نام پژوهشگر: هاشم نعمتی
امیر رمضانیان هاشم نعمتی
در پژوهش حاضر تلاش گردید تا جایگاه مربیان آموزش فنی و حرفه ای در آموزش بزرگسالان مورد بررسی قرار گرفته و اهمیت آن مشخص شود. ضمناً میزان آگاهی مربیان مذکور از مسائل، موارد و استراتژی هایی که در حین تدریس و آموزش بزرگسالان باعث بهبود کیفیت تدریس آنان می گردد نیز از طریق پرسشنامه ای که بصورت محقق ساخته تهیه شده بود مورد مطالعه قرار گرفت . جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه مذکور(تشخیص میزان آگاهی مربیان) فرم ارزیابی پرسشنامه تهیه گردید و با استفاده از آمار توصیفی و محاسبه توزیع و درصد فراوانی و ترسیم نمودارهای مربوطه مورد بحث واقع شد. از آمار استنباطی نیز جهت تعیین قابلیت اعتماد (پایایی) پرسشنامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید، که مقدار آن 98/0 بدست آمد. و در جهت تعیین روایی (اعتبار) پرسشنامه مذکور از روش اعتبار محتوا استفاده گردید. ضمن اینکه جامعه آماری شامل کلیه مربیان مراکز آموزش فنی و حرفه ای مشهد که در جریان تحقیق (سال1388) مشغول تدریس بوده اند (75 نفر) و همچنین مربیان آموزشگاههای آزاد فنی و حرفه ای مشهد که با توجه به تعداد زیاد آنها (3172 نفر) نمونه گیری به روش خوشه ای و انتخاب بر اساس تقسیم بندی مناطق شهرداری مشهد و رشته آموزشی مورد تدریس صورت گرفت و تعداد 82 نفر انتخاب گردید. نتایج بدست آمده بطور کلی حاکی از این بود که میزان آگاهی مربیان از روشها و فنون آموزش بزرگسالان در حد متوسط و به سمت ضعیف گرایش داشته . منتهی بررسی جزئیتر نشان می داد که در برخی از موارد میزان آگاهی مربیان نسبتاً خوب بوده است که این مسئله عمدتاً بعلت سابقه تدریس بالای برخی مربیان بوده و همچنین مواردی که بر اثر تجربه بالا در بهبود کیفیت تدریس آنها تأثیر داشته است. بهرحال لازم است که مربیان علاوه بر آگاهی از قواعد و فنون کلی تدریس و داشتن صلاحیت حرفه ای در این خصوص، از روشها و استراتژی های خاص آموزش بزرگسالان نیز آگاهی داشته و در غالب یک دوره آموزشی مجزا و یا بصورت یک دوره تکمیلی آموزش ببینند. کلید واژه ها: مربی – فراگیر – آموزش فنی و حرفه ای – آموزش بزرگسالان
عطاالله زارعی نعمت اله عزیزی
استفاده از تکنولوژی های وب 2.0 در یادگیری و تدریس در بسیاری از دانشگاه های معتبر جهان به سرعت در حال گسترش است. با توجه به اینکه در سیستم آموزشی ما ، در صورت فراهم شدن بسترهای لازم، بیشترین نقش را اساتید دانشگاه در بکارگیری اثربخش این تکنولوژی ها در تدریس و یادگیری ایفا می کنند، بررسی و تحلیل دیدگاه اساتید دانشکده فنی دانشگاه کردستان در مورد بکارگیری تکنولوژی های وب 2.0 در تدریس و یادگیری، دلایل به وجود آمدن این دیدگاه و عواقب ناشی از آن، موضوع اصلی این تحقیق می باشد. رویکرد این تحقیق کیفی بوده و از روش نظریه مبنایی برای رسیدن به اهداف استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که سیستم آموزشی سنتی کشور به طرق مختلف و در ابعاد متفاوت باعث ایجاد و دوام تفکر سنتی اساتید در مورد تدریس و یادگیری شده است به نحوی که حتی در صورت فراهم شدن تکنولوژی های آموزشی در حد ایده آل، روش تدریس و یادگیری تفاوت چندانی نخواهد کرد. اساتید تکنولوژی را ابزاری برای انتقال دانش، بخصوص مطالب بصری، می دانند. حضوری بودن نوع آموزش، ضعیف بودن جایگاه تحقیق، دسترسی نامناسب دانشجویان به اینترنت با کیفیت، فیلترینگ برخی از سایت های مهم وب 2.0 و همچنین موانع عاطفی اساتید برای اظهار نظر، درج و نشر دانش و برقراری ارتباط برای مبادله ی دانش در محیط های باز وب 2.0 مهمترین عوامل بازدارنده استفاده از تکنولوژی های وب 2.0 در تدریس و یادگیری در دانشکده ی فنی دانشگاه کردستان به شمار می روند.
