نام پژوهشگر: معصومه محمدرحیمی

داستان کوتاه در مصر
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تبریز - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  معصومه محمدرحیمی   حمید ولی زاده

داستان کوتاه به عنوان یکی از انواع داستانی در ادبیات، هنری نوظهور است که تا پیش از قرن بیستم به شکل کنونی اش در ادبیات عربی مرسوم نبود. این نوع ادبی درست مانند داستان های کوتاه اروپایی در ادبیات جدید عربی به طور عام و ادبیات مصری به طور خاص، نوشته می شود که آنها را در زبان فرانسه nouvelle می نامند و در ادبیات جدید حتی بر رمان های مفصل نیز ترجیح دارند؛ زیرا که از یک سوی نوشتن آن از رمان بسیار دشوارتر است و نویسنده مطلب مهمی را که می توانسته در یک رمان در صفحه ها وحتی جلدهای نامحدود بنویسد در داستان کوتاه باید با نهایت ایجاز و رسایی در چند صفحه محدود جای دهد و همان نتیجه را که از روایت داستانی بلند گرفته می شد، بگیرد و شیره مطلب را چنان بیرون بکشد و چنان عصاره ای از آن ترتیب دهد و حشو و زاید آنرا چنان بپیراید که در یکی چند دقیقه خواننده از آن نتیجه بردارد؛ از سویی دیگر بسا خوانندگانی هستند که حوصله یا وقت برای آنکه رمان بلندی را بخوانند ندارند و اگر بریده بریده بخوانند رشته مطلب از دستشان می رود، از این رو به داستان کوتاه که مناسب حال و وضعشان است، رو می آورند. در قرن بیستم میلادی در مصر نام نویسندگان توانا و چیـره دستی چون محمد و محمود تیمور که بنیانگذاران داستان کوتاه فنی مصری هستند، می درخشد. همچنین آثار ارزنده ای در این برهه از زمان به منصه ظهور رسید که هر یک در نوع خود ارزنده، زیبا و قابل تأمّل می باشد. آثاری چون مجموعه داستانی«العبرات» مصطفی لطفی المنفلوطی و مجموعه «همس الجنون» نجیب محفوظ و مجموعه «أرخص اللیالی» یوسف ادریس و صدها مجموعه داستانی دیگر از نویسندگان بزرگ معاصر که موجب صعود این نوع ادبی-هنری تا قله رفیع ادبیات عربی شدند. در این تحقیق سعی بر آن است که مجهولات داستان کوتاه در ادبیات جدید عربی و مصری، تا اندازه ای آشکار شود و ریشه های آن در ادبیات کهن عربی بررسی گردد و تحولاتش در ادبیات جدید و معاصر عربی و مصری دنبال گردد و نویسندگان اولیه و پیشگام آن به همراه نویسندگان جدید برشمرده شود و نقش و فعالیت مهم ترین آنها در ارتقاء هنر داستان کوتاه مورد بحث و بررسی قرار گیرد. نگارنده برای تحقّق بخشیدن به این اهداف، پایان نامه حاضر را به چهار بخش و سیزده فصل تقسیم نموده است. در بخش اول ابتدا اجمالاً به تاریخ مصر در عصر جدید و عوامل نهضت و پیشرفت پرداخته شده و سپس اوضاع نثر و تحولات آن به عنوان قالب اغلب داستان در این دوره، مطرح گردیده است. در بخش دوم، به داستان و تعریف و تاریخچه و انواع و عناصر این نوع ادبی پرداخته می شود و تحولاتش در عصر جدید مورد بررسی قرار می گیرد. در بخش سوم داستان کوتاه به همراه عناصر آن معرفی می گردد و برای روشن تر شدن مفهوم داستان کوتاه، با انواع ادبی نزدیکش مقایسه می شود و نیز بررسی مختصری درباره تاریخچه داستان کوتاه در غرب به عنوان خاستگاه نخستین آن و نویسندگان بزرگ و اولیه اش که نویسندگان شرقی و عربی آثار آنان را الگوی خود قرار دادند، به عمل آمده است. در بخش آخر که عنوان پایان نامه را دربردارد ابتدا توضیحی اجمالی درباره داستان کوتاه در ادبیات عربی و مقامه آورده شده است. در فصل اول این بخش طبق بررسی های انجام شده در خصوص مقامه، سعی بر آن است که ارتباط این فن با داستان کوتاه روشن گردد. در فصل دوم، بحث درباره داستان کوتاه در ادبیات مصر باستان و مصر جدید است. از آنجا که مصر یک سرزمین عرب زبان است، توضیحات و بحث هایی را که در خصوص اوضاع داستان و داستان کوتاه در دوران قدیم در ادبیات عربی ذکر شد، به این کشور نیز تعمیم داده شده و از شرح های تکراری پرهیز شده است؛ از این رو بی-درنگ داستان کوتاه جدید مصری و اشکال آن و مسأله نسل های نویسندگان داستان کوتاه و به دنبال آن جریانات و گرایش های داستان کوتاه، در فصل سوم این بخش، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است که از اهمیت ویژه ای در این پایان نامه برخوردار است؛ چرا که طبق پژوهش های به عمل آمده در هیچ یک از تحقیقات مشابه، درباره نسل های نویسندگان و گرایش ها و جریان های حاکم بر زندگی و ادب آنها به تفکیک و آن چنان که در اینجا گردآوری شده، سخن به میان نیامده است. در پایان این فصل، نظری کوتاه به نویسندگان زن در زمینه داستان کوتاه مصری افکنده شده است. موضوع فصل چهارم از بخش آخر، تحقیق و بررسی زندگی ادبی و آثار و جایگاه سه تن از نویسندگان بزرگ مصری که هر کدام نقش خاصی در شکل گیری و پیشرفت داستان کوتاه دارند، می باشد. در فصل آخر یعنی فصل پنجم، سه داستان کوتاه مختلف از سه نویسنده متفاوت ترجمه شده و عناصر و موضوع داستان ها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.