نام پژوهشگر: کرامت اله زیاری
بهناز قهیه یی کرامت اله زیاری
منطقه شهری اراک یکی از متراکمترین مناطق شهری استان مرکزی می باشد که به منظور ساماندهی به نظام سکونت و فعالیت در این منطقه شهری با توجه به محدودیت های توسعه کالبدی آن تاسیس شهر جدید مهاجران در 28 کیلومتری غرب شهر اراک در دستور کار قرار داده شدهدف از این مطالعه ارزیابی عملکرد شهر جدید مهاجران اراک در رابطه با اهداف اولیه تاسیس آن و درک میزان توفیق طرح و عوامل موثر در آن بوده است این مطالعه حاصل بررسی های محلی و کار میدانی در سطح شهر جدید مهاجران و تکمیل پرسش نامه و فیش برداری و جمع آوری اطلاعات و داده ها است مطالعات نشان می دهد که شهر جدید مهاجران به هدف اصلی خود که همان اسکان شاغلین بخش صنعت اراک بوده است دست یافته و اکنون در حدود 8000 نفر از شاغلین بخش صنعتی اراک را در خود جای داده است و در رسیدن به هدف بعدی خود یعنی جذب سریز جمعیتی اراک موفق نبوده است و جمعیت پذیری آن طبق طرح صورت نگرفته است که از عوامل اصلی در عدم تحقق آن می توان به فاصله زیاد این شهر با اراک و کمبود امکانات ارتباطی بین شهر مهاجران و اراک و نیز کمبود امکانات خدماتی و رفاهی و فقدان مشارکت مردمی را نام برد که با تجدید نظر و بررسی های کارشناسانه و اقدامات اساسی می توان این شهر را به سوی توسعه مطلوب هدایت نمود.
ناهید منصوری رضی کرامت اله زیاری
پدیده حاشیه نشینی از پیامدهای نامطلوب شهرنشینی شتابان در جهان معاصر است که در اکثر مادرشهرها و شهرهای بزرگ کشورهای در حال توسعه ظاهر شده است. از مهمترین عوامل رشد وگسترش این پدیده در کشورهای در حال توسعه ناشی از نظام اجتماعی و اقتصادی سرمایه داری وابسته این کشورهاست که سبب برهم خوردن تعادل بین روستاها و شهرها و گسترش بی رویه شهرها شده است. در این پژوهش مبادرت به بررسی حاشیه نشینی در شهر گنبد: محله زابل آباد گردیده است، این محله با 4056 نفر جمعیت در ضلع جنوب شرقی شهر گنبد واقع شده و ساکنین اولیه آن را مهاجران سیستانی تشکیل می دهند. در این تحقیق مسائل و مشکلات محله با تکیه بر نارسایی های اقتصادی، درراس آن بررسی فرصتهای شغلی و همچنین نارسایی های کالبدی، در راس آن مشکل مسکن نامناسب و معابر مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی تاثیر مشارکت مردمی و احترام به حقوق شهروندی و مداخله نهادهای غیر دولتی به عنوان عامل تسهیل گر از دیگر مسائل مهم این پژوهش است. نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای وروش انجام آن پیمایشی می باشد. جامعه آماری آن 858 نفر از سرپرستان خانوار ساکن در محله زابل آباد در سال 1387 هستند که 187 نفر از آنها با روش تصادفی انتخاب شده اند و با بهرگیری از ابزار پرسشنامه مبادرت به بررسی آنها، مطابق متغییرهای لازم در سئوالات و فرضیات تحقیق گردیده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد علت شکل گیری محله حاشیه نشین زابل آباد ، اهمیت دادن به چند شهر بزرگ کشور و بی توجهی به استانها ، شهرها و روستاهای محروم کشور مانند استان سیستان وبلوچستان است که سبب مهاجرت ساکنان اولیه زابل آباد گردیده است. برای بررسی و تحلیل داده ها از روش آزمون کای اسکوئر (chi –square) و ضریب همبستگی در نرم افزارspss استفاده شده و بین فرصتهای شغلی و توانمندسازی ( آموزش مهارت ،بالا رفتن توان مالی ) ، میزان مشارکت و توانمندسازی (اعتماد مردم و دولت به یکدیگر ، مداخله مردم در تصمیم گیریهاو امور اجرایی) و وضعیت مسکن و معابر و عوامل ساماندهی ارتباط برقرار گردیده است. در پایان متناسب با یافته های پژوهش راهکارهایی جهت توانمندسازی مردم و ساماندهی محله زابل آباد ارائه گردیده است. واژگان کلیدی : حاشیه نشینی ، اسکان غیررسمی ، مشارکت مردمی ، ساماندهی ، توانمندسازی ، محله زابل آباد ، شهر گنبد.