مریم خیل تاش سید محمد شبیری
پژوهش حاضر به بررسی نقش برنامه های درسی در ارتقاء فرهنگ زیست محیطی دانش آموزان از دیدگاه معلمان و مدیران شهرستان لار در سال تحصیلی 89-1388 می پردازد . تحقیقی حاضر یک بررسی کمی و کیفی است که با توجه به روش گردآوری داده ها از آن به عنوان یک تحقیق توصیفی می توان نام برد و به صورت پیمایشی و با روش مقطعی انجام گرفته است و با توجه به هدف تحقیقی آن را در خانواده تحقیق کاربردی قرار می دهیم . مفاهیم مورد نظر که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته و به صورت گویه ها در پرش نامه گنجانده شده با توجه به مفاهیم زیست محیطی در کتاب درسی و برنامه های آموزشی به دست آمده ، همچنین مقالات مرتبط و مطالعه کتاب های مربوط به محیط زیست انتخاب شده است . اطلاعات به دو صورت ( متن و پرسش نامه ) می باشد . روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از هر دو آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.در قسمت آمار توصیفی از طبقه بندی داده ها ، نمایش ترسیمی و محاسبه مقادیر داده ها با استفاده از میانه ، نما ، میانگین استفاده شد.تفسیر فرضیه ها با استفاده از آمار استنباطی انجام شد. پایایی پرسش نامه ها با استفاده از آلفای کرانباخ محاسبه شد و برای پرسش نامه معلمان که شامل 35 گویه بود مقدار آن برابر با 72 و برای پرسش نامه مدیران این مقدار 81 بدست آمد. فرضیه ها و سوال های تحقیقی در 6 و 4 قسمت طراحی شد و در بخش های چهارم و پنجم مورد بررسی قرار گرفت و به آنها پاسخ داده شده با بررسی و مطالعه ی ادبیات فرهنگ زیست محیطی و نگهداری از محیط زیست و سپس بررسی تئوری کتاب های درسی مقطع ابتدایی مشخص شد که مفاهیم گنجانده شده در کتاب های درسی این مقطع بسیار ناچیز و اندک می باشد و شاید چیزی در حدود 5/1 درصد از کل مباحث کتاب به این مفاهیم اختصاص یافته است ، و بقیه مطالب که قسمت اعظم مفاهیم آموزشی را به خود اختصاص می دهد به سایر مفاهیم غیر مرتبط با محیط زیست تعلق دارد . به نظر می رسد بازنگری و تحولی عمقی در برنامه ها درسی و کتب درسی چه در مقطع ابتدایی و چه راهنمایی لازم است ، در این بازنگری حضور فعال و گسترده معلمان باید منظور شود چون بیشتر با نیازهای دانش آموزان همچنین محیط پیرامونشان آشنایی دارند
فهیمه اسکندری هاشم نعمتی
ابتلا به اختلال در خواندن، آینده تاریکی را پیش روی فرد مبتلا و خانواده وی مجسم می سازد از این رو شناسایی به-موقع این اختلالات می تواند از بسیاری از پیامدهای منفی فردی، خانوادگی و اجتماعی مربوط جلوگیری کند، این امر مستلزم شناخت دقیق عوامل موثر و مهارت های پیش نیاز در فراگیری خواندن است. بنابراین پژوهش حاضر سعی دارد به مقایسه آگاهی واجی در کودکان عادی و نارساخوان پایه اول شهر سبزوار بپردازد. دراین مطالعه از بین 900 نفر دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهرستان سبزوار 60 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. متغییر مستقل شامل وضعیت خواندن در دو گروه نارساخوان و عادی و همچنین جنسیت می باشد و متغییر وابسته عبارت است از مهارت آگاهی واجی . روش پژوهش پیمایشی بوده که جهت جمع آوری اطلاعات از آزمون وکسلر و آزمون واج شناسی دکتر دستجردی و برای تحلیل فرضیات از آزمون t مستقل استفاده گردید. با توجه به اطلاعات بدست آمده از پژوهش، بین مهارت های آگاهی واجی (نامیدن و حذف واج آغازین، شناسایی کلمات دارای واج آغازین یکسان، نامیدن و حذف واج پایانی، شناسایی کلمات دارای واج پایانی یکسان، حذف واج میانی و تقطیع واجی، ترکیب واجی) تمام دانش آموزان (پسر و دختر) نارساخوان و عادی تفاوت وجود دارد. کلید واژه: آگاهی واجی، دانش آموزان نارساخوان، دانش-آموزان عادی، مقطع ابتدایی
جعفر بهرامی خشنود یحیی معروفی
