نام پژوهشگر: منا احمدی راد
منا احمدی راد فرید خوش الحان
در این رساله، مدل یکپارچه موجودی و یا به عبارت دیگر مسأله تعیین اندازه انباشته توأم اقتصادی که در واقع همان هماهنگ سازی عمودی در زنجیره تأمین متمرکز با استفاده از مکانیزم تصمیم گیری مشترک است، مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی ها بیانگر آن است که تعیین هم زمان اندازه انباشته توأم اقتصادی و عوامل بازاریابی همچون قیمت و تبلیغات، حوزه ای بکر و جدید است که مطالعات و ارائه نوآوری های زیادی را طلب می کند. لذا نوآوری اصلی این رساله بر مدل سازی و حل مسائل مختلف تعیین اندازه انباشته توأم اقتصادی با رویکرد تقاضای وابسته به عوامل بازاریابی می باشد و به طور هم زمان سیاست های بهینه سفارش دهی، تولید، حمل و بازاریابی را تعیین می کند. با توسعه مدل های یکپارچه موجودی برای تقاضای غیرثابت، فرضیات مسأله به شرایط واقعی دنیای کسب و کار نزدیک تر شده و سبب خواهد شد که شرایط مطلوب و منافع ناشی از هماهنگی بین اعضای زنجیره تأمین به شکل واقع بینانه تر و کاربردی تری در شرایط کسب و کار امروز شناسایی و تحلیل گردد. در این رساله، ابتدا مدل های پایه ای در حوزه مسائل تعیین اندازه انباشته توأم اقتصادی بدون در نظر گرفتن تقاضای غیرثابت توسعه داده شده اند؛ به گونه ای که تمرکز اصلی آن ها بر بررسی نقش کمبود، سیاست های مختلف حمل و همچنین نقش تورم و ارزش زمانی پول بر عملکرد زنجیره تأمین هماهنگ می باشد. سپس با استفاده از این مدل های پایه، تعیین هم زمان تصمیمات موجودی و قیمت گذاری در یک زنجیره تأمین هماهنگ و یکپارچه مد نظر قرار گرفته است. به بیان دیگر، بر خلاف مدل های قبلی، در این جا فرض شده است که تقاضا تابعی غیرخطی از قیمت فروش کالا می باشد. همچنین فرض گردیده است که کالاهای معیوب و بی کیفیت در حین تولید و همچنین در حین حمل و نقل ایجاد می شوند که به منظور شناسایی و جداسازی این قطعات، دو سیاست مختلف بازرسی، می تواند در نظر گرفته شود. سپس بر اساس نوع سیاست بازرسی و نوع هماهنگی در زنجیره تأمین (هماهنگ/ناهماهنگ)، چهار سناریوی مختلف مورد بررسی قرار گرفت که تحلیل و بررسی این چهار سناریو می تواند برای کمک به شرکت ها در یافتن بهترین استراتژی مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه، همین مسأله برای حالتی که در آن تقاضا علاوه بر قیمت به تبلیغات نیز وابسته است، کمبود از نوع پس افت برای خریدار مجاز است و درصد خرابی متغیری تصادفی می باشد، توسعه داده شده است. در انتهای رساله، سه ادبیات "بازاریابی"، تعیین اندازه انباشته توأم اقتصادی" و "شکست سفارش" تحت دو سیاست مختلف تولید و دریافت کالاها با یکدیگر ترکیب گردیده اند. در واقع، سه سناریو تأمین مختلف یعنی سناریو تأمین با یک تأمین کننده، سناریو تأمین با دو تأمین کننده تحت سیاست دریافت هم زمان و سناریو تأمین با دو تأمین کننده تحت سیاست دریافت متوالی در نظر گرفته شده اند. هدف، بررسی و تعیین مقرون به صرفه ترین این سناریوهای تأمین برای زنجیره های هماهنگ و ناهماهنگ است. از جمله مهم ترین نتایج به دست در این رساله عبارتند از: نخست، به واسطه همکاری اعضای زنجیره تأمین، تقاضای مشتری نهایی و سود کل افزایش می یابد و به علاوه ایجاد این همکاری در محیط های رقابتی که در آن ها حساسیت تقاضا به قیمت و همچنین تبلیغات معمولاً زیاد می باشد، مقرون به صرفه تر است و بهبود بیشتری در سود کل ایجاد می کند. دوم، در این رساله به این نتیجه رسیدیم که هنگامی که نرخ تقاضا وابسته به قیمت در نظر گرفته می شود، نتایج ادبیات تعیین اندازه انباشته اقتصادی با وجود کالاهای معیوب دیگر معتبر نیست یعنی در شرایط تقاضای غیرثابت، مقدار سفارش اقتصادی با افزایش درصدهای خرابی به جای افزایش، می تواند کاهش یابد. سوم، در زنجیره های یکپارچه و با تقاضای وابسته به قیمت، همکاری با یک تأمین کننده و در زنجیره های غیریکپارچه همکاری با دو تأمین کننده به عنوان مطلوب ترین سناریوهای تأمین انتخاب می شوند. به علاوه اگرچه که یکپارچگی و برقراری هماهنگی بین اعضای زنجیره تأمین در همه سناریوهای تأمین سودآور است، اما این سودآوری در شرایط تک منبعی قابل توجه تر می باشد. البته چنانچه تقاضا ثابت درنظر گرفته شود، هماهنگی در زنجیره های تأمین دومنبعی اهمیت بیشتری می یابد.