این تحقیق برپایه مطالعات زیست چینه نگاری و میکروفاسیس نهشته های منطقه روبیات واقع در کوه حسن آباد در جنوب بیرجند بنا شده است . دو برش ، جهت توصیف سری رسوبی و معرفی گونه های فسیلی در منطقه روبیات مورد مطالعه قرار گرفت . ضخامت مقطع اول 100 متر و مقطع دوم 50 متر می باشد . این سری رسوبی متشکل از 15 جنس و 25 گونه از فرامینیفرهای بنتیک بزرگ است که در یک محیط پلاتفرمی کربناته با عمق کم ته نشین شده است . دو مجموعه فسیلی که شامل گروههای پرسلانوز و هیالین و قابل انطباق با مجموعه فسیلی پیرنه در شمال شرق اسپانیا می باشد ، در این سری رسوبی شناسایی شده است ، که این مجموعه شامل گروههای پرسلانوز و هیالین می باشند که گروه پرسلانوز شامل فسیل هایی نظیر اپرتوربیتولیتس ، آلوئولینا و میلیولیده است و گروه هیالین شامل دیسکوسیکلینا ، آسیلینا و نومولیت می باشد ، این مجموعه سن ائوسن زیرین رانشان می دهند . همه فرامینیفرهای بنتیک موجود شرایط الیگوتروفیک مناطق کم عمق دریا با آب و هوای گرم زمان ائوسن زیرین را نشان می دهند . گسترش فرامینیفرهای بزرگ بر اساس مدل رومرو و همکاران 2002 و بیوینگتون و پنی و راسی 2004 پایه ریزی شده است . با مطالعه دقیق مقاطع نازک میکروسکوپی ، میکروفاسیس های زیر شناسایی شد : میلیولیده وکستون – فرامینیفرا ( بدون منفذ ) وکستون / گرینستون – فرامینیفرا (منفذدار و بدون منفذ ) وکستون / پکستون – آلوئولین اینترکلاست گرینستون – بایوکلاستیک االیتیک گرینستون – بیوکلاستیک وکستون – نومولیت پکستون – آسیلینا وکستون – ارتوفراگمینیدا بیوکلاستیک پکستون / گرینستون . با توجه به میکروفاسیس های شناسایی شده ، منطقه روبیات دارای چهار محیط رسوبی ، پهنه جزرو مدی ، لاگون ، سدهای بیوکلاستی و دریای باز ( منطقه کم عمق ) می باشد.

چکیده: به منظور تعیین میکروفاسیس ها ،تعیین محیط دیرینه ، ارائه مدل رسوبی،برش چینه شناسی به ضخامت 241متر در منطقه علی آباد کلاته رود در حاشیه شرقی بلوک لوت در شهرستان خوسف (غرب بیرجند)انتخاب شده است. نتایج حاصل از بررسی مطالعه میکروسکوپی منجر به شناسایی10میکروفاسیس کربناته گردیده که در 3 محیط لاگون،سدودریای بازنهشته شده اند.این محیط ها بخشی از یک پلاتفرم کربناته نوع رمپ با شیب یکنواخت است. با مطالعه دقیق مقاطع نازک میکروسکوپی ، رخساره های زیر شناسایی شد : رخساره-1-اَربیتولیتس رودستون پکستون، رخساره-2- نمولیت آلوئولین وکستون، رخساره-3- آهک ماسه دارتخریبی ، رخساره-4-نمولیت فلوتستون وکستون، رخساره-5-جلبک قرمز مرجان باندستون ، رخساره-6- ارتوفراگمینیدها نومولیت گرینستون، رخساره-7- آسلینا نومولیت وکستون، رخساره-8-ارتوفراگمینیدها نمولیت وکستون، رخساره-9- جلبک قرمز ارتوفراگمینیدا پکستون، رخساره-10-ارتوفراگمینیدا رودستون پکستون. این سری رسوبی متشکل از 15 جنس و 23 گونه از فرامینیفرهای بنتیک بزرگ است که در یک محیط رمپ همکلینال با شیب بسیار کم ته نشین شده است