هدف: هدف اصلی پژوهش شناسایی شناسایی میزان انطباق محتوای کتاب بخوانیم و بنویسیم پایه پنجم ابتدایی با اهداف پیش بینی شده برای این کتاب از دیدگاه معلمان پایه پنجم ابتدایی است. برای نیل به اهداف تحقیق یک سوال اصلی و سه سوال فرعی پیش بینی شده است. بیان موضوع: براین اساس مساله اصلی تحقیق این است که تا چه حد محتوای کتاب بخوانیم و بنویسیم با اهداف پیش بینی شده برای درس فارسی پایه پنجم دبستان همخوانی دارد؟ روش تحقق: روش پژوهش روش پیمایشی یا زمینه یابی است. جامعه آماری تحقیق رامعلمان پایه پنجم دوره ابتدایی شهر همدان تشکیل می دهند که تعداد آنان 285 نفر می باشد از این تعداد 165 نفر با استفاده از روش تصادفی طبقه ای نسبی به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات را پرسشنامه محقق ساخته شامل 47 سوال بسته پاسخ بر اساس طیف لیکرت تشکیل می دهد که برای بررسی روایی محتوایی پرسشنامه از نظر چند تن از صاحب نظران و کارشناسان استفاده شده است و برای بررسی پایایی ابزار پرسشنامه به طور آزمایشی بر روی 40 نفر اجرا و ضریب پایایی با استفاده از آلفای کرانباخ 98/0 بدست آمده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون ناپارامتیک خی دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت مهمترین یافته های پژوهش به شرح ذیر است: 1-بطور کلی معمان پایه پنجم ابتدایی محتوای کتابهای بخوانیم و بنویسین را در حد زیادی 71/3 از 5 ) با اهداف تدوین شده آن درس منطبق می دانند. (x2=98/48 وdf=4 وp>0/05 2- معممان پایه پنجم ابتدایی محتوای کتابهای بخوانیم و بنوسیم را حد زیادی 8/3 از 5) با اهداف حیطه شناختی منطبق می دانند . (x2=53/84 وdf=4 وp>0/05 3-معملمان پایه پنجم ابتدایی محتوای کتابهای بخوانیم و بنویسیم را در حد زیادی 94/3 از 5 ) با اهداف حیطه عاطفی منطبق می دانند. (x2=90/66 وdf=4 وp>0/05 4-معلمان پایه پنجم ابتدایی محتوای کتابهای بخوانیم و بنوسیم را در حد زیادی (88/3 از 5 ) با اهداف حیطه مهارتی منطبق می داننند. (x2=77/52 وdf=4 وp>0/05
گلسیما عزیزی محمد اورکی
بررسی رابطه بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی مدیران و معاونین مدارس شهرستان میانه دکتر محمد اورکی1، دکتر هاشم نعمتی، گلسیما عزیزی* استادیار گروه علوم تربیتی ، دانشگاه پیام نور تهران جنوب استادیار گروه علوم تربیتی. ، دانشگاه پیام نور مشهد دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی ، دانشگاه پیام نور تهران جنوب [email protected] میانه- دانشگاه پیام نور میانه مدیر آموزشی، 2226062 – 0423، تلفن همراه 09141248088، golsimaazizi @yahoo.com * چکیده هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی مدیران و معاونین مدارس شهرستان میانه می باشد. از نظر عملیات آماری کمی است و این تحقیق از یک جهت از نوع تحقیقات توصیفی است و از یک جهت از نوع تحقیقات همبستگی است .تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری در این تحقیق مدیران و معاونین مدارس( ابتدائی، راهنمایی و دبیرستان) دولتی و غیر دولتی شهرستان میانه می باشد بر اساس آمار اداره آموزش و پرورش شهرستان 185 مدیر و 492 معاون در کلیه مدارس شهری و روستایی و در سه مقطع ( ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان ) در سال تحصیلی 90-91 مشغول به خدمت هستند. حجم نمونه محاسبه شده 88 به دست آمد که برای دقت بیشتر در مجموع 110 پرسشنامه با دقت بالایی تکمیل گردید. در تحقیق حاضر از روش نمونه گیری چند مرحله ای آزمودنیها استفاده گردیده است. در تحقیق حاضر با توجه به نوع تحقیق و متغیرهای موجود از دو نوع روش اسنادی و میدانی برای جمع آوری اطلاعات به شرح زیر بهره گرفته شد. برای جمع آوری اطلاعات لازم در این تحقیق از دو پرسشنامه استاندارد که به منظور سنجش توانمندی و یادگیری سازمانی تدوین شده، استفاده گردیده است. میزان، پایایی ابزار اندازه گیری با استفاده از روش آلفای کرونباخ، برای هر دو پرسشنامه برابر با 912/. به دست آمده است. در بخش آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون ؛ اسپیرمن و مجذور اتا و در کنار آن از آزمون های ناپارامتری چون آزمون فریدمن، کروسکال والیس و آزمون کالماگروف اسمیرنوف جهت تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری spss نسخه 18 استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین یادگیری سازمانی مدیران و معاونین مدارس و احساس شایستگی، احساس استقلال، احساس موثر بودن، احساس معنی دار بودن شغل، احساس اعتماد میان همکاران رابطه مثبت و معنی داری در سطح 99 درصد وجود دارد. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین توانمندسازی و ابعاد چشم انداز مشترک و توسعه شایستگی های کارکنان رابطه مثبت و معنی داری در سطح 99 درصد وجود دارد. همچنین بین توانمندسازی و فرهنگ سازمانی، اشتراک دانش و تفکر سیستمی رابطه مثبت و معنی داری در سطح 95 بدست آمد. رهبری مشارکتی و کار و یادگیری گروهی رابطه معنی داری با توانمند سازی نداشتند. نتیجه آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی رابطه مثبت و معنی داری در سطح 99 درصد وجود دارد و فرضیه تحقیق مورد تائید قرار گرفت. بررسی ابعاد توانمندسازی از طریق آزمون فریدمن نشان داد که تفاوت معنی داری در سطح 99 درصد بین ابعاد توانمندسازی وجود دارد همچنین بررسی ابعاد یادگیری سازمانی از طریق آزمون فریدمن نشان داد که تفاوت معنی داری در سطح 99 درصد بین ابعاد یادگیری سازمانی وجود دارد . کلید واژگان: study of the relationship between organizational learning on empowering managers and deputy city miyaneh schools. m.oraki1, h. nemati2,g.azizi3* 1- prof. of education , payame noor university tehran 2- prof. of education , payame noor university mashhad 3- ma student education management, payame noor university tehran golsimaazizi @yahoo.com * abstract the main objective of this study was to investigate the relationship between organizational learning and empowerment of miyanhe managers and assistant city schools are. of operations research and quantitative analysis of the study was descriptive and correlational research is one of a kind. the purpose of this study is applied. the population of the study and assistant principals in schools (elementary, miyanhe and high schools) are public and private city center. according to the city department of education 185 and 492 deputy director of urban and rural schools at all three levels (elementary, miyanhe and high school) are served in school year 90-91. the calculated sample size was 88 for a more precise total of 110 questionnaires were completed with high accuracy. subjects in the study of multi-stage sampling procedure was used. depending on the variables of the two types of research papers and field methods were used to collect data as follows. data collected in this study, two standard questionnaires designed to measure competencies and organizational learning, is used. rate measurement reliability using cronbachs alpha method, for both questionnaires with 912/. in inferential statistics, pearson correlation, spearman and non-parametric tests such as the chi eta and the friedman test, kruskal-wallis and kalmagrvf smirnov test for the analysis of questionnaire data was used.is obtained. for data analysis and statistical software spss version 18 is used. test results showed that the correlation between organizational learning assistants and school administrators feel the sense of independence and a sense of trust between partners occupation significant positive correlation between 99 percent of the exist. test results showed that the correlation