مریم مصطفوی نوری کرامت اله زیاری
شالوده این پژوهش برپایه درنگ و باز اندیشی در مفاهیم فضاهای مشترک موضوعی، هویت شهری،حیات مدنی و باز خوانی پیوند میان آنها وهمچنین کاوش و بازکاوش مفاهیم مرتبط با آنها استوار است. این پژوهش در پی آن است که با محور قرار دادن مفاهیم هویت شهری و حیات مدنی، فضاهای مشترک موضوعی موجود در منطقه مرکزی شهر تهران را مورد بررسی قرار دهد ونیز می کوشد تا حدامکان انگاره های راهگشا ، روشن و ممکن را در راستای پویایی و نوزایی حیات مدنی و هویت شهری بررسی کند. در این پژوهش مفهوم هویت شهر، به عنوان یک جنبه مهم کیفی مورد تاکید در مباحث انسان- محیطی برپایه سه عامل اساسی کالبد، معنی و فعالیت و مفهوم متعالی حیات مدنی بر پایه پنج شاخص اساسی گفتمان،مشارکت،فردباوری،کثرت گرایی و قانون مندی در فضاهای مشترک موضوعی منطقه مرکزی شهر تهران ،مورد واکاوی قرار می گیرد . در نهایت یافته ها و نتایج به دست آمده از این پژوهش، نشانگر آن است که از یک سو شکل گیری هویت شهربا آمایش فضاهای مشترک موضوعی پیوندی دو سویه داشته و از سوی دیگر حضور شهروندان در فضاهای مشترک موضوعی موجب نهادینه شدن مفهوم حیات مدنی در شهر می شود. همچنین یافته های به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که روند ایجاد و گسترش فضاهای مشترک موضوعی در منطقه مرکزی شهر تهران تناسب مطلوبی با هویت شهری مبتنی بر حیات مدنی،ندارد
غزال پیرموذن سید مسعود پور صفوی
چکیده عوامل موثر بر حضور بانوان در فضاهای شهری، یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه پژوهشگران شهری در سال های اخیر بوده است. اگرچه این مسئله در ادبیات جهانی بسیار مورد توجه قرار گرفته اما در پژوهش های شهری داخلی کمتر نشانی از آن می توان یافت. براین اساس، این پژوهش تلاش نموده تا با بررسی متون نظری مرتبط با موضوع و مطالعات میدانی در خیابان امام خمینی قزوین، عوامل محدود کننده حضور بانوان در فضای شهری را واکاوی و از آن ره، خیابان امام خمینی قزوین را در پاسخ به توقعات موردی بانوان از یک فضای شهری، مورد مداخله قرار دهد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، روش تحقیق متداول در علوم انسانی است و از آنجا که این تحقیق نیز به بررسی رابطه میان علوم انسانی (عوامل موثر بر حضور بانوان در فضای شهری) و دانش شهرسازی می -پردازد در دسته روش تحقیق توصیفی-تحلیلی (غیر تجربی) قرار می گیرد. در این پژوهش، ضمن بررسی و تحلیل رابطه میان کاربری زمین و حالات روحی- روانی بانوان از یکسو و توقعات بانوان از خیابان از سوی دیگر، فعالیت های مورد انتظار بانوان از خیابان بازشناسی و از آن ره تجدید سازمان عملکردی (با تاکید بر برنامه ریزی کاربری زمین) با هدف ایجاد زمینه های حضور بانوان در فضا صورت گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد، که خلق فضای مورد انتظار بانوان مستلزم پاسخگویی به نیازهای مختلف مادی، ذهنی و روحی- روانی این قشر می باشد؛ همچنین توقعات موردی بانوان از خیابان در مواردی چون سرزندگی، انعطاف