برش چینه شناسی مورد مطالعه به نام مقطع زرگر در محدوده ای با طول جغرافیایی(´15 °59) و عرض جغرافیایی(´44 °32) قرار گرفته است.مقطع عرضی زرگر جهت سهولت کار به سه بخش عمده پایینی ، میانی و بالایی تقسیم شده است.نقطه آغازین این مطالعه از پایین با یک نا پیوستگی رسوبی برروی افیولیت ملانژ کرتاسه زیرین مشخص می شود و طی 24 مرحله نمونه برداری با فواصل مشخص و ثبت اطلاعات روی زمین در نهایت به میکروکنگلومرا همراه سنگ آهک ماسه ای ختم می شود. هریک از این مراحل جداگانه از لحاظ لیتو استراتی گرافی و بیو استراتی گرافی مورد مطالعه قرار می گیرند . بررسی ریزچینه شناسی این 24 مرحله نمونه برداری، چهارچوب اصلی این پایان نامه را تشکیل می دهد. ضمنا تمامی نمونه ها از لحاظ میکروفاسیس های میکروسکوپی، بررسی شده و با طبقه بندی های دانهام و فولک انطباق یافته اند و ستون چینه شناسی بیانگر لیتوفاسیس آن بوده که به طور دقیق بررسی و ترسیم شده است.این نمونه های سنگی عمدتا نشان دهنده وکستون،پکستون و سنگ آهک میکرایتی می باشند.دربخش بیواستراتی گرافی، از پایین به بالا ،تمامی 24 نمونه دقیقا مورد بررسی قرار گرفته است. در این قسمت از پایان نامه تمام انواع فرامینیفرهای موجود در ستون چینه شناسی در مقاطع میکروسکوپی شناسایی شده اند. در مقاطع نازک فسیل های بنتیک زیر موجود می باشند: valvulina sp ., alveolina solida hottinger ., alveolina ellipsoidalisschwager coskinolina stache,1875 ., quinqueculina d’orbigny,1826 discocyclina gumbel,1870 ., opertorbitolites ibericus lehmann ., opertorbitolites douvillei (nattall) ., lacazina persica.,nummulites lamark 1801 با توجه به انواع گونه های فرامینیفرا در این مقطع نتیجه می گیریم که سن آن به ائوسن زیرین مربوط است.

چکیده این تحقیق بر پایه مطالعات زیست چینه نگاری و میکروفاسیس نهشته های منطقه حسین آباد خور در حاشیه شرقی بلوک لوت و غرب بیرجند بنا شده است. برش انجام شده جهت توصیف سری رسوبی و معرفی گونه های فسیلی و تفسیر پالئواکولوژی بر اساس آنالیز آماری در منطقه حسین آباد خور مورد مطالعه قرار گرفت. ضخامت کل مقطع 250 متر می باشد. این سری رسوبی متشکل از 27 جنس و 11 گونه از فرامینیفرهای بنتیک بزرگ است که در یک محیط پلاتفرمی کربناته با عمق کم ته نشین شده است. سه مجموعه فسیلی در این سری رسوبی شناسایی شده است ، که این مجموعه شامل گروههای پورسلانوز، هیالین و آگلوتینه می باشند که گروه پورسلانوز شامل فسیل هایی نظیر اپرتوربیتولیتس، آلوئولینیا و میلیولیده است و گروه های هیالین شامل دیسکوسیکلینا، آسیلینا و نومولیت می باشد و گروه آگلوتینه شامل کاسکینولینا و َتکستولاریا می باشد، و این مجموعه سن ائوسن زیرین را نشان می دهند. همه فرامینیفرهای بنتیک موجود شرایط الیگوتروفیک مناطق کم عمق دریا با آب و هوای گرم زمان ائوسن زیرین را نشان می دهند. گسترش فرامینیفرهای بزرگ بر اساس مدل رومرو و همکاران 2002 و بیوینگتون و پنی و راسی 2004 پایه ریزی شده است. با مطالعه دقیق مقاطع نازک میکروسکوپی، میکروفاسیس های زیر شناسایی شده است : میلیولید وکستون- فرامینیفرا (منفذدار و بدون منفذ) وکستون/گرینستون- آلوئولین اینتراکلاست گرینستون – نومولیت پکستون – آسیلینا وکستون – ارتوفراگمینید بایوکلاستیک پکستون/گرینستون .با توجه به میکروفاسیس های شناسایی شده، منطقه حسین آباد خور دارای سه محیط رسوبی ، پهنه جزر و مدی ، لاگون و دریای باز ( منطقه کم عمق) می باشد.