between the empowerment and development of a shared vision and competence of staff are positive and significant at the 99% level. between empowerment and organizational culture, knowledge sharing and systems thinking positive and significant relationship between the level of 95 points. participative leadership and empowerment were significantly related to work and learn in groups. pearson correlation test showed a significant positive relationship between empowerment and organizational learning is present in 99 percent of research hypothesis was confirmed. dimensions of empowerment through the friedman test showed a significant difference between the 99 percent of capacity there. also check the dimensions of organizational learning through the friedman test showed a significant difference between the dimensions of organizational learning is at 99 percent. keywords: organizational learning, empowerment, competencies, effectiveness ,city miyaneh
راضیه فلاح خلیل آباد هاشم نعمتی
دنیا به سرعت در حال تغییر است. سرعت تغییرات در فناوری و رشد نوآوری های سازمانی، دلیل محکمی برای تمرکز سرمایه گذاری سازمان ها در آموزش کارکنان و اقدام برای بهسازی و بالندگی آنان به شمار می آید. یک مدیر سبک رهبری خود را با این هدف انتخاب می کند که بتواند به عنوان یک رهبر، بیشترین میزان اثربخشی را داشته باشد. مسلما گزینش درست یک سبک رهبری می تواند تحقق هدف های فرد، سازمان و جامعه را به دنبال داشته باشد. ولی اینکه مدیران با استفاده از چه سبک های رهبری می توانند بیشترین نفوذ را داشته باشند، همچنان به عنوان یک مساله مهم مطرح است. این تحقیق به منظور بررسی رابطه سبک رهبری تحولی مدیران با بهسازی کارکنان معاونت فرهنگی شهرداری مشهد صورت گرفته است. نمونه تحقیق از میان کارکنان رسمی و قراردادی شهرداری به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفته اند. کارکنانی که ویژگیهای آنان، مطابق با تعریف عملیاتی، امکان قرار گرفتن در نمونه تحقیق را میداد برابر با 136 نفر به دست آمد. از حیث روش، تحقیق کمی و با استفاده از روش همبستگی انجام شد. هنگامی که مطالعات از طریق یک مدل رگرسیونی به پیش بینی بپردازند، مطالعه در زمره مطالعات همبستگی قرار می گیرد. برای انجام پژوهش، به این ترتیب عمل شد که ابتدا نمره رهبری مدیران شهرداری مشهد از حیث میزان انطباق با شاخص های سبک رهبری تحولی از دیدگاه کارکنان اندازه گیری و سپس، میزان رابطه آن با نمره کل بهسازی کارکنان تعیین گردید. در این تحقیق داده های جمع آوری شده از پرسشنامه ها، جهت تعیین نتایج به دست آمده درباره چهار فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل ، قرار گرفت. مهمترین یافته های تحقیق نشان داد که: 1) وضعیت انطباق رفتار مدیران شهرداری بر اساس شاخصهای رهبری تحولی از حد متوسط بالاتر است؛ 2) وضعیت بهسازی کارکنان شهرداری بر اساس مدل مکلگان از حد متوسط بالاتر است؛ 3) بین میزان انطباق رفتار مدیران با شاخصهای رهبری تحولی و میزان بهسازی کارکنان آنان در معاونت فرهنگی شهرداری مشهد رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد؛ 4) بهسازی کارکنان (بر اساس نمره کل به دست آمده از مدل مکلگان) از طریق رفتار منطبق با شاخصهای رهبری تحولی مدیران معاونت فرهنگی شهرداری مشهد قابل پیش بینی نیست؛ 5) رابطه معنی داری بین میزان رفتار منطبق با رهبری تحولی مدیران شهرداری با سن آنان وجود ندارد؛ 6) در میزان نمره کل بهسازی کارکنان شهرداری بر حسب مرد یا زن بودن آنان تفاوت معنی داری وجود ندارد؛ 7) در میزان نمره کل بهسازی کارکنان با مدرک تحصیلی بالاتر و کارکنان با مدرک تحصیلی پایین تر تفاوت معنی داری وجود دارد؛ 8) رابطه معنی داری بین نمره کل بهسازی کارکنان و سن آنان، وجود ندارد.