پذیری، اختلاط کاربری، دسترسی مطلوب، ایمنی و امنیت و مواردی از این دست بوده و بسیاری از محدودیت های عمده بانوان در خیابان امام خمینی از فقدان یا نقصان در عوامل فوق نشات گرفته است. بنابراین چنین به نظر می رسد اصلاح نظام عملکردی خیابان در جهت مرتفع نمودن محدودیت های حضور بانوان و خلق فرصت های برابر برای این قشر می تواند زمینه مساعدی را برای حضور فعال بانوان در فضای شهری ایفا نماید. کلیدواژه ها: زنان، فضای شهری، فضای جنسیتی، عدالت، روانشناسی محیطی
جواد درخشان داوری مهدی قرخلو
گردشگری و اقتصاد گردشگری در حال حاضر، در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است. افزون بر این بسیاری از برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه نیز از صنعت گردشگری به عنوان رکن اصلی توسعه پایدار یاد می کنند. در این راستا گردشگری روستایی نیز جزئی از صنعت گردشگری به حساب می آید که می تواند با برنامه ریزی اصولی مناسب و شناسایی مزیت ها و محدودیت های گردشگری روستایی، نقش موثری در توسعه این مناطق و در نتیجه توسعه ملی و در نتیجه توسعه ملی و تنوع بخشی به اقتصاد ملی بر عهده داشته باشد. یکی از این نواحی که قابلیت های زیادی برای گسترش گردشگری داراست، دهستان شاپور از توابع شهرستان کازرون فارس است که دارای جاذبه های تاریخی و فرهنگی فراوانی می باشد و می تواند با برنامه ریزی صحیح جایگاه مهمی در جذب گردشگری داشته باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناخت قابلیت توسعه گردشگری از دیدگاه جامعه میزبان، میهمان و مسئولین به بررسی و شناخت تمایلات گردشگران در زمینه جاذبه ها و امکانات و تعیین جایگاه فعلی صنعت گردشگری در ناحیه مورد مطالعه پرداخته است. بنابر این سئوال اصلی تحقیق آن است که مهمترین پتانسیل ها و محدودیت های توسعه گردشگری در ناحیه مورد مطالعه کدامند؟ و راهبردها و راهکارهای مناسب جهت توسعه گردشگری در راستای توسعه روستایی دهستان شاپور کدام است؟ ساکنین چه نگرش و گرایشی نسبت به توسعه گردشگری دارند؟ در این راستا تمایل گردشگران در زمینه بازدید مجدد، گرایش و نگرش ساکنین نسبت به توسعه گردشگری و میزان پتانسیل منطقه مورد مطالعه در زمینه گردشگری تاریخی در قالب فرضیه های تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. برای رسیدن به اهداف تحقیق با تهیه یک نوع پرسشنامه قالب سه گروه (مردم، مسئولین و گردشگران) با روش های اسپیرمن، کندال بی، فی و کرامر، داده های به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین متغیرهای مستقل گرایش و نگرش ساکنین با توسعه گردشگری و تمایل گردشگران و بازدید از محدوده مورد مطالعه رابطه معناداری وجود دارد. همچنین با استفاده از مدل swot، نقاط قوت، ضعف، فرصتو تهدید در دهستان شاپور شناسایی شد و مشخص گردید که منطقه مورد مطالعه پتانسیل بالایی در زمینه گردشگری تاریخی دارد. با توجه به پتانسیل بالای گردشگری تاریخی در منطقه مورد مطالعه، رویکرد مطلوب برای توسعه نواحی روستایی، گسترش گردشگری فرهنگی تاریخی و گردشگری میراث است.
