نام پژوهشگر: کوثر افضلی

تبیین الگوهای ایرانی- اسلامی در آموزش مبانی هنرهای تجسمی – پروژه عملی: نوآوری و خلاقیت در آموزش مبانی هنرهای تجسمی براساس الگوهای ایرانی- اسلامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1391
  کوثر افضلی   مهناز شایسته فر

از آغاز زمان آموزش آکادمیک هنر تاکنون تحولات زیادی در برنامه‎ی آموزشی هنر صورت گرفته است. عدم تطابق مفاهیم آموزش داده شده در این دروس با نیازهای جامعه و همچنین مفاهیم دینی و بایسته‎های فرهنگ ایرانی، یکی از دغدغه‎های مهمی است که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. با این تعریف، نیاز به تبیین الگوهای ایرانی- اسلامی در آموزش مبانی هنرهای تجسمی امری ضروری است. این پژوهش به دنبال شناسایی الگوهای ایرانی- اسلامی در حوزه‎ی آموزش هنر و استفاده ی کاربردی از آن در نمونه‎ی موردی کتاب مبانی هنرهای تجسمی هنرستان می‎باشد. در زمینه‎ی طرح تحول در آموزش و نیاز آموزش و پرورش کشور به تحولات بنیادین و همچنین در حوزه‎ی مبانی هنرهای تجسمی تا کنون پژوهش‎ها و پایان‎نامه‎های زیادی صورت گرفته و کتاب‎های زیادی تهیه شده است، لیکن در زمینه‎ی ارتباط بین این دو حوزه (مبانی هنرهای تجسمی و کاربرد الگوهای ایرانی- اسلامی)، هنوز پژوهش قابل توجهی تهیه نشده است. نوآوری پژوهش حاضر در عنایت توأمان و همزمان به هر دو مقوله است که البته رویکردی کاربردی نیز دارد. در این پژوهش ابتدا شاخصه‎های هنر ایرانی- اسلامی معرفی شده است، که از واژگان اصلی و اساسی کار تحقیق می‎باشد. سپس به جایگاه تعلیم و تربیت در آموزش هنر پرداخته و مطالبی را در رابطه با آموزش سنتی و آموزش در دنیای مدرن بیان شده است. در ادامه، به مبانی هنرهای تجسمی پرداخته‎ و تعاریفی مختصر از هر کدام با استفاده از نمونه‎ی موردی پژوهش ارائه شده است. در فصل آخر پژوهش نیز با بهره‎گیری از مطالب فصل‎های پیشین، سعی بر آن بوده تا الگوهای ایرانی- اسلامی را در آموزش مبانی هنرهای تجسمی در نمونه‎های تصویری انتخاب شده به کار رود و به شکلی مختصر به بیان نتایج حاصل از کار پژوهش پرداخته‎ شده است. پژوهش انجام شده نشان می‎دهد که مبانی هنرهای تجسمی قابل ارائه در تصاویر ایرانی- اسلامی و بر اساس معیارها و ارزش‎های شناخته شده هنر ایرانی- اسلامی می‎باشد. هر چه آموزش مبانی هنرهای تجسمی در مسیر آگاهانه‎تر و متناسب با الگوهای ایرانی- اسلامی صورت پذیرد، ارتباط قوی‎تری میان مخاطب و تصویر شکل می‎گیرد و پیام، با قدرت و تأثیر بیشتری القاء می‎شود. روش انجام تحقیق از نوع تحلیلی و تطبیقی است و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه‎ای و با مراجعه به پایگاه های اطلاع رسانی مربوط انجام گرفته است. از آغاز زمان آموزش آکادمیک هنر تاکنون تحولات زیادی در برنامه‎ی آموزشی هنر صورت گرفته است. این تحولات همواره به سمتی حرکت کرده که آسیب های مربوط به آموزش هنر را کاهش داده، کیفیت آن را ارتقاء دهد. به نظر می‎رسد این تلاش‎ها همچنان نیاز به پیگیری دارند. برگزاری همایش الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت در سال 1389 و انتشار طرح تحول در نظام آموزش و پرورش و آموزش هنر در آذر ماه 1389 بخشی از تلاش هایی است که برای بهبود فرایندها و روش های موجود صورت پذیرفته است. عدم تطابق مفاهیم آموزش داده شده در این دروس با نیازهای جامعه و همچنین مفاهیم دینی و بایسته‎های فرهنگ ایرانی، یکی از دغدغه‎های مهمی است که در سال های اخیر مورد توجه گروه های اجتماعی و سیاسی قرار گرفته است، تا جایی که نیاز به اصلاح و تحول در هنر و به خصوص آموزش آن در قوانین مصوب مجلس اسلامی، ابلاغ‎های هیأت محترم در ایران و قانون برنامه‎ی پنجم توسعه‎ی کشور مورد توجه قرار گرفت و سرانجام در دستوری طرح تحول در علوم انسانی و هنر (در چهارده رشته) ابلاغ شد که بر اساس آن بایستی آموزش هنر و تولید محصولات هنری بر مبنای الگوی ایرانی- اسلامی تحقق یابد. اما نکته‎ی کلیدی اینجاست که این تحول چگونه بایستی در آموزش هنر اتفاق بیفتد؟ چگونگی انجام این کار، سطح و رویکرد بازنگری محتوای آموزشی، مهم ترین پرسشی است که پیش روی جامعه‎ی تخصصی قرار دارد. با این تعریف نیاز به تبیین الگوهای ایرانی- اسلامی در آموزش مبانی هنرهای تجسمی امری ضروری است. این هدف به صورت عملی و کاربردی در کتاب مبانی هنرهای تجسمی هنرستان به اجرا در می‎آید.