نام پژوهشگر: بهمن حاجی پور
خدیجه طاهری بهمن حاجی پور
دیدگاه مبتنی بر منابع بیان می کند که، منابعی که دارای چهار ویژگی با ارزش بودن، کمیاب بودن، تقلید ناپذیربودن و غیر قابل جایگزین باشند، می تواند برای شرکت مزایای رقابتی فراهم آورند و بر روی عملکرد مالی شرکت ها، تاثیر بگذارند. از جمله منابع شرکت، سرمایه نوآوری و سرمایه مشتری است. این تحقیق به بررسی ارتباط بین سرمایه نوآوری و سرمایه مشتری با عملکرد مالی در شرکت های تولیدی در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. داده ها در سالهای 1381-1386، جمع آوری شده اند. این داده ها با استفاده از ضریب همبستگی دومتغیره پیرسون تجزیه و تحلیل شده است. نتایج بر پایه داده های جمع آوری شده از 26 شرکت تولیدی با تکنولوژی بالا و 26 شرکت تولیدی با تکنولوژی پایین پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، نشان داد که، هر دو متغیرسرمایه نوآوری و مشتری رابطه مثبت و معنی داری با عملکرد مالی دارند و لیکن نتایج قابل توجه دیگر این بود که، شدت ارتباط بین سرمایه نوآوری با عملکرد در شرکت های با تکنولوژی بالا کمتر از شرکت های با تکنولوژی پایین است و شدت ارتباط بین سرمایه مشتری با عملکرد در شرکت های با تکنولوژی پایین بیشتر از شرکت های با تکنولوژی بالا است.
سمیه معصومی بهمن حاجی پور
رساله حاضر با هدف بررسی ارتباط بین ریسک پذیری شرکتی و عملکرد مالی در بورس اوراق بهادار تهران انجام گرفته است. ریسک پذیری شرکتی در این تحقیق با سه بعد استراتژی شرکت، ویژگی های ریسک و کارآفرینی مشخص شده و تأثیر عوامل موجود بر عملکرد مالی شرکتها مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین محتوای سازمانی با سه بعد فرهنگ سازمانی، کنترل سازمانی و حمایت مدیریت ارشد و محتوای محیطی با سه بعد پویایی محیط، عدم تجانس محیط و خصومت محیطی مشخص شده و تاثیر این عوامل بر ریسک پذیری شرکتی مورد بررسی قرار گرفته است. اطلاعات این پژوهش با روش پیمایشی، از نمونه ای با حجم 103 شرکت، که از جمعیت آماری 325 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیده، جمع آوری شده و مراحل آماری آن با استفاده از نرم افزار. spss و آزمون آماری همبستگی انجام شده است. تحقیق حاضر دارای دو فرضیه اصلی و نه فرضیه فرعی است و تمامی این فرضیات در سطح 95 درصد مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بین محتوای سازمانی و ریسک پذیری شرکتی ارتباط معناداری وجود دارد، همچنین میان پویایی محیط و ریسک پذیری شرکتی و عدم تجانس محیطی و ریسک پذیری شرکتی ارتباط معناداری وجود دارد. بین خصومت محیطی و ریسک پذیری رابطه معنی داری وجود ندارد. در این تحقیق ارتباط معنی داری بین ریسک پذیری شرکتی و عملکرد مالی ملاحظه شد.
رسول غلام زاده بهمن حاجی پور
این مطالعه به دنبال تحلیل روابط بین استراتژی سبک و مقیاس ورود به بازار و عملکرد شرکت است. بررسی روابط داخلی بین ابعاد ورود و اثرات آنها بر روی متغیرهای مختلف عملکرد ما را در تعیین اثرات میانی موقعیت رقابتی شرکت و موقعیت یابی کالا که تا به حال در ادبیات خیلی کم بررسی شده اند، کمک می کند. ما مدل خود را بر روی 118 نمونه از شرکت های تولیدی با استفاده از مدل یابی معادله ساختاری بر اساس روش شناسی کمترین مربعات بخشی (pls) آزمون کردیم. تحلیل ها نشان داد تصمیم سبک ورود که انتخاب شرکت برای ورود به بازار قبل یا بعد از رقبایش می باشد، یک تصمیم استراتژیک است. شرکت های پیشگام مزایایی را بر حسب مزیت رقابتی و موقعیت یابی کالا به دست می آورند. که این متغیرها در روابط بین سبک و مقیاس ورود با عملکرد شرکت مداخله می کنند. آنها فرصت های بزرگی برای تنظیم استانداردهای کالا در بازار، خلق شهرت به عنوان رهبر بازار، شناسایی انواع مشتریانی که بازار به آنها خدمت می کند، ایجاد هزینه های تغییر و بهره بردن از هزینه های پایین از طریق صرفه جویی های ناشی از مقیاس تولید و مزایای منحنی یادگیری خود را دارند.
محمد علی صدفی رودسری حسنعلی سینایی
پژوهشگرانی که عکس العمل بیش از اندازه سهامداران را مورد بررسی قرارداده اند، به این نتیجه رسیده اندکه سرمایه گذاران به عملکرد مالی گذشته شر کت ها عکس العمل بیش از اندازه نشان می دهند. سرمایه گذاران، سهام های با عملکرد گذشته خوب را بالاتر از ارزش ذاتی شان و سهام های با عملکرد مالی گذشته ضعیف را پایین تر از ارزش ذاتی شان ارزش گذاری می کنند. بعد از مدتی وقتی سرمایه گذاران تشخیص دهند که انتظارات قبلی آنها صحیح نبوده است، قیمت سهام به ارزش ذاتی و واقعی خود باز می گردد. تحقیق حاضر به بررسی عکس العمل بیش از اندازه سهامداران بورس اوراق بهادار تهرا ن می پردازد. این بررسی در مرحله اول بدون کنترل اثر متغیر های »نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام و بتای شرکت« و در مرحله دوم با کنترل »نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار حقوق صاحبان سهام و بتای شرکت« به عنوان معیارهای ریسک صورت گرفته است و در مرحله سوم حرکت آنی بازده و بازگشت آن را برای پرتفوی رشد پایدار مورد آزمون قرار دادیم. دوره زمانی تحقیق ده ساله از سال 1376 تا 1386 می باشد. جامعه آماری تحقیق، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بها دار تهران است. روش تحقیق آزمون پرتفولیو می باشد. تجزیه وتحلیل نتایج از طریق آزمون آمار ی t اسیتودنت صورت گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که سهامداران در بورس اوراق بهادار تهران نسبت به متغیرهای فروش، سود عملیاتی، جریان نقدی وبازده سهام، عکس العمل بیش از اندازه نشان می دهند و در مورد متغیرهای فروش، سود عملیاتی و بازده سهام، حرکت آنی بازده، با بازگشت بازده در بلندمدت خنثی می شود ولی برای متغیر جریان نقدی این گونه نیست.
فاطمه رشیدی زاد حسنعلی سینایی
امروزه در صنایع مختلف، هزاران شرکت از سراسر جهان، در عرصه ی رقابت برای بدست آوردن سهم بازار تلاش می کنند تا بتوانند سهم فروش محصولات خود را نسبت به رقبا افزایش دهند. آیا بدست آوردن یا از دست دادن سهم بازار توسط شرکتها، حاوی اطلاعاتی برای سرمایه گذاران، در تصمیم گیری های مربوط به تخصیص سرمایه آنان است؟ در مطالعات سازماندهی صنعتی تغییرات سهم بازار با انتظارات مربوط به عملکرد آینده و فرصتهای رشد پیوند داده شده است. همچنین، مدتهاست که محققان حسابداری بین سودهای جاری و انتظارات مربوط به سودهای آتی و فرصتهای رشد، رابطه ای برقرار کرده اند.در این پژوهش با استفاده از نمونه ای متشکل از 168 شرکت از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1380 تا 1385، تلاش شده است تا با آمیختن این دو حوزه ی مطالعاتی، به بررسی ارتباط بین تغییرات سهم بازار با ارزشیابی سودها و فرصتهای رشد آتی پرداخته شود. در ابتدا با ایجاد دو معیار سنجش برای تغییرات سهم بازار ( تغییر در سهم بازار شرکت در فاصله بین دوره جاری و دوره گذشته، روند تغییرات سهم بازار در طی سه دوره) به بررسی نقش این دو معیار در رابطه ی بین عملکرد جاری و عملکرد آتی پرداخته شد. نتایج حاکی از این بود که رابطه ی بین عملکرد جاری و آتی به طور معناداری وابسته به تغییرات سهم بازار بوده و این رابطه حتی بعد از معرفی سایر متغیر هایی که نشان گر باور سرمایه گذاران نسبت به چشم انداز رشد آتی شرکت می باشد، تا سه سال آینده تداوم می یابد. در این پژوهش همچنین به منظور ارزیابی تأثیر تغییرات سهم بازار بر عملکرد جاری از دو مدل بازده پیش بینی نشده و قیمت استفاده شد که نتایج حاکی از این بود که مربوط بودن سودهای جاری با ارزش، با رشد در سهم بازار افزایش می یابد و بازار سرمایه به طور فزاینده ای عایدات شرکتهای موفق در عرصه ی رقابت برای سهم بازار را ارزش گذاری می کند و این ارزش با وارد کردن سایر متغیر های مد نظر سرمایه گذاران در فرایند تخصیص سرمایه، همچنان پا بر جا می ماند. نتایج تحقیق همچنین نشان می دهد که رابطه ی خطی معناداری بین تغییرات سهم بازار و فرصتهای رشد وجود ندارد.
محمد طالاری بهمن حاجی پور
ادعای محوری در این پژوهش اینست که دیدگاههای مبتنی بر منابع و سازمان صنعتی بطور کامل توصیفاتی رقیب هم نبوده بلکه در حقیقت برای درک بهتر دستیابی به سطح بالاتری از عملکرد شرکت مکمل یکدیگر نیز هستند؛ بنابراین مدل مفهومی این تحقیق بر این اساس ارئه گردید. بررسی روابط ساختار صنعت و قابلیت های درون سازمانی و عملکرد ما را تبیین نقش دو دیدگاه مبتنی بر منابع و ساختار صنعت که در ادبیات تحقیق به آن پرداخته شده است، کمک می کند. مدل این تحقیق در 124 نمونه از شرکت های تولیدی با استفاده از مدل معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. در آزمون فرضیات از 10 فرضیه ارائه شده 8 فرضیه تایید و 2 فرضیه رد شد. از آنجاییکه دو مسیر مدل مورد تایید قرار نگرفت، مدل اولیه تحقیق از برازش مناسبی بر خوردار نبود، بنابراین بنیان نظری، نیروی راهنمای اصلی در اصلاح مدل قرار گرفت. مدل اصلاحی ارائه شده از برازش بسیار مناسبی برخوردار است و نشان دهنده آن می باشد که شاختار صنعت نه به طور مستقیم بلکه به صورت غیر مستقیم و از طریق قابلیت های درون سازمانی بر عملکرد اثر می گذارد.
مرتضی کرد بهمن حاجی پور
ما مدل خود را بر روی 105 نمونه از شرکت هایی که دارای پیمان استراتژیک بوده اند با استفاده از مدل یابی معادله ساختاری بر اساس روش شناسی کمترین مربعات بخشی (pls) آزمون کردیم. تحلیل ها نشان داد یادگیری سازمانی و نوآوری بر عملکرد مالی شرکت ها اثر مستقیم دارد. ضمن این که مشخص شد یکی از منابع خارجی قابل اتکا برای یادگیری و نوآوری خارجی شرکت ها پیمان استراتژیک می باشد. به طوری که تشکیل پیمان های استراتژیک باعث بهبود روابط بین یادگیری سازمانی، نوآوری و عملکرد مالی می شود.
