نام پژوهشگر: علی حمیدی مدنی

پلی مورفیسم کدون 81 ژن kiss1 و ارتباط آن با ناباروری ایدیوپاتیک در مردان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم پایه 1389
  محمدرضا سمنانی   زیور صالحی

ناباروری ناتوانی زوجین در آبستنی (قطع نظر از علل آن) پس از طی یک سال از مقاربت های متوالی و بدون بهره گیری از روش های کنترل آبستنی می باشد. ابتلای به ناباروری می تواند موجب ایجاد تنش های روحی ـ اجتماعی ـ اقتصادی به افراد نابارور و اجتماع شان گردد. به طور کلی، انتظار می رود که در جهان یک هفتم زوجین دچار مشکلات باروری باشند. شیوع ناباروری در اغلب کشورها مشابه هم بوده و مستقل از سطح توسعه یافتگی کشور می باشد. علیرغم پیشرفت های روش شناختی، علت متجاوز از 25 درصد ناباروری ها ناشناخته می باشد. (ناباروری ایدیوپاتیک). در 50 درصد زوج های نابارور عامل مرد در ایجاد ناباروری دخیل می باشد. اهمیت مسیر kiss1 / gpr54 (kiss1r) در فرآیند آغاز بلوغ، کنترل نورواندوکرینی تخمک گذاری و تنظیم متابولیکی باروری به اثبات رسیده است. تاکنون تحقیقی پیرامون ارتباط میان پلی مورفیسم های ژن kiss1 و ناباروری صورت نگرفته است. مطالعه ی حاضر جهت آشکار ساختن ارتباط میان ژن یاد شده و ناباروری انجام پذیرفت. در این پایان نامه، ارتباط میان یک پلی مورفیسم شایع (p81r) در ژن kiss1 با ناباروری ایدیوپاتیک در مردان مورد بررسی واقع شده است. بدین منظور، تعداد 50 مرد نابارور ایدیوپاتیک و 36 مرد سالم (به عنوان کنترل) مورد آزمون قرار گرفتند. جهت تعیین پلی مورفیسم کدون یاد شده روش as-pcr مورد استفاده قرار گرفت. پس از انجام تکنیک های آزمایشگاهی و محاسبات آماری نتایجی بدین صورت حاصل گردید: فراوانی های ژنوتیپی مشاهده شده بین دو گروه سالم و بیمار نشانگر تفاوت معنی داری بین دو گروه بوده است )0418/0(p = . در حالی که توزیع آلل ها (pro/arg) بین دو گروه بیمار و کنترل معنی دار نبوده است ) 9170/0 (p =. در مجموع شاید بتوان نقش ترکیبات ژنتیکی را در ارتباط بین پلی مورفیسم مورد بررسی و استعداد ابتلای افراد مورد مطالعه به ناباروری ایدیوپاتیک موثر دانست؛ اگرچه نتیجه ی بدست آمده ممکن است با تغییر خزانه ی ژنتیکی جمعیت مورد بررسی و یا تغییر معنی دار اندازه ی جمعیت تغییر نماید. بنابراین نتایج حاصل از این پژوهش قطعی نیست و برای تائید عملکرد این پلی مورفیسم نیاز به مطالعات بیشتر می باشد.

ارتباط پلی مورفیسم ژن gst-t1 (گلوتاتیون s- ترانسفراز t1)با ناباروری ایدیوپاتیک مردان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم پایه 1389
  لیدا قلی زاده   حمید رضا وزیری