این مجموعه بر اساس مطالعات زیست چینه¬نگاری و چینه¬نگاری شیمیایی در منطقه شمال محلات واقع در استان مرکزی بنا شده است. به منظور تعیین سن دقیق این مقطع و تعیین مرز پرمو تریاس، مطالعه منشا کانی¬شناسی، مطالعه تکتونیسم منطقه، تشخیص محیط رسوبی و پالئو اکولوژی، شناسایی فسیل¬های موجود، تعیین سن آنها و معادل سازی این منطقه با دیگر سازند¬های ایران، مطالعه بر روی این مقطع آغاز شد.از آنجاییکه مرز پرمو تریاس در اکثر مناطق ایران ناپیوسته بوده و مرز تنها در چند ناحیه به صورت تدریجی می¬باشد (آقانباتی، 1383). در منطقه مورد نظر نیز که بیشتر لیتولوژی ماسه¬ای و دولومیتی داشته و بدلیل شرایط دیاژنز و وجود ناپیوستگی¬ها، حالت بهم ریخته¬ای را نشان می¬دهد، تعیین مرز مشکل بوده و از طرفی پس از برداشت نمونه¬ها و مطالعه آنها، تعداد کمی فسیل در واحد¬های آهکی آن مشاهده شد. بنابراین با توجه به مشکلات زیستی پیش رو از چینه¬شناسی شیمیایی استفاده شد که بعد از بررسی داده¬های شیمیایی محل مرز پرمو تریاس در این مقطع مشخص شد.

دراین تحقیق نهشته های سازند تاربور در 10 کیلو متری جنوب غرب سمیرم ازتوابع استان اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است. سازند تاربور درناحیه مورد مطالعه با ضخامت 780 متر متشکل از شیل های سبز خاکستری و قرمز و آواری همراه با چند واحد کربناته حاوی ساختارهای رودیستی می باشد. این سازند در برش مورد مطالعه به صورت تدریجی وهم شیب بر روی سازند امیران (شیل های خاکستری روشن مایل به آبی ) واقع شده و مرز بالایی آن با سازند کشکان (کنگلومرا مارن و ماسه سنگ )هم شیب وناپیوسته به نشانه عدم رسوبگذاری و فرسایش است. بر اساس ویژگی های سنگ شناسی، سنگ های سازند تاربور در پنج واحد سنگ چینه ای طبقه بندی گردیدند.بر مبنای جنس و گونه های فرامینیفری بنتیک شناسایی شده، گسترش زمانی، پخش و پراکندگی و ظهور و ناپدید شدن گونه ها می توان بایوزون : omphalsocyclu – loftusia –assemblage zone را برای سازند تاربور در برش مورد مطالعه معرفی کرد. داده های زیست چینه نگاری بر اساس مجموعه فرامینیفرهای بنتیک و رودیست ها، بیانگر سن ماسترئشتین پسین برای توالی مورد مطالعه می باشد.بر اساس مشاهدات صحرایی و مطالعات سنگ شناسی و تجزیه و تحلیل پتروگرافی کمربند رخساره ای تخریبی مربوط به محیط کم عمق (lsh)، عمیق دریا (osh)، پهنه جزر و مدی (tsh) و کمربند رخساره هیبریدی مربوط به پهنه جزر و مدی (tss) و هشت ریزرخساره کربناته مربوط به محیط رسوبی مرداب (l1 , l2 ,l3)، سد (b2 و b1) و دریای باز (,o3 , o2 o1) در نهشته های سازند تاربور در منطقه مورد مطالعه تشخیص داده شده است. ضخامت زیاد رخساره های مربوط به محیط های کم عمق نشان دهنده این است که نهشته های سازند تاربور در ناحیه مورد مطالعه در یک پلاتفرم کربناته دریای اپی کنتینانتال از نوع رمپ هموکلینال تشکیل شده اند. کم بودن مرجان ها و بریوزوئرها به همراه فراوانی و تنوع فرامینیفر ها و حضور رودیست ها، می تواند نشان دهنده شرایط یوتروفیک باشد که برای زیست رودیست ها مناسب و برای مرجان ها نامناسب است.

منطقه مورد مطالعه در شمال غربی استان قزوین (در بخش طارم سفلی) و از دیدگاه زمین شناسی در زون البرز قرار دارد. این منطقه که حوالی روستای ماهین واقع شده است به دو دشت شرقی و غربی تقسیم می شود. واحدهای سنگ شناختی در این منطقه سنوزوئیک می باشند. توالی کواترنری را می توان در این دو دشت به 8 واحد سنگ شناختی تقسیم کرد. با توجه به اهمیت آب در منطقه، این مقاله سعی بر معرفی واحدهای آب چینه ای و ارزیابی پتانسیل آبی هر یک از آنها دارد. در این خصوص با انجام پیمایش صحرایی، بررسی لاگ چاههای اکتشافی و مشاهده ای موجود در منطقه و آزمایشات نفوذپذیری، ویژگیها و ضرایب هیدرودینامیکی هر یک از واحدها منجمله ضریب ذخیره، تراوایی، قابلیت انتقال آب بدست آمده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که در دشت غربی 13 واحد و در دشت شرقی 7 واحد آب چینه ای وجود دارد که از این میان واحد 7 در دشت غربی و واحد 1 در دشت شرقی دارای بهترین پتانسیل آبی هستند.