه خاک (اسیدی و قلیایی) برای آزمایشات احیا cr(vi) در حضور براده آهن انتخاب شدند. بررسی سینتیک اکسایش cr(iii) در سه غلظت 50، 100 و 200 میلیگرم بر لیتر cr(iii) و سه ph 3، 4 و 5 در دامنه زمانی 30 تا 360 دقیقه انجام شد. بررسی سینتیک احیا cr(vi) در سه غلظت 2، 5 و 10 میلی گرم بر لیتر cr(vi) و چهار مقدار صفر، 1/0، 1 و 5 درصد براده آهن در دامنه زمانی 5 تا 60 دقیقه انجام گردید. آزمایشات همدمای جذب cr(iii) نیز در دامنه 25 تا 500 میلی گرم بر لیتر cr(iii) در 4ph= انجام پذیرفت. نتایج مطالعات سینتیک اکسایش cr(iii) نشان داد که معادله تابع توانی بهترین برازش را به داده ها یافته است و همچنین بیشترین مقدار اکسایش در 4ph= رخ داد. نتایج برازش معادلات سینتیکی به داده های احیا cr(vi) در حضور براده آهن نیز بیانگر برازش مطلوب داده ها به معادله مرتبه اول بود. همچنین رابطه ی منفی معنیداری بین مقدار احیا و ph مشاهده گردید. نتایج بررسی دادهای جذبی نیز نشان داد که معادله تمکین برازش بهتری در مقایسه با معادلات فروندلیچ و لانگمویر یافته است. بررسی تک نقطه ای جذب در ph خود خاکها نیز نشان داد که بین مقدار جذب و ph تعادلی (5/5ph<) رابطه ی مثبت معنیداری وجود دارد.
زهرا پورمیرزایی سعدآباد علیرضا دهناد
چکیده: قارچ های میکوریز آربوسکولار (am) از دیرباز به عنوان همزیست ریشه گیاهان در بهبود رشد آنها در شرایط فقر غذایی و تنش های محیطی، موثر شناخته شده است. علی رغم فواید بیشمار این همزیستی، تکثیر انبوه این قارچ ها به دلیل ماهیت اجباری این همزیستی، تاکنون در محیط های مصنوعی امکان پذیر نبوده و صرفاً در حضور ریشه زنده تکثیر می یابند. شواهدی وجود دارد که حضور برخی میکروارگانیسم ها از جمله اکتینومیست ها یا برخی متابولیت های حاصل از آنها، تندش اسپور این قارچ ها و رشد هیف ها را تحریک می-کنند. از ترکیبات مهمی که توسط برخی استرپتومایسس ها تولید شده و سبب بهبود کلنیزاسیون میکوریزی (اکتومیکوریزی و am) می شود می توان به آگزوفوران، mib (2- متیل ایزوبورنئول)، ژئوسمین، دی-اکسیدکربن، هورمون های محرک رشد و انواع ویتامین ها اشاره کرد. بدین منظور در یک آزمایش درون-شیشه ای اثر سه گونه streptomyces (s. griseus، s. sp وs. albogriseus ) در دو روش آب آگار یک لایه ای و آب آگار دو لایه ای بر درصد و سرعت تندش اسپور و همچنین رشد طولی و سرعت رشد طولی هیف قارچ glomus intraradices بررسی شد. سپس با استفاده از نتایج آزمایش درون شیشه ای، آزمایش دیگری به صورت گلدانی در یک خاک لوم شنی استریل با گیاه تره فرنگی به منظور بررسی اثر سه گونه streptomyces بر درصد کلنیزاسیون میکوریزی و فراوانی اندام های قارچی (هیف و وزیکول) در ریشه، وزن تر و خشک ریشه و بخش هوایی و غلظت فسفر ریشه و بخش هوایی گیاه تره فرنگی میکوریزی شده با قارچ g. intraradices انجام شد. در آزمایش درون شیشه ای هر سه گونه streptomyces درصد تندش اسپور قارچ am را به طور معنی داری افزایش دادند. به طوری که درصد تندش اسپور از 15 درصد در تیمار شاهد (بدون باکتری) به 80، 70 و 53 درصد به ترتیب در کشت توأم با s. sp، s. albogriseus، و s. griseus افزایش یافت. همچنین این سه گونه streptomyces سرعت تندش اسپور قارچ am را به طور معنی داری افزایش دادند ولی تنها دو گونه s. sp و s. albogriseus باعث افزایش معنی دار رشد طولی و سرعت رشد طولی هیف قارچ شدند. به طور کلی اثرات تحریکی استرپتومایسس ها در روش آب آگار یک لایه ای به طور معنی-داری بیشتر از روش آب آگار دو لایه ای بود و این مطلب نشان دهنده اثر چشمگیرتر متابولیت های فرار حاصل از استرپتومایسس ها بر تحریک تندش اسپور و رشد هیف قارچ g. intraradices بود. در آزمایش گلدانی هر سه گونه streptomyces نسبت به تیمار شاهد (بدون باکتری) باعث افزایش معنی دار درصد کلنیزاسیون میکوریزی ریشه گردید (01/0p<). این افزایش در گونه s. sp، 01/63، در گونه s. albogriseus، 91/56 و در گونه s. griseus، 27/32 درصد بود. همچنین فراوانی اندام های قارچی ریشه های میکوریزی تره فرنگی در تلقیح توأم با هر سه گونه streptomyces به طور معنی داری افزایش یافت. تلقیح ریشه های میکوریزی تره فرنگی با هر سه گونه streptomyces وزن تر و خشک ریشه و بخش هوایی و غلظت فسفر ریشه و بخش هوایی گیاه را به طور معنی داری افزایش داد. با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق می-توان به نقش ارزشمند گونه های streptomyces در تکثیر قارچ های میکوریزی در محیط های مصنوعی و طبیعی و افزایش پتانسیل مایه تلقیح های قارچی و در نتیجه بهبود رشد و عملکرد گیاهان میکوریزی اشاره نمود.