چکیده ناباروری مردان یک اختلال چند عاملی ((multifactorial است و فاکتورهای ژنتیکی و محیطی مختلفی در بروز آن نقش دارند. بخش اعظم موارد ناباروری مردان با نواقص سیستمیک مانند دیابت، چاقی، واریکوسل، سیستیک فیبروزیز و یا با عدم تعادل مقادیر استروئید های گنادی و هورمون های تروفیک، موتاسیون های ژنی و عفونت های دستگاه تناسلی در ارتباط است. اما تقریباً در 25 درصد موارد ناباروری مردان، علت دقیق ناباروری مشخص نیست که این ها به عنوان موارد ناباروری ایدیوپاتیک معرفی می شوند. پلی مورفیسم های ژنتیکی آنزیم های سم زدا، مانند گلوتاتیون s- ترانسفراز ها (gsts) ممکن است نقش مهمی را در آمادگی برای ابتلا به ناباروری ایدیوپاتیک مردان ایفا کنند. ژن های گلوتاتیون -s ترانسفرازها ( gsts) خانواده ی بزرگی از آنزیم ها را کد می کنند که این آنزیم ها توسط واکنش های کاتالیز شده بین گلوتاتیون و ترکیبات الکتروفیل? در متابولیسم کارسینوژن های محیطی? گونه های واکنش پذیراکسیژن و عوامل شیمی درمانی شرکت می کنند. gstt1در واکنش های فعالسازی و سم زدایی نقش دارد و اتصال مواد شیمیایی صنعتی مانند اتیلن اکسیدها را به گلوتاتیون کاتالیز می کند. ژن gstt1 روی کروموزوم 22q11.2 قرار گرفته است و دارای پلی مورفیسم عملکردی به فرم حذف هموزیگوت ژن است که منجر به از بین رفتن فعالیت فنوتیپی آنزیم اش می شود. اختلافات (تنوعات) نژادی و قومی در فراوانی حذف این ژن در جمعیت های مختلف وجود دارد. هدف تحقیق حاضر? بررسی ارتباط پلی مورفیسم ژن gstt1 با ناباروری ایدیوپاتیک مردان در جمعیتی از شهرستان رشت بود. بدین منظور، از 50 مرد مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک و30 داوطلب سالم نمونه ی خون جمع آوری شد. dna ژنومی از لوکوسیت های خون محیطی استخراج گردید. فراوانی ژنوتیپ ها با استفاده از واکنش زنجیره ای پلی مراز (pcr) در بیماران و کنترل های سالم تعیین شد. اختلاف معنی داری در فراوانی ژنوتیپ نولgstt1 بین بیماران و کنترل ها مشاهده نشد (x²=0.577, p=0.447). فراوانی ژنوتیپ نول gstt1 در گروه بیمار 6%بود? در مقایسه با گروه کنترل که درآن ها % 0 بود. بررسی حاضر پیشنهاد می کند که ژنوتیپ نول gstt1 با خطر بالای ناباروری ایدیوپاتیک مردان در جمعیت مورد مطالعه در ارتباط نیست? اما این مشاهدات به تا?یید بیشتر، در یک تحقیق بزرگ چند قومیتی (چند نژادی) نیاز دارد.

بررسی جهش های ژن گیرنده ی آندروژن در مردان مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم پایه 1390
  مهدیه فرجی سراوانی   حمیدرضا وزیری

