نام پژوهشگر: یونس تیموریان
یونس تیموریان ابراهیم محمدی
چکیده با وجود این که شاهنامه تاکنون از مناظر گوناگون مورد بررسی قرار گرفته، در کمتر پژوهشی تلاش شده تا به طور مستقل سیر اسطوره ای این اثر سترگ پی گرفته شود و قوانین روایی حاکم بر آن تبیین گردد. شاهنامه به عنوان حماسه ای که بیش از هر چیز بر باورهای اسطوره ای استوار است، زمینه ی مناسبی برای پی جویی اسطوره های پنهان ایرانی است. پرسش اصلی نگارنده در این پژوهش این بود که آیا سیر حماسی رویدادهای شاهنامه با سیر روایت اسطوره ای ایرانِ باستان قابل انطباق است یا نه. اساس نظری این رساله بر نظریه ی روایت شناسی رولان بارت استوار است. شیوه ی تحقیق نیز این گونه است که با بررسی روایت اسطوره ای شاهنامه در سطح کنش ها و با تقطیع داستان های بخش اسطوره ای شاهنامه به پی رفت های تشکیل دهنده، با رویکردی ساختارگرایانه، در نهایت یک پیرنگ روایی مشخص درون هر یک از داستا ن ها و هم چنین در سیر کلی آن ها به دست آمد که از جهات گوناگون با طرح روایت اسطوره-ای ایرانی همخوانی داشت. نتیجه ی غایی تحقیق نشان می دهد روایت اسطوره ای ایرانی بازتاب همه جانبه و تعیین کننده ای در سیر حماسیِ شاهنامه دارد و روش ساختارگرایانه به بهترین وجه می تواند این بازتاب را نشان دهد. کلیدواژه: فردوسی، شاهنامه، روایت شناسی اسطوره ای، ساختارگرایی، بارت.