اسرا تفت معصومه حسین زاده شهری
اگرچه موضوع برندینگ مدتهاست در ادبیات بازارهای مصرفی مورد توجه قرار گرفته است، اما اخیراً این تمرکز به سمت بازارهای صنعتی کشیده شده است. در بسیاری از بازارهای صنعتی شهرت ، برتصمیمات خرید تاثیری قوی داشته که ممکن است این تأثیر با تأثیر تصویر ذهنی برند متفاوت باشد. در این تحقیق سعی شد تا این تفاوت ها از طریق آزمون فرضیه هایی در مورد آثار شهرت و تصویر ذهنی برند برکیفیت ادراکی، ارزش ادراکی و وفاداری مشتری در یک بازار صنعتی که در آن به طور عمده محصولات سه برند اصلی از طریق واسطه ها و ویزیتورها در میان تعداد زیادی از واحدهای کوچک صنفی به فروش می رسد، مورد بررسی قرارگیرد. از این رو هدف پژوهش حاضر، آزمون مدلی در حوزه تاثیر تصویر ذهنی برند و شهرت بر وفاداری در بازارهای صنعتی است. جامعه تحقیق واحدهای صنفی کوچک (دفاتر فنی که اقدام به ارائه خدمات چاپ،کپی و پرینت می کنند و برای این کار از کاغذ با برندهای مختلف استفاده می کنند) در استان تهران بود و به روش نمونه گیری تصادفی تعداد 260 واحد صنفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. پژوهش حاضر از آن لحاظ که به بررسی آثار شهرت بر کیفیت ادراکی، ارزش ادراکی و وفاداری می پردازد جدید است. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده نرم افزارهای آماری اس.پی.اس.اس و لیزرل انجام شده و برای آزمون فرضیه ها از آزمون های همبستگی پیرسون ، t تک نمونه ای، 2? وشاخص ریشه میانگین مجذور خطا (rmsea) استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد همه فرضیات پژوهش مورد تأیید قرار گرفته اند، به این مفهوم که شهرت و تصویر ذهنی برند هر دو بر کیفیت ادراکی، ارزش ادراکی و وفاداری به شکل مستقیم تاثیر گذارند و شهرت و تصویر ذهنی برند به طور غیر مستقیم و از طریق کیفیت ادراکی بر وفاداری تاثیر دارند و همچنین کیفیت ادراکی به طور غیر مستقیم و از طریق ارزش ادراکی بر وفاداری تاثیر گذار است. واژگان کلیدی شهرت شرکت ، تصویر ذهنی برند ، کیفیت ادراکی ، ارزش ادراکی ، وفاداری ، بازار صنعتی
زهرا سادات زواره بیدگلی محمد علی بابایی
در دنیای رقابتی امروز، اهمیت ایجاد و بروز رفتار شهروندی سازمانی از جانب مشتریان به منظور توسعه و نگهداری رابطه پایدار در میان بخش های خدماتی قابل ملاحظه است. طبیعت سازمان های خدماتی همچون هتل، بیمه و بانک بر مبنای تماس مستقیم با مشتریان استوار است؛ از این رو نیروی انسانی این سازمان ها، در ایجاد مزیت رقابتی رفتار شهروندی نقش کلیدی دارند. روابط بین فردی مشتریان و کارکنان ارائه کننده خدمات یک ارتباط اجتماعی و حرفه ای است. کیفیت روابط بین فردی مشتریان و کارکنان ارائه کننده خدمات، منجر به درک کلی مشتریان از سازمان و خدمات و بروز رفتار شهروندی سازمانی مشتری می شود. رفتارهایی که فرد به طور داوطلبانه و بدون هیچ گونه اجبار و الزامی در جهت پیشبرد اهداف سازمان انجام می دهد. در این تحقیق تاثیر و نقش کلیدی کارکنان خدماتی در بروز این گونه رفتارها از جانب مشتری بررسی می شود. تحقیق حاضر از نوع توصیفی و به روش پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و مصاحبه می باشد. اطلاعات به روش سرشماری از یک جامعه 114 نفری بیماران بخش دیالیز بیمارستان شهید هاشمی نژاد جمع آوری شده است و نتایج بدست آمده نشان می دهد که کارمندان خدماتی نقش کلیدی در بروز رفتار شهروندی سازمانی مشتری دارند. هنگامی که مشتریان به کارمندان خیرخواه و متعهد، وفادار شوند، با انگیزه بیشتری فراتر از نقش خود، رفتار می کنند. همچنین، وفاداری شخصی به کارکنان به عنوان متغیر واسطه گر این روابط می باشد. بنابراین بروز رفتار شهروندی سازمانی از سوی مشتریان، بطور غیر مستقیم به افزایش کیفیت خدمات و تولید خدمات کمک می کند.
سجاد شمسی گوشکی بهمن حاجی پور
شناخت استراتژی های محصول- بازار چالشی جدّی برای پژوهشگران حوزه مدیریت استراتژیک بازار ایجاد کرده است. این پژوهشگران نیازمند کسب اطلاعات در مورد رقبا و قابلیت های داخلی شرکت (قابلیت های بازاریابی)، جهت شناخت استراتژی های محصول- بازار می باشند. این در حالی است که رابطه استراتژی های محصول- بازار شرکت با قابلیت های بازاریابی و عملکرد، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش به دنبال بررسی تأثیر ابعاد مختلف استراتژی محصول- بازار شامل رهبری هزینه، تمایز و قلمرو محصول- بازار بر قابلیت های بازاریابی شامل قابلیت های تخصصی شده و معماری بازاریابی و رابطه آن ها با عملکرد بازار است. جامعه آماری پژوهش کلیه شرکت های صادر کننده و واردکننده از گمرکات جمهوری اسلامی ایران است. ابزار مورد استفاده جهت جمع-آوری داده های لازم، برای آزمون 8 فرضیه این پژوهش، پرسشنامه می باشد. پرسشنامه ها در بین 401 نماینده شرکت صادرکننده و واردکننده از چهار حوزه نظارتی گمرکات کشور (هرمزگان، خوزستان، سیستان و بلوچستان و بوشهر) توزیع و جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای spss و lisrel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که استراتژی های رهبری هزینه، تمایز و قلمرو محصول- بازار بر قابلیت های معماری و تخصصی شده بازاریابی تأثیر مثبت و معنی داری دارند. همچنین، رابطه بین قابلیت های معماری و تخصصی شده بازاریابی با عملکرد بازار مثبت و معنی دار است. نتایج آزمون مدل نیز نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار است.
محمد سلگی حسنعلی سینایی
امروزه جهان عصر اقتصاد صنعتی را پشت سرگذاشته و وارد اقتصاد مبتنی بر دانش شده است. شرکت ها با استفاده از منابعی رشد و رقابت می کنند که متفاوت از آن دسته از منابعی است که معمولا ما بر آنها تاکید می کنیم. از طرف دیگر، سرمایه فکری، نوآوری، خلق ارزش (ارزش افزوده) امروزه موضوعاتی هستند که مورد توجه خاص مدیران، سرمایه گذاران، نهاد های علمی، اقتصادی و دولتی قرار گرفته اند. طبق تئوری ذینفعان، دیدگاه مبتنی بر منابع و دیدگاه مبتنی بر سرمایه فکری، سرمایه فکری تنها منبع استراتژیکی است که شرکت را قادر به خلق ارزش افزوده و در نتیجه ایجاد مزیت رقابتی و عملکرد مالی برتر می نمایند. این پژوهش به دنبال بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی و ارزش شرکت است. جامعه آماری در این پژوهش کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1382 تا 1386 است که در نهایت جهت آزمون هشت فرضیه اصلی و فرعی این تحقیق تعداد 112 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. متغیرهای مستقل سرمایه فکری و اجزای آن، شامل سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مورد استفاده هستند و متغیرهای وابسته ارزش بازار و عملکرد مالی هستند. در این تحقیق از نرم افزار های eviews و spss برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از جامعه آماری استفاده شد. در نهایت با استفاده از روش داده های ترکیبی به بررسی و آزمون فرضیات تحقیق پرداختیم. بطور کلی در سطح اطمینان 95% نتایج تحقیق وجود رابطه مثبت بین سرمایه فکری، ارزش بازار و عملکرد مالی را تائید می-نماید.
محمد امیدیان بهمن حاجی پور
تصمیم گیری یکی از محوری ترین فرایند ها در سازمان محسوب شده و به عنوان وظیفه اصلی تمامی سطوح مدیریت مطرح می باشد. در واقع یک شرکت امروزه زمانی به موفقیت خواهد رسید که بتواند بهترین تصمیمات را اتخاذ کرده و آن را به سرعت عملی نماید در عین حال آنچنانکه برخی از محققین اشاره کرده اند استفاده از مدل عقلایی در تصمیم گیری موجب کاهش بهره وری و کیفیت شده است . نتیجه بررسی سازمان های ممتاز نشان می دهد که تصمیم گیری های موفق بیشتر حالتی الهامی و نه عقلایی داشته اند. لذا در سال های اخیر، مسئله شهود ( و تصمیم گیری شهودی) به عنوان یک عامل موثر مدیریت، توجه فزاینده ای را به خود جلب کرده است. از سویی در سال های اخیر مبحثی نوین مطرح گردیده است که شاید بتوان از آن به عنوان پارادایم نوین در مدیریت یاد کرد.این پارادایم معنویت نام دارد. به عقیده برخی از محققین معنویت در کار موجب فراهم آمدن آگاهی شده که این امر به نوبه خود شهود و بینش را منجر میشود. در نتیجه به نظر می رسد معنویت قادر است قدرت شهود افراد و مخصوصاً مدیران و تصمیم گیری افراد دارد را تحت تاثیر قرار دهد. این مطالعه تلاش دارد تا به بررسی تاثیر ابعاد معنویت بر استفاده از شهود در تصمیم گیری مدیران و رابطه آن با عملکرد مالی بانک بپردازد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مدیران شعب بانک ملت در سراسر استان خوزستان تشکیل می دهند. نتایج نشان می دهند که معنویت هم با سبک تصمیم گیری شهودی مدیران و هم با سبک تصمیم گیری عقلایی آنها رابطه مستقیم و معناداری دارد. در عین حال بین سبک های تصمیم گیری شهودی و عقلایی با عملکرد مالی شعب رابطه معناداری یافت نشد.
روح اله نعمتی بهمن حاجی پور
در این تحقیق تاثیر بازارگرایی و مسئولیت اجتماعی برعملکرد سازمانی مورد بررسی قرارگرفت. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه شرکت های صادرکننده و واردکننده از گمرکات جمهوری اسلامی ایران بود. برای آزمون فرضیه های این پژوهش و جمع آوری داده های لازم، از پرسش نامه استفاده شد. پرسش نامه ها در بین 396 نماینده شرکت صادرکننده و واردکننده، از چهار حوزه نظارتی گمرکات کشور شامل استا ن های هرمزگان، خوزستان، سیستان و بلوچستان و بوشهر، توزیع و پس از تکمیل، جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای lisrel و spss مورد تجزیه قرارگرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تاثیر بازارگرایی بر مسئولیت اجتماعی ، مثبت و معنادار است. همچنین، هم بازارگرایی و هم مسئولیت اجتماعی با عملکرد سازمانی رابطه مثبت و معناداری داشت. بعلاوه، نتایج آزمون مدل نیز نشان داد که مدل از برازش خوبی برخوردار است.