ناباروری مردان یک سندروم چند عاملی (multifactorial) است و در حدود 25% از مردان نابارور، دلیل ناباروری ناشناخته (idiopathic) است. ناباروری مردان با عوامل غیر ژنتیکی و ژنتیکی مختلف مرتبط است. از فاکتورهای ژنتیکی درگیر در ناباروری مردان می توان به اختلالات کروموزومی، مونوژنیک و اندوکرینی و موتاسیون های dna میتوکندریایی اشاره کرد. تکوین فنوتیپ مردانه و اسپرماتوژنز، وابسته به وقایع سلولی پاسخ دهنده به آندروژن هاست. اعمال آندروژن ها توسط گیرنده آندروژن (ar) میانجی می شود. ar توسط یک ژن single copy واقع در کروموزوم x کد می شود. این ژن شامل 8 اگزون است و یک فاکتور رونویسی داخل سلولی متعلق به سوپرفامیلی گیرنده های استروئیدی/هسته ای را کد می کند. ar دارای 4 دمین عملکردی اصلی است: ntd، dbd، lbd و ناحیه لولا. یکی از نواحی مهم ژن ar، پروموتر آن می باشد که دارای یک ناحیه غنی از gc و بدون توالی های تیپیک tata و caat می باشد. همچنین یک پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی (g1733a) در اگزون 1 وجود دارد که توسط آنزیم محدود کننده stui مشخص می شود. به منظور بررسی ارتباط ژن ar با ناباروری مردان، نمونه خون 30 مرد نابارور و 28 فرد کنترل مورد آنالیز قرار گرفت. dna ژنومی از لوکوسیت ها استخراج شد. در بخش اول این مطالعه، تکنیک pcr-sscp جهت شناسایی موتاسیون های موجود در ناحیه پروموتری ژن ar انجام شد و هیچ گونه تغییری در مهاجرت باندهای dna، در دو گروه بیمار و کنترل مشاهده نشد. در بخش دوم، تکنیک pcr-rflp جهت بررسی پلی مورفیسم موجود در اگزون 1 (g1733a)، مورد استفاده قرار گرفت. فراوانی ژنوتیپ های gg، ga و aa به ترتیب در گروه بیماران برابر با 66/66%، 33/23% و 10% و در افراد کنترل برابر 27/77%، 72/22% و 0% بود. تفاوت معناداری در فراوانی اللی بین نمونه های مورد مطالعه، مشاهده نشد (?2=2.40; p=0.3). یافته های حاصل از این مطالعه نشان می دهند که ارتباطی بین پلی مورفیسم های بررسی شده و ناباروری مردان در جمعیت مطالعه شده، وجود ندارد. با این حال، مطالعات بیش تری در زمینه ی پلی مورفیسم های ar و اعمال بیولوژیکی آن ها، برای درک نقش این پلی مورفیسم ها در تکوین ناباروری مردان نیاز است.

موتاسیون c677t ژن mthfr و ناباروری ایدیوپاتیک مردان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم پایه 1390
  سحر پیش قراول   زیور صالحی

ناباروری تحت عنوان عدم باروری پس از طی دوره زمانی معمولا یک سال آمیزش بدون جلوگیری تعریف می شود. تقریبا 15 درصد از زوجها نابارورند و در این میان، فاکتور مرد حدود 50 درصد از موارد را شامل می شود. ناباروری مردان، یک سندرم چند عاملی است که به عوامل ژنتیکی و محیطی گوناگونی بستگی دارد. در 25 درصد موارد ناباروری مردان، علت ناباروری نامشخص است و می تواند مادرزادی یا اکتسابی باشد که اینها تحت عنوان موارد ناباروری ایدیوپاتیک معرفی می شوند. ژن mthfr انسان روی کروموزوم شماره 1 قرار گرفته است. آنزیم متیلن تتراهیدروفولات ردوکتاز، واکنش احیای 5و10- متیلن تتراهیدروفولات به 5- متیل تتراهیدروفولات، فرم اصلی در حال گردش فولات و دهنده کربن برای رمتیلاسیون هموسیستئین به متیونین، را کاتالیز می کند. متیونین، پیش ساز s- آدنوزیل متیونین که دهنده متیل برای بسیاری از واکنشهای سلولی است، می باشد. متیلاسیون dna یک ویژگی اپی ژنتیک مهم dna است که نقش حیاتی در تنظیم بیان ژن در طول اسپرماتوژنز بازی می کند. موتاسیون c677t در ژن کد کننده mthfr، فعالیت آنزیم را تا 35 درصد در افراد هتروزیگوت و تا 70 درصد در افراد هموزیگوت کاهش می دهد. این موتاسیون موجب جایگزینی اسیدآمینه والین به جای آلانین درون دومین کاتالیتیک آنزیم mthfr می شود و این موتاسیون با بسیاری از اختلالات شامل نقص لوله عصبی، بیماری عروقی، بیماری oral clefts و ناباروری مردان در ارتباط است. در این مطالعه، پلی مورفیسم c677t در ژن mthfr در 30 مرد نابارور و 25 مرد سالم در شمال ایران را بررسی کردیم. dna ژنومی از نمونه خون این افراد استخراج شد و سپس تکنیک pcr-rflp با استفاده از آنزیم hinf i برای تشخیص پلی مورفیسم در ژن mthfr به کار برده شد. فراوانی ژنوتیپ های cc، ct و tt در افراد کنترل به ترتیب، 60%، 40% و 0% بود. در حالیکه فراوانی این ژنوتیپ ها در افراد نابارور به ترتیب، 33/53%، 67/46% و 0% بدست آمد. تفاوت معنی داری در فراوانی ژنوتیپی بین افراد بیمار و کنترل مشاهده نشد=0/05, p =0/823) 2?(. براساس این داده ها، پیشنهاد می شود که پلی مورفیسم c677t در ژن mthfr، با خطر بالای ناباروری ایدیوپاتیک مردان در جمعیت شمال ایران در ارتباط نیست. البته بررسی نقش این ژن در پیشبرد ناباروری مردان، به مطالعه کلینیکی بیشتر در یک جمعیت بزرگتر نیاز دارد.

