نام پژوهشگر: احمد علی پوربابایی
زینب شهراد احمد علی پوربابایی
چکیده این تحقیق بررسی تاثیر علف کش تریفلورالین بر روی جمعیت باکتری ها در خاک مزرعه پنبه در استان گلستان است. غلظت علف کش در مزرعه 5/2 لیتر در هکتار است. در ابتدا با بررسی جمعیت باکتری ها در دو نوع خاک حاوی علف کش و بدون علف کش (شاهد) از دو محیط ریزوسفری و غیر ریزوسفری در سه زمان مختلف مشاهده شد که در هر زمان میزان جمعیت باکتری ها در خاک حاوی علف کش کاهش یافته است و احتمالا این کاهش بدلیل اثر منفی این علف کش بر روی جمعیت باکتری ها باشد. همچنین تاثیر این عاف کش بر روی جمعیت باکتری های نیتریفیان و دنیتریفیان مورد بررسی قرار کرفت. بررسی جمعیت دنیتریفیان ها در دو نوع خاک حاوی علف کش و شاهد صورت گرفت و مشاهده شد که جمعیت دنیتریفیا ن ها در خاک حاوی علف کش کمتر از خاک شاهد است، و شاید این کاهش بعلت حضور علف کش در خاک است که جمعیت را تحت تاثیر قرار می دهد. دنیتریفیان ها بیشتر در محیط ریزوسفری حضور دارند و با کاهش جمعیت دنیتریفیان ها در خاک شرایط مساعد برای رشد ریشه کاهش می یابد زیرا احتمالا محیط ریزوسفری خوبی تشکیل نمی شود و در رشد ریشه اختلال ایجاد می کند. با کاهش جمعیت دنیتریفیان ها احتمالا عمل دنیتریفیکاسیون نیز تحت تاثیر منفی قرار می گیرد. همچنین جمعیت دنیتریفیان ها در غلظت های 5/2، 4، 6 و 8 لیتر در هکتار مورد بررسی قرار کرفت. نتایج نشان دادند که با افزایش غلظت، جمعیت دنیتریفیان ها سیر نزولی خواهد داشت؛ و می توان نتیجه گرفت که علف کش تریفلورالین در غلظت های بالا همچون سمی کشنده برای جمعیت دنیتریفیان ها عمل می کند. در تحقیق حاضر از غلظت 5/2 لیتر در هکتار از علف کش استفاده شد زیرا این غلظتی است که در مزارع پنبه گرگان از آن استفاده می شود. در این غلظت تغییر چندانی بین دو نوع خاک (خاک تیمار شده و خاک شاهد) مشاهده نشد و این نشان می دهد که علف کش تریفلورالین در غلظت پایین چندان برای جمعیت باکتری نیتریفیان مشکل ساز نیست و احتمالاً به مرور تجزیه می شود و بعنوان منبع غذایی در اختیار موجودات ریز خاکزی قرار می گیرند. در این تحقیق میزان تنفس میکروبی خاک تیمار شده در یک طیف زمانی اندازه گیری شد. آزمایشات سنجش تنفس انجام شده در این پژوهش نشان داده که با گذشت زمان از میزان تولید co2 کاسته شده و این کاهش تا هفته چهارم ادامه دارد ولیکن در هفته پنجم میزان تولید co2 افزایش یافته است، این روند هم در خاک ریزوسفری و هم در خاک غیر ریزوسفری قابل رویت است. به مرور زمان از میزان جمعیت باکتری ها به علت وجود علف کش کاسته شده و این موضوع را از میزان تولید co2 می توان فهمید و این روند کاهش تا زمانی است که هنوز علف کش شروع به تجزیه نکرده است؛ و با شروع تجزیه علف کش چون منبع کربن و نیتروژن در خاک زیاد می شود، جمعیت باکتری ها نیز افزایش می یابند. احتمالاً افزایش تولید co2 در هفته پنجم را می توان با افزایش جمعیت باکتری ها مرتبط ساخت. با بررسی تاثیر زمان های 24، 48، 72، 96 و 120 ساعت بر روی جمعیت باکتری های خاک تیمارشده مشاهده گردید که، بیشترین تعداد احتمالی باکتری ها در 72 ساعت بیشتر از بقیه ساعات است و می توان نتیجه گرفت که با افزودن علف کش به خاک پس از 72 ساعت، جمعیت باکتری ها در بیشترین مقدار خود می باشند. هدف از این آزمایش تعیین خاکی با شرایط بیولوژیکی مناسب برای قرار دادن بذرهای پنبه در زمین حاوی علف کش می باشد، زیرا این آلاینده می تواند روی ویژگی های خاک (جوامع بیولوژیکی) تاثیر بگذارد و همچنین احتمالاً از طریق موجودات خاک وارد سیکل غذایی و یا آب هی زیرزمینی (مشکلات زیست محیطی) شود. و می توان پیشنهاد داد که بذرهای پنبه را 3 روز پس از آغشته نمودن زمین با تریفلورالین، به خاک منتقل کرد زیرا در این زمان ما بیشترین تعداد میکروارگانیسم ها را داریم و می توان گفت شاید خاک در وضعیت مناسبی برای انتقال بذرها باشد. تاثیر غلظت های مختلف تریفلورالین بر روی جمعیت باکتری ها به دو روش بیشترین تعداد احتمالی و پورپلیت و شمارش کلنی مورد بررسی قرار گرفته است. با افزایش غلظت علف کش، جمعیت باکتری ها سیر نزولی دارد. با توجه به سیر نزولی جمعیت باکتری ها، احتمالاً این کاهش جمعیت می تواند رشد پنبه را تحت تاثیر منفی قرار دهد. واژه های کلیدی: علف کش تریفلورالین، جمعیت باکتری ها، پنبه، محیط ریزوسفری، محیط غیر ریزوسفری