نام پژوهشگر: نجمه امیرزاده

بررسی اثرات کشندگی و زیرکشندگی برخی سموم نئونیکوتینوئید روی پسیل معولی پستهagonoscena pistciae و شکارگرهای آن،کفشدوزک دونقطه ای و یازده نقطه ای، coccinella undecimpunctata and adalia bipunctata
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1390
  نجمه امیرزاده   محمدامین جلالی

پسیل معمولی پسته، agonoscena pistaciae از گروه آفات درجه اول پسته ایران است و از مهم ترین راه های کاهش خسارت آن استفاده از آفت کش های شیمیایی است. از جمله آفت کش های مورد استفاده در باغات پسته، آفت کش های نئونیکوتینوئیدی همچون استامی پرید، تیامتوکسام و ایمیداکلوپرید است که با توجه به مصرف زیاد آن ها در باغات پسته، در این پژوهش اثرات جانبی آن ها روی پسیل معمولی پسته و همچنین دشمنان طبیعی آن، کفشدوزک دو نقطه ای (adalia bipunctata) و یازده نقطه ای (coccinella undecimpunctata) بررسی گردید. برای این منظور در آزمایش های مربوط به پسیل پسته ,lc50 lc30 و lc25 هر یک از آفت کش ها با استفاده از روش غوطه وری برگ ها تعیین گردید که میزان آن به ترتیب برای استامی پرید 70/60، 96/29 و 48/24، برای تیامتوکسام 35/56، 54/31 و 71/26 و برای ایمیداکلوپرید 21/138، 11/54 و 38/41 میلی گرم ماده موثره بر لیتر بود. میانگین درصد مرگ و میر برای غلظت lc25 تیامتوکسام با مقدار ± 16/12? 9/0? درصد بیشترین میزان و برای شاهد با میزان 43/0?± 5/3? درصد کمترین بود. میانگین طول دوره رشدی پوره سن پنجم برای غلظت lc25 استامی پرید با مقدار 07/0± 65/5 روز بیشترین و برای تیمار شاهد با مقدار 01/0±82/4 روز کمترین بود. در مورد تحلیل کمی جمعیت میزان نرخ بقای (lx) حشرات کامل پسیل پسته تحت تاثیر غلظت های lc25 و lc30 حشره کش تیامتوکسام در مقایسه با شاهد کاهش یافت در صورتی که ایمیداکلوپرید تاثیر چندانی روی این پارامتر در غلظت های ذکر شده نداشت. در رابطه با حشره کش استامی پرید، زمانی که lc30 روی پوره های پسیل به کار برده شد میزان نرخ بقای حشرات کامل در مقایسه با شاهد کاهش یافت. امید به زندگی (ex) در تیمار سموم نسبت به شاهد کاهش داشت که بیشترین کاهش مربوط به غلظت lc25 تیامتوکسام و برای نرخ مرگ و میر (dx) در تیمار سموم نسبت به شاهد افزایش مرگ و میر وجود داشت که بیشترین آن مربوط به غلظت های زیرکشنده ی تیامتوکسام بود. در مورد پارامترهای جدول تولید مثل، غلظت lc25 تیامتوکسام بیشترین تاثیر را داشت. آزمایشات کفشدوزک ها در شرایط کنترل شده(دمای 1±26، رطوبت نسبی 5±65?، و طول 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) انجام شد. در مورد کفشدوزک a. bipunctataآزمایش های زیست سنجی به منظور تعیین lc50 و lc25 با استفاده از روش قطره گذاری در سطح پشتی قفس سینه انجام شد که میزان آن ها به ترتیب برای استامی پرید (65/222 و 37/86)، برای تیامتوکسام (37/232 و 100) و برای ایمیداکلوپرید (89/218 و 03/67) میلی گرم ماده موثره بر لیتر بود. آزمایشات مربوط به دز زیر کشنده روی درصد مرگ و میر و طول دوره رشدی لارو سن چهارم و شفیره انجام شد که بر اساس نتایج به دست آمده میانگین درصد مرگ و میر برای تیمار ایمیداکلوپرید با مقدار ± 22? 6/4? درصد برای لارو و با مقدار 3/0? ± 66/10? درصد برای شفیره بیشترین میزان و برای شاهد کمترین بود. میانگین طول دوره رشدی برای تیمار ایمیداکلوپرید با میزان 03/0±50/5 روز برای لارو سن چهارم و با میزان 13/0±20/8 روز برای شفیره بیشترین و برای تیمار شاهد کمترین بود. در مورد آزمایش های مربوط به کفشدوزک c. undecimpunctata آزمایش های زیست سنجی نیز به منظور تعیین lc50 و lc25 با استفاده از روش قطره-گذاری انجام شد که میزان آن ها به ترتیب برای استامی پرید (44/263 و 34/87)، برای تیامتوکسام (62/296 و 277/129) و برای ایمیداکلوپرید (82/447 و 64/139) میلی گرم ماده موثره بر لیتر بود. آزمایشات مربوط به دز زیر کشنده روی درصد مرگ و میر و طول دوره رشدی لارو سن چهارم و شفیره انجام شد که بر اساس نتایج به دست آمده میانگین درصد مرگ و میر برای لارو، تیمار استامی پرید و تیامتوکسام به ترتیب با مقدار 9/0? ± 10? و 0? ± 10? درصد و برای شفیره، تیمار ایمیداکلوپرید با مقدار 33/0? ± 66/8?درصد بیشترین میزان و برای شاهد کمترین بود. میانگین طول دوره رشدی برای تیمار تیامتوکسام با میزان 08/0± 25/6 روز برای لارو سن چهارم و با میزان 146/0±30/8 روز برای شفیره بیشترین و برای تیمار آب با میزان 00/0±00/6 روز برای لارو و 00/0±00/8 روز برای شفیره کمترین بود.