بررسی وقوع جهش حذف قطعه bp 155 در ژن گیرنده ) kiss1 (kiss1r در ناباروری ایدیوپاتیک مردان در استان گیلان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم پایه 1390
  محسن حیدری   زیور صالحی

ناباروری به عدم توفیق زوجین در بارداری پس از گذشت یکسال از مقاربت های متوالی بدون استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری گفته می شود. ناباروری در مردان یک سندرم چند عاملی به شمار می آید که دلایل ژنتیکی و غیر ژنتیکی متعددی می تواند داشته باشد. ناباروری idiopathic به نوعی از ناباروری اطلاق می شود که دلایل آن نامشخص است. وقوع جهش در یک g_protein coupled receptor به نام gpr54 منجر به بروز ihh می شود. ژن این پروتئین گیرنده روی کروموزوم شماره 19 واقع است. این گیرنده روی نورونهای ترشح کننده gnrh هیپوتالاموس مغز قرار دارد، بنابراین از طریق افزایش ترشح gnrh باعث افزایش ترشح هورمون های تحریک کننده فولیکولی و لوتئینی و بالنتیجه هورمون های استروئیدی جنسی می شود. لیگاند این گیرنده، پروتئینی به نام kisspeptin است که ژن آن روی کروموزوم شماره 1 است. بیمارانی که دارای جهش عملکردی در ژنgpr54 هستند، سطح پائینی از هورمون های گنادوتروپیک و استروئیدهای جنسی دارند. نقص این گیرنده در مردان منجر به کاهش اندازه بیضه ها به همراه هیپوپلازی سلولهای لیدیک و توقف کامل اسپرماتوژنز می شود و هم چنین رشد و نمو غدد ثانویه جنسی در آن ها بسیار ضعیف است. در این پژوهش، 30 فرد بیمار مبتلا به نا باروری idiopathic و 28 نمونه ی کنترل مورد مطالعه قرار گرفت. با استفاده از تکنیک pcr ، حضور جهش احتمالی مورد نظر بررسی شد. آنالیز های آماری نشان داد مقدار p بزرگتر از 05/0 می باشد (5026/0 (p= در نتیجه ارتباط معناداری بین جهش مورد نظر و بیماری یافت نشد.

بررسی جهش dna میتوکندریایی در بیماران مبتلا به واریکوسل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم پایه 1391
  نسرین غنمی گشتی   زیور صالحی