مهدی محمدی ده بزرگ کرامت اله زیاری
امروزه با توجه به رشد روز افزون صنعت گردشگری ( به گونه ای که در ابتدای قرن بیست ویکم به بزرگترین و پردآمد ترین صنعت در جهان تبدیل شده) با عث شده که همه کشور های توسعه یافته و در حال توسعه به سمت این صنعت روی بیاورند . با توجه به اینکه مشخص شده این صنعت نسبت به دیگر صنایع جهان نیاز به سرمایه گذاری کمتری دارد . از این رو با توجه به ویژگی های منحصر به فرد کشور ما ایران و از انجا که کشور ماایران جزء ده کشور اول جهان از نظر جاذبه های گردشگری محسوب می شود دولت مردان و برنامه ریزان کشورمان تلاش بسیار زیادی در زمینه برنامه ریزی گردشگری جهت جذب توریست داشته اند . لذا از آنجا که شهرستان رستم نیز بخشی از استان فارس ( گهواره تمدن ایران زمین ) محسوب می شود که دارای جاذبه های گردشگری زیادی می باشد ، برنامه ریزی توسعه گردشگری این شهرستان به عنوان موضوع پایان نامه انتخاب گردید که در این هدف چهار سوال مطرح شده است. آیا شهرستان رستم قابلیت گردشگری دارد ؟ و توانها و پتانسیل های شهرستان در چه زمینه ای می تواند باشد ؟ استراتژی های لازم چه مواردی می باشد؟ و طرح ارائه شده در این ارتباط کدام است ؟ که برای پاسخگویی به این سوالات از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی و پرسشنامه ای و کارگاه مشورتی به جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از طریق به تجزیه و تحلیل آماری از طریق spss و excel ادارات نهادها و سازمانهای زیربط پرداخته شده و سپس با استفاده از نرم افزار های به تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نقاط قوت ، نقاط ضعف ، swot نمودارها و جداول پرداخته شده و در نهایت با استفاده از مدل تهدیدها و فرصت ها پرداخته شده و در آخر با استفاده از نرم افزار اتوکد به طراحی سایت های مربوطه پرداخته شده است .
نادر کامرانی حسن حکمت نیا
توسعه ناموزون شهرهای کشور در دهه های اخیر زمینه را برای تهیه ی طرح های توسعه ی شهری فراهم کرده است. اما با وجود گذشت چهار دهه از تهیه و اجرای این طرحها در عمل موفقیت چندانی حاصل نشده اتس. به دنبال تغییر و تحولات در اوضاع اجتماعی و اقتصادی از دهه ی 1300 به بعد و دنبال کردن جریان توسعه و فرایند آن بر پایه ی توسعه ی صنعتی و گسترش خدمات، شهرها نیز توسعه ی سریعی را به خود پذیرفتند. نمود مسایل و مشکلات شهری از دهه ی 1340 به بعد در کشور و ناهنجاریهای موجود در نظام شهرنشینی و شهرسازی در کشور، مسیولان امر را بر آن داشت تا برای سر و سامان دادن به این ناهنجاریها و بی نظمیها، اقداماتی را در چهارچوب برنامه ریزی شهری و الگوی طرحهای جامع، سرلوحه ی خود قرار دهند. بدون شک قوانین و مقررات می تواند به عنوان عامل تعیین کننده ای در اجرای طرح ها و برنامه ها نقش داشته باشد. اهمیت موضوع از این جهت است که بای اولین بار در شهر نی ریز با توجه به نظر کارشناسان و سنجش معیارهای قوانین و مقررات در اجرای طرح جامع مورد بررسی قرار گرفته است. جمع آوری اطلاعات از طریق کتابخانه ای و اسنادی و با توجه به نظرات کارشناسان از طریق پرسشنامه می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش حدود 50 نفر از کارشناسان متخصص در امور شهری می باشند. پژوهش مورد نظر در پنج فصل جمع آوری شده است که در فصل اول به کلیات تحقیق پرداخته شده، در فصل دوم مبانی نظری و در فصل سوم، وضع موجود شهر نی ریز مورد بررسی قرار گرفته شده است. در فصل چهارم به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شده و این نتیجه حاصل شده است که نقش قوانین مربوط به شهرسازی در طرح جامع شهر نی ریز نسبتا ضعیف می باشد، به طوری که در بحث بکارگیری کاربری ها و شبکه های ارتباطی مطابق با پیش بینی های صورت گرفته در طرح جامع، موفقیت چندانی بدست نیامده است. در فصل پنجم نیز فرضیه ها مورد آزمون قرار داده شده و به ارایه ی پیشنهادات پرداخته شده است.
