نام پژوهشگر: میر ستار صدرموسوی
جمال حاجی پور هریس محمد ظاهری
شوراازریشهدارتریناصولعرفیومقرراتسنتیوازبارزترینشیوههایعقلاییدرزندگیجمعیاست. حتی قدیمیترینشیوههاوروشهایمدیریتدرتکاپویاجتماعینوعبشر،نشانههاییازنظامشوراییرا دربردارد. به اینجهتتاکنونزوایایمختلفیازعملکردشوراموردبررسیمحققانقرارگرفتهاست. این پژوهش نیز به ارزیابی میزان موفقیت عملکرد شوراهای روستا در مناطق روستایی شمال شرق استان آذربایجان شرقی و فهم عوامل اجتماعی ،اقتصادی و مکانی موثر بر عملکرد شوراها پرداخته است.برایبررسیاینموضوعازدوروشاسنادیومیدانیاستفادهشدهاست .روشتحقیقازنوعتحلیلی–توصیفیاست. پسازتهیهچارچوبنظریتحقیق،اقدامبهتهیهپرسشنامهو انجامعملیاتمیدانیگرفتهشده است. پرسشنامهنهاییتوسط470نفردر142روستاتکمیلشدکهازاینتعداد،328نفر افرادروستا،و142نفرنیزاعضایشوراپاسخگوبودند. دررابطهباارزیابیعملکردشوراهادرتحققاهدافتوسعهروستایی ازآزمونتیتکنمونهایاستفادهشدونتایجآزموننشاندادکهاعضایشوراهایروستادرزمینهنظارتبراجرای مقرراتبهداشتیروستاوتشخیصکمبودهاونارساییهایروستاوکمکرسانیوامداددرمواقعبحرانیموفقنبودهاند .امادرسایرمواردعملکردمثبتیداشتهاند. همچنیندرارتباطباشرایطاجتماعی) تعلقمکانیاعضایشورا،مشارکت روستاییان،سطحتحصیلاتاعضایشورا( ،اقتصادی )تخصیصاعتبارات( ومکانی(موقعیتقرارگیریروستاها،فاصله روستاهاتامرکزشهرها ( موثربرعملکردشوراها،درهمهمواردبهجزتعلقمکانیاعضایشورا،همبستگیمعناداری مشاهدهشدهاست.
اصغر عابدینی محمد رضا پورمحمدی
بخش مسکن یکی از مهمترین بخشهای توسعه کشور می باشد که از لحاظ اقتصادی و اجتماعی تأثیرات زیادی بر روی کیفیت و رفاه زندگی شهروندان دارد. یکی از موضوعات بخش مسکن، استطاعت خانوارها به ویژه خانوارهای کم درآمد شهری جهت تأمین مسکن می باشد. موضوع تأمین مالی مسکن از مولفه های اصلی اقتصاد مسکن محسوب می شود. این متغیر از ابعاد اقتصادی و اجتماعی مهم می باشد، موضوع مسکن خانوارهای کم درآمد و نحوه تأمین مالی آنها با توجه به عدم استطاعت مالی آنها در تهیه واحدهای مسکونی از مشکلات و چالش های اساسی دولتها در بخش مسکن محسوب می شود. در سطح ملی، سرمایه گذاری بخش خصوصی در این بخش و عرضه کافی واحدهای مسکونی از یک طرف و وجود ساختارهای قانونی لازم برای توانمندسازی مالی و افزایش استطاعت مالی متقاضیان مسکن از طرف دیگر از مسائل مهم در برنامه ریزی مسکن به شمار می رود. پس انداز محدود خانوارهای کم درآمد با توجه به سطح پایین حقوق و عدم رشد متناسب درآمد خانوارها با رشد قیمت واحدهای مسکونی از مشکلات اساسی در استطاعت مالی خانوارها جهت تأمین مسکن مناسب می باشد. در شهر ارومیه قیمت نابسامان مسکن از یک سو و درآمد ناچیز اکثر خانوارها در مقایسه با قیمت مسکن از سوی دیگر موضوع استطاعت مالی شهروندان را جهت تأمین مسکن مورد توجه قرار می دهد. برخی از خانوارها به ویژه خانوارهای کم درآمد در برخی مواقع حدود دو سوم از درآمد خود را جهت تأمین مسکن مصرف می کنند لذا با توجه به شرایط ذکر شده موضوع استطاعت مالی خانوارهای گروه های کم درآمد و برنامه ریزی و تدوین سیاستهایی جهت افزایش استطاعت مالی مسکن گروه های کم درآمد در شهر ارومیه ضروری می باشد. در شرایط حاضر بر اساس سیاست های دولت مانند سیاست های کلان، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری، احداث مسکن مهر، سیستم بانکی (رهن) و ... به عنوان ابزارهایی جهت افزایش استطاعت مالی خانوارهای کم درآمد تدوین شده است که شهر ارومیه نیز از این امر مستثنی نمی باشد. در این رساله استطاعت مالی گروه های کم درآمد شهری جهت تأمین مسکن مناسب در ارتباط با سیاستهای مسکن در ایران مورد ارزیابی قرار گرفته که هدف اصلی این رساله ارزیابی سیاستهای دولتی تأمین مسکن در ارتباط با استطاعت مالی خانوارهای کم درآمد در شهر ارومیه می باشد و اهداف فرعی عبارتند از: هدف اول، بررسی و تحلیل نقاط قوت و ضعف سیاست های دولتی تأمین مسکن در ایران و هدف دوم، تحلیل و ارائه رهنمودها، رهیافت ها و پیشنهادات لازم در خصوص استطاعت مالی مسکن خانوارهای کم درآمد شهری ارومیه می باشد. رساله ی حاضر از نوع کاربردی- نظری بوده و جامعه آماری آن گروه های کم درآمد می باشد. قلمرو مکانی تحقیق شهر ارومیه و محدوده زمانی آن سال 1365 به بعد می باشد که در واقع پس از برنامه ی اول توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور می باشد. در تدوین مبانی نظری، از روش کتابخانه ای استفاده شده است و برای جمع آوری اطلاعات مسکن، از اطلاعات مرکز آمار ایران و از مطالعات میدانی به صورت مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. پس از جمع آوری اطلاعات در مرحله بعد به منظور شناسایی، اولویت بندی، انتخاب گزینه های مورد نظر و تحلیل برخی عوامل بر اساس مدلهای کمی topsis ، anp و swot و با استفاده از طیف لیکرت نسبت به تعیین عوامل موثر در استطاعت مالی خانوارها اقدام شده و سپس اطلاعات کسب شده در دهک های پایین درآمدی بررسی شده است. نهایتاً فرضیات بر اساس مدلهای کمی و نرم افزار spss مورد آزمون قرار گرفته و نسبت به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات اقدام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در سیاست های دولتی تأمین مسکن، هدفگرایی و توجه به استطاعت مالی خانوار های کم درآمد لحاظ شده است. سیاست های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری و احداث مسکن مهر در شهر ارومیه هدفگرایی و تناسب بیشتری با استطاعت مالی خانوارهای کم درآمد داشته است و سیستم بانکی (رهن و اوراق مشارکت) نیز نقش موثری در افزایش استطاعت مالی گروه های کم درآمد جهت تأمین مسکن داشته است.