واریکوسل پیچ و خم و اتساع غیر عادی سیاهرگ های شبکه وریدی پامپینیفورم (pampiniform) در طناب اسپرماتیک است، و شایع ترین دلیل قابل اصلاح ناباروری در مردان می باشد. اگرچه پاتوفیزیولوژی دقیق آسیب های القا شده توسط واریکوسل به طور کامل آشکار نشده است، مطالعات بسیاری افزایش استرس اکسیداتیو را در سرم، مایع منی و بافت بیضه ای بیماران مبتلا به واریکوسل گزارش نموده اند. استرس اکسیداتیو در مایع منی و بافت بیضه ای، ممکن است منجر به آسیب به dna ی اسپرم شود. برخلاف dna ی هسته ای، dna ی میتوکندریایی (mtdna) فاقد حفاظت هیستون ها بوده و به طور کلی نسبت به ژنوم هسته ای تعمیرات کمتری در آن صورت می گیرد، بنابراین با فرکانس بیشتری دچار جهش می شود. mtdna به طور خاص مستعد حذف های با مقیاس بزرگ است. یکی از این حذف ها، حذفی به طول -bp???? می باشد که به حذف عمومی یا common deletion معروف است. این حذف چندین ژن زنخیره تنفسی را در بر گرفته و به این دلیل می تواند منجر به نقص در تولید atp شود. بنظر می رسد که در واریکوسل تولید گونه های اکسیژن واکنش پذیر (reactive oxygen species) افزایش می یابد و در نتیجه سبب القای استرس اکسیداتیو می شود. بنابراین این بیماری می تواند منجر به ایجاد جهش هایی در mtdna، از جمله حذف -bp???? شود، که نتیجه آن ممکن است کاهش تحرک اسپرم و ناباروری در مردان باشد. هدف از این مطالعه، بررسی جهش حذفی به طول -bp???? در mtdna ی اسپرم بیماران مبتلا به واریکوسل است. به منظور ردیابی این حذف در mtdna ی اسپرم، نمونه منی از ?? مرد نابارور مبتلا به واریکوسل و ?? مرد نرمال به عنوان کنترل تهیه شد. پس از استخراج کل dna (total dna) از اسپرم، جهت بررسی حذف مورد نظر، تکنیکgap pcr انجام گردید. فراوانی حذف -bp???? در افراد بیمار و کنترل به ترتیب برابر با ??/??% و ??/??% بود. تفاوت معنی داری بین فراوانی این حذف در mtdna ی اسپرم افراد بیمار وکنترل بدست آمد (ci 95% = 12.74-328.97, or = 64.75, p<0.0001). در نتیجه، فرکانس بالای حذف -bp???? در ژنوم میتوکندریایی اسپرم، احتمالأ یک فاکتور مهم در افراد نابارور مبتلا به واریکوسل بوده و ممکن است به دلیل تأثیر بر تولید انرژی و کیفیت اسپرم، باعث ناباروری در آنها شده باشد. با این حال، مطالعات بیشتری جهت درک نقش حذف -bp???? در mtdna ی اسپرم و القای ناباروری در مردان مبتلا به واریکوسل مورد نیاز است.

بررسی تغییرات بیان ژن hdac1 در بیماران مبتلا به سرطان پروستات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم پایه 1391
  نادیا میرزایی   فرزام عجمیان

در ایجاد تومورها علاوه بر تغییرات ژنتیکی، تغییرات اپی ژنتیکی نیز دخیل هستند. مهمترین تغییرات اپی ژنتیکی شامل تغییر در متیلاسیونdna ، مدیفیکاسیون هیستون ها، تغییر وضیعت کروماتین و الگوهای تنظیمی micro rnaها بوده که با تومورزایی مرتبط می باشند. علم اپی ژنتیک به مطالعه ی تغییرات ارثی برگشت پذیر در عملکرد و بیان ژن ها، بدون تغییر در توالی نوکلئوتیدی آن ها می-پردازد. این تغییرات اصلی، dna را متاثر نمی سازند، اما در سراسر چرخه های تقسیم سلولی پایدار مانده و ممکن است به ارث برسند. هیستون د استیلاز ها یک خانواده ی بزرگ از آنزیم هایی هستند که به عنوان تنظیم کننده های کلیدی در استیلاسیون هیستون های هسته ای شناخته می شوند. hdac ها نقش بزرگی در شروع و پیشرفت سرطان پروستات دارند که بر اساس اعمال تغییراتی است که در سطح کروماتین ایجاد می کنند. پروستات به شکل غده ای کوچک در زیر مثانه قرار داشته و بخش بالایی مجرای ادراری را در بر می گیرد. تغییرات اپی ژنتیکی نقشی کلیدی در پاتو فیزیولوژی سرطان پروستات دارند. تغییرات اپی ژنتیکی به ویژه هیپرمتیلاسیونdna و داستیلاسیون هیستون، نقش مهمی در کاهش بیان ژن های حفاظتی علیه سرطان پروستات دارا می باشند. از آن جایی که تغییرات اپی ژنتیکی برگشت-پذیرند بنابرین یک هدف جذاب برای درمان سرطان هستند. تعدادی از اپی داروها مثل مهارکننده های هیستون د استیلاز ها خاصیت ضد توموری در کشت سلول ومدل های حیوانی در سرطان پروستات نشان می دهند. ما در این تحقیق، پس از استخراج rna از نمونه ها بیان هیستون د استیلاز1 را در سرطان پروستات انسان با استفاده از rt-pcr و به دنبال آن با تکنیک q-pcr وsemi q-pcr مطالعه کردیم.برای این منظور 20 بیمار مبتلا به سرطان پروستات و 20 فرد سالم با یکدیگر مقایسه شدند. در یافته های این مطالعه در هر دو روش بین افراد سالم و بیمار از نظر میزان بیان ژن hdac1 تفاوت محسوس و معنی داری مشاهده گردید.

