نام پژوهشگر: نیوشا حدادی
نیوشا حدادی فرهاد مهندس پور
بخش مهم کاستی های طراحی لباس در تئاتر ایران به سطح آموزش و دانش طراحی لباس در تئاتر بر می گردد. کمبود طراحان لباس کارآزموده، نبود دروس آموزشی طراحی لباس برای دانشجویان رشت? کارگردانی تئاتر و واحدهای درسی ناکافی برای دانشجویان رشت? طراحی صحنه و لباس تئاتر، نهایتا به افت کیفی طراحی لباس در تئاتر ایران می انجامند. متاسفانه هنوز با گذشت زمانی نزدیک به چهل سال از راه اندازی رشت? طراحی صحنه در دانشکده های تئاتر در ده? پنجاه، رشت? طراحی لباس در مقطع کارشناسی ارشد و به شیوه ای تخصصی برای تئاتر آموزش داده نمی-شود. 6 یا 8 واحد درسی اختصاص داده شده به درس طراحی لباس در مقطع کارشناسیِ رشت? طراحی صحنه نیز، تنها به آموزش ابتدایی ترین مسائل مربوط به لباس می پردازد و دانش کاملی را به دانشجو ارائه نمی-دهد.ضمنا معضل دیگری که طراحی لباس در تئاتر امروز ایران با آن روبه روست، طفره رفتن از مرحل? طراحی لباس است. اساسا در روند اجرایی بسیاری از نمایشها خصوصا تئاترهای واقعگرا و معاصر، طراحی لباس به مفهوم دقیق و درست انجام نمی شود. به این معنا که معمولا گروههای تئاتری بر حسب بودج? خود، اقدام به تهی? لباسهای مورد نیاز نمایش از فروشگاههای لباس یا آرشیوهای لباس می کنند و به این طریق مشکلات مربوط به هزینه های آماده سازی نمایش و کمبود وقت را حل می کنند. مسلما مراحل طراحی لباس در یک نمایش از طراحی و الگوسازی گرفته تا خریداری پارچه و دوخت نهایی پوشش بازیگران، بسیار پرهزینه تر از امانت گرفتن یا خریداری لباسهای آماده است و البته نتیج? آن هم کاملا متفاوت است؛ چرا که زمانی که بر اساس نیاز نمایشنامه برای هر شخصیت، پوششی خاص توسط طراح لباس با تجربه طراحی شده باشد، افزون بر اینکه به اجرا جلوه ای منحصر به فرد می بخشد - به دلیل اینکه لباسها برای نمایشی ویژه طراحی شده اند و در نمایش دیگری دیده نشده اند - به بازیگر نیز در دریافت ویژگی های نقش کمک بسیار می کند. اما از آنجا که برخی از کارگردانان تئاتر از اهمیت لباس در اجرا آگاهی ندارند و یا از بودج? کافی بهره مند نیستند، راه آسان تر را ترجیح می دهند. صرف نظر از آموزش های ناکافی و کمبود دانش در زمین? طراحی لباس در تئاتر که به افت کیفیت لباس تئاتری در ایران منجر می شوند، محدودیتها و موانعی نیز پیش روی کارگردانان و طراحانی قرار دارد که از شناخت و دانش کافی برخوردارند و برای دست یابی به اجرایی درست، از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند. بدیهی است برای شکوفایی خلاقیت، طراح به اندیشه و تخیلی آزاد برای تصویر کردن روان نقش از طریق لباس نیاز دارد، حال آنکه در تئاتر ایران لباس تئاتری به دلیل دارا بودن کارکردهای بسیار که در مقدم? فصل نخست برشمردیم، قربانی ممیزی های گوناگون می شود و بسیاری از ایده ها و طرح های خلاقانه به دلیل محدودیت های اقتصادی و مذهبی و عرفی ناچار به تغییر خواهند بود. در چنین شرایطی هر آنچه رخ می دهد، تکرار تجربیات گذشتگان خواهد بود. به نظر می رسد که در تئاتر معاصر ایران کارگردان و طراح لباس، تعیین کنند? اصلی لباس بازیگران نمایش نیستند و در مواردی که هم? شرایط برای طراحی لباس مناسب فراهم است، بازیگر نیز تعیین کننده است. بسیاری از بازیگران امروز تئاتر از رسانه های دیگر یعنی سینما یا تلویزیون به تئاتر راه پیدا کرده اند. چنین امری به خودی خود نه تنها اشکالی ندارد، بلکه بازیگری در تئاتر، امکان تجرب? بیشتر را برای بازیگران سینما پدید می آورد. اما گاه چنین بازیگرانی تن به خواست? کارگردان و طراح برای پوشیدن لباس مناسب شخصیت نمایشی نمی دهند و تنها به زیبا دیده شدن می اندیشند.در مواردی هم که لباس مناسب برای شخصیت نمایشی طراحی شده و بازیگر آن را به تن کرده است، رفتار بازیگر با لباس نیز می تواند بر کارکردهای لباس تاثیر مثبت یا منفی بگذارد. بدیهی است بازی نادرست بازیگر یا رفتار نادرست او با لباس، بر جلو? دیداری جام? تئاتری تاثیر منفی می گذارد و در چنین وضعیتی بهترین لباس هم خوب و مناسب جلوه نمی کند. روشن است که هر لباسی فرهنگ و نحو? رفتار ویژ? خود را می طلبد؛ بازیگر خوب می داند که چگونه از لباس خود در جهت بیان روحیات شخصیت نمایشی بهره گیرد، اما گاه برخی از بازیگران به دلیل کم تجربه بودن و یا سپری نکردن آموزشهای لازم برای رفتار مناسب با لباس تئاتری، به این نکته بی توجه اند. بنابراین روشن است که تنها دوخت و آماده سازی لباس مناسب در تئاتر، کیفیت طراحی لباس را تضمین نمی کند.