رسول گشتاسبی مهارلویی حسنعلی سینایی
تعیین کارایی یک سازمان و مقایسه آن با کارایی دیگر موسسات می تواند سرمایه گذاران را در جهت نیل به اهداف سرمایه گذاری یاری دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تشکیل سبد سهامی از شرکت های کارا با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها در راستای کسب بازدهی بیش از متوسط بازدهی بازار است. برای این منظور مدل های ورودی محور و خروجی محور در شرایط بازدهی نسبت به مقیاس ثابت(ccr) و بازدهی نسبت به مقیاس متغیر(bcc) مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین، در این پژوهش ما قصد داریم این فرضیه را که پرتفلیو متشکل از شرکت های کوچک عملکرد بهتری از متوسط صنعت دارند را نیز مورد بررسی قرار دهیم. نتایج پژوهش نشان می دهد که با استفاده از روش ccr نمی توان بازدهی بیش از متوسط بازدهی بازار را بدست آورد ولی عملکرد پرتفوی تشکیل شده با استفاده از این روش مناسب بوده است. با استفاده از روش bcc می توان بازدهی بیش از متوسط بازده بازار را کسب کرد همچنین عملکرد پرتفوی تشکیل شده با استفاده از این روش نیز مناسب بوده است و در پایان، پرتفلیو تشکیل شده از شرکت-های کوچک نیز بازدهی بیش از متوسط بازده بازار را ایجاد کرده و عملکردی مناسب داشته است.
مهدی جزونقی منصور صمدی
اگرچه بانکداری اینترنتی به شکل گسترده ای در کشورهای توسعه یافته پذیرفته شده است، لیکن درکشورهای در حال توسعه موانع جدی بر سر راه توسعه این مقوله وجود دارد. از آنجاکه بانکداری اینترنتی مزایای فراوانی، همچون کاهش هزینه ها، جلوگیری از اتلاف وقت مشتریان، دسترسی آسان به شبکه بانکی بدون محدودیت زمانی و مکانی و... دارد؛ در این تحقیق سعی شده مهمترین موانع پذیرش بانکداری اینترنتی بررسی شده و پیشنهاداتی برای توسعه آن ارائه گردد. در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق همبستگی، نمونه ای متشکل از 385 نفر از مشتریان بانک تجارت شهر زنجان و با استفاده از پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته اند. در این پژوهش ریسک ادراک شده، عدم آشنایی با اینترنت، نوع اتصال به اینترنت، تبلیغات ضعیف بانکداری اینترنتی، محصولات رقیب و عوامل جمعیت شناختی به عنوان متغیر مستقل و عدم پذیرش بانکداری اینترنتی به عنوان متغیر وابسته شناسایی شده است. برای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی-پیرسون، آزمون t و تحلیل واریانس استفاده شده. 9 فرضیه در چهار گروه اصلی مطرح شدند که از این میان در سطح اطمینان 95%، 6 فرضیه تائید و 3 فرضیه رد شدند.
حسام الدین توان بخش عبدالمحمد مهدوی
این پژوهش در شرکت آب و فاضلاب اهواز تحت عنوان بررسی اثربخشی دوره های آموزشی بر ارتقاء سطح عملکرد شغلی کارکنان در ارتباط با مشتریان با توجه به نظریه سازمان یادگیرنده انجام گردید. هدف از انجام این پژوهش ارزشیابی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت شرکت آب و فاضلاب اهواز با توجه به یادگیری سازمانی می باشد. با استفاده از نتیجه ی این ارزشیابی می توان نقاط ضعف و قوت برنامه های آموزشی را تعیین کرده و از این نقاط برای طراحی و تدوین دقیق دوره های آتی آموزش کمک گرفت. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان در ارتباط با مشتری شرکت آب و فاضلاب اهواز را تشکیل می دهد، که مجموعا 291 نفر می باشند. روش نمونه گیری این تحقیق تصادفی ساده است. ابزارهای جمع آوری اطلاعات فرم مصاحبه و پرسشنامه است، که در سه حیطه اثربخشی آموزشی، یادگیری سازمانی و عملکرد کاکنان توسط پژوهشگر تهیه گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و amos استفاده گردید. بعد از تحلیل نتایج مشخص شد که از بین هرسه اثربخشی آموزشی، یادگیری سازمانی و عملکرد کارنان رابطه معنی داری وجود دارد و این نشان می دهد که برای بهبود عملکرد کارکنان باید به اثربخشی دوره های آموزشی توجه بسیاری شود زیرا بر عملکرد کاکنان هم اثر مستقیم و هم غیرمستقیم با میانجی گری یادگیری سازمانی تاثیر گذار است. و برای اثربخش تر بودن دوره های آموزشی باید به نگرش و مهارت بیشتر توجه شود.
پویا نوروزی بلقیس باورصاد
چکیده: رقابتی شدن محیط کسب وکار، ضرورت ایجاد یکپارچگی درون سازمان و بین سازمانی و تحول گسترده در حوزه فناوری سیستم های اطلاعاتی، عوامل اصلی شکل گیری سیستم برنامه ریزی منابع سازمان هستند. سیستم برنامه ریزی منابع سازمان، سیستم جامعی است که سعی در یکپارچه سازی همه وظایف و بخش های موجود در یک سازمان (متمرکز و غیر متمرکز) با استفاده از یک سیستم رایانه ای واحد را دارد. از طرف دیگر، فرآیند پیاده سازی سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی نه تنها نیازمند حجم زیادی از زمان و پول است، بلکه اجرای موفق این سیستم، فرهنگ سازمانی را مختل می کند، نیازهای آموزشی پر هزینه ای را ایجاد می کند و منجر به از بین رفتن بهره وری می شود. بنابراین شناسایی عوامل موثر بر موفقیت یا شکست فرآیند پیاده سازی برنامه ریزی منابع سازمانی، بسیار مهم است. این پژوهش به دنبال بررسی تاثیر سه عامل پشتیبانی مدیریت ارشد، چشم انداز کسب و کار و تخصص برون سازمانی بر موفقیت سیستم erp و همچنین بررسی تاثیر این سیستم بر عملکرد مالی شرکت است. جامعه آماری این تحقیق شرکت های فعال در صنعت خودرو و قطعات در بازه زمانی 1383 تا 1387 است. جهت آزمون چهار فرضیه این تحقیق در یک نمونه گیری چند مرحله ای تعداد 167 نفر از 7 شرکت انتخاب شدند. در این تحقیق از نرم افزار های amos و spss برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از جامعه آماری استفاده شد. در نهایت با استفاده از معادلات ساختاری به بررسی و آزمون فرضیات تحقیق پرداختیم. بطور کلی نتایج تحقیق وجود رابطه مثبت بین سه عامل اقتضایی و موفقیت erp و همچنین رابطه مثبت بین موفقیت erp و عملکرد مالی را تائید می نماید.
مصطفی بیگی نصیری بهمن حاجی پور
به گفته ی بسیاری از محققین علوم مختلف ریشه ی ایجاد یک محیط جمعیتی، عمل ها و عکس العمل هایی است که اعضای یک محیط در مقابل هم از خود بروز می دهند. این اعمال منطق تغییر و ثبات یک سیستم (محیط) را توجیه می کند. از دیدگاه بومشناختی سازمانی نیز ما عموما شاهد عمل و عکس العمل هایی هستیم که نظریه پردازان مطالعات سازمانی آنرا در محیطی به نام محیط نهادی مورد مطالعه قرار می دهند. نظریه ای موسوم به نظریه ی نهادی یکی از معتبر ترین نظریات در باب تبیین ارتباط و مناسبات میان سازمانها و محیط آنها است. برای بسیاری از سیستمهایی که به عنوان یک زیرسیستم در ابر سیستم محیطی خود وجود دارند، مساله بقا مطرح است. بقا برای این سیستم ها به منزله ی دریافت منابع از محیط است که همین روال برای سازمانها به عنوان سیستمهای خاص اجتماعی مطرح است. در حقیقت ابزار دریافت منابع در چنین محیطی مقبولیت و مشروعیت است. مساله اصلی در نظریه نهادی نیز «همریختی سازمانی» است که نتیجه ی برخی فشار های نهادی از سوی محیط است و در نهایت منجر به کسب مشروعیت برای سازمان می شود. اما مساله ای که در اینجا مورد سوال است این است که چه نوع فشار های نهادی بر سازمانها وارد می شود؟ و سازمانها در مقابل این فشار های نهادی چه پاسخ هایی می دهند؟ و کدام پاسخ ها عموما منجر به عملکرد مالی بهتر برای سازمان می شود؟ با توجه به این سوال این پایان نامه در پی بررسی این نکته است که شرکتهای تولید کننده مواد خوراکی پذیرفته شده در بورس آوراق بهادار تهران با چه نوع فشار های نهادی روبرو هستند و چگونه نسبت به این فشار ها پاسخ می دهند و در نهایت کدام نوع از استراتژی های مورد استفاده منجر به عملکرد بهتر مالی شرکت های تولید کننده غذا و مواد خوراکی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می شود؟
سمیه اسکندری نزاد زهرا رزمی
این پژوهش، تاثیرات اقدامات خرده فروشی در زمینه مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان (csr) را بر ارزیابی های مصرف کنندگان از مراکز خرید شهری بررسی می کند. کمک به موسسات خیریه، حمایت از مدارس یا رویدادهای فرهنگی و ورزشی و توجه به محیط زیست، مثالهایی از اقدامات csr هستند. پژوهشهای صورت گرفته در این زمینه نشان می دهند که این گونه اقدامات می-توانند تاثیرات مثبتی بر جذابیت فروشگاه های خرده فروشی داشته باشند، و بنابراین می توانند پایه ای بالقوه برای مزیت رقابتی باشند. این پژوهش بررسی می کند که آیا تاثیرات مشابهی برای ارزیابی مراکز خرید شهری در ایران اتفاق می افتد. تحقیق حاضر از نوع توصیفی و به روش پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و مصاحبه می باشد. اطلاعات به روش نمونه گیری ساده تصادفی از یک جامعه 400 نفری مراجعه-کنندگانی که بیش از 4بار در ماه به مرکز خرید مراجعه می نمایند، جمع آوری شده است و نتایج بدست آمده نشان می دهد که اقدامات csr مراکز خرید هم بر ادراک مصرف کننده از ویژگی های عملکردی مرکز تاثیر می گذارد و هم بر رابطه بین ویژگی های عملکردی و جذابیت سازمان تاثیر دارند. واژه های کلیدی: اقدامات csr، ویژگی های عملکردی، جذابیت سازمان، ادراک مصرف کننده
عزت اسماعیلی سینعل سینایی
هدف از این مطالعه، بررسی نقش تعدیل کنندگی استراتژی در رابطه بین معیارهای بنیادی عملکرد و ارزش شرکت در مدل تحلیل بنیادی است.در این تحقیق داده های مربوط به 137شرکت( 46 شرکت با استراتژی تمایز و 91 شرکت با استراتژی رهبری هزینه ) به صورت ترکیبی و برای دوره زمانی 87-1383و با استفاده از رگرسیون های تلفیقی مورد بررسی قرارگرفته است. فرضیه های اول و دوم تحقیق به وجود رابطه معنی-داری بین معیارهای عملکردی بنیادی و ارزش آتی در شرکتهایی با استراتژی رهبری هزینه و فرضیه های سوم و چهارم به بررسی این روابط در شرکتهایی با استراتژی تمایز می پردازد. معیارهای عملکرد مورد استفاده شامل: معیار هزینه،کارایی،بدهی،رشد و هزینه اختیاری ( هزینه تبلیغات به فروش و هزینه سرمایه گذاری ) است. نتایج نشان دهنده تفاوت رابطه معیارهای هزینه، کارایی،رشد و هزینه سرمایه گذاری با سود غیرعادی آتی در هر دو دسته ازشرکتها با استراتژی های متفاوت است اما این رابطه برای معیار هزینه در دو دسته تفاوتی نداشت و برای نسبت تبلیغات نیز این رابطه معنی دار نیست.