بررسی پلی مورفیسم ژن seps1 در مردان مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم پایه 1391
  سیده منا مهدوی سعیدی   زیور صالحی

ناباروری به حالتی اطلاق می شود که یک زوج، بعد از 1سال مقاربت بدون پیشگیری، نتوانند باردار شوند. علت ناباروری در 50% موارد همچنان نامشخص است که "ناباروری ایدیوپاتیک" خوانده می شود. تنش اکسیداتیو از عوامل موثر در ناباروری است. آنتی اکسیدان ها در برطرف کردن تنش اکسیداتیو بسیار مهم می باشند. آنتی اکسیدان های متعددی جهت حفاظت اسپرماتوزوآ در این رابطه وجود دارند. یک گروه از آنتی اکسیدان ها سلنوپروتئین ها می باشند. ژن سلنوپروتئین s (seps1) روی کروموزوم 15q26.3 قرار دارد و در جایگاه فعال خود حاوی سلنوسیستئین (sec) می باشد. بیان seps1 با استرس شبکه اندوپلاسمی (er) فعال می شود. از سوی دیگر سطح بالایی از ros در نمونه های منی 25% تا 40% از مردان نابارور یافت شده است. در این مطالعه، پلی مورفیسم پروموتر (105g>a) ژن seps1 در رابطه با ناباروری ایدیوپاتیک مردان مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از 63 مرد مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک و 70 مرد سالم نمونه خون تهیه گردید. پس از استخراج dna، بررسی ژنوتیپ ها به روش pcr-rflp با استفاده از آنزیم msci صورت گرفت. فراوانی ژنوتیپ gg، ga و aa در افراد بیمار به ترتیب 25/68% ، 15/30% ، 58/1% و در افراد سالم به ترتیب 90%، 10% و 0% بود. بر اساس آنالیزهای آماری، ارتباط معنی داری (p=0.003) میان این پلی مورفیسم و ناباروری ایدیوپاتیک مردان مشاهده گردید. الل a به عنوان عامل خطر در ارتباط با ناباروری ایدیوپاتیک مردان در جمعیت مورد مطالعه شناخته شد (or: 3.8, 95% ci 1.55-9.28, p= 0.003). نتایج حاصل از این مطالعه نقش احتمالی پلی مورفیسم ژن seps1 را در ناباروری ایدیوپاتیک مردان در جمعیت مورد مطالعه نشان می دهد. گرچه جهت تائید اهمیت پلی مورفیسم ژن seps1 در ناباروری ایدیوپاتیک مردان، مطالعه باید در جمعیت بزرگتر ژنی صورت گیرد.

