نام پژوهشگر: مریم حسینی اصل

رشد تفکر انتقادی، توانایی تشخیص غیر منطقی و تفکر خلاق و همبستگی آنها در نوجوانان دختر پایه ی تحصیلی دوم راهنمایی، اول دبیرستان و سوم دبیرستان شهر تبریز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  مریم حسینی اصل   اسکندر فتحی آذر

تفکر خلاق و انتقادی به طور سنتی به عنوان مهارت ها و گرایش های مستقل از هم بررسی شده اند. مطالعات تجربی به ندرت بر روابط بین تفکر خلاق و انتقادی متمرکز شده اند. این مطالعه مربوط به توانایی تشخیص غیر منطقی است، توانایی که منتقدانه ارزیابی می کند که آیا اطلاعات ویژه ادعاهای متفاوت را حمایت می کند. این توانایی مربوط به تفکر انتقادی است. فرض شده که توانایی تشخیص غیر منطقی رابط بین تفکر انتقادی و تفکر خلاق است. به همین خاطر هدف این پژوهش بررسی رشد تفکر انتقادی، تفکر خلاق و توانایی تشخیص غیر منطقی و همچنین همبستگی آنها در نوجوانان دختر پایه ی تحصیلی دوم راهنمایی، اول دبیرستان و سوم دبیرستان شهر تبریز می باشد. تعداد 300 نفر از دانش آموزان دختر از مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش پرسش نامه ی گرایش تفکر انتقادی کالیفرنیا، پرسشنامه تفکر تورنس و پرسش نامه ی تشخیص غیر منطقی بود. داده ها با استفاده از آزمون های آماری manova، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همگام تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که توانایی تشخیص غیر منطقی با افزایش سن رشد نمی یابد، همچنین بین تفکر خلاق و توانایی تشخیص غیر منطقی رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد.

شناسایی و اولویت بندی شاخص های چابکی نیروی کار با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چند شاخصه (مطالعه موردی: شرکت مادر تخصصی فرودگاههای کشور)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم انسانی و مدیریت 1393
  مریم حسینی اصل   احمد حسینی

هدف از این پژوهش کسب بینش عمیق در مورد چابکی کارکنان و ویژگی های(شاخص های) ضروری برای انجام وظایفشان در سازمان های چابک می باشد. در این مطالعه ابتدا با استفاده از پژوهش‏های مرتبط، شاخص های چابکی نیروی کار شناسایی و سپس به کمک پرسشنامه¬ی غربالگری از خبرگان دانشگاهی و صاحبنظران چابکی نیروی کار خواسته شد میزان اهمیت هر یک از شاخصهای مذکور را در طیف پنج گانه لیکرت مشخص نمایند. در ادامه با استفاده از آزمون میانگین شاخصهای کم اهمیت حذف گردید. جهت فراهم آوردن چارچوبی منسجم و طبقه بندی شاخص های نهایی، پرسشنامه‏ای شامل 22 سوال میان کارکنان سازمان مورد مطالعه توزیع گردید و داده های جمع آوری شده توسط تحلیل عامل اکتشافی تجزیه و تحلیل شد.براساس تحلیلهای صورت گرفته، شاخص ها در 6 خوشه ی کنش گرایی، انطباق پذیری، تاب آوری، تشریک مساعی، آگاهی، هدف گرایی جای گرفتند. سپس با استفاده از ماتریس همبستگی روابط میان شاخص ها توسط خبرگان تعیین و با استفاده از این روابط پرسشنامه ی زوجی طراحی گردید و در پایان اولویت 6 خوشه و شاخصهای درون خوشه ها توسط پرسشنامه مقایسه زوجی و نظر خبرگان سازمانی، از طریق فرایند تحلیل شبکه ای بدست آمد. نتایج نشان داد اولویت خوشه ها به ترتیب عبارتند از: کنش گرایی، انطباق پذیری، هدف گرایی، تاب آوری، آگاهی، و تشریک مساعی.