طاهره داوران معصومه حسین زاده شهری
بیشتر مدیران بازاریابی یا مدیران بازرگانی، مفهوم های بازاریابی از قبیل شناخت نیازهای مشتری، موضع یابی، و فعالیت های ترفیعی و تبلیغی را به خوبی می دانند و تجربه ی فراوانی در اجرای آنها دارند. اما در مجموع آنچه آنها را در بازاریابی محصولات و خدمات دچار مشکل می کند، این است که نمی توانند مفهوم-های بازاریابی را در راه ارتقای وفاداری مشتریان به کار گیرند و این از آنجا ناشی می شود که آنها شناخت درستی از شهرت شرکت که به عنوان یک دارایی نامشهود قلمداد می شود ندارند، و برداشت آنها از دارایی، صرفاً شامل مواردی است که به چشم میخورد و قابل لمس است. از این رو در بازارهای مصرفی، شهرت شرکت تأثیر مهمی در فرایند خرید دارد. بنابراین ارائه خدمات از جانب شرکت می تواند برای مشتری ایجاد ارزش کند و در نهایت باعث تمایل وی به خرید و یا پرداخت بهای بیشتر به شرکت شود. پژوهش حاضر به بررسی آثار شهرت شرکت بر گرایشات رفتاری مشتریان می پردازد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شده و برای آزمون فرضیه ها از آزمون های همبستگی پیرسون، t تک نمونه ای و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شهرت شرکت می تواند از طریق سه فاکتور اعتماد مشتریان، تعهد مشتریان و هویت مشتریان بر تمایل به خرید مشتریان تأثیرگذار باشد، همچنین این عامل می تواند از طریق دو فاکتور تعهد مشتریان و هویت مشتریان بر اضافه پرداخت مشتریان اثر گذارد.
منی مقیمی بهمن حاجی پور
این تحقیق سعی می کند عوامل تاثیر گذار بر اجرای موثر بازاریابی رابطه مند در بخش خدمات را شناسایی نماید. هدف بازاریابی رابطه مند ایجاد و حفظ یک رابطه بلند مدت با مشتری و وفاداری رفتاری او می باشد . ما در این تحقیق تاثیر ویژگی های محصول خدماتی و ویژگی های مشتری را بر درک مشتری از استحکام رابطه مورد بررسی قرار دادیم. در این تحقیق چهار خدمت پزشک داخلی ، سینما ، بانک و تعمیرات اتومبیل مورد بررسی قرار می گیرد تا مشخص شود که در کدامیک از این خدمات درک مشتری از استحکام رابطه بیشتر است. جامعه آماری تحقیق مصرف کنندگان این چهار خدمت می باشند که بازاریابی رابطه مند در مورد آنها اجرا می شود . حجم نمونه آماری تحقیق برابر 1200 نفر می باشد . پرسشنامه ها با روش نمونه گیری تصادفی بین مصرف کنندگان پخش شد و 771 پرسشنامه قابل قبول جمع آوری گردید. متغیرهای مستقل این پژوهش "ویژگی های جمعیت شناختی و شخصیتی مصرف کننده" ، "ابعاد کلیدی رابطه" ، "ویژگی های رابطه" و "ویژگی های محصول خدماتی" می باشند . متغیر واسطه پژوهش استحکام رابطه درک شده و متغیر وابسته پژوهش "وفاداری رفتاری" می باشد . با استفاده از آزمونهای کروسکال - والیس و مدل سازی معادلات ساختاری فرضیه های تحقیق آزمون شدند. فرضیه های مربوط به متغیرهای جنسیت ، سن ، نوجویی مصرف کننده ، یکدلی ، پیوند و سطح مشارکت و درگیری مصرف کننده پشتیبانی نشدند .
زهرا میر بهمن حاجی پور
امروزه نام و نشان تجاری، به عنوان یک فاکتور مهم در تصمیم گیری مدیران، نقش اساسی بازی می کند و از این طریق باعث حفظ توان رقابتی و صرفه جویی در زمان و هزینه های مربوط می شود. این مطالعه به بررسی عوامل موثر بر ارزش نام و نشان تجاری و تصور از سازمان در بخش بیمارستانی می پردازد. دغدغه های مدیران بیمارستان در رابطه با افزایش تعداد بیمارستان های خصوصی، رقابت بین آنها و محدودیت بودجه های بیمارستانی باعث شده تا آنها بیش از پیش به نام و نشان تجاری توجه داشته باشند. در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق همبستگی، نمونه ای متشکل از 305 نفر از بیماران بیمارستان های شهر تهران انتخاب شده و با استفاده از پرسش نامه مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل ابتدا رابطه مثبت بین متغیرها را از طریق همبستگی پیرسون تایید کرده، سپس با استفاده از نرم افزار لیزرل، فرضیه ها سنجیده شده که هفت فرضیه تایید و پنج فرضیه رد شدند.
زهرا دهقانی بهمن حاجی پور
امروزه شرکت های صنایع غذایی با بهره گیری از شیوه های مختلف رقابتی و بازاریابی سعی دارند تا حتی الامکان سهم بازار خود را حفظ نمایند. بدین منظور آنها در پی استراتژی های رقابتی و بازاریابی هستند تا بتوانند به هدف خود دست یابند. در این تحقیق بر مبنای نظریه نقاط مرجع استراتژیک(srp?s.) الگویی را جهت هماهنگی بین استراتژی سطح کسب وکار واستراتژی بازاریابی ارائه می دهد. در ادبیات تئوریهای مدیریت می توان سه نوع الگوی هماهنگی را شناسایی کرد: الگوی عقلایی، الگوی طبیعی والگوی همه جانبه. در این مقاله بعد از مروری بر ادبیات موضوع ومروری برمبانی فلسفی ومنطقی نقاط مرجع استراتژیک، بر اساس دیدگاه هال دو نقطه مرجع میزان رقابت (کم/ زیاد) و کانون توجه (داخل/ خارج) به عنوان نقاط مرجع اعلم در نظر گرفته شدند.بر مبنای این نقاط استراتژی بازاریابی و استراتژی کسب وکار جانمایی وسپس رابطه میان گونه های مختلف استراتژی های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق شرکت های تولیده کننده محصولات غذایی در تهران و اهواز می باشد. داده های تحقیق با کمک روشهای آماری ناپارامتری مورد تحلیل قرار گرفت ونتایج تحقیق نشان می دهد که بین استراتژی فرصت جو و استراتژی بازاریابی نفوذ در بازار انبوه، استراتژی تحلیل گر و استراتژی بازاریابی توسعه بازار و استراتژی مدافع تمایز طلب واستراتژی بازاریابی افزایش میزان استفاده هماهنگی وجود دارد ودر این حالت عملکرد بهتری نسبت به سایر حالت ها مشاهده می شود.
فاطمه ودیعی بهمن حاجی پور
تحولات فزاینده و فشارهای رقابتی موجود در محیط سازمانها ضرورت تمرکز بر نوآوری، ارتقا کیفیت، بهبود خدمات به مشتری، سرعت و کاهش هزینه را تشدید کرده است. در این راستا بازاریابی استراتژیک کمک شایانی به سازمانها برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار و عملکرد برتر می نماید. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین بازارمحوری، گرایش به نوآوری، قابلیت های بازاریابی (درونی-بیرونی،بیرونی-درونی) بر مزیت رقابتی پایدار و عملکرد سازمان می باشد. در این تحقیق با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به بررسی یک نمونه 172 تایی از شرکت هایی که در زمینه تولید مواد غذایی فعالیت داشتند پرداخته شده است. بر اساس ادبیات تحقیق مدلی برای نشان دادن تاثیر متغیرها انتخاب شد که با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد آزمون قرار گرفت. رابطه مثبت بین متغیرها از طریق همبستگی پیرسون تائید شد سپس با استفاده از نرم افزار لیزرل،به آزمون مدل پرداخته شد که نهایتا مقادیر شاخص های برازندگی نشان داد مدل از برازش مناسبی برخوردار است.
زهرا دهقانی بهمن حاجی پور
چکیده امروزه شرکت های صنایع غذایی با بهره گیری از شیوههای مختلف رقابتی و بازاریابی سعی دارند تا حتی الامکان سهم بازار خود را حفظ نمایند. بدین منظور آنها در پی استراتژی های رقابتی و بازاریابی هستند تا بتوانند به هدف خود دست یابند. در این تحقیق بر مبنای نظریه نقاط مرجع استراتژیک(srp?s.) الگویی را جهت هماهنگی بین استراتژی سطح کسب وکار واستراتژی بازاریابی ارائه می دهد. در ادبیات تئوریهای مدیریت می توان سه نوع الگوی هماهنگی را شناسایی کرد: الگوی عقلایی، الگوی طبیعی والگوی همه جانبه. در این مقاله بعد از مروری بر ادبیات موضوع ومروری برمبانی فلسفی ومنطقی نقاط مرجع استراتژیک، بر اساس دیدگاه هال دو نقطه مرجع میزان رقابت (کم/ زیاد) و کانون توجه (داخل/ خارج) به عنوان نقاط مرجع اعلم در نظر گرفته شدند.بر مبنای این نقاط استراتژی بازاریابی و استراتژی کسب وکار جانمایی وسپس رابطه میان گونه های مختلف استراتژی های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق شرکت های تولیده کننده محصولات غذایی در تهران و اهواز می باشد. داده های تحقیق با کمک روشهای آماری ناپارامتری مورد تحلیل قرار گرفت ونتایج تحقیق نشان می دهد که بین استراتژی فرصت جو و استراتژی بازاریابی نفوذ در بازار انبوه، استراتژی تحلیل گر و استراتژی بازاریابی توسعه بازار و استراتژی مدافع تمایز طلب واستراتژی بازاریابی افزایش میزان استفاده هماهنگی وجود دارد ودر این حالت عملکرد بهتری نسبت به سایر حالت ها مشاهده می شود.