بررسی تغییرات بیان ژن hdac11 در بیماران مبتلا به سرطان مثانه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم پایه 1392
  روزبه طبیب صوفی   فرزام عجمیان

سرطان مثانه چهارمین بدخیمی شایع در سطح جهان است. فراوانی آن در مردان سه برابر زنان می باشد. با توجه به پیری جهانی جمعیت، شیوع این سرطان در حال گسترش است در حالی که مرگ و میر ناشی از آن در نتیجهء تشخیص بهتر بیماری، درمان مناسب تر آن و در نهایت مراقبت های پزشکی بهتر رو به کاهش بوده است. مصرف سیگار مهمترین ریسک فاکتور ابتلا به سرطان مثانه است و یک سوم موارد ابتلا به این بیماری را موجب می شود. یکی از مکانیسم هایی که منجر به کارسینومای مثانه می شود. تغییرات اپی ژنتیک از طریق بیان بیش از حد هیستون داستیلاز ها است که با تغییر عملکرد کروماتین باعث ایجاد دگرگونی هایی در مسیرهای سیکل سلولی می گردد. hdacs به عنوان یک کورپرسور در کمپلکس های هسته ای که سطح رونویسی تنظیم-کننده های کلیدی چرخهء سلولی مانند p53 را کنترل می کنند، وارد می شوند. هیستون داستیلاز ها از طریق داستیله کردن ریشه-های لیزین هیستون های مرکزی، کروماتین متراکم تری را پدید می آورند. وقتی که چنین تراکمی در بخش پروموتور ژن های سرکوب گر تومور رخ می دهد سرطان پدید می آید. در حالی که تاثیر افزایش بیان hdac4 در ایجاد سرطان مثانه آشکار شده است، نقش hdac11 در این سرطان به عنوان جدیدترین عضو خانوادهء هیستون داستیلاز های کلاسیک مشخص نیست. در این مطالعه مقادیر بیان ژن hdac11 در بافت های سرطانی مثانه در مقایسه با بافت های نرمال مثانه مقایسه گردید. این مطالعه بررسی 32 نمونهء سرطانی و 29 نمونهء سالم را شامل می شد. total rna استخراج شد و با فرآیند رونویسی معکوس total cdna به دست آمد. گام بعدی real time pcr بود که از طریق نتایج حاصل از آن به مقایسهء مقادیر بیان ژن hdac11 در بافت های نرمال و سرطانی پرداخته شد. آنالیز نتایج بدست آمده با آزمون t نشان داد که تفاوت معنی داری بین سطح بیان این ژن در نمونه های سرطانی و نرمال وجود ندارد(p=0.41). بنابراین داده های حاصل از این پژوهش وجود ارتباط بین پروتئین hdac11 و سرطان مثانه را تائید نمی کند و ما نمی توانیم hdac11 را به عنوان یک هدف دارویی بالقوه برای طراحی بازدارنده های اختصاصی هیستون داستیلاز ها معرفی کنیم. هر چند برای تائید این نتایج پژوهش های بیش تری مورد نیاز است. کلیدواژه: hdac11، سرطان مثانه، بیان هیستون داستیلاز

بررسی تغییرات بیان ژن هیستون داستیلاز1 در بیماران مبتلا به سرطان مثانه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم پایه 1392
  مجتبی علی وند   فرزام عجمیان

