نام پژوهشگر: محمد علی فرهادی

مطالعه نسبت زبان و سوژگی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1392
  محمد علی فرهادی   پرویز پیران

پرسش از فهم و مقوِّمات آن نزد فلاسفه ی متقدم، دایره ی بحث را تا پرسش از عامل فهم گستراند و انسان در مرکز تأملات فلسفی قرار گرفت. پرسش از انسان، توجه به مناسبات محاط بر او را ناگزیر می کرد لذا اندیشه از ارتفاع انتزاعی خود به زمین فرود آمد و زندگی و مناسبات آن در مرکز تأملات فلسفی قرار گرفت. بر این اساس جامعه شناسی و فلسفه دوباره همنشین هم شدند و چون دو همدوش درد نیوش در مسائل هم شریک شدند. هایدگر از یک سو بر درهم تنیدگی انسان و جهان تأکید نهاد و «دیگران» طبیعی و اجتماعی را از عناصر اساسی وجود انسانی معرفی نمود که هستی آن ها در زبان خانه دارد. ویتگنشتاین از سویی دیگر انسان را بر اساس موقعیت زندگی و زبانی که به کار می گرفت، درگیر «بازی زبانی» می دید که مرزهای زبان او، مرزهای جهان او و معرف شکل زندگی وی هستند. این دو اندیشمند جریانی پدید آوردند که به «چرخش زبانی» مشهور شد و ساحت اندیشه ی بشری و به طریق اولی اندیشه ی اجتماعی را درنوردید. جامعه شناسی پس از چرخش زبانی، به اهمیت این مقوله در مطالعه ی هستی اجتماعی تفتن یافت و انمانات شگرف آن را برای فهم مناسبات پیچیده ی اجتماعی به خدمت گرفت. این جریان تا جایی پیش رفت که انسان و جهان او برساخته ای زبانی تلقی شد و مفهوم «سوژه» تولد یافت. بخش مهمی از تلاش اندیشمندان معاصر اجتماعی مصروف فهم این مفهوم نوظهور بوده است. مسأله ی این مکتوب ذیل این جریان تعریف می شود و پرسش اصلی آن فهم مناسبات پیچیده ی عینی و ذهنی میان زبان و سوژگی است. بر این اساس سرچشمه های جوشش این بحث را از مسیرهای مختلف کاویده تا اثر آن بر متأخران جامعه شناسی را به تصویر درآورد. ذیل این مبنای مفهومی، گفتمان به عنوان مهمترین منظومه ی زبانی در مرکز توجه این نوشته قرار دارد. گفتمان هم در مقام نظریه و هم روش مدنظر این پژوهش و راهنمای عمل آن بوده است. بر این اساس بر مبنای چارچوب مفهومی لاکلا و موف از گفتمان، تلاش کرده است مناسبات مفهومی را در وضعیت جامعه ی امروز ایران به آزمایش بگذارد. از این منظر به عنوان نمونه دو قشر پزشک و بازاری را برای مطالعه انتخاب نموده است. بر قیاس رویکرد نظری که جامعه را به مثابه واقعیتی زبانی فهم می کند، برای فراهم آوردن متن تحلیل، اقدام به مصاحبه های نیمه ساختاریافته از تعدادی از پزشکان و فعالان بازار کرده است. طی این مرحله 14 متن فراهم شده و بر اساس تکنیک تحلیل گفتمانی لاکلا و موف مورد تحلیل قرار گرفته اند. اساس این تکنیک بر تحلیل گزاره به عنوان واحد بنیانی گفتمان استوار است. پس از تحلیل گزاره ها، بازی های زبانی و اعمال گفتمانی هر متن استخراج شده و بر اساس آن شکل زندگی عاملان هر گفتمان به تفکیک توصیف شده است. به منظور تکمیل صورت بندی گفتمانی هر شکل زندگی، مصاحبه ها به صورت انباشتی مورد مقایسه قرار می گرفت تا آخرین نمونه که به ترسیم تصوری روشن از آن منجر گردید. بر اساس تحلیل های متون، سه گفتمان شناسایی شده و عناصر آن معرفی شدند؛ گفتمان شرعی بازار که بازی زبانی آن حول دین شکل گرفته است، گفتمان عرفی بازار که بازی زبانی آن بر اساس اصالت زندگی تعریف شده و گفتمان پزشکی (علمی) که بازی زبانی آن مبتنی بر محوریت فرد و توسعه ی شخصی است. هر یک از این گفتمان ها اعمال گفتمانی مقتضی خود را الزام می کنند که مورد احصا قرار گرفته اند. بر اساس متکای نظری، هر یک از این صورت بندی های گفتمانی منظومه های معرفتی هستند که هستی اجتماعی فرد را شکل داده و سوژگی وی را تعریف می کنند. این صورت بندی ها دنیاهای متفاوتی هستند که افراد در آن به سر می برند و مناسبات اجتماعی را بر قیاس مفصل بندی مطلوب خود فهم می کنند. نسبت میان زبان و سوژگی در این تحلیل ها به وضوح دیده می شود و سرچشمه های تحلیل اصیلی برای فکر جامعه شناختی در ایران پیش می نهند. برخی از این ظرایف نظری و تجربی مورد اشاره قرار گرفته است و هنوز آبستن نکات بیشتری است که این نوشته را به نقطه ای آغازین برای تحقیقات جدید بدل می کند.