زهرا دهقانی بهمن حاجی پور
امروزه شرکت های صنایع غذایی با بهره گیری از شیوه های مختلف رقابتی و بازاریابی سعی دارند تا حتی الامکان سهم بازار خود را حفظ نمایند. بدین منظور آنها در پی استراتژی های رقابتی و بازاریابی هستند تا بتوانند به هدف خود دست یابند. در این تحقیق بر مبنای نظریه نقاط مرجع استراتژیک(srp?s.) الگویی را جهت هماهنگی بین استراتژی سطح کسب وکار واستراتژی بازاریابی ارائه می دهد. در ادبیات تئوریهای مدیریت می توان سه نوع الگوی هماهنگی را شناسایی کرد: الگوی عقلایی، الگوی طبیعی والگوی همه جانبه. در این مقاله بعد از مروری بر ادبیات موضوع ومروری برمبانی فلسفی ومنطقی نقاط مرجع استراتژیک، بر اساس دیدگاه هال دو نقطه مرجع میزان رقابت (کم/ زیاد) و کانون توجه (داخل/ خارج) به عنوان نقاط مرجع اعلم در نظر گرفته شدند.بر مبنای این نقاط استراتژی بازاریابی و استراتژی کسب وکار جانمایی وسپس رابطه میان گونه های مختلف استراتژی های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق شرکت های تولیده کننده محصولات غذایی در تهران و اهواز می باشد. داده های تحقیق با کمک روشهای آماری ناپارامتری مورد تحلیل قرار گرفت ونتایج تحقیق نشان می دهد که بین استراتژی فرصت جو و استراتژی بازاریابی نفوذ در بازار انبوه، استراتژی تحلیل گر و استراتژی بازاریابی توسعه بازار و استراتژی مدافع تمایز طلب واستراتژی بازاریابی افزایش میزان استفاده هماهنگی وجود دارد ودر این حالت عملکرد بهتری نسبت به سایر حالت ها مشاهده می شود. واژگان کلیدی:
حمیدرضا خسروآبادی بهمن حاجی پور
ارزش ها در زمره ی مشخصه های مهم جوامع هستند که مبانی فکری تعاملات فردی و اجتماعی هر جامعه را رقم می زنند. در حوزه ی علم سازمان و مدیریت نیز این ارزش ها به ویژه در سالیان اخیر از جایگاه خاصی برخوردار گردیده اند، به گونه ای که اغلب سازمان های امروزی در بیانیه مأموریت، در کنار چشم انداز و رسالت سازمان، از ارزش های سازمان خویش سخن به میان آورده اند. این تحقیق به دنبال آن بوده است تا نحوه ی تأثیرگذاری این ارزش ها را بر تعدادی مشخص از فرآیندهای سازمانی در بانک کشاورزی مورد شناسایی قرار دهد. به همین منظور، تحقیق حاضر در دو گام به انجام رسیده است. در گام اول، با تعدادی از مدیران بلندپایه بانک کشاورزی مصاحبه صورت گرفته و با استفاده از روش تحقیق داده بنیاد، مدلی استخراج گردیده است که در حقیقت نشان دهنده ی ادعای مدیران این بانک در رابطه با نحوه ی اثرگذاری ارزش های سازمان بر فرآیندهای سازمانی است. در گام دوم، میان تعدادی از کارشناسان این بانک در بخش های مختلف پرسشنامه توزیع شده و آن ها در رابطه با نحوه ی اثرگذاری این ارزش ها بر فرآیندهای سازمانی مورد سوال قرار گرفته اند. در تحلیل پاسخ ها، به کمک نرم افزار spss، از دو آزمون آماری یعنی آزمون t استیودنت و آزمون توزیع دو جمله ای استفاده شده است. تحلیل نظرات کارشناسان مبین آن است که ارزش های این بانک بیشتر شکل نمادین داشته و تأثیر عینی قابل توجهی بر فرآیندهای سازمانی نداشته اند. واژگان کلیدی: ارزش، ارزش های محوری، فرآیندهای سازمانی، برنامه ریزی استراتژیک، بانک کشاورزی
ناهید مال عزیزی بهمن حاجی پور
امروزه مدیران سازمانها پی برده اند که رشد و افزایش محصولات و خدمات مبتنی بر دانش است اما این دانش برای اثر گذار بودن نیاز به مدیریت دارد و این جاست که مفهوم مدیریت دانش نمود پیدا می کند.البته مدیریت دانش به عنوان یکی از منابع نا مشهود سازمان از پیچیده ترین ابعاد مدیریت سازمان محسوب میشود . بر اساس مبانی نظری موجود در این تحقیق از یک طرف رابطه عوامل فرهنگ –استراتژی و ساختار سازمانی با اثر بخشی مورد بررسی قرار گرفته و از سوی دیگر به نقش مدیریت دانش در این رابطه پرداخته شده است.طبق بررسی های نظری صورت گرفته توقع ان است که عناصر یاد شده نقش مثبتی بر اجرای موفق مدیریت دانش داشته باشند. برای ازمون فرضیات تحقیق یک نمونه ی 101 تایی از شرکتهای فعال در شهرک های صنعتی شهر اهواز به طور تصادفی از بین 300 شرکت انتخاب گردید.برای جمع اوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده شد و تجزیه تحلیل پرسش نامه ها و تحلیل فرضیات به روش معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که ساختار سازمانی (متمرکز) با اثر بخشی سازمانی و نیز با مدیریت دانش ارتباط منفی دارد از طرفی بین فرهنگ سازمانی و اثر بخشی سازمانی همبستگی معنی دار وجود ندارد اما فرهنگ سازمانی با مدیریت دانش رابطه ی مثبت دارد همچنین استراتژی سازمانی با اثر بخشی سازمانی و نیز با مدیریت دانش ارتباط مثبت دارد همچنین طبق یافته ی این تحقیق مدیریت دانش در رابطه ی بین فرهنگ سازمانی –ساختار سازمانی و استراتژی سازمانی با اثر بخشی سازمانی دخالت دارد
لادن صیاف بهمن حاجی پور
کاربرد مدیرت دانش به صورت یک عامل کلیدی توسعه شـرکت ها در سالهای اخیر به شمار میـرود.ایـن مـسئله اهمیـت بررسی عوامل موثر بر مـدیریت اشـتراک گـذاری دانـش را مورد تاکید قرار میدهد.ایـن تحقیـق بـا هـدف شناسـایی عوامل موثر بر مدیریت اشتراک گذاری دانـش در شـهرکهای صنعتی اهوازانجام گرفته است واین سوال را مطرح می کند که عوامل بررسـی شـده تاچـه انـدازه در فرآیندمـدیریت اشتراک گذاری دانش و رضـایت کارکنـان شـهرکهای صـنعتی اهواز نقش کلیدی داشته باشند . دراین تحقیق پس از بررسی مدل های مختلف براسای فرهنـگ ایران مدل آیپی با تغییراتی مورد استفاده قرار گرفتـه است . دراین پژوهش با استفاده از تحقیق همبستگی نمونـه ایـی متشکل از ??? نفر از مدیران شهرکهای صـنعتی اهـواز بـا استفاده از پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته اند. دراین پژوهش جهت پردازش اط?عات مستخرج ازپرسشنامه وتلخیص آن نرم افزارspss استفاده شده است دراین تحقیق فرصت اشتراک گذاری دانش ، فرهنگ اشتراک گذاری دانش وانگیزش برای اشتراک گذاری دانش به عنوان متغییر مستقل واشتراک گذاری مدیریت دانش متغییر وابسته واز طرفی اشتراک گذاری مدیریت دانش بعنوان متغییر مستقل ورضایت کارکنان بعنوان متغییروابسته شناسایی شده اند.برای آزمون فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده و در سطح اطمینان ?? %فرضیه ها تایید شده است ودر پایان توصیه هایی برای گسترش این عوامل وموانع ومحدودیت های پژوهش مطرح گردیده است .
فرزاد سلطانیه بهمن حاجی پور
کسب و کارها امروزه در محیطی بسر می برند که تغییر، جزء جدایی ناپذیر آن است. شرکت ها همواره در پی یافتن راه هایی برای گریز از عدم اطمینان و رسیدن به شرایطی هستند که بتوانند آینده را پیش بینی کنند و برای آن تمهیدات لازم را بیاندیشند. شرکت های ایرانی نیز مستثناء نیستند و دیر یا زود موج های تغییر آنها را نیز در بر می گیرد. رویکرد قابلیت ها و به ویژه قابلیت های پویا یکی از رویکردهای نو در این زمینه است که امروزه توجه زیادی به آن می شود. در این تحقیق سعی داریم اثرگذاری قابلیت های پویا بر قابلیت های نوآوری را در صنایع غذایی بررسی کنیم. برای این امر نخست با توجه به ادبیات موجود، مدلی ترکیبی ارائه گردیده است. در این پژوهش، از روش تحقیق توصیفی-پیمایشی استفاده شده است. همچنین با توجه به ادبیات و پیشینه ی تحقیق، پرسشنامه ای تهیه گردیده و بین 200 نفر از 15 نمونه ی انتخابی توزیع شده است. برای آزمون این مدل نیز از مدل معادلات ساختاری و جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای lisrel، spss و smart-pls استفاده شده است. در نهایت نتایج تحقیق و پیشنهادات آورده شده است.
محمد فروغی نسب عبدالمحمد مهدوی
هدف این تحقیق بدست آوردن رابطه میان رضایت و وفاداری مشتری و نقش هزینه های تعویض (switching costs) بر رابطه میان رضایت و وفاداری مشتری است. هزینه های تعویض به ادراک شخص از کلیه هزینه های مالی و غیر مالی گفته می شود که در فرایند تعویض تامین کننده مورد نیاز خود با آن مواجه می شود. و یا به عبارت دیگر "ادراک مشتری از زمان، پول، تلاش و درگیری ذهنی معطوف به تغییر یک تامین کننده با تامین کننده دیگری" می باشد. این هزینه های شامل سه نوع هزینه های مالی، فرآیندی و روانی می باشد. هزینه های تعویض در رابطه میان رضایت و وفاداری در سه نقش متفاوت مورد بررسی قرار گرفته اند. تاثیر مستقیم(direct) بر وفاداری، تاثیر واسطه ای(mediating) میان رضایت و وفاداری مشتری و تاثیر تعدیل کننده (moderating) رابطه رضایت و وفاداری. هدف این مطالعه آزمودن و مقایسه نقش های متفاوت هزینه های تعویض میان رابطه رضایت و وفاداری می باشد. فرضیه های این تحقیق برگرفته از مطالعات قبلی که در زمینه رابطه رضایت و وفاداری و هزینه های تعویض انجام شده است، می باشد. تحقیق میدانی با استفاده از روش پرسشنامه در بین مشتریان بانکهای تهران و شامل چهار بانک بزرگ دولتی و سه بانک بزرگ خصوصی انجام شد که تعداد 499 پرسشنامه مفید بدست آمد. با استفاده از نرم افزار spss و amos داده ها مورد تحلیل قرار گرفتند. آزمون های همبستگی پیرسون، آزمون t و آزمون z فیشر برای تحلیل ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان می دهد که رضایت همبستگی بالایی با وفاداری دارد و با افزایش هزینه های تعویض شاهد افزایش وفاداری خواهیم بود. بنابراین تاثیر مستقیم برای هر دو عامل رضایت و هزینه ها مورد تایید قرار گرفت. تاثیر واسطه ای نیز میان رضایت و وفاداری برای هر دو نوع وفاداری نگرشی و وفاداری رفتاری مورد تایید قرار گرفت. اما برای وفاداری نگرشی قویتر بود. نتایج بدست آمده از تست فرضیه ها، تاثیر تعدیل کننده هزینه های تعویض در رابطه میان رضایت و وفاداری را مورد تایید قرار نداد. بنابراین نتیجه مهم این مطالعه، شناسایی هزینه های تعویض به عنوان عامل واسطه ای میان رضایت و وفاداری می باشد. نکاتی که این تحقیق برآنها تاکید می کند، اول شناسایی هزینه های تعویض به عنوان یک عامل مهم و تاثیر گزار بر وفاداری است. زیرا عامل رضایت تنها کافی نیست و مشتریان با وجود داشتن رضایت، ممکن است وفادار نمانند. بنابراین مدیران بایست با استفاده از راهکارهایی به ایجاد روابط بلند مدت با مشتریان دست یازند. دوم آنکه بانکها بایستی استراتژی خود را برای بدست آوردن مشتری بر رضایت مشتری و هزینه هایی که از رضایت در ذهن مشتری ایجاد می شود، قرار دهند و با افزایش کیفیت خدمات، سرویس های شخصی سازی و سایر برنامه ریزی ها، باعث افزایش هزینه های تعویض شده، وفاداری مشتریان را افزایش دهند. زیرا مراجعه مجدد مشتری ناشی از هزینه های تعویض بالا و بدون رضایت از خدمات بانک، موجب پراکندن تبلیغات شفاهی منفی و وجهه نامناسب برای بانک می گردد. محدودیت هایی این تحقیق از جمله اینکه در شهر تهران انجام شده و همچنین وجود صندوق های قرض الحسنه و موسسات مالی و اعتباری می باشند که بخشی از سپره های مردم را تشکیل می دهند ولی خارج از سیستم بانکی می باشند
فروز جعفری زاده بهمن حاجی پور
این پژوهش با عنوان تاثیر قابلیت های بازاریابی و آمیخته بازاریابی صادرات بر عملکرد صادراتی بنگاه های تجاری انجام گردید. هدف از انجام این پژوهش بررسی این مسئله است که نخست، فشارهای محیطی موثر بر گرایش به مشتری، گرایش به رقبا، گرایش به نوآوری و گرایش به کنترل هزینه، چگونه قابلیت های بازاریابی را تحت تاثیر قرار می دهند. سپس این عوامل، چگونه بر قابلیت های بازاریابی تاثیر گذار هستند. دوم، اثر عوامل مدیریت، شایستگی صادراتی، جذابیت بازارهای صادراتی و مشابهت بازارهای صادراتی و داخلی بر آمیخته بازاریابی صادارتی چیست. سوم، بررسی اثر قابلیت های بازاریابی و آمیخته بازاریابی صادرات، بر عملکرد صادراتی چگونه است. در پایان اینکه، وابستگی به صادرات، چگونه می تواند، اثر قابلیت های بازاریابی را بر عملکرد صادراتی، تحت تاثیر قرار دهد. روش نمونه گیری پژوهش، نمونه گیری خوشه ای و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه می باشد. سطح تحلیل پژوهش، بنگاه و سطح اندازه گیری، مدیریت ارشد می باشد. جامعه آماری پژوهش، بنگاه های صادراتی بوده و داده های پژوهش(نمونه=313) از بنگاه های صادراتی در جنوب و شمال کشور ایران می باشند. در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای spss و lisrel استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که فشار محیطی بر گرایش به رقبا و گرایش به نوآوری اثر مثبت معنادار داشته است در حالی که بر گرایش به مشتری و گرایش به کنترل هزینه، اثر معناداری نداشته است. همچنین، گرایش به مشتری و گرایش به کنترل هزینه، اثر مثبت معناداری بر قابلیت های بازاریابی داشته اند در حالی که متغییرهای دیگر، گرایش به رقبا و گرایش به نوآوری، اثر معناداری بر قابلیت های بازاریابی نداشته اند. از سویی دیگر، شایستگی صادراتی و جذابیت بازارهای صادراتی، اثر مثبت و معناداری بر آمیخته بازاریابی صادرات داشته اند و این در حالی است که مدیریت و مشابهت بازارهای صادراتی و داخلی اثر معناداری آمیخته بازاریابی صادراتی نداشته اند. همچنین قابلیت های بازاریابی اثر مثبت معناداری بر عملکرد صادراتی داشته است و این در حالی است که آمیخته بازاریابی صادراتی اثر معناداری بر عملکرد صادراتی نداشته است. همچنین وابستگی صادرات، توانسته است که اثر قابلیت های بازاریابی بر عملکرد صادراتی را تعدیل کند. در بررسی تطبیقی بین استان های شمالی و جنوبی نیز، قابلیت های بازاریابی اثر مثبت معنادار بیشتری بر عملکرد صادراتی در استان های جنوبی به نسبت استان های شمالی داشته است و این مسئله درحالی است که آمیخته بازاریابی صادراتی اثر مثبت معنادار بر عملکرد صادراتی در استان های شمالی داشته است اما در استان های جنوبی، اثر معناداری نداشته است. در پایان، به منظور بهبود عملکرد صادراتی، پیشنهاداتی برای مدیران اجرایی ارائه شده است.