سرطان مثانه چهارمین سرطان شایع در مردان و نهمین در زنان است. بیش از 90% از تومورهای مثانه از نظر پاتولوژی سلول های پوششی دستگاه ادراری هستند و در 75% موارد در زمان تشخیص در مرحله سطحی قرار دارند. شایع ترین علامت بیماران وجود خون در ادرار است و روش استاندارد برای تشخیص سرطان مثانه سیستوسکوپی می باشد. در تومور مثانه تغییرات ژنتیکی شامل تغییر در ژن سرکوب گر تومور p53 ، p21 و ژن رتینوبلاستوما رخ می دهد، که منجر به پیشرفت تومور به مراحل بالاتر می شود. در پیدایش سرطان مثانه، تغییرات اپی ژنتیکی نیز موثر هستند. این تغییرات شامل متیلاسیون dna و مدیفیکاسیون هیستون ها می باشند که در فرآیند تومورزایی دخیل هستند. تغییرات اپی ژنتیک بر خلاف تغییرات ژنتیک، تغییرات ارثی و برگشت پذیر هستند که بدون ایجاد تغییر در توالی نوکلئوتیدی ژن ها بر روی عملکرد و بیان آن ها تاثیر می گذارند. بخشی از این اثرگذاری توسط آنزیم های هیستون داستیلاز(hdac) انجام می گیرد. داستیلاسیون هیستون ها با برداشتن گروه استیل از آمینواسید لیزین در انتهای هیستون ها منجر به فشرده شدن ساختار کروماتین و خاموشی ژن می گردند. hdac1 جزء کلاس 1 هیستون داستیلازها می باشد که افزایش بیان آن در سلول های سرطانی باعث تحریک تکثیر، رگ زایی، ممانعت از آپوپتوزیس و از دست رفتن تمایز می شود. ما در این تحقیق، پس از استخراج rna از نمونه ها بیان هیستون هیستون داستیلاز 1 را در سرطان مثانه انسان و گروه کنترل با استفاده ازrt-pcr مطالعه کردیم. برای این منظور 32 بیمار مبتلا به سرطان مثانه و 29 فرد سالم با یکدیگر مقایسه شدند. در یافته های این مطالعه در روش rt-pcr بین افراد سالم و بیمار از نظر میزان بیان ژن هیستون داستیلاز1 تفاوت معنی داری مشاهده گردید

بررسی پلی هورفیسم ژن mdr1 در هردان هبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم پایه 1393
  فرناز تاج بخش گورابزرمخی   فرهاد مشایخی

ناباروری، ناتوانی زوجین در بارداری، بعد از 12 ماه آمیزش های مداوم بدون پیشگیری تعریف می شود. این شرایط 15- 13% زوج های سراسر جهان را شامل می شود. فاکتور ناباروری مردان مسئول بیش از 50 درصد از ناباروری ها است. فاکتور مردانه به تنهایی در 20% موارد و به عنوان یک نقش کمکی در40-30% از ناباروری ها موثر است. مشاهدات نشان می دهد وقتی بافت های حساس و اندام هایی مانند بیضه، در معرض سموم، آفت کش ها و مواد مضر باشند، آسیب سلول ها بیشتر شده و خطر ابتلا به ناباروری ایدیوپاتیک افزایش می یابد. p- گلیکوپروتئین(p-glycoprotein = p-gp)، به عنوان پروتئین مقاومت دارویی (mdr1)، یک پروتئین مهم غشای سلولی است که بیشتر مواد خارجی را به بیرون از سلول پمپ می کند و نقش حفاظتی در بافت های حساس نظیر بیضه ها بر عهده دارد. ژن mdr1 در موقعیت q21.1 بر روی کروموزوم 7 قرار گرفته است. هدف از این مطالعه، بررسی پلی مورفیسم ژن mdr1 با ناباروری ایدیوپاتیک مردان است. dna ژنومی از لوکوسیت های خون 136 مرد مبتلا به ناباروری ایدیوپاتیک و 130 مرد سالم استخراج گردید. با استفاده از تکنیک pcr-rflp و آنزیم ecoo109i ژنوتیپ ها تعیین شد. فراوانی ژنوتیپ های cc، ct و tt در افراد بیمار به ترتیب 12/19%، 70/39% و 18/41% و فراوانی ژنوتیپی cc، ct و tt در افراد سالم به ترتیب 30/12%، 54/61% و 16/26% بود. بر اساس نتایج به دست آمده ارتباط معنی دار بین پلی مورفیسم ژن mdr1 و ناباروری ایدیوپاتیک مردان مشاهده شد(p= 0.001) . نتایج به دست آمده پیشنهاد می کند که ژنوتیپ هتروزیگوت ct، اثر محافظتی بر ناباروری دارد. گرچه برای دست یابی به نتایج دقیق تر، بررسی در یک جامعه آماری بزرگتر لازم است.