نام پژوهشگر: یاسر جعفری خطایلو
یاسر جعفری خطایلو شهرام شهابی
چکیده پایان نامه شماره 100-1 دکترای تخصصی ph.d دامپزشکی دانشگاه ارومیه سال تحصیلی: 92-1391 نگارنده: یاسر جعفری خطایلو اثرات ال-گلوتامین، القاء کننده پروتئین شوک حرارتی 70، روی مدل حیوانی دیابت خود ایمن در موش نر نژاد c57bl/6 بسیاری از مطالعات از ال-گلوتامین به عنوان یک القاء کننده ی غیرسمی پروتئین های شوک حرارتی نام برده اند و نشان داده اند که این اسید آمینه دارای اثرات تعدیل کننده ی سیستم ایمنی در بسیاری از بیماریهای خود ایمن می باشد. هدف از مطالعه حاضر، مشخص کردن این است که آیا ال-گلوتامین از طریق تأثیراتش در القاء سایتوکاین های مثل il-17 ، il-10 و ifn-? و همچنین فرکانس سلولهای cd4+ cd25+ foxp3+ ، می تواند در بیماری دیابت خود ایمن اثراتی داشته باشد. دیابت نوع 1 از طریق استرایتوزوتوسین در موشها القاء شده موشها بطور تصادفی در 4 گروه تقسیم بندی شدند(هر گروه 5 موش) که شامل گروه درمانی، گروه پیشگیری و گروهمنترل مثبت و گروه نرمال بود. 14 روز پس از آخرین دز تجویزی استرپتوزوتوسین موشها تخاعی شدند و آزمایش سنجش فعالیت آنزیم کاسپاز-3 ، تولید سایتوکاین ها و اندازه گیری فرکانس سلولهای cd4+ cd25+ foxp3+ انجام شد. همچنین در این روز پانکراس موشها جمع آوری شد و توسط روش h&e رنگ آمیزی شدند و اسلایدها از نظر فیلتراسیون کلوسیتی، ادم، پرخونی، دژنراسیون و ضخیم شدن دیواره ی عروق در جزایر لانگرهانس پانکراس مورد ارزیابی قرار گرفتند. اندازه گیری قند خون ناشتا هم در7 و 14 روز پس از آخرین دز تجویزی استرپتوزوتوسین انجام شد. نتایج ما نشان داد که در گروههای دریافت کننده ی دارو سطح قند خون ناشتا نسبت به سایر گروهها پایین تر بود (05/0p<). از طرف دیگر میزان hsp70 سرم این موشها نسبت به موشهای درمان نشده در سطح بالاتری قرار داشت (05/0p<). همچنین در گروههای دریافت کننده ی دارو میزان il-10 و فرکانس سلولهای cd4+ cd25+ foxp3+ بطور برجسته بالاتر از سایرین بوده و بالعکس میزان il-17 پایین تر بود (05/0p<). و به علاوه ضایعات پاتولوژیک هم در گروههایی که دارو را دریافت کرده بودند نسبت به گروههای درمان نشده، کاهش یافته بود و فعالیت آنزیم کاسپاز-3 در سلولهای b جزایر لانگرهانس پانکگراس هم در این گروه ها کاهش یافته بود (05/0p<). نتایج ما نشان داد که داروی ال-گلوتامین بصورت درمانی و پیشگیری کننده ممکن است اثرات مفیدی در بیمارذی دیابت خودایمن نوع یک داشته باشد که این کار را احتمالاً از طریق القاء پروتئین های شوک حرارتی از جمله پروتئین شوک حرارتی 70 انجام می دهد. کلمات کلیدی: ال-گلوتامین، دیابت خود ایمن، پروتئین شوک حرارتی 70، موش c57bl/6
مهدی رسولی جواد اشرفی هلال
دیابت نوع یک، بیماری خود ایمنی است که طی آن یک پاسخ ایمنی نا به جا علیه سلول¬های بتای تولیدکننده انسولین در جزایر لانگرهانس پانکراس ایجاد می¬شود که باعث تخریب این سلول¬ها و اختلال در تنظیم قندخون می¬شود. با توجه به اینکه پروتئین¬های شوک حرارتی (hsp) دارای اثرات محافظتی سلولی می¬باشند در این مطالعه به بررسی اثرات کاربنوکسولون به عنوان یک القاکننده hsp70 روی مدل حیوانی دیابت خودایمن در موش c57bl/6 پرداختیم، بدین منظور 40 سر موش نر خالص c57bl/6 را به صورت تصادفی به 4 گروه تقسیم کرده و در 3 گروه از موش¬ها با استرپتوزوتوسین دیابت خودایمن القا شد، از میان این سه گروه، یک گروه به عنوان گروه دیابتی کنترل در نظر گرفته شد و دو گروه دیگر با تزریق 50 میلی¬گرم بر کیلوگرم کاربنوکسولون به صورت داخل صفاقی تیمار شدند، به¬طوریکه در یک گروه قبل و بعد از القای دیابت دارو تزریق شد (7 دز دارو) و در گروه دیگر تنها بعد از القای دیابت دارو تزریق شد (5 دز دارو) و سپس به بررسی میزان hsp70، قند خون ناشتا، سایتوکین¬های ifn-?، il-10 و il17، فراوانی سلول¬های t تنظیمی و تغییرات پاتولوژیک پانکراس در طی سیر بیماری پرداختیم، نتایج بدست آمده نشان داد که کاربنوکسولون باعث افزایشhsp70، ifn-? و il-17 می¬شود، تولید il-10 را کاهش داده و باعث افزایش قندخون ناشتا و افزایش نفوذ سلول¬های التهابی به جزایر لانگرهانس می¬شود که به صورت معنی¬دار بودند (p<0.05). بنابراین کاربنوکسولون می¬تواند باعث افزایش القای hsp70 شود و سپس با افزایش تولید ifn-? و مهار تولید il-10 در موش¬های مبتلا به دیابت خودایمن باعث ایجاد اثرات سمی روی سلول¬های بتا جزایر لانگرهانس پانکراس می¬شود و بر شدت بیماری می¬افزاید.