سیدمحمد تفرشی آتوسا مدیری
مجمع ملی برنامه ریزی (national planing foram) npf در سال 1998 م چنین بحث می کند: توسعه گردشگری نیازمند برنامه ریزی و مدیریت جهت تضمین بیشتر بودن منافع مثبت به اثرات منفی صنعت گردشگری می باشد. به همین جهت توسعه گردشگری به چارچوب برنامه ریزی پویا و راهبرد موثر مدیریتی احتیاج دارد. (david son . r .& maitland . r. 1999)توسعه گردشگری توام با منافع مثبت و اثرات منفی اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی می باشد و هدف برنامه ریزی تعیین چارچوبی برای به دست آوردن منافع مثبت و پرهیز از اثرات منفی می باشد. توسعه گردشگری توام با برنامه ریزی به عنوان یک راهبرد (استراتژی) با در نظر گرفتن و رعایت توسعه نوع مطلوب گردشگری، مشارکت مردم محلی در توسعه، توسعه متناسب و گام به گام و حفظ درآمد ناشی از توسعه در منطقه تضمین کننده توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بوده و در عین حال از به هدر رفتن منابع طبیعی و وارد آمدن خسارات جبران ناپذیر به محیط زیست جلوگیری می کند.که به آن گردشگری پایداراطلاق می گردد.در این پایان نامه که از نوع توصیفی تحلیلی است داده ها از طریق پرسشنامه ومطالعات کتابخانه ای ومیدانی گردآوری شده است .درمرحله بعد به مطالعه منطقه مورد مطالعه یعنی منطقه 2 پرداخته شده است.برای تحلیل آماری داده ها از spssوبرای تجزیه وتحلیل اطلاعات از رگرسیون خطی،آزمون t-testوتکنیک swotبرای رسیدن به راهبردها وبرنامه ها کمک گرفته شده است وباکمک qspmجدول سوات کمی شده وامتیاز دهی شده است.وسعی شده است که امکانات گردشگری منطقه2بررسی شده و نقاط قوت وضعف منطقه بررسی وراهکارهای مربوط به آنها ارایه شودتا بتوان با توجه به آنها برنامه های لازم ارایه گردد.
محمود آزادی کرامت اله زیاری
چکیده ندارد.
بهنام نادری کرامت اله زیاری
چکیده ندارد.
سمیه اشرفی کرامت اله زیاری
چکیده ندارد.
نسرین علی آبادی کرامت اله زیاری
روند افزایشی نرخ رشد جمعیت شهری کشور ، ازا بتدای قرن حاضر ، به تدریج باعث گسترش کالبدی ناموزون شهرها شده و به موازات این رشد نامتوازن ، عدم تعادلهای ایجاد شده در کالبد شهرها، باعث بروز مشکلات متعدد در نواحی مسکونی به عنوان مهمترین کاربری شهری شده است. در این تحقیق ، سعی شده است که الگوی توسعه شهر بجنورد و عوامل مختلف موثر بر آن، شناخته شده و تاثیر آنها بر شکل گیری فضاهای مسکونی در جریان رشد شهر وارتباط بین الگوی کاربری زمین که نتیجه تداخل عمل این عوامل در طول حیات شهر بوده و وضعیت مسکن این شهر مشخص گردد0 نوع تحقیق ، توصیفی – تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است0 بر اساس بررسی های صورت گرفته ، افزایش جمعیت که در شهر بجنورد ، بیشتر در نتیجه افزایش مهاجرت صورت گرفته است ، سبب رشد شدید کالبدی شهر شده و این رشد سریع ، باعث عدم تعادل در کاربری های شهری و نزول استانداردهای سکونتی در نواحی مسکونی ، بویژه در بافت های مرکزی و حاشیه ا ی شهر شده است0 ویژگیهای طبیعی منطقه، عوامل اجتماعی و سیاستها وبرنامه های دولت ، به عنوان دیگر عوامل موثر بر توسعه شهر وشکل گیری فضاهای مسکونی در وضع موجود شهر ، شناخته شده اند0 بررسی مراحل توسعه شهر بجنورد ، نشان دهنده رشد متمرکز و فشرده شهر با یک هسته مرکزی است که به صورت شعاعی از مرکز تجارت شهر صورت گرفته است0 همچنین در روند توسعه ، سه بافت قدیمی، میانی و بیرونی، در کالبد شهر شکل گرفته است که در این میان ، بافت میانی شهر که محصول ساخت وسازهای چهار دهه اول قرن حاضر است از وضعیت مطلوب تری نسبت به دوران قبل و بعد از خود ، به لحاظ تعادل کاربری ها ، وضعیت مسکن و کارآمدی فضاهای مسکونی بر خوردار می باشند. به علاوه ویژگی های طبیعی منطقه در حال حاضر اجازه توسعه بیشتر شهر را نداده و کمبود زمین باعث سوق یافتن برنامه های توسعه به سمت افزایش تراکم ، بلند مرتبه سازی و رشد ناپیوسته شهر شده است.