سیده الهام زارعی بهمن حاجی پور
این پژوهش با عنوان بررسی تاثیر متغیرهای بازاریابی و ابعاد ارزش ویژه نام و نشان تجاری بر ترجیح و قصد خرید مصرف کنندگان از نام های تجاری عمده در صنعت مواد غذایی شهر تهران انجام گردید. هدف از انجام این مطالعه، بررسی ارتباط بین سازه های ارزش ویژه نام و نشان تجاری مشتری مدار (شامل ارزش ویژه دانشی، ارزش ویژه نگرشی و ارزش ویژه ارتباطی) با ترجیح نام و نشان تجاری و قصد خرید مشتریان، و نیز تاثیر پذیری این ارزش ویژه ی نام و نشان تجاری از کیفیت درک شده ی مصرف کنندگان محصول شرکت مورد نظر با در نظر گرفتن مهمترین عوامل موثر بازاریابی می باشد که با توجه به مطالعات صورت گرفته مدل جامع تری را ارائه می دهد. روش نمونه گیری پژوهش، نمونه گیری خوشه ای و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه می باشد، و سطح تحلیل پژوهش نیز مصرف کننده است. جامعه آماری پژوهش، مصرف کنندگان محصولات کاله و دامداران در شهر تهران بوده و داده های پژوهش (نمونه=522) از مناطق 1، 2، 5، 6، 10 و 22 جمع آوری شده اند. در تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزارهای spss و lisrel استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که متغیرهای بازاریابی تبلیغات، میزان ترفیعات و اطلاعات مثبت بیان شده در خانواده تاثیر مثبت و معناداری بر کیفیت ادراک شده از نام تجاری می گذارند، و عامل قیمت نیز تاثیر معکوس بر کیفیت ادراک شده از نام و نشان تجاری دارد. عامل کیفیت درک شده از نام و نشان تجاری نیز بر هر سه بعد ارزش ویژه نام و نشان تجاری ( ارزش ویژه دانشی، ارزش ویژه نگرشی و ارزش ویژه ارتباطی) تاثیر مثبت و معناداری می گذارد. ارزش ویژه دانشی و ارزش ویژه نگرشی نام و نشان تجاری، هر دو تاثیر مثبت و معناداری بر ترجیح نام و نشان تجاری می گذارند، این در حالی است که این دو عامل بر قصد خرید مشتریان تاثیر معناداری نداشته اند. در صورتی که بعد ارزش ویژه ارتباطی هم بر ترجیح نام و نشان تجاری و هم بر قصد خرید مشتریان تاثیر مثبت و معناداری داشته است. همچنین عامل ترجیح نام و نشان تجاری نیز تاثیر مثبت و معناداری بر قصد خرید مشتریان داشته است. در پایان، به منظور بهبود عملکرد شرکتهای فعال در این صنعت، پیشنهاداتی برای مدیران ارائه گردیده است.
زهرا اسدی بهمن حاجی پور
این پژوهش باعنوان بررسی عوامل موثر بر اطاعت کردن مشتری در خدمات پرتماس ( مورد مطالعه : مراجعه کنندگان به خدمات مشاوره و پزشکی درشهر اصفهان)انجام گردید. هدف ازانجام این پژوهش بررسی این مسئله است که چرا اطاعت کردن مشتری در خدمات پرتماس مهم است و چه تاثیری بر خروجی های این گونه خدمات دارد. سپس بررسی شود که براساس تئوری اجتماعی- شناختی بندورا چه عواملی بر اطاعت کردن مشتری از دستورات و راهنمایی های ارائه دهندگان خدمات پرتماس تاثیرگذار است.بر اساس تئوری بندورا و ماهیت خدمات پرتماس مهارتهای ارتباطی، مشتری مداری، تخصص و شهرت ارائه دهنده خدمت، برونگرایی و معاشرت پذیری مشتری و روابط دوستانه بین ارائه دهنده خدمت ومشتریانش بر میزان اطاعت کردن مشتری تاثیر گذارند. جامعه آماری این پژوهش مشتریان خدمات پزشکی و مشاوره شهر اصفهان که در یک سال تا دو سال گذشته تحت مراقبت و نظر یکی ازارائه دهندگان خدمات نامبرده بوده اند، می باشد. روش نمونه گیری پژوهش،نمونه گیری تصادفی ساده وابزارجمع آوری اطلاعات،پرسشنامه میباشد.برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارspss و لیزرل8.5 استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای مهارتهای ارتباطی، شهرت و تخصص ارائه دهنده خدمت، معاشرت پذیری مشتری و روابط دوستانه بین مشتری و ارائه دهندگان خدمات بر اطاعت کردن مشتری تاثیر مثبت و معناداری داشته اند. اما تاثیر معناداری مشتری مداری ارائه دهنده خدمت و برونگرایی مشتری بر اطاعت کردن رد شدند. همچنین تاثیر معناداری و مثبت اطاعت کردن مشتری بر رضایت و مراجعه دوباره مشتری، و رضایت مندی بر مراجعه دوباره تایید شدند.
زکیه سالمی مهدی نداف
دولت الکترونیک به عنوان راهبردی اساسی برای رسیدن به جامعه دانایی محور قرن بیست و یک شناخته شده است و یکی از مهمترین عوامل اساسی تقویت رقابت پذیری ملی محسوب می شود. همزمان با رشد فناوری اطلاعات، انتظارات افراد در مورد خدمات، محصولات و نحوه و کیفیت ارایه آنها تغییر پیدا کرده است. دولت الکترونیک برای کیفیت خدمات رسانی فرصتهای خوب زیادی را ایجاد می کند. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی عوامل موثر در کیفیت ارایه خدمات دولت الکترونیک، رضایت ارباب رجوع و رابطه بین کیفیت خدمات و رضایت ارباب رجوع می باشد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه مراجعین به دستگاه های دولتی در استان بوشهر می باشد که برای انجام این پژوهش تعداد 450 عدد پرسشنامه در بین آنها توزیع شد و از این تعداد 396 پرسشنامه قابل استفاده بود. متغیرهای مستقل این پژوهش عبارت بودند از عوامل پذیرش فناوری مثل سهولت استفاده ادراک شده، محتوا و نحوه نمایش اطلاعات، قابلیت اطمینان، اعتماد، حمایت از شهروندان و سودمندی ادراک شده و متغیرهای وابسته تحقیق، شامل کیفیت خدمات دولت الکترونیک و رضایت ارباب رجوع بودند. برای آزمون فرضیات تحقیق از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد و نتایج به دست آمده همه فرضیات تحقیق را تایید کرد. بر اساس این نتایج، بین عوامل پذیرش فناوری و کیفیت خدمات، عوامل پذیرش فناوری و رضایت ارباب رجوع و بین کیفیت خدمات دولت الکترونیک و رضایت ارباب رجوع رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
محسن هوشمند بهمن حاجی پور
این پژوهش با عنوان بررسی اثر بازارگرایی صادراتی، جنبه های رفتاری رابطه و استراتژی های محصول بر عملکرد صادراتی انجام گردید. هدف از انجام این پژوهش بررسی این مسئله است که بازارگرایی، استراتژی های محصول(نوآوری در محصول و کیفیت محصول) و جنبه رفتاری رابطه(همکاری) چگونه عملکرد صادراتی را تحت تاثیر قرار می دهد. روش نمونه گیری پژوهش، نمونه گیری خوشه ای و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه می باشد. سطح تحلیل پژوهش، بنگاه و سطح اندازه گیری، مدیریت ارشد می باشد. جامعه آماری پژوهش، بنگاه های صادراتی بوده و داده های پژوهش(نمونه=253) از بنگاه های صادراتی در جنوب و شمال کشور ایران می باشند. در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای spss و lisrel استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بازارگرایی اثر مثبت و معناداری بر استراتژیهای محصول، همکاری و عملکرد صادراتی داشته است. از سویی دیگر، استراتژی های محصول و همکاری، اثر معناداری بر عملکرد صادراتی نداشتند.
