نام پژوهشگر: عبدالرسول قنبری
عبدالرسول قنبری حسین نورانیان
در این پژوهش، خواص محافظتی پوشش اپوکسی در اثر استفاده همزمان نانوذرات اکسید آلومینیم و اکسیدروی و نیز میزان استفاده هریک، روی نمونه ورق فولادی از نوعst44-3g مورد تحقیق و بررسی قرار میگیرد. آنچه که از تحقیقات و مطالعات مرتبط حاصل آمده است، بیانگر تأثیر مثبت هریک از نانوذرات اکسید آلومینیم و اکسیدروی بر بهبود خواص پوششی رنگهای اپوکسی میباشد. بنوعی که نانوذره اکسیدروی به تنهائی خواص محافظت در برابر خوردگی، ضدباکتری و ثبات در برابر اشعه uv را به پوشش اعطاء میکند. از طرفی نانوذره آلومینا خواص مکانیکی و چسبندگی را در رنگ بطرز چشمگیری افزایش میدهد. لیکن تاکنون تأثیر همزمان استفاده از نانوذرات اکسید آلومینیم و اکسیدروی بمنظور بهبود خواص و افزایش مقاومت به خوردگی پوشش های اپوکسی مورد استفاده در رنگ آستر خودروهای سنگین، مورد استفاده و بررسی قرار نگرفته است.بمنظور اثبات بهبود خواص حفاظتی پوشش اپوکسی در نتیجه افزایش همزمان نانوذرات اکسید آلومینیم و اکسیدروی پس از آماده سازی نمونه با ترکیب درصدهای خاص، عوامل چسبندگی کراس کات، سختی کونیک، خمش مخروطی، جامی شدن، ضربه مستقیم، مقاومت در برابر شن پاشی، مقاومت در برابر رطوبت و مه نمک توسط آزمون های استاندارد اندازه گیری شدند.بمنظور تشخیص ترکیب درصد پوشش اپوکسی حاوی از نانوذرات اکسید آلومینیم و اکسیدروی که دارای بهترین خواص محافظتی ناشی از تأثیر همزمان استفاده از آنها باشد، نرم افزار شبکه عصبی (neuralnetwork) استفاده شده است. به این ترتیب که چون انجام آزمایشات مربوطه روی کلیه نمونه ها بسیار زمانگیر بوده و نیاز به مواد اولیه، تجهیزات و نیروی آزمایشگاهی زیاد میباشد، لذا آزمونهای مورد نظر بر روی 42 نمونه انجام و نتایج آن با استفاده از نرم افزار شبکه عصبی به کل نمونه- ها تعمیم داده شد. با استفاده از نرم افزار یادشده، میزان بهینه درصد نانوذرات اکسید آلومینیم و اکسیدروی( و ) هر کدام برابر دو درصد بدست آمد. نهایتاً مقایسه خواص پوشش بهینه بدست آمده با دیگر نمونه ها، صحت پیش بینی روش شبکه عصبی را اثبات نمود.
عبدالرسول قنبری رحمان صحراگرد
چگونگی نمود طبقه بندی بازنگری شده بلوم در مجموعه کتابهای تاپ ناچ به کوشش عبدالرسول قنبری پژوهش حاضر تمرینهای موجود در مجموعه کتابهای تاپ ناچ را بر اساس ااگوی طبقه بندی بازنگری شده بلوم (2001) بررسی کرده است. از هشت کتاب موجود سه درس برای تحلیل بصورت تصادفی انتخاب شدند. بر اساس مدل رزمجو و کا ظم پور فرد (2012) تمرینهای درسها کد گذاری شدند. سپس فراوانی و درصد داده ها بر اساس مدل بازنگری شده بلوم مشخص شد. جهت مشخص کردن تفاوت بین سطوح دانش از چند مجذور خی(chi-square) استفاده شد و نتایج نشان داد که توزیع اهداف یادگیری در مجموعه کتابهای تاپ ناچ برابر و همسان نیستند و مهارتهای فکری سطح پایین در مقایسه با مهارتهای فکری سطح بالا متداولتر هستند. این نتایج همچنین نشان داد که در مجموعه کتابهای تاپ ناچ هیچ گونه توجهی به دانش فرا شناختی نشده است. در میان مهارتهای رده پایین فکری، مهارتهای " درک کردن" ، " به کار بردن" و " به یاد آوردن" به ترتیب گستره بیشتری را در بر می گرفتند. در میان مهارتهای رده بالای فکری ، " خلق کردن" غالبترین مهارت بود و مهارتهای " تحلیل کردن" و " ارزیابی کردن" به ترتیب در جایگاههای بعدی قرار میگرفتند. واژگان کلیدی: بررسی کتب ، طبقه بندی بازنگری شده بلوم، اهداف یادگیری