محمدعلی منتیان بهمن حاجی پور
هدف این پژوهش طراحی و توسعه یک مدل برای انتخاب تأمین کننده مناسب با استفاده از رویکردهای مدل معادلات ساختاری و منطق فازی در شرکت فولاد خوزستان بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه کارکنان مرتبط با ارزیابی و انتخاب تأمین کنندگان در شرکت فولاد را تشکیل می دهد، که مجموعا حدود 200 نفر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند.اطلاعات موردنیاز از طریق دو پرسشنامه برای دو سطح انتخاب تأمین کننده جمع آوری گردید برای تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده یک روش دو سطحی از رویکرد مدل معادلات ساختاری و رویکرد منطق فازی ارائه شده است. این روش و رویکرد ادغامی (دو سطحی) پیشنهاد شده به دلیل توانایی مدلسازی معادلات ساختاری در بهره گیری از ترکیبی از داده های کمی و کیفی، نداشتن محدودیت جهت بررسی تعداد متغیرها، در نظر گرفتن متغیرهای مکنون، توان بالای آزمودن فرضیات با توجه به استفاده از رویکرد تاییدی در آن به جای رویکرد اکتشافی، در نظر گرفتن خطای اندازه گیری در تجزیه وتحلیل آماری و همچنین در نظر گرفتن ابهامات و عدم قطعیت حاضر در دیدگاه ها در فرآیند تحلیلی سلسله مراتبی فازی، متدلوژی و روش موثرتر و کاراتری را برای فرآیند ارزیابی و انتخاب تامین کننده فراهم می آورد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای spss، lisrel و matlab استفاده گردید. پس از مرور ادبیات و با توجه به نظرات کارشناسان کارخانه فولاد خوزستان 8 معیار شامل سطح بالای کیفیت، عملکرد تحویل تامین کننده، سطح معیار خدمات، سطح هزینه و قیمت، سطح بالای معیار مدیریت و سازمان، موقعیت مالی، سطح تکنولوژی و توانمندیهای فنی و اعتبار و سابقه تأمین کننده برای ارزیابی و انتخاب تأمین کننده شناسایی گردید. بعد از تجزیه وتحلیل داده ها، نتایج تحقیق نشان داد که هشت معیار مشخص شده بطور معنی داری بر انتخاب تأمین کننده تاثیر دارند. همچنین یافته ها نشان داد که برازش مدل اندازه گیری انتخاب تأمین کننده مناسب است و سپس با توجه به این مدل برازنده، وزن و اهمیت نسبی معیارهای تحقیق در سطح اول تحقیق مشخص گردید. در ادامه جایگاه گزینه های انتخاب شرکت فولاد خوزستان برای تعیین تأمین کننده قطعات آلیاژی شرکت در سطح دوم آشکار گردید و سازگار بودن و صحت این تصمیمات بررسی و تایید گردید و در پایان نتایج و خروجی نهایی مدل پیشنهادی تحقیق ترکیب شد که این نتایج نشان داد که تأمین کننده a با توجه به نمرات محاسبه شده، دارای بیشترین میزان اهمیت و بالاترین رتبه و در نتیجه بهترین گزینه برای شرکت فولاد خوزستان برای تهیه قطعات آلیاژی است. پس از آن به ترتیب تأمین کننده های c، d و b در رتبه های بعدی قرار می گیرند.
عباس مهرحسینی اردکانی بهمن حاجی پور
این پژوهش با عنوان بررسی تأثیر قدرت بخش بازاریابی، بر عملکرد شرکت ها (مورد مطالعه: شرکت های فعال در شهرک صنعتی شهرستان یزد) انجام گردید. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر قدرت بخش بازاریابی بر عملکرد شرکت و تعیین این است که تغییرات در عملکرد به چه میزان به نوع استراتژی شرکت مربوط است. از آنجا که این پژوهش یک مطالعه موردی است، جامعه مورد مطالعه ما تمامی شرکت های تولیدی و صنعتی شهرستان یزد بود که از آن میان 180 شرکت به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت. روش نمونه گیری پژوهش، نمونه گیری تصادفی و ابزار جمع آوری اطلاعات این پژوهش، پرسشنامه است. سطح تحلیل پژوهش، بنگاه و سطح اندازه گیری، مدیریت ارشد می باشد. در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای spss و amos استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که قدرت بازاریابی در همه شرکت های مورد پژوهش بر عملکرد شرکت تأثیر داشته و عدم توازن قدرت میان بخش بازاریابی و سایر حوزه های عملیاتی نیز بر عملکرد شرکت تأثیر مثبت و معنی دار دارد.
عاطفه شفامهر معصومه حسین زاده شهری
بررسی تحقیقات گذشته ارزش ویژه برند را عمدتاً از نگاه مشتریان سنجیده است که از نظر ما این عوامل هر چند لازم هستند ولی کافی نمی باشند. تحقیقات در طی چند سال اخیر نشان می دهد، توجه سازمان ها به کارکنان و ایجاد ارتباط قوی باعث ایجاد ارزش ویژه برند برای آن ها می شود (بوم گرس و اسکمیت، 2010). برای بسیاری از سازمان های بازرگانی، سود یک هدف مهم هست و می تواند ترکیبی( از نتایج مالی کوتاه مدت، افزایش منابع یا جریان نقد) و افزایش ارزش ویژه ی برند باشد. افزایش در ارزش ویژه ی برند معادل یک دارایی است که توسط عادات مشتریان و نگرش های آن ها به برندشان ایجاد می شود و به طور مقایسه ای مفهوم ارزش ویژه برند از دید کارکنان، اثر تدریجی برند سازی در رفتار کارکنان می باشد. در این تحقیق سعی بر این است که این مفهوم از طریق آزمون فرضیه هایی در مورد تاثیر برند محوری، تعهد برند داخلی، دانش برند داخلی و عجین شدن با برند داخلی بر ارزش ویژه برند از دید کارکنان و در نهایت تاثیر آن بر ارزش ویژه برند در بازارهای صنعتی که شامل شرکت های شهرک صنعتی می باشند، مورد بررسی قرار گیرد. جامعه تحقیق شرکت های شهرک صنعتی شماره 1 دزفول در استان خوزستان که حداقل دارای 50 نفر کارمند می باشند، انتخاب شده است، که هشت شرکت را شامل می شود که در سال 1391 برای مطالعه موضوع تحقیق انتخاب شده و از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 161 فرد را به عنوان نمونه انتخاب کرده ایم. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری اس.پی.اس.اس و استات پی.ال.اس انجام شده و برای آزمون فرضیه ها از آزمون های مناسب از جمله ضریب همبستگی اسپیرمن، مقایسه میانگین یک گروهی، مقایسه میانگین دو جامعه مستقل و مقایسه میانگین رتبه چند جامعه مستقل استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که همه فرضیه ها پذیرفته شده اند، به این مفهوم که برند محوری به طور مستقیم و غیر مستقیم، تعهد برند داخلی، عجین شدن با برند داخلی و دانش برند داخلی به طور مستقیم بر ارزش ویژه برند از دید کارکنان و در نهایت ارزش ویژه برند از دید کارکنان بر ارزش ویژه برند خارجی تأثیر گذارند و همچنین عجین شدن با برند داخلی بر دانش برند داخلی تأثیر گذار است.
فائزه جاویدنیا بلقیس باورصاد
این تحقیق به دنبال برسی عوامل اثرگذاربرانتخاب نوع استراتی نام گذایر تجاری شرکت ها درورود به بازارهای نوظهور و رابطه آن با موفقیت محصول می باشد و به دنبال آن شناسایی استراتژی مناسب برای ورود به بازارهای هدف صادراتی توسط شرکت های صادرکننده ایرانی و وارد کننده به ایران که از طریق یکی از مراکز عمده گمرک در بازه ی زمانی دو سال 1387 و1388مبادرت به صادرات وواردات کرده ندازطریق نمونه گیری هدفمند مورد بررسی قرارگرفته اند.داده های این تحقیق علاوه بر مطالعات کتابخانه ای و مطالعه اسناد و مدارک وبا استفاده از پرسشنامه جمع آوری شذه است. بنابریافته ای این مطالعه هم شرکت های ایرانی و هم شرکت های خارجی درورود به بازارهای نوظهور با توجه به عواملی نظیر علایق ذینفعان و تاکید این گروه ها برمناسب بودن تصویر و شهرت شرکت به انتخاب استراتژی نام گذایر تجاری محصولاتشان می پردازند. ازدیگرعوامل اثرگذارپیچیدگی بازارهای نوظهور است که شامل متفاوت بودن سبک مدیریت و قوانین خاص دراین بازارها است که بخش عمده ای ازفعالیت های اقتصادی و تجاری این کشورها در دست حکومت آن کشوربوده و انحصاری بودن و رقابت ناسالم ازمشخصه های آن است. همچنین فروشنده های محصولات صنعتی بیشترازمحصولات مصرفی از استراتژی نام گذاری تجاری واحد استفاده می کنند.و نهایتا نوع استراتژی نام گذاری تجاری می تواند نقش تعیین کننده ای در وفاداری به نام تجاری و به دنبال آن موفقیت محصول داشته باشد.
شیرین بنی بهمن حاجی پور
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه جهت گیری های استراتژیک با عملکرد سازمان به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق متغیر میانجی قابلیت های بازاریابی می باشد. در این پژوهش جامعه مورد مطالعه ما تمامی شرکت های فعال در شهرک صنعتی شهر اهواز بود که از میان آنها 180 شرکت به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت. روش نمونه گیری پژوهش، نمونه گیری تصادفی و ابزار جمع آوری اطلاعات این پژوهش، پرسشنامه است. سطح تحلیل پژوهش، بنگاه و سطح اندازه گیری، مدیریت ارشد می باشد. در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای spss و amos استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که جهت گیری های استراتژیک که شامل جهت گیری مشتری، جهت گیری رقیب، جهت گیری هزینه داخلی و جهت گیری نوآوری می باشد بر عملکرد سازمان به صورت مستقیم تاثیر مثبت و معنی داری دارند و به صورت غیرمستقیم از طریق متغیر قابلیت بازاریابی که پیامدی از جهت گیری های استراتژیک است، بر عملکرد سازمان تاثیر ندارند و قابلیت بازاریابی در نقش متغیر میانجی ظاهر نشده است، یعنی تاثیر مستقیم جهت گیری های استراتژیک بر عملکرد بیش از تاثیر غیرمستقیم آن بوده است .
مجاهد راشدی بهمن حاجی پور
سازمانها در سالهای اخیر به علت افزایش رقابت و به منظور حفظ بقا و افزایش سودآوری خویش مجبور به ارایه خدماتی متنوع تر و با کیفیت تر شده اند . کیفیت خدمات و رضایت مشتری از موضوعات مورد توجه در تئوری و عمل می باشد ، به گونه ای که بسیاری از سازمانها ارتقای کیفیت خدمات و رضایت مشتری را در سرلوحه برنامه های خود قرار داده اند . هدف این تحقیق ارزیابی تاثیر کیفیت خدمات و رضایت مشتری بر سودآوری شرکت است.تحقیق حاضر از لحاظ هدف ، کاربردی و از منظر روش گردآوری داده ها ، توصیفی – پیمایشی است . جامعه آماری این تحقیق کلیه مشتریان شرکتهای خدماتی فعال در شهرهای آبادان و اهواز می باشند و نمونه آماری 215 نفر از این مشتریان هستند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری استفاده شده است . نتایج پژوهش نشان می دهد که بین کیفیت خدمات ، رضایت مشتری و سودآوری شرکت ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
گیتا محمدزاده بهمن حاجی پور
در فضای رقابتی امروز، با افزایش سرعت تقلید در نوآوری، تنها مزیت های فرآیندی، می توانند به عنوان مزیت رقابتی پایدار شناخته شوند. به بیان دیگر، سازمان ها باید با شناسایی قابلیت های کلیدی خود و تعریف درستی از آن ها به عنوان فرآیندی هدفمند، پیوسته سعی در بهبود و بهره برداری از این قابلیت های استراتژیک، به جهت کسب مزیت رقابتی پایدار، بپردازند و با ترکیب و هم راستا ساختن این فرآیندها، عملکرد خود را بهبود دهند. چابکی استراتژیک، یکی از این قابلیت های استراتژیک است که سازمان را قادر می سازد پاسخ منعطف و سریعی نسبت به تغییراتی که به وسیله دیگران اتفاق می افتد، داشته باشد و همچنین بتواند با تغییرات سریع و به موقع در استراتژی، تغییرات جدیدی در بازار ایجاد کند. (kosonen, 2007) و سیستم مدیریت برند را نیز می توان قابلیت پویای سازمانی معرفی کرد که به سازمان این اجازه را می دهد پیوسته با نرخ سریع تغییرات بازار، هماهنگ شود تا بتواند به طور پیوسته و پایدار، از طریق همراستا کردن کلیه اقدامات سازمان، متشکل از ساختار، فرهنگ و فرآیندها، برند های قوی را توسعه و بهبود دهد. (letishia sontos, 2012) از تعاریف ذکر شده و با توجه قرار دادن بعد فرآیندی هر دو قابلیت ذکر شده سازمانی، هدف اصلی پژوهش این است که با بررسی تأثیرچابکی استراتژیک بر سیستم مدیریت برند و تأثیر آن ها بر عملکرد سازمان، مدلی ارائه دهد تا بتواند در فضای رقابتی امروز به سازمانها در کسب مزیت رقابتی فرآیندی پایدار به وسیله این دو قابلیت استراتژیک، یاری نموده و همچنین اثربخشی اقدامات مدیریت برند را افزایش داده و از این طریق بتوانند عملکرد خود را بهبود دهند. جامعه آماری این پژوهش، شرکت های برتر معرفی شده از سوی سازمان مدیریت صنعتی در سال 1391 می باشد. داده های این پژوهش در بازه زمانی نیمه اول سال 1392، جمع آوری شد، ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه می باشد و نتایج از یکصد و چهارده پرسشنامه معتبر، استخراج گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل، استفاده شده است. نتایج پژوهش، نشان داد که چابکی استراتژیک تأثیر مثبتی بر سیستم مدیریت برند و عملکرد سازمان دارد و از این رو به سازمان ها پیشنهاد می شود با همراستا کردن اقدامات چابکی استراتژیک و سیستم مدیریت برند، به افزایش اثربخشی اقدامات مدیریت برند، بپردازند و بتوانند عملکرد خود را بهبود بخشند.
ژینوس السادات شکرانی بهمن حاجی پور
هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر ظرفیت جذب دانش بر توسعه نوآوری استراتژیک در صنعت دارویی کشور است. ظرفیت جذب دانش، عبارت است از توانایی سازمان در شناسایی دانش جدید موجود در خارج از سازمان ، جذب و بکارگیری آن در محصولات و فرآیندهای تجاری. در تحقیق حاضر، ظرفیت جذب دانش شامل دو جزء ظرفیت جذب دانش از بازار و ظرفیت جذب دانش از منابع علمی می باشد، که تأثیر این دو جزء، بر نوآوری استراتژیک سنجیده شده است. نوآوری استراتژیک، عبارت است از تعریف مجدد مدل کسب و کار و ایجاد تغییر در بازارهای کنونی، بوسیله شکست قوانین موجود در صنعت و تغییر ماهیت رقابت، به گونه ای که در ارزش موردنظر مشتری، بهبود فزاینده ای ایجاد شود و منجر به رشد سازمان گردد. برای آزمون فرضیه های این تحقیق، جامعه آماری انتخاب شده ، شرکت های تولید دارو در کشور هستند، که به دلیل گستردگی و همچنین رعایت همگنی بین آن ها، شرکت های دارویی پذیرفته شده در بورس کشور مورد آزمون قرار گرفته اند. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل همبستگی از نوع معادلات ساختاری است و برای تحلیل داده های تحقیق، از روش معادلات ساختاری با کمک نرم افزار لیزرل 8.2 استفاده شده است. طبق نتیجه بدست آمده ظرفیت جذب دانش از بازار و ظرفیت جذب دانش از منابع علمی بر توسعه نوآوری استراتژیک تأثیر مثبت دارند.
عصمت مبشر بهمن حاجی پور
استفاده ازاینترنت به عنوان مکانی برای خرید در طول دهه اخیر با نرخ فزاینده ای رشد داشته است .مدل این مطالعه بر مبنای مدل مطالعه رفتار مصرف کننده می باشد ( (ebm و متغیرهای اثر قالب، نحوه نمایش فضای سایت و نوع محصول را بررسی نموده و اثر آنها بر رفتار مشتری با کمک متغیرهای ریسک و سود ادارک شده ارزیابی می گردد. در تئوری انتظار نشان داده شده است که اثر قالب بر رفتار مشتریان آن لاین تأثیر دارد. با استفاده از یک طرح مطالعاتی 2×2×2 بررسی گردید که آیا ریسک و سود ادراک شده در فرایند خرید مشتری با الگوهای متفاوت میزان متفاوتی خواهند داشت. بطور کلی 270 پرسشنامه از شش وب سایت (3 سایت مربوط به محصول کرم پودر و 3 سایت مربوط به mp3 player). بمنظور بررسی اهداف این تحقیق و آزمایش فرضیه ها و تجزیه تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار spss استفاده شده است. نشان داده شد که فرضیه اثر قالب انتخابی بر ریسک و سود ادراک شده تأیید شده است فقط تأثیر قالب منفی بر سود ادراک شده مورد تأیید قرار نگرفت. رابطه سود ادراک شده احساسی و کاربردی با فضای وب سایت تأیید شده است و نشان داده شد که ایجاد فضای احساسی و کاربردی مطلوب در سایت باعث افزایش سود ادراک شده مشتری خواهد گردید و همچنین تأثیر فضای کاربردی بیشتر می باشد. همچنین باید توجه نمود که سود ادراک شده برای محصولات آرایشی در فضای احساسی بالاتر است و از جهتی دیگر سود ادراک شده برای محصولات دیجیتالی در فضای کاربردی بالاتر است هر چند این تفاوت در نتایج این تحقیق خیلی قابل ملاحظه نمی باشد. همچنین باید توجه نمود که مشتریانی که ریسک کمتری از پیامهای تبلیغاتی دریافت نمایند تمایل آنها به ارزیابی نگرش به تبلیغات و خود محصول بیشتر خواهد بود و قصد خرید آنها بالاتر خواهد بود و همچنین اثر سود ادراک شده بر نگرش مشتریان نیز نشان می دهد که تأثیر آن بسیار قابل ملاحظه می باشد و ضریب همبستگی آنها بالاتر و اثر فزاینده مثبت آن بیشتر از اثر کاهنده ریسک ادراک شده می باشد و نهایتاً تأثیر نگرش مشتریان بر قصد خرید نیز کاملاً مورد تأیید قرار گرفته است..
محمد مهدی حسین زاده بهمن حاجی پور
انتخابات یکی از ارکان حکومت هایی است که بر مبنای دموکراسی اداره می شوند. نوع انتخابات، نحوه ی دخالت مردم در حکومت را تعیین می کند. مطالعه ی رقابت های انتخاباتی از منظر بازاریابی، موضوع بازاریابی سیاسی است؛ گرایشی نوپا که به تازگی در کشور ما رواج پیدا کرده است. از میان مدل های موجود در بازاریابی سیاسی، مدل نیومن(1994) یکی از کامل ترین هاست. این مدل 4 بخش عمده دارد: تمرکز، کمپین بازاریابی، کمپین سیاسی و نیروهای محیطی. این تحقیق بر آن است تا دو بخش تمرکز و کمپین بازاریابی را در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری ایران به شیوه ی تحلیل مضمون، بررسی کند. دو بخش دیگر مدل، مورد نظر این تحقیق نیست چرا که بخش کمپین سیاسی اصولاً بر مبنای ساختار انتخابات در آمریکا تدوین شده و بخش نیروهای محیطی نیز شامل مولفه هایی است که قابلیت استفاده در شیوه ی تحلیل مضمون را ندارند. از میان کاندیداهای این انتخابات آقای حسن روحانی به عنوان فرد پیروز و آقای محمد باقر قالیباف به عنوان نفر دوم انتخاب شده اند و با نمونه گیری از سخنان ایشان، استراتژی ها، تمرکز، بخش بندی و جایگاه یابی(تصویرسازی) هر دو کاندیدا بر مبنای مولفه های اقتباس شده از مدل، تعیین و بر مبنای تکرار و تواتر مولفه ها رتبه بندی شده است.
مسعود آقائی ساداتی یعقوب رشنوادی
با توجه به آنکه رویکرد اقتصاد دانش بنیان می طلبد که فرصت رشد برای افراد جامعه به گونه ای فراهم شود که توانایی و پتانسیل تک تک افراد جامعه امکان شکوفایی داشته باشد لذا توجه به نهادهایی که به ایجاد فرصت رشد کسب وکار به این شکوفایی کمک می کنند اهمیتی مضاعف می یابد. در این میان مراکز رشد یکی از ارکان مهم در توسعه اقتصاد دانش بنیان هستند و همراستایی عملکرد آنها با اهداف استراتژیکشان می تواند در راستای شتاب-دهی به حرکت به سوی اقتصاد دانش بنیان موثر باشد. همراستایی استراتژیک مراکز رشد را به دو بعد تناسب درونی و تناسب بیرونی تقسیم کردیم و برای هر کدام از این دو بعد عواملی را استخراج نمودیم. عواملی استخراج شده را با روش ترکیبی پرسش نامه به همراه مصاحبه در مراکز رشد متنوع شهر تهران مورد سنجش قرار دادیم که عوامل با توجه به تحلیل های آماری بر اساس پرسش نامه ها اولویت بندی شدند و در این میان عوامل دیگری نیز از مصاحبه ها به موارد قبلی اضافه گردیدند. نهایتا به ترتیبی دست یافتیم که عوامل همراستایی درونی و نیز عوامل همراستایی بیرونی را به همراه درجه اهمیت شان مشخص می کند.
مصطفی بهادران شیروان مصباح الهدی باقری کنی
اگر کشور و نظام جمهوری اسلامی باید به این قدرت و اقتدار دست پیدا کند تا بتواند از ملت خود، از کشور خود، از ارزشهای خود و از نظام خود پشتیبانی کند و مصونیت ببخشد و اگر در کنار این به ثروت احتیاج دارد تا بتواند مشکلات گوناگونی را که میراث سالها حکومت استبدادی در این کشور است برطرف کند، باید علم را به دست بیاورد. وقتی در جامعه یی علم محترم شمرده می شود که استعداد و سرچشمه ی درونی عناصر انسانی کشور جوشان شود و علم بومی گردد. از این جهت می توان دانشگاه را مهمترین زیرساخت پیشرفت و توسعه ی کشور دانست زیرا دانشگاه نیروی انسانی را تربیت می کند که مهمترین سرمایه ی کشور نیروی انسانی است. دانشگاه باید این توان را در خود به وجود آورد که یک جنبش نرم افزاریِ همه جانبه و عمیق در اختیار این کشور و این ملت بگذارد تا کسانی که اهل کار و تلاش هستند، با پیشنهادها و با قالبها و نوآوریهای علمیِ خودی بتوانند بنای حقیقی یک جامعه ی آباد و عادلانه ی مبتنی بر تفکّرات و ارزشهای اسلامی را بالا ببرند. به نظر می رسد علت تامه در تحقق اقتدار علمی، نقش ممتاز عناصر حاضر در دو سنگر علمی نظام اسلامی یعنی حوزه و دانشگاه می باشد که عبارتند از استاد، دانشجو و نیز فضای حاکم بر این سنگرهای علمی. این پژوهش با استفاده از روش تئوری پردازی داده بنیاد به بررسی دانشگاه مطلوب در نظام اسلامی در سه بعد استاد، دانشجو و فضای حاکم بر آن پرداخته است و برای تبیین آن در قالب مدل دانشگاه مطلوب جمهوری اسلامی ایران، بیانات مقام معظم رهبری را به عنوان ولی فقیه و سیاستگذار کلان کشور طی دوره بیست ساله رهبری ایشان به عنوان مبنا برگزیده است.
نیلوفر سرشیر بهمن حاجی پور
تأثیر هوش هیجانی بر دو سبک مدیریت تعارض (سبک مصالحه و سبک همکاری) و عملکرد شغلی در شرکت لوله سازی اهواز